مطالب مرتبط با کلیدواژه

اختلالات شدید روان پزشکی


۱.

اثربخشی برنامه آموزش روان شناختی خانواده بر بهبود جو خانوادگی بیماران مبتلا به اختلالات شدید روان پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: برنامه آموزش روان شناختی خانواده جو خانوادگی اختلالات شدید روان پزشکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸۹ تعداد دانلود : ۱۰۵۷
" مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر­بخشی برنامه آموزش روان­شناختی خانواده بر جو خانوادگی در خانواده­های بیماران مبتلا به اختلالات شدید روان­پزشکی بود.روش: نمونه پژوهش شامل خانواده­های 30 نفر از بیماران مبتلا به اختلالات شدید روان­پزشکی بود که در سال 1386 در بیمارستان طالقانی و امام حسین(ع) شهر تهران بستری بودند و از طریق نمونه­گیری در دسترس انتخاب شدند. افرادی که مایل به شرکت در برنامه بودند در گروه آزمایش و افرادی که در برنامه شرکت نکردند در گروه کنترل قرار گرفتند. هر دو گروه به پرسش­نامه جو خانواده پاسخ دادند (پیش­آزمون) و سپس برنامه آموزشی 6 جلسه به­صورت جلسات هفتگی 2 ساعته برای گروه آزمایش به اجرا درآمد. داده­ها با استفاده از آزمون T مستقل و کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. یافته­ها: آموزش روان­شناختی باعث افزایش انسجام و بیانگری ( 001/0>p) در گروه آزمایش شد، اما تغییری در مولفه­های جو کلی خانواده و تعارض در دو گروه دیده نشدنتیجه­گیری: آموزش روان­شناختی خانواده افراد مبتلا به اختلالات شدید روان­پزشکی تاثیر مثبتی بر جو­ خانوادگی آنها ندارد. آموزش روان­شناختی خانواده باعث افزایش بیانگری و انسجام خانواده می­شود، اما تغییری در مولفه تعارض ایجاد نمی­کند."
۲.

اثربخشی برنامه آموزش روان شناختی خانواده بر ابراز هیجان در خانواده های بیماران مبتلا به اختلالات شدید روان پزشکی*(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلالات شدید روان پزشکی آموزش روان شناختی خانواده ابراز هیجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴۰ تعداد دانلود : ۱۲۲۹
این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی مداخله آموزش روان شناختی خانواده بر کاهش ابراز هیجان در خانواده های بیماران مبتلا به اختلالات شدید روان پزشکی انجام شد. گروه نمونه، شامل خانواده های 30 نفر از بیماران مبتلا به اختلالات شدید روان پزشکی بودند که به صورت نمونه گیری در دسترس از دو بیمارستان در شهر تهران انتخاب، و با روش غیرتصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند.آزمودنی ها پرسشنامه سؤالات خانواده (FQ) را تکمیل نمودند و سپس مداخله آموزش روان شناختی خانواده در مورد گروه آزمایش به اجرا درآمد، در حالی که گروه کنترل درمان خاصی را دریافت نکرد. نتایج بدست آمده نشان داد در حالی که آموزش روان شناختی خانواده کاهش معناداری را در مؤلفه نظرات انتقادی ایجاد کرده است، اما مؤلفه درگیری عاطفی شدید تغییر معناداری را نشان نداده است. در تبیین نتایج فوق این نکته مورد توجه قرار گرفته است که با توجه به نتایج پژوهش ها و محتوای مؤلفه ها، نظرات انتقادی حساسیت کمتری برای پیش بینی عود دارد. از سوی دیگر با توجه به این که برنامه های آموزشی مداخلات خانواده عموماً با هدف کاهش عود بیماری تدوین شده اند، به طور طبیعی در این گونه مداخلات صرفا مؤلفه های موثر در این زمینه مورد توجه قرار می گیرند. بنابراین مؤلفه درگیری عاطفی شدید شاید نقش پررنگی در این مداخله های آموزشی به خود اختصاص ندهد. علاوه بر این با توجه به ماهیت فرهنگی این مؤلفه، به نظر می رسد تغییر آن مستلزم صرف زمان بیشتر و مداخله های عمیق تری باشد.
۳.

مؤلفه های تجربه انگ بیماری در خانواده های بیماران مبتلا به اختلالات شدید روان پزشکی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انگ اختلالات شدید روان پزشکی مطالعه کیفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۱ تعداد دانلود : ۳۲۱
اطلاعات کمی در مورد چگونگی بروز فرایند انگ زنی در فرهنگ های مختلف وجود دارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی مفهوم انگ زنی در فرهنگ ایرانی است. به این منظور با استفاده از روش کیفی تحلیل محتوا بر روی نمونه ای متشکل از 25 نفر از خانواده های بیماران مبتلا به اختلالات شدید روان پزشکی به ارزیابی این مفهوم پرداخته شد. تأثیر انگ توسط دو نفر متخصص سنجیده شد. با تحلیل محتوای اطلاعات حاصله چند طبقه، که نشانگر ادراک مراقبین از انگ بود، مشخص گردید. طبقات عمده، دربرگیرنده این مفاهیم بودند: پنهان کاری، نگرش های مبتنی بر انتقال ژنتیکی بیماری، عقاید سنّتی در جامعه نسبت به بیماران روان پزشکی، عقاید مبتنی بر مشیّت الهی و پذیرش، فشار و اهمیت تفاوت های جنسیتی در میزان انگ دریافتی. با توجه به نتایج، به نظر می رسد که بیماران با اختلالات روان پزشکی و خانواده های آن ها، از دامنه وسیعی از پیامدهای بیماری در قالب انگ رنج می برند. پنهان کاری و محدودیت به عنوان تجربه شایع در میان این خانواده ها گزارش شدند. افزایش اطلاعات عمومی افراد در رابطه با انگ بیماری، به تعدیل نگرش های انگ زنی و واکنش های منطبق تری از سوی بیماران و خانواده های آن ها منجر می گردد.