فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۶۱ تا ۱٬۳۸۰ مورد از کل ۱٬۹۳۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تأثیر مداخله روان شناسی مثبت گرا بر خودبخشایشگری و تاب آوری مادران کودکان دارای ناتوانی یادگیری سبزوار انجام شد. روش: روش این پژوهش، نیمه تجربی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مادران کودکان 6 تا 12 ساله دارای اختلال یادگیری در سبزوار در سال 1395-1396بود که 34 نفر بر حسب شرایط ورود به پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش (17 نفر) و کنترل (17 نفر) جای دهی شدند. پس از انجام پیش آزمون ، به کمک پرسشنامه های مقیاس خودبخشایشگری ول، دی شی و واکینی (2008) و تاب آوری کونور و دیویدسون (2003)، به گروه آزمایشی طی هشت ج لسه 90 دقیقه ای روان شناسی مثبت گرا آموزش داده شد. در پایان از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد و داده های به دست آمده با آزمون تحلیل کوواریانس و به کمک نرم افزار SPSS ویراست 23 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله روان شناسی مثبت گرا بر خود بخشایشگری و تاب آوری مادران کودکان دارای ناتوانی یادگیری سبزوار تأثیر مثبت و معنا داری داشته است (001/ 0 P ≤ ) . نتیجه گیری: مداخله روان شناسی مثبت گرا یک برنامه آموزشی مؤثر برای کمک به مادران کودکان دارای اختلال یادگیری است.
نقش نگرانی، امید و معنای زندگی در پیش بینی سلامت روانی مادران دارای فرزند کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش نگرانی، امید و معنای زندگی در پیش بینی سلامت روان مادران دارای فرزند کم توان ذهنی انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. کلّیه ی مادران دارای فرزند کم توان ذهنی تحت پوشش مراکز توانبخشی سازمان بهزیستی شهر اردبیل در سال 95-1394 جامعه ی آماری این پژوهش را تشکیل می دادند که از میان آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 130 مادر بعنوان نمونه انتخاب شده و به پرسشنامه ی نگرانی پنسیلوانیا، پرسشنامه ی امید بزرگسالان اشنایدر، پرسشنامه ی هدف در زندگی گرامباف و ماهولیک و پرسشنامه ی سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین نگرانی با سلامت روان مادران دارای فرزند کم توان ذهنی رابطه ی منفی معنا دار و بین امید و معنای زندگی با سلامت روان مادران دارای فرزند کم توان ذهنی رابطه ی مثبت معنا داری وجود دارد (p<0.01). همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون آشکار کرد که تقریباً 58/0 درصد از کل واریانس سلامت روان مادران دارای فرزند کم توان ذهنی براساس متغیرهای نگرانی، امید و معنای زندگی قابل پیش بینی است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که نگرانی، امید و معنای زندگی از متغیر های مرتبط با سلامت روان مادران دارای فرزند کم توان ذهنی می باشد که نیازمند برنامه ریزی می باشد.
بررسی رابطه پذیرش و عمل و چشم انداز زمان آینده با انعطاف پذیری روانشناختی و سازگاری در مادران کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: توجه به سازگاری و بررسی عوامل موثر بر آن برای ارتقاء سلامت مادر و بهبود روابط والد فرزندی به ویژه در مادران کودکان کم توان ذهنی حائز اهمیت است. هدف از این مطالعه بررسی رابطه پذیرش و عمل و چشم انداز زمان آینده با انعطاف پذیری روانشناختی و سازگاری در مادران کودکان کم توان ذهنی می باشد. روش: این مطالعه از نظر نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی-همبستگی و به طور مشخص مبتنی بر تحلیل مسیر می باشد. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه مادران دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر 12 تا 16 ساله در مدارس استثنایی شهر مشهد در سال 95-96 می باشد. نمونه شامل مادران 217 کودک کم توان ذهنی آموزش پذیر که با روش نمونه گیری در در دسترس شدند. داده ها با روش تحلیل مسیر که شامل مجموعه ای از معادلات رگرسیونی می باشد و با استفاده از نرم افزار لیزرل تحلیل شدند. یافته ها: بررسی شاخص های برازندگی و با توجه به اینکه مقدار 08/0 RMSEA < و 08/0 SRMR < می توان برازش مدل را مطلوب دانست. همچنین در سایر شاخص ها از جمله ( NNF NFI ، NNFI ، CFI ، RFI ، IFI ) نتایج بالاتر از 9/0 می باشد که حاکی از برازش قابل قبول مدل می باشند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت چشم انداز زمان آینده و پذیرش و عمل هم به طور مستقیم و هم به طور غیرمستقیم باعث افزایش سازگاری می شود. لذا می توان گفت مادران کودکان کم توان ذهنی با توجه به میزان پذیرش عمل و انعطاف پذیری روانشناختی در سازگاری متفاوتند و با اعمال مداخلاتی جهت ارتقاء این متغیرها می توان به افزایش سازگاری در مادران کودکان کم توان ذهنی کمک کرد.
اثربخشی آموزش برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودکارامدی و تحمل ناکامی والدین کودکان معلول جسمی- حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودکارامدی و تحمل ناکامی والدین کودکان معلول جسمی حرکتی بود. این پژوهش با روش نیمه تجربی همراه با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری برای یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل والدین معلولین جسمی حرکتی دارای پرونده در بهزیستی شهرستان پلدختر در سال 1396 بود که نمونه تحقیق به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 16 نفری آزمایش و کنترل جایگزین شدند. آموزش برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی در 8 جلسه دو ساعتی به صورت هفتگی به گروه آزمایش ارائه گردید. اما گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. هر دو گروه یک هفته پیش از جلسه اول و یک هفته پس از جلسه آخر و 30 روز بعد، با پرسشنامه های خودکارامدی والدگری دومکا (PSAM) و تحمل ناکامی هارینگتون سنجش شدند. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره با اندازه گیری مکرر (RM- MANOVA) نشان داد که برنامه آموزشی بر بهبود خودکارآمدی والدگری و تحمل ناکامی اثر داشته و میانگین گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در مرحله پس آزمون و پیگیری افزایش یافته است (0001/0>P). یافته های پژوهش حاضر ضمن ارائه چشم اندازی روشن در حیطه استفاده از درمان نوظهور ذهن آگاهی در کاهش مشکلات روانشناختی افراد، زمینه مطلوبی جهت اتخاذ این برنامه آموزشی در حوزه پیشگیری و گسترش این شیوه در مشکلات بین فردی فراهم می آورد.
اثر بخشی مداخلات گروهی مبتنی بر برنامه ی دی روزیر بر بهبود مهارت های اجتماعی، شایستگی تحصیلی و مشکلات رفتاری کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده: هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر درمان مداخلات گروهی (SS-GRIN)، بر بهبود مهارت های اجتماعی، تحصیلی و کاهش مشکلات رفتاری کودکان مبتلا به اختلالات طیف اتیسم است. روش این پژوهش مورد منفرد(طرح A-B-A) بوده است و با استفاده از نمونه گیری هدفمند3دانش آموز مبتلا به اتیسم انتخاب شدند. جلسات آموزشی بر اساس برنامه آموزش مهارت های اجتماعی دی روزیر که حاوی ده درس بود به مدت 5 ماه در قالب 20 جلسه 40 دقیقه ای برگزار گردید. با استفاده از سیستم بهبود مهارت های اجتماعی(SSIS) حین و پس از هر 3 جلسه آموزشی نیز ارزیابی صورت گرفت. به منظور پیگیری نتایج آموزش یک ماه بعد این پرسشنامه توسط مربی دانش آموزان تکمیل شد. بر اساس نتایج تحلیل دیداری داده ها این برنامه در زمینه بهبود مهارت های اجتماعی و مشکلات رفتاری برای هر سه شرکت کننده مؤثر بوده است. در زمینه بهبود شایستگی تحصیلی این برنامه برای شرکت کننده اول مؤثر بوده است. بر اساس یافته های این پژوهش به نظر می رسد که ماهیت گروهی مداخلات با ایجاد فرصت بیشتر برای تعامل و افزایش انگیزه کودکان برای ارتباط نه تنها منجر به بهبود روابط و مهارت های اجتماعی می شوند، بلکه همچنین می توانند اثر مستقیم و مثبت بر مشکلات رفتاری (شامل کاهش قلدری، رفتار های برون ریزی و درون ریزی) بر جای بگذارند. در زمینه اثر بخشی این برنامه بر شایستگی تحصیلی نیاز به تحقیقات بیشتری است.
اثربخشی واقعیت درمانی گروهی بر باورهای غیرمنطقی، سرسختی روانشناختی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان استعدادهای درخشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی واقعیت درمانی گروهی بر باورهای غیرمنطقی، سرسختی روان شناختی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان استعدادهای درخشان انجام شد. روش: این پژوهش به روش آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل به همراه پیگیری شش ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان استعداد درخشان پسر مقطع متوسطه دوم شهرکرد بوده است. جهت اجرای پژوهش، تعداد 40 دانش آموز به صورت تصادفی ساده انتخاب و در گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. سپس جهت ارزیابی پیش آزمون و قبل از اجرای مداخله، دانش آموزان پرسشنامه باورهای غیرمنطقی جونز ( IBT ) و مقیاس سرسختی روان شناختی کوباسا (1990) را تکمیل نمودند و معدل های آنان نیز یادداشت شد. در مرحله بعد برای گروه آزمایش 8 جلسه واقعیت درمانی گروهی به اجرا درآمد. پس از انجام مداخله نیز پرسشنامه مذکور در مراحل پس آزمون و پیگیری توسط دانش آموزان تکمیل گردید. داده ها از طریق تحلیل کواریانس تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد واقعیت درمانی گروهی بر کاهش باورهای غیرمنطقی، افزایش سرسختی روان شناختی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان استعدادهای درخشان پسر دوره دوم متوسطه مؤثر بوده است(5 % < p ). این اثر در طول پیگیری شش ماهه همچنان ماندگار بوده است. نتیجه گیری: واقعیت درمانی گروهی می تواند به عنوان روشی مناسب به منظور بهبود وضعیت روان شناختی و تحصیلی دانش آموزان استعداد درخشان استفاده گردد.
تأثیر آموزش مهارت های خودتنظیمی بر مهارت های اجتماعی و کارکرد های اجرایی کودکان پیش دبستانی مبتلا به کم توانی ذهنی خفیف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش مهارت های خودتنظیمی بر مهارت های اجتماعی و کارکرد های اجرایی کودکان پیش دبستانی مبتلا به کم توانی ذهنی خفیف بود. طرح پژوهش آزمایشی از نوع تک آزمودنی با پیگیری دو هفته ای بود. جامعه آماری شامل کودکان پسر پیش دبستانی مبتلا به کم توانی ذهنی خفیف (هوشبهر بین 50 – 70) 8 تا 10 ساله شهرستان شاهرود در سال 97- 1396 بود که از بین آنها نمونه ای به حجم 4 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. پرسشنامه مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت (1999) و پرسشنامه عصب روان شناختی کولیج (2002) توسط مربیان تکمیل شد. برنامه آموزش خودتنظیمی به مدت یک ماه در 8 جلسه 45 دقیقه ای با روش های بازی، قصه گویی و نمایش آموزش داده شد. یافته های بدست آمده از تحلیل دیداری نمودارها، درصد تمامی داده های غیرهمپوش و اندازه اثر بیانگر تأثیر آموزش خودتنظیمی در افزایش مهارت های اجتماعی و کاهش مشکلات کارکرد های اجرایی دانش آموزان کم توان ذهنی مقطع پیش دبستانی بود. بنابراین می توان گفت آموزش خودتنظیمی با بهبود توانایی برنامه ریزی، خودبازبینی و سازماندهی دانش آموزان با کم توانی ذهنی خفیف در افزایش مهارت های اجتماعی و کاهش مشکلات کارکرد های اجرایی آنها مؤثر است.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی کودک محور بر سازگاری اجتماعی و علائم افسردگی کودکان مبتلا به اختلال افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی دوره جدید سال هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۹
179 - 200
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی کودک محور بر سازگاری اجتماعی و علائم افسردگی کودکان مبتلا به اختلال افسردگی شهر اصفهان صورت پذیرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام کودکان دارای اختلال افسردگی شهر اصفهان در سال تحصیلی 96-1395 بودند که به مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی آموزش و پرورش مراجعه کرده بودند. روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری 45 روزه بود. مرحله پیگیری بدین سبب اجرا گردید تا مشخص شود که آیا درمان ذهن آگاهی در طول زمان دارای کارآیی معنادار پایدار است یا خیر. تعداد نمونه در پژوهش 30 کودک دارای اختلال افسردگی بود که به شیوه نمونه گیری غیرتصادفی دردسترس انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه به شکل مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش مداخلات درمانی مربوط به ذهن آگاهی را در طی دو ماه و نیم به صورت هفته ای یک جلسه 60 دقیقه ای دریافت نمودند. این در حالی است که گروه کنترل هیچگونه مداخله ای را در طول پژوهش دریافت نکرد. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه سازگاری اجتماعی و افسردگی کودکان بود. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که آموزش ذهن آگاهی کودک محور بر سازگاری اجتماعی و علائم افسردگی کودکان دارای اختلال افسردگی تاثیر داشته است (0/01>p). بنابراین درمان ذهن آگاهی می تواند به عنوان درمانی کارآ برای کودکان دارای افسردگی مورد استفاده بالینی قرار گیرد.
پیش بینی سانحه پذیری کودکان بر اساس حساسیت به پاداش و تنبیه: نقش میانجی تکانشگری و نقص توجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی جامعه شناختی وضعیت طرد اجتماعی کم توانان جسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر طرد اجتماعی افراد کم توان تبدیل به مبحثی به روز برای تحلیل مسائل و مشکلات در سطوح و ابعاد مختلف شده است. در واقع، بارزترین مشخصه وضعیت اجتماعی افراد کم توان مسئله طرد اجتماعی آنان می باشد. بر این اساس هدف اصلی این تحقیق بررسی میزان طرد اجتماعی افراد کم توان و میزان تفاوت آن بر مبنای نوع کم توانی ، شدت و علت کم توانی در بین آنان می باشد. این تحقیق بر اساس روش پیمایش اجتماعی انجام شده است. حجم نمونه متشکل از 528 نفر از افراد کم توان می باشد که با توجه به مشکلات دسترسی به آنان به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج تحقیق بیانگر این امر است که میزان طرد اجتماعی در اکثریت افراد مورد بررسی در حد متوسط به بالا می باشد. یافته های آزمون تحلیل واریانس یک طرفه بیانگر عدم تفاوت معنادار میانگین طرد اجتماعی افراد کم توان بر مبنای نوع و علت کم توانی آنان می باشد. اما نتایج آزمون فیشر در ارتباط با تفاوت میانگین طرد اجتماعی در بین کم توانان بر مبنای شدت کم توانی با مقدار (0.05=sig و 2.942=F) در سطح خطای کوچک تر از 0.05 و با اطمینان 95 درصد معنی دار می باشد. بر این اساس، شدت کم توانی افراد کم توان باعث کاهش مشارکت در زندگی اجتماعی، حاشیه ای شدن و طرد اجتماعی آنان گردیده است. در این خصوص لازم است جامعه با اتخاذ رویکردهای زمینه حضور و مشارکت کم توانان را در جامعه فراهم کند تا آنان به واسطه کم توانی از عرصه های اجتماعی طرد نشوند.
رابطه امیدواری، خودکارآمدی و تاب آوری تحصیلی با انگیزش تحصیلی دانش آموزان دارای نارسایی های جسمی–حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه بین امیدواری، خودکارآمدی و تاب آوری تحصیلی با انگیزش تحصیلی دانش آموزان دارای نارسایی های جسمی-حرکتی می باشد. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع همبستگی است جامعه آماری آن شامل دانش آموزان دارای نارسایی های جسمی–حرکتی با هوشبهر عادی شهرستان تبریز در سال 1397-1398 بودند. تعداد 90 نفر از این گروه از دانش آموزان به صورت نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های امید اسنایدر، پرسشنامه خودکارآمدی جینکز و مورگان، پرسشنامه تاب آوری تحصیلی کانر و دیویدسون و انگیزش تحصیلی هارتر استفاده شده است.. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که بین امیدواری و انگیزش تحصیلی دانش آموزان دارای نارسایی های جسمی-حرکتی رابطه معنی داری وجود ندارد. اما بین خودکارآمدی و تاب آوری تحصیلی با انگیزش تحصیلی رابطه مثبت و معنی داری مشاهده شد. نتیجه گیری: براساس نتایج این تحقیق دانش آموزان نا امید به دلیل اینکه عوامل و گذرگاه های کمی دارند در برخورد با موانع به راحتی انگیزه خود را از دست می دهند و دچار هیجان های منفی می شوند که این امر به نوبه خود منجر به افسردگی می شود. و موفقیت مهم ترین منبع برای انگیزش تحصیلی دانش آموزان دارای نارسایی های جسمی-حرکتی است. هیجان های مثبت به تاب آوری دانش آموزان دارای نارسایی های جسمی-حرکتی کمک می کند و در نتیجه انگیزش تحصیلی آنان نیز افزایش می یابد.
مقایسه تاب آوری، سخت رویی، پیشرفت تحصیلی و اهمالکاری تحصیلی در دانش آموزان با و بدون ناتوانی های یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف مقایسه ی تاب آوری، سخت رویی، پیشرفت تحصیلی و اهمال کاری تحصیلی در دانش آموزان با و بدون ناتوانی های یادگیری انجام گرفت. روش: جامعه آماری دانش آموزان با و بدون ناتوانی های یادگیری شهرستان ارومیه می باشند. 60 دانش آموز با و بدون ناتوانی یادگیری به عنوان نمونه پژوهش، به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای (چندمرحله ای) انتخاب شدند. برای انجام این پژوهش از پرسشنامه های اهمال کاری تحصیلی، پرسشنامه تاب آوری، پرسشنامه سخت رویی و ملاک پیشرفت تحصیلی استفاده شد. داده ها با استفاده از شاخص های توصیفی و تحلیل واریانس چند متغیری (مانوا) تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها : نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که بین دو گروه دانش آموزان دارای با و بدون ناتوانی یادگیری تفاوت وجود دارد و میانگین نمرات تاب آوری ( F=16/38 )، سخت رویی ( F=63/78 ) و پیشرفت تحصیلی ( F=77/04 ) در دانش آموزان بدون ناتوانی یادگیری بیشتر از دانش آموزان دارای ناتوانی های یادگیری است و اهمال کاری تحصیلی ( F=59/23 ) به طور معنی داری در دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری بیشتر از دانش آموزان عادی است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از تأثیرات منفی ناتوانی یادگیری بر متغیر اهمال کاری تحصیلی، تاب آوری و سخت رویی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری است.
رابطه ابعاد پنجگانه دلبستگی با اختلالات درون نمود و برون نمود دختران نوجوان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه ابعاد پنجگانه دلبستگی با اختلالات درون نمود و برون نمود دختران نوجوان شهر تهران بود. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود.جامعه شامل تمامی دختران 14 تا 17 ساله شهر تهران در سال تحصیلی 1395 بود که از میان جامعه آماری این پژوهش، 115 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند.اطلاعات از طریق فرم خودگزارش دهی سیاهه رفتاری کودک آخنباخ (YSR) و پرسشنامه سبک های دلبستگی (ASQ)جمع آوری شد و داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام تجزیه وتحلیل شدند. تجزیه و تحلیل یافته ها نشان داد که اختلالات برون نمود با ابعاد اعتماد و نیاز به تایید به ترتیب ارتباط منفی و مثبت معناداری دارد و بعد نیاز به تایید ارتباط مثبت و معناداری با اختلالات درون نمود دارد و نتایج رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که بعد نیاز به تایید پیش بینی کننده اختلالات درون نمود و ابعاد اعتماد و نیاز به تایید پیش بینی کننده اختلالات برون نمود هستند. پژوهش حاضر، اهمیت نیاز به تایید را به عنوان پیش بینی معنادار اختلالات درون نمود و برون نمود در دختران نوجوان برجسته می سازد و الگوی اعتماد پایین و نیاز به تایید بالا را برای پیش بینی اختلالات برون نمود ارائه می دهد که آموزش های لازم به والدین در خصوص نیازهای هر یک از دوره-های تحولی که می تواند در دلبستگی و درنتیجه سلامت روان فرد تاثیر بگذارد ضروری می نماید.
مقایسه رضایتمندی زناشویی و سلامت روان والدین خویشاوند و غیر خویشاوند کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه رضایتمندی زناشویی و سلامت روان والدین خویشاوند و غیر خویشاوندکودکان کم توان ذهنی بود. طرح پژوهش، توصیفی از نوع علی- مقایسه ای و جامعه آماری کلیه والدین کودکان کم توان ذهنی شهرهای شیراز، مرودشت و فسا در استان فارس بود. نمونه پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری گروه های در دسترس شامل150 نفر از والدین (50نفرخویشاوند،100نفرغیرخویشاوند) انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از مقیاس تجدید نظر شده رضامندی زوجیت افروز – 1389 و فرم 28 سئوالی پرسشنامه سلامت عمومی(G.H.Q.28) استفاده گردید. تحلیل یافته های پژوهش با استفاده از آزمون های آماری t مستقل، آزمون تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) و ضریب همبستگی پیرسون توسط نرم افزار آماریSPSS ویرایش23 انجام گرفت. نتایج نشانگر عدم وجود تفاوت معنادار رضایتمندی زناشویی (0/05 < 0/87 =sig) و سلامت روان (0/05 < 0/58 =sig) در بین والدین خویشاوند و والدین غیر خویشاوند کودکان کم توان ذهنی بود. همچنین رابطه معناداری در سطح 0/05 بین رضایتمندی زناشویی و سلامت روان، در هیچیک از دو گروه والدین خویشاوند و غیر خویشاوند کودکان کم توان ذهنی دیده نشد.
اثربخشی بازی درمانی عروسکی بر احساس کهتری دانش آموزان دارای لکنت زبان: یک مطالعه تک آزمودنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: لکنت زبان اختلالی است که بر صحبت کردن یا روانی کلام تأثیر می گذارد. لکنت زبان در دوران کودکی شروع می شود و در روابط اجتماعی فرد و عزت نفسش تأثیر منفی می گذارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر مداخله ای بازی درمانی عروسکی بر احساس کهتری دانش آموزان دارای لکنت زبان در شهر ساری بود. روش: این پژوهش در چارچوب روش پژوهش این مطالعه شبه آزمایشی با ساختار طرح تک آزمودنی با استفاده از طرح خطوط پایه چندگانه پلکانی است. گروه نمونه به روش دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها سه پسر و یک دختر دارای لکنت همراه با احساس کهتری بودند. ابزار سنجش بهبود (یا کاهش) احساس کهتری، پرسشنامه احساس کهتری بود. این پرسشنامه در سه مرحله خط پایه (4 مرتبه)، خط مداخله (8 مرتبه) و خط پیگیری (3 مرتبه) به وسیله آزمودنی ها تکمیل شد. یافته ها: برای تجزیه و تحلیل داده ها از بازبینی دیداری نمودارها (فراز و فرود متغیر وابسته)، شاخص های درصد بهبودی، درصد کاهش نمره ها، تغییر پذیری و اندازه اثر استفاده شد. بازبینی دیداری، نمودارها، شاخص های تغییر روند، شیب و اندازه اثر بیانگر کاهش احساس کهتری دانش آموزان دارای لکنت بود. نتیجه گیری: مداخله بازی درمانی عروسکی می تواند به کاهش احساس کهتری دانش آموزانی که دارای لکنت زبان هستند، مؤثر واقع شود و به عنوان یک راهبرد مؤثر و مطلوب در این زمینه قرار گیرد.
مروری بر کاربرد چندرسانه ای ها در ناتوانی های یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه : فن آوری به سرعت در حال پیشرفت است و هر روز ابزارهای جدیدی را برای کمک به مربیان ارایه می دهد، به همین دلیل مربیان هم باید به طور پیوسته دنبال روش های آموزشی مؤثرتر باشند. امروزه چندرسانه ای ها در سراسر جهان به ابزاری قدرتمند، برای کسب اطلاعات و ارتقای کیفیت آموزش و یادگیری تبدیل شده اند و با توجه به این که دانش آموزان دارای اختلال یادگیری در مدارس فراگیر مشغول به تحصیل هستند، ضرورت استفاده از چندرسانه ای ها در آموزش بیشتر می شود. نتیجه گیری : مرور پژوهش های موجود پیرامون کاربرد چندرسانه ای ها در آموزش دانش آموزان دارای اختلال یادگیری نشان داد که چندرسانه ای ها تأثیر معنی داری بر یادگیری دانش آموزان به ویژه دانش آموزان دارای اختلال یادگیری دارد.
تاثیر برنامه پیرز(PEERS} بر تقویت مهارت های اجتماعی و ارتباطی در نوجوانان پسر درخودمانده با عملکرد بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر برنامه پیرز بر افزایش مهارت های اجتماعی و ارتباطی در نوجوانان پسر با اختلال اوتیسم با عملکرد بالا است. روش: پژوهش حاضر، یک طرح مورد منفرد است که اثرات آزمایشی بر روی هر شرکت کننده، بررسی می شود. آزمودنی های پژوهش حاضر، چهار پسر با اختلال اوتیسم با عملکرد بالا هستند که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای بررسی مهارت های اجتماعی و ارتباطی از پرسشنامه های سیستم بهبود مهارت های اجتماعی ( SSIS )، کیفیت نقش (QPQ-P &A) و آزمون دانش مهارت های اجتماعی نوجوان ) (TASSK استفاده شد. یافته ها: با توجه به مقایسه نمرات آزمودنی ها در قبل از مداخله و بعد از مداخله، نتایج نشان داد برنامه پیرز بر بهبود مهارت های اجتماعی و ارتباطی نوجوانان با اختلال اوتیسم با عملکرد بالا موثر بوده است. نتیجه گیری: با توجه به اهمیت مهارت های اجتماعی در دوره نوجوانی، برنامه پیرز با ارائه محتوی ساختار یافته، گروهی و شرکت والدین در برنامه مداخله، می تواند نقش موثری در افزایش مهارت های اجتماعی و ارتباطی نوجوانان با اختلال اوتیسم با عملکرد بالا و افزایش محبوبیت آن ها در میان همسالان داشته باشد.
تأثیرآموزش نظریه ذهن بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان پسر با ناتوانی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش نظریه ذهن بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری انجام شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی و از توع طرح پیش آزمون -پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان پسر با ناتوانی یادگیری شهر شیراز بودند. نمونه مورد مطالعه شامل 30 نفر از دانش آموزان پسر مبتلا به ناتوانی یادگیری در دامنه سنی10تا 11 سال شهر شیراز بودند که از بین آنان نمونه ای به حجم 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در دوگروه آزمایش (15نفر) و گواه (15 نفر) به صورت تصادفی گمارش شدند. گروه آزمایش آموزش نظریه ذهن را در 24 جلسه 45 دقیقه ای دریافت کردند. برای جمع آوری داده ها از پرسشتامه عصب شناختی کولیج (2002) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که میانگین نمرات کارکردهای اجرایی و خرده مقیاس-های (تصمیم گیری -برنامه ریزی، سازمان دهی و بازداری) در گروه آزمایش به طور معناداری افزایش یافته است (001/0>P). براساس نتایج پژوهش حاضر می توان گفت از آنجا که بخش عمده ای از دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری در کارکردهای اجرایی دچار نارسایی هستند، بنابراین آموزش نظریه ذهن می تواند به عنوان یکی از شیوه های مکمل شیوه های دیگر در این دانش آموزان به کار رود.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنظیم شناختی هیجان و تحمل ابهام دانش آموزان مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنظیم شناختی هیجان و تحمل ابهام دانش آموزان مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی انجام گرفت. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل دانش آموزان مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی شهر اصفهان در سال تحصیلی 97-1396 بود. در این پژوهش تعداد 30 دانش آموز دوره متوسطه اول مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی با روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل گمارده شدند (15 دانش آموز در گروه آزمایش و 15 دانش آموز در گروه کنترل). گروه آزمایش مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را طی سه ماه در 10 جلسه 75 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه وسواس هاجسون و راچمن (1980)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گروس و جان (2003) و پرسشنامه تحمل ابهام مک لین (1993) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنظیم شناختی هیجان و تحمل ابهام دانش آموزان مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی تأثیر معناداری داشته است (P<0/05). بدین صورت که این درمان توانسته منجر به بهبود تنظیم شناختی هیجان و تحمل ابهام دانش آموزان مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی شود. بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با بهره گیری از فنونی همانند کاربرد تکنیک های ذهنی، مشاهده خود به عنوان زمینه، تکنیک های گسلش شناختی، تصریح ارزش ها و عمل متعهدانه می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت بهبود تنظیم شناختی هیجان و تحمل ابهام دانش آموزان مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی مورد استفاده گیرد.
مقایسه اثربخشی برنامه داوسون-گویئر و آموزش راهبردهای فراشناختی بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی برنامه داوسون-گویئر و آموزش راهبردهای فراشناختی بر کارکردهای اجرایی (توجه، حافظه فعال و بازداری رفتاری) دانش آموزان دارای اختلال یادگیری با مشخصه خواندن بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون– پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری خاص خواندن مقطع ابتدایی شهر اردبیل در نیمه اول سال تحصیلی 1397-1398 بودند که تعداد 45 نفر از جامعه آماری بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در 3 گروه 15 نفری (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. یک گروه آزمایش 8 جلسه یک ساعته آموزش داوسون-گویئر و یک گروه 10 جلسه 60 تا 75 دقیقه ای برنامه آموزش راهبردهای شناختی دریافت کردند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه درجه بندی رفتاری کارکردهای اجرایی (BRIEF) استفاده شد. تجزیه تحلیل داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره (MANCOVA) و آزمون تعقیبی بنفرونی با نرم افزارآماری SPSS20 صورت گرفت. یافته ها نشان داد هر دو برنامه مداخله ای تأثیر معناداری بر بهبود توجه، حافظه فعال و بازداری رفتاری دانش آموزان دارای اختلال یادگیری با مشخصه خواندن دارد (p <0.01). نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشلان داد که تفاوت بین گروه مداخله در هر سه متغیر توجه، حافظه فعال و بازداری رفتاری، معنادار نمی باشد(P>0.05). نتایج حاصله تلویحات مهمی در زمینه آموزش و خدمات مشاوره ای به عنوان بخشی از درمان برای دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری خاص خواندن ارائه می دهد.