فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۲۱ تا ۱٬۰۴۰ مورد از کل ۲٬۰۱۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
باوجود نقش مهم فعالیت های اوقات فراغت در زندگی افراد با کم توانی ذهنی، این افراد در مقایسه با افراد عادی به میزان کمتری در فعالیت های اوقات فراغت مشارکت دارند، به همین دلیل توجه به اوقات فراغت افراد با کم توانی ذهنی بسیار مهم است.
نتیجه گیری: در این مقاله پس از بیان مقدمه ای کوتاه، تعریف اوقات فراغت ارایه شده، سپس در مورد ضرورت فعالیت های اوقات فراغت برای افراد با کم توانی ذهنی بحث شده، پس از آن فعالیت های اوقات فراغت برای افراد با کم توانی ذهنی بیان شده است
تعریف و مفهوم سازی نیازهای ویژه، شناسایی و اولویت بندی پژوهشی گروه های با نیازهای ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش
با هدف شناسایی مشکلات گروه های
دارای نیازهای ویژه در ابعاد روانی، اجتماعی، معنوی و جسمی در ایران انجام
شد. این پژوهش کیفی با روش نظریه زمینه ای اجرا شد. در این پژوهش نخست پس از بررسی و مطالعة متون و مرور منابع موجود در
سراسر دنیا 10 گروه به عنوان افراد
دارای نیازهای ویژه منظور شده و 100 نفر از این افراد یا نزدیکان شان، براساس نمونه گیری
هدفمند تا زمان اشباع نظری داده ها مورد پژوهش قرار گرفتند. این گروه ها شامل کودکان؛ سالمندان؛ افراد با ناتوانی های حسی-
حرکتی؛ بیماران شدید روان پزشکی و کم توانی ذهنی؛ افراد دارای نیازهای ویژه پزشکی؛
مصرف کنندگان مواد؛ زندانیان؛ افرادی که تحت شرایط اجتماعی به حاشیه رانده شده اند
(اقلیت ها)؛ افرادی که در طبقات پایین اقتصادی- اجتماعی قرار دارند و زنان باردار می باشند. به منظور جمع آوری داده ها از روش مصاحبة نیمه ساختار
یافته استفاده شد و سپس با روش کدگذاری استراس و کوربین یا مقایسه مداوم تحلیل شد.
مهمترین حوزه های استخراج شده از مشکلات و نیازهای ویژه گروه های مورد بررسی عبارت
بودند از خانواده، آموزش (فضا و امکانات)، تفریحات و سرگرمی، جابجایی و حمل و نقل،
بناها و فضاها (منازل و اماکن عمومی)، مشارکت اجتماعی و اشتغال، خدمات درمانی و
توانبخشی، و نگرش سایر افراد به مشکلات آن ها. بنابراین می توان نتیجه گرفت که عبارت ""نیازهای ویژه"" در ارتباط با
ناتوانی معنا می یابد، که محصول ویژگی های فرد و موانعی است که توسط اجتماع ایجاد
شده است. در راه برطرف کردن آن نیازها موانع متعددی به چشم می خورد که به طور
عمده توسط بشر ایجاد شده اند. برخی از این موانع عبارتند از خدمات و سیستم های
ناکارآمد، سیاست گذاری های تبعیض آمیز، نگرش های اجتماعی، برچسب ها و غیره.
تأثیر آموزش ایفای نقش بر مهارت های اجتماعی دانش آموزان کم توان ذهنی خفیف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر آموزش ایفای نقش بر مهارت های اجتماعی دانش آموزان کم توان ذهنی خفیف انجام شد. روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. در این پژوهش 14 دانش آموز کم توان ذهنی خفیف 16-14 ساله به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسش نامه مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت (1990) بود. والدین و معلمان، پرسش نامه مهارت اجتماعی را برای آزمودنی ها تکمیل کردند. سپس گروه آزمایش در یک برنامه آموزشی 20 جلسه ای شرکت کرد. در این برنامه آموزشی 10 مهارت اجتماعی از طریق ایفای نقش به دانش آموزان آموزش داده شد. پس از این مرحله، پرسش نامه مهارت های اجتماعی دوباره برای همه آزمودنی ها (گروه آزمایش و کنترل) تکمیل شد. داده های به دست آمده از پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از تحلیل کواریانس مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که باوجود تفاوت میانگین پیش آزمون–پس آزمون در گروه آزمایش، آموزش ایفای نقش به لحاظ آماری تفاوت معناداری در مهارت های اجتماعی دانش آموزان کم توان ذهنی خفیف ایجاد نکرد. یافته های این پژوهش می تواند در تدوین برنامه های آموزشی برای دانش آموزان با کم توان ذهنی مورد استفاده قرار گیرد.
رابطه ابعاد عزت نفس، آرزوها و انتظارات دانش آموزان با آسیب جسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بیشتر افراد با آسیب جسمی از عزت نفس پایینی برخوردارند و به نوبه خود انتظاری که برای رسیدن به آرزوهایشان دارند، پایین است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه ابعاد عزت نفس، آرزوها و انتظارات دانش آموزان با آسیب جسمی بود.
روش بررسی: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. نمونه پژوهش مشتمل بر 71 نفر از دانش آموزان با آسیب جسمی (41 پسر و 30 دختر) شهر شیراز بود. به منظور گردآوری داده ها از 3 ابزار؛ فرم کوتاه مقیاس عزت نفس هر (کلی، دنی و یونگ، 1997)؛ زیرمقیاس عزت نفس ارتباط با همسالان از پرسش نامه دوبوا، فلنر، براند، فیلیپس و لیز (1996) و مقیاس آرزوها و انتظارات (لوبر، استوت همر- لوبر، وان کامن و فارینگتون، 1991) استفاده شد، برای تحلیل داده ها نیز از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد.
نتایج: نتایج حاصل از این پژوهش نش ان داد که بین عزت نفس در خانه با آرزوها و انتظارات (اهمیت کنونی اهداف، انتظارات آینده نزدیک، انتظارات آینده دور) دانش آموزان با آسیب جسمی همبستگی مثبت و معنادار بالاتری نسبت به سایر ابعاد عزت نفس وجود دارد (01/0>P).
نتیجه گیری: بین عزت نفس و آرزوها و انتظارات دانش آموزان با آسیب جسمی رابطه مثبت معنادار وجود داشت.
فلسفه ای برای تربیت دینی افراد کم توان ذهنی با نگاهی به فلسفه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارائه مبانی فلسفی پیشنهادی برای تربیت دینی افراد کم توان ذهنی(بر اساس نظرات ملاصدرا) هدف اصلی این مقاله است. تاکید مقاله به طور عمده بر سرنوشت نهایی و سعادت اخروی این افراد، متمرکز است. تحلیل(متون صدرایی) و استنتاج، روش مورد استفاده درتدوین نوشته حاضر بوده است. تشکیکی بودن وجود، خیریت وجود، جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا بودن نفس و حرکت جوهری، مبانی فلسفی منتخب برای تربیت دینی افراد کم توان ذهنی است. مراتب سعادت اخروی افراد کم توان ذهنی، وابسته به تربیت دینی آنان است.آنچه تفاوت مراتب وجودی و در نتیجه اختلاف در درجات سعادتمندی افراد کم توان ذهنی را همانند بقیه انسان ها، رقم می زند،کمیت وکیفیت ملکات و صورت های علمی متحد شده با نفسشان است که در فرایند حرکت جوهری کسب شده است. انجام فرایض دینی و خودداری از ارتکاب معاصی(با کمک بزرگسالان) هرچند با فهم اندک و اختیار محدود صورت پذیرد، برای افراد کم توان ذهنی بی نتیجه نیست و موجب ارتقا کیفیت زندگی اخروی آنها می گردد. تربیت دینی افراد کم توان ذهنی به دلیل این برداشت غلط که آنها مکلف نبوده و خداوند آنها را به عذاب دچار نمی سازد، نباید مورد کم توجهی قرار گیرد.
ناتوانی های یادگیری غیر کلامی: چگونگی تشخیص و کاهش اثرات آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: ناتوانی های یادگیری غیر کلامی یکی از جدیدترین مباحث از زیرمجموعه های ناتوانی های یادگیری است که با توجه به ارتباط و هم پوشانی برخی نشانه های آن با برخی از اختلال های طیف اتیسم (نشانگان اسپرگر) نیاز به دقت و ارزیابی بیشتری دارد. این مقاله تلاش دارد بر نوع غیر کلامی ناتوانی های یادگیری تمرکز کند.
نتیجه گیری: در این پژوهش پس از ارایه ویژگی های افراد با ناتوانی های یادگیری غیر کلامی از قبیل نشانه های کلی و ویژه؛ اطلاعاتی در مورد شیوه تشخیص و ارزیابی این گونه افراد و همچنین روش هایی برای کاهش اثرات آن هم در محیط آموزشگاهی و هم در اجتماع ارایه شده است. مقاله شامل نکته های کاربردی برای مربیان و همچنین نکته هایی برای همکاری والدین به منظور بهبود قابلیت اجتماعی افراد با ناتوانی های یادگیری غیرکلامی است.
رابطه سبک های فرزندپروری والدین با رفتار سازشی دانش آموزان کم توان ذهنی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سبک های فرزندپروری والدین مهمترین نقش را در تربیت فرزندان به عهده دارند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رفتار سازشی دانش آموزان کم توان ذهنی بر اساس سبک های فرزندپروری مادران آنها انجام شد.
روش: این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه مورد مطالعه را تمامی مادران کودکان کم توان ذهنی مقطع ابتدایی شهر رشت در سال تحصیلی 94-1393 تشکیل می دادند که از میان آنها 110 نفر با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها در این پژوهش از پرسشنامه رفتار سازشی واینلند (1953) و پرسشنامه شیوه فرزندپروری بامریند (1973) استفاده شد.
یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین سبک مقتدرانه با رفتار سازشی همبستگی مثبت معنی دار و بین سبک های مستبدانه و سهل گیرانه با رفتار سازشی همبستگی منفی معنی دار وجود دارد (01/0>P). همچنین تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از رگرسیون چندگانه نشان داد که سبک تربیتی مقتدرانه پیش بینی کننده مثبت و معنی دار رفتار سازشی است (01/0>P) و سبک های تربیتی سهل گیرانه و استبدادی پیش بینی کننده منفی و معنی دار رفتار سازشی است (01/0>P).
نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده طراحی و برگزاری برنامه ها و کارگاه های آموزش خانواده در زمینه آگاه سازی اولیا از سبک های فرزندپروری و تأثیر هر یک از آنها بر فرزندان بسیار ضروری است تا از این طریق بتوان با تغییر نگرش مادران و بهبود روابط اعضای خانواده، رفتار سازشی دانش آموزان کم توان ذهنی را بهبود بخشید
مقایسه ی میزان رضایت از زندگی دانش آموزان با اختلالات بینایی و بدون اختلالات بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه : هدف پژوهش حاضر مقایسه میزان رضایت از زندگی دانش آموزان با اختلالات بینایی و بدون اختلالات بینایی بود.
روش : نمونه پژوهش 120 (56 پسر و 64 دختر) دانش آموز مدارس تلفیقی مقطع راهنمایی و دبیرستان در سال تحصیلی 90-91 در شهر شیراز بود، که 60 دانش آموز با اختلال بینایی و 60 دانش آموز بدون اختلال بینایی را شامل می شد. به منظور گردآوری اطلاعات از مقیاس چندگانه رضایت از زندگی (هیوبنر، 2001) استفاده گردید. پایایی ابزار از طریق آلفای کرونباخ، و روایی آن از طریق همبستگی مؤلفه های پرسشنامه با یکدیگر و نمره کل به دست آمد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با محاسبه t-test مستقل صورت گرفت.
یافته ها : نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که دو گروه دانش آموزان با اختلالات بینایی و بدون اختلالات بینایی در هیچ یک از مؤلفه های رضایت از زندگی (خانواده، دوستان، مدرسه، محل زندگی و خود) و کل رضایت از زندگی تفاوت معناداری ندارند. یافته ها همچنین نشان داد که میزان رضایت از زندگی در دو جنس یکسان است.
بررسی اثر یکپارچگی حسی و تمرینات تفکر فضایی در بهبود هوش غیر کلامی کودکان مبتلابه اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلال یادگیری اگر قبل ازدبستان شناسایی شود قابل پیشگیری است درغیراین صورت صدمات جبران ناپذیری ببارمی آورد. یکپارچگی حسی به معنی دریافت و پردازش اطلاعات هفت حس (حرکت، لامسه، فشار، بینایی، شنوایی، چشایی و بویایی) می باشد. دراختلال یادگیری اطلاعات حسی با دقت پردازش نمی شود بنابراین با هماهنگ کردن چشم و دست و کنترل حرکتی و... می توان گروهی از ناتوانیهای نوشتن خواندن، هجی کردن واختلالات ریاضی را درمان کرد. تمرینات تفکر فضایی تمرین هایی هستند که توانمندی کودک را در زمینه ادراک فضایی و دیداری تقویت کرده و هماهنگی لازم بین چشم، دست و دیگر حواس را برقرار میسازد. دراین روش به مدت دو ماه به جامعه آماری کودکان مبتلابه اختلال یادگیری آموزش یکپارچگی حسی و تمرینات تفکر فضایی داده شد و نتیجه گرفته شد که آموزش یکپارچگی حسی و تمرینات تفکر فضایی باعث بهبود هوش غیر کلامی در کودکان مبتلابه اختلال یادگیری میشود
اثربخشی راهبردهای خودتنظیمی تحصیلی درپیشرفت تحصیلی دانش آموزان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش ، تعیین اثربخشی راهبردهای خودتنظیمی تحصیلی درپیشرفت تحصیلی دانش آموزان نارساخوان ابتدایی بود. روش: روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون وپس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری دانش آموزان پایه سوم ابتدایی شهرستان نکا بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 30 دانش آموز دارای مشکلات خواندن ، پس ازاجرای آزمون های تشخیصی انتخاب و به طور تصادفی در یک گروه آزمایش ویک گروه گواه جایگزین شدند. پس ازاجرای پیش آزمون ، گروه آزمایش به مدت 6 جلسه 45 دقیقه ای تحت آموزش راهبردهای خودتنظیمی قرارگرفت اما گروه گواه آموزشی ندیدند. پس ازآن آزمون پیشرفت تحصیلی درگروه های مذکوراجرا شد، وپس ازگذشت دوماه ازآموزش، سپس آزمون پیشرفت تحصیلی (آزمون پی گیری) اجرا شد.داده ها با روش آماری تحلیل اندازه های مکرر و تحلیل کواریانس انجام شد.یافته ها نشان داد که پس ازآموزش بین پیشرفت تحصیلی گروه آزمایشی و گروه گواه تفاوت معناداری مشاهده شده است .نتیجه گیری: اولاً راهبردهای خودتنظیمی تحصیلی درجهت پیشرفت تحصیلی دانش آموزان نارسا خوان ابتدایی موثر بود، وثانیاً کاربرد این راهبردها موجب پایداری آموخته ها(پس از گذشت 2 ماه) در این گروه از دانش آموزان شد.
بررسی اثربخشی موسیقی ملایم در حین انجام فعالیت های حرفه ای بر بهبود عملکرد شغلی، خودکارآمدی و رفتار سازشی دختران کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: بر اساس تعریف جدید صاحب نظران از مفهوم کم توانی ذهنی، می توان برخی رفتارهای این گروه از جامعه را بهبود بخشید، بنابراین ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ، با هدف بررسی اثربخشی موسیقی ملایم هنگام انجام فعالیت های حرفه ای بر بهبود عملکرد شغلی، خودکارآمدی و رفتار سازشی دختران کم توان ذهنی انجام شد.
روش کار: 40 دانش آموز دختر کم توان ذهنی از میان جامعه کم توان ذهنی آموزش پذیر مدارس حرفه ای دخترانه شهر تبریز به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و در 2 گروه آزمایشی و گواه گمارده شدند (هر گروه 20 نفر) و از ابزارهای مقیاس خودکارآمدی شرر، آزمون عملکرد حرفه ای کودکان کم توان ذهنی و مقیاس رفتارسازشی واینلند، برای جمع آوری داده ها استفاده شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد موسیقی ملایم هنگام انجام فعالیت های حرفه ای موجب بهبود عملکرد شغلی، خودکارآمدی و رفتار سازشی دختران کم توان ذهنی می شود.
نتیجه گیری:نتایج پژوهش حاضر، نشان داد که برخی مهارت های اجتماعی را می توان به دختران کم توان ذهنی آموزش داد که موسیقی یکی از روش هایی است که در تسهیل این آموزش می تواند موثر واقع شود. به این صورت که نتایج نشان داد، پخش موسیقی ملایم هنگام انجام فعالیت های حرفه ای می تواند بر بهبود عملکرد شغلی، خودکارآمدی و رفتار سازشی دختران کم توان ذهنی موثر باشد.
مقایسه سبک های مقابله ای چند بعدی در معلمان مجرد و متاهل مدارس دانش آموزان کم توان ذهنی و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: مقابله با تنیدگی یکی از چالش های حرفه ای معلمان به شمار می رود. این پژوهش با هدف مقایسه سبک های مقابله ای معلمان مجرد و متاهل در مدارس دانش آموزان کم توان ذهنی و عادی شهر تهران انجام شد.
روش: طرح پژوهش توصیفی از نوع علی-مقایسه ای بود که به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، 200 نفر در 2 گروه 100 نفری انتخاب شدند. داده ها با مقیاس سبک های مقابله ای چند بعدی لیونه، مارون و کاپلان (1996) جمع آوری و براساس تحلیل واریانس چند متغیری، تحلیل واریانس تاثیرات و مقایسه های زوجی مورد پژوهش قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج نشان داد بین سبک های مقابله ای معلمان مجرد و متاهل تفاوت معنی داری وجود ندارد (05/0 P>). افزون بر این، بین سبک های مقابله ای مبتنی بر تاخیراندازی در معلمان دانش آموزان کم توان ذهنی و عادی تفاوت معنی داری به دست آمد (001/0 P< )، اما بین سبک های مقابله ای مبتنی بر توکل به خدا، عدم درگیری و روش مواجهه مستقیم در معلمان دانش آموزان کم توان ذهنی و عادی تفاوت معنی داری به دست نیامد (05/0 P>).
نتیجه گیری: معلمان مدارس دانش آموزان کم توان ذهنی نسبت به معلمان مدارس عادی از اصول روان شناختی و علوم تربیتی استفاده بیشتری نموده و از این طریق تلاش می کنند با بهره گیری بیشتر از سبک مقابله به تاخیراندازی؛ مقاومت و طرح عملی خود را برای مقابله با منابع فشارزا افزایش دهند.
بررسی رابطه میان شیوه های فرزندپروری والدین و رفتارهای پرخطر دانش آموزان ناشنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: یکی از عواملی که در گرایش فرزندان به سمت رفتارهای پرمخاطره می تواند تاثیرگذار باشد، نوع و روش تربیت فرزند توسط والدین است. هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه میان شیوه های فرزندپروری والدین دارای فرزند آسیب دیده شنوایی با رفتارهای پرمخاطره دانش آموزان بود. روش: از جامعه 83 نفری که در سال تحصیلی92-91 در مدارس ویژه ناشنوایان در شهر کرج مشغول به تحصیل بودند، 80 نفر انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه سبک فرزند پروری بامریند برای والدین و مقیاس خطر پذیری نوجوانان ایرانی برای دانش آموزان آسیب دیده شنوایی استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها با استفاده از روش های آمار استنباطی مانند تحلیل واریانس و ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که میان گرایش به رفتار پرمخاطره در دختران و پسران تفاوت معناداری وجود دارد (p<0.05) و همچنین رابطه ای میان سبک فرزند پروری والدین و گرایش به رفتارهای پرمخاطره در دانش آموزان آسیب دیده شنوایی وجود ندارد (p>0.05). نتیجه گیری: به نظر می رسد آموزش و پرورش به سبب ارتباط مستمر با دانش آموزان ناشنوا و والدین شان می تواند در دو حیطه تعامل مشاوران با دانش آموزان برای آگاهی بخشی از رفتارهای پرمخاطره و برگزاری جلسات آموزش خانواده بر والدین اثربخش باشد.
تأثیر آموزش مفهوم عدد به روش تندخوانی افرازی بر کاهش مدرسه هراسی در دانش-آموزان با اختلال ریاضی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مدرسه هراسی یکی از مشکلات عمده برخی از دانش آموزان است. از آنجایی که شکست تحصیلی در میان دانش-آموزان با اختلال یادگیری شایع تر است، مدرسه هراسی در این دانش آموزان بیشتر به چشم می خورد. بر این اساس هدف این مطالعه اثربخشی آموزش مفهوم عدد به روش تندخوانی افرازی و تأثیر آن بر کاهش مدرسه هراسی در میان دانش آموزان با اختلال ریاضی است.
روش: طرح پژوهش، طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بوده است. جامعه آماری این مطالعه تمامی دانش آموزان دوم ابتدایی با اختلال یادگیری مرکز پرنیان (80 نفر) استان یزد بود که از بین آنها با استفاده از مصاحبه تشخیصی و آزمون ریون 30 نفر به روش تصادفی(روش نمونه گیری در مرحله اول هدفمند و در مرحله دوم تصادفی بوده است) انتخاب و به دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) به صورت تصادفی جایدهی شدند. به گروه آزمایش، آموزش مفهوم عدد به روش تندخوانی افرازی در 8 جلسه 45 دقیقه ای آموزش داده شد. پرسشنامه تشخیص اختلال های مرتبط با اضطراب کودکان (بریماهر و همکاران ,1999)، مقیاس ریاضی کی مت و آزمون ریون ابزارهای پژوهش حاضر بودند.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس یک متغیری نشان داد پس از آموزش، در اضطراب مدرسه هراسی بین دو گروه تفاوت معناداری وجود داشت (0001/0P≤).
نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد آموزش مفهوم عدد به روش تندخوانی افرازی می تواند بر اضطراب مدرسه هراسی در دانش آموزان با اختلال ریاضی موثر باشد و آن را کاهش دهد.
اهمیت و ضرورت آموزش جنسی به افراد کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رضایت از زندگی بیانگر نگرش مثبت فرد نسبت به جهانی است که در آن زندگی می کند و در واقع همان احساس خشنودی است. رضایت از زندگی به متغیرهای متفاوتی بستگی دارد که یک سوی این نیازها به حکومت، سوی دیگر آن به جامعه و در نهایت به خود شخص بر می گردد. مسئله اصلی این
اثر آموزش خودنظارتی توجه برعملکرد حل مسئله ریاضی دانش آموزان پسر ابتدایی دچار ناتوانی ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر آموزش خودنظارتی توجه بر عملکرد ریاضی دانش آموزان با ناتوانی حساب انجام گرفت. طرح آزمایشی پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. آزمودنی های پژوهش شامل 50 دانش آموز پایه پنجم ابتدایی با ناتوانی ریاضی بودند که با روش نمونه گیری هدف دار از بین دانش آموزان مرکز شهرستان خوی انتخاب شدند. آزمودنی ها در دو گروه آزمایش و کنترل انتساب شدند. از آزمون های تشخیصی ناتوانی یادگیری ریاضی(کی مت)، حل مسئله ریاضی و هوش ریون کودکان برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. نتایج بدست آمده با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد دانش آموزان دارای ناتوانی حساب گروه آموزشی خودنظارتی در مقایسه با گروه کنترل نمرات بالاتری را در پس آزمون حل مسئله کلامی ریاضی و محاسبات عددی کسب کردند.
بررسی نقش زبان و کارکردهای اجرایی در رشد نظریه ذهن کودکان ناشنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه ذهن اصطلاحی جامع و کلی پیرامون حالتی عمدی است که کیفیت تعامل اجتماعی فرد را مشخص می سازد تا آنجا که بدون آن، ما قادر به تعبیر و تفسیر اعمال دیگران نخواهیم بود. پژوهشگران درحالی نقش سببی توانایی های زبانی را در تحول نظریه ذهن به عنوان یک قابلیت بنیادی و کارآمداجتماعی مطرح می کنند که پژوهش های اخیر پیوند نزدیکی بین کارکردهای اجرایی و نظریه ذهن پیشنهاد نموده اند. در این میان باوجود اثرات ویرانگر و تخریب کننده کم شنوایی بر تحول زبانی و ارتباطی کودکان آسیب-دیده شنوایی از سویی و ارتباط مولفه های زبانی با تحول نظریه ذهن و کارکردهای اجرایی از سوی دیگر، بررسی روند تحول نظریه ذهن در این کودکان ضرورت می یابد. به این ترتیب، هدف این پژوهش، مروری بر نقش زبان و مولفه های اصلی آن(نحو، معنی شناسی و کارکردشناسی) در تحول توانایی های نظریه ذهن کودکان و بررسی وضعیت تحول نظریه ذهن در میان کودکان ناشنوا با توجه به مشکلات زبانی آن ها نسبت به کودکان عادی است و در پایان تلاش شده است، رابطه زبان، کارکردهای اجرایی و نظریه ذهن در میان کودکان ناشنوا تبیین گردد.
مقایسه تحولی نظریه ذهن در دانش آموزان با و بدون مشکلات ویژه یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنبه ای از شناخت اجتماعی که در سال های اخیر توجه فزاینده ای را به خود جلب کرده است، تحول نظریه ذهن در کودکان می باشد. این توانایی برای کارکرد اجتماعی مهم است و به کودکان کمک می کند تا روابط شان با دیگران را هماهنگ کنند. این پژوهش با هدف مقایسه تحول نظریه ذهن و سطوح آن (سطح 1، سطح 2 و سطح 3) در دانش آموزان عادی و مبتلا به اختلال یادگیری مقطع ابتدایی و ارتباط آن با متغیرهای جمعیت شناختی (سن، جنسیت، تحصیلات والدین و وضعیت اقتصادی خانواده) انجام شد. این پژوهش از نوع علّی- مقایسه ای است. جامعه آماری آن را کلیه دانش آموزان عادی و مبتلا به اختلال یادگیری شهر قوچان که در سال 91-92 در مدارس عادی ثبت نام کرده و مشغول به تحصیل بودند، تشکیل داد. انتخاب نمونه از طریق روش نمونه گیری در دسترس انجام شد و از بین دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری که در مرکز آموزش وتوانبخشی مشکلات ویژه یادگیری امید قوچان دارای پرونده بودند 80 نفر انتخاب شدند. برای مقایسه دانش آموزان دارای اختلال یادگیری با دانش آموزان عادی تعداد 80 نفر از دانش آموزان مدارس عادی که به لحاظ ویژگی های جمعیت شناختی با گروه دانش آموزان دارای اختلال یادگیری همگن بودند انتخاب شدند. گردآوری داده ها از طریق آزمون نظریه ذهن (فرم 38 سوالی) و پرسشنامه محقق ساخته انجام شد. برای بررسی فرضیه پژوهش تحلیل کواریانس، آزمون t برای مقایسه میانگین دو گروه مستقل و تحلیل رگرسیون چند متغیری (با کدگذاری تأثیر) و نرم افزار SPSS-17 به کار رفت. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که بین نمرات کلی نظریه ذهن و سطوح آن (سطح 1، 2 و 3) در دانش آموزان عادی و دارای اختلال یادگیری تفاوت وجود دارد.و این تفاوت در سطح 01/0 معنی دار است ( 01/0 >P ) و دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری در مقایسه با دانش آموزان عادی در تکالیف نظریه ذهن عملکرد خوبی نداشتند.
مشکلات رشد اجتماعی کودکان با آسیب بینایی از دیدگاه دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: داشتن ارتباطات اجتماعی مناسب از مهم ترین مؤلفه های شخصیت سالم است. همه نظریه ها و مکاتب روان شناسی درباره اهمیت ارتباطات اجتماعی بحث کرده اند. دلبستگی یکی از برجسته ترین مفاهیم روان شناسی معاصر است که به فرایند شکل گیری پیوندهای عاطفی اشاره دارد. روابط کودک با مراقبان در سال های نخستین زندگی به تشکیل الگوهای روانی ویژه ای منجر می شود که مبنای روابط بین فردی در بزرگسالی است.
نتیجه گیری: مشکلات بینایی با محدود و دگرگون کردن دامنه تجربه های کودکان بر روی توانایی حرکت به اطراف، میزان کنترل محیط و ارتباط با آن، رشد شناختی و عاطفی این گروه تأثیر منفی می گذارد، بنابراین فقدان فرصت برای تجربه کامل در محیط، می تواند رشد شخصی و اجتماعی کودک با آسیب بینایی را با کاستی هایی رو به رو کند و به احساس بی کفایتی، وابستگی، عزت نفس پایین و سرانجام به مشکلات رشد اجتماعی، عاطفی و فردی منجر گردد. در این مقاله تلاش شده است تا با مروری بر ادبیات حوزه نابینایی، چگونگی رشد اجتماعی کودکان با آسیب بینایی از دیدگاه دلبستگی بررسی شود.
بررسی اثربخشی کار در اتاق تاریک بر افزایش دامنه توجه دانش آموزان عقب مانده ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی اثر بخشی کار در اتاق تاریک بر افزایش دامنه نگهداری توجه در دانش آموزان عقب مانده ذهنی انجام گرفت. به این منظور 24 دانش آموز عقب مانده ذهنی به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند. سپس هر دو گروه به وسیله آزمون دقت سنج تولوز پیرون به عنوان پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری 8 ماهه مورد ارزیابی قرار گرفتند. دانش آموزان گروه آزمایش طی 12 هفته، 72 جلسه مداخله دریافت کردند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس مختلط بین-درون آزمودنی ها (آمیخته) استفاده شد. یافته ها نشان داد بعد از پایان مداخله تفاوت معناداری بین نمرات دو گروه در سطح 05/0>P به چشم می خورد. در نتیجه چنین استنباط می شود که کار در اتاق تاریک باعث افزایش توجه و نگهداری توجه در دانش آموزان با عقب ماندگی ذهنی شده است. بنابراین در مدارس آموزش کودکان با نیازهای ویژه می توان از اتاق تاریک به منظور افزایش دامنه توجه دانش آموزان استفاده کرد.