فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۸۱ تا ۱٬۱۰۰ مورد از کل ۶٬۳۳۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
شناسایی روان درمانی های متمایز، ازجمله کارهای محققان بوده است و همواره این سؤال مطرح بوده که کدام درمان یا نظریه مؤثرتر است. در این راستا، این سؤال که تغییر بالینی چگونه رخ می دهد پژوهش های بسیاری را به سوی کشف فرآیندهای اساسی تغییر و مراحل آن هدایت کرده است. با توجه به این که ادبیات متون اسلامی شامل گزاره هایی درباره تغییر روان شناختی است، پژوهش حاضر با هدف تدوین مدلی مفهومی برای فرآیندهای تغییر مثبت و مراحل آن بر اساس متون اسلامی انجام شده است. بدین منظور، مراحل و فرآیندهای تغییر مثبت از گزاره های توصیفی و تبیینی موجود در متون اسلامی (قرآن و حدیث) با روش تحلیل محتوا کیفی استخراج شد. روایی محتوای استخراج شده درباره فرآیندها و مراحل تغییر مثبت، با استفاده ازنظر کارشناسان خبره به شیوه زمینه یابی جمع آوری و تحلیل شد. نتایج نشان داد فرآیندهای تغییر مثبت شامل فعالیت های آشکار و پنهانی که افراد برای تغییر شناخت، عواطف و رفتار خود انجام می دهند در فرآیندهای 1) انگیزه سازی؛ 2) توانمندسازی عقلانی؛ 3) توفیق خواهی معنوی و ۴) اقدام، عمل صحیح فرد را به سعادت و شادکامی رهنمون می شود.
اثربخشی «قصه های قرآنی» بر «ذهنیت فلسفی» و «گرایش به تفکر انتقادی» دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر اثربخشی «قصه های قرآنی» بر «ذهنیت فلسفی» و «گرایش به تفکر انتقادی» دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی بود. روش پژوهش شبه آزمایشی بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تعداد افراد نمونه از بین همه دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی شهر قاین انتخاب شدند؛ به این صورت که از بین دانش آموزان یادشده، دو کلاس انتخاب شدند که 20 نفر در گروه آزمایش و 20 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. از دو پرسشنامه ذهنیت فلسفی و گرایش به تفکر انتقادی برای جمع آوری داده ها استفاده شد. تحلیل داده ها با به کار بردن نرم افزار spss و آزمون کوواریانس انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که استفاده از قصه های قرآنی بر افزایش ذهنیت فلسفی و گرایش به تفکر انتقادی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی تأثیر مثبت دارد؛ بنابراین به دست اندرکاران نظام آموزش و پرورش ابتدایی سفارش می شود که از قصه های قرآنی در مدارس ابتدایی استفاده شود.
نقش علایم روان شناختی، سبک های دلبستگی و تنظیم هیجان شناختی مادران در پیشبینی شاخص های تن سنجی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سؤتغذیه در کودکان از مهم ترین عوامل تاثیرگذار بر رشد و تحول جسمی و ذهنی آنان است. هدف از پژوهش حاضر بررسی علایم روان شناختی، سبک های دلبستگی و تنظیم شناختی هیجان مادران به عنوان پیش بین های مرتبط با شاخص های تن سنجی کودکان 2-7 ساله ی شهر اصفهان بود. روش: جامعه این پژوهش شامل کلیه کودکان 2-7 ساله شهر اصفهان و مادران آنها بود که تعداد 130 نفر از آنها با شیوه نمونه گیری در دسترس، انتخاب شدند و به ابزارهای پژوهش پاسخ دادند. ابزار های استفاده شده عبارت بودند از پرسشنامه سبک های دلبستگی بزرگسال، فرم کوتاه SCL-90، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان . داده های جمع آوری شده با استفاده از روشهای آمار توصیفی و تحلیل تشخیص (تمایز) مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد علایم روان شناختی، سبک های دلبستگی و تنظیم شناختی هیجان مادران توان پیش بینی مشکلات تغذیه ای کودکان را دارد. نتیجه گیری: این نتایج بیانگر اهمیت وضعیت روانی، توانایی تنظیم بهینه هیجانات و سبکهای دلبستگی مادران در سلامت جسمانی کودکان 2-7 ساله بود.
کارآمدی درمان گروهی معنوی مذهبی، بر کاهش استرس مادران دارای کودک کم توان ذهنی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین کارآمدی درمان گروهی معنوی مذهبی، بر کاهش استرس مادران کودکان کم توان ذهنی بود. جامعه آماری پژوهش، مادران کودکان کم توان ذهنی مدارس پسرانه آموزش و پرورش استثنایی شهر تهران بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای، 2 مدرسه گزینش شد. پس از تکمیل پرسش نامه پاسخ به استرس کوه و همکاران توسط مادران، 24 نفر که نمره بالاتر از نقطه برش را کسب کردند، به عنوان نمونه انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. برای گروه آزمایش، 8 جلسه120 دقیقه ای روان درمانی معنوی مذهبی اجرا شد، اما گروه کنترل، مداخله ای را دریافت نکرد. نتایج تحلیل داده ها، در پس آزمون و نیز در آزمون پیگیری دو ماه پس از اجرای پس آزمون نشان داد که درمان معنوی مذهبی گروهی، بر کاهش استرس تنش، پرخاشگری و افسردگی مادران کودکان کم توان ذهنی گروه آزمایش مؤثر بوده است.
مطالعه ی کیفی تعریف توانمندی های منشی نوجوانان در جامعه ی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه ی کیفی حاضر، بررسی تعریف توانمندی های منشی از نظر متخصصان و نوجوانان ایرانی بود. بدین منظور با روش نمونه گیری هدفمند، با ده نفر از متخصصان (شامل روان شناسان، مشاوران و معلمان) در رابطه با تعریف 24 توانمندی منشی، مصاحبه ی نیمه ساختاریافته انجام شد. علاوه بر این، نظرات دو گروهِ مجزا از نوجوانانِ کلاس نهم، در رابطه با تعاریف توانمندی ها، به روش بحث در گروه های متمرکز، گروه دختران (7 نفر) و پسران 6 (نفر) بررسی شدند. دانش آموزان بر اساس در درسترس بودن در زمان انجام مطالعه و تمایل شان به شرکت در بحث ها انتخاب شدند. داده ها با روش تحلیل محتوا و رویکرد مستقیم، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان دادند که بین تعاریف پیترسون و سلیگمن (2004) و تعاریف متخصصان و نوجوانان ایرانی در رابطه با دوازده توانمندی، مطابقت وجود داشت اما در رابطه با سایر توانمندی ها (از جمله توانمندی شجاعت، شور و شوق، صداقت) تفاوت هایی دیده شد. وجوه اشتراک و تمایز میان تعاریف، بحث شدند. با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت بین تعاریف توانمندی های منشی در جامعه ی ایرانی و نظام طبقه بندی تقریباً مطابقت وجود دارد و این طبقه بندی می تواند در جامعه ی ایرانی و در سایر پژوهش های مرتبط با این حوزه به کار گرفته شود.
اثربخشی آموزش مبتنی بر پذیرش، تعهد و شفقت بر فاجعه پنداری درد، تحمل پریشانی و رشد پس از سانحه بیماران مبتلا به سندرم فیبرومیالژیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۳۲)
127 - 142
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر پذیرش، تعهد و شفقت بر فاجعه پنداری درد، تحمل پریشانی و رشد پس از سانحه بیماران مبتلا به سندرم فیبرومیالژیا انجام شد. روش: این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی دوگروهی سه مرحله ای (پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری) بود. 30 نفر از بیماران مبتلا به سندرم فیبرومیالژیا به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل جایگزین شدند. مداخله برای بیماران گروه آزمایش تحت 10 جلسه اجرا شد. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس فاجعه پنداری درد سالیوان و همکاران (1995)، پرسش نامه تحمل پریشانیسیمونز و گاهر (2005) و پرسش نامه ی رشد پس از سانحه تدسچی و کالهون (1996) بود . یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش مبتنی بر پذیرش، تعهد و شفقت بر فاجعه پنداری درد، تحمل پریشانی و رشد پس از سانحه بیماران مبتلا به سندرم فیبرومیالژیا اثر دارد (001/0>p). این اثرات در دوره پیگیری 45 روزه همچنان باقی مانده است . نتیجه گیری: بر اساس نتایج آموزش مبتنی بر پذیرش، تعهد و شفقت دارای تلویحاتی به منظور بهبود وضعیت روان شناختی بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا است که از آن می توان در راستای بهبود کیفیت زندگی این بیماران بهره برد.
نقش واسطه یی تحمل پریشانی در رابطه ی بلوغ عاطفی و هوش معنوی با سازگاری با دانشگاه در دانشجویان پسر دانشگاه شهید چمران اهواز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
87-100
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: سازگاری با دانشگاه از عوامل مهم در ابعاد مختلف زندگی دانشجویان مانند بهداشت جسمی-روانی و سازگاری اجتماعی در حوزه های خارج از دانشگاه است. هدف این پژوهش بررسی نقش واسطه یی تحمل پریشانی در رابطه ی بلوغ عاطفی و هوش معنوی با سازگاری با دانشگاه است. روش کار: در یک طرح همبستگی و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه یی از بین دانشجویان پسر مجتمع خوابگاهی وابسته به دانشگاه شهید چمران اهواز، با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، تعداد 273 دانشجوی پسر در سال تحصیلی 95-96 انتخاب شدند. در پژوهش حاضر از پرسش نامه های بلوغ عاطفی، هوش معنوی، تحمل پریشانی و سازگاری با دانشگاه برای جمع آوری داده ها استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از ضریب همبستگی پیرسون و الگویابی معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس یافته های به دست آمده، بلوغ عاطفی و هوش معنوی با سازگاری با دانشگاه ارتباط مثبت معنادار داشت. همچنین بین تحمل پریشانی و سازگاری با دانشگاه؛ و بین بلوغ عاطفی و هوش معنوی با تحمل پریشانی نیز ارتباط مثبت معنادار وجود داشت. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی با یک اصلاح و حذف مسیر مستقیم هوش معنوی به سازگاری با دانشگاه دارای برازش پذیرفتنی بود. علاوه براین، مسیر مستقیم بلوغ عاطفی به سازگاری با دانشگاه نیز معنی دار بود. همچنین، نتایج ضرایب غیرمستقیم با استفاده از بوت استراپ نشان داد که همه ی مسیرهای غیرمستقیم نیز معنی دار بود. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که هوش معنوی و بلوغ عاطفی از طریق تحمل پریشانی موجب افزایش سازگاری با دانشگاه می شود. بنابراین، پیشنهاد می شود به منظور افزایش سازگاری با دانشگاه در دانشجویان، برنامه های آموزشی هوش معنوی و بلوغ عاطفی با تأکید بر افزایش تحمل پریشانی آنان تدوین شود.
بررسی علمی دیدگاه قرآن درباره ی نقش سلامتی بخش آب در زندگی بشر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
139-156
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: آب مایعی مغذی و حیات بخش و ثروت طبیعی بی نظیری است. خداوند در قرآن صاحبان خرد را به تفکر در آیات خود دعوت می فرماید که آب یکی از این آیات است. هدف از این مطالعه شناخت اهمیت آفرینش آب از منظر قرآن کریم و شناخت خواص و ویژگی های بیولوژیکی و درمانی آب های طبیعی است. روش کار: این مقاله مطالعه یی مروری است که در دو مرحله انجام شده است. در مرحله ی اول از نرم افزار ویژه ی قرآن استفاده شد و آیاتی بر اساس کلیدواژه های کلی ماء و شراب انتخاب شد. سپس از آیات منتخب، آیاتی بر اساس کلیدواژه های طهور، حی، رزق، فرات، ملح أُجاجٌ، الفُلک، غسل و لحم انتخاب شد و اهمیت آفرینش آب از منظر قرآن بررسی شد. در مرحله ی دوم از متون علمی استفاده شد و خواص بیولوژیکی و درمانی آب های طبیعی بررسی شد. مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی درباره ی این پژوهش گزارش نکرده اند. یافته ها: این مطالعه نشان داد که خداوند در قرآن بیش از 65 بار لفظ آب را بیان کرده و در هر بار اوصاف حکمت آمیزی برای آن برمی شمارد. قرآن مجید آب را در هشت زمینه ی مختلف شامل حیات بخش بودن، طاهر بودن، شفابخش بودن، پیونددهنده ی انسان ها، تغذیه، دلپذیر (گوارا) بودن، تجارت و نقش اداره کنندگی چرخه های زیست محیطی زمین توصیف می کند؛ و آن را به سه دسته ی آب طهور، آب دلپذیر (گوارا) و آب شور تقسیم می کند. بر اساس منابع علمی آب های طبیعی ویژگی های فیزیکی، شیمیایی، بیولوژیکی و درمانی مختلفی دارند. این ویژگی ها مرهون پیوندهای هیدروژنی و ساختار مولکولی آب و نوع و مقدار ترکیبات معدنی آن است. ازاین رو، این عوامل کارکردهای متفاوتی برای انواع آب های طبیعی فراهم می نماید. نتیجه گیری: وجود آب در جهان هستی ضروری است و زندگی بدون آن تصورشدنی نیست. اهمیت آب مرهون ساختار مولکولی و پیوندهای هیدروژنی و ترکیبات معدنی آن است تا برای آن نقش و مأموریت بسیار مهمی در عالم هستی به وجود آورد و این گونه فعالیت های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و زیست محیطی جهان را تحت تأثیر خود قرار می دهد و آن را در ردیف یکی از آیات بزرگ آفرینش قرار می دهد.
شاخص های سنجش شادکامی: بررسی تطبیقی مدل شادکامی آکسفورد و مدل شادکامی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
موضوع شادکامی در سال های اخیر توجه بسیار زیادی را به خود جلب کرده و بسیاری از پیمایش های جهانی به این موضوع اختصاص یافته است و کشورها بر اساس میزان شادکامی مردمانشان سنجیده و رتبه بندی می شوند. درباره نحوه سنجش شادکامی جوامع، دو دیدگاه وجود دارد: برخی از محققان از امکان طراحی سنجه هایی عام برای سنجش شادکامی در همه جوامع و فرهنگ های مختلف سخن می گویند. در برابر، برخی بر ضرورت طراحی شاخص های سنجش شادکامی متناسب با فرهنگ های مختلف تأکید دارند. پژوهش حاضر با طراحی پرسشنامه شادکامی اسلامی با محوریت «الگوی اسلامی شادکامی» (پسندیده، 1397) به مقایسه دو مدل شادکامی اسلامی و مدل شادکامی آکسفورد پرداخته است. نتایج مقایسه این دو مدل نشان می دهد هرچند شباهت هایی میان این دو مدل ازجمله توجه به معناداری زندگی، رضایت از زندگی، اهمیت روابط اجتماعی در شادکامی و لذت جسمانی وجود دارد اما تفاوت هایی بنیادین در مبانی خداشناسی، انسان شناسی، جهان شناسی و دین شناسی دارند.
تأثیر آموزش مهارت های زندگی (حل مسئله، تصمیم گیری، تفکر خلاق) بر شادکامی فرزندان شاهد و ایثارگر شهر تهران
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۰ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۹
43 - 49
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در سال های اخیر مهارت های زندگی و آموزش آن توانسته است اهمیت خود را در میان اقشار مختلف پیدا کند. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی بر شادکامی فرزندان شاهد و ایثارگر شهر تهران بوده است. روش: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات نیمه آزمایشی بوده است. جامعه آماری در این پژوهش شامل 15 نفر بعنوان گروه کنترل و 15 نفر بعنوان گروه آزمایش از فرزندان دختر شاهد و ایثارگر شهر تهران بوده است که به صورت داوطلبانه انتخاب و در جلسات آموزش مهارت های زندگی شرکت داشته اند. مداخلات به شکل 8 جلسه آموزش گروهی، هر جلسه به مدت 90 دقیقه اجرا شد. ابزار اندازه گیری پژوهش پرسشنامه شادکامی آکسفورد بود. نتایج: یافته های تحقیق نشان داد که آموزش مهارت های زندگی بر شادکامی تأثیر مثبت داشته و به طورمعناداری میزان شادکامی گروه آزمایش بیشتر از گروه کنترل گردید. بحث: به نظر میرسد آموزش مهارت های حل مسئله، تصمیم گیری و تفکرخلاق تأثیر به سزایی در شادکامی افراد دارد و افراد را در ارتباط با حل مشکلات احتمالی که در زندگی پیش رو دارند یاری می رساند
اثربخشی معنادرمانی توأم با تلاوت قرآن و دعا بر شدت علائم افسردگی زنان مبتلا به اختلال افسردگی اساسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
88-98
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: افسردگی اساسی از شایع ترین و مزمن ترین اختلالاتی است که به درمان نیاز دارد. هدف پژوهش حاضر اثربخشی معنادرمانی توأم با تلاوت قرآن و دعا بر شدت علائم افسردگی زنان مبتلا به اختلال افسردگی اساسی بود. روش کار: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه است. جامعه ی آماری شامل کلیه ی زنان مبتلا به اختلال افسردگی اساسی شهر قم در سال 1396 بود که از بین آنان نمونه یی به حجم 30 بیمار (هر گروه 15 نفر) با توجه به معیارهای شمول به صورت داوطلبانه انتخاب شد. اعضای نمونه به صورت جایگزینی تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات مقیاس افسردگی بک بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: میانگین گروه آزمایش در مرحله ی پیش آزمون در مؤلفه ی شدت علائم افسردگی 80/35 و گروه گواه 60/33؛ و در مرحله ی پس آزمون برای گروه آزمایش 86/19 و برای گروه گواه 46/32 بود. پس از اعمال مداخله ی میزان افسردگی در گروه گواه تغییری ایجاد نشد ولی نمرات افسردگی گروه آزمایش کاهش یافت که از نظر آماری معنادار بود (01/0 > p). نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد معنادرمانی توأم با تلاوت قرآن و دعا در کاهش شدت علائم افسردگی زنان مبتلا به افسردگی اساسی مؤثر است.
تأثیر آموزش هوش معنوی بر میزان استرس سازمانی دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
محیط دانشگاهی علاوه بر اینکه محیطی آموزشی است، یک محیط اجتماعی نیز می باشد. دانشجویان به عنوان متخصصان آینده و ایفاگر نقش های اساسی در شبکه ارتباطات اجتماعی و پیشرفت و ترقی کشور، با گستره وسیعی از مشکلات روانی از جمله استرس سازمانی مواجهه هستند. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر آموزش هوش معنوی بر میزان استرس سازمانی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان زنجان بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه فرهنگیان زنجان تشکیل می دادند که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و با روش تصادفی ساده در یک گروه آزمایش (30 نفر) و یک گروه کنترل (30 نفر) جایگزین شدند. دانشجویان قبل و پس از آموزش، به استرس سازمانی محقق ساخته پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس یک راهه و واریانس چندمتغیره تحلیل شد. یافته ها نشان داد که آموزش هوش معنوی گروهی، در بهبود و کاهش استرس سازمانی دانشجویان تأثیر معناداری دارد. همچنین در مطالعات پیگیری این نتیجه برقرار ماند.
اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر استرس ادراک شده و پریشانی روان شناختی زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۱)
37 - 52
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رشد روزافزون سرطان پستان در دهه های اخیر، ابعاد روانشناختی زندگی این بیماران را تحت تأثیر قرار داده است. این پژوهش با هدف اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر استرس ادراک شده و پریشانی روان شناختی زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد. روش: روش این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری 45 روزه بود. 26 زن مبتلا به سرطان با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند (هر گروه 13 نفر). سپس گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای، درمان مبتنی بر شفقت را دریافت نمودند. اما گروه کنترل تا پایان مرحله پیگیری هیچ مداخله ای دریافت نکرد. شرکت کنندگان در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به پرسشنامه های استرس ادراک شده (کوهن و همکاران، 2005) و پریشانی روان شناختی (کسلر و همکاران، 2003)، پاسخ دادند. یافته ها: داده های گردآوری شده با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که این درمان بر استرس ادراک شده و پریشانی روان شناختی در زنان مبتلا به سرطان پستان در مراحل پس آزمون و پیگیری تاثیر معنادار دارد (001/0> p ). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان در کنار درمان های پزشکی، از درمان مبتنی بر شفقت به عنوان یک روش کارآمد جهت کاهش استرس ادراک شده و پریشانی روان شناختی در زنان مبتلا به سرطان پستان سود جست.
تاثیر آموزش شادی بر سلامت عمومی و پروتئین واکنش دهنده ی سی در بیماران کرونری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیماری های قلبی مهم ترین عامل مرگ و میر در زمان حال محسوب می شوند. عوامل روان شناختی مثبت مانند شادی با سلامت قلب و عروق مرتبط می باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش شادی بر سلامت عمومی و پروتئین واکنش دهنده ی سی فوق حساس (hs-CRP) در بیماران کرونری بود. طرح پژوهش حاضر از نوع آزمایشی، با انتخاب تصادفی 50 نفر از جامعه ی آماری بیماران کرونری در دو گروه آزمایش و کنترل توجه انجام گرفت. اندازه گیری ها در مرحله ی پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به انجام رسید. ابزارها شامل پرسشنامه ی سلامت عمومی (28 GHQ) و کیت تشخیص کمی hs-CRP بود. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس برای اندازه های مکرر استفاده شد. طبق نتایج سلامت عمومی تفاوت معناداری را در دو گروه آزمایش و کنترل توجه در مراحل اندازه گیری نشان داد ولی hs-CRP تغییرات معنا داری نداشت. مداخله شادی بر سلامت عمومی بیماران قلبی موثر بوده و باعث تغییرات در خرده مقیاس های آنها می شود. با توجه به اهمیت سلامت عمومی و خرده مقیاس های آن، یافته های پژوهش حاضر می تواند نتایج کاربردی برای بیماران قلبی و متخصصان در پی داشته باشد.
ابعاد سلامت و آسیب شناختی فرزندپروری در خانواده های ایرانی: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ابعاد سلامت و آسیب شناختی فرزندپروری در خانواده های ایرانی بود. طرح این پژوهش کیفی و شیوه مورد استفاده در آن، طرح داده بنیاد است. جامعه پژوهش شامل کلیه والدین مسلمان دارای فرزند بالای ده سال ساکن تهران و کرج در مقطع زمانی تابستان 1395 تا تابستان 1396 بود. نمونه مورد بررسی 44 نفر از والدین مسلمان ایرانی بودند که با مصاحبه نیمه ساختار یافته مورد مطالعه قرار گرفتند. داده های حاصل از مصاحبه ها، بر اساس الگوی پارادایمی یا مدل اشتراوس و کوربین از طرح داده بنیاد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در نهایت، حاصل کدگذاری های باز، محوری و گزینشی، 216 کد اولیه، 9 مقوله 3 مضمون بود. در تجزیه و تحلیل محوری کدهای اولیه، 9 مقوله اصلی عبارت بودند از: طرد کردن، محبت/حمایت، مراقبت افراطی، انعطاف ناپذیری، ساختار متعادل، آشفتگی، اجبار، قاطعیت/حمایت از خودمختاری، و اهمال/ انفعال. این مقولات را می توان به لحاظ مفهومی از هم متمایز نمود؛ هر چند وجوه مشترکی نیز با هم دارند. در ادامه تحلیل و در کدگذاری گزینشی، 9 مقوله اصلی، حول 3 مضمون انسجام یافتند که عبارت بودند از: صمیمت (طرد کردن، محبت/حمایت، مراقبت افراطی)، ساختار/قانون (انعطاف ناپذیری، ساختار متعادل، آشفتگی)، خودمختاری/آزادی عمل(اجبار، قاطعیت/حمایت از خودمختاری، اهمال/ انفعال). از مقولاتی که حول هر مضمون سازمان می یابند، مقولات میانی، حالتی متعادل و سالم را ترسیم می کند و دو مقوله اول و آخر نشان دهنده جنبه های آسیب شناختی آن مضمون هستند. نتایج این پژوهش نشان داد که بیشتر والدین مورد مطالعه، از نوعی سبک استبدادی در فرزندپروری (ترکیب مراقبت افراطی، انعطاف ناپذیری و اجبار) استفاده می کنند و فرزندپروری سالم (ترکیب محبت/حمایت، انعطاف پذیری و حمایت از خودمختاری) در رتبه دوم قرار داشت.
اثربخشی آموزش تلفیقی مهرورزی با خودگویی مثبت بر خصومت، تاب آوری و احساس مثبت به همسر در زنان خیانت دیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش تلفیقی مهرورزی با خودگویی مثبت بر تاب آوری، خصومت و احساس مثبت به همسر در زنان خیانت دیده شهر اصفهان بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری یک ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل زنان خیانت دیده شهر اصفهان در سال 1396 بودند که با روش نمونه گیری هدفمند، 30 نفر، انتخاب و با جایگزینی تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار داده شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه احساس خصومت ویلیامز، پرسشنامه تاب آوری کونور و دیویدسون و پرسشنامه احساس مثبت به همسر دانیل الری، فینچام و ترکویتز جمع آوری شدند. گروه آزمایش به مدت 11 جلسه 100 دقیقه ای تحت آموزش تلفیقی مهرورزی و خودگویی مثبت قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس با اندازه گیری مکرر انجام شدند. یافته ها نشان دادند بین گروه آزمایش و کنترل در پیش آزمون و پس آزمون – پیگیری، تفاوت معناداری وجود دارد؛ بنابراین آموزش تلفیقی مهرورزی با خودگویی مثبت می تواند با افزایش سطح تاب آوری، خصومت را کاهش دهد و با فعال سازی سیستم بین فردی صمیمیت، نسبت به همسر احساس مثبت ایجاد کند.
پیش بینی ترس از حرکت بر اساس فاجعه سازی درد و روان رنجورخویی در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۳۲)
25 - 40
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش فاجعه سازی درد و روان رنجورخویی در پیش بینی ترس از حرکت در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید بود . روش: پژوهشحاضرازنوعمطالعات همبستگی بود.از بین بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید باتجربه درد مزمن که به مراکز درمانی شهر گیلان مراجعه کرده بودند، 100 بیمار به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند.ابزارهای به کاررفته در این پژوهش شامل مقیاس ترس از حرکت تمپا (TSK)، مقیاس فاجعه سازی درد (PCS) و پرسشنامه پنج عاملی NEO- فرم کوتاه (NEO - FFI) بود . یافته ها: نتایج نشان داد که فاجعه سازی درد و روان رنجورخویی به طور معناداری ترس از حرکت را پیش بینی می کنند. مقدار ضریب رگرسیونی استانداردشده برای فاجعه سازی درد 433/0 و برای روان رنجورخویی 278/0 بود . نتیجه گیری: روان رنجورخویی و فاجعه سازی درد می توانند با تأثیر بر ترس بیمار از حرکت و اجتناب وی از فعالیت، بر کیفیت زندگی تأثیر گذاشته و مشکلات ناشی از درد مزمن را افزایش دهند. ازاین رو لازم است این عوامل در مدیریت و درمان این بیماران موردتوجه قرار گیرند.
بررسی عملکرد حافظه و هیجان های منفی در بیماران تحت عمل بای پس قلب در دو شرایط با و بدون استفاده از پمپ قلبی ریوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بسیاری از بیماران قلبی عروقی برای برطرف نمودن مشکلات ناشی از این بیماری، جراحی بای پس عروق کرونر ( CABG ) نیاز است . در این نوع جراحی از دو نوع تکنیک استفاده می شود که یکی از آن ها با استفاده از پمپ قلبی ریوی و دیگری بدون استفاده از آن است. طبق مطالعات بیماران بعد از جراحی عوارضی را تجربه می کنند که شامل اضطراب، افسردگی و همچنین کاهش در عملکرد شناختی است. در این پژوهش با روش توصیفی مقایسه ای به بررسی وضعیت بیماران دو گروه قبل و بعد از جراحی و همچنین مقایسه عملکرد حافظه که یکی از مؤلفه های شناختی است، پرداخته شد. تعداد 62 بیمار به روش نمونه گیری در دسترس در این پژوهش همکاری کردند و در ابتدا یک روز قبل و سپس بعد از 2 ماه مورد ارزیابی قرار گرفتند. از پرسشنامه سنجش افسردگی، اضطراب و استرس ( DASS-21 ) و از آزمون حافظه وکسلر ( WMS-R ) برای سنجش عملکرد حافظه آن ها استفاده شد. نتایج نشان دادند که بیماران هر دو گروه در عوامل روان شناختی خود قبل از جراحی تفاوتی نداشتند؛ اما تفاوت در مقایسه قبل و بعد از عمل بود که گروه با استفاده از پمپ قلبی ریوی در عملکرد حافظه خود کاهش معناداری نشان دادند. با توجه به این نتایج به نظر می رسد که ازکارافتادن موقتی قلب و استفاده از دستگاه پمپ قلبی ریوی هنگام جراحی، به افت عملکرد شناختی در بیماران منجر می شود. بدین روی باید مداخلاتی اندیشید تا بتوان به بهبود عملکرد حافظه و وضعیت روان شناختی بیماران قلبی تحت عمل جراحی کمک کرد.
نقش نگرش مذهبی در نگرش به خیانت زناشویی با میانجی گری بهزیستی ذهنی در زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خیانت زناشویی یکی از آسیب هایی است که خانواده ها را در معرض فروپاشی قرار می دهد. هدف این پژوهش بررسی تأثیر نگرش مذهبی بر نگرش به خیانت زناشویی با میانجی گری بهزیستی ذهنی بود لذا. 400 نفر از زنان متأهل شهرستان بجنورد با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های نگرش مذهبی خدایاری فرد، پرسشنامه نگرش به خیانت زناشویی واتلی، و برای سنجش بهزیستی ذهنی، به پرسشنامه رضایت از زندگی داینر و همکاران و مقیاس عاطفه مثبت و منفی (PANAS) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری ﺗﺤﻠﯿﻞ شد. نتایج نشان دادکه تأثیر نگرش مذهبی بر نگرش به خیانت زناشویی منفی معنادار و تأثیر بهزیستی ذهنی بر نگرش به خیانت زناشویی منفی معناداری بود. هم چنین بهزیستی ذهنی میانجی تأثیر نگرش مذهبی بر نگرش به خیانت زناشویی بود، به عبارتی نگرش مذهبی با اثرگذاری بر بهزیستی ذهنی می تواند نگرش به خیانت زناشویی را کاهش دهد.
مدل یابی معادلات ساختاری رابطه علایم اختلال اضطراب اجتماعی با طرح واره های ناسازگار اولیه و تحریف های شناختی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش های بالینی و اپیدمیولوژی نقش فرایندهای شناختی را در شکل گیری و تداوم اختلال اضطراب اجتماعی ثابت کرده اند. هدف پژوهش حاضر پیش بینی اضطراب اجتماعی مبتنی بر طرحواره های ناسازگار اولیه با میانجی گری تحریف های شناختی در میان دانش آموزان متوسطه دوره ی دوم بود.جامعه شامل تمام دانش آموزان متوسطه دوم شهرستان مریوان بودند که از میان آنها 400 نفر(200 نفرپسر،200نفردختر) به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گزینش انتخاب نمونه با مراجعه به مدارس، در بین دانش آموزان مشکوک به اضطراب اجتماعی(با تشخیص مشاور مدرسه و منطبق با علائم ذکر شده در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانپزشکی ویرایش پنجم) پر سشنامه اضطراب اجتماعی کانور توزیع و تکمیل و در صورت تائید تشخیص این اختلال در دانش آموزان، بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده، نمونه گیری انجام شد. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی اضطراب اجتماعی کانور، پرسشنامه طرحوار های ناسازگار اولیه یانگ(فرم کوتاه) و پرسشنامه تحریف های شناختی استفاده شد. داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مدل ساختاری پژوهش برازش دارد. به طور کلی پنج حوزه طرحواره های ناسازگار اولیه( بریدگی و طرد ، خودگردانی و عملکرد مختل، محدودیت های مختل، دیگر جهت مندی وگوش به زنگی بیش از حد و بازداری ) توان پیش بینی 63 درصد از متغیراضطراب اجتماعی را دارند . همبستگی مستقیم معناداری بین متغیرهای طرحواره های ناسازگار اولیه واضطراب اجتماعی وجود دارد. تحلیل بوت استراپ نشان داد تحریف های شناختی میانجی بین طرحواره های ناسازگار اولیه واضطراب اجتماعی است . نتایج این پژوهش از نقش طرحواره های ناسازگار اولیه به عنوان عامل ایجاد آسیب پذیری برای اضطراب اجتماعی و نقش تحریف های شناختی به عنوان مکانیسم مرتبط کننده طرحواره های ناسازگار اولیه به اضطراب اجتماعی حمایت می کند