فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۵۲۷ مورد.
اثربخشی مدیریت شناختی رفتاری استرس بر بهزیستی ذهنی زنان نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ناباروری یک رویداد منفی بسیار مهم زندگی است که تاثیرات مخربی روی بهزیستی ذهنی زنان و مردان نابارور می گذارد. هدف این پژوهش بررسی تاثیر مدیریت استرس به شیوه ی شناختی رفتاری بر میزان بهزیستی ذهنی زنان نابارور مراجعه کننده به کلینیک های زنان و نازایی شهر یزد بود.
روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی با پیش آزمون و پس آزمون در دو گروه کنترل و پیگیری است. جامعه آماری آن زنان ناباروری بودند که در تابستان 1388به کلینیک های زنان و نازایی شهر یزد مراجعه کرده بودند. 24 زن نابارور با بهره گیری از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (12 نفر) و گروه کنترل (12 نفر) قرار گرفتند. گروه درمان به مدت 10 جلسه ی هفتگی تحت مداخله ی مدیریت استرس به شیوه ی شناختی رفتاری قرار گرفتند. گرد آوری داده ها به کمک پرسشنامه سلامت ذهن و پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی انجام شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که میانگین نمرات بهزیستی ذهنی در گروه آزمایش افزایش معنی داری هم در مرحله پس آزمون و هم در مرحله پیگیری داشته است.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از اثربخشی درمان مدیریت استرس به شیوه ی شناختی رفتاری در بهبود بهزیستی ذهنی زنان نابارور می باشد. با توجه به کاهش بهزیستی ذهنی در زنان نابارور و مؤثر بودن مداخله روانی باید توجه جدی به درمان های روان شناختی در این گروه بیماران شود.
الگویابی زیستی روانی معنوی در افراد وابسته به مواد و تدوین برنامه مداخله برای ارتقای تاب آوری مبتنی بر روایت شناسی شناختی و روان شناسی مثبت نگر
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در طول چند دهه گذشته، پژوهش ها در خصوص سوء مصرف و وابستگی به مواد، از نگاه صِرف به عوامل خطرآفرین به سوی عوامل حفاظتی تغییر جهت داده است. از سوی دیگر، در طول دو دهه گذشته مفهوم تاب آوری در حوزه روان شناسی تحولی توجه ای روزافزون کسب کرده است. چرخش تمرکز از خطر به تاب آوری به واسطه ناکامیِ تاکید بر شناسایی عوامل خطرآفرین ناشی می شود.
روش: جامعه پژوهش شامل، کلیه معتادین مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر تهران بود که از بین آنها نمونه ای با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شد. نمونه در مجموع 319 نفر (مذکر)، شامل دو گروه افراد وابسته به مواد (150 نفر) و غیر وابسته به مواد (169 نفر) بود که از این تعداد پرسشنامه های ناقص حذف و در نهایت 126پرسشنامه از معتادان و 108پرسشنامه از افراد سالم مورد تحلیل قرار گرفت. جهت تعیین برازش مدل بر اساس متغیرهای فرض شده در پژوهش، با استفاده از نرم افزار LISREL ابتدا، رابطه متغیرهای بنیادین اولیه با متغیرهای درون زاد نهایی بررسی شد. در ادامه، رابطه متغیرهای پایه با متغیرهای واسطه ای بررسی شد و در نهایت، رابطه متغیر واسطه ای با متغیر درون زاد با کنترل متغیر برون زاد تعیین شد.
یافته ها: نتایج نشان داد مدل پیش بینی شده برای تاب آوری در برابر مواد برازش لازم را داشت.
نتیجه گیری: در این تحقیق برنامه ای مبتنی بر مدل زیستی روانی معنوی جهت مداخلات آموزشی برای افزایش تاب آوری افراد معتاد، تدوین شد.
مدیریت تغییر
کمال گرایی و سلامت روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش رابطه کمال گرایی با سلامت روانی در یک نمونه دانشجویی مورد بررسی قرار گرفت. هدف اصلی پژوهش حاضر، تبیین شاخص های سلامت روانی شامل بهزیستی روانشناختی و درماندگی روانشناختی برحسب کمال گرایی مثبت و منفی بود. یکصد و هشتاد و پنج دانشجو 92) دختر، 85 پسر، 8 نامعلوم) به صورت داوطلب در دسترس در این پژوهش شرکت کردند. از آزمودنی ها خواسته شد مقیاس کمال گرایی مثبت و منفی (FPANPS) و مقیاس سلامت روانی (MHI- 28) را تکمیل کنند. برای تحلیل داده های پژوهش از شاخص ها و روش های آماری شامل فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، آزمون تحلیل واریانس چند متغیره، ضرایب همبستگی و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج پژوهشی نشان داد که کمال گرایی مثبت با بهزیستی روانشناختی رابطه مثبت و با درماندگی روانشناختی رابطه منفی دارد. نتایج همچنین نشان داد که کمال گرایی منفی با بهزیستی روانشناختی رابطه منفی و با درماندگی روانشناختی مثبت دارد. کمال گرایی مثبت از طریق تقویت زمینه های درون روانی مثبت مانند حرمت خود و اعتماد به خود، و ویژگی هایی چون واقع بینی، پذیرش محدودیت های شخصی، انعطاف پذیری و احساس رضایت و خرسندی از عملکرد شخصی، سلامت روانی را به صورت مثبت تحت تاثیر قرار می دهد. کمال گرایی منفی، بعکس از طریق تضعیف حرمت خود و اعتماد به خود، و ویژگی هایی مانند انتظارات غیر واقع بینانه، عدم پذیرش محدودیت های شخصی و انعطاف ناپذیری و ناخرسندی از عملکرد شخصی، سلامت روانی را به صورت منفی تحت تاثیر قرار می دهد. نتایج و پیامدهای پژوهش در این مقاله تشریح و تبیین خواهند شد.