مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
هوشبهر
تأثیر یک برنامة حرکات ریتمیک بر توانایی های ادراکی – حرکتی کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر برنامة حرکت ریتمیک بر توانایی های ادراکی – حرکتی و هوشبهر کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر بود. نمونة 24 دختر عقب ماندة ذهنی آموزش پذیر، با میانگین (± انحراف معیار) سن 1 /43 ± 11 /98 سال و ضریب هوشی 9 /95 ± 70 /58 بودند. نمونه براساس ضریب هوشی و عملکردشان در توانایی های ادراکی – حرکتی همتراز و در گروه های مداخله و کنترل جایگزین شدند. گروه مداخله در برنامة حرکات ریتمیک هشت هفته ای، سه جلسة 45 – 40 دقیقه ای در هفته، شرکت کردند. جمع آوری اطلاعات برای کل آزمودنی ها به شکل پیش آزمون / پس آزمون، از توانایی های ادراکی حرکتی (مقیاس اوزرتسکی) و هوش (آزمون ریون)، انجام گرفت. براساس نتایج، توانایی های ادراکی _حرکتی گروه مداخله پس از برنامة حرکات ریتمیک نسبت به گروه کنترل بهبود یافت (5P>). نتیجه اینکه با طراحی برنامة حرکات ریتمیک مناسب می توان توانایی های ادراکی _ حرکتی کودکان کم توان ذهنی را بهبود بخشید
رابطة بین سطح هوشبهر با عوامل آمادگی جسمانی دانش آموزان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین رابطة بین سطح هوشبهر با عوامل آمادگی دانش آموزان کم توان ذهنی بود. روش این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است که در آن تعداد 355 دانش آموز کم توان ذهنی (160 پسر و 195 دختر) در دامنة سنی 22-16 سال، از بین کلیة دانش آموزان کم توان ذهنی مدارس دارای مقاطع پیش حرفه ای و حرفه ای شهر تهران (1663 نفر) انتخاب شدند. برای اندازه گیری عوامل آمادگی جسمانی از مجموعه آزمون یوروفیت ویژه استفاده شد. سطح هوشبهر و سوابق پزشکی دانش آموزان نیز از پرونده های تحصیلی، مشاوره، و سلامت آنان استخراج شد. نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن نشان داد که به جز انعطاف پذیری، بین سطوح هوشبهر با سایر عوامل آمادگی جسمانی در دانش آموزان کم توان ذهنی ارتباط معنا داری وجود دارد؛ بدین معنا که دانش آموزانی که سطح هوشبهر بالاتری دارند از تعادل، استقامت عضلانی، قدرت، سرعت، و استقامت قلبی تنفسی بالاتری برخوردارند. پیشنهاد می شود در آموزش هر نوع فعالیت بدنی و ورزشی، و همچنین در طراحی برنامه های تمرینی، توانمندی های افراد در سطوح مختلف هوشبهر مورد توجه قرار گیرد.
رابطه بین هوشبهر با تعادل پویا در دانش آموزان پسر با کم توانی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کم توان ذهنی، یکی از متداول ترین معلولیت های ذهنی است که حدود 3 درصد از جمعیت جهان را به خود اختصاص داده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین هوش بهر و تعادل ایستا و پویا در کودکان کم توانان ذهنی است. نمونه آماری پژوهش شامل 31 دانش آموز پسر عقب مانده ذهنی که در دوگروه (کنترل 14 نفر با میانگین سن02/3±07/11سال، قد86/7±152سانتیمتر، وزن 08/8±07/44کیلوگرم) و (17نفر تجربی با میانگین سن 95/1±23/11سال، قد 07/7±147سانتیمتر، وزن 85/4±11/38کیلوگرم ) است که به صورت تصادفی هدف دار به عنوان آزمودنی انتخاب شده اند. اطلاعات فردی که شامل: قد، وزن و سوابق پزشکی با استفاده از پرونده پزشکی دانش آموزان جمع آوری گردید. برای ارزیابی نتایج از آزمون همبستگی پیرسون استفاده گردید. نتایج نشان دادند رابطه معنی داری میان هوشبهر و تعادل وجود ندارد (p≤0.05). افراد مبتلا به مشکل کم توان ذهنی در مقایسه با افراد طبیعی دچار تاخیر در رشد حرکتی بوده و دارای سطح IQ پایین تری هستند که به نظر می رسد باعث کاهش تعادل در آنها می شود. همچنین بهبود مهارت های تعادلی از طریق طراحی و اجرای برنامه های تمرینی تعادلی برای کودکان کم توان ذهنی از سوی مربیان و معلمان ورزش به ویژه در سنین کمتر که الگوهای حرکتی آنان در حال شکل گیری است، میتواند مورد تأکید قرار گیرد.
رابطه هوش هیجانی بار – آن و مؤلفه های آن با دین داری نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین مولفه های هوش هیجانی بار- آن و دین داری در بین نوجوانان (دانش آموزان دبیرستان) در شهرستان قزوین، ناحیه یک، اجرا گردید. روش این پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع دبیرستان ناحیه یک شهرستان قزوین بود؛ نمونه عبارت از 100 نفر از دانش آموزان بودند که به صورت نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری داده ها عبارت بود از مقیاس هوش هیجانی بار- آن (1997) و مقیاس دین داری خدایاری فرد، سماواتی و اکبری زرد خانه (1388). تحلیل داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند مرحله ای صورت گرفت. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد بین هوش هیجانی و دین داری و همچنین بین تمام زیر مؤلفه های هوش هیجانی (به جز کنترل استرس) با دین داری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره نیز نشان داد که هوش هیجانی به عنوان متغیر پیش بین، می تواند دین داری را به عنوان متغیر ملاک به طور معنادار و مثبت پیش بینی نماید. نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد که هریک از زیرمولفه های هوش هیجانی (به جز زیر مؤلفه ی کنترل استرس) می توانند دین داری را به صورت مثبت و معنا دار پیش بینی کنند و مقایسه ضرایب بتا نیز نشان داد مهم ترین عامل پیش بینی کننده برای دین داری، خلق و خوی عمومی است.
بررسی تأثیر مداخلات روان شناختی خانواده محور بر توانایی های کلامی کودکان با نشانگان داون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره پنجم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۱۶)
126-136
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: کودکان با نشانگان داون به علت نارسایی در تحول مغزی و شلی عضلات در دوران اولیه تحول، در صحبت کردن و مهارت های کلامی دارای تأخیر هستند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مداخلات روان شناختی خانواده محور بر افزایش توانایی های کلامی کودکان دبستانی با نشانگان داون انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی کودکان دبستانی 10 تا 11 ساله شهر تهران با نشانگان داون بودند که در سال تحصیلی 96- 1395 مشغول به تحصیل بودند. از بین آنها30 نفر به صورت هدفمند انتخاب شده و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جای دهی شدند. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 3 ماه در 24 جلسه مداخلات روان شناختی خانواده محور را دریافت کردند درحالی که گروه گواه مداخله ای در این زمینه دریافت نکردند. ابزار پژوهش، نسخه نوین هوش آزمای تهران – استنفورد بینه (افروز و کامکاری، 1385) بود که در مرحله پیش آزمون و پس آزمون برای هر دو گروه اجرا شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد مداخلات روان شناختی خانواده محور به افزایش توانایی های کلامی دانش آموزان با نشانگان داون تحت مداخله منجر می شود. همچنین، این مداخلات سبب ارتقاء استدلال سیال کلامی، دانش کلامی، استدلال کمی کلامی، پردازش دیداری – فضایی کلامی، و حافظه فعال کلامی دانش آموزان با نشانگان داون می شود (سطح معناداری 0/05). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، مداخلات روان شناختی خانواده محور با آموزش راهبردهای لازم به خانواده ها توانسته است باعث بهبود عملکرد کلامی کودکان با نشانگان داون شود. استلزام های نتیجه به دست آمده در مقاله مورد بحث قرار گرفته است.