فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۵۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این تحقیق بررسی اثربخشی آموزش تفکر مثبت بر تغییر باورهای غیرمنطقی روابط زناشویی زوجین شهر یاسوج بود. در این پژوهش از روش آزمایشی در قالب پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش را زوجین مراجعه کننده به چهار مرکز مشاوره شهر یاسوج تشکیل داد که از این تعداد پس از غربالگری بر روی120زوج،30 زوج (15زوج به عنوان گروه آزمایش و 15 زوج به عنوان گروه کنترل) به عنوان نمونه مورد نظر قرار گرفتند. ابتدا از دو گروه (آزمایش و کنترل) آزمون باورهای غیرمنطقی بعمل آمد و سپس آزمودنی های گروه آزمایش به مدت10 جلسه تحت آموزش تفکرمثبت قرارگرفتند، اما گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند و بعد از آموزش مجددأ آزمون باورهای غیرمنطقی گرفته شد. داده های بدست آمده با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره (مانکووا) تجزیه و تحلیل شد.
تاثیر روان درمانی مثبت نگر بر علائم افسردگی و توانمندی های منش در بیماران مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر روان درمانی مثبت نگر بر افسردگی و توانمندی های منش افراد مبتلا به بیماری سرطان بود. در قالب یک طرح نیمه آزمایشی همراه با گروه کنترل و ارزیابی به صورت پیش آزمون و پس آزمون، 58 آزمودنی از میان کلیه بیماران مبتلا به بیماری سرطان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از جمعیت نمونه به طور تصادفی ۱۵ نفر در گروه آموزشی مثبت نگر و ۱۵ نفر در گروه کنترل(لیست انتظار) قرار گرفتند. مداخله این پژوهش (درمان مثبت نگر) شامل ۸ جلسه ۱۲۰ دقیقه ای بود که به شکل گروهی و هفتگی برگزار شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، مقیاس شادکامی- افسردگی آکسفورد ( OHDQ ) و همچنین مقیاس توانمندی ها و فضایل منش لینلی و همکاران ( VIA-IS ) بود. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که درمان مثبت نگر در کاهش افسردگی، افزایش توانمندی ها و فضائل منش، افزایش سطح زندگی معنادار، زندگی لذت بخش و متعهدانه افراد مبتلا به سرطان مؤثر بوده است.
تأثیر آموزش مثبت اندیشی بر کیفیت زندگی و کاهش افسردگی، استرس و اضطراب بزهکاران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش بررسی تأثیر آموزش مثبت نگری بر کیفیت زندگی و کاهش افسردگی، اضطراب و استرس در نوجوانان بزهکار کانون اصلاح و تربیت زاهدان بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. نمونه شامل 29 پسر (گروه آزمایش 17 نفر و کنترل 12) بود. نمونه گیری به شیوه سرشماری انجام شد؛ یعنی همه افراد جامعه آماری به عنوان گروه نمونه مورد مطالعه قرار گرفتند. آموزش مثبت نگری به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای در طی دو ماه روی گروه آزمایش اجرا شد و پس از اتمام جلسات پس آزمون و یک ماه بعد از اتمام جلسات آزمون پیگیری اجرا شد. از پرسشنامه کیفیت زندگی پارکرسون، بروهاد و تس و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس لاویبوند و لاویبوند برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش مثبت نگری بر کاهش میانگین نمرات افسردگی، اضطراب و استرس و ارتقای سطح کیفیت زندگی نوجوانان مؤثر بوده است. بنابراین با توجه به موثر بودن آموزش مثبت نگری برکاهش افسردگی، اضطراب و استرس و ارتقای کیفیت زندگی به دست اندرکاران امور نوجوانان و بزهکاران توصیه می شود برنامه های مبتنی بر آموزش مثبت نگری را برای کاهش افسردگی و اضطراب و افزایش کیفیت زندگی این نوجوانان به کار ببرند.
رابطه جهت گیری مذهبی و هوش معنوی با میزان تاب آوری دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف بررسی رابطه میان جهت گیری مذهبی، هوش معنوی با میزان تاب آوری دانشجویان انجام شده است. جامعه آماری، شامل کلیه دانشجویان دانشگاه کاشان در سال تحصیلی 93-92 بود که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای (تعداد 228 دانشجو) انتخاب شدند. ابزار پژوهش، شامل پرسش نامه جهت گیری مذهبی آلپورت، پرسش نامه هوش معنوی و مقیاس تاب آوری بود. نتایج نشان داد که جهت گیری مذهبی درونی، با هوش معنوی و میزان تاب آوری دانشجویان رابطه مثبت معنی دار دارد. از سوی دیگر، بین دانشجویان دختر و پسر در جهت گیری مذهبی، هوش معنوی و تاب آوری تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین بین دانشجویان و دین پژوهان در جهت گیری مذهبی درونی و بیرونی تفاوت معناداری دیده شد، اما در هوش معنوی و میزان تاب آوری در این دو گروه تفاوتی مشاهده نگردید. نتایج تحلیل رگرسیون حاکی از آن بود که هوش معنوی، بیشترین سهم را در تبیین تاب آوری دانشجویان دارد. در نهایت، می توان گفت: افراد دارای جهت گیری مذهبی درونی، که تنها برای منافع شخصی تظاهر به دین داری نمی کنند و افراد دارای هوش معنوی بالا، از تاب آوری بالاتری برخوردارند.
اثربخشی معنویت درمانی گروهی بر افزایش تاب آوری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مطالعات معنوی در روان شناسی، موضوعی اساسی است و توجه به آن، در بسیاری از کشورها در حال افزایش است. این پژوهش، با هدف تعیین اثربخشی معنویت درمانی بر افزایش تاب آوری در دانشجویان انجام گرفت. برای انجام پژوهش، از بین کلیه دانشجویان دانشکده فنی و حرفه ای سماء شهر کرمانشاه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده نمونه ای، با حجم50 نفر (24 نفر گروه آزمایش و 26 نفرگروه کنترل) انتخاب گردید. پژوهش آزمایشی، از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. افراد گروه آزمایش ده جلسه در مداخلات معنویت درمانی گروهی شرکت کردند. پرسش نامة تاب آوری کونور و دیویدسون، به عنوان ابزار گردآوری داده ها استفاده گردید. داده های به دست آمده با روش آماری کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد، تفاوت بین میانگین نمرة تاب آوری در مرحله پس آزمون در گروه آزمایش و کنترل با کنترل متغیر پیش آزمون، معنی دار بوده است. با توجه به نتایج به دست آمده، می توان گفت: معنویت درمانی گروهی در افزایش تاب آوری دانشجویان به طور چشم گیری مؤثر بوده است.
پیش بینی بهزیستی روانی بر اساس عاطفه مثبت و منفی و خودکارآمدی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش، پیش بینی بهزیستی بر اساس عاطفه مثبت و منفی و خودکارآمدی مقابله ای در دانشجویان دانشگاه پیام نور دهدشت بود. نمونه شامل 250 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور دهدشت بودند که به شیوه تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها مقیاس بهزیستی روانی ریف، مقیاس عاطفه مثبت و منفی (PANAS) و خودکارآمدی مقابله ای (CES). از ضرایب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه جهت تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد که خودکارآمدی مقابله ای، عاطفه مثبت و عاطفه منفی به ترتیب بیشترین میزان واریانس مشترک بهزیستی روانی(82/0) را تبیین می کنند#,
مقایسه بهزیستی معنوی، بهزیستی روان شناختی و کارآمدی خانواده در میان دانشجویان و طلاب(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف مقایسه بهزیستی معنوی، بهزیستی روان شناختی و کارآمدی خانواده در میان دانشجویان و طلاب به روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری، دانشجویان مرد و زن متأهل کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه ها و طلاب سطح 2 و 3 حوزه های علمیه شهر قم بود که تعداد 391 نفر از آنان به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. برای انجام این پژوهش، از سه پرسش نامه بهزیستی معنوی، بهزیستی روان شناختی و کارآمدی خانواده استفاده شد. داده ها توسط شاخص های مرکزی، شاخص های پراکندگی و آزمون مقایسه میانگین چند متغیره و با کمک نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که بین میانگین نمره بهزیستی معنوی، بهزیستی روان شناختی و کارآمدی خانواده دانشجویان و طلاب در سطح (05/0P≤) تفاوت معناداری وجود دارد.
پیش بینی اشتیاق تحصیلی براساس هوش معنوی و سرسختی روان شناختی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: پیشرفت تحصیلی و موفقیت تحصیلی دانشجویان، از مسایل مورد توجه مدیران آموزشی دانشگاه هاست که یکی از عوامل کلیدی موثر در آن، اشتیاق تحصیلی است. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی اشتیاق تحصیلی براساس هوش معنوی و سرسختی روان شناختی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بیرجند انجام شد.
ابزار و روش ها: در این مطالعه مقطعی از نوع توصیفی- همبستگی، 165 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بیرجند در سال تحصیلی 95-1394 براساس جدول مورگان و به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه های مقیاس هوش معنوی، مقیاس سرسختی روان شناختی اهواز و مقیاس اشتیاق تحصیلی بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 22 و توسط آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون به شیوه همزمان و آزمون T مستقل انجام شد.
یافته ها: رابطه اشتیاق تحصیلی با متغیرهای هوش معنوی (10/0=r) و سرسختی روان شناختی (21/0=r) مثبت و معنی دار بود (01/0p<). متغیرهای هوش معنوی و سرسختی روان شناختی با هم 16/0 واریانس اشتیاق تحصیلی را پیش بینی می کردند و از بین مولفه های هوش معنوی، تنها مولفه های تفکر انتقادی وجودی و آگاهی متعالی، توانایی پیش بینی اشتیاق تحصیلی را داشتند.
نتیجه گیری: اشتیاق تحصیلی بر مبنای هوش معنوی و سرسختی روان شناختی قابل پیش بینی است.
نقش پیش بین خردمندی در سلامت عمومی سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: جمعیت رو به گسترش سالمندان در دهه های اخیر، توجه خاص به مفهوم خردمندی به عنوان یک توانایی اثربخش را ضروری ساخته است. در پژوهش حاضر رابطه بین خردمندی و سلامت عمومی در افراد میان سال و سالمند شهر تهران مورد بررسی قرار گرفت.
روش: در یک مطالعه توصیفی تحلیلی 114 نفر(61 مرد و 53 زن) با میانگین سنی 23/66 و انحراف استاندارد 7/8 به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به مقیاس سه بعدی خردمندی (3D-WS) و پرسشنامه سلامت عمومی 28-GHQ پاسخ گفتند. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: هر سه مؤلفه خردمندی شامل ژرف نگری، شناختی و عاطفی رابطه معنادار با زیر مقیاس های سلامت عمومی و نمره کل آن داشتند (05/0≥p).
نتیجه گیری: خردمندی به عنوان پیش بینی کننده ای قابل اعتماد برای سلامت عمومی در سالمندان است و سالمندان خردمند در مقایسه با افرادی که از خردمندی کمتری برخوردارند پیری موفقیت آمیزتری داشته و از لحاظ شاخصه های سلامت عمومی در وضعیت بهتری به سر می برند.
پیش بینی تغییرات رفتارهای بهداشتی بر اساس متغیرهای احساس انسجام، خودکارآمدی کلی، خوش بینی و بدبینی در جمعیت دانشجویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، پیش بینی تغییرات رفتارهای بهداشتی بر اساس متغیرهای احساس انسجام، خودکارآمدی کلی، خوش بینی و بدبینی در جمعیت دانشجویی بود. در این پژوهش نمونه ای به تعداد 135 نفر به روش نمونه گیری در دسترس از میان دانشجویان کارشناسی ارشد دختر دانشگاه تبریز انتخاب شد. جهت اندازه گیری مولفه رفتار های بهداشتی از مقیاس رفتارهای بهداشتی پلانگ، مولفه احساس انسجام پرسشنامه احساس انسجام آنتونووسکی، مولفه خودکارآمدی کلی از پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران و مولفه خوش بینی بدبینی مقیاس خوش بینی و بدبینی توسط چانگ و همکاران استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون همزمان تحلیل گردید. نتایج تحقیق نشان داد رابطه احساس انسجام با رفتارهای بهداشتی مثبت و معنی دار است (01/0P<). متغیرهای مدیریت پذیری و معناداری احساس انسجام پیش بینی کننده های خوبی برای رفتارهای بهداشتی بودند. رابطه بدبینی با رفتارهای بهداشتی مثبت، ولی از نظر آماری غیرمعنی دار است. خوش بینی با رفتارهای بهداشتی، رابطه منفی و غیرمعنی دار دارد. نتایج پژوهش، حاکی از آن است که احساس انسجام، خودکارآمدی کلی، خوش بینی بدبینی می تواند رفتارهای بهداشتی را پیش بینی کند فراهم آورد.
بررسی اثر بخشی آموزش امید بر سبک های اسنادی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش تعیین اثر بخشی آموزش امید مبتنی بر نظریه اسنایدر بر سبک ها ی اسنادی دانشجویان بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود که با نمونه گیری تصادفی 24 نفر در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند و به منظور اندازه گیری سبک های اسناد از پرسشنامه سبک اسنادی (ASQ) استفاده شد. داده های بدست آمده با آزمون تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شد، نتایج نشان داد که برنامه آموزشی امید باعث افزایش سبک اسنادی مثبت (درونی– پایدار– کلی) در موقعیت های مثبت و کاهش سبک اسنادی منفی (بیرونی– ناپایدار– اختصاصی) در موقعیت های منفی شده است، پس آموزش امید می تواند بر سبک های اسنادی موثر باشد، با توجه به استفاده از این روش آموزشی به منظور تغییر سبک های اسنادی منفی به سبک های اسنادی مثبت پیشنهاد می گردد.
بررسی و مقایسه رابطه بین ابعادکمال گرایی و حمایت اجتماعی با فرسودگی تحصیلی در دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه ابعاد کمال گرایی و حمایت اجتماعی در دانشجویان با فرسودگی تحصیلی در سال 89 انجام شد. تحقیق حاضر از نوع تحقیقات کاربردی و روش اجرای آن زمینه ای بود. از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از بین 8 دانشکده دانشگاه علامه طباطبایی سه دانشکده انتخاب و تعداد 300 نفر دانشجو (دختر- پسر) از این سه دانشکده به طور تصادفی انتخاب شدند و در نهایت 162 نفر به عنوان نمونه نهایی انتخاب شدند. آزمودنی ها سه پرسشنامه ابعاد کمال گرایی، حمایت اجتماعی و فرسودگی تحصیلی برسو را تکمیل کردند. داده ها با روش آماریt مستقل در نرم افزار اس پی اس اس نسخه ی 21 تحلیل شدند. نتایج این پژوهش نشان داد که حمایت اجتماعی و کمال گرایی بهنجار در دانشجویان با فرسودگی تحصیلی پایین بیشتر از دانشجویان با فرسودگی تحصیلی بالا است. دانشجویان به علت الزامات سیستم آموزشی، مشکلات مالی و نامشخص بودن آینده در معرض فرسودگی تحصیلی قرار دارند و نیازمند حمایت دولت و خانواده و اصلاح باورهای ناکارآمد خود هستند
اثربخشی آموزش امید درمانی بر کاهش میزان افسردگی در زنان دارای همسر معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی آموزش امید درمانی بر کاهش میزان افسردگی در زنان دارای همسر معتاد انجام شده است. مطالعه حاضر از نوع مطالعات تجربی با طرح گمارش تصادفی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل می باشد. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه زنان دارای همسر معتاد شیراز که همسر آنها به یکی از مراکز ترک اعتیاد مراجعه کرده است، می باشد که از بین آنها با روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه افسردگی بک (1978) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آماره های توصیفی، تحلیل کوواریانس و آزمون t همبسته استفاده شد. تحلیل کوواریانس نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین نمرات افسردگی گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون وجود دارد. همچنین نتایج آزمون t نشان داد که بین نمرات پیش آزمون و پیگیری در گروه آزمایش تفاوت معناداری وجود دارد. به طور کلی نتایج حاکی از آن است که آموزش امید درمانی در کاهش میزان افسردگی در زنان دارای همسر معتاد مؤثر است و این نتایج پایدار می باشد.
ارائه الگوی روانشناختی شکوفایی انسان بر اساس نظریه زمینه ای: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین عوامل تشکیل دهنده و اثرگذار بر شکوفایی انسان در قالب یک الگوی پارادایمی بود. به منظور نیل به این هدف، با توجه به ویژگی های خاص سازه شکوفایی، رویکرد پژوهش کیفی و روش نظریه زمینه ای به کار گرفته شد. شرکت کنندگان در پژوهش 36 نفر از روانشناسان متخصص در مباحثِ مرتبط با شکوفایی انسان بودند که با استفاده از پرسشنامه نیمه ساختاریافته مورد مصاحبه قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل اطلاعات بر اساس سه روش کدگذاری مورد استفاده در نظریه زمینه ای شامل کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام شد. یافته های تحقیق نشان داد که سازه شکوفایی از سه مؤلفه اساسی پیشرفت/دستآورد، مشارکت اجتماعی و احساس رضایت/شادکامی تشکیل می شود. عوامل اثرگذار بر شکوفایی نیز شامل غایت نگری، انگیزه شکوفایی، شرایط اجتماعی- محیطی- فرهنگی، هیجان مثبت، روابط مثبت، ویژگی های شخصیتی (تجربه پذیری، مسئولیت پذیری) و شایستگی ها می باشد. برخی از این عوامل به عنوان متغیرهای علّی و برخی در نقش متغیرهای زمینه ای یا واسطه ای ظاهر می شوند. در صورت ترکیب و تعامل مناسب این عوامل شکوفایی انسان قابل تحقق خواهد بود. نتایج این پژوهش می تواند در تدوین برنامه های مداخله ای به منظور تسهیل و تسریع شکوفایی افراد مورد توجه قرار گیرد.
نقش تعدیل کننده ی جنس در مقایسه ی شادکامی و رضایت از زندگی (بهزیستی ذهنی) متاهلین دارای/ بدون رضایت زناشویی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسهی شادکامی و رضایت از زندگی بر حسب جنس و رضایت زناشویی در گروهی از متاهلین شهر تهران انجام شد. بدین منظور 411 نفر متاهل) 58 زن و 85 مرد( ساکن شهر تهران با استفاده از روش نمونهگیری داوطلبانه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس رضایت از زندگی، پرسشنامه شادکامی آکسفورد و رضایت زناشویی کانزاس بود. نتایج نشان داد که اثر متغییر وضعیت رضایت زناشویی و جنس بر ترکیب خطی متغییرهای شادکامی و رضایت از زندگی معنی دار است، به این معنا که میانگین شادکامی و رضایت از زندگی افراد دارای رضایت زناشویی بطور معنی داری بیشتر از افراد دارای نارضایتی زناشویی است. نتایج همچنین نشان داد که زنان بطور معنی داری رضایت از زندگی و شادکامی بیشتری نسبت به مردان دارا هستند. ایجاد زمینهای برای انتخاب درست شریک زندگی در جوانان و غنیسازی کیفیت زناشویی همسران میتواند زمینه ساز رضایت زناشویی و به تبع، رضایت از زندگی و احساس خوشبختی درآنها شود.
تاثیر آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل بر شادکامی مردان متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره و فرهنگسراها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی تحلیل رفتار متقابل بر شادکامی مردان متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره و فرهنگسراهای شهر اصفهان انجام شد. طرح پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی به صورت طرح پیش آزمون پس آزمون با دو گروه آزمایش و گروه کنترل بود. نمونه پژوهش از بین 114 متقاضی شرکت در آموزش گروهی به صورت تصادفی انتخاب و در سه گروه گمارده شدند: دو گروه آزمایشی شامل: گروه اول 15 نفر از مردان که به همراه همسر خود در آموزش گروهی شرکت کرده بودند و گروه دوم 15 نفر از مردان که بدون حضور همسر خود در آموزش گروهی شرکت کرده بودند و گروه کنترل شامل گروه مردانی که در فهرست انتظار قرار گرفتند. از همه افراد سیاهه شادکامی آکسفورد (آرجیل، مارتین و کروسلند، 1989) گرفته شد. گروه های آزمایشی تحت 10 جلسه آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل قرار گرفتند. نتایج با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری و آزمون بونفرونی تجزیه و تحلیل شد و نشان داد که آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل در افزایش شادکامی کلی گروه های آزمایش نسبت به گروه کنترل مؤثر بود (01/0P <)، و بین گروه آزمایش 1 و گروه آزمایش 2 در میزان شادکامی تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0P >). نتیجه گیری: آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل بخوبی موجب افزایش رضایت از زندگی، لذت، عزت نفس، آرامش، کنترل و کارآمدی مردان متأهل شرکت کننده در گروه های آزمایشی نسبت به گروه کنترل شد و افزایش شادکامی آن ها را دربرداشت.
اثر بخشی آموزش مثبت نگری بر افزایش شادکامی و سخت رویی مادران دارای فرزند نابینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی برنامه گروهی آموزش مثبت نگری بر افزایش شادکامی و سخت رویی مادران دارای فرزند نابینا بود. روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون –پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل همه مادران دارای فرزند نابینا شهر تهران بود که فرزندان شان در مدارس نابینایان مشغول به تحصیل بودند. نمونه شامل 30 نفر از مادران یادشده بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر درگروه کنترل) قرار گرفتند. گروه آزمایش در 10 جلسه تحت آموزش گروهی مثبت نگری قرارگرفتند. آزمودنی های گروه آزمایش و کنترل در 2 مرحله، پیش آزمون و پس آزمون از طریق پرسشنامه شادکامی و سخت رویی مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده هایگردآوری شده با روش آماری تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش گروهی مثبت نگری بر افزایش شادکامی و سخت رویی مادران دارای فرزند نابینارا افزایش (P≤0/05) داده است.نتایج نشان داد بین مثبت نگری با سخت رویی و شادکامی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و افراد سخت رو از میزان شادکامی بالاتری برخوردارند.
رابطه بین ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده و تاب آوری در دانش آموزان: نقش میانجی گری هوش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی گری هوش هیجانی در رابطه بین ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده و تاب آوری در دانش آموزان دبیرستانی بود. بدین منظور تعداد 222 دانش آموز دختر و پسرمقطع متوسطه با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند.جهت تحلیل داده ها از رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر استفاده شد. براساس ماتریس همبستگی، بین ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده، هوش هیجانی و تاب آوری رابطه معناداری وجود دارد، بدین معنی که بین جهت گیری گفت و شنود و هوش هیجانی و تاب آوری رابطه مثبت و بین جهت گیری همنوایی و هوش هیجانی و تاب آوری رابطه منفی وجود دارد. همبستگی بین هوش هیجانی و تاب آوری نیز مثبت و معنادار است. تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان نیز نشان داد که از بین ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده، جهت گیری گفت و شنود پیش بینی کننده مثبت و معنادار هوش هیجانی و تاب آوری است. همچنین، هوش هیجانی پیش بینی کننده مثبت و معنادار تاب آوری است. در نهایت، تحلیل مسیر نقش واسطه ای هوش هیجانی در رابطه بین جهت گیری گفت و شنود و تاب آوری دانش آموزان را تایید نمود.
مقایسه عزت نفس و شادکامی در دانش آموزان ناشنوای مدارس تلفیقی و استثنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کودکان ناشنوا مشکلات سازگاری زیادی در مقایسه با سایر کودکان استثنایی دارند، با توجه به این موضوع هدف این پژوهش، مقایسه عزت نفس و شادکامی در دانش آموزان ناشنوای مدارس تلفیقی و ویژه ب ود. روش این پژوهش علّی- مقایسه ای است. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانش آموزان ناشنوای مقطع راهنمایی مدارس تلفیقی و ویژه (استثنایی) شهر تبریز در سال 92-91 تشکیل دادند. تعداد 25 دانش آموز ناشنوای مدارس تلفیقی و 25 دانش آم وز ناشنوای مدارس ویژه که به روش نمون ه گیری تص ادفی ساده انتخاب شده بودند، در محل تحصیل و به صورت انفرادی به پرسش نامه های عزت نفس کوپر اسمیت و ش ادکامی آکسفورد پاسخ دادند، برای تحلیل داده ها نیز از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که در متغیر عزت نفس، بین دانش آموزان ناشنوای مدارس تلفیقی و ویژه تفاوت معناداری وجود ندارد. اما در متغیر شادکامی بین دانش آموزان ناشنوای مدارس تلفیقی و ویژه تف اوت معناداری مشاهده شد، به این صورت که میانگین نمرات شادکامی دانش آموزان ویژه (استثنایی) بیشتر از دانش آموزان تلفیقی بود. این نتایج اثر پذیری شادکامی دانش آموزان ناشنوا از وضعیت و حالت مدارس را آشکار کرده و می تواند تلویحاتی برای برنامه ریزی های مناسب برای آموزش و پرورش استثنایی داشته باشد.