فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۱٬۲۸۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
رویکرد فرایند استرس، هم سو با مطالعة تأثیر عوامل اجتماعی بر ایجاد و توزیع اختلالات روانی ناشی از استرس، در دهة 1980 شکل گرفت و از همان زمان تاکنون سیطرة خود را در مطالعات جامعه شناسی سلامت روان حفظ کرده است. الگوی فرایند استرس شامل سه مولفة اصلی است: منابع اجتماعی تولید استرس، عوامل روانی- اجتماعی تعدیل کننده یا میانجی استرس و واکنش به استرس. این رویکرد دارای این پیش فرض اساسی است که تمام رویدادهای خوشایند و ناخوشایند زندگی منبع تولید استرس هستند؛ گرچه به لحاظ تداوم زمانی، می توان پیوستاری از ضربه های شدید روانی (تروما) تا استرس زاهای مزمن را ترسیم کرد. همچنین، مهم ترین عوامل تعدیل کنندة تأثیر استرس، حمایت اجتماعی (ساختاری یا کارکردی) و نیز شیوه های مقابلة فردی هستند. درنهایت، واکنش به استرس، تحت تأثیر عوامل اجتماعی- فرهنگی، ازقبیل فرهنگ های عواطف، هنجارهای اجتماعی و فرایند یادگیری اجتماعی چگونگی بروز عواطف شکل می گیرد. تمرکز رویکرد فرایند استرس به مثابة چارچوبی جامعه شناختی، بر نقش ساختارهای کلان و بافت اجتماعی در تولید الگوهای غیرتصادفی توزیع اختلالات روانی ناشی از استرس است. نوشتار حاضر لزوماً به دنبال برداشتن گام هایی عملی به منظور فهم جامعه شناختی استرس نیست، بلکه هدف اصلی آن، اشاره به مسائلی است که به هنگام مطالعة اجتماعی استرس باید کانون توجه جامعه شناسان قرار بگیرد. ازآنجاکه راهبرد اساسی پژوهش های اجتماعی، شناسایی حلقه های اتصال سامانه های اجتماعی با استرس فردی است، این مقاله سعی کرده است با پیشنهاد چارچوبی مفهومی و تحلیلی، به گسترش حوزة جامعه شناسی استرس کمک کند.
بررسی رابطه پرخاشگری آشکار و ارتباطی با سازگاری عاطفی- اجتماعی دانش آموزان دختر و پسر دوره ابتدایی
بررسی رابطه برخی از شاخص های طبقه اجتماعی با پیشرفت تحصیلی در گروهی از دانش آموزان سال اول دبیرستان
نقش باورهای غیر منطقی و پرخاشگری بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان پسر دوره متوسطه شهر تبریز
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش باورهای غیرمنطقی و پرخاشگری بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان پسر بود. نمونه پژوهش 240 دانش آموز پسر دوره متوسطه شهر تبریز بود که به روش تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه باورهای غیرمنطقی و پرخاشگری و از معدل نمرات سالانه دانش آموزان به عنوان عملکرد تحصیلی استفاده شد. داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره تجزیه و تحلیل گردید. نتایج به دست آمده نشان داد باورهای غیرمنطقی با پرخاشگری رابطه مثبت معنادار (74/0 = r ، 001/0>P)، و با عملکرد تحصیلی رابطه منفی معنادار (61/0- = r ، 003/0>P) دارد. همچنین بین پرخاشگری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان رابطه منفی معنادار (52/0- = r ، 005/0>P) وجود دارد و متغیرهای پیش بینی کننده در این مطالعه یعنی باورهای غیرمنطقی و پرخاشگری به ترتیب هر یک نقش معناداری در پیش بینی عملکرد تحصیلی دانش آموزان پسر دارند. در نهایت ضرایب رگرسیون چندگانه با روش مرحله ای نشان داد که مجموع متغیرهای پیش بین با عملکرد تحصیلی دانش آموزان رابطه منفی دارند و آن را پیش بینی می کنند، اما متغیر باورهای غیرمنطقی در تبیین واریانس عملکرد تحصیلی نقش بیشتری نسبت به متغیر پرخاشگری دارد.
بررسی تأثیر توان بخشی شناختی بر ترمیم توانایی شناخت اجتماعی کودکان اتیسم با عملکرد بالا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نقصان تئوری ذهن یکی از زیربناهای اختلال در مهارت های اجتماعی در کودکان اتیسم است. هدف این مطالعه بررسی تأثیر توان بخشی شناختی بر بهبود توانایی شناخت اجتماعی کودکان اتیسم با عملکرد بالا است.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع طرح های تک آزمودنی است که 4 کودک مبتلا به اتیسم با عملکرد بالا به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. هر 4 کودک، 14 جلسة انفرادی توان بخشی شناختی را دریافت کردند.. ارزیابی ها در 6 مرحله، دو هفته پیش از شروع درمان، دو هفته بعد یعنی قبل از شروع درمان، بعد از پنچ جلسه درمان، بعد از ده جلسه درمان، یک روز بعد از پایان درمان و در نهایت مرحلة پیگیری (چهار هفته بعد از پایان درمان)، انجام شد. ابزار مورد استفاده در پژوهش حاضر، تکلیف باور- کاذب سالی- آن، ذهن خوانی از طریق تصاویر چشم و آزمون ذهن خوانی تماشاچی بود.. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل بصری و اندازه اثر استفاده شد.
یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد عملکرد آزمودنی های مطالعه در آزمون باور کاذب سالی- آن و ذهن خوانی تماشاچی بهبود یافته است. همچنین تغییری در توانایی ذهن خوانی از طریق تصاویر چشم مشاهده نشد. همچنین اندازه اثر نشان داد این برنامه آموزشی بر باور کاذب و ذهن خوانی مؤثر بوده است.
نتیجه گیری: یکی از رویکردهای توان بخشی شناختی که در این مطالعه مورد استفاده قرار گرفت و اثربخشی آن نشان داده شد، ترمیم نقایص است. پیشنهاد می شود درمانگران به جای آموزش راهبردهای درمانی که سعی در اصلاح رفتار بیمار اتیسم در جهت کاهش نیاز به شناخت اجتماعی دارد، از رویکرد ترمیم استفاده نمایند. بر اساس یافته های این مطالعه با مداخله کوتاه مدت و فشرده امکان ترمیم توانایی تئوری ذهن در کودکان مبتلا به اتیسم وجود دارد.
نقش حمایت اجتماعی مدارس بر سازگاری تحصیلی: اثر میانجی رضایت از مدرسه، امیدواری و خودکارآمدی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش حمایت اجتماعی بر سازگاری تحصیلی دانش آموزان با اثر میانجی رضایت از مدرسه، امید تحصیلی و خودکارآمدی انجام شده است. روش تحقیق توصیفی همبستگی بود و جامعة آماری مشتمل بر همة دانش آموزان دختر دورة اول متوسطة ناحیة یک مدارس دولتی است که از جامعة حاضر حجم نمونة آماری به وسیلة جدول مورگان 380 نفر محاسبه و با نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسش نامة حمایت اجتماعی واکس، فیلیپس، هالی، تامپسون، ویلیامز و استوارت (1986)، پرسش نامة سازگاری بیکر و سیریاک (1984)، پرسش نامة رضایت مندی گیلمن هیرینر و لاگلین (2000) و پرسش نامة خودکارآمدی شرر (1982) و پرسش نامة امیدواری اسنایدر و همکاران (1991) بودند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری (لیزرل) استفاده و برازش مدل با شاخص های برازش بررسی شد. اهم یافته ها نشانگر آن است که بین متغیرهای حمایت اجتماعی با امیدواری (38/0r=)، حمایت اجتماعی و خودکارآمدی (37/0r=)، حمایت اجتماعی و رضایت از مدرسه (16/0r=) و حمایت اجتماعی و سازگاری (18/0r=) همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین بین متغیرهای امیدواری و سازگاری (19/0r=)، خودکارآمدی و سازگاری (23/0r=) و رضایت از مدرسه با سازگاری (27/0r=) رابطة مستقیم و معنی داری دیده شد. با بررسی مدل ساختاری حاصل از لیزرل و بر اساس معنی دار بودن ضرایب تأثیر، متغیر حمایت اجتماعی اثر غیرمستقیم و مثبت برابر با سیزده درصد بر سازگاری تحصیلی با میانجی گری امیدواری دارد. اثر غیرمستقیم حمایت اجتماعی با میانجی گری خودکارآمدی بر سازگاری تحصیلی یازده درصد و با میانجی گری رضایت از مدرسه دوازده درصد است. از تحلیل همبستگی میان متغیرهای برون زا و درون زا می توان نتیجه گیری کرد که افزایش در حمایت اجتماعی منجر به افزایش در نمرات امیدواری، خودکارآمدی و رضایت از مدرسه می شود. به علاوه افزایش در امیدواری، خودکارآمدی و رضایت از مدرسه همراه با افزایش در نمرات سازگاری است. در نهایت مدل معادلات ساختاری نشان می دهد که امیدواری، خودکارآمدی و رضایت از مدرسه تأثیر حمایت اجتماعی را بر سازگاری تحصیلی میانجی گری می کنند. در پایان، پیشنهاد های کاربردی در راستای نتایج حاصل شده ارائه گردیده است.
نوجوانی و تحول معنا: مقایسه منابع و ابعاد معنای زندگی در دختران و پسران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود تحقیقات متعددی که بر روی تجربه ی معنای زندگی صورت گرفته است، کماکان این ابهام وجود دارد که منابع معنابخش به زندگی یک نوجوان چیست و نوجوانان دختر و پسر چه تفاوتی از نظر این منابع و نیز ابعاد وجود و جستجوی معنای زندگی با یکدیگر دارند. مطالعه ی حاضر منابع و حوزه هایی که از نظر نوجوانان به زندگی آنها معنا داده، میزان وجود و جستجوی معنای زندگی و نیز تفاوت دختران و پسران در این مولفه ها را مورد بررسی قرار داده است. در این راستا 416 نوجوان 12 تا 18 ساله (94/15=M، 32/1=Std؛ 3/54 درصد دختر) به دو ابزار برنامه ی ارزیابی معنای زندگی و پرسشنامه ی معنای زندگی پاسخ دادند. به منظور تحلیل داده ها از آزمون های کای اسکوئر و t مستقل استفاده گردید. نتایج حاصل حاکی از این است که از میان منابع معنا مطابق با برنامه ی ارزیابی معنای زندگی به ترتیب، ""خانواده"" (3/91%)، ""ارتباطات اجتماعی"" (4/53 %) و ""کار و تحصیل"" (53%) حوزه های هستند که با بیشترین فراوانی از سوی نوجوانان به عنوان منبع معنا بخش به زندگی گزارش شده است. همچنین در نمونه ی مورد پژوهش 7 طبقه ی جدید از منابع معنای زندگی مورد شناسایی قرار گرفت که از آن میان ""فناوری اطلاعات"" (15%) و ""آینده"" (3/12%) بیشترین فراوانی را به خود اختصاص دادند. شرکت کنندگان دختر و پسر از نظر فراوانی تکرار برخی از منابع معنا و رضایت از این منابع و نیز بعد وجود معنای زندگی با یکدیگر تفاوت معنادار داشتند. این یافته ها در چارچوب نظریات تحولی و معنای زندگی مورد بحث قرار گرفتند.
مطالعه عشق از منظر روان شناسی، جامعه شناسی،فلسفه و زبان شناسی، ارائه یک نظریه ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۷ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۸
55 - 82
حوزههای تخصصی:
مفهوم عشق را از زوایای گوناگونی تعریف کرده اند و واکاوی این مفهوم در بسیاری از رشته های علمی ازجمله فلسفه، روان شناسی، جامعه شناسی و زبان شناسی موردتوجه بوده است. به گونه ای که تعریف های متنوع و پرشماری از آن شده است. عشق به مثابه احساس، به رغم ویژگی های جسمی آن، فرد را به دیگرانی که موضوع این احساس هستند مرتبط می کند و ازاین رو بعدی اجتماعی- فرهنگی بر آن حاکم است. مفهوم عشق و تجربه ی عاشقی کاملاً تحت تأثیر گفتمان حاکم بر جامعه و وضعیت اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی هر دوران خاصی است. عشق اگرچه در نگاه اول فردی ترین عاطفه و احساسات می نمایاند اما این مسئله کاملاً متأثر از شرایط جامعه است. توجه به عشق از منظر عاملیت فرد نیز از اهمیت بسیاری برخوردار است. با توجه به تعامل بین فرد و ساخت، ظرفیت افراد برای عاشق شدن به مثابه یک ویژگی اجتماعی شکل می گیرد. هدف اصلی مقاله ی حاضر، بررسی عشق از منظر جامعه شناسی و علوم انسانی است. نویسندگان مقاله با بررسی متون موجود و بهره گیری از روش تحقیق اسنادی به مثابه پیش زمینه لازم برای سنجش تجربی و میدانی موضوع، تحلیل اجتماعی؛ زبان شناختی؛ روان شناختی و فلسفی عشق را مورد کنکاش قرار داده اند. در تحلیل اجتماعی عشق از دیدگاه های افرادی مانند ترنر، گود، گیدنز، باومن و ایلوز استفاده شده است. دیدگاه رولان بارت و رابرت استرنبرگ در حوزه زبان شناسی و نشانه شناسی نیز برای تدقیق دلالت های مفهومی عشق موردتوجه قرارگرفته است. نگاه فلاسفه و روان شناسان به عشق در بخش پایانی مقاله بررسی شده است.
اثربخشی آموزش مدیریت خشم بر ارتباط مادران با فرزندان کم توان ذهنی و دیرآموز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش مدیریت خشم بر ارتباط مادران با فرزندان کم توان ذهنی و دیرآموز صورت گرفته است. روش تحقیق شبه تجربی با طرح پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری شامل مادرانی است که فرزندان آنان در دو مدرسه غیرانتفاعی ویژه دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر و دیرآموز به تحصیل اشتغال دارند.نمونه آماری شامل 46 مادر بوده که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و پس از همگن شدن براساس ویژگی های جمعیت شناختی در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری، مقیاس محقق ساخته ارزیابی خشم و پرسشنامه ارتباط والد ـ کودک است. گروه آزمایشی در هفت جلسه آموزش مدیریت خشم مبتنی بر رویکرد شناختی ـ رفتاری شرکت کردند. یافته های تحقیق با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصله نشان داد که کاربرد تکنیک های مدیریت خشم به کاهش خشم مادران و بهبود ارتباط آن ها با فرزندان منجر می شود.
بررسی رابطه میزان بی ثباتی هیجانی، رفتار جامعه گرا و پرخاشگری با عملکرد تحصیلی در بین دانش آموزان دختر و پسر سال سوم راهنمایی شهرستان اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تعیین رابطه بی ثباتی هیجانی، رفتار جامعه گرا و پرخاشگری با عملکرد تحصیلی در دانش آموزان دختر و پسر سال سوم راهنمایی شهر اهواز است. در این تحقیق، 400 دانش آموز (200 دختر و 200 پسر) که با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای از جامعه آماری انتخاب شدند. به عنوان نمونه تحقیق مورد مطالعه قرار گرفتند. فرضیه های تحقیق به طور کلی عبارت از این بودند که بی ثباتی هیجانی و پرخاشگری با عملکرد تحصیلی رابطه منفی و رفتار جامعه گرا با عملکرد تحصیلی رابطه مثبت دارند. برای سنجش فرضیه ها از سه مقیاس بی ثباتی هیجانی، رفتار جامعه گرا و پرخاشگری و برای عملکرد تحصیلی از میانگین کل نمره های دانش آموزان استفاده به عمل آمد. تجزیه و تحلیل داده ها، فرضیه ها را به شکل مورد نظر تأیید کرد.
بررسی رابطه بین شیوه های حل تعارض ارتباطی و سلامت روانشناختی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی رابطه بین شیوه های حل تعارض ارتباطی با سلامت روانشناختی دانشجویان می پردازد. 420 آزمودنی (148 پسر و 272 دختر) از میان دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه های تهران به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و مقیاس های مونش و شیوه های حل تعارض رحیم را پاسخ دادند. داده های به دست آمده با استفاده از ضریب همبستگی، تحلیل رگرسیون گام به گام و آزمون t گروه های مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. همبستگی بین متغیرها نشان داد که شیوه حل تعارض از نوع همراهانه و مصالحه گرانه با سلامت روانشناختی رابطه مثبت دارد (p<0.01). تحلیل رگرسیون گام به گام نیز شیوه های همراهانه و مهربانانه را پیش بینی کننده های معنی داری برای متغیر سلامت روانشناختی نشان داد (p<0.01). هم چنین بر اساس نتایج معلوم شد افرادی که از شیوه حل تعارض سازنده استفاده می کنند در مقایسه با آنهایی که روش غیر سازنده را به کار می برند از میزان سلامت روانشناختی بالاتری برخوردارند (p<0.01). در ادامه با استفاده از آزمون t گروه های مستقل مشخص شد که دو جنس از نظر شیوه مقابله با تعارض و همین طور سلامت روانشناختی، تفاوت معنی داری با هم ندارند.
عزت نفس و خودباوری
منبع:
گزارش تیر ۱۳۸۸ شماره ۲۰۹
حوزههای تخصصی:
بررسی و مقایسه انواع خشونت خانوادگی در زنان و مردان در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"با توجه به این امر که خشونت خانوادگی طی چند دهه اخیر به عنوان یک مشکل و معضل اجتماعی مطرح شده است، پرداختن به این موضوع از اهمیت ویژه ای برخوردار است. لذا، هدف از تحقیق کنونی پرداختن به ویژگیهای این پدیده ناخوشایند منجمله شناسایی عوامل بروز اختلافات خانوادگی (از دیدگاه زوجین)، نوع خشونتهای اعمال شده (توسط زوجین) و نوع واکنشهای بروز داده شده (توسط زوجین) می باشد. بدین منظور پرسشنامه های محقق ساخته میان 40 زوجی که به شکل تصادفی انتخاب شده و بخاطر خشونت خانوادگی به دادگاه خانواده در تهران رجوع کره بودند، اجرا گشت. پاسخهای هر یک از زوجین در مقیاس5درجه لیکرت نمره گذاری گردید. نتایج نشان دادند در مردان معتقدند دو عامل به اعتنایی نسبت به همسر و بهانه گیری همسر در مورد غذا و در زنان عوامل قهر کردن، عدم همکاری در رسیدگی به فرزندان و اعتیاد همسر باعث بروز اختلافات می شوند. همچنین نتایج این تحقیق نشان دادند هنگام بروز اختلافات مردان اغلب از روشهای فیزیکی و زنان بیشتر از روشهای روانی استفاده می کردند. با توجه به این یافته ها، پیشنهاداتی در خصوص جلوگیری از بروز این پدیده ارائه گشته است.
"
شیوع قلدری، آسیب عمدی به خود و عوامل مرتبط با آن در دانش آموزان پسر دبیرستانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:هدف از این مطالعه، برآورد شیوع آسیبهای عمدی به خود و قلدری و تعیین عوامل مرتبط با آنها در یک نمونه از نوجوانان ایرانی است.
روشکار: دراین مطالعهی مقطعیتحلیلی در سال 1390 یک نمونهی تصادفی 1064 نفره از دانشآموزان پسر دبیرستانی شهر زنجان به روش نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای انتخاب شد. اطلاعات مرتبط با شیوع رفتار قلدری و آسیبهای عمدی به خود و نیز استعمال دخانیات، وضعیت اقتصادیاجتماعی و متغیرهای روانیاجتماعی از طریق پرسشنامه به دست آمد. از مدل رگرسیون لجستیک دوحالتهی تکمتغیره و چندمتغیره برای ارتباط بین متغیرهای مورد نظر و رفتارهای آسیب عمدی به خود و قلدری استفاده شد.
یافتهها:از 1064 شرکتکننده، 285 نفر (8/26 درصد) و 280 نفر (3/26 درصد) به ترتیب آسیب عمدی به خود و رفتار قلدری را گزارش کردند. نسبت شانس مصرف سیگار برای آسیب عمدی به خود از سایر عوامل خطر بیشتر بود (92/5=OR، فاصلهی اطمینان 95%: 79/9-57/3) اما وضعیت اقتصادیاجتماعی بیشترین نسبت شانس را برای رفتار قلدری داشت (92/2=OR، فاصلهی اطمینان 95%:74/4-80/1). در میان عوامل حمایتی، عزت نفس بالا بر آسیب عمدی به خود (32/0=OR، فاصلهی اطمینان 95%: 84/0-12/0) و نظارت والدین بر سیگار کشیدن نوجوان برای قلدری (53/0=OR، فاصلهی اطمینان 95%: 75/0-37/0) بیشترین تاثیر حمایتی را داشتند.
نتیجهگیری: شیوع رفتارهای خشونتآمیز مانند آسیب عمدی به خود و قلدری در بین نوجوانان نگرانکننده است. تجربهی مصرف سیگار و وضعیت اقتصادیاجتماعی به ترتیب بیشترین همبستگی را با رفتارهای آسیب عمدی به خود و قلدری داشتند. داشتن عزت نفس زیاد و نظارت والدین، بیشترین اثر حمایتی را روی این دو رفتار خشونتآمیز داشت.
امکان و فرایند تربیت مدنی در ایران
حوزههای تخصصی:
تربیت مدنی یکی از فروع بحث از جامعه مدنی است .همچون مفهوم جامعه مدنی‘تربیت مدنی نیز از جهت امکان وقوع در جامعه ما‘مفهومی چالش برانگیز است.در پاسخ به این چالش‘تحلیل هر دو مفهوم ضروری است.جوهره اساسی مفهوم جامعه مدنی را باید در برقراری توازن میان اقتدار و مسئولیت دولت جستجو کرد؛چنانکه جوهره اساسی مفهوم تربیت مدنی نیز در فراهم آوردن قابلیت هایی در افراد برای ایفای نقش در برقراری این توازن جلوه گر میشود.با توجه به این تحلیل‘ازحیث نظری‘انجام تربیت مدنی در جامعه ما ممکن محسوب میشود زیرا توازن میان اقتدار و مسئولیت دولت‘از جهت فرهنگ دینی ما نیز پذیرفتنی است . از حیث عملی نیز میتوان تربیت مدنی را ممکن شمرد زیرا با این که شکل گیری فرهنگ مدنی مستلزم تدریج است ‘تعلیم و تربیت ‘با بهره وری از تجربیات بشری‘عهده دار کوتاه کردن راه ها و حتی تصحیح آنهاست.با این حال‘تربیت مدنی فرایندی دارد که طی آن با فراهم آمدن توانایی ها و قابلیت هایی شناختی‘عاطفی و عملی در افراد‘زمینه وقوع توازن مذکور مهیا میشود.