فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۹۵۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی نقش واسطه ای سبک های دلبستگی در انتقال خشونت از خانواده اصلی به خانواده فعلی در زنان خشونت دیده مراجعه کننده به مرکز قانونی شهر شیراز بود. تعداد 283 زن خشونت دیده مراجعه کننده به مراکز قانونی شهر شیراز به شیوه دردسترس برگزیده شدند و به سه پرسشنامه سبک های دلبستگی، سنجش خشونت علیه زنان، سنجش خشونت در خانواده اصلی پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش الگویابی معادلات ساختاری و برای بررسی اثرات واسطه ای در الگویژوهش از آزمون بوت استراپ استفاده شد. یافته ها نشان داد که خشونت در خانواده اصلی هم دارای اثر مستقیم بر خشونت در خانواده فعلی و هم دارای اثر غیرمستقیم بر آن با واسطه گری سبک های دلبستگی اجتنابی و اضطرابی است. سبک دلبستگی اجتنابی و اضطرابی واسطه انتقال خشونت از خانواده اصلی به خانواده فعلی است.
روابط مطلوب آدمی در آموزه های تربیتی معصومان(علیهم السّلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش مناسبات انسانی در نظام تربیتی اسلام بسیار برجسته است. هدف این پژوهش بررسی آموزه های تربیتی معصومان(ع) در زمینة روابط مطلوب و سعادتمندانة آدمی است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و برای گردآوری داده های پژوهش، متون حدیثی مرتبط با موضوع پژوهش، با استفاده از فرم های فیش برداری از منابع گردآوری و با شیوة کیفی مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که دامنة روابط مطلوب آدمی در آموزه های معصومان(ع) شامل ارتباط انسان با خدا، خویشتن، انسان های دیگر، و جهان هستی می باشد.
اثربخشی گشتالت درمانی گروهی بر کاهش تهاجم و کینه توزی دانش آموزان پسردبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پرخاشگری یکی از مشکلات مهم دوره نوجوانی است که همه ی ابعاد رشد و سلامت نوجوانان را تحت تأثیر قرار می دهد و پیامدهای منفی همچون تصویر ذهنی منفی در میان همسالان و آموزگاران، طرد از سوی همسالان، افت تحصیلی، مصرف مواد، مشکلات ارتباطی با خانواده و بزهکاری را در پی دارد. هدف: لذا پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی مشاوره گروهی به شیوه ی گشتالت درمانی بر کاهش تهاجم و کینه توزی دانش آموزان پسر دوره دبیرستان صورت گرفت. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون بود. از میان مدارس پسرانه دوره دبیرستان از طریق نمونه گیری خوشه ای یک مدرسه انتخاب و با اجرای پرسشنامه پرخاشگریAGQ، ۲۴ نفر از دانش آموزان انتخاب و به صورت تصادفی در ۲ گروه آزمایش (12نفر) و کنترل (12 نفر) جایگزین شدند. ۸ جلسه گشتالت درمانی گروهی بافاصله زمانی یک هفته برای گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. یافته ها: پردازش داده های پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و تحلیل واریانس انجام گرفت که نتایج نشان داد بین گروه های موردمطالعه تفاوت معناداری وجود دارد. (p<۰/۵) نتیجه گیری: مشاوره ی گروهی به شیوه ی گشتالت درمانی بر کاهش تهاجم و کینه توزی مؤثر بوده است.
اثربخشی اصلاح رفتار شناختی بر کاهش رفتار امتناع از مدرسه رفتن در دانش آموزان دختر: مطالعه تک آزمودنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانش آموزان در مدرسه ممکن است با شرایط آزاردهنده متعددی روبه رو شوند که باعث ایجاد ترس و اضطراب در آن ها می گردد و این مسئله تمایل آنها را به حضور در مدرسه کاهش می دهد، تحقیق حاضر به منظور بررسی اثربخشی اصلاح رفتار شناختی بر کاهش رفتار امتناع از م درسه رفتن دان ش آموزان دختر انجام گردی د. در این پژوهش چهار دانش آموز دارای رفتار امتناع از مدرسه بر اساس مقیاس تجدیدنظرشده امتناع از مدرسه (فرم دانش آموز SRAR-C) و مصاحبه ساختار یافته انتخاب شدند. با استفاده از طرح تک آزمودنیABA ، طی 8 جلسه آموزش اصلاح رفتارشناختی قرار گرفتند و طی دو هفته پس از مداخله نیز همچنان مورد مشاهده قرار گرفته و با داده های خط پایه براساس تحلیل بصری (سطح، روند و تغییرپذیری)، درصد داده های غیرهمپوش با استفاد از شاخص PAND و ضریب اثر مقایسه گردید. نتایج نشان داد که اصلاح رفتار شناختی، رفتار امتناع از مدرسه را به طور معنی دار کاهش داد. می توان نتیجه گرفت که به کارگیری اصلاح رفتارشناختی در کاهش رفتار امتناع از مدرسه مؤثر است.
هم سنجی خودتنظیمی در گونه های ناهمسان خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش با هدف تبیین تفاوت خودتنظیمی دانش آموزان دبیرستانی در گونه های ناهمسان خانواده بر پایه مدل فرایند و محتوای خانواده انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی و از نوع پس رویدادی بود. به این منظور از میان دانش آموزان پایه دوم و سوم دوره متوسطه شهر شیراز 308 (186 دختر، 122 پسر) دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس های فرایند و محتوای خانواده (فرم فرزندان) و راهبردهای انگیزشی یادگیری که روایی و اعتبار آن ها تأییدشده، استفاده گردید. داده های به دست آمده با آزمون تحلیل واریانس یک متغیره و چند متغیره تجزیه وتحلیل شد. برآیندها نشان داد که راهبردهای شناختی در گونه های سالم و غیرسالم دارای تفاوت معنی دار است. درحالی که تفاوت در خودتنظیمی برآمده از تفاوت گونه سالم با غیرسالم و از نوع مشکل دار محتوایی و مشکل دار فرایندی است. با توجه به برآیندها می توان گفت که در گونه های ناهمسان خانواده به کارگیری خودتنظیمی در میان دانش آموزان تفاوت وجود دارد و به روانشناسان مدرسه و مشاوران توصیه می شود که این موضوع را در مشاوره با دانش آموزان موردتوجه قرار دهند.
پیش بینی عملکرد تحصیلی دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی بر اساس استرس و شیوه برخورد والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی عملکرد تحصیلی دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی بر اساس استرس و شیوه برخورد والدین بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی پایه سوم ابتدایی شهر همدان در سال تحصیلی 91-92 بود که از بین آن ها 50 نفر به عنوان شرکت کننده در پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای غربالگری و گردآوری داده ها، پرسشنامه خانواده- مدرسه(میدگت،2000)، مقیاس کانرز والدین)کانرز، 1998(، مقیاس استرس والدین (بری و جونز، 1995)، مقیاس هوشی ریون کودکان و آزمون عملکرد تحصیلی محقق ساخته مورد استفاده قرار گرفت. جهت تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی مانند میانگین و انحراف استاندارد و آمار استنباطی مانند همبستگی ساده و تحلیل رگرسیون به شیوه گام به گام استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین شیوه برخورد ابزاری والدین با عملکرد تحصیلی دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی ارتباط مثبت و معنادار و بین شیوه برخورد کنترلی و استرس والدین با عملکرد تحصیلی آن ها ارتباط معکوس و معناداری وجود دارد. نتایج نشان داد که شیوه برخورد کنترلی و استرس والدین توانستند به طور معناداری عملکرد تحصیلی دانش آموزان با نارسایی توجه - بیش فعالی را پیش بینی کنند. همچنین استرس والدین بهترین پیش بینی کننده عملکرد تحصیلی آن ها بود. یافته ها حاکی از آن است که گرچه داشتن کودک با اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی چالش های بسیاری برای والدین دارد، اما با آموزش والدین و کمک گرفتن از مشاوران و روانشناسان می توان روابط کودکان و والدین را بهبود داده و آن ها را در کسب نتایج تحصیلی بهتر یاری داد.
مقایسه واکنش عاطفی بین خانواده کودکان مبتلا و غیرمبتلا به اختلال های اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)
اثرات داشتن خواهر یا برادر با ناتوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: پرورش یک کودک با ناتوانی در خانواده نه تنها والدین، بلکه سایر فرزندان خانواده را نیز تحت تاثیر قرار می دهد. درواقع به دلیل این که رابطه خواهران و برادران نسبت به روابط دیگر پایدارتر و طولانی تر است؛ قوت و رشد این رابطه می تواند رشد، رفتار، شخصیت، نگرش و هویت یابی آن ها را تحت تاثیر قرار دهد. این گروه از خواهران و برادران ازیک طرف به دلیل مشکلاتی مانند احساس های متضاد، متعارض، حقارت، ظلم و تبعیض که والدین به دلیل داشتن فرزند دارای ناتوانی با آن مواجه اند، تحت فشار هستند و از طرف دیگر، ناتوانی خواهر یا برادر با ناتوانی، بر رابطه خواهر و برادران تاثیر گذاشته و آن ها را در مخاطره اختلال های گوناگون قرار می دهد.
نتیجه گیری: در این مقاله نخست در مورد رابطه خواهران و برادران به ویژه زمانی که یک کودک با ناتوانی در خانواده وجود دارد، بحث، سپس اثرات مثبت و منفی داشتن خواهر یا برادر با ناتوانی ارایه شده است، سرانجام اثرات داشتن خواهر یا برادر با ناتوانی بر اساس جنسیت بیان و در پایان نتیجه گیری شده است.
بررسی ماهیت و شیوع قلدری در مدارس راهنمایی روستاهای شهرستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیقات تا به امروز حاکی از وقوع قلدری در هر مدرسه ای با درجات و شدت های متفاوت است که باعث آسیب جسمی و روان شناختی فرد قلدری کننده و قربانی می شود؛ لذا هدف این پژوهش بررسی شیوع قلدری در مدارس راهنمایی روستاهای شهرستان زنجان می باشد. نمونه این پژوهش به وسیله روش نمونه گیری در دسترس از 4 مدرسه انتخاب گردید و با استفاده از پرسشنامه قلدری النا بوکلیرو و مارسلو داربو (1991)، 132 پرسشنامه کامل جمع آوری شد. نتایج پژوهش نشان داد که حدود 80% دانش آموزان معتقد به وجود قلدری، 40.9% دانش آموزان به عنوان شاهد قلدری، 33.3 % قربانی قلدری و 9.8% به عنوان قلدر و 16% آنان ترکیبی از این حالات را تجربه می کنند. نتایج پژوهش بیانگر این بود که 57% موارد قلدری از نوع قلدری کلامی، 40% از نوع فیزیکی و 2.56% از نوع اجتماعی/رابطه ای اتفاق می افتد. واکنش حدود 57% دانش آموزان به قلدری، تقویت کننده آن و تنها کمتر از 29% دانش آموزان واکنش های مبتنی بر عدم حمایت و تشویق قلدری نشان داده اند. همچنین نتایج نشان داد که به هنگام وقوع قلدری اقدامات مسئولین مدرسه در 70% موارد موجب تقویت و در 28.8% موارد موجب کاهش قلدری در مدارس می شود. با توجه به آسیب های جسمی و روان شناختی و زمینه سازی قلدری برای آسیب روانی-اجتماعی در دانش آموزان و با توجه به اهمیت مدرسه هم به لحاظ وقوع و هم به لحاظ کنترل و پیشگیری قلدری می توان با اجرای سیاست های مشخص، ارایه آموزشهای مناسب و اجرایی و برنامه های پیشگیری و مداخله مناسب در مدارس کشور از وقوع و ایجاد پیامدهای آسیب زا جلوگیری کرد.
پیش بینی احساس غربت دانشجویان جدیدالورود بر اساس سبک های دلبستگی و امیدواری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر، پیش بینی میزان احساس غربت در دانشجویان جدیدالورود بر اساس سبک های دلبستگی و امیدواری بود. به این منظور 170 دانشجوی سال اولی دانشگاه بوعلی سینای همدان به صورت نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه های سبک های دلبستگی بزرگسالان هازن و شیور (1987)، مقیاس امیدواری حوزه های خاص سیمپسون (1999) و احساس غربت آرچر و همکاران (1998) روی آنان اجرا شد. تحلیل نتایج با استفاده از آزمون های رگرسیون سلسله مراتبی و تحلیل کوواریانس صورت گرفت. آزمون رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که متغیر پیش بین دلبستگی ایمن به طور معنادار و منفی در کاهش احساس غربت نقش داشت (0001/0p<)؛ فرای آن، امیدواری نیز توانست به طور معنادار و منفی احساس غربت را پیش بینی کند (002/0p<). نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که اثر جنسیت با کنترل متغیرهای امیدواری و سبک های دلبستگی بر روی احساس غربت معنادار بود؛ به طوری که دانشجویان دختر میزان احساس غربت بیشتری را نسبت به دانشجویان پسر تجربه می کردند (004/0p<). بنابراین، می توان نتیجه گرفت که سبک دلبستگی ایمن، امیدواری و جنسیت (مرد) از عوامل مؤثر در کاهش احساس غربت در دانشجویان جدید الورود هستند.
تجربه های زندگی و عوامل مورد استفاده مادران دارای فرزند کم توان ذهنی برای بخشیدن دیگران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تجربه های زیستی و عواملی که مادران ایرانی دارای فرزند کم توان ذهنی برای بخشیدن دیگران به کار می گیرند را مورد بررسی قرار داده است. برای رسیدن به این هدف، روش کیفی و نظریه برخاسته از داده ها مورد استفاده قرار گرفت. 20 نفر از مادران دارای فرزند کم توان ذهنی که برای تکمیل پرونده فرزند خود به سازمان آموزش پرورش رجوع کرده بودند، به صورت تصادفی انتخاب و سئوال های نیمه ساختار یافته در مورد بخشش دیگران و عواملی که آن ها در این مورد استفاده کرده اند تا رسیدن به مرحله اشباع مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل داده ها از طریق کد های باز و مشخص شدن گزاره های اصلی و فرعی، نشان داد که در ایران مادران این گروه از کودکان به ترتیب از منابع معنوی، منابع درونی و منابع و علایق اجتماعی برای بخشیدن دیگران استفاده می کنند. این یافته ها نشان می دهد که غنی بودن محتوا و متون مربوط به بخشایش گری در فرهنگ ایرانی – اسلامی به مادران دارای فرزند کم توان ذهنی برای بخشیدن دیگران کمک کرده است.
رابطه بین اخلاق، ارزش های شخصی و رضایت زناشویی در بین زوجین در شهر مغان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی رابطه بین اخلاق، ارزش های شخصی زوجین و رضایت زناشویی آنها در شهرمغان بود. روش: در این پژوهش 125 زوج (که یکی از همسران به عنوان معلم در مدارس شهر مغان اشتغال داشتند) به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ، پرسشنامه بنیان های اخلاقی هایت و گراهام (MFQ30) و زمینه یاب ارزشی شوارتز (SVS) پاسخ دادند. اطلاعات به وسیله روش های آماری (ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t و رگرسیون گام به گام) تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که رابطه مثبت و معناداری بین اخلاق و ارزش های شخصی (به جز خوشی/ لذت گرایی) وجود داشت. همچنین نتایج نشان داد که در ابعاد اخلاقی (انصاف و مراقبت/ آسیب)، بین زنان و مردان تفاوت معناداری وجود داشت. همچنین تفاوت معناداری بین مردان و زنان در رضایت زناشویی مشاهده شد. تمام ابعاد اخلاقی رابطه مثبتی با تمام ارزش های شخصی به جز ارزش های خوشی/ لذت گرایی داشتند. زنان و مردان در ریخت های ارزشی همنوایی، جهان شمول نگری و امنیت تفاوت معناداری نشان دادند. نتیجه گیری: در بافت سنتی مذهبی در منطقه مغان ایران برای طبقه متوسط زوجین معلم، به نظر می رسدکه زنان و مردان در اولویت اخلاقی و ارزش های خود متفاوت هستند.این مقاله در مورد روابط بین این متغیرهای در مردان و زنان و نقش این متغیرها در رضایت زناشویی آنها با توجه به این زمینه فرهنگی خاص بحث می کند.
تأثیر عضویت در شبکه های اجتماعی مجازی بر گرایش ها و باورهای پیش از ازدواج: پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر عضویت در شبکه های اجتماعی مجازی بر گرایش ها و باورهای پیش از ازدواج انجام شد. پژوهش با روش کیفی و با رویکرد زمینه ای صورت گرفت. 25 نفر از دخترانی که برای زمانی برابر شش ماه عضو شبکه های اجتماعی بودند و در گروه های جنس ناهمسان عضو بودند با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند و داده ها با به کارگیری مصاحبه نیمه ساختاریافته تا رسیدن به اشباع اطلاعات گرداوری شد. بر اساس مصاحبه های به عمل آمده 11 طبقه اصلی از پاسخ ها به دست آمد که این 11 طبقه در چهار خوشه عوامل شناختی (نگرش به عضویت، ملاک های همسرگزینی)، ارزش ها (هنجارهای فرهنگی و باورهای دینی)، عوامل زمینه ساز روان شناختی (ارضای نیاز، اضطراب از ازدواج و احساس تنهایی) و سبک زندگی (نفوذ اجتماعی رسانه و روابط میان فردی) که دارای بیشترین تکرارپذیری بود گنجانده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که حضور در شبکه های اجتماعی بر باورها و گرایش های پیش از ازدواج دختران تأثیر گذاشته و به نحو قابل توجهی گرایش و تمایل به ازدواج را میان آنان کاهش داده است.
آزمودن مدل طرحواره های ناسازگار اولیه حوزه بریدگی و طرد و رضایت زناشویی با میانجی گری سبک دلبستگی ناایمن و افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده هدف: پژوهش حاضر با هدف آزمودن مدل طرحواره ناسازگار اولیه حوزه بریدگی و طرد و رضایت زناشویی با میانجی گری سبک دلبستگی ناایمن و افسردگی در کارمندان ادارات دولتی شهر اهواز انجام گرفته است. روش: 300 نفر از میان کارمندان ادارات دولتی شهر اهواز با روش تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ، پرسشنامه شیوه های رفتاری فارمن و وهنر، پرسشنامه افسردگی بک و رضایت زناشویی بودند و ارزیابی مدل فرضی با استفاده از روش تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزار AMOS/16 انجام گرفت. مسیرهای غیرمستقیم به وسیله آزمون بوت استراپ مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان دادند که ضرایب مسیر طرحواره ناسازگار اولیه حوزه بریدگی و طرد با سبک دلبستگی ناایمن و افسردگی به صورت مثبت معنادار بود و ضرایب مسیر سبک دلبستگی ناایمن با رضایت زناشویی و افسردگی با رضایت زناشویی به صورت منفی معنادار بودند. بین طرحواره ناسازگار اولیه حوزه بریدگی و طرد و رضایت زناشویی رابطه معناداری مشاهده نشد. ضرایب غیرمستقیم طرحواره های ناسازگار اولیه حوزه بریدگی و طرد و رضایت زناشویی با میانجی گری سبک دلبستگی ناایمن و افسردگی معنادار بودند نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که سبک دلبستگی ناایمن و افسردگی می توانند میانجی رابطه طرحواره ناسازگار بریدگی و طرد و رضایت زناشویی باشند#,
رابطه تعارض والد – نوجوان، تاب آوری با مشکلات روان شناختی نوجوانان مقطع دوم و سوم راهنمایی در مناطق چهارگانه آموزش و پرورش شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین تعارض والد– نوجوان، تاب آوری با مشکلات روان شناختی نوجوانان مقطع دوم و سوم راهنمایی مناطق چهار گانه شهر شیراز انجام شد و مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع راهنمایی مناطق چهارگانه آموزش و پرورش شهر شیراز را شامل می شد که در سال تحصیلی92-91 و در پایه های دوم و سوم راهنمایی مشغول به تحصیل بودند. به همین منظور 400 نفراز دانش آموزان (190 دختر – 210 پسر) سال دوم و سوم راهنمایی به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای از نواحی چهارگانه آموزش و پرورش شیراز به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه افسردگی، اضطراب و استرس DASS لاویبوند و لاویبوند 1995، پرسشنامه تاکتیک های تعارض موری اشتراس1990، فرم تعارض با والدین و پرسشنامه تاب آوری کانر و دیوید سون2003استفاده شد. داده ها نیز با روش آماری همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه(گام به گام) تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که بین تعارض والد- نوجوان و مشکلات روان شناختی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین مؤلّفه های تعارض والد-نوجوان و مؤلّفه های مشکلات روان شناختی رابطه معناداری وجود دارد. براساس نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام مؤلّفه های تعارض والد- نوجوان می تواند مشکلات روان شناختی را پیش بینی کند و استدلال می تواند تاب آوری را پیش بینی کند. بنابراین، هر چه تعارض والد– نوجوان بیش تر شود، مشکلات روان شناختی نوجوانان بیش تر می شود و تاب آوری بالاتر مشکلات روان شناختی کم تری را به دنبال دارد.
تأثیر روش ذهن آگاهی بر اضطراب امتحانی دانش آموزان دختر راهنمایی شهرستان ساوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی آموزش ذهن آگاهی بر اضطراب امتحان دانش آموزان شهرستان ساوه انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضرکلیه دانش آموزان مقطع راهنمایی شهرستان ساوه می باشد که نمونه ای به حجم 49 نفر و با روش تصادفی خوشه ای در قالب گروه آزمایش و گواه از بین دانش آموزان راهنمایی شهرستان ساوه انتخاب شد. ابزار مورد استفاده تحقیق آزمون اضطراب امتحان اسپیلبرگر می باشد. روش تحقیق به صورت شبه تجربی است که با دو گروه تجربی و گواه و طرح پیش آزمون و پس آزمون با متغیر مستقل آموزش ذهن آگاهی اجرا گردید. فرضیه ها با آزمون تحلیل کوواریانس تحلیل گردیدند. نتایج نشان داد که آموزش روش ذهن آگاهی در کاهش اضطراب امتحان مؤثر می باشد. همچنین آموزش این روش بر مؤلفه هیجانی و شناختی اضطراب نیز مؤثر می باشد.
بررسی میزان بهزیستی روانشناختی وسازگاری زناشویی ورضایت از زندگی در بین خانواده های چند همسری وتک همسری:(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در پژوهش حاضر، به دنبال بررسی و مقایسه میزان بهزیستی روانشناختی ، سازگاری زناشویی و رضایت از زندگی در بین زنان خانواده های چند همسری و تک همسری هستیم. روش: روش پژوهش حاضر از نوع علی – مقایسه ای می باشد، به این منظور، 60زن از خانواده های چند همسری و 52 زن از خانواده های تک همسری انتخاب و در پژوهش حاضر شرکت داده شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های بهزیستی روانشناختی ، سازگاری زناشویی و رضایت از زندگی استفاده گردید و جهت تجزیه و تحلیل داده های آماری از روش های همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیره گام به گام و آزمون t گروههای مستقل استفاده گردید. یافته ها: براساس نتایج بدست امده از روش همبستگی پیرسون نشان می دهد که سازگاری زناشویی رابطه ی مثبت ومعناداری با رضایت از زندگی معنویت شادی وخوش بینی رشد وبالندگی فردی ارتباط مثبت با دیگران خود پیروی ونمره کلی بهزیستی روانشناختی دارد.نتایج حاصل از رگرسیون چند متغیره گام به گام نشان داد که در گام اول نمرات کلی بهزیستی روانشناختی وارد معادله ی رگرسیون گردیدند وبه میزان 30.3% واریانس را برای نمرات سازگاری زناشویی تبیین کرد.در گام دوم نمرات مقیاس رضایتمندی از زندگی وارد معادله ی رگرسیون گردید وبه میزان 2.7%واریانس را برای سازگاری زناشویی تبیین کرد.ودر گام سوم نمرات زیر مقیاس معنویت وارد معادله ی رگرسیون گردید وبه میزان 3%واریانس را برای سازگاری زناشویی تبیین کرد. نمرات کلی بهزیستی روانشناختی با سازگاری زناشویی رابطه مثبت ومعناداری داشتند وهم چنین نمرات مقیاس رضایتمندی از زندگی رابطه مثبت ومعناداری با سازگاری زناشویی داشتند،ونتایج حاصل از ازمون tگروههای مستقل نشان داد که تفاوت معناداری بین نمرات بهزیستی روانشناختی وسازگاری زناشویی ورضایت از زندگی در بین زنان خانواده های چند همسری وتک همسری وجود دارد. نتیجه گیری: براین اساس می توان نتیجه گرفت که میزان بهزیستی روانشناختی وسازگاری زناشویی ورضایت از زندگی زنان خانواده های چند همسری بیشتر از زنان خانواده های تک همسری می باشد.