فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۲۱ تا ۱٬۰۴۰ مورد از کل ۱٬۹۳۰ مورد.
تاثیر شن بازی درمانی بر رشد شناختی کودکان ناتوان ذهنی آموزش پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی روش مداخله ای شن بازی درمانی بر رشد شناختی کودکان ناتوان ذهنی آموزش پذیر به روش پژوهش آزمایشی بود. نمونه های این پژوهش شامل 32 دانش آموز با ناتوانی ذهنی آموزش پذیر بود که ابتدا از میان شش ناحیه آموزش و پرورش شهر اصفهان یک ناحیه به طور تصادفی گزینش گردید و از میان این ناحیه دو مدرسه به طور تصادفی انتخاب شدند. بدین ترتیب، تعداد 32 نفر نمونه به طور تصادفی از میان دانش آموزان این دو مدرسه از پایه های تحصیلی پیش دبستانی، اول، دوم و سوم برگزیده شدند.
سپس این تعداد نمونه به طور تصادفی در دو گروه 16 نفری آزمایش و کنترل شامل 8 دختر و 8 پسر قرار داده شدند. ابزار پژوهش عبارت از آزمون رشد شناختی تشخیصی کی بود. سپس روش شن بازی درمانی بر روی گروه آزمایش اجرا شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری (مانوا) نشان داد که آزمودنی های گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در متغییر رشد شناختی بعد از اجرای روش شن بازی درمانی افزایش معناداری را نشان دادند )001/0(P<. نتایج این پژوهش نشان داد که روش مداخله ای شن بازی درمانی رشد شناختی کودکان ناتوان ذهنی آموزش پذیر را افزایش می دهد. همچنین، نتایج این پژوهش نشان داد که روش مداخله ای شن بازی درمانی بر رشد مفهوم سازی، تفکر نمادی، تفکر اجتماعی، ادراک حرکتی - بینائی، فراخنای توجه و سرعت روانی - حرکتی تاثیر معناداری داشت (001/0(P<.
مقایسه سیالی کلامی آوایی و معنایی در دانش آموزان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی سیالی کلامی بخش مهمی از ارزیابی های عصب روان شناختی است که می تواند موجب تبیین و درک بهتر نارساخوانی گردد. هدف پژوهش حاضر مقایسه کودکان نارساخوان در دو حیطه آوایی و معنایی سیالی کلامی می باشد. روش پژوهش حاضر از نوع علّی مقایسه ای است. نمونه مورد نظر شامل 30 کودک نارساخوان شهر اهواز است که به روش نمونه گیری هدفمند با مراجعه به مراکز مشکلات ویژه یادگیری انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس هوشی تجدید نظر شده وکسلر کودکان و آزمون نارساخوانی (نما) می باشد. داده های به دست آمده با استفاده از t تست گروه های وابسته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشان داد بین توانایی سیالی کلامی آوایی و معنایی کودکان نارساخوان تفاوت معنادار وجود دارد و توانایی سیالی کلامی معنایی آن ها به طور معناداری بالاتر از سیالی کلامی آوایی است. نتایج این پژوهش ضمن حمایت از نظریه نقص توانایی های زبانی و آگاهی واجی در کودکان نارساخوان می تواند در جهت طراحی و تدوین برنامه های درمانی نارساخوانی نیز تلویحات مناسبی داشته باشد.
اثر بخشی آموزش حافظه کاری بر کاهش مشکلات خواندن و بهبود حافظه کاری دانش آموزان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش حافظه کاری بر کاهش مشکلات خواندن و بهبود حافظه کاری کودکان نارساخوان بود.این مطالعه، نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون بدون گروه کنترل انجام شد.جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر نارساخوان پایه دوم تا چهارم ابتدایی تمامی مدارس دخترانه تربت جام بود که که با استفاده از ملاک های تشخیصی پژوهش که شامل آزمون سنجش خواندن و آزمون حافظه کاری بود 15 نفر به عنوان گروه آزمایشی انتخاب شدند. گروه آزمایشی توسط نرم افزار تقویت حافظه کاری به مدت 8 جلسه 30 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند. نتایج تحلیل واریانس و تی همبسته نشان داد که: تقویت حافظه کاری بر بهبود بازشناسی لغت، افزایش توانایی درک متن و همچنین بهبود حافظه کاری دیداری و شنیداری کودکان نارساخوان تاثیر معنادار داشته است. بنابراین نتیجه گیری شد که تقویت حافظه کاری در بهبود نارساخوانی و بهبود حافظه کاری کودکان نارساخوان تاثیر دارد.
مقایسه هوش هیجانی و سبک های دلبستگی دانش آموزان تیزهوش و عادی دوره متوسطه زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدفمقایسههوش هیجانی و سبک های دلبستگی دانش آموزان تیزهوش و عادی دوره متوسطه شهرستان زاهدان در سال تحصیلی 91-90 انجام شد.روش پژوهش از نوعمقطعیمقایسه ای بود که به شیوه نمونه گیری تصادفی تعداد240دانش آموزتیزهوش و عادی دوره متوسطه شهر زاهداناز طریق پرسشنامه هایهوش هیجانی و سبک دلبستگی مورد مطالعه قرار گرفتند. داده ها از طریق آزمون های تی برای گروه های مستقل با کمک نرم افزارspss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد: دانش آموزان تیزهوش در مقایسه با دانش آموزان عادیتیزهوشهوش هیجانی بالاتری دارند،ازنظرسبک های دلبستگی، دانش آموزان تیزهوش سبک دلبستگی ایمن و دانش آموزان عادی سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا را داشتند. با توجه به یافته ها آموزش هوش هیجانی و سبک دلبستگی ایمن به دانش آموزان به ویژهدانش آموزان عادی توصیه می گردد.
تأثیرچندرسانه ای آموزشی علوم تجربی پایه پنجم ابتدایی بر میزان یادگیری و یادداری دانش آموزان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیرچندرسانه ای
آموزشی علوم تجربی پایه پنجم بر میزان یادگیری و یادداری دانش آموزانکم توان ذهنی پایه
پنجم ابتدایی صورت گرفت.روش پژوهش حاضر از نوع آزمایشی و جامعه آماری شامل همه دانش آموزان
دختر کم توان ذهنی کلاس پنجم ابتدایی شهر اراک بود که به صورت تمام شمار و تصادفی
در دو گروه آزمایش و گواه تقسیم بندی شدند. یافته ها نشان داد که میزان یادگیری دانش آموزان
گروه آزمایش که تحت آموزش سنتی، رسانه بودند در مقایسه با گروه گواه که تنها آموزش
سنتی را تجربه کرده بودند به طور معناداری افزایش داشت. همچنین در میزان یادداری دانش آموزان
گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه تفاوت وجود داشت اما در سطح معناداری تأیید
نشد. نتایج به دست آمده برتری میزان یادگیری دانش آموزانی را نشان داد که مطالب را
از طریق چندرسانه ای آموزشی همراه با آموزش سنتی دریافت کردند
کاربرد فناوری های کمکی رایانه ای برای دانش آموزان کم بینا در فرایند یاددهی - یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فن آوری اطلاعات و ارتباطات در حال ایجاد تغییرِ شکل و دگرگون سازی کل نظام آموزش و پرورش است. یکی از مظاهر قدرتمند فن آوری اطلاعات و ارتباطات، کاربرد رایانه در آموزش می باشد. این فن آوری، پتانسیل زیادی در تعلیم و تربیت دانش آموزان استثنایی به ویژه دانش آموزان کم بینا دارد. استفاده از فن آوری های رایانه و نیز فن آوری های کمکی برای این دانش آموزان، این امکان را به آنها می دهد تا مشکلاتی را که از بابت کم بینایی در یادگیری خود متحمل می شوند از میان بردارند. از جمله نرم افزارهای رایانه ای تولید شده برای افراد کم بینا، پویشگر و نرم افزار خواندن متون بر روی صفحه ی نمایش، نرم افزار بزرگ نمایی صفحه نمایش، نرم افزار خواندن متون روی صفحه نمایش، نرم افزار تشخیص نوری حروف نوشتاری و نرم افزار برنامه درسی چند رسانه ای است. همچنین از جمله فن آوری های سخت افزاری موجود برای این افراد می توان به اسکن دید، دوربین بزرگ نمایی، ذره بین های سی. سی. تی. وی ِقابل حمل، ذره بین های جیبی و ذره بین های دیجیتال اشاره کرد. در این مقاله قصد داریم به شرح ویژگی های هر یک از این نرم افزارها و سخت افزارها بپردازیم و بهره گیری از آنها را در کلاس های درس برای دانش آموزان کم بینا به منظور تسهیل آموزش به این دسته از دانش آموزان مورد بحث قرار دهیم.
تأثیر آموزش به سبک محاوره ای از طریق چندرسانه ای بر افزایش مهارت ارتباطی دانش آموزان دختر کم شنوا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، به منظور بررسی تأثیر آموزش به سبک محاوره ای از طریق چندرسانه ای بر افزایش مهارت های ارتباطی دانش آموزان دختر کم شنوا مقطع ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 93-1392 صورت پذیرفته است. روش تحقیق، از نوع شبه آزمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان کم شنوا پایه ششم ابتدایی شهر تهران بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 15 نفر از دانش آموزان به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه سنجش مهارت ارتباطی عطارها بود. ابتدا، یک پیش آزمون بر روی هر دو گروه اجرا شد؛ سپس گروه آزمایش، طی هفت جلسه با استفاده از نرم افزار چندرسانه ای محقق ساخته آموزش دیدند و گروه کنترل به دور از متغیر مستقل آموزش دیدند. به منظور بررسی تغییرات، از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش های آماری در دو سطح توصیفی (شاخص های مرکزی و پراکندگی) و استنباطی (تحلیل کوواریانس تک متغیری) استفاده شد. به طورکلی، نتایج به دست آمده از این پژوهش برتری رشد مهارت ارتباطی دانش آموزانی را نشان داد که مطالب را به سبک محاوره ای از طریق چندرسانه ای دریافت کردند.
مقایسه قضاوت اخلاقی در دانش آموزان با و بدون کم توانی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه قضاوت اخلاقی در دانش آموزان با و بدون کم توانی ذهنی شهر شیراز بود. این پژوهش از نوع علی – مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانش آموزان با و بدون کم توانی ذهنی بالای 16 سال دوره متوسطه شهر شیراز بود. نمونه های پژوهش 160 دانش آموز(80 دانش آموز با کم توانی ذهنی و 80 دانش آموز بدون کم توانی ذهنی) که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. برای اندازه گیری قضاوت اخلاقی از مقیاس قضاوت اخلاقی(گیبز و همکاران،1992) استفاده شد. داده های گردآوری شده با استفاده از روش آماری تی مستقل، تحلیل واریانس چند متغیری و تحلیل واریانس دو راهه تحلیل شد. نتایج نشان داد بین دانش آموزان با و بدون کم توانی ذهنی در نمره کل مقیاس قضاوت اخلاقی و ابعاد آن، در سطح (001/0p<) تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد بین دو گروه دختران و پسران در نمره کل مقیاس قضاوت اخلاقی و ابعاد آن، تفاوت معناداری وجود ندارد(05/0p>). با توجه به یافته های این پژوهش پیشنهاد می شود که هرگونه برنامه ریزی در زمینه ارتقاء ارزش های اخلاقی و درونی شدن آن، با توجه به رشد شناختی دانش آموزان انجام شود. زیرا بین رشد اخلاقی و رشد شناختی دانش آموزان رابطه وجود دارد.
اثر آموزش حالت های ذهنی بر نظریه ذهن دانش آموزان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه ذهن توانایی پیش بینی و شرح دادن رفتار خود و دیگران با توجه به حالت های ذهنی است و برای برقراری تعاملات اجتماعی ضروری است. این در حالی است که بررسی ها نشان می دهند کودکان کم توان ذهنی در نظریه ذهن با نارسایی و تحول نایافتگی روبرو هستند. پژوهش حاضر، در پی بررسی اثر آموزش حالت های ذهنی بر نظریه ذهن دانش آموزان کم توان ذهنی بود. در این پژوهش آزمایشی 60 دانش آموز پسر و دختر کم توان ذهنی به روش تصادفی خوشه ای از شهر تهران انتخاب شدند و به صورت تصادفی ساده 30 دانش آموز (15 پسر و 15 دختر) در گروه آزمایش و 30 دانش آموز (15 پسر و 15 دختر) در گروه کنترل جای داده شدند. با استفاده از آزمون نظریه ذهن 38 سؤالیو تکلیف محتوای غیرمنتظره نظریه ذهن دانش آموزان هر دو گروه در دو موقعیت پیش آزمون و پس آزمون سنجیده شد. گروه آزمایش 9 جلسه آموزش حالت های ذهنی دریافت کرد ولی گروه کنترل فقط از آموزش های رایج مدرسه استفاده کرد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس[ij1] تحلیل شد. یافته ها نشان داد که آموزش حالت های ذهنی بر بهبود نظریه ذهن دانش آموزان گروه آزمایش تأثیر معنی داری داشته است (05/0p<)؛بنابراین، آموزش حالت های ذهنی باعث بهبود نظریه ذهن دانش آموزان کم توان ذهنی می شود.
اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی با روش چند رسانه ای بر رشد مهارت های (عملکرد) اجتماعی دانش آموزان دختر ناشنوای پایه دوم راهنمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی با روش چندرسانه ای بر رشد مهارت های (عملکرد) اجتماعی دانش آموزان دختر ناشنوای پایه دوم راهنمایی تهران صورت پذیرفته است. این پژوهش به روش تجربی و استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه صورت گرفت. جامعه آماری کلی دانش آموزان دختر ناشنوای پایه دوم راهنمایی تهران در سال تحصیلی 92-91 بودند که از مدرسه نیمروز با روش نمونه گیری هدفمند 38 نفر انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه گواه (19 نفر) و گروه آزمایش (19 نفر) تقسیم شدند. ابزار پژوهش شامل فهرست بررسی ارزیابی مهارت های اجتماعی کودکان متسون و همکاران (1983) بود. برنامه آموزش چندرسانه ای در طول هشت جلسه 60 دقیقه ای، هفته ای دو جلسه به مدت یک ماه بر روی گروه آزمایشی اجرا گردید، در حالی که در طی این مدت، گروه گواه برنامه عادی روزانه خود را دنبال می کرد. پس از اجرای برنامه آموزشی (چندرسانه ای)، مجددا آزمون رشد مهارت های اجتماعی بر روی هر دو گروه اجرا گردید. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که برنامه آموزش چندرسانه ای بر رشد مهارت های اجتماعی دانش آموزان دختر ناشنوا، در گروه آزمایش به طور معناداری (در تمامی مؤلفه ها) مؤثر بوده است (001/0P<). همچنین، در پنج مؤلفه مهارت اجتماعی میانگین گروه آزمایش بیشتر از گروه کنترل بود. بنابراین، نتایج این پژوهش در راستای سایر پژوهش های مشابه انجام شده، بیانگر نقش مثبت استفاده از چندرسانه ای در رشد مهارت های اجتماعی دانش آموزان دختر ناشنوا بود.
دسترسی به برنامه درسی عمومی برای دانش آموزان با نیازهای ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جدیدترین رویکرد در برنامه درسی دانش آموزان با نیازهای ویژه، رویکرد دسترسی به برنامه درسی عمومی است. رویکرد دسترسی دانش آموزان با نیازهای ویژه به برنامه درسی عمومی با تصویب قوانین فدرالی و ایالتی در ایالات متحده آمریکا (از قبیل قانون آموزش افراد با ناتوانی ها و قانون هیچ کودکی نباید از آموزش محروم شود) و آگاهی و افزایش انتظارات والدین، معلمان و متخصصان از توانمندی های دانش آموزان با نیازهای ویژه در طول بیش از سی سال پژوهش و تجربه آغاز شده است. به همین دلیل در این مقاله پس از ارائه مقدمه، دسترسی به برنامه درسی عمومی تعریف شده است. سپس ضرورت دسترسی دانش آموزان با نیازهای ویژه به برنامه درسی عمومی و چگونگی دسترسی آنان به برنامه درسی عمومی مورد بحث قرار گرفته است. همچنین ضرورت همکاری معلمان و کارمندان دانش آموزان با نیازهای ویژه و عادی جهت حمایت از دانش آموزان با نیازهای ویژه برای دسترسی به برنامه درسی عمومی توضیح داده شده و نقش فن آوری در کمک به دانش آموزان با نیازهای ویژه جهت دسترسی به برنامه درسی عمومی مورد تأکید قرار گرفته است. سرانجام، شرایط دسترسی دانش آموزان با نیازهای ویژه به برنامه درسی عمومی ارائه شده است.
آموزش کودکان دارای نارسایی توجه/بیش فعالی: راهبردها و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از میان کودکان دارای اختلال، کودکان مبتلا به نارسایی توجه/بیش فعالی بیشترین مشکلات را در کارکردهای تحصیلی دارند. این کودکان به دلیل ضعف در کارکردهای اجرایی و مشکلات رفتاری در توجه و تمرکز بر مطالب درسی، انجام تکالیف درسی، رعایت قوانین و مقررات مدرسه و کلاس و سازگاری با هم کلاسی ها با مشکلات جدی مواجهند. این مسائل علاوه بر کارکردهای خانوادگی و تحصیلی بر خودپنداره و اعتماد به نفس آنان تاثیر منفی بر جای می گذارد و کودکان مبتلا را در چرخه ای از روابط منفی گرفتار می کند. اغلب این کودکان مشکل هوشی ندارند و باید در مدارس عادی جایدهی شوند و محیط کلاس و برنامه های آموزشی باید با توجه به نیازهای ویژه آنان انطباق داده شود. از آنجایی که کودکان ساعات زیادی را در مدرسه سپری می کنند، لازم است معلمان و سایر کارکنان مدرسه نسبت به ویژگی های این اختلال، مدیریت رفتار این کودکان در کلاس و شیوه های آموزش آنان شناخت کسب کنند و به این کودکان کمک کنند تا بیشترین بهره را از محیط آموزشی ببرند. به دلیل اهمیت این مسئله پژوهش حاضر با هدف ارائه راهبردهای آموزشی مناسب و روش های انطباق برنامه و محیط کلاس صورت گرفته است. این پژوهش مروری است و داده های آن با استفاده از مطالعه پیشینه نظری و پژوهش های انجام شده گردآوری شده است.
عملکردهای شناختی و زبان شناختی در کودکان ناشنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مورد کارکرد شناختی ناشنوایان نظرات متفاوتی از طرف پژوهشگران مطرح شده است،در مقاله حاضر سعی می شود، با مرور و بررسی پژوهش ها و دیدگاه های مختلف، عملکردشناختی از جمله حافظه، هوش، یادگیری و عملکرد زبان شناختی کودکان ناشنوا مورد بررسی قرار گیرد. در مجموع برخی اذعان می کنند که ناشنوایان در زمینه ادراک، یادگیری و حافظه نسبت به کودکان شنوا عملکرد محدودی دارند و برخی دیگر این نظر را نقض می کنند و معتقدند که هیچ تفاوت معناداری بین کودکان شنوا و ناشنوا وجود ندارد. پژوهش ها بیان می کنند که دانش آموزان ناشنوا از نظر حافظه و نوع آزمون های هوشی نسبت به همسالان شنوا ضعیف هستند. در برخی دیگر از پژوهش ها اذعان می شودکه کودکان ناشنوا به طور کلی از نظر هوشی ضعیف نیستند، هرچند ممکن است ناشنوایان از نظر کمّی، هوشی مساوی با افراد شنوا داشته باشند، در عین حال از نظر کیفی با کودکان شنوا همتراز نیستند. چرا که جنبه های کیفی کارکرد ادراکی و مفهومی افراد ناشنوا متفاوت است. آنها معتقدند که افراد ناشنوا قابلیت های ذهنی طبیعی دارند، گرچه ممکن است گاهی کمبودهایی در عملکرد، ظاهر شود. اغلب مشکلاتی که در ناشنوایان مشاهده می شود ناشی از مشکلات ارتباطی می باشد. پژوهش ها پیشنهاد می کنند که در ارزیابی مفاهیم شناختی دانش آموزان با آسیب شنوایی، شیوه ارتباط کلی درنظر گرفته شود. به ارتباط عوامل اجتماعی در تسهیل یادگیری و قابلیت های فرد نیز اشاره می کنند، این مقاله ضمن مرور و جمع بندی دیدگاه های مختلف در زمینه عملکرد شناختی ناشنوایان، برخی از دلالت های آموزشی آن را نیز مورد اشاره قرار می دهد.