فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۱٬۹۷۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در سال های اخیر، منابع استرس زا و محیط های نامساعد، رو به افزایش است. از سوی دیگر، جمعیت سالمندان در جهان رو به افزایش می باشد. هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی تأثیر معنویت درمانی بر تاب آوری سالمندان مقیم خانه سالمندان بود.
مواد و روش ها: این مطالعه نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه شاهد انجام شد. جامعه آماری را در این پژوهش کلیه سالمندان مقیم خانه سالمندان صادقیه اصفهان تشکیل داد. از بین سالمندانی که در مقیاس تاب آوری نمره زیر 50 کسب نمودند، 20 نفر به صورت تصادفی در دو گروه 10 نفری آزمایشی و شاهد قرار گرفتند. گروه آزمایشی، مداخله مبتنی بر رویکرد معنویت درمانی را طی 8 جلسه که توسط محقق ارایه گردید، دریافت نمودند. سپس، پرسش نامه تاب آوری (Connor-Davidson، که در ایران ضریب Cronbach’s alpha آن 87/0 و پایایی به روش بازآزمایی 73/0 به دست آمده است)، در مراحل پس آزمون و پیگیری توسط نمونه مورد پژوهش، تکمیل گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS و به روش تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر انجام شد.
یافته ها: معنویت درمانی به شیوه گروهی باعث اختلاف بارز در میانگین نمرات گروه آزمایش در مراحل پس آزمون و پیگیری نسبت به مرحله پیش آزمون گردید. در مراحل پس آزمون و پیگیری، به صورت معنی داری در افزایش تاب آوری سالمندان مؤثر بوده است (001/0 < P).
نتیجه گیری: معنویت درمانی روش مناسبی جهت افزایش تاب آوری در سالمندان می باشد. آنان با شرکت در جلسات گروهی معنویت درمانی و تبادل افکار و عقاید، این توانایی و آگاهی را کسب می کنند که زندگی همواره دارای معنی است و می توان در هر پیشامدی معنی و هدفی یافت. با توجه به تناسب معنویت درمانی با بافت فرهنگی و مذهبی ایران، پیشنهاد می گردد که در گروه های سنی دیگر و همچنین، مقایسه آن با روش های معنی درمانی و شناخت درمانی جهت افزایش تاب آوری مورد بررسی قرار گیرد.
بررسی اثربخشی معنویت درمانی بر اضطراب مرگ سالمندان مقیم خانه سالمندان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی تأثیر معنویت درمانی بر اضطراب مرگ سالمندان می پردازد. روش این مطالعه «نیمه آزمایشی» و با طرح «پیش آزمون، پس آزمون– پیگیری» با گروه کنترل است. جامعة آماری این پژوهش تمام سالمندان مقیم خانة سالمندان هستند. از بین سالمندانی که در مقیاس اضطراب مرگ نمرة بالای 7 کسب نمودند،20 نفر به صورت تصادفی در دو گروه 10 نفری آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایشی مداخلة مبتنی بر رویکرد معنویت درمانی را دریافت کردند. سپس پرسش نامة «اضطراب مرگ» در مراحل پس آزمون و پیگیری توسط نمونة پژوهش شده تکمیل گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با روش «تحلیل واریانس» با اندازه گیری های مکرر انجام شد. یافته ها حاکی از آن است که معنویت درمانی به شیوة گروهی موجب اختلاف بارز در میانگین نمرات گروه آزمایش در مراحل پس آزمون و پیگیری نسبت به مرحلة پیش آزمون می گردد و در کاهش اضطراب مرگ سالمندان مؤثر بوده است. نتیجه آنکه معنویت درمانی روش مناسبی برای کاهش اضطراب مرگ سالمندان است.
اثربخشی آموزش مهارت های مثبت اندیشی با تأکید بر آموزه های دینی بر تاب آوری و رغبت های شغلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی آموزش مثبت اندیشی با تاکید بر آموزه های دینی برتاب آوری و رغبت های شغلی دانش آموزان پایه اول متوسطه شهرستان چهاردانگه انجام گردید. پژوهش مورد مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل انجام پذیرفت. جامعه آماری تحقیق را کلیه دانش آموزان دختر پایه اول متوسطه مشغول به تحصیل در دبیرستانهای شهرستان چهاردانگه تشکیل دادند. به منظور انتخاب آزمودنیها با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای 30 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش(15 نفر) و گروه کنترل(15نفر) جایگزین شدند. برای هر دو گروه پیش آزمون اجرا شد. گروه آزمایش مدت 9 جلسه ی 90 دقیقه ای تحت آموزش مثبت اندیشی بر مبنای آموزه های دینی قرار گرفتند. در پایان دوره آموزش، پس آزمون اجرا گردید.پرسش نامه های مورد استفاده در پژوهش پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون و فرم کوتاه رغبت سنج شغلی استرانگ بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار spss ، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . نتایج بدست آمده از پژوهش نشان داد که 1- بین عملکرد دو گروه در پس آزمون تاب آوری تفاوت معناداری وجود دارد .2- بین عملکرد دو گروه در پس آزمون رغبت شغلی ، تفاوت معناداری وجود دارد،.در مجموع مثبت اندیشی بر مبنای آموزه های دینی موجب بهبود نسبی شاخص تاب آوری و تغییر نسبی در رغبت های شغلی تحصیلی دانش آموزان شده است.
تأثیر «آموزش های مستقیم و غیرمستقیم ماهواره ای» بر «تعارض زناشویی» و «نگرش به خیانت زناشوئی»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر «آموزش های مستقیم و غیرمستقیم ماهواره ای» بر «تعارض زناشویی» و «نگرش نسبت به خیانت زناشوئی» انجام شده است. از بین زنان ساکن در شهر مشهد، با استفاده از فرمول کوکران، 400 نفر، با روش نمونه گیری گلوله برفی تعیین شدند. داده ها از طریق دو مقیاس «تعارض زناشویی» کنزاس و «نگرش به خیانت زناشویی» مارک واتلی گردآوری و از طریق آزمون های آماری تی مستقل، ANOVA و MANOVA تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین زنانی که سریال های ماهواره ای فارسی تماشا می کردند با زنانی که تماشا نمی کردند، در «نگرش نسبت به خیانت زناشوئی»، تفاوت معنی داری وجود دارد (59/t=9 و p=0/01). بین میزان «تعارض زناشویی» آن دو گروه نیز تفاوت معناداری مشاهده شد (62/f=2 و p=0/01). بنابراین پیشنهاد می شود راهبردهایی اتخاذ شود که برنامه های تلویزیونی داخلی بتواند به نیازها، انتظارات و خواسته های طیف وسیع تری از افراد جامعه پاسخ دهد تا نهاد خانواده، از استحکام بیشتری برخوردار باشد.
مفهوم سلامت و بیماری، بر اساس مفهوم غایت حیات در آموزه های دینی، مبنایی برای مداخلات حیطه ی طبّ تربیتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۲ بهار ۱۳۹۵ شماره ۲
54-58
حوزههای تخصصی:
فیلسوفان از گذشته های دور بر سر تعریف مفوم سلامت و بیماری، بحث و چالش داشته اند. از جمله نکته هایی که برخی از ایشان در تعریف این مفهوم مدنظر قرار داده اند، مفهوم «غایت حیات» است. از قضا منابع اسلامی درباره ی توجه به غایت حیات، منابعی غنی و کاربردی است. عبودیت و سیر است کمال و حرکت به سوی مبداء آفرینش، غایت نهایی حیات انسان است که در قرآن به آن تصریح شده است. تحقق این هدف نیازمند وجود مقدماتی است که به دست آوردن معرفت و شناخت، اولین و مهم ترین این مقدمات است. در این نظام فکری، سلامت به صورت وضعیتی از جسم و روان تعریف می شود که در آن وضعیت، امکان دستیابی به شناختِ اثربخش برای انسان و به تبعِ آن، رسیدن به هدف غایی حیات، یعنی عبودیت برای او فراهم می گردد. از سوی دیگر، بررسی نظام شناختی نه با آزمون های آماری مرسوم در تکنیک های روان سنجی و شناخت سنجی، که از طریق مشاهده و بررسی رفتار و انطباق آن با هنجارهای رفتاری امکان پذیر خواهد بود؛ هنجارهایی که خالق مطلق در قالب آموزه های دینی برای انسان تعریف کرده است.
اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر هفت اصل تربیتی پیامبر اکرم (ص) بر مهارت های اجتماعی کودکان ۵ تا ۶ سال
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال دوم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴
95 - 118
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر ۷ اصل تربیتی پیامبر9 بر مهارت های اجتماعی کودکان ۵ تا ۶ سال است. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام خانواده های دارای فرزندان ۵ تا ۶ سال منطقه ۱۵۰۰ خانواری کشتارگاه در شهرستان شاهین دژ بود که پس از بررسی های حضوری پژوهشگران مشخص شد ۲۸۴ خانوار دارای فرزندان ۵ تا ۶ سال هستند. سپس با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، ۴۰ خانوار برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند که به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. هر گروه شامل ۲۰ شرکت کننده بود. سپس ۷ اصل تربیتی پیامبر در قالب ۹ جلسه آموزشی به والدین گروه آزمایش، آموزش داده شد. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش مقیاس درجه بندی مهارت های اجتماعی (فرم والدین) بود. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد آموزش برنامه تربیتی مبتنی بر ۷ اصل تربیتی پیامبر باعث افزایش مهارت های اجتماعی کودکان ۵ تا ۶ سال شده است (۰۰۱/۰P<). با توجه به نقش و اهمیت سال های اولیه زندگی و محیط خانواده بر رشد کودک در ابعاد مختلف شناختی، جسمانی، عاطفی و اجتماعی و با تأکید بر فرهنگ دینی جامعه ایرانی و تأثیرپذیری فراوان مردم از آموزه های دینی، از این برنامه آموزشی می توان برای ایجاد، بهبود و شکوفایی رشد کودک به ویژه در بعد مهارت های اجتماعی استفاده کرد.
مقایسه میان هوش معنوی طلاب و دانشجویان با استفاده از پرسش نامه اسلامی هوش معنوی (IQSI)
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال دوم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۵
67 - 91
حوزههای تخصصی:
هوش معنوی، هوشی است که تمامی ابعاد دیگر هوش انسانی را یکپارچه می کند. هدف از این پژوهش مقطعی، بررسی مقایسه ای هوش معنوی در میان دانشجویان و طلاب حوزه علمیه، و همچنین بررسی تفاوت های جنسیتی بود. در این مطالعه از ابزار سنجشی پرسش نامه اسلامی هوش معنوی (IQSI) استفاده شده که بر پایه دیدگاه های اسلامی از مؤلفه های مهم هوش معنوی طراحی شده است. نمونه این پژوهش شامل ۳۰۶ تن از دانشجویان و طلاب حوزه علمیه بود که در محدوده سنی ۱۸ تا ۲۵ سال قرار داشتند، و به روش خوشه ای از میان دانشکده های دانشگاه تهران و حوزه های علمیه برادران و خواهران تهران انتخاب شدند. نتایج نشان داد که به طور کلی هوش معنوی در طلاب و دانشجویان متفاوت است، به طوری که طلاب از توانمندی های تجربه ای معنوی بیشتری برخوردارند. اما تفاوت معنادار جنسیتی در هوش معنوی وجود ندارد. نتایج این مطالعه نشان می دهد که ظرفیت های معنوی را بیش از همه می توان در بافت طلاب حوزه علمیه عمیقاً بررسی کرد. بر این اساس لازم است همراه با مشارکت این قشر، پژوهش های تبیینی و پیش بینی کننده در این حیطه در دستور کار قرار گیرد.
بررسی ارتباط زیارت امام رضا(ع) با احساس شادکامی و رضایت از زندگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
دین و مذهب از رکن های اصلی فرهنگ هر ملتی است و جامعه را هویت و انسجام می بخشد و در افراد جامعه حس هم بستگی به وجود می آورد. دستورهای دینی، مراسم ها و آیین های دینی، همگی عامل هایی است که می تواند در درمان و پیشگیری اختلالات روانی و همچنین برای ارتقای بهداشت روان، به نحو مؤثری به کار گرفته شود. اما یکی از مناسک دینی مؤثر در درمان اختلالات روانی، زیارت است که می تواند نقشی مهم در سلامت روان افراد داشته باشد. هدف پژوهش حاضر نیز تعیین رابطه ی بین زیارت امام رضا(ع) با احساس شادکامی و رضایت از زندگی، از یک سو؛ و نقش زیارت در پیش بینی آن ها، از سوی دیگر است. مواد و روش ها: این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است و جامعه ی آماری نمونه، زائران و مجاوران حرم امام رضا(ع) است؛ که 382 نفر از افراد در این پژوهش به شیوه ی انتخاب در دسترس شرکت کردند. در این تحقیق برای سنجش نمره ی زیارت افراد، از پرسش نامه ی محقق ساخته ی زیات امام رضا(ع) استفاده شد، که دارای20 پرسش مربوط به نگرش به زیارت و عمل به زیارت بوده است. این پرسش نامه به صورت مقیاس لیکرت چهار درجه یی 1 تا(از کاملاً مخالفم تا کاملاً موافقم) تقسیم بندی شده است. دامنه ی نمره های کلی این پرسش نامه از 20- 80 است. افزون بر این، مقیاس احساس شادکامی آکسفورد و مقیاس رضایت از زندگی دینر، برای دو متغیر احساس شادکامی و رضایت از زندگی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از نرم افزار spss(نسخه ی 20) و روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون دو متغیره انجام گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین میزان نگرش و میزان عمل به زیارت امام رضا(ع) با احساس شادکامی و رضایت از زندگی، در سطح(001/0 p<)، همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین زیارت، پیش بینی کننده ی معنی داری در سطح(001/0 p<) برای احساس شادکامی و رضایت از زندگی بوده و میزان این تأثیر برای احساس شادکامی، 66/0Beta=؛ و برای رضایت از زندگی، 49/0Beta= بوده است. نتیجه گیری: در نتیجه می توان گفت که زیارت امام رضا(ع) که آیینی مذهبی در جامعه ی شیعی است، می تواند احساسات روان شناختی افراد را تحت تأثیر قرار دهد و زمینه ی شادکامی و رضایت از زندگی آن ها را فراهم نماید.
تأثیر شیوه های فرزندپروریِ ادراک شده بر نگرشِ مذهبی و هوش هیجانی دانش آموزان دختر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۲ بهار ۱۳۹۵ شماره ۲
34-43
حوزههای تخصصی:
نگرش مذهبی و هوش هیجانی دانش آموزان می تواند متأثر از روند فرزندپروری والدین، تغییر کند. هدف تحقیق حاضر، بررسی تأثیر شیوه های فرزندپروریِ ادراک شده بر نگرش مذهبی و هوش هیجانی دانش آموزان دختر پایه ی هشتم متوسطه ی اول شهر اراک(در سال تحصیلی 94- 1393) بوده است. مواد و روش ها: جامعه ی آماری پژوهش حاضر، دانش آموزان دختر پایه ی هشتم متوسطه ی شهر اراک بوده اند، که 87 نفر از آن ها به روش نمونه گیری خوشه ییِ چندمرحله یی برای انجام این پژوهش انتخاب شدند. سپس پرسش نامه ی هوش هیجانی «شرینگ» و پرسش نامه ی «نگرش مذهبی براهنی» بر روی دانش آموزان؛ و پرسش نامه ی شیوه های فرزندپروری «بامریند» بر روی والدین آن ها اجرا شد. داده های جمع آوری با استفاده از روش آماری تحلیل رگرسیون چندمتغیره و ضریب همبستگی پیرسون، با نرم افزار spss تحلیل شد. یافته ها: نتیجه های تحقیق نشان داد، از میان متغیّرهای شیوه های فرزندپروری، شیوه ی فرزندپروری سهل گیر، رابطه ی معنی دار منفی و معکوسی با هوش هیجانی و نگرش مذهبی دارد؛ و شیوه ی فرزندپروری مستبدانه، رابطه ی معنی دار منفی و معکوسی با هوش هیجانی دارد. به بیان دیگر، هر قدر شیوه ی فرزندپروری مستبدانه تر باشد، هوش هیجانی دانش آموزان نیز کم تر خواهد بود. همچنین مشخص شد که شیوه ی فرزندپروری مقتدرانه، رابطه ی معنی دار مثبت با نگرش مذهبی و هوش هیجانی دارد. نتیجه گیری: روش فرزندپروری مقتدارنه می تواند به نگرش مذهبی و هوش هیجانی بالای دانش آموزان منتهی شود، در حالی که روش فرزندپروری سهل گیرانه به نگرش مذهبی و هوش هیجانی کم تر منجر می شود.
بررسی همبستگی بین معنویت و بهزیستی روان شناختی؛ و استرس مختص دوران بارداری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۲ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴
35-43
حوزههای تخصصی:
اگرچه بارداری عملکردی طبیعی برای زنان به حساب می آید؛ ولی در عین حال تجربه یی پراسترس تلقی می شود. این تجربه با تغییرهای گسترده ی روانی و جسمی همراه است و زنان را از نظر روانی آسیب پذیر می کند . یکی از اجزای زندگی سالم، توجه به نیازهای معنوی است؛ معنویت می تواند سبک زندگی انسان را اعتلا بخشد و رفتارهای آسیب زا را به تدریج کاهش دهد. با توجه به اطلاعات موجود، پژوهشی با عنوان همبستگی بین معنویت و بهزیستی روان شناختی؛ و استرس مختص دوران بارداری در زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی شهر دهدشت در سال 1394 انجام شده است. مواد و روش ها: این پژوهش به روش توصیفی- همبستگی، بر روی 450 زن باردار مراجعه کننده به مرکزهای بهداشتی شهر دهدشت انجام شده است. اطلاعات با استفاده از پرسش نامه هایِ فردی- اجتماعی، استرس مختص دوران بارداری؛ معنویت و بهزیستی روان شناختی جمع آوری و داده ها با استفاده از نرم افزار spss(نسخه ی 20)، تحلیل شده است. یافته ها: افته های حاصل از تحقیق نشان داده است که بین معنویت با استرس بارداری(156/0 r=) و همچنین بین بهزیستی روان شناختی با استرس بارداری، همبستگی وجود دارد(294/0 r=). برای تعیین سهم خرده مؤلفه های معنویت در استرس بارداری، یافته ها نشان داده که سلامت مذهبی و سلامت معنوی بر استرس بارداری تأثیر می گذارد. همچنین تعیین سهم خرده مؤلفه های بهزیستی روان شناختی، معلوم شد که بهزیستی هدف دار زندگی و بهزیستی استقلال نیز می تواند روی استرس بارداری تأثیرگذار باشد (01/0 p=). نتیجه گیری: نتیجه ی کار نشان داده است که بین معنویت و بهزیستی روان شناختی؛ و استرس دوران بارداری همبستگی وجود دارد. پیشنهاد می شود با توجه به تأثیر هر دو متغیر معنویت و بهزیستی روان شناختی در مهارت های مقابله با استرس، برای کاهش استرس برنامه ریزی شود.
چشم انداز شکل گیری روان شناسی بر اساس مبانی قرآنی: رویکردی مقایسه ای- تحلیلی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به هدف ارائه چشم اندازی از روان شناسی اسلامی بر اساس مبانی قرآنی در مقایسه با رویکردهای عمده روان شناسی به انجام رسید. بدین منظور به منابع اسلامی به خصوص قرآن مراجعه شد. مبانی روان شناسی اسلامی در گستره هستی شناختی، انسان شناختی، معرفت شناسی، الهیاتی، ارزش شناختی و روش شناختی استخراج گردید. سپس این مبانی با مبانی روان شناسی موجود به روش توصیفی – تحلیلی مقایسه و تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که روان شناسی اسلامی در شش بعد اساسی با روان شناسی موجود تفاوت بنیادین دارد: الف) موضوع، ب) عوامل و فرایندهای تغییر روان شناختی ج) گستره د) هدف ه ) مسأئل و) و روش بررسی.
اثربخشی آموزش مثبت نگری در افزایش امید با تأکید بر قرآن و آموزه های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش مثبت نگری بر افزایش امید با تأکید بر قرآن و آموزه های اسلامی در کارکنان اداره کل آموزش و پرورش استان سیستان و بلوچستان بود. پژوهش از نوع نیمه تجربی همراه با گروه تجربی و گواه بود. روش نمونه گیری ابتدا کل جامعه آماری به تعداد 300 نفر پرسشنامه ی امید اسنایدر را تکمیل کردند و شرکت کنندگانی که پایین ترین نمره را اخذ کردند تعداد 50 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در گروه تجربی و گواه جایگزین شدند. به گروه تجربی هشت جلسه ی نود دقیقه ای به صورت هفتگی، آموزش مثبت نگری با تأکید بر قرآن و آموزه های دینی ارائه گردید. در پایان آموزش، از هر دو گروه خواسته شد پرسشنامه مذکور را مجدداً تکمیل نمایند. در مرحله ی بعد، پس از دو ماه آزمون پیگیری امید برای سنجش ماندگاری آموزش های داده شده اجرا گردید. برای تحلیل داده ها علاوه بر استفاده از آمار توصیفی از روش تحلیل کوواریانس چند متغیری (MANCOVA) و تحلیل کوواریانس تک متغیری (ANCOVA) استفاده شد. نتایج آزمون های تجزیه و تحلیل کواریانس چند متغیری و تک متغیری نشان داد که تفاوت معنی داری بین دو گروه در افزایش امید در مرحله پس آزمون وجود دارد. و در مرحله ی پیگیری نیز ثبات داشته است. نتایج نشان می دهد که آموزش گروهی مثبت نگری با تأکید بر قرآن و آموزه های اسلامی در گروه تجربی نسبت به گروه گواه باعث افزایش متغیر امید و زیر مقیاس های آن شده است. این نتایج در مرحله ی پیگیری نیز ثبات داشته و مورد تأیید قرار گرفت.
پیش بینی سلامت عمومی دختران با توجه به سه شیوه فرزند پروری دایانا بامرید و فرزند پروری متناسب با آموزه های دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پزوهش حاضر پیش بینی سلامت عمومی دختران با توجه به چهار شیوه فرزند پروری می باشد. از بین دانش آموزان مقطع اول دبیرستان شهر ری تهران (90-91)، تعداد 100 دانش آموز دختر به همراه مادرانشان به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پزوهش سه پرسش نامه بود که به ترتیب ، به دختران پرسش نامه (GHQ) سلامت عمومی گلدنبرگ (1972) و به مادران آن ها پرسش نامه شیوه فرزندپروری دیانا بامریند (1972) و پرسش نامه محقق ساخته سبک فرزند پروری متناسب با آموزه های دینی داده شد. نتایج همبستگی، نشان داد که سبک فرزندپروری «اقتدار منطقی» و «سلامت عمومی» رابطه معناداری دارند. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که این سبک و سبک متناسب با آموزه های دینی می توانند سلامت عمومی را پیش بینی کتتد. در صورت استفاده از این دو سبک، سلامت عمومی فرزند افزایش می یابد. البته سبک فرزند پروری مبتنی بر آموزه های دینی به نحو معنادارتری سلامت عمومی را پیش بینی می کند.
رابطه جهت گیری دینی با هوش هیجانی و سلامت روان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی رابطه بین جهت گیری دینی با هوش هیجانی و سلامت روان می باشد. بدین منظور، به روش توصیفی – همبستگی، نمونه ای شامل 297 نفر (134 دختر و 163 پسر) با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای، از میان دانش آموزان استعدادهای درخشان دورة دبیرستان شهرستان قم در سال تحصیلی 1394-1393 انتخاب شد. داده ها از طریق پرسش نامه های جهت گیری دینی، هوش هیجانی و سلامت روان (GHQ-28) جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS، ضریب همبستگی پیرسون، تجزیه و تحلیل گردید. یافته های پژوهش نشان داد که جهت گیری دینی، با هوش هیجانی و سلامت روان رابطة مستقیم و معنا داری دارد؛ با افزایش میزان جهت گیری دینی، میزان هوش هیجانی و سلامت روان افزایش می یابد. همچنین هوش هیجانی، با سلامت روان رابطة مستقیم و معنادار دارد؛ با افزایش میزان هوش هیجانی، سلامت روان نیز افزایش می یابد. با توجه به جنسیت نیز این نتایج تأیید شد. این یافته ها نشان می دهد که با تقویت جهت گیری دینی، می توان هوش هیجانی بالا و سلامت روان بیشتری برای افراد جامعه فراهم نمود.
رابطه تحول منزلت های هویت بین شخصی و هویت دینی در دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی رابطه هویت بین شخصی و هویت دینی دانشجویان بود. جهت دستیابی به این هدف، 343 (191 دختر و 151 پسر) دانشجوی مقطع کارشناسی به روش تصادفی چندمرحله ای خوشه ای از گروه های تحصیلی علوم انسانی و فنی مهندسی دانشگاه تهران انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از ترجمه فارسی پرسشنامه گسترش یافته سنجش عینی هویت من(EOM-EIS-2) بنیون و آدامز (1986) و پرسشنامه هویت دینی (رحیمی نژاد و احمدی، 1374). یافته های پژوهش عبارتند از: الف) همبستگی منفی بین سردرگمی و پذیرش هویت دینی؛ ب( همبستگی مثبت بین دنباله روی و پذیرش هویت دینی؛ ج) عدم رابطه بین بحران زدگی و پذیرش و یا نفی هویت دینی؛ د( عدم رابطه معنادار بین هویت یافتگی دینی و پذیرش هویت دین؛ ﻫ) جهت همبستگی رابطه متغیرها و معناداریِ آنها، در هر دو جنس یکسان بود.
الگوی چندبُعدی مقابله دینی با تکیه بر آموزه های مهار خشم
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال دوم بهار ۱۳۹۵ شماره ۲
133 - 157
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور معرفی الگوی چندبُعدی مقابله دینی با تکیه بر آموزه های مهار خشم طراحی شد. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی بود و به شیوه اجتهاد دینی انجام گردید. یافته های پژوهش نشان داد که از تحلیل آموزه های دینی، دو الگوی تک بُعدی مقابله و الگوی چندبُعدی مقابله استخراج می شود. در الگوی چندبُعدی مقابله دینی، که مبتنی بر «تلفیق گرایی تکنیکیِ نظریه محور» است، ابعاد شناختی، رفتاری، هیجانی، زیستی، ارتباطی و معنوی با تکیه بر دیدگاه اسلام لحاظ شده است. در کنار الگوی چندبُعدی مقابله، الگوی تک بُعدی مقابله وجود دارد که ناظر به یکی از ابعاد چندبُعدی مقابله است و می تواند در غلبه بر مشکلات روان شناختی که شدت کمتری دارند، به کار گرفته شود. در مهار خشم و مدیریت آن، هر دو الگوی مقابله تک بُعدی و چندبُعدی به کار گرفته می شود. در صورتی که هیجان خشم، شدت و مدت بیشتری داشته باشد بر به کارگیری الگوی چندبُعدی مقابله نسبت به الگوی تک بُعدی، تأکید بیشتری شده است.
مبانی انسان شناختی؛ دوساحتی بودن، اصالت نفس و اختیار و نقش آن در دانش روان شناسی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی مبانی انسان شناختی روان شناسی اسلامی و چگونگی تأثیر آن بر اهداف، روش، نظریه پردازی و رویکردها در حوزه های گوناگون این دانش می باشد. روش پژوهش، توصیفی – تحلیلی است. ابتدا با مراجعه به منابع اسلامی به شناسایی مفاهیم اساسی و گزاره هایی پرداخته که انسان و ویژگی های او را توصیف کرده، سپس با استفاده از دلایل عقلی، قرآنی و شواهد تجربی، ویژگی های اساسی درباره انسان را مورد شناسایی قرار داده است. یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که انسان موجودی دوساحتی، دارای روح مجرد، و برخوردار از قدرت اختیار می باشد. نتایج پژوهش نشان داد که پیش فرض های اساسی مربوط به ماهیت انسان عبارتند از: اندیشه ورزی، منطقی، دارای اراده آزاد، تأثیرپذیر، شناخت پذیر. همچنین مبانی انسان شناختی نقش تعیین کننده ای در پژوهش های روان شناختی، جهت شناسایی ماهیت و ابعاد انسان داشته، و حتی روش پژوهشگر در انجام تحقیق را مشخص می کنند.
اثربخشی آموزش معنویت بر ارتقای سرسختی و بهزیستی روان شناختی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
با توجه به شیوع حالات منفی روان شناختی، برخی گزارش ها اثربخشی درمان های معنوی را مقدم بر درمان های مرسوم قبلی دانسته اند. بر این اساس، هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش معنویت به بر ارتقای سرسختی و بهزیستی روان شناختی کارکنان زن، ادارات دولتی شهر خرم آباد بود. این پژوهش، به صورت نیمه تجربی و در آن از پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. نمونه، شامل 34 کارمند شهرستان خرم آباد (17 نفر برای گروه آزمایش و 17 نفر گروه کنترل) بود. آموزش معنویت طی هشت جلسه نود دقیقه ای، هر هفته یک جلسه اجرا شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. تحلیل داده ها نشان داد که بین میانگین نمره های پس آزمون گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری وجود داشت (P<0/01)، به نحوی که آموزش معنویت موجب ارتقای سرسختی و بهزیستی روان شناختی گروه آزمایش شده است.
پیش بینی کننده های معنوی رضایت زناشویی پرستاران: نقش بهزیستی معنوی و معنا در زندگی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
شناسایی عوامل مرتبط با رضایت زناشویی پرستاران به سبب فشارآور بودن شغل آنها دارای اهمیت است. هدف پژوهش حاضر آزمودن نقش بهزیستی معنوی و معنا زندگی در پیش بینی رضایت زناشویی پرستاران است. روش پژوهش «توصیفی- همبستگی» و جامعة آماری آن تمام پرستاران شهرستان تالش است که با روش نمونه گیری «دربستی» انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات، از پرسش نامه های «معنا در زندگی»، «بهزیستی معنوی» و «رضایت زناشویی» استفاده شد. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آزمون های آماری «رگرسیون چندگانة استاندارد» و «رگرسیون سلسله مراتبی» تحلیل گردید. نتایج نشان داد که متغیرهای بهزیستی مذهبی، بهزیستی وجودی و معنا در زندگی به خوبی می توانند رضایت زناشویی پرستاران را پیش بینی کنند. همچنین معلوم شد با کنترل اثر متغیرهای جنسیت و سن پرستاران، هر سه متغیر مذکور با توان بالایی قادر به پیش بینی رضایت زناشویی هستند. با توجه به نتایج پژوهش، پیشنهاد می شود متخصصان سلامت روان و مشاوران خانواده برای بهبود رضایت زناشویی پرستاران، بر نقش بهزیستی معنوی و معنا در زندگی توجه کنند.