ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
۵۶۱.

بررسی نیازهای آموزش روانی خانواده بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی یک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: خانواده نیازسنجی آموزش روانی اختلال دوقطبی یک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۲۱ تعداد دانلود : ۱۷۰۸
زمینه و هدف: خانواده بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی یک، فشارهای زیادی را متحمل می نمایند. ارزیابی نیازهای آموزش روانی مراقبان این بیماران، یکی از پیش نیازهای اساسی در بهداشت روان آن ها است. هدف از انجام مطالعه حاضر، توصیف نیازهای آموزشی خانواده بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی بود. مواد و روش ها: پژوهش حاضر، از نوع کیفی و روش آن پدیدارشناسی بود. در این مطالعه منابع اطلاعات، اعضای مراقبت کننده از بیمار مبتلا به اختلال دوقطبی نوع یک بودند که نمونه گیری از آن ها به صورت مبتنی بر هدف صورت گرفت و نمونه گیری تا رسیدن به مرحله اشباع ادامه یافت. در نهایت، 20 نفر مورد بررسی قرار گرفتند. روش جمع آوری اطلاعات با استفاده از تکنیک های مصاحبه و بحث گروهی بود و به روش هفت مرحله ای Colaizzi مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های حاصل از مصاحبه ها در کدبندی آخرین سطح به 7 مفهوم اصلی با عناوین شناخت بیماری، نحوه مقابله با مشکلات رفتاری ناشی از علایم بیماری، همکاری درمانی، پذیرش بیمار از جانب خانواده، نیاز به خدمات مشاوره، نیاز به آموزش های درمانی و نقش پذیری اجتماعی، تقسیم شد. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که خانواده و مراقبان بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی یک، نیازمند آموزش اختصاصی روانی- اجتماعی در حوزه های مشخص می باشند. پیشنهاد می گردد که مطالعات بعدی به روش مداخله ای در این حوزه انجام شود.
۵۶۲.

مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری گروهی و درمان تلفیقی با مصاحبه انگیزشی بر علایم بیماران وسواسی-جبری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: درمان شناختی ـرفتاری مصاحبه انگیزشی اختلال وسواسی جبری ناتوانی عملکرد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۲۱ تعداد دانلود : ۱۴۸۲
زمینه و هدف: افزایش پاسخ دهی به درمان های فعلی از جمله درمان های شناختی رفتاری، اولویت مهم تحقیق بالینی است .این مطالعه به منظور تعیین اثربخشی مصاحبه انگیزشی بر شدت علایم مبتلایان به اختلال وسواسی-جبری انجام گردید. مواد و روش ها: پژوهش کارآزمایی بالینی یک سو کور است که با طرح پیش آزمون ، پس آزمون با گروه کنترل و در زمان های مختلف بر روی 40 نفر مبتلا به اختلال وسواسی-جبری در سال 88 اجرا شده است.افراد از طریق نمونه گیری در دسترس با رعایت معیارهای ورود انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه جایگزین شدند. مداخله ده جلسه درمان شناختی رفتاری گروهی بود که با اصول مصاحبه انگیزشی تلفیق و به گروه آزمایش ارائه شد. داده های بدست آمده از طریق پرسشنامه های یل بروان و مقیاس ناتوانی شیهان، بااستفاده از آزمون های آماری آنالیز اندازه های تکراری و t تجزیه و تحلیل شد. یافته­ها: نتایج نشان داد میانگین نمره یل بروان در مورد شدت علایم وسواسی-جبری گروه کنترل در مرحله قبل، بعد و پیگیری بترتیب 64/29 ، 92/19 و 20 و در گروه آزمایش 58/34 ، 23/17 و 35/19 است.آزمون تحلیل واریانس با اندازه های تکراری نشان داد گرچه اختلاف معناداری بین دو گروه وجود نداشت( 06/0 =P ) ولی پس از مداخله میزان کاهش شدت علایم وسواسی-جبری در گروه دریافت کننده مصاحبه انگیزشی بیش از گروه کنترل است( 0001/0 =P ) و این کاهش تا مرحله پیگیری همچنان ادامه یافته است. نتیجه گیری: تلفیق اصول مصاحبه انگیزشی گروهی با درمان شناختی رفتاری معمول ، روشی موثر برای کاهش شدت علایم اختلال وسواسی-جبری و نهایتا"" کاهش میزان ناتوانی ناشی از علایم است.
۵۶۳.

تأثیر تکنیک خودآموزش دهی در کاهش مشکلات خواندن و کاهش افسردگی دانش آموزان نارساخوان مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افسردگی؛ خود آموزش دهی؛ نارساخوانی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات دوران شیر خوارگی، کودکی و نوجوانی اختلالات یادگیری
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی آموزش کودکان استثنایی ناتوانان یادگیری
تعداد بازدید : ۲۶۱۹ تعداد دانلود : ۱۳۲۴
هدف از پژوهش حاضر، تأثیر آموزش راهبرد های شناختی- رفتاری (خود آموزش دهی) در بهبود عملکرد خواندن و کاهش میزان افسردگی دانش آموزان نارساخوان مقطع ابتدایی شهر اراک بود. بدین منظور از بین کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی مشغول به تحصیل شهر اراک تعداد 32 دانش آموز نارسا خوان همراه با اختلال افسردگی، پس از اجرای آزمون های تشخیصی (از جمله آزمون اختلال خواندن، آزمون هوشی وکسلر و پرسشنامه رفتاری راتر) به صورت نمونه گیری چند مرحله ای تصادفی انتخاب شدند. سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 12 جلسه، تحت آموزش راهبرد خود آموزش-دهی قرار گرفتند. همزمان مادران همین آزمودنی ها هم به مدت 6 جلسه این راهبرد آموزشی را دریافت کردند تا با دانش آموز در خانه تمرین کنند. داده های بدست آمده با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج به دست آمده حاکی از آنست که عملکرد خواندن آزمودنی های گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه به میزان معناداری بهبود یافته و میزان افسردگی آنان نیز به میزان معناداری نسبت به گروه گواه کاهش یافته است.
۵۶۴.

عملکرد تحصیلی نوجوانان مبتلا به اختلال دو قطبی نوع یک و تأثیر همبودی سایر اختلالات روانپزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال دوقطبی نوجوانان همبودی افت تحصیلی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی رشد و تحول دوره نوجوانی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی دوقطبی
تعداد بازدید : ۲۶۱۸ تعداد دانلود : ۱۲۱۲
هدف: افت عملکرد تحصیلی به دنبال ابتلا به اختلال دوقطبی نوع یک (BID) گزارش شده است. در این مطالعه افت تحصیلی در سال های نوجوانی و نیز تاثیر اختلالات روانپزشکی همزمان بر عملکرد تحصیلی این بیماران بررسی شده است. روش: در یک مطالعه توصیفی تحلیلی، نوجوانان مبتلا به BID بستری در بیمارستان روزبه در طول یک سال تحصیلی، از نظر سال های مردودی، ترک تحصیل و افت تحصیلی کلی و نیز تاثیر اختلالات همزمان بر عملکرد تحصیلی بررسی شدند. جمع آوری اطلاعات بر اساس گزارش بیماران و تشخیص اختلالات بر اساس مصاحبه بالینی بر مبنای DSM-IV بود. یافته ها: تعداد 75 نفر ازمبتلایان به BID (52% دختر و 48% پسر) با میانگین سنی 15.41 سال (انحراف معیار 1.7) وارد مطالعه شدند. آزمودنی ها به طور متوسط 48/1 سال (انحراف معیار 8/1) افت تحصیلی و 60% آنها حداقل یکسال عقب ماندگی تحصیلی داشتند. تفاوت گروه بیماران بدون همبودی با گروهی که حداقل یک اختلال روانپزشکی دیگر داشتند از نظر میزان افت تحصیلی به لحاظ آماری معنی دار نبود. نتیجه گیری: اختلال دوقطبی نوع یک در گروه نوجوانان بستری موجب افت تحصیلی شده، ولی وجود همبودی ها تاثیر چندانی در میزان افت تحصیلی ندارد.
۵۶۶.

بررسی تأثیر آموزش مؤلفه های فراشناختی در کاهش رفتارهای ضد اجتماعی جوانان زندان مرکزی ارومیه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: جوانان آموزش فراشناخت رفتار ضد اجتماعی زندان مرکزی ارومیه

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات شخصیت
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی یادگیری فراشناخت
تعداد بازدید : ۲۶۱۴ تعداد دانلود : ۱۴۲۵
زمینه و هدف: رفتارهای ضد اجتماعی طیف گسترده ای دارد که موجب آسیب های مختلف روانی، اجتماعی و خانوادگی می شود. روش های مختلفی برای کاهش رفتارهای ضد اجتماعی استفاده شده است. این پژوهش با هدف تعیین تأثیر آموزش مؤلفه های فراشناختی در کاهش رفتارهای ضد اجتماعی جوانان زندان مرکزی ارومیه بوده است. مواد و روش ها: این مطالعه به روش شبه آزمایشی طراحی شد. برای این منظور تعداد 30 نفر از جوانان ضد اجتماعی زندان مرکزی ارومیه به روش تصادفی انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند. ابتدا پرسش نامه فراشناخت Wells و Cartwright-Hatton توسط گروه های آزمایش و شاهد تکمیل شد و سپس برنامه 8 جلسه ای آموزش این مؤلفه ها برای گروه آزمایش اجرا گردید. بعد از پایان آموزش مؤلفه های فراشناختی، از طریق چک لیست محقق ساخته تعیین رفتارهای ضد اجتماعی، گروه آزمایش در موقعیت های مختلف، مورد مشاهده رفتاری قرار گرفت و در زمینه 15 مؤلفه رفتارهای ضد اجتماعی، نتایج ثبت شد. یافته ها: نتایج با داده های آزمون تحلیل کوواریانس، آزمون t و آزمون 2χ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نشان داد که مؤلفه های پنچ گانه فراشناختی در جوانان ضد اجتماعی مختل است و آموزش این مؤلفه ها باعث اصلاح این مؤلفه ها در گروه آزمایش میشود. همچنین بین میانگین نمرات پس آزمون آزمودنیهای گروه آزمایش و شاهد در مؤلفه های فراشناختی تفاوت معنی دار به دست آمد (01/0 > P). پیگیری نتایج آموزش ها نشان داد که رفتارهای ضد اجتماعی گروه آزمایش کاهش معنی دار دارد (05/0 > P). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که مؤلفه های فراشناختی، مختل یکی از عوامل رفتارهای ضد اجتماعی جوانان بوده، مداخلات فراشناختی در کاهش رفتارهای ضد اجتماعی آن ها مؤثر می باشد.
۵۶۷.

ارتباط سلامت روانی مادران با سبک فرزندپروری در کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی و نقص توجه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: سلامت روان اختلال بیش فعالی و نقص توجه سبک فرزندپروری

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات دوران شیر خوارگی، کودکی و نوجوانی اختلالات رفتار مخرب و کمبود توجه
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مناسبات انسانی در محیط خانواده
تعداد بازدید : ۲۶۱۳ تعداد دانلود : ۹۴۷
مقدمه: اختلال بیش فعالی و نقص توجه (ADHD) شایع ترین اختلال روان پزشکی در کودکان است و خانواده، نقش بسیار مهم در مدیریت رفتار کودکان دارد. هدف از مطالعه ی حاضر، بررسی وضعیت سلامت روانی والدین با سبک فرزندپروری در کودکان مبتلا به این اختلال می باشد. روش کار: جامعه ی آماری این مطالعه ی توصیفی-تحلیلی در سال 93-1392 شامل مادران کودکان ADHD مراجعه کننده به درمانگاه روان پزشکی بیمارستان های طالقانی و 5 آذر گرگان می باشند. گروه آزمون شامل 64 کودک مبتلا به ADHD انتخاب شده بر اساس نمونه گیری تصادفی و گروه شاهد نیز شامل 64 کودک دبستانی شهر گرگان بودند که بر اساس نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. پس از ارایه ی توضیحات به مادران، پرسش نامه های مشخصات جمعیت شناختی، فرزندپروری بوری و سلامت عمومی (GHQ) تکمیل گردیدند. داده ها با کمک نرم افزار SPSS نسخه ی 16، آمار توصیفی و تحلیلی و آزمون مجذور خی تحلیل گردیدند. یافته ها: در هر گروه 47 نفر پسر و 17 نفر دختر با میانگین سنی گروه ADHD (84/1+42/8 سال) و گروه شاهد (10/1+84/8) سال بودند. نمرات مادران دو گروه در خرده مقیاس های نشانه های جسمانی، اضطراب و افسردگی و نمره ی کل پرسش نامه ی GHQ، اختلاف معنی داری داشتند (به ترتیب 01/0=P، 001/0=P و 01/0=P) و مادران کودکان ADHD مضطرب تر، افسرده تر و از سلامت جسمانی پایین تری برخوردار بودند. میانگین سبک فرزندپروری مقتدرانه نیز در مادران دو گروه، اختلاف معنی داری نشان داد (002/0=P). سن مادران در گروه ADHD به طور معنی داری بالاتر ولی تحصیلات ایشان، پایین تر از گروه شاهد بود (به ترتیب 01/0=P، 001/0=P). نتیجه گیری: به نظر می رسد از برایند 4 عامل اختلال بیش فعالی و نقص توجه، تحصیلات مادر، سلامت روان مادر و سن مادر بر به کارگیری سبک فرزندپروری مقتدرانه، عامل اختلال بیش فعالی و نقص توجه، نسبت به سلامت روان مادر تاثیر بیشتری دارد.
۵۶۸.

تاثیر مداخلات به هنگام روان شناختی و آموزشی خانواده محور، بر سلامت روانی مادران دارای فرزند با نشانگان داون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سندرم داون مداخله به هنگام مداخله به هنگام خانواده محور

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات دوران شیر خوارگی، کودکی و نوجوانی عقب ماندگی ذهنی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی آموزش کودکان استثنایی کودکان عقب مانده ذهنی
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مشاوره مشاوره خانواده
تعداد بازدید : ۲۶۱۲ تعداد دانلود : ۱۲۳۸
هدف از اجرای این تحقیق ، بررسی علل عدم پیشرفت متناسب با استعدادهای دانش جویان درخشان در زبان انگلیسی و ارتباط این عدم پیشرفت با ویژگی های شخصیتی ایشان بوده . بدین منظور یک گروه نمونه از بین دانش جویان درخشان دانشگاه اصفهان و گروهی دیگر از بین دانشجویان عادی همین دانشگاه به طور تصادفی انتخاب گردید . مقایسه نمرات زبان انگلیسی دانشجویان دو گروه در کنکور ورودی دانشگاه نشان داد که دانشجویان درخشان در زبان انگلیسی بهتر از دانشجویان عادی بودند . سپس برای بررسی میزان پیشرفت دو گروه در زبان انگلیسی نمرات پایان ترم اول تحصیلی ایشان که درس زبان انگلیسی عمومی دریافت نموده بودند مورد استفاده قرار گرفت . مقایسه نمرات دو گروه نشان داد که اگرچه بازهم دانشجویان درخشان از نظر دانش زبانی بهتر از دانشجویان عادی بودند اما پیشرفت گروه درخشان کمتر از گروه عادی بود است . برای یافتن علت این مسئله آزمونهای سنجش خلاقیت ، شخصیت ، هوش و پرسشنامه فردی اجرا گردید . تجربه و تحلیل های نشان داد که پیشرفت در زبان انگلیسی فقط با هوش دارای همبستگی مثبت معنی دار است و با دیگر و با ویژگی های شخصیتی همبستگی ندارد .
۵۶۹.

تأثیر بازی درمانی با رویکرد شناختی- رفتاری بر کاهش نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازی درمانی اختلال نافرمانی مقابله ای رویکرد شناختی- رفتاری

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی رشد و تحول دوره نوجوانی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات دوران شیر خوارگی، کودکی و نوجوانی اختلالات ارتباطی
تعداد بازدید : ۲۶۱۳ تعداد دانلود : ۱۲۰۲
چکیده مقدمه: هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیر بازی درمانی با رویکرد شناختی- رفتاری بر کاهش نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای در دانش آموزان پسر پایه سوم دبستان در شهر اصفهان بود. روش: روش پژوهش از نوع آزمایشی بوده و از طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل استفاده شد. جامعه مورد مطالعه پژوهش را دانش آموزان پسر پایه سوم دبستان های پسرانه شهر اصفهان در سال تحصیلی 90- 89 تشکیل می دادند. نمونه گیری به روش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انجام شد و کودکانی که با توجه به ملاک های DSM–IV، اختلال نافرمانی مقابله ای را داشتند، شناسایی و از میان آنها 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه SNAP-IV بود که توسط والدین تکمیل گردید. سپس کودکان گروه آزمایش در 12 جلسه یک ساعته بازی درمانی شناختی- رفتاری شرکت کردند. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها نیز از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که در مرحله پس آزمون و پیگیری، بین دو گروه آزمایش و کنترل، در میزان نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای تفاوت معنادار وجود دارد. نتیجه گیری: بنابر یافته های این مطالعه، روش بازی درمانی، سبب کاهش نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای در کودکان مبتلا به این اختلال می شود و می توان از آن به عنوان یک روش مداخله ای مؤثر سود جست.
۵۷۰.

توجه پایدار و بازداری پاسخ در کودکان مبتلا به نارسایی توجه/ فزون کنشی در مقایسه با کودکان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توجه پایدار اختلال نارسایی توجه فزون کنشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۰۹ تعداد دانلود : ۱۶۴۵
مقدمه: توجه پایدار و بازداری پاسخ دو متغیر از آزمون عملکرد پیوسته و مؤلفه های مهمی از کنش های اجرایی اند. هدف این پژوهش بررسی این متغیرها در کودکان مبتلا به نارسایی توجه/ فزون کنشی در مقایسه با کودکان عادی بود. روش: 21 کودک مبتلا به نارسایی توجه/ فزون کنشی و 21 کودک عادی 11-6 ساله با شیوه در دسترس از مدارس تهران انتخاب شدند و مقیاس سوانسون، نولان و پلهام- ویرایش چهارم، آزمون ریون رنگی کودکان و آزمون عملکرد پیوسته در مورد آنها اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کواریانس چند متغیری و سپس آزمون های تحلیل کواریانس تک متغیری جداگانه تحلیل شدند. نمرات هوش به عنوان متغیر همپراش مورد استفاده قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که اثر متغیر همپراش تنها بر زمان واکنش آزمون عملکرد پیوسته معنادار است. اثر عضویت گروهی بر ترکیب خطی متغیرهای وابسته، طبق آماره پیلایی در سطح کوچکتر از 001/0 معنادار بود. به منظور کنترل تورم آلفا، تصحیح بنفرنی روی سطوح معناداری انجام شد. نتایج آزمون های تک متغیری نشان داد که تفاوت های گروهی در هر سه متغیر وابسته توجه پایدار، بازداری پاسخ و زمان واکنش همگی معنا دارند. نتیجه گیری: کودکان مبتلا به نارسایی توجه/ فزون کنشی در هر سه متغیر آزمون عملکرد پیوسته ضعیف تر از کودکان عادی عمل کردند.
۵۷۱.

نقش تعدیل کننده خودتنظیم گری در رابطه بین سبک های دلبستگی و شدت اختلال های مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتیاد تنظیم هیجان تنظیم شناخت پیوند عاطفی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات شناختی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات مربوط به مصرف مواد
تعداد بازدید : ۲۶۰۸ تعداد دانلود : ۱۲۶۹
چکیده مقدمه: نقص و نارسایی در مکانیسم های تنظیم هیجان ها و شناخت ها، سیستم های پردازشی را تحت تأثیر قرار می دهند و فرد را با مشکلات جدی سلامت و اختلال های روان شناختی مواجه می سازند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل کننده خودتنظیم گری در رابطه بین سبک های دلبستگی و شدت اختلال های مصرف مواد انجام شد. روش: این پژوهش یک پژوهش اکتشافی از نوع طرح های همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، مردان مبتلا به اختلال های مصرف مواد مراجعه کننده به چهار مرکز درمان مصرف مواد در تهران بودند. نمونه این پژوهش شامل 122 بیمار مرد بود که به روش هدفمند و بر حسب مراجعات متوالی به مراکز درمانی انتخاب شدند. از شرکت کنندگان خواسته شد مقیاس سبک های دلبستگی بزرگسال، مقیاس خودتنظیم گری و شاخص شدت اعتیاد را تکمیل کنند. داده های پژوهش با استفاده از روش ها و شاخص های آماری شامل فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره سلسله مراتبی تعدیلی مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که سبک دلبستگی ایمن با خودتنظیم گری رابطه مثبت و با شدت اختلال های مصرف مواد رابطه منفی دارد و سبک های دلبستگی ناایمن (اجتنابی و دوسوگرا) با خودتنظیم گری رابطه منفی و با شدت اختلال های مصرف مواد رابطه مثبت داشتند. نتایج پژوهش همچنین نشان داد که خودتنظیم گری رابطه بین سبک های دلبستگی و شدت اختلال های مصرف مواد را تعدیل می کند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که خودتنظیم گری شدت اختلال های مصرف مواد را تحت تأثیر قرار می دهد.
۵۷۲.

بررسی رابطه خوردن های آشفته با رفتارهای وارسی بدن در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارسنجان

کلیدواژه‌ها: اختلال های خوردن پرسشنامه وارسی بدن خوردن های آشفته پرسشنامه نگرش های خوردن

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خوردن
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال شبه جسمی
تعداد بازدید : ۲۶۰۷ تعداد دانلود : ۱۳۷۸
اختلال های خوردن، از اختلال های شایع در روانپزشکی، هستند که بر روی یک پیوستار قرار دارند و در ابتدای آن خوردن های سالم ، در اواسط آن خوردن های آشفته و در انتهای آن بی اشتهایی و پراشتهایی است. اهداف پژوهش: الف) بررسی رابطه خوردن های آشفته ورفتارهای وارسی بدن ب) بررسی تفاوت مردان و زنان در رفتارهای وارسی بدن و خوردن های آشفته.از آن جا که عوامل موثر براختلال های خوردن، نقش مهمی در اجرای برنامه های پیشگیری بر عهده دارد ، انجام پژوهش حاضر ضروری به نظر می رسد. روش:140 نفر از دانشجویان زن و مرد دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارسنجان ، به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند.ابزارها شامل پرسشنامه وارسی بدن BCQو پرسشنامه نگرش های خوردن EAT-26 بودند.برای تجزیه و تحلیل آماری اطلاعات ازضریب همبستگی، رگرسیون گام به گام و آزمون t مستقل در گروهها استفاده شد. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده درکل نمونه(0001/0 ≤ P ) و نیز در زنان(001/0 ≤ P ) خوردن های آشفته با رفتارهای وارسی بدن بیشترهمراه بود. هم چنین در کل نمونه(0001/0 ≤ P ) و در زنان (001/0 ≤ P ) و در مردان(02/0 ≤ P ) ، افزایش در نشانه های رژیم لاغری با رفتارهای وارسی بدن بیشتر مشاهده شد.و به طور کلی در زنان نسبت به مردان رفتارهای وارسی بدن بیشتر(002/0 ≤ P ) و در مردان نسبت به زنان رفتارهای پرخوری بیشتری(03/0 ≤ P ) مشاهده شد.
۵۷۳.

تاثیر زوج درمانی شناختی در کاهش میزان افسردگی و افزایش رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افسردگی درمان شناختی رضایت زناشویی زوج ها

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مشاوره مشاوره بعد از ازدواج
تعداد بازدید : ۲۶۰۶ تعداد دانلود : ۱۳۱۸
مقدمه: زوج درمانی شناختی یکی از انواع درمان های متداول در کاهش مشکلات روان شناختی ازجمله افسردگی و بازسازی شناختی زوج ها در بین درمانگران و مشاوران خانواده است. هدف این پژوهش تاثیر زوج درمانی شناختی در کاهش میزان افسردگی و افزایش رضایت زناشویی در زوج های مراجعه کننده به مرکز مشاوره خانواده و مداخله در مجتمع بهزیستی فیاض بخش شهر اهواز بود. روش: در این پژوهش 20 زوج زن و مرد از بین زوج مراجعه کننده به مرکز مشاوره فوق به صورت تصادفی ساده برگزیده شدند و بعد آنها به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل واگذار شدند. قبل از انجام مداخله ی آزمایشی (زوج درمانی شناختی) میزان افسردگی و رضایت زناشویی زوج ها در گروه های آزمایش و کنترل اندازه گیری شد. در مرحله ی بعد گروه تحت درمان 8 جلسه تحت زوج درمانی شناختی قرار گرفت و نه گروه کنترل. همچنین زوج های گروه آزمایش و کنترل دوباره دو هفته بعد از پایان آخرین جلسه ی درمانی، از لحاظ میزان افسردگی و رضایت زناشویی (پس آزمون) مورد سنجش قرار گرفتند. یافته ها: تفاضل میانگین نمره های پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از آزمون تی-تست نشان داد که بین زوج های تحت زوج درمانی شناختی (گروه آزمایش) و زوج های بدون درمان (گروه کنترل) از لحاظ میزان افسردگی و رضایت زناشویی تفاوت معنادار وجود دارد (کاهش میزان افسردگی و افزایش رضایت زناشویی در زوج درمانی شناختی). همچنین میزان بهبودی و افزایش متغیرهای افسردگی و رضایت زناشویی در گروه آزمایش به طور نسبی 30/59% و 92/67% بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که روان شناسان و مشاوران خانواده می توانند از روش زوج درمانی شناختی برای کاهش افسردگی و افزایش رضایت زناشویی زوج ها استفاده نمایند
۵۷۵.

اثربخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری به روش کندال بر اضطراب دختران نوجوان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: اضطراب درمان شناختی رفتاری دختران نوجوان روش مقابله با اضطراب Kendall

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی رشد و تحول دوره نوجوانی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی
تعداد بازدید : ۲۶۰۵ تعداد دانلود : ۱۴۵۱
زمینه و هدف: اضطراب یکی از شایع ترین اختلال روان پزشکی در نوجوانی است. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری به روش کندال بر اضطراب دختران نوجوان شهر خرم آباد بود. مواد و روش ها: در یک مطالعه آزمایشی با دو گروه شاهد و پیگیری یک ماهه، به روش تصادفی ساده از 376 دختر بین 11 تا 13 سال که در مقیاس اضطراب کودکان Spence و مصاحبه تشخیصی ساختار یافته اضطراب بالایی داشتند، 30 نفر انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و شاهد تقسیم شدند. سپس گروه درمانی شناختی- رفتاری به روش مقابله با اضطراب Kendall بر روی گروه آزمایش اجرا شد و در پایان دو گروه دوباره با مقیاس اضطراب Spence ارزیابی شدند. نتایج با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس یک متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کواریانس یک متغیره نشان داد که بین نمرات اضطراب پس آزمون دو گروه آزمایش و شاهد تفاوت معنی داری وجود دارد، که با گذشت یک ماه از پایان درمان نیز این تغییر تداوم داشت. نتیجه گیری: روش شناختی- رفتاری گروهی به روش مقابله با اضطراب Kendall در کاهش اضطراب دختران نوجوان ایرانی مؤثر است.
۵۷۶.

اثربخشی برنامه فرزندپروری مثبت بر سلامت روان مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ کمبود توجه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سلامت روان اختلال بیش فعالی کمبود توجه شیوه فرزندپروری مثبت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۰۵ تعداد دانلود : ۱۲۹۴
هدف پژوهش حاضر، اثربخشی برنامه گروهی فرزندپروری مثبت بر سلامت روان مادران کودکان 4 تا 12 ساله مبتلا به اختلال بیش فعالی/ کمبود توجه است. در یک مطالعه شبه تجربی با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل، مادران20 کودک مبتلا به اختلال بیش فعالی/ کمبود توجه، به صورت در دسترس از دو مرکز درمانی وابسته به دانشگاه، انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت آموزش برنامه گروهی فرزندپروری مثبت قرار گرفت. آزمودنی ها به وسیله مقیاس سلامت روان عمومی در 3 مرحله (قبل از مداخله، بعد از مداخله و مرحله پی گیری) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان دادند که اجرای برنامه آموزشی منجر به افزایش معنادار سلامت روان مادران گروه آزمایش در مقایسه با مادران گروه کنترل شده است. در نتیجه برنامه فرزند پروری مثبت در ارتقاء سلامت روان مادران دارای کودک مبتلا به اختلال بیش فعالی/ کمبود توجه، مؤثر است؛ لذا پیشنهاد می شود درمانگران از این روش برای کمک به این گروه کودکان استفاده نمایند.
۵۷۷.

سیستم های مغزی- رفتاری، باورهای فراشناختی و راهبردهای کنترل فکر در بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال وسواسی- اجباری سیستم فعال ساز رفتاری سیستم بازداری رفتاری فراشناخت راهبردهای کنترل فکر

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی وسواس فکری –عملی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی عصب شناختی رفتاری کارکرد مغز و اعصاب
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی یادگیری فراشناخت
تعداد بازدید : ۲۶۰۴ تعداد دانلود : ۱۲۰۸
مقدمه: سیستم های مغزی- رفتاری تأثیر زیادی بر شخصیت و رفتار انسان دارند. سیستم بازداری رفتاری با رفتارهای اجتناب و کناره گیری مرتبط است؛ در حالی که سیستم فعال ساز رفتاری با رفتار روی آورد در ارتباط می باشد. بیش فعالی و کم کنشی هر یک از این سیستم ها می تواند دامنه وسیعی از اختلالات را تبیین کند. پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین فعالیت سیستم های مغزی- رفتاری، باورهای فراشناختی و راهبردهای کنترل فکر فراشناختی در بیماران مبتلا به وسواسی- اجباری انجام گرفت. روش: در این پژوهش که از نوع مطالعات همبستگی بود، 80 بیمار مرد مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری با روش نمونه گیری در دسترس از بین مراجعه کنندگان به مراکز روان پزشکی 22 بهمن و ابن سینای شهر مشهد در شش ماهه اول سال 1391 انتخاب شدند. آزمودنی ها پرسشنامه های وسواسی- اجباری مادزلی، شخصیت گری ویلسون، باورهای فراشناخت- 30 سؤالی و راهبردهای کنترل فکر را تکمیل نمودند. داده های پژوهش از طریق روش همبستگی و رگرسیون چندگانه گام به گام تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: باور نیاز به کنترل افکار و راهبرد تنبیه خود، بیشترین همبستگی را با سیستم بازداری رفتاری داشتند. خودآگاهی شناختی، باورهای مثبت درباره ی نگرانی و باورهای مربوط به کنترل ناپذیری و خطر؛ راهبردهای تنبیه خود و نگرانی؛ و سیستم بازداری رفتاری قوی ترین پیش بینی کننده های علائم وسواس بودند. نتیجه گیری: بین باورهای فراشناختی، راهبردهای کنترل فکر و سیستم های مغزی- رفتاری در بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری ارتباط معناداری وجود دارد. آشنایی با سطوح فراشناختی و انتخاب راهبردهای کنترل فکر مناسب در بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری، می تواند چارچوب ارتباط این اختلال را با سیستم های مغزی- رفتاری مشخص تر سازد.
۵۷۸.

اثربخشی برنامه گروهی والدگری مثبت بر رابطه مادر- کودک در کودکان با اختلال بیش فعالی/ نارسایی توجه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه والدگری مثبت رابطه مادر- کودک اختلال بیش فعالی/ نارسایی توجه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۰۴ تعداد دانلود : ۱۱۰۶
چکیده مقدمه: هدف از مطالعه حاضر، تعیین اثربخشی برنامه گروهی والدگری مثبت بر روابط مادر- کودک در کودکان 4 تا 10 سال با اختلال بیش فعالی/ نارسایی توجه بود. روش: جامعه آماری شامل مادران 25 کودک با اختلال بیش فعالی/ نارسایی توجه مراجعه کننده به مراکز درمانی اخوان و رفیده شهر تهران بودند که به شیوه در دسترس انتخاب شدند و در 8 جلسه آموزشی برنامه گروهی والدگری مثبت (2 ماه؛ هفته ای 1 جلسه) شرکت کردند. مادران مقیاس رابطه والد- کودک، را قبل و بعد از شرکت در جلسات آموزشی تکمیل کردند. در پایان جلسات آموزشی، داده های حاصل از پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از تحلیل واریانس یک متغیری با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که اجرای برنامه گروهی والدگری مثبت به مادران کودکان دارای اختلال بیش فعالی/ نارسایی توجه منجر به کاهش معنادار تعارض و وابستگی و افزایش نزدیکی و به طور کلی موجب بهبود رابطه مادر- کودک شده است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، آموزش گروهی برنامه والدگری مثبت می تواند رابطه مادر- کودک را بهبود بخشد.
۵۷۹.

مقایسه طرح واره های ناسازگار اولیه و ریش ههای والدینی آنها در مبتلایان به اختلال شخصیت وسواسی- اجباری، اختلال وسواسی- اجباری و گروه غیربالینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طرح واره‌های ناسازگار اولیه ریشه‌های والدینی اختلال شخصیت وسواسی و اجباری اختلال وسواسی و اجباری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۰۴
هدف: مقایسه طرح واره‌های ناسازگار اولیه و ریشه‌های والدینی این طرح واره‌ها در مبتلایان به اختلال شخصیت وسواسی- اجباری، اختلال وسواسی- اجباری و جمعیت غیر‌بالینی. روش: پژوهش حاضر از نوع پس‌رویدادی (علی- مقایسه‌ای) و مقطعی است که در نمونه‌ای 45 نفره (شامل 15 بیمار مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی- اجباری، 15 بیمار مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری و 15 نفر از جمعیت غیر‌بالینی) اجرا شد که به‌ شیوه نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شده‌ بودند. آزمودنی‌ها با استفاده از پرسشنامه طرح-واره‌های ناسازگار یانگ و فرزندپروری یانگ مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای‌ تحلیل داده‌ها، از روش‌های آماری تحلیل واریانس چندمتغیره و آمارهای توصیفی استفاده شد. یافته‌ها: این پژوهش تفاوت معنادار گروه مبتلایان به اختلال وسواسی- اجباری را با گروه غیر‌بالینی در تمامی طرح واره ها‌ آشکار کرد. گروه مبتلایان به اختلال شخصیت وسواسی- اجباری نیز در بیشتر طرح واره ها، به استثنای طرح واره‌های ایثار، شکست و محرومیت هیجانی، با گروه غیر‌بالینی تفاوت معنادار داشت. دو گروه بالینی (مبتلایان به اختلال وسواسی- اجباری و اختلال شخصیت وسواسی- اجباری) نیز فقط در طرح واره ناسازگار اولیه محرومیت هیجانی با هم تفاوت معنادار داشتند. در حوزه ریشه‌های والدینی، تفاوت گروه مبتلایان به اختلال وسواسی- اجباری با گروه غیر‌بالینی بیشتر از تفاوت گروه مبتلایان به اختلال شخصیت وسواسی- اجباری با گروه غیر‌بالینی بود. دو گروه ‌بالینی نیز بر اساس چهار طرح واره محرومیت هیجانی، نقص/ شرم، رها‌شدگی/ بی‌ثباتی و بی‌اعتمادی/ بدرفتاری در حوزه ریشه‌های والدینی از هم متمایز بودند. نتیجه‌گیری: نتایج به‌طور کلی تفاوت معنادار دو گروه بالینی را با گروه غیر‌بالینی در طرح‌واره‌های ناسازگار اولیه نشان می دهد. علاوه‌بر این، پژوهش بیانگر شباهت ساختارهای عمیق شناختی دو گروه بالینی و در نتیجه وجود ارتباط بین این دو اختلال است.
۵۸۰.

شاخص های کاربردی در رويکردهای درماني اختلالات افسردگی مزمن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: روان درمانی اختلال افسردگی افسردگی مزمن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۰۴ تعداد دانلود : ۲۱۶۴
زمینه و هدف: بر اساس مطالعات انجام گرفته پیرامون تدوین درمانی اختصاصی و کاربردی در اختلالات افسردگی مزمن، محدودیت ها و نیز نارسایی های متعددی وجود دارد و شناسایی شاخص های کاربردی در رويکردهای درماني قبلی می تواند موجب تدوین درمانی جامع و کاربردی در این اختلالات گردد. مواد و روش ها: مقاله حاضر به روش مروری ساده (Narrative review) بود و بر این اساس، با بررسی تحقیقات پیشین مرتبط با این اختلالات، از پایگاه هایی مانند PubMed و ScienceDirect، رویکردهای درمانی و مهم ترین شاخص های کاربردی در درمان اختلالات افسردگی مزمن از 71 مطالعه مداخله استخراج گردید. یافته ها: بر اساس بررسی نتایج مطالعات قبلی، دانش مربوط به اثربخشی درمان های روانی- اجتماعی بر اختلال افسردگی مزمن با کمبودهای فراوانی همراه است و اغلب نتایج تعمیم داده شده در افسردگی مزمن مربوط به افسردگی اساسی می باشد. روان درمانی روان پویشی، درمان شناختی- رفتاری (Cognitive behavioral therapy یا CBT)، روان درمانی بین فردی (Interpersonal psychotherapy یا IPT)، روان درمانی تحلیلی شناختی- رفتاری، گروه درمانی و درمان خانواده محور بر افسردگی مزمن مؤثر بود. هرچند نقاط ضعف عمده ای در هر کدام وجود داشت. زمان محدود، ارایه منطق صریح برای درمان، موضع فعالانه درمانگر، تمرکز بر روی مشکلات کنونی، خودبازبینی از تغییر و پیشرفت، ارایه تکالیف منظم و نگهدارای از دستاوردها، ترکیب دارو، روان درمانی و مداخله مبتنی بر خانواده، عناصر مشترک حاصل از بررسی درمان های صورت گرفته در درمان اختلالات افسردگی مزمن بود. نتيجه گيري: در مقایسه با پژوهش در درمان افسردگی اساسی، پشتوانه تحقیقاتی در روان درمانی برای افسردگی مزمن به نسبت جوان می باشد و نیاز به تحقیق در این زمینه ضروری به نظر می رسد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان