فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۶۱ تا ۱٬۷۸۰ مورد از کل ۴٬۴۲۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
سوء مصرف و جرائم مواد مخدر، یکی از بزرگ ترین معضل های تمامی کشورهای جهان از جمله ایران است. بر اساس آمارهای موجود، بیش از نیمی از زندانیان کشور در ارتباط با مواد مخدر محبوس هستند، به طوری که افزایش روزافزون تعداد معتادان و وجود ناهنجاری های مختلف حاصل از اعتیاد در جامعه، نشانگر کارایی کم اقدامات انجام یافته در خصوص پیشگیری در کشور است. بر این اساس با توجه به ضرورت تعیین مؤثرترین روش پیشگیری از اعتیاد و جرائم مواد مخدر در جامعه، در این تحقیق با بررسی انواع راهبردهای کاربردی پیشگیری از اعتیاد شامل پیشگیری دین محور، قانون محور و اجتماع محور (خانواده محور، پیشگیری با محور مراکز آموزشی، جامعه محور)، شاخص های مربوطه تعیین و بر اساس شاخص های تعیین شده، نسبت به تنظیم پرسش نامه اقدام شده است. 76 نفر از افراد و کارشناسان فعال در سازمان هایی که عضو کمیته پیشگیری شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر استان اردبیل هستند، نسبت به تکمیل پرسش نامه و اعلام نظر در خصوص میزان تأثیر هر یک از شاخص های انواع پیشگیری، در پیشگیری از اعتیاد و جرائم مواد مخدر اقدام کرده اند. بر اساس اطلاعات به دست آمده از پرسش نامه ها، از انواع راهبردهای کاربردی پیشگیری از اعتیاد و جرائم مواد مخدر، پیشگیری خانواده محور به عنوان مؤثرترین روش پیشگیری شناخته شده است.
مقایسه صفات شخصیتی خودشیفته، ضداجتماعی و مرزی در زندانیان معتاد، غیرمعتاد و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه صفات شخصیتی خودشیفته، ضداجتماعی و مرزی در زندانیان معتاد، زندانیان غیرمعتاد و افراد عادی صورت گرفت. روش: طرح پژوهشی از نوع علی-مقایسه ای بود. حجم نمونه 180 نفر از زندانیان معتاد، زندانیان غیرمعتاد زندان میاندوآب و افراد عادی (هر گروه60 نفر) بودند که گروه ها از نظر ویژگی های جمعیت شناختی همتاسازی شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های شخصیتی خودشیفته NPI-16، مقیاس ضداجتماعی میلون3 و پرسشنامه شخصیت مرزی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد در صفت خودشیفته بین زندانیان معتاد با افراد عادی، و زندانیان غیرمعتاد تفاوت وجود دارد، و بین زندانیان غیرمعتاد و افراد عادی تفاوت به دست نیامد. همچنین در صفات ضداجتماعی و مرزی بین سه گروه تفاوت معنادار به دست آمد. نتیجه گیری: مقایسه گروه-های فوق در بردارنده اطلاعات مهمی برای پیش گیری، درمان اعتیاد و وقوع جرم می باشد.
نقش واسطه ای ناگویی هیجانی در رابطه ی بین نورزگرایی و نشانه های افسردگی در جمعیت دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نورزگرایی به عنوان یکی از عوامل مستعد کننده ی افراد نسبت به افسردگی در نظر گرفته شده، اما مکانیزم این آسیب پذیری به خوبی شناخته نشده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای ناگویی هیجانی در رابطه ی بین نورزگرایی و نشانه های افسردگی در جمعیت دانشجویان بود.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه ی پژوهش شامل کلیه ی دانشجویان دانشگاه تهران که در سال تحصیلی 91-92 مشغول به تحصیل هستند، بود. از این میان 72 دختر و 78 پسر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. پس از جلب مشارکت آزمودنی ها از شرکت کنندگان در پ ژوهش خواسته شدکه زیرمقیاس نورزگرایی فرم کوتاه پرسش نامه ی پنج عاملی شخصیت (NEO-FFI)، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو-20 (TAS-20) و سیاهه ی افسردگی بک (BDI) را تکمیل کنند. داده ها با استفاده از روش تحلیل مسیر و نرم افزارهای18 SPSS و 8.5 LISREL مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: یافته های به دست آمده نشان داد که از بین مؤلفه های ناگویی هیجانی، دشواری در توصیف هیجان ها (اثرمستقیم= 60/0، اثر غیرمستقیم= 14/0 و 05/0< P) و دشواری در شناسایی هیجان ها (اثر مستقیم= 37/0، اثر غیرمستقیم = 32/0 و 05/0< P ) واسطه ی رابطه ی بین نورزگرایی و نشانه های افسردگی هستند.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت که نورزگرایی از طریق تأثیر بر توانمندی های افراد در زمینه ی پردازش و تنظیم اطلاعات هیجانی بر نشانه های افسردگی تأثیر می گذارد. نتایج به دست آمده می تواند در تدوین برنامه های آموزشی و درمانی جهت مدیریت هیجان ها و کاهش نشانه های افسردگی مؤثر و مفید باشد.
اثربخشی نوروفیدبک آلفا/تتا بر پنج عامل بزرگ شخصیتی افراد وابسته به مورفین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به ارتباط بین ریتم آلفا (13-8 هرتز) و تتا (8-4 هرتز) باحالت هیپنوگوگیک، در این مطالعه امکان آموزش افراد معتاد برای بهبود ویژگی های شخصیتی و درمان آن ها در مقایسه با گروه کنترل بررسی شد. نمونه این مطالعه 34 نفر بیمار مرد (با میانگین سن 25/32 و انحراف معیار 12/4 سال) وابسته به مورفین بودند که به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش (16 نفر) و کنترل (18 نفر) جایگزین شدند. روش استفاده شده طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. بیماران قبل از درمان و بعد از درمان با استفاده از پرسش نامه نئو (فرم تجدیدنظرشده کوتاه) (NEO-FFI-R) و تست مورفین ارزیابی شدند. نتایج حاصل از آنووای دوعاملی با اندازه گیری مکرر، بهبودی معناداری را در بعد شخصیتی روان رنجورخویی (N) و انعطاف پذیری (O) بعد از 20 جلسه درمانی نوروفیدبک نشان داد؛ اما در ابعاد شخصیتی دلپذیر بودن (A)، باوجدان بودن (C) و برون گرایی (E) تفاوت معناداری به دست نیامد. همچنین نتایج منفی آزمایش ادرار در گروه آزمایش به طور معناداری بالاتر از گروه کنترل بود (2/56 درصد در برابر 2/22 درصد). این مطالعه نشان داد که افراد معتاد می توانند یاد بگیرند ویژگی های شخصیتی خود را بهبود ببخشند و میزان عود کمتری داشته باشند.
اثربخشی روش درمانی حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد در درمان اختلال استرس پس از سانحه ناشی از تجاوز جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلال استرس پس از سانحه با مجموعه ای از علایم نوعی (سندرم) که در پی مواجهه با حوادث آسیب زای زندگی پیدا می شود، مشخص می گردد. مداخلات روان درمانگرانه ای که در مورد PTSD وجود دارد عبارت است از رفتاردرمانی، شناخت درمانی و هیپنوتیزم. یکی از فنون روان درمانی نسبتاً نوظهور حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد است که طی آن، بیمار در حین این که تصویری از تجربه آسیب زا را در ذهن خود نگاه داشته است، بر روی حرکات جانبی انگشت بالینگر تمرکز می کند. طرفداران این روش درمان اظهار می کنند که روش مذکور به اندازه سایر روش های درمان PTSD و شای د بیش از آنها کارایی دارد. ه دف این پژوه ش بررسی اثربخشی روش درمانی حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد در کاهش علایم اختلال استرس پس از سانحه ناشی از تجاوز جنسی است. در یک بررسی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه، فرایند درمان بر روی سه آزمودنی انجام شد. آزمودنی ها در مرحله خط پایه و پایان جلسه اول، دوم، سوم و جلسه آخر و نیز دوره پیگیری پس از درمان پرسشنامه اختلال استرس پس از سانحه میسی سی پی و پرسشنامه SCL-90-R را تکمیل نمودند. نمره آزمودنی در کلیه مقیاس ها در مرحله درمان نسبت به مرحله خط پایه کاهش نشان داده اند. نتیجه ای که می توان از این پژوهش استنباط کرد این است که رویکرد درمانی مبتنی بر حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد در کاهش شدت علایم اختلال استرس پس از سانحه ناشی از تجاوز جنسی مؤثر بوده است.
اثربخشی آموزش گروهی راهبردهای نظم جویی فرایندی هیجان در مقابله شناختی افراد مبتلا به سوء مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش گروهی راهبردهای نظم جویی فرایندی هیجان در مقابله شناختی افراد مبتلا به سوء مصرف مواد بود. روش : در قالب طرح شبه تجربی پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه، 16 بیمار مبتلا به سوء مصرف مواد به شیوه نمونه برداری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت آموزش گروهی راهبردهای نظم جویی فرایندی هیجان قرار گرفت درحالی که گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. دو گروه قبل و بعد از اتمام مداخله پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان (حسنی، 1390) را تکمیل نمودند. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش گروهی راهبردهای نظم جویی فرایندی هیجان منجر به کاهش راهبردهای سازش نایافته ملامت خویش، نشخوارگری، فاجعه سازی و ملامت دیگران و افزایش راهبردهای سازش یافته تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، ارزیابی مجدد مثبت و دیدگاه گیری می شود. نتیجه گیری: آموزش راهبردهای نظم جویی فرایندی هیجان از طریق کاهش راهبردهای سازش نایافته و افزایش راهبردهای سازش یافته نظم جویی شناختی هیجان می تواند زمینه را برای بهبود و عدم بازگشت سوء مصرف فراهم نماید.
افکار بازانجامی اندیشناکی و نشخوار فکری به عنوان ساز و کارهایی برای مقابله با عدم تحمل بلاتکلیفی در اختلالات اضطراب منتشر و افسردگی عمده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: عدم تحمل بلاتکلیفی را می توان به عنوان سوگیری شناختی موثر بر چگونگی ادراک، تفسیر و پاسخ فرد به موقعیت های نامطمئن، تعریف کرد. اگر چه عدم تحمل بلاتکلیفی بیشتر در ادبیات پژوهشی در ارتباط با نشانگان اندیشناکی و اضطراب گزارش شده است، احتمالا در رابطه با نشخوار فکری و افسردگی نیز قابل بررسی است. هدف پژوهش حاضر مقایسه ی عدم تحمل بلاتکلیفی در سه گروه اختلال اضطراب منتشر، اختلال افسردگی عمده و افراد سالم و ارتباط آن با اندیشناکی و نشخوار فکری در نمونه ی بالینی است.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش مقطعی-پس رویدادی، بیمارانی بودند که برای اولین بار به کلینیک تخصصی بزرگمهر تبریز در سال 1390 مراجعه نمودند. 32 بیمار مبتلا به اختلال اضطراب منتشر، 32 بیمار مبتلا به اختلال افسردگی عمده و 32 نفرگروه شاهد با نمونه گیری در دسترس انتخاب و تا حد امکان از نظر متغیرهای جمعیت شناختی با یکدیگر همتا شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه ی بالینی ساختاریافته و مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی، پرسش نامه های نگرانی ایالت پنسیلوانیا و نشخوار فکری استفاده شد. داده ها با نرم افزار SPSS نسخه ی 17 و شاخص های آمار توصیفی، تحلیل واریانس چندمتغیره و همبستگی پیرسون، تحلیل گردید.
یافته ها: بین افراد مبتلا به اختلال اضطراب منتشر و اختلال افسردگی عمده در نمره ی کل مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی، تفاوت معنی داری نبود (77/0=P) اما در اندیشناکی در اضطراب منتشر در مقایسه با اختلال افسردگی عمده تفاوت معنی دار وجود داشت (012/0=P)، هم چنین نشخوار فکری در افراد مبتلا به افسردگی عمده در مقایسه با اختلال اضطراب منتشر، تفاوت معنی داری داشت (025/0=P). بنا بر نتایج عدم تحمل بلاتکلیفی با اندیشناکی و نشخوار فکری رابطه داشت.
نتیجه گیری: عدم تحمل بلاتکلیفی عامل اختصاصی اختلال اضطراب منتشر نمی باشد و این سازه ی شناختی در آغاز و تداوم افسردگی عمده نیز نقش دارد و احتمالا آن چه این دو اختلال را از هم متمایز می کند، ساز و کار های متفاوتی است که افراد مبتلا به اضطراب منتشر و افسردگی عمده برای کنار آمدن با عدم تحمل بلاتکلیفی به کار می برند.
بررسی ارتباط کمال گرایی و اضطراب امتحان با اهمال کاری تحصیلی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط کمال گرایی و اضطراب امتحان با اهمال کاری تحصیلی در دانشجویان کارشناسی دانشگاه شهید رجایی بود. از روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی استفاده شد. از میان دانشجویان کارشناسی 385 نفر (189 دختر و 196 پسر) به روش تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند و مقیاس اهمال کاری تحصیلی سولومون و راث بلوم، پرسشنامه کمال گرایی هویت و فلت و پرسشنامه اضطراب امتحان اسپیل برگر را تکمیل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی، رگرسیون همزمان، رگرسیون گام به گام، z فیشر، و t دو گروهی استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین کمال گرایی با اهمال کاری تحصیلی و همچنین بین اضطراب امتحان با اهمال کاری تحصیلی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج نشان داد که کمال گرایی و اضطراب امتحان به طور مثبت و معناداری اهمال کاری تحصیلی را پیش بینی می کنند و در مجموع این دو متغیر توانستند8 % واریانس متغیر اهمال کاری تحصیلی را تبیین کنند. نتایج آزمون z فیشر نشان داد بین ضریب همبستگی کمال گرایی و اهمال کاری تحصیلی و همچنین رابطه اضطراب امتحان و اهمال کاری تحصیلی در میان دختران و پسران تفاوت معناداری وجود ندارد. علاوه بر این نتایج نشان داد که نمونه مورد مطالعه دارای 73 %اهمال کاری تحصیلی بودند. با توجه به این یافته ها می توان گفت که با افزایش میزان کمال گرایی و اضطراب امتحان در دانشجویان، میزان اهمال کاری تحصیلی نیز در آن ها افزایش می یابد.
مدرسه و پیشگیری از مصرف مواد: نگاهی به رویکردها و اصول پیشگیری از مصرف مواد در کودکان و نوجوانان
حوزههای تخصصی:
کودکان و نوجوانان از آسیب پذیرترین گروهها در برابر مصرف مواد می باشند. به همین دلیل، طرحها و برنامه های مختلف پیشگیری برای آنان طراحی شده و اصول مشخصی برای تدوین چنین برنامه هایی تعیین شده است. در پژوهش حاضر، ابتدا مروری بر رویکردهای پیشگیری انجام می شود و سپس نکات اساسی و مهم در تدوین و طراحی، اجرا، ارزیابی و توزیع و گسترش این برنامه ها و مشکلات و موانع موجود با توجه به اصول شانزده گانه پیشگیری از مصرف مواد که توس ط نایدا (2003) تدوین شده است، بررسی می گردد. بررسی موانع و چالشهای موجود در برنامه های پیشگیری خاص کودکان و نوجوانان و آشنایی با اصول پیشگیری در این گروه خاص به برنامه ریزان، تصمیم گیرندگان و مسئولان آموزشی و بهداشتی کمک می کند تا به اجرای طرحهایی در این حوزه خاص بپردازند که اثربخشی بالاتر و مشکلات اجرایی کمتری داشته باشند.
چالش ها و راهکارهای پیشگیری از اعتیاد در محله
حوزههای تخصصی:
اعتیاد یکی از مشکلات اجتماعی است که توافق ملی برای مواجهه با آن وجود دارد. در این مقاله به بررسی تهدیدها و نقاط ضعف یکی از روشهای مبارزه با اعتیاد، یعنی پیشگیری از اعتیاد محله محور پرداخته شده است. تبیین کلی جایگاه محله و نقش آن در فرآیند مداخلات پیشگیری از مصرف مواد در مقدمه بحث شده است. پس از آن به تفکیک در مورد مخاطرات چهار گروه اصلی طبقه بندی برنامه های متمرکز بر محله شامل زمینه های حاکمیتی و عمومی، زمینه های محله ای، زمینه های مدیریتی و ویژگی های مربوط به برنامه های پیشگیری از اعتیاد صحبت شده و موارد جزئی تر در حوزه های فرآیند، پایداری برنامه، شیوه های مدیریت، تأمین و هزینه کرد منابع، سازمانهای اجتماع محور، ویژگی های تسهیل گران، ارزشیابی و اصلاح برنامه ها، سیاستهای کلان و مفهوم داوطلبی ذکر شده است. مدیریت و برنامه ریزی مناسب و برازنده برای محلات، توانمندسازی و تسهیل مشارکت مورد بحث قرار گرفته است. در نهایت پیشنهادهایی برای گذر از این مخاطرات و پیروزی بر نقاط ضعف مطرح شده است. این مقاله توجه بیشتری به طبقه بندی چالشها داشته و فهرست ارائه شده توسط آن بخشی از این چالشها است.
اثر بخشی روش توانبخشی روانی دوسا بر رفتارهای کلیشه ای کودکان مبتلا به اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روش توانبخشی روانی دوسا بر بهبود رفتارهای کلیشه ای کودکان مبتلا به اتیسم بود. از طرح پژوهشی تک آزمودنی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش، کودکان مبتلا به طیف اختلالات اتیستیک در بنیاد خیریه اتیسم (شامل 46 نفر) بودند. از میان داوطلبان شرکت در پژوهش 7 کودک مبتلا به اختلالات اتیسم در محدوده سنی 12-8 به صورت هدفمند انتخاب شدند. مداخله این پژوهش (روش دوسا) شامل 8 جلسه 55 دقیقه ای بود که برای هر کودک دو جلسه در هفته برگزار شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، مقیاس نمره گذاری اتیسم گیلیام بود. این پرسشنامه طی پنج مرحله (خط پایه اول، خط پایه دوم ، نیمه جلسات درمان، پایان جلسات درمان، پیگیری) توسط والدین کودک تکمیل شد. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS16به روش محاسبه اندازه اثر تجزیه و تحلیل شدند. شاخص بهبودی در هر یک از متغیرها، سیر نزولی منحنی در هر مرحله درمان نسبت به خط پایه در نظر گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد که به کارگیری روش توانبخشی روانی دوسا می تواند در بهبود مهارت های ارتباطی این کودکان تأثیر بگذارد و این امر موجب کاهش رفتارهای کلیشه ای کودکان شرکت کننده در این پژوهش شد. با وجود این، با توجه به گزارش های متفاوت درباره اثر بخشی این روش انجام دادن پژوهش های بیش تری در این زمینه احساس می شود.
بررسی مقایسه ای عملکرد حافظه کاری ، سیستم فعال-ساز رفتاری (BAS) و سیستم بازداری رفتاری (BIS) بر اساس ابعاد استرس در نوجوانان
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی میزان عملکرد در حافظه کاری و همچنین مقایسه ابعاد سیستم فعال ساز رفتاری (BAS) و سیستم بازداری رفتاری (BIS) در سطوح مختلف استرس بود. به این منظور، ابتدا 560 نفر از دانش آموزان نوجوان مقطع دبیرستان (شامل پسران و دختران) از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از مدارس متوسطه سطح شهر همدان انتخاب، پس از تحلیل نتایج اولیه تعداد 87 نفر از آنان بر اساس نمرات انتهایی توزیع (Z استاندارد) انتخاب شده و درنهایت به منظور آزمون فرضیه های پژوهش، شرکت کنندگان جهت سنجش حافظه کاری و سیستم های فعال ساز رفتاری و بازداری رفتاری مورد مطالعه قرار گرفتند. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره، واریانس تک متغیره و آزمون های تعقیبی تحلیل شدند. نتایج نشان داد که تعامل معناداری بین متغیر استرس و جنسیت بر روی حافظه کاری و سیستم های فعال ساز و بازداری رفتاری وجود ندارد، از سویی نتایج نشان داد که سطوح استرس بالا منجر به کاهش عملکرد حافظه فعال شده و همچنین آزمودنی های با سطوح استرس بالا از نظر میزان فعالیت سیستم فعال ساز رفتاری (BAS) و سیستم بازداری رفتاری (BIS) در سطح بالاتری قرار داشتند.
کودکان استثنایی دوگانه چه کسانی هستند؟ شناسایی، ویژگی ها و مشکلات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: استثنایی های دوگانه را گروهی تشکیل می دهند که در کنار بعد تیزهوشی، مشکلات رفتاری، اجتماعی، هیجانی یا تحصیلی دارند و از میان گروه های استثنایی بیشترین سوء تعبیرها و قضاوت های نادرست در موردشان وجود دارد و بیشتر از تمامی گروه های استثنایی مورد غفلت قرار گرفته اند. والدین، معلمان و متخصصان همگی در شناسایی همزمان نشانه های هوش بالا و در عین حال ناتوانی های این گروه، عاجزند. به دلیل این مشکلات تشخیصی، با مسائل عمده ای پیرامون این گروه رو به رو هستیم. از جمله این که توانمندی های آنها را به عنوان زیرگروهی از تیزهوشان که سرمایه های انسانی جوامع هستند، از دست می دهیم. نتیجه گیری: از آنجا که شناسایی و مداخله زودهنگام برای این گروه می تواند از بسیاری از مشکلات بعدی از جمله پدیده کم پیشرفتی و مشکلات روانی، اجتماعی آنها در آینده جلوگیری کند، در این مقاله تلاش شده است تا نحوه شناسایی، ویژگی ها و مشکلات کودکان استثنایی دوگانه جهت آشنایی بیشتر متخصصان با این گروه مطرح شوند.
مقایسه مؤلفه های کیفیت خواب در والدین کودکان اتیستیک، کم توان ذهنی و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی پژوهش ها نشان داده اند والدین کودکان اتیستیک و کم توان ذهنی، کیفیت خواب ضعیفی دارند، بر همین اساس هدف پژوهش حاضر مقایسه کیفیت خواب در والدین کودکان اتیستیک، کم توان ذهنی و عادی شهر تبریز بود. 45 نفر از والدین سه گروه (هر گروه 15 نفر) به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. والدین کودکان عادی از طریق همتا سازی با گروه های بالینی انتخاب شدند. پرسشنامه کیفیت خواب (PSQI) جهت جمع آوری داده ها استفاده گردید و داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) و آزمون تعقیبی LSD مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد والدین کودکان اتیستیک بدترین کیفیت خواب را نسبت به دو گروه دیگر دارند، بعد از آن ها والدین کودکان کم توان ذهنی کیفیت خواب ضعیف تری نسبت به والدین کودکان عادی داشتند. در مؤلفه های اختلال خواب و مصرف دارو تفاوت دو گروه اتیستیک و کم توان ذهنی معنی دار نشد. والدین کودکان کم توان ذهنی و عادی در مؤلفه های کیفیت ذهنی خواب، مصرف دارو و کفایت خواب تفاوت معناداری باهم نداشتند. با توجه به این یافته ها، والدین کودکان اتیستیک و کم توان ذهنی نسبت به والدین کودکان عادی از کیفیت خواب پایین تری برخوردارند.
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر کاهش اضطراب و افسردگی افراد با ناتوانی جسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر کاهش اضطراب و افسردگی افراد با ناتوانی جسمیبود. این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل، با پیگیری 2 ماهه بود. جامعه این مطالعه شامل تمام افراد با ناتوانی جسمی شهر تهران بود. نمونه شامل 22 نفر که به شیوه در دسترس از مؤسسه رعد انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل با تعداد برابر (11 نفر) قرار گرفتند. پرسشنامه های افسردگی بک ویرایش دوم و اضطراب بک استفاده شد که آزمودنی های هر دو گروه قبل و بعد از آموزش آن ها را تکمیل کردند. آزمودنی های گروه آزمایش 3 ماه (12 جلسه هفتگی) مهارت های زندگی را آموزش دیدند که شامل مهارت های خودآگاهی، ارتباط مؤثر، روابط بین فردی، حل مسئله و تصمیم گیری، مقابله با خلق منفی و مدیریت استرس بودند. داده ها با آزمون های یومان ویتنی، T مستقل، تحلیل کوواریانس و اندازه گیری مکرر تجزیه وتحلیل شدند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد آموزشمهارت های زندگی علائم اضطراب و افسردگی آزمودنی های گروه آزمایش را به طور معناداری کاهش داده (01/0≥P) است، درحالی که گروه کنترل هیچ تغییر معناداری را در پس آزمون و پیگیری نشان ندادند.بر اساس یافته ها می توان پیشنهاد کرد که برای کنترل اضطراب و افسردگی افراد با ناتوانی های جسمی از آموزش مهارت های زندگی استفاده کرد.
ارتباط ویژگی های خانوادگی، سبک های حل مسأله و رویدادهای استرس زای زندگی با اقدام به خودکشی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از این مطالعه بررسی عامل های خطرساز برای اقدام به خودکشی و مقایسه این عامل ها در افرادی می باشد که چنین سابقه ای ندارند.
مواد و روش ها: در یک طرح مورد- شاهدی، 120 نفر از اقدام کنند گان به خودکشی مراجعه کننده به بیمارستان شهید مدنی شهرستان آذرشهر در سال 1390 با 140 نفر از افراد گروه گواه که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و از نظر جمعیت شناختی با یکدیگر همتا شده بودند، مقایسه شدند. داده ها به کمک پرسش نامه ابزار سنجش خانواده (FAD یاFamily Assessment Device ) ، سبک های مقابله ای (Style Questionnaire ) و چک لیست رویدادهای استرس زای زندگی (researcher-made stressor life events checklist ) گردآوری و با استفاده از آزمون t و رگرسیون لجستیک تحلیل شدند.
یافته ها: اقدام کنند گان به خودکشی در ویژگی هایی هم چون: ارتباط (02/0p=)، حل مسأله (001/0p=)، نقش ها (001/0p=)، همراهی عاطفی (01/0p=)، آمیزش عاطفی (001/0p=)، عملکرد کلی خانواده (001/0p=)، عملکرد ضعیفی داشتند، از سبک های هیجان مدار استفاده می کردند (001/0p=) و رویدادهای استرس زای بیشتری را در مقایسه با گروه گواه تجربه کرده اند (001/0p=). 66 درصد واریانس مربوط به اقدام به خودکشی توسط متغیرهای حل مسأله، عملکرد کلی خانواده، سبک مسأله مدار و رویدادهای استرس زای زندگی تبیین شد که از این میان رویدادهای استرس زای زندگی بیشترین سهم (58 درصد) و عملکرد کلی خانواده کمترین سهم (1 درصد) را داشتند.
نتیجه گیری: ویژگی های خانوادگی نامطلوب، سبک های حل مسأله غیر مؤثر و رویدادهای استرس زای زندگی می توانند منجر به افزایش مشکلات روان شناختی از جمله اقدام به خودکشی شوند.
اثر هشیاری بر مهار و سوگیری توجه به محرک های مرتبط با مواد در افراد مصرف کننده هروئین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: اعتیاد بر عملکردهای شناختی مختلفی از جمله توجه تاثیر دارد. بررسی اثر هشیاری بر مهار و سوگیری توجه به محرک های مرتبط با مواد در افراد مصرف کننده هروئین و همتایان سالم هدف تحقیق حاضر است. روش: این پژوهش از نوع علی-مقایسه ای است. جامعه آماری آن تمامی افراد وابسته به مواد افیونی شهر ابهر بود. با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 60 نفر افراد مصرف کننده هروئین انتخاب و60 نفر از افراد سالم که از نظر سن و جنس با گروه مصرف کننده همتا شده بود، به عنوان گروه مقایسه انتخاب شد. آزمون های عصب شناختی دات پروب و استروپ اجرا شد. یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد که در آزمون دات پروب بین دو گروه تفاوت وجود داشت و گروه بهنجار عملکرد بهتری داشتند. در آزمون استروپ نیز محرک های مواد چه به صورت هشیار و چه ناهشیار ارائه شوند، شناسایی شده و نسبت به آن ها در افراد مصرف کننده سوگیری دیده می شود. نتیجه گیری: با توجه به اثرات مخرب اعتیاد بر توانایی شناختی می بایستی در درمان مبتلایان به مشکلات شناختی آن ها توجه شود.
ارتباط شاخص های فیزیولوژیکی و کنترل قند خون بیماران دیابتی با نیم رخ روان شناختی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
مقدمه: هدف این مطالعه بررسی ارتباط شاخص های فیزیولوژیکی و کنترل قند خون با نیم رخ روان شناختی در بیماران دیابتی بود.
روش کار: در این مطالعه ی توصیفی-همبستگی، از بین تمام بیماران دیابتی که طی اردیبهشت تا تیر 1390، جهت پی گیری درمان خود به درمانگاه دیابت بیمارستان امام خمینی اردبیل مراجعه می کردند، 120 نفر با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از چک لیست علایم روانی 90 آیتمی، اندازه گیری هموگلوبین گلیکوزیله (HbA1c) جهت ارزیابی کنترل درازمدت قند خون و محاسبه ی نمایه ی توده ی بدن (BMI)، کلسترول و تری گلیسیرید به عنوان شاخص های فیزیولوژیکی استفاده شد. داده ها با ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چندمتغیری و نرم افزار SPSS نسخه ی 17 تحلیل گردیدند.
یافته ها: شاخص HbA1c با متغیرهای شکایت جسمانی (23/0=r)، وسواس (27/0=r)، حساسیت در روابط متقابل (29/0=r)، افسردگی (28/0=r)، اضطراب (28/0=r)، ترس مرضی (26/0=r)، روان پریشی (27/0=r) و نمره ی کل علایم
روان شناختی (29/0=r) با آلفای 01/0 و با خصومت (17/0=r) و افکار پارانوییدی (21/0=r) با آلفای 05/0 رابطه داشت. شاخص تری گلیسیرید نیز با متغیرهای شکایت جسمانی، وسواس، افسردگی، حساسیت در روابط متقابل، اضطراب، افکار پارانوییدی، روان پریشی و نمره ی کل علایم روان شناختی (05/0P<) و شاخص کلسترول نیز با شکایت جسمانی و BMI با افسردگی و خصومت، رابطه ی معنی دار داشتند (05/0P<). در مجموع 15 درصد از واریانس HbA1c، توسط مولفه های
نیم رخ روان شناختی و شاخص های فیزیولوژیکی مذکور تبیین می شود.
نتیجه گیری: شاخص های فیزیولوژیکی بیماران دیابتی با برخی از اختلالات
روان شناختی، رابطه داشته و میانگین قند خون ایشان با متغیرهای شکایت جسمانی، وسواس، حساسیت در روابط متقابل، افسردگی، اضطراب، خصومت، ترس مرضی، افکار پارانوییدی، روان پریشی و نمره ی کل علایم روان شناختی، رابطه ی مستقیم دارد.