فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۵۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تآثیر آموزش تفکر مثبت و خوش بینی بر سلامت روان والدین کودکان مبتلا به سرطان 7-3بستری در بیمارستان محک تهران بود. بدین منظور از میان 90 نفر از والدین کودکان مبتلا به سرطان مراجعه کننده مؤسسه خیریه و بیمارستان محک شهر تهران در شهریور ماه 1392 ، پس از اجرای پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر(1989) و مصاحبه فردی تعداد 30 نفر از مادران کودکان مبتلا به سرطان که واجد شرایط حضور در پژوهش بودند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره ی آزمایش و کنترل گمارش شدند. گروه آزمایش طی 10 جلسه 5/1 ساعته تحت مداخله ی پروتکل درمانی تفکر مثبت و خوش بینی قرار گرفتند. در حالی که گروه کنترل در انتظار باقی ماندند. بعد از مداخله مداخله مجددا هر دو گروه تحت آزمون پرسشنامه سلامت عمومی قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمونهای کواریانس و تست لوین و آزمون کولموگروف- اسمیرنوو و با استفاده از نرم افزار SPSSانجام شد.
یافته ها: نتایج این تحقیق با توجه به داده های کو واریانس محاسبه شده با سطح معنا داری 001/.اطمینان نشان دادکه آموزش تفکر مثبت و خوش بینی بر سلامت روان آزمودنی های پژوهش تأثیر معنا داری داشته است. وهمچنین آموزش تفکر مثبت در برخی ابعاد سلامت روان(علائم جسمانی،اضطراب و ااختلال خواب، و افسردگی) تأثیر معنا دار داشته است ولی در بعد عملکرد اجتماعی تفاوت معنا دار نبود .
تاثیر آموزش مدیریت شناختی- رفتاری(CBM) بر کیفیت زندگی دانشجویان دانشگاه آزاد خوراسگان(اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیرآموزش مدیریت شناختی- رفتاری(CBM) بر کیفیت زندگی دانشجویان انجام شد. طرح پژوهش، آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و گمارش تصادفی بود. جامعه ی آماری پژوهش را تمامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان اصفهان در پاییز 1391 تشکیل می دادند که از میان آنها 40 نفر به شیوه ی در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه ی کیفیت زندگی SF-36بود. در 10 جلسه(هر جلسه 90 دقیقه طی 5 هفته و هر هفته 2 جلسه) آموزش مدیریت شناختی- رفتاری بر روی گروه آزمایش اجرا گردید. یافته ها نشان داد که آموزش مدیریت شناختی- رفتاری تاثیر معناداری بر 5 بعد از کیفیت زندگی شامل خستگی یا نشاط، سلامت عاطفی، عملکرد اجتماعی، درد و سلامت عمومی دارد(01/0>P). اما درسه بعد از کیفیت زندگی(عملکرد جسمانی، محدودیت ایفای نقش ناشی از مشکلات هیجانی و محدودیت ایفای نقش ناشی از مشکلات جسمانی) بین دو گروه تفاوت معناداری(05/0<P) به دست نیامد. بر این اساس بدیهی است که از طریق آموزش های گروهی مبتنی بر مدیریت شناختی رفتاری بتوان ضمن آموزش شناخت و درک شرایط روانی بهتر کیفیت زندگی دانشجویان را ارتقا بخشید.
عشق چیست؟
حوزههای تخصصی:
عشق از مفاهیم بدیهی و غایی تجربه انسانی است که جان می دهد و جان می گیرد. انسان ها برای عشق می کشند و می میرند. نظریه های روانشناسی مستقیم و غیرمستقیم این تجربه انسانی را توصیف و تبیین کرده اند، اما این مفهوم هیچ گاه به شکل مستقیم تعریف نشده است. در این مقاله مفهوم عشق از سه منظر در تجربه انسانی تعریف شده است: نخست، عشق بنیادی ترین نیاز روانی است که کامیابی از آن اسیدهای آمینه ساختمان روانی را می سازد. در فرایند کامیابی و ناکامی عشق، دو هیجان بنیادی همبسته مهر و قهر از آن متولد می شود. در منظر دوم عشق یک هیجان همبسته با خشم است که احساس گناه و همدلی سنتز این دو هیجان بنیادی آمیخته است.سوم، عشق یک خصیصه انسانی است که حرکت و تکامل در پیوستار از خودشیفتگی به شفقت را منعکس می کند. انسان ها به شکلی پایدار و با رفتارهایی عادت وار، از تمرکزگرایی خود برای مهر دیدن آغاز می کنند و در فرایند ناکامی بهینه و آسیب زا در این گذار، به سوی تمرکززدایی از خود و پرورش ظرفیت مهرورزی تا پایان عمر ادامه می دهند.
بررسی میزان تأثیر کتاب درمانی بر افزایش خودپنداره نوجوانان دختر دارای11-16سال عضو کتابخانه های عمومی شهر خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای پژوهش حاضر سنجش تأثیر کتاب درمانی بر خودپنداره مثبت نوجوانان دختر دارای11-16سال عضو کتابخانه های عمومی شهر خرم آباد بود. پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی و در قالب یک طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه پژوهش شامل کلیه نوجوانان دختر دارای11-16 سال عضو کتابخانه های عمومی شهر خرم آباد بود. از میان مراجعان کتابخانه های عمومی شهر خرم آباد 50 دختر نوجوان که در پرسشنامه خود پنداره راجرز نمره ای معادل یک انحراف معیار کم تر از میانگین کسب کرده بودند، به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. مداخله کتاب درمانی به وسیله کتاب های مورد تأیید شورای کتاب کودک و نوجوان ، برروی گروه آزمایش به مدت 8 هفته و به مدت 8 ساعت اجرا شد و به گروه کنترل هیچ آموزشی داده نشد. در پس آزمون هر دو گروه دوباره ارزیابی شدند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش آزمون خودپنداره راجرز شامل فرم «الف» و فرم«ب» بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار20 spss استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس یک راهه تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مداخله کتاب درمانی بر افزایش خود پنداره در سطح 95% از لحاظ آماری معنادار بود. نتایج نشان داد که کتاب درمانی بر افزایش خود پنداره مثبت نوجوانان دختر مؤثر است
اثربخشی مداخله ی مثبت نگر گروهی در کاهش نگرش های ناکارآمد و افزایش میزان شادکامی دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مداخلات مثبت نگر با تمرکز بر نقاط مثبت و توانمندی های افراد، یکی از انواع مداخلات نسبتاً جدید در روان شناسی می باشند . این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی مداخله ی مثبت نگر در کاهش نگرش های ناکارآمد و افزایش میزان شادکامی دختران نوجوان انجام شده است. روش: 31 نفر از دانش آموزان 14 تا 15 سال، با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش وکنترل جای گرفتند. آموزش های مثبت نگر در طی 11 جلسه ی 2 ساعته، به افراد گروه آزمایش ارائه شد. در این مدت ، گروه کنترل هیچ آموزشی را دریافت نکرد. نگرش های ناکارآمد توسط مقیاس نگرش های ناکارآمد ویسمن و میزان شادکامی توسط پرسشنامه شادکامی آکسفورد قبل و بعد از مداخله و 4 و 9ماه پس از اتمام مداخله اندازه گیری شد. یافته ها: نتایج اندازه گیری های مکرر نشان داد که آموزش های مثبت نگر باعث کاهش معنادار نگرش های ناکارآمد و افزایش معنادار میزان شادکامی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است. نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده می توان گفت مداخلات مثبت نگر نه تنها باعث کاهش نگرش های ناکارآمد می شوند، بلکه میزان شادکامی را نیز را افزایش می دهند؛ بنابراین می توان آنها را برای کاهش مشکلات روان شناختی که زمینه ساز بروز اختلالات روانی هستند و همچنین برای ارتقای کیفیت زندگی به کار برد.
رابطه بین کمال گرایی و سبک های شناختی در دانش آموزان دختر دبیرستان های شهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه ی کمال گرایی با سبک های چندگانه شناختی شامل؛ تفکر سازنده، مقابله عاطفی، مقابله رفتاری، تفکر خرافاتی، تفکر طبقه بندی شده، تفکر اسرارآمیز و خوش بینی ساده لوحانه بود. در این مطالعه 330 دانش آموز دختر دبیرستانی در شهر کرج به روش نمونه گیری خوشه ای- چند مرحله ای انتخاب شدند، پرسش نامه های کمال گرایی (تری شورت، 1995) و تفکر سازنده (اپستین و می یر، 1994) برای نمونه انتخاب شده اجرا گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش رگرسیون چند متغیره به روش همزمان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که بین کمال گرایی مثبت با سبک های شناختی رابطه مستقیم و معنادار و بین کمال گرایی منفی با سبک های شناختی رابطه معکوس معنادار وجود دارد. در کمال گرایان مثبت بین مقابله عاطفی با مشکلات، مقابله رفتاری با مشکلات و خوش بینی رابطه مستقیم معنادار و بین تفکر اسرارآمیز و تفکر طبقه بندی شده رابطه معکوس معنادار وجود داشت و بین تفکر کلی سازنده و تفکر خرافاتی رابطه معنادار وجود نداشت. کمال گرایی منفی با تفکر کلی سازنده و تمام زیرمقیاس های آن رابطه معکوس معنادار و با خوش بینی رابطه معنادار نداشت. یافته های پژوهش نشان داد که کمال گرایان مثبت از تفکر مثبت برخوردار بوده و به شکل فعالانه در قالب روش های رفتاری و عاطفی به حل مشکلات خود می پردازند و از تفکرات منفی دوقطبی، خرافاتی و اسرارآمیز پائین و خوش بینی بالایی برخوردارند و در مقابل کمال گرایان منفی از تفکر مثبت برخوردار نبوده و از روش های عاطفی و رفتاری در مقابله با مشکلات استفاده نمی کنند. اما از تفکرات مخرب هم خود را دور نگه می دارند و میزان خوش بینی آن ها بسیار پائین است. در کل نتایج بدست آمده در کمال گرایان منفی نشان دهنده ناسازگاری هایی در روش های مقابله با مشکلات و الگوهای فکری بوده و کمال گرایان مثبت به شیوه ای مناسب با مشکلات خود رویارویی می کنند.
رابطه الگوهای ارتباطی خانواده و ویژگی های شخصیتی با بهزیستی روان شناختی با واسطه گری تاب آوری در بیماران ام. اس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه ام. اس یکی از شایع ترین بیماری ها بشمار می رود که نسبت به سایر بیماری ها پژوهش های روانشناسی اندکی را به خود اختصاص داده است. بنابراین، هدف از این پژوهش، رابطة الگوهای ارتباطی خانواده و ویژگی های شخصیتی با بهزیستی روان شناختی با واسطه گری تاب آوری در بیماران ام. اس در نظر گرفته شد. جامعة آماری پژوهش، تمامی بیماران مبتلا به ام. اس استان فارس هستند که 200 نفر (زن و مرد) از آنها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های ویژگی های شخصیتی NEO (کاستا و مک کری)، ابزار تجدید نظر شدة الگوهای ارتباطی خانواده (کوئرنر و فیتزپاتریک)، تاب آوری بزرگسالان ARS (فریبورگ) و بهزیستی روان شناختی (ریف) پاسخ دادند. جهت تحلیل داده ها علاوه بر روش های توصیفی (میانگین، انحراف معیار و ماتریس همبستگی)، از روش آماری رگرسیون سلسله مراتبی استفاده شد. نتایج نشان داد که دو بعد الگوهای ارتباطی خانواده یعنی جهت گیری گفت و شنود و همنوایی از قدرت پیش بینی کنندگی مثبت برای تاب آوری و بهزیستی روان شناختی برخوردار می باشند و از بین پنج عامل ویژگی های شخصیتی، برون گرایی می تواند تاب آوری و بهزیستی روان شناختی را به صورت منفی پیش بینی کند. هم چنین تاب آوری نیز بهزیستی روان شناختی را پیش بینی می کند. به گونه کلی تاب آوری، نقش یک متغیر واسطه گر را برای الگوهای ارتباطی خانواده و ویژگی های شخصیتی با بهزیستی روان شناختی دارد.
بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر افزایش عزت نفس دانش آموزان با مشکل بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین عوامل مؤثر درافزایش عزت نفس دانش آموزانی که از مشکل بینایی در رنج هستند،آموزش مهارت های زندگی می باشد.این مطالعه با هدف تعیین و تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر افزایش عزت نفس دانش آموزان با مشکل بینایی در شهر سبزوار انجام گرفته است. این پژوهش حاضر از نوع مطالعات شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون می باشد، جامعه آماری تحقیق شامل دانش آموز دختر و پسر (N=30) با مشکل بینایی مقاطع راهنمایی و دبیرستان شهر سبزوار می باشد که 18 نفر از آنهابه شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند.آزمودنیها ابتداپرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت را تکمیل و بعد از آن، آموزش مهارتهای زندگی صورت گرفت. بعد از آموزش، مجدداً پرسشنامه تکمیل گردید. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS17 و آزمون T تجزیه و تحلیل شد. نتایج مطالعه بیانگر آن است که عزت نفس دانش آموزان با مشکل بینایی تحت تأثیر آموزش مهارت های زندگی افزایش می یابد(P
تأثیر آموزش های شهروندی بر افزایش آگاهی شهروندی کودکان هشت ساله شهر اصفهان (با تأکید بر نرم افزارهای چند رسانه ای)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف سنجش تأثیر آموزش های شهروندی بر افزایش آگاهی شهروندی کودکان هشت ساله شهر اصفهان (با تأکید بر نرم افزارهای چند رسانه ای) به روش شبه تجربی در قالب طرح دو گروهی (آزمایش و کنترل) با پیش آزمون و پس آزمون انجام پذیرفته است. جامعه آماری تحقیق را کلیه دانش آموزان پایه دوم دبستان های شهر اصفهان به تعداد 26572 نفر، تشکیل می دهد. که از این تعداد با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، ابتدا دو مدرسه دخترانه و پسرانه انتخاب شد. سپس از بین کلاس های دوم موجود در هر مدرسه دو کلاس در قالب یک گروه آزمایش و یک گروه گواه (جمعاً 78 نفر) انتخاب شدند. پس از اجرای پیش آزمون، دو گروه آزمایش (دختر و پسر) به مدت 5 هفته تحت آموزش با استفاده از مولتی مدیای آموزش فرهنگ شهروندی قرار گرفتند، سپس از هر دو گروه کنترل و آزمایش پس آزمون به عمل آمد. ابزارگردآوری اطلاعات، آزمون محقق ساخته ترکیبی در 5 حیطه هویت ملی، آموزه های دینی و مذهبی، آشنایی با قانون و مقررات، رفتار و روابط اجتماعی و حفظ محیط زیست بوده است که روایی آن تأیید شد و پایایی آن با استفاده از روش دو نیمه سازی، معادل 85/0 بر آورد گردید. یافته های پژوهش نشان داد، بین نمرات پیش آزمون و پس آزمون شرکت کنندگان در کلیه ابعاد، آموزش تفاوت وجود دارد. هم چنین، نتایج حاکی از آن بود که تأثیر آموزش های شهروندی مبتنی بر نرم افزار چند رسانه ای برگروه پسران بیشتر از دختران بوده است، این آموزش ها بیشترین تأثیر را در بعد حفظ محیط زیست وکم ترین تأثیر را در بعد آموزه های دینی و مذهبی داشته است.
تأثیر گروه درمانی شناختی وجودگرا بر افسردگی و امیدواری والدین فرزندان مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه به منظور بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی وجودگرا بر افسردگی و امیدواری والدین فرزندان مبتلا به سرطان با استفاده از شیوه نیمه آزمایشی با پیش – پس آزمون و گروه گواه انجام گردید.
روش: 30 والد (24 تا 54 ساله) که فرزندشان به دلیل ابتلا به بیماری سرطان در بیمارستان محک تحت درمان پزشکی قرار داشته و داوطلب شرکت در برنامه مشاوره بودند در دو گروه آزمایشی و گواه گمارده شدند. قبل از مداخله درمانی، هر دو گروه با آزمون افسردگی بک- II (1996) و پرسشنامه امید میلر (1988) مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایشی در دوازده جلسه 90 دقیقهای گروه درمانیشناختی وجودگرا که به صورت 2 جلسه در هفته اجرا گردید شرکت نمودند، در حالیکه گروه گواه در این مدت از هیچگونه مداخله رسمی روانشناختی استفاده نکردند. در پایان مداخله، هر دو گروه مجدداً با آزمونهای مذکور مورد ارزیابی قرار گرفتند. دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS-16 برای اجرای آزمون آماری تحلیل کوواریانس پردازش شدند.
یافتهها: نتایج حاکی از وجود تفاوت معنیدار در میزان افسردگی و امیدواری دو گروه به نفع گروه آزمایش (01/0>p) بود.
نتیجهگیری: گروه درمانیشناختی وجودگرا میتواند در کاهش افسردگی والدین فرزندان مبتلا به سرطان و همچنین در افزایش امیدواری آنان مؤثر باشد.
نقش واسطه ای کارکردهای خانواده برای تاب آوری فردی و باورهای معنوی و دلزدگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین الگویی برای پیش بینی دلزدگی زناشویی بر مبنای کارکرد خانواده، تاب آوری فردی و باورهای معنوی انجام شد. روش پژوهش همبستگی است. جامعه ی آماری شامل کارکنان متاهل مناطق بیست و دوگانه شهرداری شهر تهران و همسران آنان که حداقل سه سال از زندگی مشترک آنها سپری شده در سال 1390 بود. نمونه ی مورد مطالعه شامل 500 زوج بوده که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده ابزار سنجش عملکرد خانواده، مقیاس دلزدگی زناشویی، پرسشنامه ی تاب آوری و پرسشنامه ی معنویت/دینداری است. یافته ها نشان داد که کارکرد خانواده، تاب آوری فردی و باورهای معنوی تاثیر منفی و معنی داری در کاهش دلزدگی زناشویی داشت. همچنین تاب آوری فردی و باورهای معنوی با واسطه ی کارکرد خانواده، دلزدگی زناشویی را کاهش می دهد. نتایج به دست آمده از تحلیل مسیر نشان داد که کارکرد خانواده، تاب آوری فردی و باورهای معنوی، دلزدگی زناشویی را پیش بینی می کند و مدل از برازش مناسبی برخوردار است. در مجموع نتایج نشان داد که تاب آوری فردی، باورهای معنوی و کارکرد خانواده به طور مستقیم و غیر مستقیم در کاهش دلزدگی زناشویی موثر است. اما تاثیر تاب آوری فردی بر کارکرد خانواده در کاهش دلزدگی زناشویی بیشتر است. بنابراین توجه به نقش تاب آوری در کارکرد زناشویی و شیوه های افزایش تاب آوری در زوجین مفید به نظر می رسد.
بررسی مقایسه ای امید به زندگی و خوشبینی در دانش آموزان ناشنوا و شنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه ای امید به زندگی و خوشبینی در دانش آموزان راهنمایی دختر ناشنوا و شنوای شهر اصفهان بود. روش پژوهش از نوع عل ّی- مقایسه ای بود. بر این اساس تعداد60 نفر از دانش آموزان دختر در مقطع راهنمایی (30 نفر دانش آموز ناشنوا و 30 نفر دانش آموز شنوا) به طور تصادفی انتخاب و پرسشنامه هشت سؤالی جهت گیری به زندگی شیر و کارور (1985) و مقیاس خود گزارشی امید اسنایدر (1991) بزرگسالان را تکمیل کردند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر استفاده از شاخص های آمار توصیفی، آزمون T دو گروه مستقل و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته هانشان داد که تفاوت میانگین به دست آمده بین دو گروه در مقیاس امید برابر 04/7 بود که نشان از نمره بالاتر دانش آموزان شنوا از ناشنوا بوده است. علاوه بر این، تفاوت میانگین دو گروه در متغیر خوشبینی برابر 2 بود و نشان از نمره بالاتر دانش آموزان شنوا در مقیاس خوشبینی از دانش آموزان ناشنوا بوده است. از سوی دیگر نتایج آزمونt نشان داد که تفاوت بین دو گروه در متغیر های بین سن، امید به زندگی و خوش بینی معنادار است. بر اساس نتایج به دست آمده دانش آموزان ناشنوا در مقایسه با دانش آموزان شنوا آسیب پذیری بیشتری در متغیرهای امید و خوشبینی داشته اند و متعاقب این مسئله باید تحت خدمات روان شناختی و مشاوره ای قرار گیرند. ازآنجا که اعتقاد بر آن است که سازه های روان شناسی مثبت از جمله امید می تواند از افراد در برابر رویدادهای استرس زا حمایت کند، به نظر می رسد که تدوین و اجرای برنامه های پیشگیرانه برای دانش آموزان ناشنوا مفید فایده باشد. علاوه بر این یافته های مطالعات گوناگون نشان می دهد که خوش بینی اثر مطلوب روی سلامتی و رفتارهای سازشی دارد که در مقابله با موقعیت های استرس زا، افراد را یاری می کند و باید در گروه ناشنوا تلاش در جهت ارتقای آن صورت گیرد.
رشد اخلاقی: تغییر در رویآوردهای معاصر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی و نقد روی آوردهای گذشته و معاصر به رشد اخلاقی و تغییر جهت گیری های عمده در مطالعه علمی آن می پردازد. بررسی موضوع به شیوه تحلیل محتوا بوده و هدف از آن فراهم نمودن چهارچوبی برای مطالعات تطبیقی آینده، به ویژه در حوزه اخلاق دینی، می باشد. روی آوردهای گذشته بر تکوین فرامن و همسان سازی با والد همجنس، جریان های متکی بر پیرامون فرد، به ویژه تقویت های بیرونی، سائق وابستگی کودک، فرایند یادگیری مشاهده ای، جریان خودنظم دهی و نظام استدلال در درک روابط اجتماعی، تإکید می کنند. مفهوم سازی های جایگزین، بینش های جدیدی را در مورد شکل گیری اخلاق بر اساس مؤلفه های چهارگانه، موضوع عدالت مثبت، درنظرگرفتن دیدگاه دیگران، ادراک خود، استدلال اجتماعی قراردادگرایی و هویت اخلاقی به ارمغان آورده اند. دستاوردهای مهم این جهت گیری ها عبارتند از: تأکید بر الگوی تطوری ـ جانشینی در برابر الگوی مرحله ای ـ تراکمی، توجه به ساخت های جزئی در اخلاق در برابر انسجام سلسله مراتبی و وحدت ساختاری، تأکید بر طرحواره های اخلاقی به جای مراحل، اهتمام به سایر قلمرو های رشد اجتماعی ـ شناختی در مقابل نادیده گرفتن آنها، توجه به شخصیت اخلاقی به منزله هدف. با وجود این، نگاه تک مؤلفه ای به فرایند رشد اخلاقی و ضعف در نتایج عملی در حوزه تربیت اخلاقی از کاستی های بیشتر رویکردهای یادشده می باشد.
خلاقیت و نوآوری
منبع:
رادیو دی ۱۳۹۱ شماره ۶۶
حوزههای تخصصی:
بررسی کمّی و کیفی رابطه بین معنویت، شادکامی و توانمندی حرفه ای اساتید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین رابطه بین معنویت با شادکامی و توانمندی اساتید دانشگاه پیام نور شهرضا بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و جامعه آماری شامل 150 نفر از اساتید دانشگاه پیام نور شهرستان شهرضا بود و حجم نمونه محاسبه شده 108 نفر بود که به روش نمونه گیری تصادفی در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش برای بخش کمی از سه پرسشنامه معنویت در محیط کار میلیمین و همکاران، شادکامی اکسفورد و توانمندی اسپرتزر، و برای بخش کیفی از مصاحبه استفاده شد. بر اساس یافته های تحقیق ، همبستگی مثبت و معناداری بین معنویت با شادکامی وتوانمندی و همچنین، بین شادکامی با توانمندی نشان داد P=0/05) ). همچنین F مشاهده تفاوت معناداری را براساس جنسیت اعضای هیات علمی در میزان معنویت و شادکامی، بر اساس سابقه خدمت اعضای هیأت علمی در میزان معنویت و توانمندی، براساس درجه علمی اعضای هیأت علمی در میزان معنویت، توانمندی و شادکامی و بر اساس سن اعضای هیات علمی در میزان توانمندی نشان داد( 05/ 0 ).
اثربخشی معنا درمانی به شیوه گروهی برکاهش افسردگی بیماران سرطانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش اثربخشی معنا درمانی به شیوه گروهی بر کاهش افسردگی بیماران سرطانی شهر شیراز می باشد.نمونه مورد پژوهش بیماران مبتلا به سرطان با تشخیص قطعی سرطان و بدون پیشینه روانپزشکی و بیماری مزمن مراجعه کننده به بخش سرطان بیمارستان نمازی و درمانگاه مطهری شیراز بودند که تعداد 30 نفر از آنها در محدوده سنی 20-40 سال ،در گروه های 15 نفری آزمایش و کنترل به طور تصادفی جایگزین شدند .روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون ، با گروه کنترل بود .داده ها از طریق پرسشنامه افسردگی بک جمع آوری شدند . جلسات معنا درمانی طی 10 جلسه 120 دقیقه ای 2 بار در هفته به گروه آزمایش آموزش داده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که آموزش معنا درمانی بر کاهش افسردگی بیماران سرطان تاثیر معناداری دارد. یافته های دیگر تحقیق نشان دادند که معنادرمانی به شیوه گروهیدر مرحله پیگیری نیز تاثیر معناداری بر کاهش میزان افسردگی این بیماران دارد. بین میزان افسردگی بیماران مبتلا به سرطان با توجه به تحصیلات آنان تفاوت معناداری مشاهده نگردید.