فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۶۱ تا ۳٬۹۸۰ مورد از کل ۴٬۴۲۲ مورد.
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵۰)
119 - 140
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تناسب فرد با شغل بر رفتارهای کاری نوآورانه با نقش میانجی استقلال شغلی و اشتیاق شغلی معلمان بوده است. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تناسب فرد با شغل بر رفتارهای کاری نوآورانه با میانجی گری استقلال شغلی و اشتیاق شغلی معلمان بوده است. روش: این پژوهش کاربردی، از نظر روش، توصیفی از نوع همبستگی مدل معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری پژوهش را معلمان ابتدایی شهر زاهدان (2200 نفر) تشکیل دادند که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، 329 نفر از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های تناسب فرد با شغل وگل و فلدمن (2009)، رفتار کاری نوآورانه جانسن (2000)، استقلال شغلی پیرسون و هال (۱۹۹۳) و اشتیاق شغلی سالواناوا و شوفلی(2001) استفاده گردید. داده های پژوهش با استفاده از روش های آماری همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری، از طریق نرم افزارspss23 و Lisrel8.8 مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد که تناسب فرد با شغل بر رفتارهای کاری نوآورانه به طور مستقیم و از طریق استقلال شغلی و اشتیاق شغلی به طور غیر مستقیم بر رفتارهای کاری نوآورانه تأثیر مثبت و معناداری دارد. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان پیشنهاد داد که به منظور افزایش رفتارهای کاری نوآورانه در آموزش و پرورش، در گزینش معلمان، افرادی انتخاب شوند که متناسب با حرفه معلمی باشند، اشتیاق آنان به شغل معلمی نمایان باشد و زمینه داشتن استقلال شغلی به معلمان فراهم شود.
تاثیر مداخلات خانواده محور بر سبک های فرزندپروری والدین و شادکامی نوجوانان دچار مشکلات رفتاری شهرستان مشهد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تاثیر مداخلات خانواده محور بر سبک های فرزندپروری والدین و شادکامی نوجوانان دچار مشکلات رفتاری شهرستان مشهد انجام شده است. روش: روش پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری شامل کلیه کودکان دوره متوسطه است که به مشکلات رفتاری مبتلا می باشند. انتخاب نمونه بر اساس فهرست وارسی نشانه های مشکلات رفتاری طبق راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) و با روش در دسترس صورت گرفته است. در گروه آزمایش 15 دانش اموز از پایه های هفتم تا نهم قرار گرفتند و دانش آموزان و خانواده های آنها تحت آموزش و برنامه درمانی قرار گفتند. ابزراهای پژوهش شامل پرسشنامه سبک های فرزندپروری بامریند (1991) و فرم کوتاه پرسشنامه شادکامی آکسفورد (2002) می باشد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از آزمون کوواریانس چندمتغیره و تک متغیره استفاده شده است. یافته ها: یافته های به دست آمده حاکی از آن است که مداخلات خانواده محور بر کاهش استفاده از سبک فرزندپروری استبدادی و افزایش سبک قاطع در والدین و همچنین، افزایش شادکامی فرزندان موثر است. نتیجه گیری: با اصلاح روابط درون خانواده، می توان بخش مهمی از مشکلات رفتاری کودکان را تعدیل نمود.
تاثیر روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده بر تنظیم هیجان و سرسختی سلامت در مبتلایان به دیابت نوع دو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده بر تنظیم هیجان و سرسختی سلامت در مبتلایان به دیابت نوع دو انجام شد. روش: این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش مبتلایان به دیابت نوع دو شهر زاهدان در سال 1399 بودند. نمونه پژوهش 40 نفر بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده قرار گرفت و گروه کنترل آموزشی ندید. ابزارهای پژوهش پرسشنامه تنظیم هیجان گروس و جان (2003) و سیاهه تجدیدنظرشده سرسختی سلامت گیبهارت و همکاران (2001) بودند. داده ها با آزمون های خی دو، تی مستقل و تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS نسخه 25 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که گروه های آزمایش و کنترل از نظر سن، جنس، تحصیلات، تأهل و مدت بیماری تفاوت معناداری نداشتند (05/0P>). همچنین، گروه ها در مرحله پیش آزمون از نظر تنظیم هیجان و سرسختی سلامت تفاوت معناداری نداشتند (05/0P>)، اما در مرحله پس آزمون از نظر هر دو متغیر تفاوت معناداری داشتند (05/0P<). به عبارت دیگر، روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده باعث افزایش معنادار تنظیم هیجان و سرسختی سلامت در مبتلایان به دیابت نوع دو شد (001/0P<). نتیجه گیری: با توجه به تاثیر روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده بر افزایش تنظیم هیجان و سرسختی سلامت، برنامه ریزی برای استفاده از این شیوه درمانی ضروری است. در نتیجه، درمانگران و متخصصان سلامت می توانند از روش روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده در کنار سایر روش های درمانی برای بهبود ویژگی های روانشناختی به ویژه بهبود تنظیم هیجان و سرسختی سلامت استفاده کنند.
رابطه ذهنیت فلسفی و سرمایه روانشناختی با کیفیت تدریس معلمان ابتدایی آموزش و پرورش بجنورد
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال سوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱
87 - 111
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این مقاله بررسی رابطه ذهنیت فلسفی و سرمایه روانشناختی با کیفیت تدریس معلمان ابتدایی آموزش و پرورش بجنورد بود. این مقاله از نظر ماهیت و هدف از نوع مقالات بنیادی و از نظر نحوه گردآوری داده ها مقاله توصیفی- پیمایشی از نوع همبستگی می باشد. جامعه هدف در این مقاله تمامی معلمین دوره ابتدایی ناحیه 1 و 2 شهر بجنورد(1814 نفر) می باشند، که از نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب استفاده شد. ابزارهای مقاله شامل پرسشنامه ذهنیت فلسفی (جهانگیری، 1393)، مقیاس سرمایه روانشناختی لوتانز(2007) و پرسشنامه کیفیت تدریس(2003) بوده و جهت تجزیه و تحلیل داده از آمار توصیفی و آزمون های استنباطی شامل ضریب همبستگی پیرسون، آزمونt مستقل و رگرسیون گام به گام با کمک نرم افزار SPSS نسخه 23 استفاده گردید. نتایج نشان می دهد که همبستگی بین سرمایه روانشناختی و ذهنیت فلسفی معلمان با ۰/۱۸ و بین ذهنیت فلسفی با کیفیت تدریس معلمان برابر با ۰/۱۴ بوده که با توجه به سطح معناداری زیر ۵ درصد می توان گفت در سطح اطمینان ۹۵درصد معنادار می باشد، ولی همبستگی بین سرمایه روانشناختی با کیفیت تدریس معلمان برابر با ۰/۷ بوده که با توجه به سطح معناداری زیر ۵ درصد می توان گفت در سطح اطمینان ۹۵ درصد، معنادار نمی باشد. از طرفی مطابق آزمون رگرسیون گام به گام، نتایج نشان می دهد که کیفیت تدریس معلمان مقطع ابتدایی شهرستان بجنورد تنها به وسیله مؤلفه ذهنیت فلسفی قابل پیش بینی است.
بررسی رابطه بین اشتیاق تحصیلی و قابلیت استخدام دانشجویان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین اشتیاق تحصیلی و قابلیت استخدام در بین دانشجویان دانشگاه شهرکرد انجام شد. این پژوهش مقطعی و از نوع توصیفی همبستگی بوده که 102 نفر از دانشجویان دانشگاه شهرکرد در سال تحصیلی 1400-1399 به شیوه ی تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامه های اشتیاق تحصیلی شافلی و همکاران و قابلیت استخدام پول و همکاران پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و با آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون گام به گام، آزمون T مستقل و تحلیل واریانس یک راهه انجام شد. نتایج نشان داد که رابطه اشتیاق تحصیلی و قابلیت استخدام در همه ابعاد (59/0=( r= مثبت و معنی دار است(01/0>p) واز بین مولفه های اشتیاق تحصیلی، دو مولفه نیرومندی و وقف خود، باهم 39% واریانس قابلیت استخدام را پیش بینی می کنند. علاوه بر این، بین دو متغیر اشتیاق تحصیلی و قابلیت استخدام بر اساس جنسیت تفاوتی وجود ندارد. اشتیاق تحصیلی بر اساس رشته تحصیلی نیز تفاوت معنی داری ندارد اما قابلیت استخدام بر اساس رشته تحصیلی، در میان دانشجویان دانشکده کشاورزی کمتر از دانشکده های دیگر است. بر اساس این نتایج می توان گفت که قابلیت استخدام بر اساس اشتیاق تحصیلی قابل پیش بینی است. بنابراین باید در برنامه ریزی های مبتنی بر ارتقای سطح اشتیاق تحصیلی دانشجویان به این مورد توجه شود.
رابطه قاطعیت، نگرش به مسئولیت و جهت گیری زندگی با ماندگاری در درمان اعتیاد مددجویان مرد مراکز ترک اعتیاد شهر زنجان
حوزههای تخصصی:
اعتیاد به مواد مخدر از مهم ترین مشکلات عصر مدرن است که موجب ناکارآمدی افراد جامعه شده و با ایجاد مشکلات عمده در زمینه های سلامتی، رفتاری و اقتصادی، باعث از بین رفتن زندگی و بودجه ملی برای مبارزه یا جبران صدمات ناشی از آن شده است.این پژوهش با هدف تعیین رابطه قاطعیت، نگرش به مسئولیت و جهت گیری زندگی با ماندگاری در درمان اعتیاد مددجویان مرد مراکز ترک اعتیاد شهر زنجان انجام شد. پژوهش حاضر با هدف کاربردی و روش توصیفی و با گردآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه و از نمونه آماری به تعداد 153 نفر به صورت نمونه گیری نسبتی در دسترس از جامعه آماری مددجویان مرد مراکز ترک اعتیاد زنجان بررسی شد. جهت بررسی مدل مفهومی و آزمون فرضیه ها نیز از ضرایب همبستگی پیرسون و مدل تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. بر اساس نتایج آزمون ضریب همبستگی روابط بین متغیرهای ماندگاری درمان اعتیاد، قاطعیت، نگرش به مسئولیت و جهت گیری زندگی مددجویان به صورت مثبت و معنادار بوده و ضرایب تأثیر مسیرهای مرتبط با قاطعیت، نگرش به مسئولیت و جهت گیری زندگی مددجویان بر ماندگاری درمان اعتیاد مددجویان به صورت مثبت و معنادار گزارش شد.بنابراین قاطعیت، نگرش به مسئولیت و جهت گیری زندگی از عوامل مؤثر در پیش بینی ماندگاری درمان اعتیاد مددجویان مرد است.
تاثیر آموزش زندگی خانوادگی بر مولفه های استرس والدگری مادران دارای کودک کم توان ذهنی در قلمرو والد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۹
48 - 58
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت استرس های والدگری مادران دارای کودک کم توان ذهنی در سایر نقش های آنان، هدف این پژوهش تعیین تاثیر آموزش زندگی خانوادگی بر مولفه های استرس والدگری مادران دارای کودک کم توان ذهنی در قلمرو والد بود. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش مادران دارای کودک کم توان ذهنی شهر رشت در سال تحصیلی 97-1396 بودند. نمونه پژوهش 60 نفر بودند که با توجه به ملاک های ورود به مطالعه با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش 12 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش زندگی خانوادگی قرار گرفت و در این مدت گروه کنترل آموزشی ندید. برای گردآوری داده ها از فرم اطلاعات جمعیت شناختی محقق ساخته و شاخص استرس های والدگری (آبیدین، 1990) استفاده و با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزارSPSS-20 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که آموزش زندگی خانوادگی باعث کاهش مولفه های استرس والدگری شامل احساس صلاحیت، دلبستگی، محدودیت نقش، افسردگی، روابط با همسر، سلامت و انزوای اجتماعی در مادران دارای کودک کم توان ذهنی در قلمرو والد شد (05/0˂P). نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده تاثیر آموزش زندگی خانوادگی بر کاهش مولفه های استرس والدگری بود. بنابراین، درمانگران و متخصصان سلامت می توانند از روش آموزش زندگی خانوادگی در کنار سایر روش های آموزشی برای بهبود ویژگی های خانوادگی استفاده نمایند.
تحلیل چگونگی بهزیستی مسیر رشدی انتخاب شغل مطالعه موردی : دانش آموزان متوسطه دوره دوم شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۳
267 - 303
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تحلیل چگونگی بهزیستی مسیر رشدی انتخاب شغل دانش آموزان بود. روش پژوهش، کیفی و ابزار جمع آوری اطلاعات مصاحبه عمیق بوده است. جامعه تحقیق دانش آموزان، والدین و معلمان دوره دوم متوسطه و متخصصان مشاوره و روانشناسی بودند. روش نمونه گیری به صورت هدفمند و تا حد اشباع بوده، بنابراین، نمونه شامل 30 نفر از دانش آموزان، 20 نفر از والدین، 20 نفر از معلمان و 15 از متخصصان مشاوره و روانشناسی بود که در یک مصاحبه نیمه ساختاریافته شرکت کردند. داده های حاصل از مصاحبه ها، با روش نظریه زمینه ای، طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شد. کُدهای باز شامل 100 مفهوم و کُدهای محوری شامل 20 مقوله عمده که مشتمل بر 5 مقوله اصلی است که عوامل مؤثر بر بهزیستی فرآیند مسیر رشدی انتخاب شغل را پوشش می دهند. مقوله های اصلی عبارت بودند از: عوامل فردی پایدار؛ عوامل فردی ناپایدار؛ عوامل خانوادگی؛ عوامل مربوط به مدرسه؛ عوامل مربوط به جامعه. میل به رشد و بالندگی مسیر شغلی، به عنوان هسته محوری پژوهش حاضر، شناسایی گردید. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت مشاوره بهزیستی فرآیند مسیر رشدی انتخاب شغل دانش آموزان مستلزم در نظر گرفتن مهم ترین مؤلفه های بهزیستی فرآیند مسیر رشدی انتخاب شغل است و با بهبود شاخص های بهزیستی، بهزیستی فرآیند مسیر رشدی انتخاب شغل دانش آموزان هم ارتقا می یابد.
اثربخشی درمان های تحولی (سبک یادگیری واک) با رویکرد پردازش اطلاعات شناختی در درمان نارساخوانی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۹ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۷۴
182-211
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر اثربخشی درمان های تحولی (سبک یادگیری واک) مبتنی بر رویکرد پردازش اطلاعات شناختی بر بهبود کودکان رده ی سنی 7 تا 9 ساله ی مبتلا به اختلال ﻭیﮊ ه ی نارساخوانی شناختی در استان البرز است. روش : این پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه ی آماری این پژوهش شامل 60 نفر بوده که 30 نفر در گروه آزمایش و 30 نفر در گروه کنترل قرار می گیرند. پیش از ارائه ی مداخلات درمانی، بهره ی هوشی با استفاده از آزمون وکسلر چهارم، میزان علائم و نشانه های نارساخوانی با استفاده از رویکردهای درمان تحولی کتل – هورن - کارول، ایشینر و پردازش اطلاعات شناختی و سبک یادگیری دانش آموز، والدین، درمانگر و آموزگار با پرسشنامه ی واک مورد سنجش و ارزیابی قرار گرفت. سپس افراد بر اساس جنسیت، سن، پایه ی تحصیلی، سبک یادگیری و با توجه به اهداف پژوهش، به 3 گروه دیداری، شنیداری و جنبشی- حرکتی تقسیم شدند. پس از آن جلسات آموزشی طی 2 ماه برای سه گروه اجرا شد. به این صورت که 15 جلسه ی 90 دقیقه ای گروهی به دانش آموزان ارائه شد و در کلیه ی جلسات آموزشی اولیا در کنار فرزندان خود حضور داشتند و به گروه کنترل هیچ آموزشی داده نشد. یافته ها: داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیری ( MANOVA ) تحلیل گردید که این بررسی ها نشان داد که بین هر سه روش درمانی با گروه کنترل در سطح ٥% تفاوت معناداری وجود دارد و هر سه روش درمانی مؤثر هستند. نتیجه گیری: درمان های تحولی (سبک یادگیری واک) با رویکرد پردازش اطلاعات شناختی در درمان نارساخوانی شناختی مؤثر است.
شناسایی تهدیدها و فرصت های موجود و پیش رو در رویارویی با گسترش پاندمی کروناویروس با تأکید بر سلامت روان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو با هدف شناسایی فرصت ها و تهدیدها موجود و پیش روی افراد جامعه در ابعاد گوناگون در ارتباط با سلامت روان در رویارویی با پاندمی کروناویروس به انجام رسید؛ تا بتوان چشم اندازهای مثبت و تهدیدکننده این پدیده را ترسیم نمود. این پژوهش کیفی بر اساس روش پژوهش دلفی در چند مرحله تحلیل راهبردی انجام گردید. برای جمع آوری داده ها از مطالعه پیشینه نظری و پرسشنامه محقق ساخته برای دریافت نظرات متخصصان استفاده شد. نمونه آماری مشتمل بر 17 نفر از اساتید رشته های روان شناسی، علوم اجتماعی، علوم اقتصادی و حقوق بود که به صورت هدفمند انتخاب شد. یافته ها نشان داد که متخصصان باورند داشتند که فرصت های اساسی در رویارویی با بحران گسترش پاندمی کروناویروس در حوزه های آموزش و پرورش، اقتصادی، فردی، اجتماعی، خانوادگی، درمانی و حقوقی قابل طبقه بندی و تهدیدهای ناشی از گسترش کروناویروس نیز در حوزه روانی، جامعه شناختی، اقتصادی، خانوادگی و فرهنگی ملموس بوده و این حوزه ها توانایی اثرگذاری بر سلانمت روان افراد را دارا هستند. نتایج این پژوهش نشان داد که در وهله نخست، عموم مردم، جوامع گوناگون، سازمان ها و دولت مردان باید ضمن توجه به مخاطرات اساسی ناشی از گسترش پاندمی کروناویروس، توجه داشته باشند که بحران کنونی به نوعی می تواند پدیدآورنده فرصت هایی باشد که در آن، در یک دگرگونی اساسی با انجام سازگاری های ریشه ای، خود را برای زندگی در جهان پرتلاطم کنونی آماده سازند و این مهم تنها در صورتی محقق می گردد که بحران کنونی به عنوان یک فرصت تصور شود؛ نه تهدید صرف.
بررسی نقش پیش بینی کنندگی مؤلفه های ساختار خانواده ایرانی بر احساس تنهایی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۴ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۵۴
79-95
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش پیش بینی کنندگی مولفه های ساختار روابط خانوادگی بر احساس تنهایی نوجوانان انجام گرفت. فرض اساسی آن است که الگوهای ارتباطی خانواده شاخصی برای تبیین احساس تنهایی نوجوان است. روش پژوهش حاضر همبستگی می باشد. بدین منظور 225 دانش آموز دختر دبیرستانی به روش تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. شرکت کنندگان به دو مقیاس احساس تنهایی تجدیدنظرشده و ابزار تجدیدنظر شده الگوهای ارتباط خانواده RECP (ریچی و فیتزپاتریک،1990)، پاسخ دادند. روش تجزیه و تحلیل داده ها رگرسیون چندگانه همزمان بود. نتایج نشان دادند که الگوهای ارتباطی خانواده با احساس تنهایی نوجوان ارتباط مثبت معنی دار دارند. سبک گفت وشنود و سبک هم نوایی هر دو با احساس تنهایی همبسته بودند. گفت وشنود و هم نواییِ بیشتر بین اعضای خانواده با احساس تنهایی کمتر در نوجوان همراه است. نتایج ضرورت تغییر الگوهای ارتباطی منفی در خانواده ها یادآوری می کند. .
رابطه موانع سازمانی با انگیزش شغلی خود تعیین کنندگی کارکنان یک شرکت صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه ابعاد موانع سازمانی با ابعاد انگیزش شغلی خود تعیین کنندگی بود. با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نمونه ای شامل 250 نفر از کارکنان یک شرکت صنعتی در اهواز انتخاب شدند و دو پرسشنامه موانع سازمانی (براون و میچل، 1978) و انگیزش شغلی خود تعیین کنندگی(بلیس، 1994) توسط آنها تکمیل شد. تجزیه و تحلیل داده ها به روش همبستگی ساده و زیربنایی و تحلیل رگرسیون چندگانه و با استفاده از نرم افزار SPSS-22 انجام شد. با توجه به نتایج همبستگی زیربنایی، نامناسب بودن اطلاعات کاری، اولویت بندی کارها و کمبود مواد و ابزار مهمترین عوامل اثرگذار بر انگیزش شغلی خودتعیین کنندگی هستند. در ارتباط با تحلیل رگرسیون نیز ابعاد انگیزش شغلی با حیطه های گوناگونی از موانع سازمانی رابطه ی چندگانه ی معنادار داشتند.
نقش عوامل حمایت روانی اجتماعی بر انطباق پذیری دانش آموزان کنکوری در بحران زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۷ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۶۷
105-121
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضرشناسایی تجربه زیسته دانش آموزان کنکوری شهرستان سر پل ذهاب به منظور بررسی نقش عوامل حمایت روانی اجتماعی بر انطباق پذیری آن ها در شرایط بحران زلزله بود. روش: پژوهش با رویکرد کیفی و با روش تحلیل محتوا در سال 1397 در شهر سر پل ذهاب انجام شد. نمونه گیری به روش مبتنی بر هدف صورت گرفت و داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته، با 11 دانش آموز کنکوری شهر سر پل ذهاب تا رسیدن به اشباع اطلاعاتی جمع آوری شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل یافته ها در 5 طبقه اصلی «حمایت خانوادگی، حمایت از طریق خود، حمایت مشاوران، حمایت اجتماعی و حمایت معنوی» و با زیر طبقات متعلق به هر طبقه بیان شد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که دانش آموزان کنکوری که زلزله را تجربه کرده اند، بعد از مدتی دوری از درس خواندن حمایت خانوادگی، حمایت از طریق خود، حمایت مشاوران، حمایت اجتماعی و حمایت معنوی را دریافت کرده اند. درنتیجه، با تأمین حمایت روانی اجتماعی توانستند بازگشت دوباره به درس خواندن داشته باشند.
اثربخشی قصه درمانی بر روی مؤلفه های خودنظم دهی تحصیلی دانش آموزان دختر مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی قصه درمانی بر مؤلفه های خودنظم دهی تحصیلی (راهبرد مطالعه، هدف گزینی، خودارزیابی، کمک خواهی، مسئولیت پذیری و سازمان دهی) در دانش آموزان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای بود. روششناسی: روش پژوهش، از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان دختر مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای منطقه 5 تهران که در سال تحصیلی 1396-97در پایه هشتم مشغول به تحصیل بودند. از بین 180 دانش آموز پایه هشتم تعداد 30 آزمودنی برای تقسیم به گروه های آزمایش (15نفر) و کنترل(15نفر) انتخاب و جایگزین شدند. سپس از هر دو گروه پیش آزمون مربوط به خودنظم دهی تحصیلی گرفته شد. پس از انجام مداخله برای گروه آزمایش (یعنی قصه درمانی به مدت 8 جلسه پیاپی، هفته ای یک جلسه 75 دقیقه ای)، هر دو گروه با استفاده از ابزار پژوهش مجدداً مورد ارزیابی قرار گرفتند. شرکت کنندگان در پیش آزمون و پس آزمون، با استفاده از پرسشنامه خودنظم دهی سواری- عرب زاده (1392) مورد ارزیابی قرار گرفتند. به گروه آزمایشی در 8 جلسه راهبردهای قصه درمانی آموزش داده شد. در حالی که، در این مدت، گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس درسطح معناداری 05/0 با استفاده از نرم افزار spss21 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که قصه درمانی بر روی خودنظم دهی تحصیلی مؤثر و از بین مؤلفه های خودنظم دهی تحصیلی، قصه درمانی تنها بر روی راهبرد حافظه و کمک طلبی اثر داشت(001/0>P). نتیجه گیری: برای بهبود مهارت های شناختی افراد مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای روش های قصه درمانی موثر و کارآمد می باشد.
اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری بر کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به سوءهاضمه عملکردی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، با هدف تعیین اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری بر کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به سوءهاضمه عملکردی شهر اراک در سال 1397 صورت گرفت. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری کلیه زنان مبتلا به بیماری سوءهاضمه عملکردی شهر اراک بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (12 نفر) و کنترل (12 نفر) جایگزین شدند که در نهایت 11 نفر در هر گروه جای گرفت. گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای مداخله شناختی رفتاری گروهی را دریافت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزار اندازه گیری مورد استفاده در پژوهش، پرسشنامه کیفیت زندگی نیپن (1998) بود. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه در دو بخش توصیفی و استنباطی (کوواریانس) در سطح معناداری 05/0 انجام پذیرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله درمانی در گروه آزمایش باعث افزایش میزان کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به سوءهاضمه عملکردی شد. همچنین با مقایسه میانگینهای گروههای آزمایش و کنترل میتوان نتیجه گرفت که مداخله درمانی در گروه آزمایش باعث افزایش میزان مولفه های کیفیت زندگی شامل تنش و نگرانی، تداخل با فعالیت های روزانه، اختلال در خوردن و آشامیدن، آگاهی نسبت به بیماری و احساس کنترل برآن و تداخل با کار و تحصیل در بیماران مبتلا به سوءهاضمه عملکردی شد (001/0>P). نتیجه گیری: مداخله گروه درمانی شناختی رفتاری روشی موثر به منظور افزایش کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به سوءهاضمه عملکردی است.
بررسی اثربخشی برنامه توانمندسازی مادران (MEP) بر کاهش استفاده از تنبیه بدنی در مادران در معرض خشونت خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میزان استفاده از تنبیه بدنی در میان مادران در معرض خشونت خانگی بیشتر است. ارزیابی کودکان از خشونت خانگی و توانایی کم آنها برای مقابله با این پدیده، باعث بروز مشکلات رفتاری، عاطفی و سازگاری در کودکان است. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی برنامه توانمندسازی مادران (MEP) بر کاهش استفاده از از تنبیه بدنی در مادران در معرض خشونت خانگی بود. این پژوهش به روش طرح تک موردی A-B-A انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام مادرانی بود که در طی دو سال گذشته تجربه خشونت خانگی داشتند. برنامه توانمندسازی مادران بر اساس پروتکل ساندرا گراهام برمن در 10 جلسه 90 دقیقه ای به 8 نفر از مادران خشونت دیده آموزش داده شد. برای جمع آوری داده ها در این پژوهش از پرسشنامه والدگری آلاباما (APQ) استفاده شد. نتایج شاخص ها با استفاده از (d cohen) که در دامنه 13/1 تا 82/1 قرار دارد نشان داد که برنامه توانمندسازی مادران بر کاهش استفاده از تنبیه بدنی در میان مادران در معرض خشونت خانگی موثر بوده است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که برنامه توانمندسازی مادران می تواند استفاده از مجازات فیزیکی را در میان جمعیت های محروم نیز کاهش دهد.
Identifying the strategies and consequences of training sport activities to children with autism spectrum disorder(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
the special conditions of children with autism spectrum disorder; they should benefit from exercising in their lives. Unfortunately, due to the unfamiliarity and the lack of suitable conditions, the ground to participate in sport activities for this group of people in the society is not well prepared. Therefore, the purpose of the current research is to identify strategies and express the consequences of teaching sports activities to children with autism spectrum disorder. Methods: The present research carried out in 2023 via using a qualitative style based on a phenomenological approach and in the Collaizi method. Research Participants included: children with autistic disorder and their parents, sport instructors with the experience of working with autistic children, university faculty members in the psychology department, sport management, motor behavior, and autism therapists, from whom a sample of 17 people was selected. For the final validation of the research, the validity and reliability criteria were applied. Results: In the end, 87 final concepts were identified, including 7 main contents: motivational, environmental, individual, instructors’, communication, social, and parental awareness; and its consequences entail 5 main contents of motor, physical, psychological, behavioral and social development. Conclusion: The results of the research will help to plan the proper inclusion of sport programs in the daily schedule of children suffering from autism, and finally the improvement of the physical and mental condition of this group of people in the society will be achieved.
نقش تکنولوژی در برطرف کردن نیاز های آموزشی سازمان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پزوهش با هدف بررسی نقش تکنولوژی در برطرف کردن نیاز های آموزشی سازمان ها انجام شد. روش این پژوهش آمیخته(کمی و کیفی) و جامعه آماری آن کلیه شرکت های خصوصی در استان تهران بود که یک شرکت به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. گروه نمونه در بخش کیفی تعداد 17 نفر از متخصصان(اساتید دانشگاه و مدیران شرکت)، ودر بخش کمی تعداد 30 نفر از کارمندان بودند که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش(15نفر) و کنترل(15 نفر) قرار گرفتند. نتایج یافته های بخش کیفی نشان داد که سازمان ها در بخش سنجش دارای شش مشکل هستند که عبارتند از عدم مهارت کافی در سنجش، فاصله زیاد سنجش، هزینه ها، مشکلات روانی ، امکانات، نظم دهی به حجم بالا است و در بخش آموزش دارای پنج مشکل هستند که عبارتند از هزینه های آموزش، عدم تخصص آموزش دهنده، نداشتن شرایط آموزش، متناسب نبودن آموزش و عدم نظارت. در این پژوهش برای انتخاب نمونه و آموزش در بخش کمی ابتدا با استفاده از نرم افزارهای به روز در حیطه سلامت روان و هوش هیجانی سنجش صورت پذیرفت و سپس جلسات آموزشی متناسب با شرایط افراد به صورت برخط صورت گرفت. نتایج یافته های بخش کمی نشان داد که دوره های آموزشی هوش هیجانی متناسب با تکنولوژی(برخط) توانسته است که سلامت روان افراد را بهبود ببخشد و همچنین مشکلات سنجش و آموزش را در سازمان از نظر شرکت کنندگان به صورت معناداری کاهش دهد. از نتایج یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که استفاده از تکنولوژی می تواند نقش مهمی در سنجش، ارزیابی کارکنان و در نتیجه آموزش های سازمانی لازم داشته باشد.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی بر رفتارهای خودمراقبتی در بیماران زن مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۰
۱۸۳-۱۵۸
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی بر رفتارهای خودمراقبتی در بیماران زن مبتلا به سرطان پستان بود. روش پژوهش: طرح پژوهش حاضر، شبه آزمایشی سه گروهی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و همراه با پیگیری بود. جامعه پژوهشی حاضر بیماران زن مبتلا به سرطان پستان 25 تا 45 ساله مراجعه کننده به بخش انکولوژی بیمارستان امام حسین شهر تهران در شش ماهه دوم سال 1398 بودند. در این تحقیق از سه گروه آزمایشی استفاده شده است، تعداد افراد هر گروه 20 نفر بود. روش اجرا بدین صورت بود که گروه آزمایشی اول، پروتکل درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه آزمایشی دوم مداخله واقعیت درمانی،طی هشت جلسه 90 دقیقه ای مداخله صورت گرفت. اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس آمیخته استفاده شد. یافته های پژوهش: درنهایت و در بررسی میزان تأثیرگذاری رویکردهای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی مشخص شد که بین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی بر رفتارهای خودمراقبتی در بیماران زن مبتلا به سرطان پستان تفاوت وجود دارد.به عبارتی دیگر واقعیت درمانی به نسبت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، تأثیر بیشتری برافزایش رفتارهای خودمراقبتی در بیماران زن مبتلا به سرطان پستان دارد. نتیجه: با توجه به تأثیر رویکرد واقعیت درمانی برافزایش رفتارهای خودمراقبتی در بیماران زن مبتلا به سرطان پستان، لزوم توجه و به کارگیری بیشتر این رویکرد و درنتیجه افزایش احتمال خودمراقبتی در بیماران بیش ازپیش احساس می شود.
ارائه مدلی برای ارتقاء سطح تعهد سازمانی رؤسا و مدیران واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی براساس الگوهای رهبری ، سبک های شناختی و منابع کنترل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
: هدف پژوهش حاضر، ارائه مدلی برای ارتقاء سطح تعهد سازمانی رؤسا و مدیران واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی می باشد . روش تحقیق بر پایه مفروضه های تحقیقات همبستگی و با اجرای پرسشنامه های سبک شناختی (CSI) ، منبع کنترل (راتر ،1978) ، تعهد سازمانی (ماودی و همکاران ،1979) ، و پرسشنامه محقق ساخته الگوهای رهبری روی 198 نفر به عنوان نمونه آماری از رؤسا و مدیران واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی که با روش تصادفی چند مرحله ای انتخاب شده بودند ، اطلاعات لازم جمع آوری شد . بطور کلی ، نتایج رگرسیون چندگانه نشان می دهد که براساس الگوهای رهبری ، سبک های شناختی و منابع کنترل می توان مدلی را برای پیش بینی و ارتقای سطح تعهد سازمانی ارائه کرد . نتایج تحلیل مسیر نیز حاکی از ارتباط مستقیم و غیرمستقیم متغیرهای یاد شده با تعهد سازمانی است. و ضرایب بتا نشان داد که متغیرهای منبع کنترل درونی ، منبع کنترل بیرونی و سبک رهبری دیوان سالاری منفی ولی متغیرهای سبک تفکر تحلیلی (05/0>P و 565/0= β) ، منبع کنترل درونی (05/0>P و 361/0 - = β) ، سبک رهبری سیاسی (05/0>P و 244/0= β) و سبک رهبری مشارکتی (05/0>P و 239/0= β) معنی دار بوده و می توانند پیش بینی کننده سطح تعهد سازمانی رؤسا و مدیران باشد .