فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۲۱ تا ۳٬۱۴۰ مورد از کل ۴٬۵۴۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
زوج هایی که فرزندی با بیماری مزمن دارند در ریسک تجربه ناسازگاری زناشویی قرار دارند، مطالعه حاضر اثربخشی زوج درمانی متمرکز بر هیجان (EFCT) در کاهش ناسازگاری زناشویی برای این جمعیت از زوج ها را مورد بررسی قرار می دهد. نمونه شامل 48 نفر (24 زن و 24 شوهر) که فرزندی با بیماری مزمن داشتند، بود. این افراد در مراکز طبی آموزشی و دولتی ویژه کودکان تهران با جایگزینی تصادفی در گروه آزمایش و کنترل، مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری آزمون سازگاری زن و شوهر (DAS) بود در پایان بین گروه آزمایش و کنترل در متغیر وابسته تفاوت معناداری مشاهده شد، بدین معنی که گروه EFCT در ناسازگاری زناشویی کاهش و در رضامندی، همبستگی، توافق و ابراز محبت زناشویی افزایش داشت.
اثر بخشی آموزش مهارت های ارتباطی بر افزایش سازگاری زناشویی همسران معتادان و پیشگیری از بازگشت معتادان مرد در شهر اصفهان
حوزههای تخصصی:
طرح مساله: این پژوهش به اثربخشی آموزش مهارت های ارتباطی، با رویکرد شناختی- رفتاری ، بر میزان سازگاری زناشویی همسران معتادان و پیشگیری از عود معتادان می پردازد.
روش: بررسی حاضر، یک پژوهشی شبه تجربی است که با دو گروه آزمایش و کنترل انجام شده و ضمن استفاده از متغیر آزمایشی (آموزش های مهارت های ارتباطی به مدت 8 جلسه)، از پیش آزمون و پس آزمون 1 و پس آزمون 2، به فاصله 2 ماه استفاده شده است. نمونه مورد نظر پژوهش با استفاده از نمونه گیری در دسترس، از میان همسران معتادان مرد انتخاب شد که در حال اتمام مراحل ترک خود بوده، در مقطع زمانی 4 ماه (از فروردین تا تیرماه 1386)، به مرکز ترک اعتیاد بهزیستی اصفهان مراجعه کرده و نمرات سازگاری زناشویی آنها زیر حد میانگین بوده است. (1 انحراف استاندارد زیر میانگین). برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده در این پژوهش نیز از روش تحلیل واریانس با اندازه های مکرر و آزمون معناداری (خی دو) استفاده شد. ابزار پژوهش، مقیاس سازگاری زناشویی اسپانیر (1979)، با چهار مؤلفه (رضایت زناشویی، همبستگی دونفری، توافق دو نفری و ابراز محبت زناشویی) بوده است و برای سنجش بازگشت به مصرف معتادان از «تست آزمایشگاهی تشخیص سریع» ، استفاده شد.
یافته ها: نتایج به دست آمده، حاکی از آن است که آموزش مهارت های ارتباطی، در سازگاری کلی، تاثیر مثبت داشته، همچنین آموزش مهارت های ارتباطی بر مؤلفه های توافق دو نفری و ابراز محبت، تاثیر مثبت نشان داد و به افزایش هر یک از شاخص های یاد شده منجر شد، اما در مؤلفه های رضایت زناشویی و همبستگی دو نفری تاثیر مثبتی مشاهده نشد. همچنین در پیشگیری از بازگشت معتادان مرد نیز تعداد بازگشت به مصرف در گروه کنترل، بیشتر از گروه آزمایش بود ولی از لحاظ آماری معنادار نبود.
نتایج: در کل، نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد که آموزش مهارت های ارتباطی، با رویکرد شناختی- رفتاری، بر سازگاری زناشویی همسران معتادان مرد مؤثر است.
"مقایسه اثربخشی درمان نگهدارنده با متادون و درمان سم زدایی با متادون بر نشانه های اضطراب و افسردگی افراد وابسته به مواد مخدر "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"تحقیق حاضر اثربخشی دو نوع روش درمانی سم زدایی(MD) با متادون و درمان نگهدارنده با متادون را (MMT) بر نشانه های افسردگی و اضطراب افراد وابسته به مواد مخدر مقایسه می کند. در این تحقیق درمان سم زدایی با متادون و درمان نگهدارنده با متادون به عنوان متغیر مستقل و نشانه های افسردگی و اضطراب به عنوان متغیر وابسته می شدند. حجم نمونه تحقیق 100 نفر بوده که هر گروه درمانی 50 نفر را شامل می شود. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ بود که در سه مقطع زمانی قبل از شروع درمان و 45 و 90 روز بعد میان بیماران توزیع و اجرا شد. آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر نشان داد که نشانه های افسردگی گروه MMT، بعد از گذشت 45 روز، کاهش معنادار داشت و بعد از گذشت 90 روز نیز، این کاهش معنادار بیشتر شد. در خصوص نشانه های اضطراب هم همین طور بود. به عبارت دیگر، نشانه های اضطراب گروه MMT بعد از گذشت 45 روز به طور معناداری کاهش یافت که این کاهش معنادار بعد از 90 روز نیز ادامه یافت. در گروه MD نیز نشانه های افسردگی بعد از گذشت 45 روز، کاهش معنادار داشت که این کاهش معنادار بعد از 90 روز نیز همچنان بیشتر شد، نشانه های اضطراب هم در گروه MD، بعد از 45 و 90 روز کاهش معناداری داشت. نتایج حاصله نشان دهنده نقش مؤثر عامل زمان بر اثربخشی این دو نوع درمان بود، اما در تعامل عوامل زمان با گروه و نشانه ها نتایج حاکی از آن بود که گروه به تنهایی عامل موثری بر نتایج تحقیق نبود.
"
مقایسه نحوه بازشناسی حافظه در دانش آموزان با و بدون اضطراب اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"
مقدمه: حالات خلقی، متغیرهای شناختی بسیاری از جمله توجه و حافظه را تحت تأثیر قرار میدهد.بنابراین هدف از پژوهش حاضر مقایسه نحوه بازشناسی حافظه در افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی و افراد عادی در میان دانش آموزان تهرانی است. روش: در این پژوهش با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از میان 200 نفر دانش آموز دختر مقطع متوسطه شهر تهران 60 دانش آموز انتخاب شدند. کلیه آزمودنیها به گویههای پرسشنامه سنجش علایم هراس اجتماعی مشاوری (1380) و مجموعه واژگان دارای بار عاطفی اضطراب اجتماعی و خنثی پاسخ دادند. حافظه بازشناسی از طریق بازشناسی واژگان مورد ارزیابی قرار گرفت. دادهها با استفاده از آزمون t در سطح 99/0 اطمینان بررسی شد. یافته ها: سوگیری حافظه نسبت به واژگان دارای بار عاطفی در افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی در مقایسه با افراد عادی معنادار بود. نتیجه گیری: اضطراب در افراد مبتلا منجر به سوگیری حافظه ای در بازشناسی واژگان و اطلاعات دارای بار عاطفی میشود."
تاثیر کاشت حلزون بر گیجی، افسردگی، اضطراب و سلامت روان بزرگسالان کم شنوای پس از زبان آموزی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"هدف: کم شنوایی می تواند بر سلامت جسمی و روانی- اجتماعی افراد تاثیر گذاشته و موجب ضعف خودباوری، زودرنجی، انزواطلبی، نا امیدی، افسردگی و اضطراب آنها شود. کاشت حلزون به عنوان یکی از وسایل کمک شنوایی منجر به بهبود شرایط روانشناختی افراد کم شنوا می گردد. مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر کاشت حلزون بر گیجی، افسردگی، اضطراب و سلامت عمومی بزرگسالان کم شنوایی پس از زبان آموزی صورت گرفته است.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی – مقایسه ای که به صورت مورد – شاهدی انجام شد، به روش ساده و در دسترس 24 فرد کم شنوا که تحت عمل کاشت حلزون قرار گرفته بودند و 25 فرد کم شنوا که کاندید دریافت کاشت حلزون بودند با رعایت همتاسازی از بیمارستانهای شهر تهران انتخاب و گیجی، افسردگی، اضطراب و سلامت عمومی آنها با استفاده از پرسشنامه های هندیکپ گیجی(DHI)، افسردگی بک ویرایش دوم (BDI-II)، اضطراب بک(BAI) و سلامت عمومی (GHQ) مورد مقایسه قرار گرفت. داده ها به کمک روش آماری تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: میانگین نمرات افسردگی و اضطراب مؤید کاهش این شاخصه های روانشناختی در گروه کاشت حلزون شده است که این کاهش در افسردگی معنا دار است. در مورد سلامت عمومی، تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد. میانگین نمرات گیجی نشان دهنده افزایش این اختلال در گروه کاشت حلزون شده است.
نتیجه گیری: به نظر می رسد کاشت حلزون در کاهش افسردگی و اضطراب و بهبود وضعیت روانشناختی افراد کم شنوا مؤثر باشد، اگرچه این تاثیر در مورد اضطراب و سلامت عمومی خیلی چشمگیر نیست. همچنین کاشت حلزون منجر به گیجی بیشتر می شود.
"
آسیب شناسی مشکلات رفتاری و عاطفی نوجوانان دختر در خانواده های محروم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
ابعاد گوناگون اختلال هاى عاطفى ـ رفتارى کودکان سبب شده است که دیدگاه ها و پژوهش هاى علمى زیادى در این باره متمرکز گردند. کودکانى که در معرض خطرِ مشکلات رفتارى، سازگارى و عاطفى هستند، درصد زیادى از جوانان امروز را تشکیل مى دهند. از سال 1374 ه . ش مطالعه در مورد اختلالات عاطفى ـ رفتارى کودکان و نوجوانان بیشتر شده و مطالعات نشان داده است که مداخلات خانوادگى در این زمینه مؤثرتر از مداخلات و درمان هاى فردى است که این امر دال بر شکل گیرى هسته این مشکلات در خانواده مى باشد. این پژوهش درباره 85 تن از دختران نوجوان (با میانگین سنى 5/12 سال) از منطقه محروم همدان ـ که به عنوان یک منطقه آسیب پذیر در نظر گرفته شده بودـ اجرا شد. هدف این پژوهش تعیین نقش عوامل خانوادگى در سلامت روانى ـ اجتماعى دختران نوجوان در چارچوب الگوى نظرى «آسیب پذیرى روانى ـ اجتماعی» است. ابزارهاى مورد استفاده در این پژوهش عبارتند از:
1. مصاحبه نیم ساخت یافته عوامل خطر که با مادران انجام شد؛
2. پرسش نامه رویدادهاى نامطلوب خانواده (کوبین، 1998م.) که کودکان تکمیل کردند؛
3. پرسش نامه مشکلات عاطفى ـ رفتارى کودکان (کودمن، 2001م.) که مادران تکمیل کردند.
تحلیل داده ها به وسیله هم بستگى و تحلیل رگرسیون چند متغیره انجام شد. نتایج نشان داد که بین عوامل خطرزاى خانواده و مشکلات عاطفى ـ رفتارى دختران از یک سو و بین حوادث نامطلوب خانواده و مشکلات عاطفى ـ رفتارى دختران از سوى دیگر، ارتباطى قوى، مثبت و معنادار وجود دارد.
درمانگری شناختی ـ رفتاری در بیماران مبتلا به نشانگان روده تحریکپذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
"
با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی ـ رفتاری بر کاهش اضطراب سلامت و افسردگی بیمـاران مبتلا به نشانگـان روده تحریکپذیر (IBS)، 32 بیمار (با تشخیص پزشـک متخصص و براساس ملاکهای Rome II)، بهصورت تصـادفی انتخاب شدند و در دو گروه آزمایشی (12 نفر) و کنترل (12 نفر) قرار گرفتند. درمان شناختی ـ رفتاری در گروه آزمایشی طی هشت جلسه هفتگی بهکار بسته شد. زیرمقیاس اضطراب سلامت از پرسشنامه کیفیت زندگی (پاتریک و دیگران، 1998) و فهرست افسردگی بک (BDI، 1961( در آغاز و پایان جلسهها و پس از گذشت دو ماه تکمیل شدند. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری کاهش معنـاداری را در نمرههای اضطراب سلامت و افسـردگی گروه آزمـایشی در پسآزمون نشان دادند. آزمـون پیگیری هشت هفته که بعد از پسآزمون اجرا شد، تغییری در نمرههای اضطراب سلامت نشان نـداد، امـا در نمرههای افسـردگی گـروه آزمایشی، افزایش معنـاداری (05/0 P <) دیده شد و ضرورت تدارک یک طرح درمانگری اختصاصی را مطرح کرد. براساس این نتایج، در بیماران روده تحریکپذیر، درمان شناختی ـ رفتاری میتواند یک درمان مؤثر باشد.
"
شیوع اختلالهای رفتاری در دانش آموزان دوره ابتدایی استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به منظور بررسی میزان شیوع اختلالهای رفتاری در دانش آموزان دوره ابتدایی استان فارس انجام شده است. روش: این تحقیق بر روی نمونه ای به حجم 1445 نفر صورت گرفت. از این تعداد 749 نفر دانش آموز پسر، 696 نفر دانش آموز دختر، 613 دانش آموز روستایی و 832 دانش آموز شهری بودند که به روش طبقه ای و خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند.از پرسشنامه علایم مرضی کودکان (CSI-4) به منظور شناسایی اختلالهای رفتاری در دانش آموزان و نیز یک پرسشنامه عوامل جمعیت شناختی استفاده شد. برای توصیف داده ها از روشهای آمار توصیفی مانند فراوانی و درصد و برای پاسخ گویی به سوالات و فرضیات پژوهش از آزمون خی دو استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که 22.4 درصد دانش آموزان مبتلا به اختلالهای رفتاری هستند. میزان شیوع اختلالهای رفتاری در دانش آموزان پسر بیشتر از دانش آموزان دختر و در دانش آموزان شهری بیشتر از دانش آموزان روستایی بود. علاوه بر این، میزان شیوع اختلالهای رفتاری در دانش آموزان پایه سوم بیشترین و در دانش آموزان پایه پنجم کمترین بود. در این پژوهش مشخص شد که رابطه معناداری میان اختلالهای رفتاری و جنسیت، شهری و روستایی بودن، تحصیلات مادر و شغل پدر وجود دارد. قابل ذکر است که در این مطالعه بین تحصیلات پدر،شغل مادر،فوت والدین وطلاق والدین با اختلالهای رفتاری رابطه معناداری به دست نیامد. نتیجه گیری: شیوع اختلالهای رفتاری در بین کودکان و نوجوانان نسبتا بالاست و از آنجایی که اختلالهای رفتاری بر عملکرد تحصیلی، اجتماعی و حرفه ای کودکان و نوجوانان به طور چشمگیری تاثیر منفی می گذارد و احتمال ابتلا به بیماریهای روانی در دوره بزرگسالی را افزایش می دهند؛ بنابراین، ضروری است که مسوولین و دست اندرکاران امر تعلیم و تربیت مساله اختلالهای رفتاری کودکان را مورد توجه ویژه قرار دهند.
مقایسه نگرش های مذهبی و کمال گرایی در مبتلایان به اختلال وسواس فکری- عملی و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مطالعه رابطه میان نگرش مذهبی و کمال گرایی با اختلال وسواسی-فکری-عملی است. برای این منظور بیماران مبتلا به اختلال وسواسی-فکری-عملی (n=100) و یک گروه گواه (n=100) که هیچ نوع سابقه بیماری روانپزشکی نداشتند به پرسش نامه نگرش مذهبی، پرسش نامه کمال گرایی و سیاهه وسواس فکری-عملی مادزلی پاسخ دادند. یافته های پژوهشی از طریق ضریب همبستگی، رگرسیون چند متغیره و تحلیل واریانس چند متغیره یک راهه (مانوای یک راهه) مورد تحلیل قرار گرفتند و معلوم شد بیماران در قیاس با جمعیت سالم در هر 3 متغیر نگرش مذهبی، کمال گرایی و وسواسی-فکری-عملی نمرات بالاتری به دست می آوردند (P<0.01) در ثانی هر دو متغیر با وسواس رابطه معنی دار ندارند (P<0.000). از میان دو متغیر کمال گرایی و نگرش مذهبی، کمال گرایی درصد بالاتری از واریانس نمرات اختلال وسواسی-اجباری را پیش بینی می کند (38 درصد) اما این میزان برای متغیر نگرش مذهبی (2 درصد) می باشد. همسو با تحقیقات پیشین می توان اظهار نمود که کمال گرایی و مذهبی بودن دو عامل آسیب پذیری افراد در مقابل اختلال وسواس فکری-عملی است.
علایم روان شناختی در بیماران PTSD با و بدون هم ابتلایی به سوء مصرف مواد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
مقایسه مهارت های حرکتی ظریف و درشت دانش آموزان با اختلال کم توجهی/ بیش فعالی((ADHD و عادی
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق مقایسه مهارتهای حرکتی ظریف و درشت دانش آموزان با اختلال کم توجهی- بیش فعالی (ADHD) [1] و عادی است. به همین منظور، نخست تعداد 28 دانش آموز سر با اختلال ADHD (10-7ساله) از مدرسه خاص کودکان استثنایی منطقه 14 آموزش و پرورش تهران به عنوان حجم گروه اول و 28 دانش آموز همسن و هم جنس بدون اختلال از همان منطقه جهت همسان کردن وضیعت اجتماعی و فرهنگی دو گروه به صورت تصادفی انتخاب شدند. متغیرهای وابسته تحقیق حاضرمهارتهای حرکتی ظریف و درشت بودند که با مقیاس رشدی لینکلن-ازرتسکی بررسی شدند. تحلیل آماری داده ها بوسیله آزمونهای t مستقل و من ویتنی یو نشان داد که کودکان با اختلال ADHD در مهارتهای حرکتی ظریف، مهارتهای حرکتی درشت،هماهنگی دوطرفه اندامهای فوقانی و تحتانی و دیگر خرده آزمونهای مقیاس رشدی لینکلن(0.01P<) به شکل معنی داری نمرات پایین تری در مقایسه با آزمودنی های بدون اختلال داشتند.
مقایسه سبکها و مکانیزمهای دفاعی بیماران مبتلا به اختلال وسواس بیاختیاری و افراد سالم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مکانیزمهای دفاعی مسئولیت محافظت از «من» را در مواجهه با شکلهای مختلف اضطراب برعهده دارند و از آن جهت که در نظام روان تحلیلگری هر اختلال روانی با مکانیزمهای دفاعی غیرانطباقی مشخصی همراه است، این مطالعه با هدف تعیین سبکها و مکانیزمهای دفاعی افراد مبتلا به اختلال وسواس بیاختیاری و مقایسه آنها با افراد بهنجار انجام پذیرفته است. روش: این مطالعه از نوع توصیفی پس رویدادی است که در آن از جامعه مبتلایان به اختلال وسواس – بی اختیاری ساکن در شهر تهران نمونهای 30 نفره، با روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شد و با 30 نفر از افراد بهنجار مقایسه شدند. ابزار مورد استفاده جهت سنجش مکانیزمهای دفاعی پرسشنامة سبکهای دفاعی (DSQ-40) میباشد. دادههای به دست آمده با روش آماری مقایسه میانگینهای آزمون t مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. یافته ها: تحلیل دادهها مشخص کرد که تفاوت معنا داری میان بیماران مبتلا به وسواس- بی اختیاری و گروه بهنجار از نظر سبکهای دفاعی مورد استفاده وجود دارد. افراد مبتلا به اختلال مذکور، بیشتر از سبکهای دفاعی رشد نایافته و روان آزرده استفاده میکنند. به علاوه مشخص گردید که دفاعهای گذار به عمل، تشکل واکنشی و ابطال در اختلال وسواس- بیاختیاری بیشترین سهم را دارند و افراد مبتلا نسبت به گروه بهنجار از دفاعهای نام برده بیشتر استفاده میکنند. نتیجه گیری:یافتههای این پژوهش بهطورکلی با یافتههای سایر مطالعات قابل مقایسه هستند، با این حال انجام پژوهش در زمینة مکانیزمهای دفاعی در ایران نیازمند توجه بیشتری است.
"ارتباط متغیرهای جمعیت شناختی با ریسک فرار از منزل در دختران نوجوان شهر مشهد "(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"
مقدمه: در سال های اخیر فرار از منزل به ویژه در دختران نوجوان رو به افزایش است. مطالعات و تحقیقات زیادی پیرامون دختران فراری صورت گرفته است، اما مطالعات در زمینه ریسک فرار از منزل بسیار اندک می باشد. هدف از انجام این مطالعه بررسی رابطه بین متغیرهای جمعیت شناختی با ریسک فرار از منزل در دختران نوجوان بود. روش کار: این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. 500 نفر از دانشآموزان دختر مقطع متوسطه و پیشدانشگاهی مناطق 2، 5 و 7 آموزش و پرورش شهر مشهد که به شیوه تصادفی طبقهای خوشهای انتخاب شده بودند، با استفاده از پرسشنامههای ویژگیهای جمعیتشناختی و ریسک فرار از منزل مورد بررسی قرار گرفتند. دادهها به کمک همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی شفه تجزیه و تحلیل شد.
نتایج: تحلیل دادهها نشان داد که بین سن آزمودنی ها (01/0P<)، تعداد اعضاء خانواده (05/0P<)، درآمد والدین (01/0P<)، سن و سطح تحصیلی والدین(01/0P<) با ریسک فرار دختران از منزل رابطه معنادار وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل واریانس یک راهه و آزمون شفه حاکی از تاثیر وضعیت تحصیلی(01/0P<)، ترتیب تولد(05/0P<) و نوع سرپرست (05/0P<) بر ریسک فرار از منزل بود. ارتباط سایر متغیرها با ریسک فرار از منزل معنادار نبود.بحث: نتایج بیانگر ارتباط برخی از متغیرهای جمعیت شناختی با ریسک فرار از منزل در دختران بود.
"
خودکارآمدی عمومی و فوبی اجتماعی : ارزیابی مدل شناختی اجتماعی بندورا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"زمینه: مطالعات سبب شناختی، فوبی اجتماعی را یک واقیت چندعاملی و نتیجه کنش متقابل عوامل فیزیکی، اجتماعی و روانشناختی تلقی می کنند. شناخت نقش تمایلات روانی منفی از جمله خودکارآمدی پایین، یکی از هدفهای محققان بویژه در پرتو تئوری شناختی اجتماعی بندورا بوده است. هدف: این مطالعه با هدف ارزیابی سازه خودکارآمدی در تبیین و پیش بینی فوبی اجتماعی انجام شد. روش: تحقیق حاضر با شیوه پیمایشی و مقطعی انجام شد. داده های این مطالعه از 220 نفر از دانشجویان دانشگاه یزد که با روش نمونه گیری تصادفی، از هفت گروه آموزشی، انتخاب شده بودند، و در آبان 1385گردآوری شد. این پاسخگویان، سپس به پرسشهای مقیاس خودکارآمدی عمومی(GSES) و پرسشنامه فوبی اجتماعی (SPIN) پاسخ دادند. نتایج: همبستگی معناداری بین خودکارآمدی و فوبی اجتماعی بطور کلی (001/0 >P) و نیز بین خودکارآمدی و مولفه های ترس از افراد معتبر (001/0 >P)، ترس از انتقاد و خجالت (001/0 >P) و ترس از صحبت در جمع و با غریبه ها (001/0> P) وجود داشت. تحلیل رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی نیز نشان داد که مولفه های خودکارآمدی، 1/20 درصد از واریانس فوبی اجتماعی را تبیین نموده است. بحث: یافته های این مطالعه اعتبار و توانایی مدل شناختی اجتماعی بندورا را بعنوان یک مدل نظری در تبیین و پیش بینی فوبی اجتماعی دانشجویان نشان داد. سازه خودکارآمدی، بعنوان سازه اصلی در تئوری شناختی اجتماعی بندورا بخوبی توانسته است تغییرات در فوبی اجتماعی دانشجویان را تبیین نماید.
"