فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۰۱ تا ۲٬۴۲۰ مورد از کل ۶٬۳۳۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی آموزش مهارت های معنوی بر سلامت عمومی و اضطراب در دانش آموزان دختر دوره متوسطه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهرستان تبریز بودند. در این پژوهش دو مدرسه از دو منطقه شهرستان تبریز به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و سپس 30 دانش آموز که بالاترین نمرات را در اضطراب و اختلال در سلامت عمومی داشتند، انتخاب شدند و در دو گروه گواه و آزمایش جایگزین شده اند. 15 نفر از دانش آموزان که در گروه آزمایش قرار گرفتند در ده جلسه آموزش مهارت های معنوی شرکت نمودند و 15 نفر گروه کنترل چنین آموزشی را دریافت نکردند. ابزار پژوهش، پرسشنامه های اضطراب داس و سلامت عمومی گلدبرگ بود که به صورت پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس به آزمون فرضیه های تحقیق پرداخته شد. نتایج نشان داد که آموزش مهارت های معنوی بر کاهش اضطراب و افزایش سلامت عمومی دانش آموزان مؤثر است.
بازنگری برنامه درسی دوره ی کارشناسی علوم تربیتی با گرایش تکنولوژی آموزشی
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بازنگری برنامه درسی دوره کارشناسی علوم تربیتی با گرایش تکنولوژی آموزشی بود. به منظور دستیابی به این هدف در پژوهش حاضر از روش پژوهش کیفی و کمی استفاده شد. در بخش کیفی، داده ها از طریق روش بردی جمع آوری شد. بر اساس این روش ابتدا اطلاعات موردنیاز درباره دوره کارشناسی رشته علوم تربیتی از منابع معتبر گردآوری، طبقه بندی و تفسیر شده و درنهایت شباهت ها و تفاوت ها مورد بررسی قرار گرفته است. در بخش کمی به روش دلفی و با استفاده از پنل تخصصی به نظرسنجی از صاحب نظران درباره برنامه درسی بهره گرفته شد. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه دانشگاه هایی است که در سطح جهانی مجری برگزاری دوره کارشناسی علوم تربیتی می باشند. همچنین کلیه اساتید و متخصصان رشته علوم تربیتی و تکنولوژی آموزشی دانشگاه علامه طباطبائی به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شد. نمونه آماری شامل 8 دانشگاه از میان دانشگاه های معتبر امریکا و کانادا می باشد که در سطح جهانی مجری برگزاری رشته علوم تربیتی در دوره کارشناسی و همچنین تکنولوژی آموزشی در دوره کارشناسی ارشد و دکتری هستند و همچنین 26 نفر از اساتید و متخصصان رشته علوم تربیتی و تکنولوژی آموزشی دانشگاه علامه طباطبائی به صورت هدفمند انتخاب شدند. پس از تحلیل برنامه های درسی موجود کارشناسی رشته علوم تربیتی با گرایش تکنولوژی آموزشی، کارشناسی ارشد و دکتری تکنولوژی آموزشی ایران و همچنین برنامه های درسی دانشگاه های مجری رشته علوم تربیتی در دوره کارشناسی و رشته تکنولوژی آموزشی در دوره کارشناسی ارشد و دکتری، جداول اولیه دروس تهیه گردید. جداول مذکور در کمیته تخصصی بازنگری دروس تکنولوژی آموزشی دانشگاه علامه طباطبائی با مسئولیت مجری پژوهش حاضر مورد بررسی قرار گرفت و 4 درس به عنوان دروس پایه و 9 درس به عنوان دروس گرایشی انتخاب گردید. سپس سرفصل هر یک از دروس مذکور توسط 2 نفر از اساتید و متخصصین مربوطه تهیه گردید. این سرفصل ها در کمیته تخصصی بازنگری دروس تکنولوژی آموزشی دانشگاه علامه طباطبائی و همچنین کارگروه تخصصی تعلیم و تربیت شورای تحول و ارتقای علوم انسانی شورای عالی انقلاب فرهنگی، توسط مسئول کمیته تخصصی بازنگری دروس تکنولوژی آموزشی در جلسات متعددی ارائه گردید. پیشنهادهای اصلاحی توسط مسئول کمیته تخصصی بازنگری دروس تکنولوژی آموزشی به مدت 6 ماه اعمال گردید و سرفصل کلیه دروس بر اساس چارچوب پیشنهادی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری مورد بازبینی و یکسان سازی قرار گرفت و مجدداً برنامه نهایی در کمیته تخصصی بازنگری دروس تکنولوژی آموزشی دانشگاه علامه طباطبائی و همچنین کارگروه تخصصی تعلیم و تربیت شورای تحول و ارتقای علوم انسانی به تصویب رسید؛ بنابراین 13 عنوان درسی درزمینه ی تکنولوژی آموزشی به عنوان دروس پایه و گرایشی در برنامه جدید رشته علوم تربیتی در دوره کارشناسی با هدف تجمیع گرایش های علوم تربیتی، نهایی و به تصویب رسید.
تاثیرآموزش گروهی خودبخشودگی مبتنی بر مفاهیم قرآنی بر عزت نفس نوجوانان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر برنامه آموزش گروهی خودبخشودگی مبتنی بر مفاهیم قرآنی بر عزت نفس نوجوانان پسر بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام دانش آموزان پسر سال اول متوسطه شهر اصفهان در سال تحصیلی 93-1392 بود که از میان آنها 40 دانش آموز دارای عزت نفس پایین به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و با طرح نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل به گروه های پژوهش به تصادف گمارده شدند (هر گروه 20 نفر). مداخلات مربوط به خودبخشودگی مبتنی بر مفاهیم قرآنی به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای بر روی دانش آموزان گروه آزمایش انجام گرفت. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه غربالگری سلامت عمومی وزارت آموزش و پرورش و عزت نفس کوپر اسمیت بود. نتایج حاصل از تحلیل کواریانس افزایش معناداری را در میانگین نمره های عزت نفس در پس آزمون و پیگیری نشان داد. به نظر می رسد که برنامه آموزش خودبخشودگی مبتنی بر مفاهیم قرآنی در افزایش عزت نفس پسران نوجوان موثر بوده است.
تاثیرآموزش سرمایه روان شناختی مدیران بر افزایش اشتیاق شغلی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی تأثیر آموزش مؤلفه های سرمایه روان شناختی به مدیران، بر افزایش اشتیاق شغلی کارکنان بود. پژوهش از نوع نیمه تجربی با پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه موردبررسی شامل 100 مدیر میانی در دو شرکت صنعتی بودند که تعداد 42 نفر از آنان با روش تصادفی انتخاب شده و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل (به طور تصادفی) تخصیص یافتند. به منظور بررسی تأثیر مداخله آزمایشی از میان کارکنان زیرمجموعه هر مدیر 2 تا 3 نفر به طور تصادفی انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. به منظور گردآوری داده ها از دو پرسشنامه سرمایه روان شناختی لوتانز و همکاران و پرسشنامه اشتیاق شغلی گالوپ استفاده شد. بر اساس یافته های پژوهش بین دو گروه کنترل و آزمایش، از حیث مؤلفه نیازهای اساسی و حمایت مدیریت تفاوت معناداری وجود داشت (0/05). اما در مؤلفه های کارگروهی و فرصت های پیشرفت تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد. به طور کلی نتایج این پژوهش نشان می دهد آموزش سرمایه روان شناختی به مدیران باعث افزایش اشتیاق شغلی کارکنان می گردد.
بررسی رابطه ی تعهد مذهبی، سبک بخشش، نبخشیدن و نشخوار ذهنی با سلامت روان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر به بررسی رابطه ی تعهد مذهبی، سبک بخشش، نبخشیدن و نشخوار ذهنی با سلامت روان در بین دانشجویان دانشگاه اصفهان پرداخت.
روش: طرح این تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این مطالعه شامل کلیه دانشجویان دختر مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه اصفهان بودند که 200 نفر از آنها به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه تعهد مذهبی، سلامت روان، سبکهای بخشش، انگیزه های بین فردی مرتبط با رنجش و خطا و نشخوار ذهنی درباره رنجش و خطای بین فردی بود. داده های به دست آمده به کمک همبستگی و رگرسیون گام به گام مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد در حالی که با بیشتر شدن نشخوار ذهنی و کمتر شدن انگیزه انتقام(به عنوان یکی از مولفه های نبخشیدن)، سلامت روان کمتر میشود، با بیشتر شدن نیات مطلوب اجتماعی و وجود هیجانهای مثبت(به عنوان مولفه های بخشش) و همچنین با بالاتر رفتن سن، سلامت روان افزایش مییابد(P
رابطه بین طردشدگی در محیط کار و نتایج شغلی: نقش تعدیل گر سرمایه روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
تأثیر آموزش به سبک محاوره ای از طریق چندرسانه ای بر افزایش مهارت های ارتباطی دانش آموزان کم شنوا
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر آموزش به سبک محاوره ای از طریق چندرسانه ای برافزایش مهارت های ارتباطی دانش آموزان دختر کم شنوا مقطع ابتدایی شهر تهران صورت پذیرفته است. روش تحقیق از نوع شبه آزمایشی و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان کم شنوا پایه ششم ابتدایی شهر تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 15 نفر از دانش آموزان انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. ابزار جمع آوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامه سنجش مهارت ارتباطی عطارها که دارای سه زیر مقیاس است، بود. گروه آزمایش طی هفت جلسه با استفاده از نرم افزار چندرسانه ای محقق ساخته آموزش دیدند و گروه کنترل به دوراز متغیر مستقل نگاه داشته شد. برای تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از روش های آماری در دو سطح توصیفی (شاخص های مرکزی و پراکندگی) و استنباطی (تحلیل کوواریانس تک متغیری) استفاده شده است. به طورکلی نتایج به دست آمده حاکی از این بود که چندرسانه ای به سبک محاوره ای باعث بهبود در مقیاس های مهارت های ارتباطی ازجمله مدیریت هیجانات، ادراک دیگران و ابراز وجود در دانش آموزان کم شنوا شده است؛ بنابراین، نتایج این پژوهش بیانگر نقش مثبت آموزش به سبک محاوره ای از طریق چندرسانه ای در افزایش مهارت های ارتباطی دانش آموزان کم شنوا بود.
شناسایی مؤلفه های هوشمندسازی مدارس و ارزیابی وضعیت مدارس متوسطه شهر سنندج بر اساس آن مؤلفه ها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف شناسایی مؤلفه های هوشمندسازی مدارس در شهر سنندج و سپس، ارزیابی وضعیت مدارس هوشمند بر اساس میزان به کارگیری این مؤلفه ها صورت گرفت. روش این مطالعه از بعد هدف، کاربردی است و از نظر گردآوری داده ها، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش در قسمت اول، شامل 14 نفر (4 نفر از استادان گروه علوم تربیتی و خبرگان حیطه برنامه درسی، 6 نفر از کارشناسان حوزه فن آوری اطلاعات آموزش و پرورش استان کردستان و 4 نفر از مدیران با سابقه آموزش و پرورش) بود که با استفاده از تکنیک دلفی در قسمت خبرگان مؤلفه های هوشمندسازی مدارس شناسایی شدند. در قسمت دوم، جامعه شامل دبیران و مدیران بود. با توجه به این مؤلفه ها ی استخراج شده، پرسش نامه ای طراحی گردید که میزان پایایی آن به وسیله آزمون آلفای کرونباخ 0/88 تعیین شد. پرسش نامه بین 312 نفر از مدیران و دبیران (با توجه به فرمول تعیین حجم نمونه کوکران) توزیع شد. داده ها از نمونه های پژوهش اخذ و با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و استنباطی مورد بررسی قرار گرفتند. یافته های این مطالعه مؤلفه های زیرساختارها و قوانین و فرهنگ عمومی، نیروی انسانی ماهر، ارتباط بین مدارس، محیط یادگیری ومدیریت فن آوری داخلی مدارس را به عنوان مؤلفه های اصلی شناسایی نمود که بیشترین تأثیر را بر متغیر هوشمندسازی مدارس داشتند و هم چنین، میزان به کارگیری این مؤلفه ها در مدارس هوشمند شهر سنندج رضایت بخش نبود.
تاثیر نوروفیدبک بر درمان سردردهای اولیه کارکنان نظامی
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۶ بهار ۱۳۹۴ شماره ۲۱
63 - 75
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سردرد یکی از رایجترین شکایتهای مورد بررسی در کلینیک های عصب شناختی است. وقتی تمام اشکال سردرد با هم در نظر گرفته شود، سردرد شایع ترین نوع شکایات ناشی از درد در جهان است. استرس یک از مهمترین عوامل ایجاد و تشدید کننده سردرد است. شاغلین حرفه نظامی به واسطه تجربه استرس زیاد در حرفه خود، بیشتر مستعد سردرد هستند. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی نوروفیدبک بر درمان سردردهای اولیه کارکنان نظامی بود. روش: این طرح یک طرح شبه تجربی یک گروهی با پیش آزمون و پس آزمون می باشد. روش نمونه گیری، نمونه گیری در دسترس بود. متغییر مستقل مداخله نوروفیدبک و متغییر وابسته فراوانی، شدت و مدت سردرد بود. ابزار سنجش فرم روزنگار سردرد بلانچارد بود. بدین منظور تعداد 15نفر از کارکنان نظامی مبتلا به سردرد اولیه انتخاب شده و قبل و بعد از دوره درمان با نوروفیدبک، به مدت یک هفته فرم روز نگار سردرد را به عنوان پیش آزمون و پس آزمون تکمیل نمودند. در حد فاصل زمانی بین پیش آزمون و پس آزمون، نمونه ها طی 15جلسه 30 دقیقه ای به صورت سه بار در هفته مورد درمان با نوروفیدبک قرار گرفته شدند. نتایج: نتایج تحقیق که از طریق انجام آزمون t همبسته بر روی پیش آزمون و پس آزمون به دست آمد نشان داد، درمان با نوروفیدبک باعث کاهش معنادار در فراوانی، شدت و مدت سردردهای مراجعین مبتلا به سردرد اولیه شده است. بحث: با توجه به نتایج به دست آمده و کاهش چشمگیر فراوانی، شدت و مدت سردرد، به نظر می رسد درمان با نوروفیدبک به عنوان مداخله رفتاری، می تواند نقش موثری در کاهش و درمان سردردهای اولیه کارکنان نظامی داشته باشد.
رابطه ی ابعاد هوش معنوی و گرایش به اعتیاد و مقایسه ی آن بین دانشجویان دختر و پسر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۱ بهار ۱۳۹۴ شماره ۲
10-18
حوزههای تخصصی:
اعتیاد بیماری مزمنی است که با اختلال در عملکرد فردی، فیزیولوژیکی و اجتماعی، مشخص می شود. هوش معنوی توانایی تجربه ی حالت هایی است که به افراد امکان دستیابی به دانش و فهم بیش تر را می دهد و زمینه را برای رسیدن به کمال و ترقی در زندگی فراهم می سازد. این قابلیت در میزان گرایش افراد به رفتارهای پرخطر، از جمله اعتیاد، تأثیر دارد. پژوهش حاضر به منظور تعیین رابطه ی بین بُعدهای هوش معنوی و میزان گرایش به اعتیاد در دانشجویان دختر و پسر انجام شد. مواد و روش ها: در این مطالعه، 100 دانشجو به روش نمونه گیری خوشه یی چند مرحله یی از بین دانشجویان دانشگاه کاشان انتخاب شدند. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. با استفاده از پرسش نامه های هوش معنوی و گرایش به اعتیاد، داده ها جمع آوری و با رگرسیون چندگانه تحلیل شدند. یافته ها: نتیجه ها نشان داد که بین بُعدهای ارتباط با سرچشمه ی هستی و درک آن؛ و زندگی معنوی، با میزان گرایش به اعتیاد، رابطه ی معناداری وجود دارد (01/0P<). این رابطه بین دانشجویان دختر و پسر متفاوت نبود. همچنین نتیجه ها نشان داد که بُعدهای ارتباط با سرچشمه ی هستی، درک آن و نیز زندگی معنوی می توانند میزان گرایش دانشجویان به اعتیاد را پیش بینی کنند. نتیجه گیری: نتیجه های پژوهش شواهدی را پیشنهاد می کند که بُعدهای هوش معنوی می تواند بخشی از میزان گرایش به اعتیاد را پیش بینی کند. بنابراین به منظور کاهش میزان گرایش افراد به اعتیاد، پیشنهاد می شود که با انجام برنامه های فرهنگی- آموزشی، سطح هوش معنوی افراد ارتقا داده شود.
بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه ی اضطراب عملکرد موسیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اضطراب عملکرد موسیقی1 نگرانی بارز و مستمر نوازن ده ابزار موسیقی در مورد عملکردش می باشد . ای ن اض طراب در چارچوب ترکیب ی از نش انگان ع اطفی، ش ناختی، جس مانی و رفتاری بروز می کند . ھدف از این پژوھش ، بررسی اعتب ار و روایی پرسشنامھی اضطراب عملکرد موسیقی ( دیانا تی کن ی2 ، 2006 ) در نمونھی ایرانی بود . روش م ورد اس تفاده در ای ن تحقیق توصیفی-پیمایشی و از نوع ھمبستگی بود . در مجموع 450 نفر از نوازندگان س اکن ش ھر ھای ش یراز و مش ھد در ای ن پژوھش، شرکت داشتند . آنھا بھ پرسشنامھی اض طراب عملک رد موسیقی و پرسشنامھی اضطراب حالت-صفت اش پیل برگ ر پاس خ دادند . روش ھایی ک ھ ب ھ منظ ور بررس ی روای ی و پای ایی پرسشنامھ اضطراب عملکرد موسیقی مورد استفاده قرار گرف ت شامل روایی ھمگرا ، ھمسانی درونی و تحلیل عاملی بودن د . نھایتا، نتایج نشان دادکھ ھمسانی درونی در ش اخص آلف ای کرونباخ ، 82 /0 محاسبھ گردید . ھم چنین روای ی ھمزم ان ای ن پرسشنامھ با پرسشنامھی اضطراب حالت-صفت اش پیل برگ ر 16 /0 برآورد گردید . نتایج تحیلی عاملی نیز نشان داد کھ ای ن پرسشنامھ از دو عامل تشکیل شده است ک ھ 14 /35 از واری انس را تبیین می کند . این دو عامل اضطراب عملکرد ی ا تغیی ر توجھ و فراخوان ھای اضطراب نام دارند . نظر بھ این نتایج پژوھش از روایی و پای ایی پرسش نامھ ی مذکور در میان نمونھ ی ایرانی حمایت می کن د و از این رو پرسشنامھ ی اضطراب عملکرد موسیقی متعلق بھ دیانا تی کنی (2006 ) قابل استفاده در میان جامعھ ایرانی است . واژه ھ ای کلی دی : اض طراب عملک ردی، پرسش نامھ اض طراب عملکردی موسیقی، روایی ، پایایی ، تحلیل عاملی
راهبردهای مقابلة مذهبی مثبت و منفی: تحلیل روان سنجی مقیاس مقابلة مذهبی در بین دانشجویان ایرانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این مقاله، با هدف آزمون روان سنجِی مقیاس مقابلة مذهبی در گروهی از دانشجویان دختر و پسر ایرانی انجام شد. 355 دانشجو (155 پسر و 200 دختر)، به نسخة فارسی مقیاس مقابله مذهبی پاسخ دادند. برای تعیین روایی عاملی RCOPE، از روش آماری تحلیل عامل سلسله مراتبی و برای بررسی همسانی درونی RCOPE، از ضرایب آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج تحلیل مؤلفه های اصلی با استفاده از چرخش اوبلیمین، نشان داد که RCOPE از دو بْعد راهبردهای مقابلة مذهبی مثبت و منفی تشکیل شده است. نتایج تحلیل عاملی راهبردهای مقابلة مذهبی مثبت، از الگوی هفت عاملی شامل، تطهیر مذهبی و تقاضای شفاعت الهی، کمک معنوی، تسلیم مذهبی فعالانه، بازارزیابی مذهبی خیرخواهانه، پیوند معنوی و جهت گیری مذهبی، جست وجوی حمایت از سوی افراد مطلع در دین یا افراد هم عقیده و تعیین محدودة فعالیت های مذهبی و نتایج تحلیل عاملی راهبردهای مقابلة مذهبی منفی، از الگوی پنج عاملی شامل بازارزیابی مبتنی بر خداوند کیفر کننده، بازارزیابی شیطان محور، نارضایتی معنوی، واگذاری مذهبی منفعلانه و نارضایتی مذهبی بین فردی به طور تجربی حکایت کرد.
اثربخشی سبک مدیریت دموکراسی قانون مدار کلاس درس بر میزان عزت نفس دانش آموزان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با به کارگیری سبک های مدیریت کلاس می توان رفتارهای مخرب و مزاحم را اصلاح نمود و با ایجاد محیطی آرام و بدون تنش و درگیری، شرکت دانش آموزان را در فعالیت های یادگیری افزایش داد. افزون بر این، به کارگیری سبک های مدیریت کلاس درس، میزان عزت نفس دانش آموزان را، که زندگی آن ها را در تمامی ابعاد تحت تأثیر قرار می دهد، افزایش می دهد. با نظر به این مهم، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی سبک مدیریت دموکراسی قانون مدار کلاس درس بر میزان عزت نفس دانش آموزان پسر پایه سوم متوسطه انجام شد. جامعه آماری در این پژوهش آزمایشی، دانش آموزان پسر سال سوم متوسطه شهر آبدانان در سال تحصیلی 92-91 بودند و نمونه مورد مطالعه 38 نفر بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیث بود. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شد. طرح پژوهش از نوع آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود، که پس از انتخاب تصادفی گرو ه های آزمایشی و گواه، مداخله آزمایشی (سبک مدیریت دموکراسی قانون مدار) بر روی گروه آزمایش به مدت هفت جلسه 90 دقیقه ای و دوبار در هفته اجرا شد. پس از اتمام برنامه آموزشی از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیره نشان داد که به کارگیری سبک مدیریت دموکراسی قانون مدار در کلاس درس بر افزایش میزان عزت نفس (شامل خرده مقیاس عمومی، خانوادگی، اجتماعی، و شغلی تحصیلی) دانش آموزان پسر در مرحله پس آزمون (001/0>p) مؤثر بوده است.
بررسی تأثیر مدارس هوشمند بر اضطراب رایانه، خودتنظیمی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دبیرستانی و مقایسه آن با مدارس غیر هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر مدارس هوشمند بر اضطراب رایانه، خودتنظیمی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دبیرستانی و مقایسه آن با مدارس غیر هوشمند بود. بدین منظور با بهره گیری از روش علی- مقایسه ای، اطلاعات با استفاده از 3 پرسشنامه اضطراب رایانه CARS، خودتنظیمی بوفارد و عملکرد تحصیلی درتاج جمع آوری شد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پایه اول دبیرستان شهر یزد در سال تحصیلی92-1391 بود. نمونه پژوهش شامل 102 دانش-آموز مدارس هوشمند بودند که به روش تمام شماری و 102 دانش آموز مدارس غیرهوشمند که به شیوه همتاسازی (بر اساس جنس، تحصیلات والدین و وضعیت اقتصادی) انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام شد. در سطح توصیفی با استفاده از مشخصه های آمار توصیفی و در سطح استنباطی از آزمون t و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته ها نشان دادند که بین مدارس هوشمند و غیر هوشمند در متغیرهای اضطراب رایانه، خودتنظیمی و عملکرد تحصیلی تفاوت وجود دارد. بین متغیرهای خودتنظیمی و عملکرد تحصیلی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد، بین متغیرهای خودتنظیمی و اضطراب رایانه رابطه منفی و معناداری وجود دارد و بین اضطراب رایانه و عملکرد تحصیلی رابطه معناداری به دست نیامد. در نتیجه کاربرد فناوری جدید در مدارس هوشمند می تواند بسیاری از مشکلات آموزشی را حل کند.
مقایسه طرحواره های ناسازگار اولیه و اختلال اضطراب اجتماعی زنان اقدام کننده به جراحی زیبائی با زنان غیر اقدام کننده شهر تهران.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش با هدف مقایسه طرحواره های ناسازگارانه و اضطراب اجتماعی زنان اقدام کننده به جراحی زیبائی با زنان غیر اقدام کننده انجام شده است. نمونه ای 120 نفری شامل 60 زن اقدام کننده به جراحی زیبائی با 60 زن غیر متقاضی، و روش نمونه گیری در دسترس از شهر تهران انتخاب شده اند. برای اندازه گیری از پرسشنامه های طرحواره یانگ (نسخه سوم فرم کوتاه، 2005) ،پرسشنامه اضطراب اجتماعی (دیویدسون، 1997) استفاده شده است . تحلیل نتایج با استفاده از مانوا و در صورت وجود تفاوت معنادار از آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. نتایج نشان داد بین طرحواره اطاعت و ایثار زنان اقدام کننده و غیر اقدام کننده تفاوت معناداری وجود دارد (0.05P
ساخت و اعتباریابی پرسشنامه کیفیت زندگی مبتنی بر آراء آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ساخت و اعتباریابی پرسشنامه ی کیفیت زندگی مبتنی بر آراء جوادی آملی است. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است و پرسشنامه محقق ساخته توسط 350 نفر از دانشجویان کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند، پاسخ داده شد. در ساخت پرسشنامه از کتاب های آیت جوادی آملی استفاده شده است. به منظور بررسی روایی از روش های روایی صوری، محتوایی و روایی سازه (تحلیل عاملی و همبستگی ابعاد با کل پرسشنامه) استفاده شد. پس از احراز روایی محتوا و بررسی شاخص بارتلت و KMO، پرسشنامه با روش مولفه های اصلی و چرخش واریماکس مورد تحلیل عاملی قرار گرفت که نتایج حاکی از وجود چهار بعد خدا، خود، دیگران و طبیعت است. اعتبار کل پرسشنامه با روش دونیم کردن و آلفای کرونباخ به ترتیب 63/0 و 89/0 حاکی از پایایی پرسشنامه است. در نهایت یافته ها نشان دهنده ی کارایی و کفایت پرسشنامه هستند.
ویژگی های روان سنجی نسخة دوم نیمرخ سبک زندگی ارتقا دهندة سلامت در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: سبک زندگی ارتقا دهندة سلامت یک مدل چندبعدی از اعمال خودآغازگر و ادراکاتی است که به حفظ و افزایش سطح رفاه، خودشکوفایی و رضامندی فرد کمک می کند. هدف: پژوهش حاضر با هدف آزمون روان سنجی نسخة تجدید نظر شدة دوم نیمرخ سبک زندگی ارتقا دهندة سلامت (HPLP-II؛ والکر، اسچریست و چندر، 1995) در بین گروهی از دانشجویان ایرانی انجام شد. روش: در مطالعه همبستگی حاضر 324 دانشجوی کارشناسی (130 پسر و 194 دختر) به HPLP-II و مقیاس سازگاری هیجانی (EAM؛ رابیو، آگادا، هانتنگاس و هرناندز، 2007) پاسخ دادند. به منظور تعیین روایی عاملی HPLP-II از روش آماری تحلیل عاملی تأییدی و به منظور بررسی همسانی درونی HPLP-II از ضرایب آلفای کرونباخ استفاده شد. همچنین، به منظور مطالعه روایی سازة HPLP-II، ضریب همبستگی بین مقیاس های سبک زندگی ارتقا دهندة سلامت با سازگاری هیجانی گزارش شد. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی تاییدی HPLP-II نشان داد که در نمونة دانشجویان ایرانی ساختار چندبعدی HPLP-II شامل پنج زیرمقیاس مسئولیت پذیری برای سلامت، فعالیت جسمانی، تغذیه، تعالی معنوی، روابط بین فردی و مدیریت استرس، با داده ها برازش مطلوبی داشت. نتایج مربوط به همبستگی بین عوامل چندگانة نیمرخ سبک زندگی با سازگاری هیجانی به طور تجربی از روایی سازة HPLP-II حمایت کرد. مقادیر ضرایب همسانی درونی زیرمقیاس های HPLP-II بین 56/0 تا 80/0 به دست آمد. نتیجه گیری: در مجموع، نتایج مطالعة حاضر نشان داد که HPLP-II برای سنجش مفهوم سبک زندگی ارتقادهندة سلامت در دانشجویان ایرانی ابزاری روا و پایا است.
اثربخشی مداخله مبتنی بر درمان مثبت نگر بر بهبود سبک های مقابله ای و پیشگیری از بازگشت در افراد دارای تشخیص اختلال مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی اثربخشی مداخله مبتنی بر روان درمانی مثبت نگر بر بهبود سبک های مقابله ای و پیشگیری از بازگشت افراد دارای تشخیص اختلال مصرف مواد بود. طرح پژوهش یک طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون پیگیری یک ماهه با گروه کنترل بود. برای انجام پژوهش ابتدا از میان بیماران دارای اختلال مصرف مواد مراجعه کننده به مراکز درمانی ترک اعتیاد شهرستان زاهدان، 31 نفر دارای تشخیص اختلال مصرف مواد به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش (14 نفر) و گروه کنترل (17 نفر) جایگزین شدند. هر دو گروه با استفاده از پرسشنامه سبک های مقابله ای بیلینگز و موس ارزیابی شدند. روان درمانی مثبت نگر در گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 60 دقیقه ای اجرا شد. برای تحلیل داده ها از کواریانس چند متغیره و آزمون خی دو استفاده شد. نتایج نشان داد که روان درمانی مثبت نگر، سبک های مقابله ای بیماران گروه آزمایش را در مرحله ی پس آزمون و پیگیری ارتقا داده بود. همچنین نتایج نشان داد روان درمانی مثبت نگر در پیشگیری از بازگشت موثر بوده است. نتایج پژوهش نشان داد که روان درمانی مثبت نگر می تواند به عنوان روشی کارآمد برای ارتقای سبک های مقابله ای و پیشگیری از بازگشت بیماران دارای اختلال مصرف مواد استفاده شود.
شناسایی ساز و کارهای بومی سازی فن آوری در ایران رویکرد مطالعه چند موردی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در دنیای رقابتی امروز، کشورها از روش های مختلفی برای اکتساب و جهش فن آوری استفاده می کنند. در حالی که هدف نهایی از اکتساب و انتقال فن آوری در کشورهای در حال صنعتی شدن، جذب و بومی سازی دانش فنی فن آوری است، به نظر می رسد، این مهم بعضی اوقات به دلیل وجود برخی موانع و عوامل، محقق نمی شود. اگرچه موانع موجود در مسیر بومی سازی فن آوری در کشور ایران نیز مانند سایر کشورهای رو به پیشرفت وجود داشته دارد، اما به دلیل مسایل ویژه ای مانند تحریم، از اهمیت بیشتری برخوردار است. در این مقاله، عوامل بومی سازی فن آوری در سطح خرد و بنگاه با استفاده از مصاحبه عمیق از خبرگان جهاد دانشگاهی علم و صنعت و شرکت توربین سازی تجربه نور، استخراج شده و رابطه آنها با یکدیگر، در قالب یک مدل معادلات ساختاری، نشان داده شده است. اندازه جامعه آماری تحقیق 120 نفر بود که تمام اعضای این جامعه، به عنوان نمونه نیز مد نظر قرار گرفتند. پس از توزیع پرسش نامه طراحی شده توسط پژوهشگران این تحقیق بین تمام اعضای این جامعه، تنها 91 مورد برگشت داده شد. در این تحقیق، برای تعیین پایایی از روش پایایی ترکیبی استفاده شد که حداقل مقدار آن 0/87 محاسبه شد. نتایج نشان داد که شرکت های علاقه مند به بومی سازی فن آوری، باید در پنج حوزه سبک یادگیری، همکاری های فن آورانه، انطباق فن آوری، ظرفیت جذب و فعالیت های اصلی بومی سازی، سرمایه گذاری نمایند.
تأثیر شبکه های اجتماعی مجازی بر یادگیری زبان انگلیسی دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف تعیین میزان تأثیر استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی بر یادگیری زبان انگلیسی دانش آموزان صورت پذیرفت. روش تحقیق شبه آزمایشی بوده و در آن از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه تحقیق کلیه فراگیران زبان انگلیسی در رده سنی 14 تا 18 سال آموزشگاه های زبان انگلیسی شهرستان ساری بوده است. حجم نمونه برای این پژوهش در دو گروه کنترل و آزمایش، 30 نفر درنظرگرفته شده است. 15 نفر در گروه کنترل و 15 نفر نیز در گروه آزمایش حضور داشتند. انتخاب این حجم نمونه از طریق نمونه گیری هدفمند بوده است. به دانش آموزان گروه آزمایش از طریق روش های آموزش معمولی و شبکه اجتماعی مجازی اسکایپ و به دانش آموزان گروه کنترل به صورت روش های آموزشی معمولی و بدون استفاده از شبکه اجتماعی مجازی آموزش داده شد. برای گردآوری اطلاعات از سؤالات استاندارد کتاب مربوطه استفاده شد. به منظور بررسی فرضیه های پژوهش از روش های استنباطی تحلیل کوواریانس چند متغیری، آزمون لوین، تحلیل کوواریانس و آزمون کولموگروف – اسمیرنف استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داده است که آموزش از طریق شبکه اجتماعی مجازی اسکایپ بر میزان یادگیری سه مهارت شنیداری، گفتاری و درک مطلب دانش آموزان تأثیر مثبت داشته است و درواقع نتایج حاصله وجود تفاوت معنی داری را در استفاده از شبکه اجتماعی مجازی نسبت به آموزش از طریق روش های سنتی و معمول در یادگیری این سه مهارت زبانی تأیید کرد؛ اما در خصوص تأثیر شبکه های اجتماعی مجازی بر مهارت نوشتاری دانش آموزان گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل تفاوت معنی داری ملاحظه نشد. درمجموع استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی بر میزان یادگیری زبان انگلیسی دانش آموزان تأثیر معنی داری داشته است.