مطالب مرتبط با کلیدواژه

اختلالات هیجانی


۱.

کارایی درمان فراتشخیصی یکپارچه در کاهش شدت عوامل فراتشخیصی و نشانه های اختلالات هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان فراتشخیصی یکپارچه عوامل فراتشخیصی اختلالات هیجانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی ارزیابی، سنجش وآمار
تعداد بازدید : ۲۴۶۵ تعداد دانلود : ۸۰۵
هدف پژوهش حاضر، بررسی کارایی درمان فراتشخیصی یکپارچه در کاهش شدت عوامل فراتشخیصی سبب ساز و نشانه های آسیب شناختی در افراد مبتلا به اختلالات هیجانی چندگانه بود. سه نفر زن مبتلا به اختلال هیجانی اضطراب فراگیر دارای اختلال هیجانی همایند دیگر از طریق مصاحبه ی تشخیصی و مصاحبه ی بالینی ساختار یافته بر اساس معیارهای تشخیصی DSM-IV-TR برای محور یک به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. بیماران پس از احراز شرایط درمان، وارد فرآیند درمان شدند. در این پژوهش از طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه ی چندگانه ی ناهمزمان استفاده شد. کارایی پروتکل درمان فراتشخیصی یکپارچه در طی سه مرحله مداخله(خط پایه، درمان 12 جلسه ای و پیگیری 6 هفته ای) با استفاده از پرسشنامه نگرانی ایالت پنسیلوانیا (PSWQ)، زیرمقیاس سیستم بازداری رفتاری(BIS)، مقیاس های عاطفه مثبت و عاطفه منفی (PANAS)، مقیاس دشواری های تنظیم هیجانی(DERS) و سنجه های اختصاصی اختلال همایند بیماران مورد بررسی قرار گرفت. داده ها به روش تحلیل ترسیم دیداری و فرمول درصد بهبودی بررسی شد. نتایج نشان می دهد که تاثیر درمان فراتشخیصی یکپارچه در کاهش شدت آماج های درمان(نگرانی، عاطفه منفی، بازداری رفتاری، مشکلات تنظیم هیجانی و نشانه های اختلالات هیجانی) در بیماران از نظر بالینی معنادار است. روش درمان فراتشخیصی یکپارچه در کاهش همزمان شدت عوامل فراتشخیصی سبب ساز و نشانه های مربوط به اختلالات هیجانی از کارایی لازم برخوردار است.
۲.

روابط ساختاری مؤلفه های سرشت و منش شخصیت با اختلالات هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روابط ساختاری اختلالات هیجانی مولفه های سرشت و منش شخصیت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی شخصیت رویکرد شناختی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی
تعداد بازدید : ۱۵۲۴ تعداد دانلود : ۹۷۲
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، تعیین عوامل مشترک و عوامل اختصاصی اختلال های اضطرابی و افسردگی بر اساس مولفه های سرشت و منش شخصیت در مدل کلونینگر بود. روش: از بین بیماران مبتلا به اختلالات هیجانی تعداد 313 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به این پرسش نامه ها پاسخ دادند: پرسش نامه سرشت و منش شخصیت، پرسش نامه افسردگی بک ، شاخص حساسیت اضطرابی، پرسش نامه نگرانی ایالت پن، پرسش نامه وسواسی- جبری مادزلی، پرسش نامه ترس مرضی اجتماعی. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی تأییدی و روش الگویابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد عامل آسیب پرهیزی با همه ی علائم اختلالات اضطرابی و افسردگی رابطه ی مستقیم و معناداری دارد و عامل پیش بین برای همه ی علائم اختلالات اضطرابی و افسردگی است. همچنین نتایج نشان داد که بین عامل خود راهبری و افسردگی رابطه معناداری وجود دارد. علاوه براین، نتایج مدل ساختاری نشان داد که عامل نوجویی پایین با اختلال فوبی اجتماعی و وسواسی جبری رابطه ی معناداری ندارد. نتیجه گیری: عامل آسیب پرهیزی ویژگی مشترک اختلال های اضطرابی و افسردگی است و مسئول همپوشی مشاهده شده بین این اختلالات است.همچنین عامل خود راهبری ویژگی اختصاصی افسردگی است. مقدمه: هدف پژوهش حاضر، تعیین عوامل مشترک و عوامل اختصاصی اختلال های اضطرابی و افسردگی بر اساس مولفه های سرشت و منش شخصیت در مدل کلونینگر بود. روش: از بین بیماران مبتلا به اختلالات هیجانی تعداد 313 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به این پرسش نامه ها پاسخ دادند: پرسش نامه سرشت و منش شخصیت، پرسش نامه افسردگی بک ، شاخص حساسیت اضطرابی، پرسش نامه نگرانی ایالت پن، پرسش نامه وسواسی- جبری مادزلی، پرسش نامه ترس مرضی اجتماعی. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی تأییدی و روش الگویابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد عامل آسیب پرهیزی با همه ی علائم اختلالات اضطرابی و افسردگی رابطه ی مستقیم و معناداری دارد و عامل پیش بین برای همه ی علائم اختلالات اضطرابی و افسردگی است. همچنین نتایج نشان داد که بین عامل خود راهبری و افسردگی رابطه معناداری وجود دارد. علاوه براین، نتایج مدل ساختاری نشان داد که عامل نوجویی پایین با اختلال فوبی اجتماعی و وسواسی جبری رابطه ی معناداری ندارد. نتیجه گیری: عامل آسیب پرهیزی ویژگی مشترک اختلال های اضطرابی و افسردگی است و مسئول همپوشی مشاهده شده بین این اختلالات است.همچنین عامل خود راهبری ویژگی اختصاصی افسردگی است.
۳.

ارزیابی مدل آسیب پذیری سه گانه در پیش بینی اختلالات هیجانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: آسیب پذیری سه گانه اختلالات هیجانی افراد بهنجار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳۱ تعداد دانلود : ۹۶۴
اهداف مدل آسیب پذیری سه گانه در اختلالات هیجانی شامل سه نوع آسیب پذیری است: زیستی فراگیر، روان شناختی فراگیر و روان شناختی اختصاصی هر اختلال. با توجه به این که اغلب مطالعات پیشین به بررسی تنها یک مؤلفه از ابعاد مدل آسیب پذیری سه گانه پرداخته اند، این پژوهش با هدف مقایسه جامع تمام مؤلفه های مدل آسیب پذیری سه گانه در بیماران مبتلا به اختلالات هیجانی و افراد بهنجار انجام شد. مواد و روش   ها در طرح پژوهشی علّی مقایسه ای از اسفند 1393 تا خرداد 94، 20 بیمار با اختلال اضطراب فراگیر، 20 بیمار با اختلال وسواسی جبری، 20 بیمار با اختلال افسردگی اساسی با 20 نفر از افراد بهنجار (گروه کنترل) مقایسه شدند. افراد بیمار و بهنجار از طریق نمونه گیری در دسترس از بین افراد مراجعه کننده به کلینیک های روان درمانی خصوصی شهر ارومیه و افراد بهنجار ارومیه به ترتیب انتخاب شدند.گروه بیماران و بهنجار در برخی از متغیرهای جمعیت شناختی با یکدیگر همتا شدند. تعیین تفاوت بین گروه بیماران و گروه کنترل، از طریق روش تحلیل واریانس چندمتغیری (مانوا) با بهره گیری از نسخه 21 نرم افزار SPSS صورت گرفت. یافته   ها بیماران مبتلا به اضطراب فراگیر، وسواسی جبری و افسردگی اساسی در مقایسه با افراد گروه کنترل، آسیب پذیری زیستی فراگیر و آسیب پذیری روان شناختی فراگیر بیشتری داشتند و این تفاوت معنادار (001/0( P = بود. در آسیب پذیری روان شناختی اختصاصی هر اختلال نیز گروه های بیمار با افراد گروه کنترل تفاوت معنادار (001/0( P = داشتند: بیماران اضطراب منتشر در مقایسه با گروه کنترل، تحمل نکردن بلاتکلیفی بیشتر، بیماران وسواسی جبری آمیختگی فکر وعمل بیشتر و بیماران مبتلا به افسردگی نگرش های ناکارآمد بیشتری داشتند. نتیجه   گیری با توجه به تفاوت معنادار بیماران مبتلا به اختلالات هیجانی با افراد بهنجار در ابعاد مدل آسیب پذیری سه گانه، این مدل را می توان معیار سبب شناختی و تشخیصی جامع و مناسبی در این بیماران دانست.
۴.

نقش میانجی تعارضات زناشویی در رابطه ی بین باورهای ارتباطی، اختلالات هیجانی، ارتباطات زناشویی با رضایت زناشویی زنان دارای همسر معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: باورهای ارتباطی اختلالات هیجانی ارتباطات زناشویی تعارضات زناشویی رضایت زناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۷ تعداد دانلود : ۳۷۱
هدف: این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی تعارضات زناشویی در رابطه ی بین باورهای ارتباطی، اختلالات هیجانی، ارتباطات زناشویی با رضایت زناشویی زنان دارای همسر معتاد اجرا شد. روش : روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. بدین منظور، تعداد 100 نفر از زنان دارای همسر معتاد مراجعه کننده به کلینیک های ترک اعتیاد و کمپ های درمانی ترک اعتیاد و سازمان های مردم نهاد مربوطه در سطح شهر اصفهان در سال 1397، به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به پرسش نامه های باورهای ارتباطی، اختلالات هیجانی، ارتباطات زناشویی، تعارضات زناشویی و رضایت زناشویی پاسخ دادند. یافته ها : نتایج، حاکی از تأثیر غیر مستقیم باورهای ارتباطی، اختلالات هیجانی و ارتباطات زناشویی بر رضایت زناشویی بود. لذا تعارض زناشویی در رابطه بین باورهای ارتباطی، اختلالات هیجانی، و ارتباطات زناشویی با رضایت زناشویی از نقش میانجی برخوردار بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، متخصصین حوزه ی اعتیاد می توانند با کاهش اختلالات هیجانی و تأکید بر افزایش توانمندی های مرتبط با باورهای ارتباطی و ارتباطات زناشویی میزان تعارضات زناشویی را کاهش و به دنبال آن رضایت زناشویی آن ها را افزایش دهند.
۵.

مقایسه اثربخشی بازخورد عصبی و تحریک الکتریکی فراجمجمه ای بر اختلالات هیجانی کودکان مبتلا به شب ادراری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کودکان مبتلا به شب ادراری بازخورد عصبی تحریک الکتریکی فراجمجمه ای اختلالات هیجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۲۸
زمینه: اختلال های هیجانی شامل هیجان هایی در کودکان است که با سن آن ها متناسب نیست، با وضعیت فرهنگی آن ها همخوانی ندارد. پژوهش ها نشان داده است که هر دو شیوه بازخورد عصبی و تحریک الکتریکی فرا جمجمه ای بر اختلال های هیجانی مؤثر است. با این حال در زمینه مقایسه تأثیر این دو بر اختلال های هیجانی در کودکان مبتلا به شب ادراری شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه تأثیر بازخورد عصبی و تحریک الکتریکی فراجمجمه ای بر اختلالات هیجانی کودکان مبتلا به شب ادراری به اجرا در آمد. روش: روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه همراه با پیگیری دو ماهه بود، جامعه آماری این پژوهش، تمامی کودکان مبتلا به شب ادراری مراجعه کننده به مراکز مشاوره آموزش و پرورش منطقه 5 شهر تهران درسال 1400 بودند. روش نمونه گیری هدفمند بود، 60 کودک انتخاب و سپس به صورت تصادفی در سه گروه 20 نفره گمارده شدند. ابزار پژوهش ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ مشکلات رفتاری هیجانی راتر (1991) بود. برنامه های مداخله ای تحریک الکتریکی فراجمجمه ای و بازخورد عصبی در مورد گروه های آزمایش استفاده شد، گروه گواه مداخله ای دریافت نکردند و داده ها با روش آماری تحلیل واریانس مختلط با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: بین میانگین نمرات پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری نمرات اختلالات هیجانی در مراحل سه گانه پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری درمانی تفاوت معنادار وجود دارد (0/05 >P). با توجه به میانگین تفاوت ها و این که میانگین گروه بازخورد عصبی از گروه تحریک الکتریکی فراجمجمه ای بیشتر بوده است. نتایج آزمون بون فرونی نشان داد که روش بازخورد عصبی بر اختلالات هیجانی کودکان مبتلا به شب ادراری مؤثرتر بود. نتیجه گیری: با هر دو شیوه مداخله بازخورد عصبی و تحریک الکتریکی فراجمجمه ای، می توان اختلالات هیجانی کودکان مبتلا به شب ادراری را کاهش داد و مداخله بازخورد عصبی در درمان شب ادراری کودکان مؤثرتربود.