فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۰۱ تا ۲٬۴۲۰ مورد از کل ۶٬۳۴۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بیان وتحلیل دیدگاههای دیدگاه"" ماکسین گرین (1981-1917)"" در سه زمینه تجربه معنادار، تخیل و تربیت زیبایی شناختی است. این پژوهش با رویکردکیفی و روش توصیفی- اسنادی انجام و پس از مطالعه منابع در دسترس ، دیدگاههای تاثیرگذار او، درزمینه تحول در برنامه درسی و تربیت زیبایی شناختی، جمع آوری وتحلیل شده است. یافته های پژوهش نشان می دهدگرین با ایده رهاسازی تخیل رویکرد جدیدی را در تربیت زیبایی شناختی مطرح می-نماید،او تاکید دارد، تخیّل که اغلب درنظام تعلیم وتربیت مورد غفلت قرار می گیرد، به عنوان ابزار انتقال ادراک، تجربه زیسته و بستر خلاقیت ،عاملی قابل تامل در فرایند یادگیری است. ایده اومبتنی برآزادگذاشتن فراگیردر تخیل فرصتهای ممکن، معنی دارکردن برنامه درسی براساس تجربیات فردی ودستیابی به فضاهای جدید است، این تجربیات در قالب، تجربه زیبایى شناختى، به آگاهى دقیق فراگیر براى دیدن پدیده ها به گونه اى متفاوت از شکل مرسوم و عادى آن ها منجر می شود.گرین از رویکرد پدیدار شناسانه تجربه زیبایى شناختى طرفداری می کند، از آن جهت که براساس آن قلمرو یا حیطه مشخصى از جهان تفسیر مى شود. لذا تربیت زیبایی شناختی عملکردخاص تربیتی است که به توانایی فراگیر برای درک، تفسیر و داوری این حیطه منجر می شود ،که آن را سواد زیبایی شناختی می نامد.
نقش عوامل روان شناختی در غیبت از کار کارکنان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف :غیبت از کار یکی از مشکلات سازمان ها می باشد که به نظر می رسد، وضعیت روان شناختی و ویژگی های شخصیتی کارکنان در آن مؤثر است. هدف از انجام مطالعه حاضر، تعیین ارتباط عوامل روان شناختی و شخصیتی با غیبت از کار کارکنان دانشگاه بود. مواد و روش ها:در قالب یک مطالعه زمینه یابی مقطعی، از کل 21504 نفر کارکنان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، 250 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای- سهمی انتخاب شدند. با هماهنگی با مدیریت توسعه سازمان و منابع انسانی و مدیریت مراکز، پرسش نامه اطلاعات دموگرافیک، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس ( Depression Anxiety Stress Scales یا DASS ) و پرسش نامه شخصیتی NEO-FFI ( NEO Five-Factor Inventory ) تکمیل گردید. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل همبستگی Pearson و دورشته ای نقطه ای در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها:بین میزان غیبت از کار با میزان استرس، ویژگی های شخصیتی روان آزرده خویی، سن، سابقه کار، تعداد فرزندان و نوع استخدام رابطه مستقیم و معنی داری وجود داشت (05/0 > P). کمترین میزان غیبت از کار در کارکنان دارای تحصیلات دکتری و یا افراد ابتدایی و بی سواد بود. در شاغلان رسمی غیبت بیشتری مشاهده گردید. از نظر شیوع علایم، میانگین نمرات افسردگی و اضطراب در کارکنان دانشگاه علوم پزشکی کمی کمتر از جمعیت عمومی به دست آمد، اما علایم استرس تا حدی بالاتر از میانگین نمرات طبیعی جامعه بود. نتیجه گیری:نتایج مطالعه حاضر نشان داد که غیبت از کار، با ویژگی های روان شناختی و علایم آسیب شناسی روانی ارتباط دارد. شاید بتوان گفت، غیبت از کار می تواند یک پاسخ ناکارامد اجتنابی به وضعیت روان شناختی، اجتماعی و انعکاس سلامت روان باشد. با توجه به نتایج به دست آمده، به نظر می رسد که آموزش شیوه های مقابله با استرس در قالب آموزش ضمن خدمت کارکنان، ضروری به نظر می رسد. بررسی تحلیل مشاغل کارکنان و متناسب سازی با وضعیت روان شناختی و مهارتی کارکنان پیشنهاد می شود.
وظایف زن در زندگی زناشویی و نقش آن در استوار ساختن بنیاد خانواده از دیدگاه فقه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دین اسلام جایگاه والایی را به خانواده بخشیده است. ازاین رو برای هریک از همسران در راستای استواری این نهاد وظایفی قرار داده است. هدف پژوهش حاضر بررسی وظایف زن در زندگی زناشویی از دیدگاه فقه اسلامی و تأثیر آن بر استوار ساختن بنیاد خانواده است. پژوهش توصیفی- تحلیلی است و با به کار بستن تحلیل محتوا به انجام رسیده است. داده های پژوهش بر پایه ی روش کتابخانه ای و اسنادی گردآوری شده است. استوار ساختن بنیاد خانواده به معنای رعایت حقوق متقابل میان همسران، فراگیری اصل عدالت و حاکمیت اخلاق برای برآورده ساختن هدف والای آفرینش آدم و به تکامل رسیدن او، برخورداری از جامعه سالم و ایمن و توانمند و سرانجام تداوم نسل است. تفحص داده ها نشان داد وظایفی که زن بر عهده دارد عبارت است از: پیروی و فرمان برداری؛ حُسن معاشرت و خوش رفتاری؛ خودآرایی و آرایش؛ محافظت از منزل و اموال در غیاب همسر؛ حفظ کرامت؛ تعاون و همکاری در تربیت فرزندان؛ خروج از منزل با کسب اجازه و نیکی به والدین و خویشان. بر پایه برآیندهای این پژوهش می توان گفت که از پیامدهای رعایت وظایف یادشده برپایی آرامش و مودّت در خانواده، پایداری دل بستگی و همدلی میان همسران و سرانجام جلوگیری از روی دادن اختلافات خانوادگی است؛ بنابراین، آموزش این وظایف و تأثیر آن ها در آرامش و استواری خانواده، در برنامه ها و کاربست های مشاوره و روان درمانی خانواده پیشنهاد می گردد.
بررسی ارتباط «خودپنداره» با «خداپنداره» در درمان مذهبی (معنوی) اختلالات روانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی ارتباط «خودپنداره» با «خداپنداره» در درمان مذهبی (معنوی) اختلالات روانی است. روش کار بررسی ارتباط مفاهیم مربوط به خودپنداره و خداپنداره در منابع اسلامی و تحقیقات تجربی بوده است. یافته های پژوهش نشان می دهد در درمان مذهبی (معنوی)، حضور و غنی شدن شناخت ها و باورهای مذهبی مربوط به تصور از خدا، در همه افراد منجر به اصلاح خداپنداره و سلامت روانی نمی شود. برخی آیات قران مجید به ساختارهای مقاوم، غیرقابل نفوذ، انعطاف ناپذیر و پایدار در مقابل حضور و نفوذ شناخت ها و باورهای دینی اشاره دارند. روایات متعددی رشد معنوی و خداپنداره صحیح را تابع اصلاح خودپنداره می دانند. تحقیقات تجربی و مشاهدات بالینی مؤلفان نیز ارتباط این دو را نشان می دهند. بنابراین، در درمان مذهبی (معنوی) به ویژه در اختلالات روانی مزمن و اختلالات شخصیت که در آن ها خودپنداره معیوب (فرض های بنیادین و روان بنه های ناسازگار) وجود دارد، اصلاح و تعدیل خودپنداره، مقدمه و زمینه مهمی برای اصلاح خداپنداره و سلامت روانی افراد است.
رابطه بین پایبندی مذهبی و بخشش با کیفیت روابط زوجین و خانواده همسر در زنان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین پایبندی مذهبی و بخشش با کیفیت روابط زوجین و خانواده همسر در زنان بود. این پژوهش از نوع همبستگی بود و 372 زن مسلمان، که به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شده بودند، به مقیاس پایبندی مذهبی، پرسش نامه بخشش و پرسش نامه کیفیت روابط زوجین و خانواده همسر پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که روابط مطلوب زوجین و خانواده همسر، با پایبندی مذهبی و بخشش همبستگی مثبت و با ناپایبندی مذهبی و دوسوگرایی مذهبی همبستگی منفی دارد، همچنین روابط نامطلوب زوجین و خانواده همسر، با ناپایبندی مذهبی و دوسوگرایی مذهبی همبستگی مثبت و با پایبندی مذهبی و بخشش همبستگی منفی (01/0 >P) دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که پایبندی مذهبی و بخشش توانایی پیش بینی کیفیت روابط زوجین خانواده همسر را دارا هستند. براساس نتایج پایبندی مذهبی و بخشش می توانند روابط خانوادگی بهتر و شاداب تری را به همراه داشته باشند و در حفظ و پایداری روابط زوجین و خانواده همسر نقش بسزایی ایفا کنند.
بررسی رابطه بین کمال گرایی با سبک های فرزندپروری در بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سبزوار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه ی بین کمال گرایی و سبک های فرزندپروری در بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سبزوار می باشد. روش کار: این پژوهش از نوع توصیفی مقطعی و جامعه آماری را دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سبزوار در سال تحصیلی 95-1394 تشکیل دادند. حجم نمونه280 نفر و روش نمونه گیری از نوع طبقه بندی شده تصادفی بود. برای تحلیل داده ها از میانگین، انحراف معیار و برای متغیرهایی با توزیع نرمال از ضریب همبستگی پیرسون و برای متغیرهایی با توزیع غیر نرمال از ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شد. داده ها با نرم افزار SPSS نسخه ی 20 تحلیل شدند. یافته ها: میانگین سن نمونه های پژوهش 8/2 ± 1/21 سال به دست آمد. بین کمال گرایی با سبک های فرزندپروری در دانشجویان دختر ارتباط معنی داری وجود نداشت. بین کمال گرایی خودمحور و جامعه محور با سبک های فرزندپروری و بین کمال گرایی دیگرمحور با سبک های فرزندپروری اقتدارانه و آمرانه پدر و آمرانه مادر در دانشجویان پسر، ارتباط معنی داری وجود داشت. نتیجه گیری: نتایج نشان داد تاثیر کمال گرایی بر سبک های فرزندپروری در دانشجویان پسر نسبت به دانشجویان دختر، بیشتر بود.
رابطه اهمال کاری سازمانی با فرسودگی شغلی در کارکنان ادارات دولتی استان تهران
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین اهمال کاری سازمانی با فرسودگی شغلی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان ادارات دولتی استان تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای 100 نفر از آنان به عنوان شرکت کددگان در پژوهش انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش دو مقیاس اهمال کاری سازمانی و فرسودگی شغلی بودند. تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون انجام گرفت. نتایج نشان داد که بین اهمال کاری سازمانی (و ابعاد آن) با فرسودگی شغلی (و ابعاد آن) رابطه معنی داری وجود دارد.
بررسی نظام ارزش شناسی دینی در گفتگوهای درون شخصیِ زوجین مذهبی برخوردار از سازگاری زناشویی بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ارزیابی نظام ارزش شناسی دینی در گفتگوهای درون شخصی زوجین مذهبی برخوردار از رضایت زناشویی بالا.
روش: مطالعه حاضر از نوع پژوهش های کیفی بود که با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته در ۱۱ زوج مذهبی (مسلمان) برخوردار از سازگاری زناشویی بالا انجام گرفت. این زوجین به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و نمونه گیری تا جایی ادامه یافت که پاسخ های شرکت کنندگان به حالت اشباع برسد. تحلیل داده های حال از مصاحبه ها هم با استفاده از شیوه کیفی نظریه زمینه ای انجام شد.
یافته ها: نتایج تحلیل مصاحبه ها نشان داد که نظام ارزش شناسی دینی زوجین شامل ارزش های مذهبی خاصی بود که با ادارک زوجین از مقدس بودن ازدواجشان و ادراک آنها از برخورداری از رحمت خداوند در زندگی زناشویی ارتباط متقابل داشت و هم به طور مستقیم و هم به طور غیر مستقیم از طریق افزایش تعهد زناشویی، منجر به افزایش رضایت زناشویی آنها می شد. یافته های پژوهش حاضر نشان داد که نظام ارزش شناسی دینی از طریق فرآیندهایی می تواند به پیامدهای مثبتی در زندگی زناشویی زوجین مذهبی منجر شود. این فرآیندها در مدل مفهومی که از نتایج حاصل از تحلیل مصاحبه های زوجین بدست آمد نشان داده شد.
بررسی تأثیر روزه داری بر کارکرد سیستم ایمنی بدن بر مبنای اندازه گیری سطح پلاسمایی گرانولایزین روزه داران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۱ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳
25-32
حوزههای تخصصی:
میزان پلاسمایی گرانولایزین که می تواند بیومارکری باشد برای بیان وضعیت فعالیت سیستم ایمنی، در حال حاضر بسیار مورد توجه است. سلول هایNK ، منبع اصلی گرانولایزین پلاسما محسوب می شوند، بنابراین میزان پلاسمایی گرانولایزین می تواند انعکاسی از فعالیت جمعیت کلی سلول های NK بدن باشد. تاکنون مطالعه یی در زمینه ی تأثیر روزه داری بر کارکرد سیستم ایمنی، بر مبنای اندازه گیری گرانولایزین پلاسمایی انجام نشده است . مواد و روش ها: در مجموع 44 داوطلب مرد با میانگین سنی 6/13 ± 15/41 سال برای مطالعه انتخاب شدند. در بیست و نهمین روز ماه رمضان و 4 ماه پس از ماه رمضان، خون گیری صورت گرفت و غلظت پلاسمایی گرانولایزین، CRP، تری گلیسرید، کلسترول، اسید اوریک و قند خون اندازه گیری شد. یافته ها: غلظت سرمی CRP پس از 29 روز روزه داری به طور قابل توجهی کم تر از مقدار آن در ماه چهارم پس از روزه داری بود. متوسط غلظت LDL در روز 29 روزه داری، بیش از ماه چهارم پس از روزه داری بود. تفاوتی در میانگین غلظت گرانولایزین در شرایط روزه داری در مقایسه با غیر روزه داری دیده نشد. نتیجه گیری: روزه داری تعدیل CRP را سبب می شود ولی بر سطح پلاسمایی گرانولایزین اثر ندارد.
سلامت در مکتب توحیدی
حوزههای تخصصی:
سلامت از نگاه توحیدی، با معرفت کامل و جامع نسبت به مبدأ هستی و توجّهی که آن ذاتِ احدی به تمامی مخلوقات عالم دارد، معنا بخش خواهد بود. همان گونه که در روایت ها انعکاس یافته، سلامت یکی از بزرگ ترین نعمت های الهی است که درکنار نعمت امنیت، بیش تر مورد غفلت و ناسپاسی قرار می گیرد.
تأثیر آموزش شادمانی بر سلامت روان کارکنان شرکت پالایش نفت اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش، تعیین میزان تأثیر آموزش شادمانی بر سلامت روان و شادمانی کارکنان پالایش نفت اصفهان بوده است.
روش: روش پزوهشی مورد استفاده، روش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کارکنان رسمی شاغل پالایشگاه نفت اصفهان در سال 1387 بوده است. جهت نمونه گیری 30 نفر از کارکنان به صورت تصادفی انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. سپس گروه آزمایش در کارگاه آموزش شادمانی شرکت کردند و دوازده اصل شادمانی فوردایس از جمله خود بودن، فعالیت، پرورش شخصیت اجتماعی، روابط اجتماعی، خوشبینی، برنامه ریزی، دوری از نگرانی، خلاقیت، سطح توقعات پایین و توجه به زمان حال به آنان آموزش داده شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش عبارت بود از پرسشنامه 28 سوالی سلامت عمومی (GHQ-28). در نهایت تمام افراد دو گروه مورد ارزیابی مجدد سلامت قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها ازتحلیل کواریانس استفاده گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش شادمانی، سلامت عمومی کارکنان پالایش نفت اصفهان را افزایش داده است (003/0(P<، همچنین، آموزش شادمانی در کاهش اضطراب و بی خوابی کارکنان تأثیر داشته است (02/0(P<.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های این تحقیق آموزش شادمانی باعث افزایش سلامت روان گردیده است.
کارآمدی شناخت درمانی مذهب محور بر کاهش نشانه های روان شناختی بیماران مبتلا به سرطان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت مداخلات معنوی در درمان مشکلات روان شناختی، این پژوهش با هدف تعیین میزان کارآمدی شناخت درمانی مذهب محور بر کاهش نشانه های روان شناختی بیماران مبتلا به سرطان اجرا شد. این پژوهش یک طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه می باشد. از میان 300 بیمار تحت حمایت مؤسسه خیریه آرزو در شهرستان پارس آباد مغان 30 بیمار (15زن و 15 مرد) با استفاده از نمونه در دسترس، در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه فهرست نشانگان روان شناختی (SCL-25) بود. اعضای گروه آزمایش در 8 جلسه 2 ساعته تحت شناخت درمانی مذهب محور قرار گرفتند، اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. برای مقایسه میانگین ها از تحلیل کواریانس چند متغیری (MANCOVA) استفاده شد. نتایج نشان داد که شناخت درمانی مذهب محور نشانه های روان شناختی همه ابعاد مقیاس SCL-25، بجز روان گسستگی، جسمانی سازی و وسواس فکری- عملی را کاهش می دهد. همچنین شناخت درمانی مذهب محور، می تواند به عنوان یک درمان مکمل در کنار درمان های پزشکی برای بهبود مشکلات روان شناختی بیماران مبتلا به سرطان در نظر گرفته شود.
اثربخشی معنویت درمانی بر کیفیت زندگی و سلامت روان زنان مبتلا به دیابت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین اثربخشی معنویت درمانی بر کیفیت زندگی و سلامت روان زنان مبتلا به دیابت بود. روش این پژوهش، از نوع تحقیق نیمه تجربی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با دو گروه آزمایش و کنترل بوده است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه زنان مبتلا به دیابت شهرستان نجف آباد بودند که دارای پرونده سلامت در مراکز بهداشتی بوده و به شیوه حضوری و مصاحبه انفرادی دعوت شده بودند. برای نمونه گیری، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و پس از تکمیل فرم رضایت آگاهانه، 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و به طور تصادفی، به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. ابتدا دو گروه پرسش نامه SCL-90-Rو کیفیت زندگی را تکمیل کردند سپس، برای گروه آزمایش 8 جلسه معنویت درمانی اجرا شد. یک هفته پس از آخرین جلسه، پس آزمون برای گروه ها اجرا شد. درنهایت، 45 روز پس از اجرای پس آزمون، آزمون پیگیری برای گروه ها اجرا شد و نتایج با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیری مانکوا با بهره گیری از نرم افزار spss با هم مقایسه شد. یافته ها نشان داد که اثر متغیر مستقل بر روی متغیر وابسته قابل ملاحظه و معنادار بوده است. معنویت درمانی برکیفیت زندگی و سلامت روان زنان مبتلا به دیابت تأثیر گذاشته است. می توان گفت: معنویت درمانی روش مناسبی برای افزایش کیفیت زندگی و سلامت روان می باشد و با علم به شیوع بالای دیابت و تبعات روحی و جسمی آن، پیشنهاد می شود از این روش برای درمان و کاهش پیامدهای روحی و روانی دیابت و سایر عوارض وابسته به آن استفاده شود.
بررسی معنادرمانی بر کیفیت زندگی مبتلایان به سرطان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: افزایش روند رشد سرطان در دنیا و تأثیر همه جانبه آن در کیفیت زندگی انسان، اتخاذ اقدامات مناسب در راستای بهبود کیفیت زندگی و مداخلات روا ن درمانی از جمله معنی درمانی را ضروری می نماید. هدف از این پژوهش، بررسی معنی درمانی بر کیفیت زندگی مبتلایان سرطان مراجعه کننده به بیمارستان سیدالشهداء اصفهان سال 91 بود.
مواد و روش ها: این پژوهش که در یک مطالعه نیمه تجربی با دو گروه کنترل و مداخله و پی گیری یک ماهه، به روش آسان و تعداد 74 نفر بیمار سرطانی مراجعه به مرکز آموزشی درمانی سیدالشهدا (ع) اصفهان در سال 1391 به انجام رسید و پرسش نامه ی آن شامل اطلاعات دموگرافیک و کیفیت زندگی (SF-36 یا The Short Form (36) Health Survey) بوده است. نمونه ها با استفاده از ابزار استاندارد کیفیت زندگی مورد ارزیابی قرارگرفته و سپس جلسات معنادرمانی جهت بیماران در 8 جلسه 2 ساعته و هفته ای دو بار تشکیل و مجددا یک ماه بعد از جلسات کیفیت زندگی بیماران، ارزیابی شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی وتحلیلی با کمک نرم افزار (SPSS) استفاده گردید. آزمون های آماری مورد استفاده جهت آنالیز داده های شامل آزمون T-paired، T-test و کای اسکویر بود.
یافته ها: روش آماری این پژوهش نشان داد که میانگین امتیاز کیفیت زندگی بعد از مداخله نسبت به قبل آن، در گروه کنترل 3/3±6/8 واحد کاهش ولی در گروه مداخله به میزان 1/3± 8/19 واحد افزایش یافته بود و طبق آزمون T test اختلاف میانگین امتیاز کیفیت زندگی در گروه مداخله به طور معنی داری در مقایسه با گروه کنترل افزایش پیدا کرده بود )001/0;df=71 ;P<22/6 - (t=
نتیجه گیری: به طور کلی نتایج این پژوهش نشان داد که معنی درمانی می تواند در ارتقاء کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان مورد استفاده قرارگیرد.
بازنگری برنامه درسی دوره ی کارشناسی علوم تربیتی با گرایش تکنولوژی آموزشی
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بازنگری برنامه درسی دوره کارشناسی علوم تربیتی با گرایش تکنولوژی آموزشی بود. به منظور دستیابی به این هدف در پژوهش حاضر از روش پژوهش کیفی و کمی استفاده شد. در بخش کیفی، داده ها از طریق روش بردی جمع آوری شد. بر اساس این روش ابتدا اطلاعات موردنیاز درباره دوره کارشناسی رشته علوم تربیتی از منابع معتبر گردآوری، طبقه بندی و تفسیر شده و درنهایت شباهت ها و تفاوت ها مورد بررسی قرار گرفته است. در بخش کمی به روش دلفی و با استفاده از پنل تخصصی به نظرسنجی از صاحب نظران درباره برنامه درسی بهره گرفته شد. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه دانشگاه هایی است که در سطح جهانی مجری برگزاری دوره کارشناسی علوم تربیتی می باشند. همچنین کلیه اساتید و متخصصان رشته علوم تربیتی و تکنولوژی آموزشی دانشگاه علامه طباطبائی به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شد. نمونه آماری شامل 8 دانشگاه از میان دانشگاه های معتبر امریکا و کانادا می باشد که در سطح جهانی مجری برگزاری رشته علوم تربیتی در دوره کارشناسی و همچنین تکنولوژی آموزشی در دوره کارشناسی ارشد و دکتری هستند و همچنین 26 نفر از اساتید و متخصصان رشته علوم تربیتی و تکنولوژی آموزشی دانشگاه علامه طباطبائی به صورت هدفمند انتخاب شدند. پس از تحلیل برنامه های درسی موجود کارشناسی رشته علوم تربیتی با گرایش تکنولوژی آموزشی، کارشناسی ارشد و دکتری تکنولوژی آموزشی ایران و همچنین برنامه های درسی دانشگاه های مجری رشته علوم تربیتی در دوره کارشناسی و رشته تکنولوژی آموزشی در دوره کارشناسی ارشد و دکتری، جداول اولیه دروس تهیه گردید. جداول مذکور در کمیته تخصصی بازنگری دروس تکنولوژی آموزشی دانشگاه علامه طباطبائی با مسئولیت مجری پژوهش حاضر مورد بررسی قرار گرفت و 4 درس به عنوان دروس پایه و 9 درس به عنوان دروس گرایشی انتخاب گردید. سپس سرفصل هر یک از دروس مذکور توسط 2 نفر از اساتید و متخصصین مربوطه تهیه گردید. این سرفصل ها در کمیته تخصصی بازنگری دروس تکنولوژی آموزشی دانشگاه علامه طباطبائی و همچنین کارگروه تخصصی تعلیم و تربیت شورای تحول و ارتقای علوم انسانی شورای عالی انقلاب فرهنگی، توسط مسئول کمیته تخصصی بازنگری دروس تکنولوژی آموزشی در جلسات متعددی ارائه گردید. پیشنهادهای اصلاحی توسط مسئول کمیته تخصصی بازنگری دروس تکنولوژی آموزشی به مدت 6 ماه اعمال گردید و سرفصل کلیه دروس بر اساس چارچوب پیشنهادی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری مورد بازبینی و یکسان سازی قرار گرفت و مجدداً برنامه نهایی در کمیته تخصصی بازنگری دروس تکنولوژی آموزشی دانشگاه علامه طباطبائی و همچنین کارگروه تخصصی تعلیم و تربیت شورای تحول و ارتقای علوم انسانی به تصویب رسید؛ بنابراین 13 عنوان درسی درزمینه ی تکنولوژی آموزشی به عنوان دروس پایه و گرایشی در برنامه جدید رشته علوم تربیتی در دوره کارشناسی با هدف تجمیع گرایش های علوم تربیتی، نهایی و به تصویب رسید.
پیش بینی استعداد آسیب احساسی(HFP) بیماران مبتلا به ام اس بر اساس صفات شخصیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی استعداد آسیب احساسی در بیماران مبتلا به اسکلروز چندگانه با توجه به نقش پیش بین صفات شخصیت انجام شد.
روش: طرح پژوهش از نوع توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری شامل بیماران عضو انجمن حمایت از بیماران ام اس بود. نمونه آماری شامل 80 نفر از بیماران عضو این انجمن بودند. نمونه گیری به صورت نمونه گیری در دسترس انجام گرفت. مقیاس استعداد آسیب احساسی و پرسشنامه شخصیتی هگزاکو به وسیله شرکت کنندگان تکمیل شد، مقیاس های بالینی (طول دوره درمان، مدت ابتلای بیماری، نوع بیماری) و جمعیت شناختی( سن و جنسیت) بیماران نیز از پرسشنامه های جمعیت شناختی استخراج شد. بعد از جمع آوری داده ها، ضریب همبستگی پیرسون میان ابعاد شخصیتی هگزاکو و استعداد آسیب احساسی(HFP)محاسبه گردید.برای بررسی قدرت پیش بینی استعداد آسیب احساسی با استفاده ازاین صفات شخصیتی نیز، تحلیل رگرسیون گام به گام گرفته شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که ابعاد شخصیتی برون گرایی، توافق، گشودگی به تجربه با استعداد آسیب احساسی همبستگی منفی دارند، در حالیکه همبستگی مثبتی برای بعد هیجان خواهی بدست آمد.در مجموع 32 درصد از تغییرات آسیب احساسی توسط ابعاد شخصیت تبیین می شد. تحلیل رگرسیون گام به گام همچنین نشان داد که بهترین ترکیب برای پیش بینی آسیب احساسی به ترتیب شامل: توافق، هیجان خواهی و گشودگی به تجربه می باشد. در انواع وخیم تر بیماری استعداد آسیب احساسی افزایش می یابد.
نتیجه گیری: به طور کلی نتیجه گرفتیم که استعداد آسیب احساسی قویاً با ابعاد شخصیت مرتبط است و با توافق، هیجان خواهی، و گشودگی به تجربه در افراد ام اس قابل پیش بینی است.
اثربخشی آموزش گروهی با رویکرد چندوجهی لازاروس در افزایش شادکامی زنان اسلامشهر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: داشتن هیجانات برای ایجاد و ادامه ی روابط بین فردی چه در تعاملات با دیگران و چه در روابط خانوادگی لازم است. داشتن مهارت های لازم در مدیریت هیجانات و آگاهی از توانایی ها و شناخت خود می تواند به مطلوب سازی هیجانات و طرحواره های شناختی افراد کمک کند.مطالعه ی حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش گروهی با رویکرد چندوجهی لازاروس در شادمانی زنان انجام شد.
روش کار: جامعه ی آماری این کارآزمایی بالینی شامل تمام زنان مراجعه کننده به کلینیک مددکاری آفتاب شرق در سال 1392 در اسلامشهر بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 24 زن که سطح شادمانی آنان بنا بر پرسش نامه ی شادمانی آکسفورد پایین بود به عنوان نمونه، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمون و شاهد قرار گرفتند. مداخلات مبتنی بر رویکرد چندوجهی لازاروس در 10 جلسه ی یک ساعته به گروه آزمون به صورت گروهی آموزش داده و مجددا پرسش نامه روی تمام افراد اجرا شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 19 و روش آماری تحلیل کوواریانس تحلیل شدند.
یافته ها: میانگین نمرات شادکامی در مرحله ی پیش آزمون بین گروه آزمون و شاهد تفاوت معنی داری ندارد (05/0<P) اما این تفاوت پس از مداخله، معنی دار است (001/0=P).
نتیجه گیری: بنا برنتایج پژوهش آموزش گروهی مبتنی بر رویکرد چندوجهی لازاروس روش مناسبی برای بهبود شادمانی زنان است لذا به منظور افزایش شادمانی زنان لازم است که زمینه ی تقویت ابعاد شناختی، عاطفی و رفتاری آنان فراهم شود.
بررسی نقش عامل های شخصیتی در پیش بینی ابعاد مختلف دینداری در دانشجویان: بر مبنای نظریه پنج عامل بزرگ شخصیت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش عبارت بود از بررسی نقش عامل های شخصیتی در پیش بینی ابعاد مختلف دینداری. نمونه پژوهش حاضر از 436 نفر از دانشجویان دانشگاه های پیام نور تهران که به پرسشنامه های جمعیت شناختی، پرسشنامه شخصیتی پنج عاملی نئو نسخه کوتاه و پرسشنامه دینداری پاسخ دادند، تشکیل شد. نتایج به دست آمده نشان داد که همبستگی معناداری بین ابعاد مختلف دینداری و عوامل شخصیتی وجود دارد؛ «برون گرایی» تنها عامل شخصیتی است که ارتباط معناداری با ابعاد دینداری در نمونه پژوهشی حاضر ندارد. عامل شخصیتی «گشودگی به تجربه» مهم ترین پیش بینی کنندة ابعاد دینداری است و پس از آن عامل شخصیتی «وجدانی بودن» و «توافق» در پیش بینی ابعاد دینداری سهم دارند. براساس این یافته ها می توان گفت که عوامل شخصیتی می توانند پیش بینی کنندة ابعاد مختلف دینداری باشند و در این میان بیشترین سهم را گشودگی به تجربه دارد و پس از آن دو عامل شخصیتی وجدانی بودن و توافق تببین کنندة اصلی ابعاد مختلف دینداری می باشند
تأملی بر مهارت های روش شناسی پژوهش در دانشجویان کارشناسی ارشد رشته های علوم انسانی: یافته های یک مطالعه آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی کیفیت مهارت های روش شناسی پژوهش دانشجویان کارشناسی ارشد در رشته های علوم انسانی و در دانشگاه های دولتی شهر تهران انجام شده است. در بخش کیفی با کاربست روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی، پژوهشگران و خبرگان آموزش روش شناسی پژوهش مورد مصاحبه قرار گرفتند. با انجام تحلیل محتوا و کدگذاری مصاحبه ها و همچنین استفاده از سرفصل های مصوب دروس روش شناسی (روش پژوهش و آمار)، تعداد 35 مهارت مهم شناسایی شد. در مرحله کمی با استفاده از مهارت های شناسایی شده پرسش نامه ای با رعایت روایی محتوا و پایایی مناسب (آلفای کرونباخ بالاتر از 8/0) تدوین شد و توسط 270 دانشجو تکمیل گردید. ابتدا از طریق «تحلیل عاملی اکتشافی»، مهارت ها به 27 مهارت تقلیل پیدا کرد و تعداد 4 عامل شامل مهارت های «طراحی، عملی، تحلیلی و نگارشی» شناسایی شد. در گام بعد با انجام «تحلیلی عاملی تأییدی»، الگوی اندازه گیری متغیر نهفته برازش قابل قبولی با داده ها نشان داد. در مرحله بعد با کاربرد آزمون «خی دو» نتایج نشان داد دانشجویان ارزیابی معناداری از مهارت های خود داشته اند. به این ترتیب که در اغلب مهارت ها توانایی آن ها متوسط به پایین ارزیابی شد. همچنین آزمون «فریدمن» مهارت های هر یک از ابعاد را به طور معناداری مرتب نمود. به این ترتیب که «تشخیص و انتخاب یک موضوع مناسب پژوهشی»، «استفاده از منابع الکترونیکی و پایگاه های علمی»، «فهم و تفسیر خروجی های مربوط به داده های تحلیل شده» و «نگارش مقاله پژوهشی مستخرج از پژوهش»، به ترتیب رتبه آخر را در مهارت های 4 گانه کسب کردند. یافته های این پژوهش به طور کلی ضعف روش شناسی دانشجویان کارشناسی ارشد رشته های علوم انسانی در دانشگاه های دولتی شهر تهران را خاطرنشان می کند. در پایان در مورد یافته ها بحث شده است.