فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۹۵۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین تعاملات منفی زوجین و خانواده همسر با صمیمیت زوجین و تعارضات زناشویی انجام شد. در این تحقیق که از نوع همبستگی بود 367 نفر از زنان متأهل شهر اصفهان با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه تعارض زناشویی، مقیاس صمیمیت زوجین و پرسشنامه محقق ساخته تعاملات منفی زوجین و خانواده همسر را تکمیل کردند. داده ها توسط همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج تحقیق نشان داد بین تعاملات منفی زوجین و خانواده همسر با تعارضات زناشویی رابطه مثبت معنادار (01/0>p) و بین تعاملات منفی زوجین و خانواده همسر با صمیمیت رابطه منفی معنادار (01/0>p) وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که تعاملات منفی در بعد رفتاری و هیجانی توانایی تبیین 22 درصد تعارضات زناشویی و تعاملات منفی در بعد رفتاری توانایی تبیین 12 درصد صمیمیت زوجین را دارد. بر طبق نتایج، تعاملات منفی زوجین و خانواده همسر می تواند روابط زوجین و ثبات پیوند زناشویی را تحت تأثیر قرار دهد.
مقایسه اثربخشی درمان روابط بین شخصی و مدیریت هیجانی در کاهش وزن زنان چاق و دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مشکلات بین شخصی و مهارت های تنظیم هیجانی در پژوهش های مختلف به عنوان تفاوتهای روانشناختی گروه چاق و اضافه وزن مورد بررسی و تایید قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان روابط بین شخصی و مدیریت هیجانی در کاهش وزن زنان چاق و دارای اضافه وزن انجام گرفت.
روش: این پژوهش یک پژوهش بنیادی از نوع طرح های شبه آزمایشی است. تعداد 80 زن با BMI بالای 9/24 در این پژوهش شرکت کردند. از این افراد خواسته شد پرسشنامه مشکلات بین شخصی (IPP-127؛ هروویتز و همکاران، 1988) و پرسشنامه تنظیم هیجانی (ITEC-27؛ برکینگ و زنوج، 2008) را تکمیل کنند. دو گروه چاق و اضافه وزن طول مدت 6 ماه دو روش درمانی روابط بین شخصی و مدیریت هیجانی گرفتند و در پایان روش درمانی کاهش وزن بر حسب شاخص توده بدنی (BMI) مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که IPT و ITEC بر کاهش وزن زنان چاق و دارای اضافه وزن متفاوت است. زنان چاق با درمان روابط بین شخصی در مقایسه با زنان چاقی که درمان تنظیم هیجانی دریافت کردند، کاهش وزن بیشتری داشتند؛ درحالیکه زنان دارای اضافه وزن که درمان مدیریت هیجانی دریافت کردند در مقایسه با زنان اضافه وزنی که درمان روابط بین شخصی دریافت کردند، کاهش وزن معناداری نداشتند.
نتیجه گیری: براساس یافته ها می توان نتیجه گرفت درمان روابط بین شخصی و تنظیم هیجانی، درمانی موثر برای کاهش وزن افراد چاق و دارای اضافه وزن است.
نقش واسطه ای مقایسه اجتماعی در رابطه با حمایت اجتماعی ادراک شده والدین و همسالان با مادی گرایی در دانش آموزان دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی اثرگذارترین متغیرها بر مادی گرایی و همچنین تبیین رابطه بین آن ها بود. روش: پژوهش حاضر به شیوه پژوهش های همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری انجام شده است. جامعه پژوهش همه دانش آموزان دوره متوسطه شهر تهران را در بر می گرفت که از بین آنان تعداد 300 نفر به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارها شامل مقیاس ارزش گذاری مادی (MVS)، مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده (PSSS) و ابزار سنجش مقایسه اجتماعی بود. یافته ها: مدل به دست آمده برازش مناسبی با داده ها داشت. حمایت اجتماعی ادراک شده والدین و حمایت اجتماعی ادراک شده همسالان با میانجی گری مقایسه اجتماعی تأثیر غیرمستقیم و مثبتی بر مادی گرایی داشتند و تأثیر مستقیم و مثبت مقایسه اجتماعی بر مادی گرایی معنادار بود. همچنین بیشترین تأثیر کل متعلق به حمایت اجتماعی ادراک شده همسالان بود. بحث و نتیجه گیری: یافته های این پژوهش با یافته های پژوهش های مشابه قبلی مطابقت داشته و از روابط مفروض در مدل حمایت می کنند.
رابطه هم خانگی در ایران: بررسی کیفی علل و انگیزه های گرایش به آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به ظهور شکل های جدید روابط قبل از ازدواج در سالیان اخیر در میان جوانان، مطالعه حاضر با هدف کشف علل و انگیزه های افراد برای انتخاب این سبک زندگی انجام شد. در این مطالعه، روش شناسی کیفی به عنوان روش شناسی غالب انتخاب گردید. جهت یافتن افراد نمونه از تکنیک نمونه گیری گلوله برفی بهره گرفته شد. بعد از یافتن چند نمونه اول از طریق دوستان و آشنایان، همان نمونه ها پس از مصاحبه و فرایند جلب اعتماد، رابط و واسطی شدند برای آشنایی و مصاحبه با نفرات بعدی. برای گردآوری اطلاعات از 23 زن و مرد که دارای رابطه هم خانگی بودند مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته به عمل آمد. افراد شرکت کننده اکثراً در شهرهای بندرعباس، کرمان و تهران سکونت داشتند. داده های به دست آمده با رویکرد تفسیری تحلیل شدند. بعد از تجزیه وتحلیل داده ها با رویکرد تفسیری، 6 مقوله ی اصلی با عناوین: آمادگی برای ازدواج و نگرانی از پیامدهای آن، مزایای اقتصادی، نیازهای عاطفی و جنسی، نگرانی از پیامدهای طلاق، کم رنگ شدن نقش نظارتی و حمایتی خانواده، آزمودن سازگاری و ازدواج آزمایشی، به عنوان دلایل گرایش افراد به روابط هم خانگی استخراج گردید.شیوع آرام و خزنده روابط هم خانگی، آمار بالای طلاق، وفور خیانت های عاطفی و جنسی افراد متأهل و شیوع سبک های غربی روابط قبل از ازدواج همگی بنیان خانواده ایرانی را نشانه رفته اند. و حل این معضلات نیازمند عزم جدی مسئولان و متخصصان در سطح کلان جهت بازنگری در سیاست گذاری های شغلی، کارآفرینی، محتوای رسانه ملی، تحصیلات عالی و حوزه فرهنگ می باشد.
پیش بینی رضایت زناشویی فرزندان بر اساس سبک های فرزند پروری والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
) و پرسشنامه وضعیت زناشویی گلومبوک- راست (GRIMS) را تکمیل کنند. نتایج پژوهش نشان داد که سبک های فرزند پرروی مقتدرانه و سهل گیرانه پدر و مادر با رضایت زناشویی فرزندان رابطه مثبت معنادار و سبک فرزند پروری آمرانه پدر و مادر با رضایت زناشویی فرزندان رابطه منفی معنادار دارد. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که سطوح رضایت زناشویی فرزندان احتمالاً تحت تاثیر سبک های فرزند پرروی والدین آنها قرار می گیرد.
رابطه بین کنش وری خانواده و تست ترسیم خانواده در کودکان پایه اول ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر جهت مقایسه نتایج آزمون ترسیم خانواده کودکان 7 ساله با توجه به کارآمدی و یا ناکارآمدی ویژگی های خانواده صورت گرفته است. به این منظور 60 دانش آموز دختر و پسر در پایه اول ابتدایی تست ترسیم خانواده را انجام دادند و یکی از والدین ایشان پرسشنامه کنش وری خانواده را تکمیل نمودند. نتایج پژوهش نشان داد که بین حل مساله با میزان گستردگی و ناحیه ترسیم در کاغذ رابطه منفی معنادار؛ بین مشارکت عاطفی و نقش ها با ارزنده سازی رابطه مثبت معنادار؛ بین کنترل رفتاری و رسم آدمک پرخاشگر رابطه مثبت معنادار وجود دارد.
رابطه سبک های فرزندپروری والدین با رفتار سازشی دانش آموزان کم توان ذهنی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سبک های فرزندپروری والدین مهمترین نقش را در تربیت فرزندان به عهده دارند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رفتار سازشی دانش آموزان کم توان ذهنی بر اساس سبک های فرزندپروری مادران آنها انجام شد.
روش: این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه مورد مطالعه را تمامی مادران کودکان کم توان ذهنی مقطع ابتدایی شهر رشت در سال تحصیلی 94-1393 تشکیل می دادند که از میان آنها 110 نفر با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها در این پژوهش از پرسشنامه رفتار سازشی واینلند (1953) و پرسشنامه شیوه فرزندپروری بامریند (1973) استفاده شد.
یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین سبک مقتدرانه با رفتار سازشی همبستگی مثبت معنی دار و بین سبک های مستبدانه و سهل گیرانه با رفتار سازشی همبستگی منفی معنی دار وجود دارد (01/0>P). همچنین تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از رگرسیون چندگانه نشان داد که سبک تربیتی مقتدرانه پیش بینی کننده مثبت و معنی دار رفتار سازشی است (01/0>P) و سبک های تربیتی سهل گیرانه و استبدادی پیش بینی کننده منفی و معنی دار رفتار سازشی است (01/0>P).
نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده طراحی و برگزاری برنامه ها و کارگاه های آموزش خانواده در زمینه آگاه سازی اولیا از سبک های فرزندپروری و تأثیر هر یک از آنها بر فرزندان بسیار ضروری است تا از این طریق بتوان با تغییر نگرش مادران و بهبود روابط اعضای خانواده، رفتار سازشی دانش آموزان کم توان ذهنی را بهبود بخشید
پیش بینی ابعاد خودکارآمدی بر اساس الگوی ارتباطات خانوادگی و ساختار کلاس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر میزان پیش بینی ابعاد خودکارآمدی (تحصیلی، اجتماعی و هیجانی) توسط جهت گیری های ارتباطات خانواده (گفت و شنود و همنوایی) و ابعاد ساختار کلاس (تکلیف، سخت گیری در ارزشیابی، تأکید در ارزشیابی و مرجعیت) مورد بررسی قرا گرفت. شرکت کنندگان پژوهش شامل 657 دانش آموز پسر (331) و دختر (326) بودند که به روش خوشه ای چند مرحله ای تصادفی از مدارس متوسطه ی شهر شیراز انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات، از مقیاس ابعاد خودکارآمدی موریس، مقیاس تجدیدنظر شده الگوی ارتباطات خانواده کوئرنر و فیتزپاتریک، زیر مقیاس های ساختار کلاس الیوت و چرچ و همچنین زیر مقیاس مرجعیت از پرسشنامه ی آیمز استفاده شد. روایی پرسش نامه ها با استفاده از روش تحلیل عامل و پایایی آنها به روش آلفای کرونباخ احراز گردید. جهت پاسخگویی به سؤالات پژوهش از روش آماری رگرسیون به شیوه ی همزمان استفاده شد. نتایج نشان داد: جهت گیری گفت و شنود به صورت مثبت ابعاد خودکارآمدی را پیش بینی می کند. بعد تکلیف پیش بینی کننده ی مثبت خودکارآمدی تحصیلی، بعد سخت گیری در ارزشیابی پیش بینی کننده ی منفی خودکارآمدی تحصیلی و هیجانی و بعد مرجعیت پیش بینی کننده ی مثبت خودکارآمدی اجتماعی بودند. یافته در مجموع بیانگر آن بود که جهت گیری های ارتباطی خانواده نقش مهمتری در خودکارآمدی در مقایسه با ابعاد ساختارکلاس دارند.
الگوی ساختاری رابطه ی مهارتمندی هیجانی، صمیمیت، رضایت و سازگاری زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف ارزیابی اثرات مستقیم و غیر مستقیم مهارتمندی هیجانی بر سازگاری و رضایت زناشویی با نقش واسطه ای صمیمیت انجام شد. روش: طرح پژوهش از نوع همبستگی با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری بود. در این پژوهش 200 مرد متأهل با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند و به مقیاس های مهارتمندی هیجانی تورنتو- 20، صمیمیت واکر و تامپسون، سازگاری زناشویی لاک- والاس و فرم کوتاه رضایت زناشویی، پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان دادکه مدل ساختاری ارزیابی شده از شاخص های برازندگی خوبی برای داده ها برخوردار بود (001/0P< ) و مهارتمندی هیجانی، به صورت مستقیم و غیر مستقیم، با نقش واسطه ای صمیمیت، بر رضایت و سازگاری زناشویی تاأثیر دارد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این مطالعه می توان نتیجه گرفت که مهارتمندی هیجانی نقش عمده ای در وضعیت رضایت و سازگاری زناشویی از طریق تأثیر بر سطح صمیمیت در روابط زناشویی دارد.
اثربخشی برنامه آشنایی والدین با فرایند تحول نوجوانی میانی بر سبک های فرزندپروری و ارتباط والد- کودک
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نوجوانی یک دوره مهم در تحول انسان است و مطالعات متعددی درباره این دوره انجام شده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر برنامه آموزش والدین در زمینه آشنایی با تحول نوجوانی میانی بر شیوه های فرزندپروری والدین و ارتباط والد- فرزند بود.
روش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون تک گروهی است. گروه نمونه به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و شامل 50 نفر از مادران دانش آموزان مدارس غیرانتفاعی شهر تهران بود. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس شیوه های فرزندپروری بامریند (1991) و سیاهه رابطه والد- کودک (1994) بودند.
یافته ها: یافته های حاصل از تحلیل واریانس با طرح اندازه گیری مکرر نشان داد که برنامه آموزشی حاضر تأثیر معناداری را بر ارتباط والد-کودک نداشته (p>0.05)، ولی در مقیاس شیوه های فرزندپروری بامریند، نیمرخ کلی سبک های فرزندپروری بعد از برنامه آموزشی حاضر تغییر معناداری را نشان داد (p<0.05) و برنامه مذکور منجر به تغییر سبک های فرزندپروری شد. با بررسی خرده مقیاس ها، مشخص شد که خرده مقیاس سهل گیرانه تفاوت معناداری را نشان داده است، یعنی آموزش والدین در ارتباط با تحول نوجوانی منجر به افزایش میزان استفاده والدین از شیوه فرزندپروری سهل گیرانه شده است.
نتیجه گیری: برنامه آموزشی حاضر بر ارتباط والد-کودک تأثیر معنادار نداشته و برنامه حاضر دارای اندازه اثر ضعیفی بوده است که نشانگر اثر ضعیف این برنامه بر رابطه والد- فرزند است. نتایج حاصل از نیمرخ سبک های فرزندپروری بعد از برنامه آموزشی نشانگر ایجاد تغییرات است، به این معنا که برنامه حاضر منجر به تغییر سبک های فرزندپروری در شرکت کنندگان شده است. همچنین محدودیت ها و پیشنهادهای پژوهشی نیز در ادامه مطرح شده اند.
تأثیر کارتون درمانی بر بهبود روابط بین فرزندان و والدین با تیپ های شخصیتیA و B(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی کارتون درمانی بر بهبود روابط مادر و کودک با در نظر گرفتن تیپ شخصیتی A و B مادر، در پژوهشی از نوع نیمه آزمایشی، انجام شد. ابتدا، نمونه ای به تعداد 70 نفر از مادرانی با خصوصیت مشترک، شامل داشتن حداقل 1 فرزند در رده سنی 3-12 سال (دارای پدر و مادر) و عضو انجمن مادر و کودک خانه های سلامت از منطقه 22 شهر تهران، پرسشنامه های تیپ شخصیتی B و A (گنجی، 1384)، مقیاس ارزیابی رابطه مادر – کودک (رات، 1961) را در پیش آزمون تکمیل کردند. سپس با توجه به نوع شخصیت A و B به دو گروه و سپس هر گروه شخصیتی مجدداً به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. گروه های آزمایشی، در 8 جلسه 2 ساعته از کارتون درمانی، در خلال 8 هفته شرکت کردند و در پایان آموزش، برای بار دوم پرسشنامه های تیپ شخصیتی B و A، مقیاس ارزیابی رابطه مادر– کودک را در پس آزمون کامل کردند. بعد از بررسی نمرات نتایج آزمون آماری ""t"" نشان داد کارتون درمانی تأثیر معناداری بر بهبود روابط مادر و کودک دارد. از سوی دیگر یافته های تحقیق حاضر نشان داد که نوع شخصیت مادر (A و B) در افزایش یا کاهش روابط مادر و کودک تأثیر معناداری ندارد
بررسی نقش میانجی زورگویی و قربانی بودن در رابطه بین پیوند با مدرسه و عملکرد تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، آزمون مدل رابطه علّیِ بین پیوند با مدرسه و عملکرد تحصیلی با میانجیگری زورگویی کردن و قربانی بودن در دانش آموزان پسر و دخترِ مقطع راهنمایی شهر شیراز بود. بدین منظور، تعداد 564 نفر از دانش آموزان دوره راهنمایی تحصیلی شهر شیراز به روش تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند و ابزارهای پژوهشی، شامل: مقیاس زورگویی ایلینویز و مقیاس برداشتِ دانش آموز از پیوند با مدرسه را تکمیل کردند. نتایج به دست آمده با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری نشان داد که در کل نمونه، همه ضرایب مسیرهای بین متغیرها از لحاظ آماری معنی دار بودند. در این مدل، تأثیر پیوند با مدرسه (به عنوان متغیر برونزا) بر عملکرد تحصیلی(متغیر درونزا)، مثبت و معنی دار(ضریب استاندارد 53/0؛ 100/0 >P)؛ تأثیر پیوند با مدرسه بر زورگویی و نیز تأثیر پیوند با مدرسه بر قربانی بودن، منفی و معنی دار بود (به ترتیب: ضریب استاندارد 49/0 - ، 001/0 >P و ضریب استاندارد 39/0 - ، 001/0 > P). تأثیر متغیرهای میانجی (زورگویی کردن و قربانی بودن) بر عملکرد تحصیلی نیز منفی و معنی دار بود (به ترتیب: ضریب استاندارد 31/0-،
001/0 > P و ضریب استاندارد 11/0- ، 001/0 >P). شاخص های برازندگی نشان داد که در کل نمونه، مدل، با داده ها برازش قابل قبولی دارد. فرضیه های غیرمستقیم با استفاده از روش بوت استراپ ماکرو بررسی شدند که همه فرضیه های غیرمستقیم، تأیید شدند. در مجموع، یافته ها نشان می دهند که پیوند با مدرسه به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر عملکرد تحصیلی و نیز بر کل فرایند زورگویی اثر دارند.
تاثیر آموزش شیوه های مقابله شناختی رفتاری و تنظیم هیجان بر کاهش ناامیدی، شادکامی و عزت نفس کودکان و نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش شیوه های مقابله شناختی رفتاری و تنظیم هیجان برکاهش ناامیدی و بهبود شادکامی و عزت نفس کودکان و نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست بود. روش این پژوهش، شبه آزمایشی با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش را کودکان و نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست شهر اردبیل در سال 1392 تشکیل دادند (83N=). از این جامعه تعداد 45 نفر به روش نمونه-گیری تصادفی ساده انتخاب و بعد از انجام مصاحبه بالینی در سه گروه 15 نفری آموزش مهارتهای مقابله ای شناختی رفتاری، آموزش تنظیم هیجان و گواه به تصادف جایگزین شدند. هر سه گروه در مراحل پیش و پس آزمون به پرسش نامه های ناامیدی، شادکامی و عزت نفس پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از آزمون کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری بین میانگین نمرات سه گروه آموزش مهارتهای مقابله ای شناختی رفتاری، تنظیم هیجان و گروه گواه در ناامیدی، شادکامی و عزت نفس وجود دارد. نتایج آزمون تعقیبی نیز نشان داد که در شادکامی و ناامیدی هر دو شیوه ی آموزش مهارتهای مقابله شناختی رفتاری و تنظیم هیجان به یک اندازه اثربخش بودند ولی روش تنظیم هیجان بر عزت نفس اثربخش نبود. با توجه مشکلات کودکان بی سرپرست و بدسرپرست در اکتساب طبیعی مهارتهای رفتاری و هیجانی ضروری برای رشد، آموزش مهارتهای مقابله ای شناختی رفتاری و تنظیم هیجان در افزایش میزان شادکامی و کاهش ناامیدی این کودکان و نوجوانان می تواند سودمند باشد.
پیش بینی قدردانی بر اساس سلامت معنوی، حمایت اجتماعی و استرس در دختران نوجوان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه، پیش بینی قدردانی بر اساس سلامت معنوی، حمایت اجتماعی و استرس در دختران نوجوان شاهین شهر بررسی شد. طرح پژوهش همبستگی بود و 337 دختر نوجوان به شیوه تصادفی مستقل انتخاب شدند و پرسش نامه های قدردانی، سلامت معنوی، حمایت اجتماعی و مقیاس استرس، اضطراب، افسردگی (DASS-21) را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها، از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد که قدردانی با سلامت معنوی و سه بعد حمایت اجتماعی روابط مثبت معنادار (01/0p<) و با استرس رابطه منفی معنادار دارد (01/0p<). نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که ادراک حمایت از جانب خانواده، سلامت معنوی و ادراک حمایت از جانب دوستان، توان پیش بینی قدردانی را دارند. این نتایج، بیانگر این است که قدردانی از حمایت اجتماعی، سلامت معنوی و استرس اثر می پذیرد. لازم است برای ارتقای حس قدردانی، برنامه های مداخله ای تدوین کرد.
سبک های همسرگزینی (سنتی، آزاد و ترکیبی) و رضایت زناشویی در پرستاران
حوزههای تخصصی:
رضایت زناشویی به عنوان میزان ادراک یک همسر از برآورده شدن نیازها و تمایلاتش توسط شریک دیگر تعریف می شود. تحقیقات نشان می دهد که سبک های همسرگزینی نقش مهمی در رضایت و روابط زناشویی دارد. این مطالعه با هدف مقایسه میزان رضایت زناشویی در پرستاران با سبک های همسرگزینی آزاد، سنتی و ترکیبی انجام شد. این پژوهش توصیفی از نوع علی-مقایسه ای بود. 222 پرستار زن و مرد متاهل از میان 4 بیمارستان خصوصی (مهر، آریا، آپادانا و بقایی) و 2 بیمارستان دولتی وابسته به مراکز آموزشی درمانی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز (رازی و شفا) در سال 1393 به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند و پرسشنامه سبک های همسرگزینی و مقیاس فرم کوتاه رضایت زناشویی را تکمیل نمودند. تحلیل داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس یک راهه در برنامه نرم افزار آماری 16-SPSS انجام گرفت. یافته ها نشان داد که در میان پرستاران با سه سبک همسرگزینی (سنتی، آزاد و ترکیب) از لحاظ میزان رضایت زناشویی تفاوت معنی دار وجود دارد (001/0P<). آزمون مقایسه پی گیری شفه نشان داد که بین رضایت زناشویی پرستاران با ازدواج سنتی و آزد و بین رضایت زناشویی پرستاران با ازدواج آزاد و ترکیبی تفاوت معنی دار وجود دارد. اما بین رضایت زناشویی پرستاران با ازدواج سنتی و ترکیبی تفاوت وجود ندارد. به این دلیل که افراد در همسرگزینی آزاد شریک ازدواج شان را بر اساس فیلتر انتخاب خود انتخاب می کنند رضایت بیشتری نسبت به سایر شیوه های همسر گزینی دارند.
رابطه دانش و نگرش جنسی و باورهای ارتباطی با طلاق عاطفی
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر آمار طلاق در ایران به شدت رو به افزایش بوده است .اما آنچه از نظر پنهان مانده روابطی است که علی رغم وجود فاکتورهای لازم برای طلاق، همچنان پابرجا هستند و در واقع دچار طلاق عاطفی شده اند. بنابراین هدف این پژوهش بررسی رابطه ی دانش و نگرش جنسی و باورهای ارتباطی با طلاق عاطفی است. روش پژوهش در این مطالعه، توصیفی از نوع همبستگی بود. نمونه ی این مطالعه شامل230نفر از پرستاران زن متأهل شهر خرم آباد بودکه از میان تمامی پرستاران زن این شهر با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده بودند. شرکت کنندگان پرسشنامه های دانش و نگرش جنسی، باورهای ارتباطی و طلاق عاطفی را تکمیل کردند. نتایج حاصل از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که بین دانش و نگرش جنسی و باورهای ارتباطی با میزان طلاق عاطفی زنان رابطه ی منفی معناداری برقرار است و باور به مخرب بودن مخالفت، نگرش جنسی، توقع ذهن خوانی، باور به عدم تغییرپذیری همسر و کمال گرایی جنسی بیشترین نقش را در پیش بینی طلاق عاطفی داشتند. مشاوران خانواده و زوج درمانگران می توانند با بررسی متغیرهای مذکور شناخت بهتری از پدیده ی طلاق عاطفی داشته باشند و مداخلات لازم را اجرا نمایند.
مدل تحلیل مسیر روابط میان انسجام و انعطاف پذیری خانواده، تاب آوری و سلامت روانی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای تاب آوری در رابطه میان انسجام و انعطاف پذیری خانواده با سلامت روانی دانشجویان در قالب یک مدل علی انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دوره کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات کرمانشاه در سال تحصیلی 93-1392 بود که از میان آن ها تعداد 303 نفر (150 دختر و 153 پسر) با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش، از مقیاس های انسجام خانواده سامانی، انعطاف پذیری خانواده شاکری، تاب آوری کانر و دیویدسون (CD-RISC) و سلامت عمومی گلدبرگ و هیلیر (GHQ-28) استفاده شد. مدل فرضی پژوهش از طریق مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) با استفاده از رگرسیون چندگانه به شیوه متوالی هم زمان با بهره گیری از مراحل پیشنهادی بارون و کنی (1986) مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج برآمده از تحلیل مسیر بیانگر معنی داری نقش واسطه ای تاب آوری در رابطه میان انسجام و انعطاف پذیری خانواده و سلامت روانی دانشجویان بود. هم چنین شاخص های نیکویی برازش GFI، AGFI، RFI و RMSEA حاکی از برازندگی مطلوب مدل پیشنهادی و تطابق آن با داده های تجربی بود. بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که کارکرد مطلوب خانواده از حیث انسجام و انعطاف پذیری، هم به صورت مستقیم و هم از طریق تقویت تاب آوری در فرزندان، می تواند نقش بسزایی در ارتقای سطح سلامت روانی اعضای خانواده داشته باشد.
تعارضات زناشویی پس از مهاجرت و موانع اجتماعی رفتار کمک خواهی از دیدگاه زنان مهاجر ایرانی ساکن استرالیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی پویائی های خانوادگی و چالش هایی است که در روابط همسرانه زنان ایرانی پس از مهاجرت به استرالیا دیده می شود. به منظور انجام پژوهش روش تحقیق کیفی به شیوه قوم نگاری استفاده شد. ابزار جمع آوری اطلاعات مشاهده میدانی، مصاحبه عمیق و گفتگوهای غیر رسمی بود. به منظور مشاهده مستقیم تعاملات جامعه ایرانی با جامعه استرالیا و بررسی عوامل احتمالی اثر گذار در سیستم خانواده ایرانی، مشاهده میدانی به مدت دو سال و نیم در ملبورن انجام گرفت. هم چنین 21 مصاحبه عمیق باز پاسخ با زنان ایرانی و 11 مصاحبه با افراد آشنا به امور مهاجرین در دستگاه های دولتی و غیر دولتی استرالیا و هم چنین افراد آشنا با جامعه ایرانی انجام شد. مصاحبه های رسمی ضبط شده و توسط پژوهشگر پیاده و همزمان با جمع آوری اطلاعات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. این مصاحبه ها با گفتگوهای غیر رسمی و مصاحبه های پیگیرانه جهت رفع ابهامات و یا اضافه نمودن موارد جدید همراه بود. کلیه داده ها با استفاده از نرم افزار NVivo مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که عوامل اجتماعی چون تعارض بر سر حقوق زنان و نقش های جنسیتی و تفاوت فرهنگ پذیری منجر به بروز تعارضات زناشویی می شود. هم چنین کاهش روابط و منابع حمایتی اجتماعی مانعی برای کمک گرفتن جهت حل تعارضات پاسخ دهندگان بود. نتایج به دست آمده از این پژوهش در زمینه کمک رسانی به زوجین مهاجر و آگاه سازی افراد متمایل به مهاجرت مفید خواهد بود.