ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۶۱ تا ۸۸۰ مورد از کل ۲٬۸۹۷ مورد.
۸۶۱.

اتحاد یا تمایز جوهری ذهن و بدن در مابعدالطبیعه دکارت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذهن بدن دکارت اتحاد جوهری تمایز جوهری

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه ذهن
تعداد بازدید : ۲۶۲۱
در مابعدالطبیعه دکارت در جهان مخلوقات تنها دو نوع جوهر وجود دارند که از اساس با یکدیگر متفاوتند؛ این دو عبارتند از: جوهر «اندیشنده» و جوهر «ممتد» یا نفس و ماده. نزد دکارت نه تنها باید نفس انسانی را از نفوس حیوانات جدا کرد، بلکه باید آنها را دارای دو حیطه متفاوت اندیشه و حرکات مادی دانست. نفس در فلسفه دکارت معادل ذهن است و جوهری اندیشنده به شمار می رود و همین جوهر غیر مادی، اصل انسان تلقی می شود. بدن که جزو مادیات محسوب می شود، جوهری ممتد دارد و کاملا متمایز از نفس است. پس نفس، هم وجود دارد و هم می تواند قبل از شناخت بدن شناخته شود و چون اصلا جسمانی نیست، می تواند پس از مرگ انسان نیز باقی بماند. از این رو، دکارت با اصل تمایز جوهری می تواند بقای انسان را اثبات نماید. از طرف دیگر، دکارت به عنوان یک تنکارشناس [/فیزیولوژیست] و روان شناس، در حقیقت معتقد به تعامل و اتحاد واقعی بین ذهن و بدن است، زیرا که برخی اندرکنش های علی میان ذهن و بدن، نشان دهنده اتحاد جوهری بین آنهاست. در این مقاله نشان داده می شود که جمع بین اتحاد و تمایز جوهری ذهن و بدن، دکارت را با مشکلی جدی رو به رو می کند و، علی رغم تلاشهای او در ارایه راه حل هایی چون انگاره روح بخاری یا هر انگاره دیگری مثل قلب یا غده صنوبری، این اشکال همچنان باقی می ماند. از این رو، به نظر می رسد که چون دکارت نمی تواند از تنها دلیل اثبات بقای نفس آدمی صرف نظر کند، مجبور است از لحاظ نظری تمایز جوهری ذهن و بدن را در مابعدالطبیعه خود نگه دارد. در واقع، دکارت ترجیح می دهد در مقابله با پارادوکسی که از یک طرف تمایز جوهری و از طرف دیگر، اتحاد جوهری ذهن و بدن را درست می داند، جانب تمایز جوهری ذهن و بدن را بگیرد.
۸۶۹.

زبان نمادین از دیدگاه پل تیلیش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پل تیلیش زبان نمادین نمادهای دینی بازنمایی سلب و ایجاب بهره مندی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
تعداد بازدید : ۳۶۵۳ تعداد دانلود : ۱۵۱۹
پل تیلیش (1965-1886) متکیم مسیحی آلمانی-آمریکایی است که زبان دین را نمادین می داند. به این معنا که حوزه دین سرشار از نمادهای دینی است. این نماد ها دارای ویژگی هایی هستند که آنها را برای بیان آموزه ها و مقاصد دینی توانمند می سازد. از جمله ویژگی های نمادها بازنمایی است که همچون نشانه ها به امری ورای خود اشاره می نمایند. اما نمادها (بر خلاف نشانه ها که اموری قراردادی و اختیاری هستند) اموری هستند که از ناخودآگاه جمعی انسان ناشی شده اند واز قدرت و معنای متعالی امر نمادین بهره مند هستند.نمادهای دینی در قالب های مختلف، مانند اشیا و اشخاص و رویدادهای طبیعی ظهور می کنند وتنها قابلیت آنها برای موقعیت دینی است که به آنها معنای نمادین می بخشد. بنابراین نماد دینی باید در معنای متناهی نفی گردد تا معنای اصیل آن در اشاره به امر متعالی اثبات گردد.
۸۷۰.

مقایسه آموزه «جوهر» در دو کتاب مقولات و متافیزیک ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارسطو متافیزیک مقولات ملاک های جوهر جوهر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۶۴ تعداد دانلود : ۱۲۶۷
ارسطو آموزه جوهر را عمدتا در دو کتاب مقولات و متافیزیک مطرح کرده است. مطالعه این دو کتاب، ممکن است این مطلب را به ذهن متبادر سازد که گویا ملاک های مطرح شده برای جوهر، در این دو کتاب، کاملا بر هم منطبق نیستند، بلکه ملاک های پیشنهاد شده برای جوهر و در نتیجه، مصادیق جوهر، در این دو اثر، با هم تفاوت دارند. گذشته از تاثیری که ممکن است گذر زمان و تحول فکری ارسطو به جا گذاشته باشد، اختلاف موجود در میان این دو کتاب را می توان به اختلاف در رویکردهای اتخاذ شده در هر یک از دو کتاب بازگرداند. در کتاب مقولات، که به واقع اثری منطقی- فلسفی شمرده می شود، به جنبه های ذهنی و ارتباط میان مفاهیم نیز پرداخته شده است، از این رو، در کتاب یاد شده، برخی از مفاهیم کلی ذهنی هم به نوعی «جوهر» - البته در معنای ثانوی آن – دانسته شده اند. اما در کتاب متافیزیک، رویکردی کاملا مابعدالطبیعی اتخاذ شده است؛ بنابراین، در این کتاب، از جواهر ثانوی سخنی به میان نمی آید. ارسطو در متافیزیک جواهر را به عنوان مصادیق واقعی موجود معرفی می کند، بر این اساس، از نظر ارسطو، مطالعه واقعیت به مطالعه جواهر خلاصه می شود، و موضوع فلسفه «جوهر» است. گفتنی است که تنها با نوآوری های فیلسوفانی چون فارابی و ابن سینا بود که فلسفه وجود، جایگزین فلسفه جوهر گردید.
۸۷۴.

نگاهی انتقادی به ابعاد معرفتی ایده آلیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رئالیسم پراگماتیسم انسجام گرایی شک گرایی ایده آلیسم

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۳۲۲۴ تعداد دانلود : ۱۴۹۸
با اینکه ایده آلیسم در غرب معاصر حضور و نتایج گسترده ای داشته است، اما به نظر می رسد که مبانی و پیامدهای معرفتی این دیدگاه دستخوش ناسازگاری های درونی و کاستی های اساسی است. در این نوشتار، نخست پاره ای از مبانی معرفتی ایده آلیسم با نگاهی انتقادی ارزیابی خواهد شد، سپس از نظریه های انسجام، پراگماتیسم، و ساخت گرایی به عنوان سه پیامد معرفتی اصلی ایده آلیسم سخن به میان خواهد آمد و در پایان، با مرور دلایل وجود جهان مستقل از ذهن، به برخی از مشکلات نهایی ایده آلیسم اشاره خواهد شد.
۸۷۵.

افلاطون گرایی دلوز :مثل در مقام امر واقع

۸۷۷.

چیستی زبان و بازتاب آن در مسئله دین(مقاله پژوهشی حوزه)

۸۸۰.

خط قلمروها ( کی یر کگارد و ویتگنشتاین در باره فلسفه و دین )

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان