فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۴۱ تا ۳٬۰۶۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی تاثیر آموزش خودآموزی کلامی بر علایم مرضی کودکان مبتلا به اختلال سلوک بود. به عبارتی دسترسی به این مساله که آیا آموزش خودآموزی کلامی می تواند در بهبود علایم مرضی کودکان مبتلا به اختلال سلوک تاثیر مثبتی داشته باشد یا خیر، هدفی بود که پژوهش به قصد دستیابی به آنها انجام پذیرفت. روش این پژوهش از نوع طرح نیمه تجربی (نیمه آزمایشی) بود که در آن نمونه ای شامل 20 نفر از دانش آموزان مبتلا به اختلال سلوک از مدارس شهر تبریز انتخاب و پس از جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل مورد مطالعه قرار گرفتند. در فرآیند طرح، گروه آزمایشی در مدت 10 جلسه تحت آموزش خودآموزی کلامی قرار گرفت و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. نتایج حاصل از روش تحلیل کوواریانس یک طرفه، نشان داد که گروه آزمایشی در پایان نسبت به گروه کنترل از بهبود قابل توجهی در علایم مرضی اختلال سلوک برخوردار است. به عبارت دیگر کاربرد و آموزش خودآموزی کلامی موجب بهبود معنی دار نشانه های مرضی دانش آموزان دارای اختلال سلوک شده بود.
مقایسه نگرش های مذهبی و کمال گرایی در مبتلایان به اختلال وسواس فکری- عملی و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مطالعه رابطه میان نگرش مذهبی و کمال گرایی با اختلال وسواسی-فکری-عملی است. برای این منظور بیماران مبتلا به اختلال وسواسی-فکری-عملی (n=100) و یک گروه گواه (n=100) که هیچ نوع سابقه بیماری روانپزشکی نداشتند به پرسش نامه نگرش مذهبی، پرسش نامه کمال گرایی و سیاهه وسواس فکری-عملی مادزلی پاسخ دادند. یافته های پژوهشی از طریق ضریب همبستگی، رگرسیون چند متغیره و تحلیل واریانس چند متغیره یک راهه (مانوای یک راهه) مورد تحلیل قرار گرفتند و معلوم شد بیماران در قیاس با جمعیت سالم در هر 3 متغیر نگرش مذهبی، کمال گرایی و وسواسی-فکری-عملی نمرات بالاتری به دست می آوردند (P<0.01) در ثانی هر دو متغیر با وسواس رابطه معنی دار ندارند (P<0.000). از میان دو متغیر کمال گرایی و نگرش مذهبی، کمال گرایی درصد بالاتری از واریانس نمرات اختلال وسواسی-اجباری را پیش بینی می کند (38 درصد) اما این میزان برای متغیر نگرش مذهبی (2 درصد) می باشد. همسو با تحقیقات پیشین می توان اظهار نمود که کمال گرایی و مذهبی بودن دو عامل آسیب پذیری افراد در مقابل اختلال وسواس فکری-عملی است.
خودبیمار انگاری
حوزههای تخصصی:
تجارب روانی بیماران دارای استوما (کلستومی)، یک مطالعه پدیدارشناسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: درباره تجارب روان شناختی بیماران دارای استوما در ایران اطلاعات چندانی در دست نیست. از آن جا که پیشگیری از پیامدهای منفی روان شناختی این نوع اعمال جراحی در طراحی مداخلات روان پرستاری اهمیت زیادی دارد، شناخت تجارب روان شناختی این بیماران ضروری به نظر می رسد. مواد و روش ها: این پژوهش از نوع کیفی (پدیدار شناسی) بود. نمونه گیری به روش مبتنی بر هدف انجام شد و شرکت کنندگان (17 بیمار کلستومی) مورد مصاحبه عمیق قرار گرفتند. بیماران شامل افرادی بودند که در مراکز آموزشی - درمانی وابسته به دانشگاه، مورد عمل جراحی و مراقبت قرار گرفته بودند. اطلاعات جمع آوری شده به روش Colaizzi مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: 8 کد استخراج شده مربوط به تجارب روانی این بیماران عبارت بود از: آبرو ریزی، افسردگی، دردسر و سربار بودن، بی ارزشی، بی اعتمادی، عدم پذیرش و وابستگی. نتیجه گیری: یافته های مطالعه نشان داد که مشکلات روانی - اجتماعی از اهم تجارب این بیماران است. در یک رویکرد کل نگر، پرستاران به عنوان اعضای لاینفک تیم درمانی، لازم است در طراحی مداخلات روان پرستاری به مشکلات روانی - اجتماعی این بیماران نیز توجه لازم را مبذول دارند.
مقایسه سبکها و مکانیزمهای دفاعی بیماران مبتلا به اختلال وسواس بیاختیاری و افراد سالم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مکانیزمهای دفاعی مسئولیت محافظت از «من» را در مواجهه با شکلهای مختلف اضطراب برعهده دارند و از آن جهت که در نظام روان تحلیلگری هر اختلال روانی با مکانیزمهای دفاعی غیرانطباقی مشخصی همراه است، این مطالعه با هدف تعیین سبکها و مکانیزمهای دفاعی افراد مبتلا به اختلال وسواس بیاختیاری و مقایسه آنها با افراد بهنجار انجام پذیرفته است. روش: این مطالعه از نوع توصیفی پس رویدادی است که در آن از جامعه مبتلایان به اختلال وسواس – بی اختیاری ساکن در شهر تهران نمونهای 30 نفره، با روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شد و با 30 نفر از افراد بهنجار مقایسه شدند. ابزار مورد استفاده جهت سنجش مکانیزمهای دفاعی پرسشنامة سبکهای دفاعی (DSQ-40) میباشد. دادههای به دست آمده با روش آماری مقایسه میانگینهای آزمون t مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. یافته ها: تحلیل دادهها مشخص کرد که تفاوت معنا داری میان بیماران مبتلا به وسواس- بی اختیاری و گروه بهنجار از نظر سبکهای دفاعی مورد استفاده وجود دارد. افراد مبتلا به اختلال مذکور، بیشتر از سبکهای دفاعی رشد نایافته و روان آزرده استفاده میکنند. به علاوه مشخص گردید که دفاعهای گذار به عمل، تشکل واکنشی و ابطال در اختلال وسواس- بیاختیاری بیشترین سهم را دارند و افراد مبتلا نسبت به گروه بهنجار از دفاعهای نام برده بیشتر استفاده میکنند. نتیجه گیری:یافتههای این پژوهش بهطورکلی با یافتههای سایر مطالعات قابل مقایسه هستند، با این حال انجام پژوهش در زمینة مکانیزمهای دفاعی در ایران نیازمند توجه بیشتری است.
درمانگری شناختی ـ رفتاری در بیماران مبتلا به نشانگان روده تحریکپذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
"
با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی ـ رفتاری بر کاهش اضطراب سلامت و افسردگی بیمـاران مبتلا به نشانگـان روده تحریکپذیر (IBS)، 32 بیمار (با تشخیص پزشـک متخصص و براساس ملاکهای Rome II)، بهصورت تصـادفی انتخاب شدند و در دو گروه آزمایشی (12 نفر) و کنترل (12 نفر) قرار گرفتند. درمان شناختی ـ رفتاری در گروه آزمایشی طی هشت جلسه هفتگی بهکار بسته شد. زیرمقیاس اضطراب سلامت از پرسشنامه کیفیت زندگی (پاتریک و دیگران، 1998) و فهرست افسردگی بک (BDI، 1961( در آغاز و پایان جلسهها و پس از گذشت دو ماه تکمیل شدند. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری کاهش معنـاداری را در نمرههای اضطراب سلامت و افسـردگی گروه آزمـایشی در پسآزمون نشان دادند. آزمـون پیگیری هشت هفته که بعد از پسآزمون اجرا شد، تغییری در نمرههای اضطراب سلامت نشان نـداد، امـا در نمرههای افسـردگی گـروه آزمایشی، افزایش معنـاداری (05/0 P <) دیده شد و ضرورت تدارک یک طرح درمانگری اختصاصی را مطرح کرد. براساس این نتایج، در بیماران روده تحریکپذیر، درمان شناختی ـ رفتاری میتواند یک درمان مؤثر باشد.
"
اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی بر کاهش اضطراب امتحان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی بر اضطراب امتحان انجام شد. جامعه آماری این پژوهش 386 نفر دانش آموز دختر رشتة تجربی دورة پیش دانشگاهی ناحیه یک آموزش و پرورش شهر همدان در نیمسال اول سال تحصیلی 87-1386 را شامل می شد که بر روی آنها آزمون اضطراب امتحان اجرا شد. سپس پرسشنامه راهبردهای شناختی و فراشناختی بر روی افراد دارای اضطراب امتحان بالا (126نفر) اجرا شد و افراد دارای اضطراب امتحان بالا و ناآشنا با راهبردهای شناختی و فراشناختی (56 نفر) به عنوان نمونه اصلی پژوهش انتخاب شده و به روش تصادفی ساده در دو گروه 28 نفری آزمایش و کنترل جایگزین گردیدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامة استاندارد شدة راهبردهای شناختی و فراشناختی و آزمون اضطراب امتحان (TAI) استفاده شد که در قالب پیش آزمون و پس آزمون برای هر دو گروه اجرا گردید. روند اجرا بدین صورت بود که آزمودنیهای گروه آزمایش پس از اجرای پیش آزمون تحت آموزش هشت جلسه ای راهبردهای شناختی و فراشناختی قرار گرفتند و پس از اتمام دوره آموزش، پس آزمون راهبردهای شناختی و فراشناختی و آزمون اضطراب امتحان برای هر دو گروه اجرا شد. به منظور تحلیل آماری فرضیه ها از آزمون t مستقل برای مقایسه میانگین های دو گروه و از آزمون t همبسته برای مقایسه میانگین های پیش آزمون و پس آزمون در گروه آزمایش استفاده گردید. یافته ها نشان دادند که آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی به دانش آموزان موجب آشنایی و استفاده بیشتر آنها از این راهبردها در هنگام مطالعه و یادگیری شده و کاهش اضطراب امتحان در آنها را نیز سبب می شود.
بررسی و مقایسه میزان اضطراب کتابخانه ای دانشجویان دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شیراز بر اساس مقیاس اضطراب کتابخانه ای باستیک
حوزههای تخصصی:
بررسی مصرف مواد در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی بستری در بیمارستان ابن سینا مشهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"
مقدمه :مبتلا به اسکیزوفرنیی یک اختلال شدید روانی است که تقریباً 1% جمعیت را مبتلا میسازد. توأم شدن مبتلا به اسکیزوفرنی ومصرف مواد شایع است و شاخص پیش آگهی بد تلقی میشود. با توجه به این که تاکنون بررسی در مورد مصرف مواد در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی در مشهد انجام نشده است بر آن شدیم تا میزان مصرف مواد و نوع ماده ی مصرفی را در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی بستری در بیمارستان ابن سینا در سال 85 بررسی نمائیم.روش کار: این مطالعه یک تحقیق توصیفی– مقطعی است، 100 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی بستری در بیمارستان ابن سینا مشهد در سال 85 که بر اساس مصاحبه بالینی روان پزشک بر مبنای ملاک های تشخیصیDSM VI مبتلا به اسکیزوفرنی بودند، با روش نمونه گیری آسان (در دسترس) انتخاب شدند. پرسش نامه مربوط به مصرف مواد با توجه به اطلاعات ثبت شده در پرونده ها و مصاحبه بالینی روان پزشک تکمیل گردید. اطلاعات جمعیت شناختی بیماران نیز در پرسش نامه ثبت شد، سپس نتایج مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.نتایج : از 100 بیمار مورد مطالعه 68 نفر مرد و 32 نفر زن بودند. میانگین سنی بیماران 42 سال بود. 47% بیماران سابقه ی خانوادگی اختلال روان پزشکی داشتند. در بیش از نیمی از بیماران سن آغاز بیماری زیر 25 سال بوده 58% بیماران سابقه ی مصرف مواد داشتند که 5/46% مصرف یک ماده و 5/53% مصرف همزمان چند ماده را ذکر میکردند. سن شروع مصرف مواد 21 تا 31 سال بود. بیشترین ماده مورد مصرف سیگار (98/73%) بود پس از سیگار مصرف تریاک و حشیش شیوع بیشتری داشت. بین جنس ومصرف مواد ارتباط معناداری وجود داشت(05/0p<) اما بین سن، شغل، نوع ماده ی مصرفی، مدت شروع بیماری و مصرف مواد ارتباط معنا داری وجود نداشت (05/0< p). یک سوم بیماران زن و دو سوم بیماران مرد سابقه ی مصرف مواد داشتند.بحث: شیوع مصرف مواد در بیماران مورد بررسی 58% بود. با توجه به این که مصرف مواد در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی میتواند باعث افزایش شدت علایم، بستری شدن های مکرر، بیماری های عفونی، خشونت، جرم، بی خانمانی، عدم مصرف دارو و در نتیجه پاسخ ضعیف به درمان های دارویی شود، همچنین بار مالی و هیجانی بالایی برای بیمار- خانواده و سیستم بهداشت روان دارد، لازم است به مصرف مواد و درمان آن در این بیماران توجه بیشتری شود.
"
هرزآمیزی جنسی
حوزههای تخصصی:
بررسی تاثیر آموزش ابراز وجود بر اکتساب سرویس والیبال، اضطراب اجتماعی و ابراز وجود دانش آموزان هنرستان های پسرانه شهرستان اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر آموزش ابراز وجود بر اضطراب اجتماعی، اکتساب سرویس چکشی والیبال و ابراز وجود در دانش آموزان هنرستانی می باشد. جامعه آماری این تحقیق دانش آموزان پسر هنرستان های فنی نواحی چهارگانه شهرستان اهواز می باشند. از بین 300 نفر نمونه اولیه که به صورت تصادفی چند مرحله ای گزینش شده بودند، 60 نفر که ابراز وجود کمتری داشتند، انتخاب شدند و در چهار گروه 15 نفری گمارده شدند. گروه 1 (گروهی که هم ابراز وجود و هم سرویس چکشی والیبال را فرا گرفتند)، گروه 2 (گروهی که فقط سرویس چکشی والیبال را فرا گرفتند)، گروه 3 (گروهی که فقط ابراز وجود را فرا گرفتند)، گروه 4 (گروهی که هیچ گونه آموزشی را فرا نگرفتند). ابزارهای مورد استفاده عبارتند از: مقیاس خودگزارشی مداد کاغذی ابراز وجود (ASRI)، مقیاس اضطراب اجتماعی با دو خرده مقیاس، اجتناب و پریشانی اجتماعی (SAD) و ترس از ارزیابی منفی (FNE) و آزمون سرویس والیبال ایفرد. طرح پژوهش آزمایشی با پیش آزمون پس آزمون می باشد. نتایج تحلیل فرضیه ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس نشان داد که آموزش ابراز وجود باعث افزایش ابراز وجود، اکتساب سرویس چکشی والیبال و کاهش اضطراب اجتماعی می شود. نتایج این پژوهش موثر بودن آموزش ابراز وجود را در افزایش جسارت ورزی، اکتساب سرویس چکشی والیبال و کاهش اضطراب اجتماعی نشان می دهد.
علایم روان شناختی در بیماران PTSD با و بدون هم ابتلایی به سوء مصرف مواد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
طراحی، ارزیابی و اجرای دوره آموزش پیشگیری از سوء مصرف مواد مخدر
حوزههای تخصصی:
طرح حاضر با هدف طراحی، ارزیابی و اجرای دوره آموزش پیشگیری از سوء مصرف مواد مخدر برای دانش آموزان مقطع متوسطه انجام یافته است. جهت طراحی دوره، نظریات سوء مصرف، پیشگیری و منابع مرتبط مورد بررسی قرار گرفت و با توجه به موارد مشترک و متفاوت نظریات و دوره های پیشین و اعمال نظر متخصصان، دوره مذکور طراحی و تدوین شد و مورد تایید 5 نفر از روان شناسان قرار گرفت. نگرش سنج دانش آموزان به مواد مخدر، پس از بررسی مبانی نظری مرتبط و ابزارهای پیشین به صورت مقدماتی طراحی گردید. روایی محتوایی آزمون با استفاده از ضریب توافق داوران (28 نفر از اساتید روان شناسی و مشاوره و عموماً با تجربه کار بالینی با معتادان) مورد تایید قرار گرفت. پایایی آزمون مذکور، با اجرای مقدماتی (Pilot) بر روی 30 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه در سال سوم دبیرستان، با استفاده ازآلفای کرونباخ محاسبه شده و ضریب به دست آمده 733/0 میباشد. جهت اجرای دوره، 2 گروه از دانش آموزان مقطع دبیرستان در پایه سوم انتخاب شدند. با استفاده از طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه، پس از اجرای پیش آزمون بر روی گروهها (نگرش سنج محقق ساخته)، دوره آموزشی طی 4 جلسه برای گروه آزمایشی برگزار و سپس پس آزمون اجرا گردید. در نهایت، داده ها با استفاده از آزمون های t مستقل و تحلیل کو واریانس مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که دانش آموزانی که دوره آموزش پیشگیری از سوء مصرف مواد مخدر را گذراندند (گروه آزمایشی)، نگرش منفیتری به سوء مصرف مواد مخدر را از گروه آموزش ندیده (گروه گواه) دارند.
بررسی حافظه سرگذشتی و شواهد عصب روان شناختی در اختلالات وسواسی – اجباری و اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: نقایص عصب روان شناختی در سبب شناسی اختلال وسواسی-اجباری با شواهد فراینده ای روبه روست. هدف پژوهش حاضر سنجش و مقایسه حافظه سرگذشتی در اختلالات وسواسی ـ اجباری و اضطراب فراگیراست.
روش: آزمودنی های این بررسی مقطعی-تحلیلی سه گروه 22 نفری از مبتلایان به اختلال وسواسی-اجباری، اختلال اضطراب فراگیر و افراد بهنجار بودند که پس از همتاسازی در متغیرهای سن، جنسیت، میزان تحصیلات و وضعیت تاهل وارد مطالعه شدند. ابزار: داده های این مطالعه با استفاده از آزمون های تشخیصی اضطراب بک، افسردگی بک II، مقیاس وسواسی- اجباری ییل- براون و مصاحبه ساختاریافته حافظه سرگذشتی به دست آمدند و به وسیله روش های آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج حاکی از تفاوت معنادار میانگین های مورد مقایسه گروه ها در سنجش حافظه سرگذشتی بود. به این ترتیب که گروه وسواسی نسبت به دو گروه دیگر عملکرد ضعیف تری نشان داد (05/0< p).
نتیجه گیری: به نظر می رسد که وجود نقایص عصب روان شناختی در اختلال وسواسی- اجباری، به عملکرد ضعیف تر حافظه سرگذشتی این بیماران در مقایسه با مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر و افراد بهنجار بینجامد.