فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۴۱ تا ۹۶۰ مورد از کل ۲٬۰۱۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه: همواره طی سال ها، تلاش های بسیاری صورت گرفته تا بهترین و مناسب ترین رویکرد برای آموزش زبان به افراد کم شنوا معرفی شود اما هنوز توافقی کلی صورت نگرفته است و این مباحث و اختلاف نظرها هنوز هم در همه دنیا ادامه دارد. در کشور ما هم وضع به همین ترتیب است، با این تفاوت که بسیاری از رویکردها هرگز اجرا نشده یا با نقایص بسیار همراه است. برخی مراکز و سازمان ها فقط یک روش و برخی ترکیبی از روش ها را برمی گزینند. در این میان تکلیفی برای خانواده سردرگم مشخص نمی شود و متخصصان و سازمان های مختلف هریک نظر ویژه خود را می گویند. این در حالی است که باید گزینه های مختلف برای والدین مشخص شود تا با توجه به نیمرخ تحولی و توانایی های کودک، بهترین و مناسب ترین روش برای او انتخاب شود.
اثربخشی بازی درمانی بر بهبود مهارت های زندگی کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی بازی درمانی بر بهبود مهارت های زندگی کودکان کم توان ذهنی بود.
روش: روش پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با گروه گواه بود که روی 30دانش آموز کم توان ذهنی (زیر 14سال) مدرسه توحید2 شهرستان سرپل ذهاب در سال1394 انجام شد. آزمودنی ها از طریق نمونه گیری دردسترس انتخاب و به طور تصادفی در 2گروه 15نفری آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 16جلسه 90دقیقه ای، تحت بازی درمانی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس رفتار سازشی واینلند به عنوان پیش آزمون و پس آزمون در 2گروه و برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد.
یافته ها: نتیجه نشان داد که آموزش مبتنی بر بازی درمانی موجب بهبود مهارت های زندگی روزمره در کودکان کم توان ذهنی می شود.
نتیجه گیری: بنابراین پیشنهاد می شود از آموزش مبتنی بر بازی درمانی برای بهبود مهارت های زندگی روزمره کودکان کم توان ذهنی استفاده شود.
کاردرمانگران، عضو کلیدی در تیم آموزشی مدارس استثنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاردرمانگران در تیم آموزشی مدارس از نقش کلیدی برخوردارند. طیف وسیع خدمات آنها برای کودکان با مشکلات خاص، محدود به مداخلات در بدو تولد و ورود به مدرسه و تحصیل نمی گردد و تا حضور فعال در جامعه، احراز شغل و داشتن نقش خانوادگی ادامه می یابد(1). لذا مداخله ها در مدرسه به عنوان حلقه اتصال توان بخشی اولیه کودک به حضور موفق در جامعه بسیار حائز اهمیت است.
مقایسه سلامت عمومی، مهارت های اجتماعی و حرمت خود دانش آموزان تیزهوش دارای برنامه آموزشی تلفیقی و جداسازی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه سلامت عمومی، مهارت های اجتماعی و حرمت خود دانش آموزان تیزهوش دارای برنامه آموزشی تلفیقی و جداسازی شده بود. پژوهش حاضر به روش علی- مقایسه ای انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر تیزهوش مراکز استعدادهای درخشان و دانش آموزان دختر تیزهوش مدارس تلفیقی بود که در سال تحصیلی 93-92 در شهر رشت مشغول به تحصیل بودند، که از بین آنها نمونه ای به حجم 180نفر(90 نفر دانش آموز تیزهوش از مرکز جداسازی شده و 90 دانش آموز تیزهوش از مدارس تلفیقی) بودند. روش نمونه گیری در مدارس جداسازی شده به شیوه هدفمند و در مدارس تلفیقی از طریق نمونه گیری خوشه ای انجام شد. برای گردآوری داده ها از مقیاس حرمت خود کوپر اسمیت، پرسش نامه سلامت عمومی گلدبرگ ویرایش 28 سؤالی، و پرسش نامه مهارت های اجتماعی استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمونt مستقل و تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که بین دانش آموزان تیزهوش دارای برنامه آموزشی تلفیقی و جداسازی شده از نظر سلامت عمومی، مهارت های اجتماعی و حرمت خود تفاوت معناداری وجود دارد (01/0>P). بدین صورت که سلامت عمومی و حرمت خود دانش آموزان تیزهوش دارای برنامه آموزشی تلفیقی به طور معنی داری بالاتر از دانش آموزان تیزهوش دارای برنامه آموزشی جداسازی شده است(01/0>P) و مهارت های اجتماعی دانش آموزان تیزهوش دارای برنامه آموزشی جداسازی شده به طور معنی داری بالاتر از دانش آموزان تیزهوش دارای برنامه آموزشی تلفیقی است(01/0>P).
نقش کاردرمانی در بهبود اختلال نوشتن دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: نوشتن به عنوان ترسیم دیداری از زبان و گفتار تعریف شده و یک مهارت ضروری برای یادگیری و استفاده از دانش معرفی می شود. این مهارت ابزار اصلی برای موفقیت و مشارکت در فعالیت های متعدد به شمارمی رود. اختلال نوشتن روی عملکرد آموزشی، اجتماعی، تعدادی از مشاغل، فعالیت ها و ارتباطات فردی دانش آموزان اثر می گذارد، بنابراین ارزیابی و درمان بهنگام به منظور پیشگیری از بروز مشکلات متعدد در آینده مفید و ضروری است. برای ارزیابی دقیق عملکرد نوشتن، افزون بر بررسی سابقه مراجع، از ابزارهای استاندارد متعدد استفاده می شود. ابزارهای استاندارد مختلفی برای ارزیابی فرآیند نوشتن یعنی مهارت حسی، حرکتی، درکی، شناختی و روانی دانش آموز در دسترس است. درخصوص ارزیابی محصول یا دست نوشته تنها ابزار استاندارد و جامع در دسترس، ابزار ارزیابی دست نویسی فارسی است.
تجارب مادران کودکان دچار افت شنوایی عمیق بعد از کاشت حلزونی: یک مطالعه پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: کاشت حلزونی در کودکان دچار افت شنوایی عمیق، نه تنها خود آن ها بلکه والدین و به ویژه مادر را نیز درگیر می کند. بررسی تجارب زیسته مادران بعد از جراحی کاشت حلزونی فرزندان، احساسات و نگرش های آن ها نسبت به مسایل و نیازهای بعد از جراحی را برای مراقبت و آموزش فرزندان انعکاس می دهد که تاکنون موردمطالعه قرار نگرفته است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر، کشف، شناسایی و تبیین تجارب مادران کودکان دچار افت شنوایی عمیق بعد از کاشت حلزونی بود.
روش: در این پژوهش پدیدارشناختی 11مادر به روش نمونه گیری هدفمند از مرکز توانبخشی شنوایی اردبیل در سال1393 انتخاب شدند. اطلاعات به روش مصاحبه عمیق جمع آوری شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات با استفاده از روش پیشنهادی اسمیت انجام شد.
یافته ها: از یافته های پژوهش حاضر 7مضمون اصلی با عنوان «مشغولیت»، «مواجهه»، «امیدواری»، «سخت گیری»، «پذیرش»، «سازگاری» و «آینده نگری» و تعدادی مضمون فرعی استنتاج شد.
نتیجه گیری: این یافته ها می تواند اطلاعات لازم را برای پیشبرد منابع حمایتی کاشت حلزونی کودکان در جهت تامین سلامت روان مادران فراهم آورد.
اثربخشی بازی با کلمات احساسی بر کاهش نارسایی هیجانی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلال یادگیری ویژه، یک اختلال عصبی تکاملی است. دانش آموزان مبتلا به این اختلال علاوه بر مشکلات تحصیلی، سطح بالایی از مشکلات اجتماعی_ هیجانی دارند. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی بازی درمانی با کلمات احساسی بر نارسایی هیجانی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری انجام شد. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون_پس آزمون بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه دوم تا ششم دارای ناتوانی یادگیری شهر کرمانشاه بود که نمونه ای به حجم 24 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه ناگویی خلقی تورنتو بود. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 30 دقیقه ای و دو بار در هفته به بازی کلمات احساسی پرداختند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد بازی درمانی با کلمات احساسی موجب کاهش نارسایی هیجانی این کودکان شده است (001/0>P). نتایج پژوهش حاضر نشان داد بازی درمانی با کلمات احساسی می تواند به عنوان روشی مناسب در کاهش نارسایی هیجانی کودکان به کار رود، این نوع از بازی درمانی با بیان نمادین احساسات توان ابراز هیجانات منفی مثل اضطراب را افزایش داده و منجر به سازگاری عمومی می گردد.
اثر بخشی آموزش برنامه ی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی مادران کودکان مبتلاء به اختلال بیش فعالی- نارسایی توجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
والدین کودکان مبتلا به بیش فعالی- نارسایی توجه با چالش های بسیاری مواجهندکه آنها را در معرض سطوح بالای استرس و پیامد های منفی روانی قرار می دهد. مشارکت والدین در برنامه های درمانی می تواند این آشفتگی ها را کاهش دهد .لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش برنامه ی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی مادران کودکان مبتلا به اختلال بیشفعالی- نارسایی توجه انجام شد. روش:پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی و طرح به کار رفته در این پژوهش، طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. نمونه مورد مطالعه شامل 30 نفر از مادران کودکان مبتلا به بیشفعالی- نارسایی توجه بودند که از طریق نمونه گیری در دسترس و با استفاده از مقیاس غربال گری csi-4از بین پرونده های موجود در هسته مشاوره اصفهان گزینش شده و به صورت تصادفی در گروه آزمایشی و گواه قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش ، مقیاس عاطفه مثبت و منفی و مقیاس رضایت از زندگی بود. مادران گروه آزمایش 8 جلسه دو ساعته برنامه آموزش ذهن آگاهی را دریافت کردند یافته ها:نتا یج تحلیل کواریانس نشان داد آموزش ذهن آگاهی در ارتقاء بهزیستی روانشناختی مادران کودکان بیشفعالی- نارسایی توجه در سطح(01/ <0 P)معنادار بوده است. نتیجه گیری:بنابراین با توجه به اثر بخشی این درمان در افزایش بهزیستی روان شناختی مادران کودکان بیشفعالی- نارسایی توجه ، این روش درمانی می تواند برای مراجعانی که به منظور دریافت درمان اثر بخش به مراکز مشاوره مراجعه می کنند، گزینه مناسبی باشد.
آزمون و مقایسه مدل رابطه علی هدف های پیشرفت و دوستی با عملکرد ریاضی با میانجیگری انواع کمک طلبی در دانش آموزان دختر مدارس استعدادهای درخشان و عادی دوره متوسطه اول شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین هدف های پیشرفت و هدف های دوستی با عملکرد ریاضی با توجه به نقش واسطه ای انواع کمک طلبی در میان دانش آموزان عادی و تیزهوش به روش مدل یابی معادله های ساختاری بود. جامعه مورد مطالعه دانش آموزان دختر تیزهوش و عادی پایه نهم ناحیه 4 شهر اهواز بودند. بدین منظور، 120 دانش آموز تیزهوش به روش سرشماری و 120 دانش آموز عادی با روش تصادفی چند مرحله ای نسبتی انتخاب شدند و به پرسش نامه های پرسش نامه کمک طلبی، هدف های دوستی و پرسش نامه هدف های پیشرفت تجدید نظر شده پاسخ دادند. نتایج پژوهش نشان دادند که در هر دو گروه تیزهوش و عادی، هدف تبحرگرا و دوستی گرا، کمک طلبی سازگار را پیش بینی می کنند که آن نیز به نوبه خود عملکرد ریاضی بالاتر را پیش بینی می کند در حالی که هدف های تبحر گریز، عملکردگریز، عملکردگرا و دوستی گریز، اجتناب از کمک طلبی را پیش بینی می کنند و آن نیز عملکرد ریاضی پایین تر را پیش بینی می کند. هم چنین، تفاوت های بین دو گروه، در مقایسه های چند گروهی فقط در مسیر کمک طلبی سازگار با عملکرد ریاضی و هدف عملکردگرا با اجتناب از کمک طلبی، بالاتر از 96/1 و معنی دار بود و در سایر مسیرها تفاوتی معنی دار بین گروهها مشاهده نشد.
تأثیر آموزش مهارت های ادراک دیداری بر حافظه دیداری کوتاه مدت کودکان با آسیب شنوایی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در ارتباط با توانایی های شناختی افراد با آسیب شنوایی، حافظه همواره موردتوجه متخصصان بوده است. به خصوص نقش حافظه دیداری در به یادسپاری و یادآوری علائم نشانه ای مانند حرکات دست در گفتار نشانه دار و زبان اشاره به کرّات موردپژوهش قرارگرفته است. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش مهارت های دیداری بر حافظه دیداری کوتاه مدت کودکان پسر با آسیب شنوایی بود.
روش: طرح پژوهش آزمایشی، از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. بر این اساس از بین کل دانش آموزان با آسیب شنوایی پسر شهر تهران تعداد 36 نفر از دانش آموزان پسر 7 تا 10 سال مدرسه ناشنوایان باغچه بان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل جای دهی شدند. پس از 10 جلسه مداخله بر روی گروه آزمایشی، داده ها با استفاده از آزمون حافظه دیداری کیم کاراد (1945) جمع آوری شد.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش مهارت های ادراک دیداری باعث بهبود حافظه دیداری کوتاه مدت در کودکان پسر با آسیب شنوایی گردیده است.
نتیجه گیری: جهت تقویت حافظه دیداری در کودکان با آسیب شنوایی می توان از مهارت های ادراک دیداری استفاده نمود؛ زیرا این مهارت های ادراکی باعث فعال سازی مناطق مربوط به حافظه دیداری و درنتیجه باعث تقویت حافظه دیداری می گردد.
اثربخشی برنامه نرم افزاری توکا بر تمیز و حافظه شنیداری کودکان دارای مشکل یادگیری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینهو هدف :پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش برنامه نرم افزاری توکا بر تمیز و حافظه شنیداری کودکان دارای مشکل یادگیری (اختلال خواندن) (Dyslexia) انجام گردید. مواد و روش ها:این تحقیق از نوع نیمه آزمایشی بود و با دو گروه شاهد و آزمایش و پیش آزمون و پس آزمون انجام شد. افراد گروه آزمایش در ده جلسه تحت مداخله آموزشی به وسیله نرم افزار توکا قرار گرفتند. جامعه آماری مطالعه را کلیه دانش آموزان پایه اول ابتدایی ناحیه دو شهر اصفهان با طیف سنی 7 تا 8 سال تشکیل داد که بر اساس نظریه کارشناس مشاور آموزش و پرورش، واجد مشکل یادگیری تشخیص داده شدند. با توافق والدین، 20 دانش آموز به شیوه در دسترس برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (10 نفر) و شاهد (10 نفر) قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها شامل آزمون هوش Wechsler کودکان (Wechsler Intelligence Scale for Children یا WISC) و آزمون سنجش پیشرفت خواندن بود. در راستای اهداف پژوهش و بررسی پیشرفت دو گروه شاهد و آزمایش و مقایسه نمرات دو گروه، از آزمون تحلیل واریانس با اندازه های تکراری به همراه آزمون کرویت Mauchly و همسانی واریانس ها استفاده گردید. یافته ها:آموزش برنامه نرم افزاری توکا، بر تمیز و حافظه شنیداری کودکان دارای مشکل یادگیری مؤثر است (001/0 > P). نتیجه گیری:با توجه به تأثیر استفاده از نرم افزار توکا در افزایش تمیز و حافظه شنیداری و دیداری کودکان و این که کودکان دارای مشکلات یادگیری اغلب در حافظه مشکل دارند، پیشنهاد می گردد که روزانه بین 15 تا 20 دقیقه از برنامه های آموزشی این نرم افزار در جهت تقویت حافظه استفاده شود.
اثربخشی آموزش خودگردانی یادگیری بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی آموزش خودگردانی یادگیری بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان نارساخوان بود. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان نارساخوان پسر پایه پنجم مقطع ابتدائی ناحیه 1 آموزش و پرورش شهر یزد که در سال تحصیلی 1395-1394 در مدارس دولتی مشغول به تحصیل بودند. روش پژوهش از نوع آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. 30 دانش آموز نارساخوان با تائید متخصصان مرکز اختلال یادگیری با بهره گیری از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. ابزار پژوهش برای گردآوری داده ها، چک لیست تشخیص نارساخوان و پرسشنامه عصب شناختی کولیج بود. آموزش خودگردانی یادگیری در نهایت طی ۱4 جلسه 45 دقیقه ای به تواتر هفته ای دوبار بر روی گروه آزمایش اجرا گردید. نتایج بررسی فرضیه ها از طریق تحلیل کوواریانس (سطح معناداری 05/0) نشان داد که آموزش خودگردانی یادگیری بر کارکردهای اجرایی (برنامه ریزی، سازمان دهی و بازداری) دانش آموزان نارساخوان مؤثر است. در نتیجه می توان از آموزش خودگردانی یادگیری برای بهبود کارکردهای اجرایی دانش آموزان نارساخوان استفاده کرد.
تحلیل انسجام در متون کتاب های فارسی دبستان دانش آموزان کم توان ذهنی بر اساس مدل هلیدی و حسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مقاله در نظر دارد تا وقوع انواع ابزارهای انسجام واژگانی را در کلیه کتاب های فارسی مقطع دبستان ویژه دانش آموزان کم توان ذهنی در سال تحصیلی 1392-1391 را بررسی کند. روش: روشی که برای تحلیل متون به کار رفته است، بر اساس مدلی است که توسط هلیدی و حسن (1976) پیشنهاد شده است. داده های این تحقیق یعنی متون، از کتاب های فارسی دبستان ویژه دانش آموزان کم توان ذهنی گرفته شده اند. مقطع دبستان برای دانش آموزان کم توان ذهنی در کل 6 پایه دارد که برای هر پایه، یک کتاب فارسی تدوین شده است. در پژوهش حاضر جهت تجزیه و تحلیل داده ها و پاسخ گویی به سؤال های تحقیق از نرم افزار SPSS و آزمون همبستگی تاوکندال استفاده شده است. یافته ها: با افزایش سطح پایه تحصیلی، تغییری در کتاب های فارسی دبستان ویژه دانش آموزان کم توان ذهنی از نظر انواع انسجام واژگانی دیده می شود که از لحاظ معناداری با هم فرق دارند. نتیجه گیری: تغییری که همگام با افزایش سطح پایه تحصیلی در کتاب های فارسی دبستان ویژه دانش آموزان کم توان ذهنی صورت می گیرد، در مورد مقوله های کلمه مکرر، فراشمول و همنشینی معنادار نیست، اما در مورد مقوله های دیگر از جمله اسم عام و ترادف معنادار است، بدین صورت که با افزایش سطح پایه تحصیلی، بسامد وقوع ابزارهای ترادف و اسم عام در متون افزایش می یابد، اما بسامد وقوع کلمه مکرر، همنشینی و فراشمول، تغییر معناداری پیدا نمی کند.
مداخله های کاردرمانی در دانش آموزان با ناتوانی یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ویژه دارای آسیب هایی در یک یا چند حوزه از فرآیندهای درکی شده اند که موجب بروز اختلال هایی در فهمیدن یا به کارگیری زبان، صحبت کردن یا نوشتن آن ها می شود. این ناتوانی در مهارت های تحصیلی از قبیل خواندن، گوش کردن، فکرکردن، صحبت کردن، نوشتن، هجی کردن و محاسبات ریاضی اثر گذاشته و موفقیت آن ها را در این حوزه ها کاهش می دهد. به همراه معلم، کاردرمانی، گفتاردرمانی و روان شناسی می تواند هر یک در جنبه ای ویژه به دانش آموز کمک کنند.
برازش نقش واسطه ای گفتار با خود در پیش بینی خودتنظیمی رفتاری بر اساس رشد زبان و دلبستگی ایمن در کودکان کاشت حلزون شده ی شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی پیش بینی خودتنظیمی رفتاری کودکان کاشت حلزون شده ی شنوایی بر اساس رشد زبان و دلبستگی ایمن؛ نقش واسطه ای گفتار با خود است. در این مطالعه همبستگی، 114 کودک کاشت حلزون شده با دامنه سنی 7-3 سال که حداقل یک سال از برنامه کاشت حلزون آن گذشته است بصورت روش در دسترس انتخاب شدند. آزمون رشد زبان (نیوکامل و هامیل، 1997)، مصاحبه اختلال در دلبستگی (اسمایک و زینه، 1999)، مشاهده ساختارمند خودتنظیمی ( پونیتز و همکاران، 2008) بر روی کودک، و مقیاس ساختارمند گفتار با خود (امرایی، حسن زاده، 1394) بروی مادران آنها اجرا شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که رشد زبان (37/0=b، 01/0>P) و دلبستگی ایمن (41/0-= b، 01/0>P) 49/0 واریانس گفتار با خود را پیش بینی می کنند. همچنین رشد زبان (25/0=b، 01/0>P) و دلبستگی ایمن (43/0-=b، 01/0>P) با میانجیگری گفتار با خود (19/0=b، 01/0>P) توانایی پیش بینی 58/0 از پراکندگی و واریانس خودتنظیمی رفتاری را دارند. پژوهش حاکی از داشتن نقش واسطه ای برای گفتار با خود برای رشد زبان و دلبستگی ایمن است که این امر در درجه اول نقش والدگری و دلبستگی را د ر رشد زبان و از طرف دیگر خودتنظیمی نشان می دهد و می تواند در راستای کاهش مشکلات رفتاری توجه به فاکتورهای والد محوری و زبان محوری در برنامه های پیشگیری و توانبخشی مورد تاکید قرار گیرند.
مقایسه محتوا، نوع ارائه آموزش و تجهیزات کارگاهی در برنامه آموزش حرفه ای به دانش-آموزان اتیسم، کم توان ذهنی و چندمعلولیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر مقایسه محتوا، نوع ارائه آموزش و تجهیزات کارگاهی در برنامه آموزش حرفه ای به دانش آموزان اتیسم، کم توان ذهنی و چندمعلولیتی در دوره اول و دوم دبیرستان است. روش: روش این پژوهش از نوع ارزشیابی بود که در آن نمونه ای شامل 39 کلاس درس از ده مجتمع آموزشی در دو دوره اول و دوم دبیرستان و در سه گروه از دانش آموزان با نیازهای ویژه یعنی اتیسم، کم توان ذهنی و چندمعلولیتی انتخاب شدند. شیوه انتخاب گروه کم توان ذهنی به صورت تصادفی و شیوه انتخاب دو گروه دانش آموزان بااختلال اتیسم و چندمعلولیتی به صورت تمام شماری بود. 52 دبیر در دوره اول دبیرستان و 48 دبیر در دوره دوم دبیرستان با استفاده از روش مصاحبه که توسط همکاران و آزمونگران طرح استفاده شد فهرست وارسی های مربوط به محتوای آموزش حرفه ای دوره اول و دوم دبیرستان را تکمیل نمودند. یافته ها: تحلیل نتایج نشان داد که حدود 83 درصد کارگاه ها، 5 کارگاه از شش کارگاه کپسول آتش نشانی نداشته اند . میانگین نمره تناسب محتوای برنامه برای سه گروه دانش آموزان دارای اتیسم، کم توان ذهنی و چند معلولیتی دوره اول دبیرستان به ترتیب برابر با 17/50، 57/58 و 08/50 ، و در دوره دوم دبیرستان به ترتیب 59، 62/48 و 22/54 بوده است. در زمینه ارزشیابی نوع ارائه آموزش حرفه ای در دوره اول دبیرستان میانگین گروه های دانش آموزان با اختلال اتیسم، کم توان ذهنی و چندمعلولیتی به ترتیب 68، 91 و 88 ، در دروس مهارتی دوره دوم دبیرستان به ترتیب حدود 75، 91 و 97 و در دروس نظری دوره دوم دبیرستان حدود 83، 91 و 80 است. نتیجه گیری:در دوره اول دبیرستان از امکانات کارگاهی به طور مستقیم استفاده نمی شود و در دوره دوم دبیرستان بسیاری از تجهیزات وجود ندارد. در مورد محتوای آموزش حرفه ای در دوره اول و دوم دبیرستان نتایج نزدیک به میانگین است و برای بهبود محتوا لازم است اصلاحاتی صورت گیرد. در مورد نوع ارائه آموزش حرفه ای در دوره اول و دوم دبیرستان نتایج بالاتر از میانگین است ولی باز هم می توان برای بهبود وضعیت اصلاحاتی اعمال نمود. در ضمن تفاوتی بین گروه های اتیسم، کم توان ذهنی و چندمعلولیتی در اکثر اهداف مشاهده نشد و تنها در دوره دوم دبیرستان وضعیت ارائه آموزش گروه کم توان ذهنی و چندمعلولیتی مناسبتر از گروه اتیسم است.
رابطه الگوهای پردازش حسی با کارکردهای اجرایی در دانش آموزان با اختلال اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین رابطه ی الگوهای پردازش حسی با کارکردهای اجرایی در دانش آموزان با اختلال اوتیسم از دیدگاه معلمان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. تعداد 50 دانش آموز با اختلال اوتیسم پس از بررسی ملاک های ورودی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای سنجش الگوهای پردازش حسی از نیمرخ حسی دان فرم مدرسه و برای ارزیابی کارکردهای اجرایی از سیاهه رتبه بندی رفتاری کارکردهای اجرایی استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی (توزیع فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد) و برای استنباط از داده ها از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد بین الگوهای پردازش حسی با کارکردهای اجرایی رابطه منفی معنی دار وجود دارد. با استناد به یافته های این پژوهش می توان پیشنهاد کرد که از مداخله های پردازش حسی بهنگام برای بهبود کارکردهای اجرایی استفاده شود.
مقایسه اختلالات اضطرابی و مدرسه هراسی در دانش آموزان نارساخوان و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:هدف پژوهش حاضر مقایسه اختلالات اضطرابی و مدرسه هراسی در دانش آموزان نارساخوان و عادی بود. روش: پژوهش حاضر، از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان پایه چهارم، پنجم و ششم ابتدایی مبتلا به نارساخوانی مراجعه کننده به مراکز اختلالات یادگیری شهرهای بوشهر و برازجان و کلیه دانش آموزان عادی دختر و پسر پایه چهارم، پنجم و ششم ابتدایی شهرهای بوشهر و برازجان در سال تحصیلی 95-94 تشکیل دادند به منظور انجام این پژوهش، 78 نفر از دانش آموزان مشکوک به نارساخوانی به شیوه تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و سپس از میان آن ها تعداد 50 دانش آموز پس از اجرای آزمون های تشخیصی (از جمله آزمون هوش وکسلر کودکان، آزمون خواندن، آزمون ADHDو آزمون اختلال سلوک) به صورت تصادفی برگزیده شدند و 50 دانش آموز عادی نیز به روش تصادفی مرحله ای انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. هر دو گروه پرسش نامه تشخیص اختلالات مرتبط با اضطراب کودکان بیرماهر و همکاران را تکمیل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA)استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین دانش آموزان نارساخوان و عادی از لحاظ اختلالات اضطرابی و مدرسه هراسی تفاوت معنی دار وجود دارد. بین دانش آموزان نارساخوان و عادی از لحاظ اضطراب تعمیم یافته، اضطراب اجتماعی، اضطراب جدایی و هراس/ جسمانی شکل تفاوت معنی دار به دست آمد (001/0 ≤ P). نتیجه گیری :بر اساس نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت که در طراحی و برنامه ریزی مداخله های درمانی برای دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی می بایست وضعیت طیف اختلالات اضطرابی و مدرسه هراسی آنان در نظر گرفته شود تا بتوان کارآیی این مداخلات را افزایش داد.
اثربخشی آموزش مبتنی بر رایانه در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر با کم توانی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان اثربخشی آموزش رایانه ای بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر با کم توانی ذهنی انجام شد.