فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۶۱ تا ۱٬۰۸۰ مورد از کل ۴٬۴۰۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضربه منظور تعیین رابطه مهارتهای ارتباطی، مسئولیت پذیری و تنظیم هیجان با سلامت روان در کارمندان بانک ملی شهرستان بندرانزلی اجرا شده است. روش: جامعه پژوهش شامل کلیه کارکنان شعبه های بانک ملی شهرستان بندرانزلی می باشد(134). در این پژوهش 97 نفر از کارمندان بانک به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و پرسشنامه های مهارت های ارتباطی جرابک (2004)، مقیاس مسئولیت پذیریCPI، تنظیم هیجانی گراس وجان(2003) و سلامت روانGHQ-28 را تکمیل نموده اند. تجزیه و تحلیل داده هابااستفادهازآماره های ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون گام به گام صورت گرفت. یافته ها: مهارتهای ارتباطی(درک پیام کلامی و غیر کلامی، تنظیم عواطف و قاطعیت) با سلامت روان رابطه مثبت معنادار دارند و مهارتهای ارتباطی (گوش دادن و بینش در ارتباط) با سلامت روان رابطه منفی دارند. بین مسئولیت پذیری با سلامت روان همبستگی مثبت معنی دار وجود دارد؛ ارزیابی مجدد و سرکوبی از مولفه های تنظیم هیجانی با سلامت روان رابطه منفی دارد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که ارزیابی مجدد به صورت منفی و معنادار و مسئولیت پذیری، درک پیام و قاطعیت به صورت مثبت و معنادار می توانند سلامت روان را پیش بینی کنند. نتایج نشان داد که آموزش مهارت های ارتباطی و شناخت هیجانات و آموزش شیوه های مدیریت آن، می تواند باعث افزایش سلامت روان کارکنان و در نتیجه کارآمدی بالاتر سازمان گردد.
ساختار رغبت های شغلی دانشجویان در دانشگاه اصفهان: مقایسه مدل هالند و گاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین بهترین مدل برای مشاوره مسیر شغلی دانشجویان، از بین دو مدل هالند (1997) و گاتی (1991)، نمونه ای 640 نفری (321 مرد و 319 زن) از دانشجویان دانشگاه اصفهان، به صورت خوشه ای تصادفی انتخاب و فرم رجحان به مشاغل سیاهه کروی فردی در میان آن ها اجرا شد. نتایج آزمون گمارش تصادفی الگوهای ترتیبی فرض شده در روابط، در هر سه نمونه دانشجویان مرد، دانشجویان زن، و مجموعه دانشجویان زن و مرد حامی برازش بهتر مدل هالند نسبت به مدل گاتی (در اختلاف برازش، 01/0=P) بود. در هر سه گروه، شاخص همخوانی ((CI مدل هالند بالاتر از 70/0 (به ترتیب، 72/0، 75/0، و 72/0 ،02/0=P)؛ ولی CI مدل گاتی به ترتیب 50/0، 56/0، و 50/0 (05/0 <P) به دست آمد. در نمونه زن و مرد، مدل هالند و مدل گاتی برازش متفاوتی از خود نشان نداند (به ترتیب 75/0=P ، 89/0=P). نتایج این پژوهش از اعتبار بین فرهنگی نظریه هالند و روایی ساختاری فرم رغبت به مشاغل سیاهه کروی فردی حمایت کرد. مضامین و پیشنهاداتی نیز برای پژوهش های بعدی مورد بحث قرار گرفت. کلید واژه ها : مدل RIASEC هالند، مدل سلسله مراتبی گاتی، اعتباریابی مدل های رغبت شغلی، آزمون گمارش تصادفی الگوی ترتیبی روابط فرض شده، سیاهه کروی فردی.
پیش بینی اضطراب مرگ سالمندان بر اساس کیفیت ارتباط آنها با خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۶
145 - 162
حوزههای تخصصی:
سالمندی دوران حساس زندگی انسان است و توجه به نیازها و مسائل این مرحله یک ضرورت اجتماعی است.هدف پژوهش حاضر پیش بینی اضطراب مرگ سالمندان بر اساس کیفیت ارتباط با خدا بود.جامعه آماری پژوهش شامل تمامی سالمندان مشگین شهر در سال 1397 بود که تعداد 200 نفر از آنها به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و به دو پرسشنامه اضطراب مرگ و پرسشنامه کیفیت ارتباط با خدا پاسخ دادند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون وتحلیل رگرسیون چند گانه در سطح آلفای 01/0 استفاده شد.یافته ها نشان دادند که از میان مولفه های کیفیت ارتباط با خدا ،مولفه امید و محبت به خدا (از ابعاد مطلوب ارتباط با خدا) اضطراب مرگ را به صورت منفی؛و مولفه های یاس ، تجری و عداوت (ابعاد نامطلوب ارتباط با خدا) و مولفه بیم از ابعاد مطلوب ارتباط با خدا، اضطراب مرگ را به صورت مثبت پیش بینی می کنند. در مجموع 76/0 از اضطراب مرگ توسط 6 مولفه کیفیت ارتباط با خدا پیش بینی می شود که از بین این 6 مولفه، مولفه امید در بعد ایمان و مولفه یاس در بعد کفر به ترتیب با میزان بتای (401/0-= ) و(315/0= ) قوی ترین متغیر برای پیش بینی اضطراب مرگ می باشند. نتایج مطالعه حاضر نشان داد کیفیت ارتباط با خداوند می تواند اضطراب مرگ سالمندان را کاهش دهد از این روکیفیت ارتباط با خدا و ارتباط مطلوب با خداوند می تواند یکی از راهکارهای مقابله ای با اضطراب مرگ باشد.
اثربخشی آموزش غنی سازی سازگاری زوجین در بهبود ارتباطات زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۷ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۶۷
20-40
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش غنی سازی سازگاری زوجین در بهبود ارتباطات زناشویی انجام شد. روش: در این پژوهش با یک طرح شبه آزمایشی، یک کارآزمایی کنترل شده تصادفی با سنجش در خط پایه، پس از مداخله و پیگیری با گروه پلاسیبو و کنترل انجام گرفت. 36 زوج به عنوان نمونه پژوهش از بین زنان و مردانی که در بهار 1396 به دلیل مشکلات زناشویی به دادگستری شهرکرد مراجعه کرده بودند به صورت در دسترس انتخاب و تصادفی در گروه آزمایش(12 n= ؛ تحت آموزش غنی سازی سازگاری زوجین مبتنی بر برازنده سازی فرهنگی طی 9 جلسه گروهی یک بار در هفته)، گروه پلاسیبو (12 n= ؛ ملاقات صرف با درمانگر طی 9 جلسه گروهی یک بار در هفته) و گروه کنترل(12 n= ) گماشته شدند. کلیه شرکت کنندگان پرسشنامه زوجی اینریچ را در سه مرحله خط پایه، پس از مداخله و پیگیری تکمیل کردند. داده ها توسط SPSS و آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شدند . یافته ها: نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که زوج های دریافت کننده آموزش غنی سازی سازگاری زوجین مبتنی بر برازنده سازی فرهنگی در دو مرحله پس از مداخله (دو ماه بعد از سنجش خط پایه) و پیگیری(8 ماه پس از سنجش خط پایه) تفاوت معناداری در میانگین نمرات ارتباطات زناشویی در مقایسه با گروه پلاسیبو و کنترل نشان دادند(105/8 F= ، 001/0 p< ). نتیجه گیری: یافته های این پژوهش بدین معناست که، برنامه آموزش غنی سازی سازگاری زوجین مبتنی بر برازنده سازی فرهنگی، در بهبود ارتباطات زناشویی موثر است و تداوم اثر آن در طول زمان تایید شده است.
اثربخشی آموزش مدیریت استرس بر رضایت شغلی و هوش هیجانی (مطالعه موردی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر به دنبال سنجش اثربخشی آموزش مدیریت استرس بر رضایت شغلی و هوش هیجانی کارکنان شرکت کارگزاری بورس اوراق بهادار بود. روش: برای این منظور25 نفر از کارکنان یک شرکت کارگزاری به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شده و مورد سنجش استرس شغلی، با استفاده از پرسشنامه استرس شغلی اسپیلبرگر، رضایت شغلی، با استفاده از پرسشنامه رضایت شغلی مینه سوتا، و هوش هیجانی، با استفاده از پرسشنامه بار-آن، قرار گرفتند. پس از یک دوره ی آموزش مدیریت استرس، مجدداً متغیرهای یادشده در باره ی ایشان مورد سنجش قرار گرفت. داده های جمع آوری شده، توسط نرم افزار اکسل تبدیل به بانک اطلاعاتی شد و خلاصه آنها در نرم افزار اس.پی.اس.اس مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافته ها: نتیجه آزمون نرمال بودن داده ها با آزمون شاپیرو ویلک نشان داد که دو متغیر استرس شغلی و رضایت شغلی دارای تابع توزیع نرمال هستند اما متغیر هوش هیجانی از توزیع نرمال برخوردار نیست. نهایتاً برای آزمون فرض های آماری در باره ی دو متغیر اول از آزمون t برای نمونه زوجی و برای متغیر سوم از آزمون ویلکاکسون استفاده شد. نتیجه حاصل از آزمون فرضیه ها، اثربخشی آموزش مدیریت استرس بر کاهش استرس شغلی و افزایش رضایت شغلی را تأیید کرد اما اثربخشی این آموزش بر هوش هیجانی کارکنان مورد تأیید قرار نگرفت. اثر متغیر تعدیل گر سن با استفاده از آزمون فرضیات در دو نمونه پایین تر و بالاتر از 30 سال صورت گرفت. اثر بخشی آموزش مدیریت استرس بر رضایت شغلی و هوش هیجانی در نمونه زیر 30 سال تأیید و در نمونه بالای 30 سال رد شد. در هر دو نمونه، اثربخشی آموزش مدیریت استرس بر کاهش سطح استرس شغلی تأیید شد. نتیجه گیری : آموزش مدیریت استرس بر رضایت شغلی و هوش هیجانی کارکنان شرکت کارگزاری بورس اوراق بهادار اثربخش بوده است.
رهبری دانشکاران در سازمان های دانش بنیان: نقش ویژگی های کاری بر عملکرد کاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : این پژوهش با هدف تبیین نقش ویژگی های کاری (شامل ویژگی های وظیفه ای، ویژگی های دانشی و ویژگی های اجتماعی) بر عملکرد شغلی دانشکاران در سازمان های دانش بنیان ایران انجام گرفته است. همچنین نقش تعدیل گری درگیری کاری در رابطه بین این متغیرها ارزیابی شده است. روش : برای جمع آوری داده های مورد نیاز پژوهش پرسشنامه ای شامل ۶۵ سؤال با استناد به پژوهش های پیشین طراحی و بین اعضای نمونه آماری که از کارکنان شرکت های دانش بنیان شهر تبریز انتخاب شده بودند توزیع و ۲۱۵ پرسشنامه جمع آوری شد. بمنظور آزمون فرضیه های پژوهش روش تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار لیزرل بکار گرفته شده است. نتایج : یافته های پژوهش حاضر حاکی از اثر معنادار ویژگی های وظیفه ای و دانشی بر عملکرد وظیفه ای و عملکرد زمینه ای دانشکاران است؛ اما ویژگی های اجتماعی تنها بر عملکرد زمینه ای اثرگذار بوده و تأثیر آن بر عملکرد وظیفه ای تأیید نشد. نقش تعدیل گری درگیری کاری نیز در رابطه بین ویژگی های وظیفه ای و عملکرد وظیفه ای، ویژگی های دانشی و عملکرد وظیفه ای و ویژگی های اجتماعی و عملکرد زمینه ای، تأیید شد. یافته های این پژوهش پیشنهاد می کند رهبران دانشی در طراحی شغل در سازمان های دانش بنیان برای بهره وری در عملکرد شغلی در ویژگی های وظیفه ای و دانشی بازنگری داشته باشند و برای دریافت عملکرد زمینه ای بهتر ویژگی های اجتماعی شغل را مد نظر قرار دهند.
مقایسه ارزیابی سطوح دینداری و ویژگی شخصیتی معلمان با کیفیت زندگی کاری بالا و پایین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه ارزیابی سطوح دینداری و ویژگی شخصیتی معلمان با کیفیت زندگی کاری بالا و پایین شهر تهران در سال 1396 بود. روش شناسی: روش پژوهش حاضر از نوع علّی-مقایسه ای بود. جامعه آماری کلیه معلمان شهر تهران بودند. نمونه آماری شامل 80 نفر از معلمان با کیفیت زندگی کاری بالا و پایین بودند که بر اساس نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب گردیدند. ابزار اندازه گیری پژوهش پرسشنامه های، کیفیت زندگی کاری والتون (1973)، ویژگی های شخصیتی هگزاکو لی و همکاران (2005) و مقیاس دینداری خدایاری فرد و همکاران (1388) بود. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه از طریق نرم افزار SPSS23 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس یک راهه) انجام پذیرفت. یافته ها: یافته ها نشان دادند که اگرچه میانگین هر سه مؤلفه "ارزیابی سطوح دینداری" معلمان دارای "کیفیت زندگی کاری بالا"، بیشتر از گروه دیگر برآورد شده است، اما این تفاوت در مؤلفه "عواطف دینی" محسوس تر از دو مؤلفه دیگر می باشد. نتیجه گیری: هم چنین یافته ها نشان می دهد معلمانی که دارای "کیفیت زندگی کاری بالایی" هستند در ویژگی شخصیتی: "برونگرایی"،"سازگاری" و "وظیفه شناسی" نمره بالاتری نسبت به معلمانی که از "کیفیت زندگی کاری پائینی" برخوردارند، به دست آورده اند و این در حالی است که میانگین "هیجان پذیری" آزمودنی هایی با "کیفیت زندگی بالا"، کمتر از گروه دیگر می باشد. از نظر "صداقت- فروتنی" و "گشودگی نسبت به تجربه" تفاوت قابل توجه ای بین دو گروه وجود ندارد.
تاثیر آموزش مبتنی بر شفقت(به مادران) بر کاهش علایم بیش فعالی- نقص توجه کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی- نقص توجه
حوزههای تخصصی:
درمان مبتنی بر شفقت که توسط گیلبرت و همکارانش(2009) به وجود آمده، درمانی نوین و یکپارچه از دسته درمان های موج سوم می باشد که عمدتاً براساس بسط و گسترش مفاهیم و روش های مایندفولنس برای درمان اختلالات بنا شده است. هدف این مطالعه تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر شفقت (به مادران) در کاهش علایم بیش فعالی- نقص توجه برکودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی- نقص توجه بود. شرکت کنندگان این پژوهش دو زن 35ساله و یک زن33 ساله و متاهل بودند که با استفاده از مصاحبه بالینی و معرفی کودکان شان از طرف روانپزشک برای درمان مبتنی بر شفقت در نظر گرفته شدند. برای سنجش علایم بیش فعالی- نقص توجه از پرسشنامه SNAP-IV استفاده شد. در این پژوهش از روش پژوهشی مورد منفرد با طرح A_B استفاده شد. در این روش پژوهشی، پس از سه جلسه خط پایه، مداخله از طریق 15 جلسه یک ساعته درمان مبتنی بر شفقت برای دو آزمودنی(مادر) اول و 15 ساعت( 7 جلسه دوساعته و یک جلسه یک ساعته) برای آزمودنی(مادر) سه اجرا شد. دو هفته و یک ماه پس از پایان مداخله، آزمودنی ها تحت آزمون پیگیری قرار گرفتند. یافته های این پژوهش نشان داد که طی تحلیل دیداری نمودار داده ها براساس شاخص های آمار توصیفی و تحلیل دیداری، در مرحله پیگیری نسبت به خط پایه، مداخله در نافرمانی مقابله ای و نقص توجه و تا حدودی بیش فعالی- تکانشگری تاثیرگذار بوده است. با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت آموزش شفقت به مادران بر کاهش نافرمانی مقابله ای کودکان و نقص توجه و بیش فعالی-تکانشگری آنان موثر است.
رابطه هویت اجتماعی با کیفیت روابط والد فرزندی در بین دانش آموزان دختر دوره دوم دبیرستان: بررسی مقایسه ای نقش پدران و مادران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۴
103 - 118
حوزههای تخصصی:
روابط والد فرزندی بر جنبه های مختلف تحول نوجوان تأثیرگذار است و هویت اجتماعی یکی از ابعاد هویت است که در زندگی فرد و جامعه تأثیر دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه هویت اجتماعی با کیفیت روابط والد فرزندی در بین دانش آموزان دختر دوره دوم دبیرستان و تعیین تفاوت میان رابطه مادر-فرزند و پدر-فرزند به عنوان یک پیش بینی کننده ی مهم هویت اجتماعی بود. به این منظور تعداد 319 نفر از نوجوانان دختر دوره دوم دبیرستان شهر یزد به شیوه تصادفی خوشه ای چندمرحله ای جهت شرکت در پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای به کاررفته در پژوهش شامل پرسشنامه رابطه والد فرزندی (PCRS) و پرسشنامه هویت اجتماعی بود. به منظور تحلیل داده های پژوهش از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین هویت اجتماعی نوجوانان دختر و کیفیت ارتباط آنان با پدر (26/0 = r و 001/0 = P) و کیفیت ارتباط آنان با مادر (18/0 = r و 01/0 = P) رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که تنها کیفیت ارتباط با پدر (001/0 = P) به طور معناداری توانست هویت اجتماعی نوجوانان دختر را پیش بینی کند. درنتیجه ارتباط با پدر سهم بیشتری در پیش بینی هویت اجتماعی دختران دارد.
تاثیر مواجهه درمانی روایتی بر بهبود کیفیت زندگی زنان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه مرتبط با سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۶
77 - 94
حوزههای تخصصی:
سرطان به عنوان یکی از مهمترین بیماری های قرن در بین علت مرگ ومیر بعد از بیماری های قلب و عروق است.تشخیص سرطان و به دنبال آن تحمل درمان های طولانی معمولا تجارب استرس زا به حساب می آید.درمان های روان شناختی می تواند بر کیفیت زندگی این بیماران موثر باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مواجهه درمانی روایتی بر بهبود کیفیت زندگی زنان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه مرتبط با سرطان بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه بیماران زن مبتلا به سرطان دارای اختلال استرس پس از سانحه که در مرکز خون و آنکولوژی بیمارستانهای مطهری فولادشهر در فاصله زمانی اول تیرماه تا اواسط شهریور سال 1395 بستری بودند تشکیل داد. از این میان تعداد 30نفر بصورت نمونه گیری هدفمند انتخاب و پس از جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایشی و گروه کنترل مورد مطالعه قرار گرفتند(در هر گروه 15 نفر). ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (WHOQOL-BRIEF) و مقیاس می سی سی پی بود. فرآینداجرا مواجهه درمانی روایتی به مدت 6 جلسه و هر جلسه 90دقیقه به روایت خاطرات ناخوشایند مرتبط با بیماری پرداختندوگروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. نتایج با استفاده ازآزمون کواریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان دادکه مواجهه درمانی روایتی در نمره کلی کیفیت زندگی و مؤلفه های آن شامل سلامت جسمانی، سلامت روانی، ارتباط اجتماعی و سلامت محیط، باعث بهبود کیفیت زندگی زنان مبتلا به اختلال استرس پس ازسانحه مرتبط با سرطان شده است. در نتیجه می توان از روش مواجهه درمانی روایتی به عنوان یک روش مؤثر در بهبود کیفیت زندگی این دسته از بیماران در مراکز آنکولوژی به عنوان درمان های تکمیلی در کنار درمان های پزشکی سود جست.
تاب آوری مسیر شغلی زنان : نقش انطباق پذیری و خودکار آمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاب آوری ازجمله متغیرهایی است که جایگاه ویژه ای در حوزه های روانشناسی تحول، روانشناسی خانواده و بهداشت روانی یافته است، به طوری که هرروز برشمار پژوهش های مرتبط با این سازه افزوده شده است .پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش انطباق پذیری و خودکار آمدی در پیش بینی تاب آوری مسیر شغلی زنان شاغل اجرا گردید. این پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را زنان شاغل یک شرکت در استان کهگیلویه و بویراحمد تشکیل دادند که بر اساس نمونه گیری در دسترس تعداد 132 نفر از آن ها به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند.جهت جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه های انطباق پذیری شغلی ساویکاس(2012)، خودکارآمدی عمومی شرر(1982) و تاب آوری شغلی مورگان (2001)استفاده شد و با استفاده از نرم افزار و SPSS و PLSدر دو سطح توصیفی و استنباطی با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون جهت سنجش رابطه بین متغیرها و همچنین جهت پیش بینی متغیر ملاک(تاب آوری) رگرسیون گام به گام مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین خودکارآمدی عمومی و انطباق پذیری با تاب آوری رابطه مثبت معناداری وجود دارد.همچنین نتایج نشان داد که مدل پژوهش از برازندگی مناسبی برخوردار است.بنابراین نتیجه گرفته می شود که متغیرهای مستقل قادر به پیش بینی تغییرات متغیر وابسته هستند و انطباق پذیری و خودکارآمدی بالا باعث افزایش تاب آوری مسیر شغلی خواهد شد.
مقایسه انواع خشونت علیه زنان شهری و روستایی
حوزههای تخصصی:
خشونت علیه زنان مسئله ای با پیشینه و قدمت تاریخی در دنیا دارد. هدف پژوهش حاضر شناسایی انواع خشونت علیه زنان در شهر و روستا بود. طرح این پژوهش توصیفی از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل زنان شهری و روستایی استان خوزستان است که 150 نفر (75 زن شهری و 75 زن روستایی) به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و از پرسشنامه خشونت خانگی علیه زنان (دکتر تبریزی و همکاران، 1391) برای جمع آوری داده ها استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار spss-23 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که بین انواع خشونت (روانی، فیزیکی، جنسی و محرومیت مالی و اجتماعی روانی) در بین زنان شهری و روستایی تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین نتایج نشان داد بین سن، سطح تحصیلات با میزان خشونت علیه زنان ارتباط معنادار وجود دارد.
اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیک گروهی بر فاجعه سازی و نشخوار فکری در مادران کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۴
171 - 190
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک بر فاجعه سازی و نشخوار فکری مادران کودکان کم توان ذهنی انجام شد. روش تحقیق از نوع نیمه آزمایشی با طرح دوگروهی پیش آزمون- پس آزمون بود. بدین منظور، از جامعه ی مادران دارای کودک کم توان ذهنی در منطقه 5 شهر تهران، تعداد 24 نفر انتخاب شده و پس از پاسخ به ابزارهای تحقیق به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش، مداخلات رفتاردرمانی دیالکتیک را به مدت 8 جلسه ی 5/1 ساعته دریافت کرد. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی تنظیم شناختی هیجان گارنسفکی، کرایج و اسپینهاون (2001) و مقیاس پاسخ های نشخواری نولن هکسما و مارو (1991) استفاده شد و درنهایت داده ها با استفاده از آزمون کوواریانس مورد تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج حاصل از پس آزمون مؤید کاهش معنادار نمرات شرکت کنندگان گروه آزمایش در مؤلفه های نشخوار فکری و فاجعه سازی بود (01/0 p
تأثیر مشاوره گروهی مبتنی بر روان شناسی وحدت مدار بر رضایت زناشویی و بهزیستی روان شناختی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش ها، نشانگر تأثیر مثبت بهره گیری از مداخلات معنوی برای ارتقای رضایت زناشویی و بهزیستی روان شناختی است. روش درمانی مبتنی بر روان شناسی وحدت مدار نیز، از روش های معنوی بومی و نوین است که تأثیر مثبت آن کمابیش روشن شده است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر مشاوره گروهی مبتنی بر روان شناسی وحدت مدار بر رضایت زناشویی و بهزیستی روان شناختی زوجین بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری یک ماهه با گروه گواه بود. با بکار بستن نمونه گیری هدفمند از میان زوجین ساکن شهر سبزوار، 24 زن و شوهر (48 نفر) همچون آزمودنی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 12 زوجی (24 نفرِ) آزمایش و گواه گمارش شدند. داده ها با مقیاس های رضایت زناشویی (اولسون، فورنیر، جوئن و دراکمن، 1989)و بهزیستی روان شناختی (ریف 1980) گردآوری شد. سپس افراد گروه آزمایش در 8 جلسه 120 دقیقه ای مشاوره گروهی مبتنی بر روان شناسی وحدت مدار شرکت کردند. نتایج حاصل از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که مشاوره گروهی مبتنی بر روان شناسی وحدت مدار بر رضایت زندگی زناشویی (0.05>P-Value؛ 22=Eta؛ 3.59=F) و بهزیستی روان شناختی (0.05>P-Value؛ 26=Eta؛ 4.57=F) گروه آزمایش در پس آزمون و پیگیری، تأثیر مثبت و معنی داری دارد. با توجه به این یافته ها می توان نتیجه گرفت؛ مشاوره گروهی مبتنی بر روان شناسی وحدت مدار که برخاسته از دانش و فرهنگ بومی و درخور زوجین ایرانی است، در ارتقاء رضایت زناشویی و بهزیستی روان شناختی آن ها کارساز است.
اثربخشی بازی درمانی بر مدل شناختی رفتاری بر مشکلات رفتاری و مهارت های اجتماعی کودکان دبستانی پرخاشگر
حوزههای تخصصی:
مشکلات رفتاری کودکان همچون پرخاشگری می تواند به تعاملات اجتماعی کودکان آسیب جدی وارد سازد. پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر مدل شناختی رفتاری و مشکلات رفتاری و مهارت های اجتماعی کودکان دبستانی پرخاشگر در مدارس پسرانه ابتدایی منطقه 16 تهران انجام شد. این پژوهش، یک مطالعه نیمه آزمایش با طرح پیش آزمون و پس آزمون و گروه شاهد بود. در این پژوهش، 30 پسر 11 – 7 ساله با رفتار پرخاشگرانه شرکت داشتند که به روش نمونه گیری در دسترس از مدارس ابتدایی منطقه 16 تهران انتخاب شده بودند. آزمودنی ها به دو گروه 15 نفری آزمایش و شاهد تقسیم شدند. گروه آزمایش، بازی درمانی مبتنی بر مدل شناختی رفتاری را در 12 جلسه دریافت کردند. درحالی که به گروه شاهد این آزمایش ارائه نشد. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش پرسش نامه مشکلات رفتاری راتر – فرم والدین (1975) و مقیاس درجه بندی مهارت های اجتماعی گرشام والیوت (1990) بود. والدین پرسش نامه مشکلات رفتاری راتر و ملمان مقیاس درجه بندی مهارت های اجتماعی گرشام والیوت را برای آزمودنی ها در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. اطلاعات به دست آمده از پرسش نامه قبل و بعد از مداخله با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری و نسخه 23 نرم افزار spss تجزیه وتحلیل شد. در ابتدا مفروضه های طبیعی بودن و همگنی واریانس و کوواریانس متغیرها ارزیابی شد. آزمون کلموگروف اسمیرنوف حاکی از آن بود که همه متغیرها طبیعی هستند (05/0 > p). آزمون باکس هم فرض همگنی واریانس و کوواریانس و کوواریانسی را تائید کرد؛ بنابراین مفروضه های آزمون آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد. بازی درمانی مبتنی بر مدل شناختی رفتاری اثر معناداری بر مشکلات رفتاری و مهارت های اجتماعی کودکان پرخاشگر (0001/0 < p) دارد.
پیش بینی رضایت شغلی براساس خود تنظیمی هیجانی و مکانیسم های دفاعی در کارمندان اداره بهزیستی استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، پیش بینی رضایت شغلی براساس خود تنظیمی هیجانی و مکانیسم های دفاعی در کارمندان بهزیستی استان تهران بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات همبستگی و نمونه این پژوهش 324 (158 مرد و 166 زن) بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات شرکت کنندگان از پرسشنامه های رضایت شغلی (JDI)، مکانیسم های دفاعی(DSQ – 40) و دشواری تنظیم هیجانی (DERS) استفاده شد. یافته ها: نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که همه مؤلفه های خودتنظیمی هیجانی به غیر از آگاهی هیجانی با رضایت شغلی رابطه مستقیم و معنادار دارند. بین همه مؤلفه های خودتنظیمی هیجانی به غیر از آگاهی هیجانی با مکانیسم های دفاعی رشد نایافته و روان آزرده رابطه معکوس و معنادار دارند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که خودتنظیمی هیجانی 5 درصد واریانس رضایت شغلی را تبیین می کند، اما سبک های دفاعی، رضایت شغلی را تبیین نمی کنند. در بررسی تفاوت های جنسیتی با آزمون t نشان داده شد، مردان در مؤلفه های رضایت از ترفیعات، حقوق و مزایا و رضایت از شرایط محیط کار در سطح بالاتری از زنان قرار دارند. اما در نمره کلی رضایت شغلی بین زنان و مردان تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: با توجه به اهمیت توانایی تنظیم هیجانات بر بکارگیری مکانیسم های دفاعی و رضایت شغلی می توان با بهره گیری از راهنمایی و تکنیک های درمانی روان شناسان و مشاوران در سازمان بهزیستی جهت افزایش آگاهی و کسب مهارت های تنظیم هیجانی و بکارگیری مکانیسم های رشد یافته در جهت ارتقاء رضایت شغلی و اهداف سازمان بهزیستی استفاده نمود.
عوامل والدینی موثر بر رشد شغلی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پیشرفت های اخیر در زمینه ی عوامل موثر در رشد شغلی بر ویژگی های والدین به عنوان نخستین تاثیرگذاران در این مسیر تاکید می نمایند. بنابراین هدف از پژوهش حاضر شناسایی عوامل والدینی موثر بر رشد شغلی می باشد. روش: این پژوهش یک پژوهش کیفی با طرح پدیدار شناسی تفسیری می باشد. نمونه پژوهش حاضر را تعداد 13 مشارکت کننده ( 8 مرد و 5 زن) از دانشجویان دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی شهر بجنورد تشکیل می دهد که نمره رشد شغلی و انطباق پذیری شغلی آنها یک انحراف معیار بالاتر از میانگین بوده است. این نمونه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب گردید و سپس داده ها با استفاده از روش مصاحبه ی نیمه ساختار یافته جمع آوری و از طریق روش دیکلمن کدگذاری و تحلیل گردید. یافته ها: نتایج تحلیل مصاحبه ها منجر به استخراج 759 کد اولیه، 23 مفهوم و 9 مقوله مشتمل بر حمایت عاطفی، بستر اکتشاف، بستر خوگردانی، بستر خودکفایی، بستر خودکارآمدی شغلی، فرارفتن از روایت های غالب، حمایت اطلاعاتی، روابط اجتماعی تضمین شده و درگیر شدن می باشد. نتیجه گیری: ضمن تاکید بر عوامل والدینی موثر بر رشد شغلی، نتایج پژوهش حاضر بیانگر فرایندهایی است که از طریق آن فرزندان در جهت اکتشاف شغلی و بسترهای منجر به رشد شغلی بیشتر گام برمی دارند.
هم سنجی تأثیر آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد و آموزش بهبود مهارت های رویارویی زوجی بر بدریختی انگاری بدن و بهزیستی ذهنی زنان دچار سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرطان پستان و جراحی آن می تواند وضعیت های روان شناختی متعارضی را به دنبال داشته باشد. هدف پژوهش هم سنجی اثربخشی آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد و آموزش بهبود مهارت های رویارویی زوجی بر بدریختی انگاری بدن و بهزیستی ذهنی زنان دچار سرطان پستان بود. این پژوهش یک طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و گروه گواه و پیگیری 3 ماهه بود. جامعه پژوهش بیماران زن دچار سرطان پستان مراجعه کننده به بیمارستان سیدالشهدا اصفهان در سال 1396 بود. از میان آن ها 45 نفر از داوطلبین به روش نمونه گیری هدفمند پس از بررسی ملاک های ورود انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارش شدند. مداخلات طی 9 نشست 90 دقیقه ای اجرا شد، گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفت. داده ها با ابزارهای نگرانی از تصویر بدن لیتلتون و همکاران (2005) و بهزیستی ذهنی کی یز و ماگیارمو (2003) گردآوری شد. برآیندهای تحلیل واریانس اندازه های مکرر نشان داد که میان گروه های آزمایش با گروه گواه در بدریختی انگاری بدن و بهزیستی ذهنی تفاوت معنی داری وجود دارد و آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد اثرات بیشتری را در سنجش با آموزش مهارت های رویارویی زوجی بر بهزیستی ذهنی داشته است (05/0p
تعارضات بین فردی در متاهلین ملزم به مراقبت از والد سالمند خود (یک مطالعه کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۷ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۶۶
98-137
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف شناسایی تعارضات بین فردی در افراد متاهل ملزم به مراقبت از والد سالمند نیازمند مراقبت خود، انجام شد. روش: این پژوهش با روش کیفی و با استفاده از رویکرد پدیدار شناسی صورت گرفت. شرکت کنندگان در پژوهش افراد متاهل اعمم از زن و مرد ساکن شهر قم در سال 95 بودند که از 2 تا 10 سال سابقه مراقبت از والد سالمند خود را داشتند و خودشان نیز دارای فرزند بودند. حجم نمونه 13 نفر بود، شامل 8 نفر زن و 5 نفر مرد، که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. این حجم بر اساس اصل اشباع به دست آمد. جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه عمیق صورت گرفت. و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش 7 مرحله ای کلایزی انجام شد. این روش از خواندن متن مصاحبه تا معتبر سازی یافته ها را شامل می شود. یافته ها: تعارضات بین فردی که توسط شرکت کنندگان تجربه شده بودند در 4 مقوله شامل: تعارضات همشیری(اختلاف نظر و ناسازگاری)، تعارضات زناشویی(محرومیت های زناشویی، ناسازگاری ، انتشار حال بد، تعارضات سه جانبه)، تعارضات والد - فرزندی(کم توجهی به فرزند، ناسازگاری ، تعارض سه جانبه) و تعارضات فرزند- والدی(در هم تنیدگی، ناسازگاری ) کدگذاری و مقوله بندی شدند. نتیجه گیری: با توجه به یافته این پژوهش روشن شد که مراقبت از والد(ین) سالمند توسط فرزندان بالغ متاهل برای فرزندان تعارضاتی را در حوزه های بین فردی ایجاد می کند اما بر اساس تطبیق یافته های کنونی با یافته ای پژوهش های پیشین می توان گفت این موضوع یک امر مطلق نیست بلکه تحت تاثیر عوامل دیگری نظیر وضعیت اجتماعی – اقتصادی، وضعیت خانوادگی، دریافت توجه قبلی فرزند از والد و باورهای عرفی و انگیزشی فرزندان قرار دارد. کلید واژه ها: تعارضات بین فردی، متاهلین، مراقبت، والد سالمند
بررسی اثربخشی مداخله ی پیشگیری خانواده-محور مبتنی بر دلبستگی بر بهبود رابطه ی والد-فرزند، انگیزه ی پیشرفت تحصیلی و هوش هیجانی نوجوانان دچار اختلال سلوک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی مداخله ی پشگیری خانواده-محور مبتنی بر دلبستگی بر بهبود رابطه ی والد-فرزند، انگیزه ی پیشرفت تحصیلی و هوش هیجانی نوجوانان دچار اختلال سلوک (CD) در شهر اهواز بود. روش: طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با گروه کنترل و به روش تحلیل کواریانس چندمتغیره بود. جامعه ی پژوهش حاضر شامل کلیه ی دانش آموزان دچار اختلال سلوک شهر اهواز بود که با روش نمونه گیری هدفمند، 30 دانش آموز دچار CD انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه مساوی درمان یا کنترل تخصیص یافتند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس رفتار متعارض، آزمون انگیزه ی پیشرفت هرمنز و مقیاس هوش هیجانی ونگ-لاو هستند. برای گروه آزمایش، 11 جلسه ی 50 دقیقه ای هفتگی برنامه ی مداخله ی پیشگیری خانواده-محور مبتنی بر دلبستگی اجرا شد ولی گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار استنباطی تحلیل کواریانس چندمتغیری (MANCOVA) و تک متغیری (ANCOVA) استفاده شد. تحلیل های آماری با استفاده از نرم افزار آماری 25-SPSS انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله ی به کار رفته باعث کاهش میزان تعارض والد-فرزندی و افزایش انگیزه ی پیشرفت تحصیلی و هوش هیجانی دانش آموزان دچار CD می شود. نتیجه گیری: به طور کلی، می توان گفت که مداخله ی پشگیری خانواده-محور مبتنی بر دلبستگی برای کمک به دانش آموزان دچار CD، اثربخش است و توصیه می شود.