مطالب مرتبط با کلیدواژه

پردازش اطلاعات شناختی


۱.

اثربخشی درمان های تحولی (سبک یادگیری واک) با رویکرد پردازش اطلاعات شناختی در درمان نارساخوانی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نارساخوان اختلالات ویژه ی یادگیری کتل - هورن - کارول ایشینر پردازش اطلاعات شناختی سبک یادگیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۱ تعداد دانلود : ۲۵۲
هدف: هدف پژوهش حاضر اثربخشی درمان های تحولی (سبک یادگیری واک) مبتنی بر رویکرد پردازش اطلاعات شناختی بر بهبود کودکان رده ی سنی 7 تا 9 ساله ی مبتلا به اختلال ﻭیﮊ ه ی نارساخوانی شناختی در استان البرز است. روش : این پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه ی آماری این پژوهش شامل 60 نفر بوده که 30 نفر در گروه آزمایش و 30 نفر در گروه کنترل قرار می گیرند. پیش از ارائه ی مداخلات درمانی، بهره ی هوشی با استفاده از آزمون وکسلر چهارم، میزان علائم و نشانه های نارساخوانی با استفاده از رویکردهای درمان تحولی کتل – هورن - کارول، ایشینر و پردازش اطلاعات شناختی و سبک یادگیری دانش آموز، والدین، درمانگر و آموزگار با پرسشنامه ی واک مورد سنجش و ارزیابی قرار گرفت. سپس افراد بر اساس جنسیت، سن، پایه ی تحصیلی، سبک یادگیری و با توجه به اهداف پژوهش، به 3 گروه دیداری، شنیداری و جنبشی- حرکتی تقسیم شدند. پس از آن جلسات آموزشی طی 2 ماه برای سه گروه اجرا شد. به این صورت که 15 جلسه ی 90 دقیقه ای گروهی به دانش آموزان ارائه شد و در کلیه ی جلسات آموزشی اولیا در کنار فرزندان خود حضور داشتند و به گروه کنترل هیچ آموزشی داده نشد. یافته ها: داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیری ( MANOVA ) تحلیل گردید که این بررسی ها نشان داد که بین هر سه روش درمانی با گروه کنترل در سطح ٥% تفاوت معناداری وجود دارد و هر سه روش درمانی مؤثر هستند. نتیجه گیری: درمان های تحولی (سبک یادگیری واک) با رویکرد پردازش اطلاعات شناختی در درمان نارساخوانی شناختی مؤثر است.
۲.

مقایسه اثربخشی مشاوره های مسیر شغلی شناختی _ اجتماعی، پردازش اطلاعات شناختی، سازه گرایی و پذیرش و تعهد بر ابعاد سرمایه عاطفی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۴۱
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی روش مشاوره مسیر شغلی شناختی- اجتماعی، پردازش اطلاعات شناختی، ساخت گرایی و مشاوره مبتنی پذیرش و تعهد بر ابعاد سرمایه عاطفی دانش آموزان پایه نهم اجرا شد. روش: روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون برای پنج گروه بود. جامعه پژوهش کلیه دانش آموزان دخترپایه نهم یکی از نواحی آموزش و پرورش اصفهان در سال تحصیلی 99-98 بودند. نمونه شامل 100 دانش آموز دختر بود که به شکل نمونه گیری در دسترس و چند مرحله ای و بر اساس ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند و در چهارگروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه20نفر) گمارش شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه سرمایه عاطفی (گل پرور، 1395) بود. در حالی که گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکرد هر یک از گروه های آزمایشی شش جلسه آموزش های مرتبط با هر روش را دریافت کردند. همه ی گروه ها توسط ابزار پژوهش قبل و بعد از آموزش ها ارزیابی شدند. نتایج: داده های گردآوری شده در دو سطح توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کواریانس چند متغیری) تحلیل شد. نتایج نشان داد در مقایسه با گروه گواه هیچ یک از روش ها بر احساس انرژی و عاطفه مثبت مؤثر نبودند. از بین روش های مورد اشاره دو روش ساخت گرایی و پذیرش و تعهد بر شادمانی مؤثر بودند (07/18=F و 01/0>P) اما در زمینه اثربخشی بر این دو متغیر تفاوت معنادار بین دو روش دیگر مشاهده نشد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل می توان گفت مشاوران در مدارس می توانند از دو روش ساخت گرایی و پذیرش و تعهد برای بهبود شادمانی دانش آموزان دختر بهره ببرند شماره ی مقاله: ۷