ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۴٬۴۴۹ مورد.
۴۶۱.

ساختار نظری و عملی عرفان مسیحی در اندیشه آگوستین(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عرفان شهود عرفان مسیحی آگوستین رهبانیت عشق و محبت

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی آباء کلیسا (قرن 3 و 4)
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
تعداد بازدید : ۱۳۲۳ تعداد دانلود : ۱۰۸۴
آگوستین متألهی است دارای حالات عرفانی و عارفی است صاحب اندیشه های الهیاتی. عقل با عرفان و زهد با تصدی مناصب دینی و اجتماعی در عرفان وی جمع شده اند. در بعد عملی، محور اندیشة عرفانی وی عشق و محبت به خدا و مخلوقات اوست. از دید وی، برای رسیدن به کمال در عشق، شرط مهم فروتنی یعنی عدم رضایت به مقام فعلی و نیاز به حرکت به سمت کمال است. این امر از رهگذر تهذیب نفس، کسب فضایل دینی و دعا و نیایش قابل دستیابی است. سالک با این امور سه گانه، مراتب نفس را از مرتبة نباتی، حسی، عقلی (استدلالی)، آغاز کرده و با طی مرتبة اخلاق و طمأنینه، به هدف نهایی، که مرحله تأمل است، نائل می آید. آنان که این مراحل را طی کنند، در بُعد ادراکی از ادراک حسی مادی و روحانی خیالی گذر کرده اند و با ادراکی عقلی، به معرفتِ نوری تغییرناپذیر دست یافته اند. در این مرحله، انسان خداوند را همه جا حاضر و ناظر می داند و می یابد که همه حقایق از او تغذیه می کنند.
۴۶۲.

بررسی و نقد ارتباط مرگ و گناه در آثار آگوستین قدیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گناه مرگ آگوستین گناه نخستین گناه فردی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی اولیه (قرون 5-11)
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
تعداد بازدید : ۱۶۱۸ تعداد دانلود : ۹۵۲
بررسی و نقد ارتباط مرگ و گناه در آثار آگوستین قدیس چکیده: مسئله ی مرگ یکی از مسائل مشترک و گریز ناپذیر زندگی بشری است. ادیان الهی، مکاتب فلسفی و مکاتب کلامی، مسأله مرگ را یکی از دغدغه های وجودی و معرفتی انسان شناخته اند. آگوستین یکی از بزرگترین متألهان مسیحی نیز از این امر مستثنا نیست. توجه به موضوع مرگ در آثار آگوستین و ارتباط آن با مقوله ی گناه موضوعی است که کمتر به آن پرداخته شده است. غور و بررسی در آثار آگوستین نشان از آن دارد که وی نسبت به متفکرین قبل از خویش توجه بیشتری به ارتباط بین مرگ و گناه دارد که برگرفته از دین مسیحیت و بخصوص نامه های پولس است. وی در تمام آثار خود مرگ را بر مبنای گناه نخستین و گناهان روزمرّه ای که بشر در طول زندگی خود مرتکب می شود، توجیه و حتی گناه را علت مرگ معرفی می کند. وی بر این باور است که خداوند انسان را به گونه ای آفریده است که اگر گناه نمی کرد از زندگی جاودانه و نامیرایی برخوردار می شد؛ اقسام مرگ که عبارت است از مرگ جسم (وقتی که نفس آن را ترک کند)، مرگ نفس (وقتی که خدا آن را ترک کند) و مرگ ابدی (وقتی که نفسی که خدا آن را ترک کرده است، جسم را ترک کند) در اثر نافرمانی و عصیان به سراغ انسان می آید. وی به صراحت بر این نکته پافشاری می کند که اولین زوج بشری بر اثر عصیان و بر مبنای داوری عادلانه ی خداوند مجازات شدند. از سوی دیگر تمامی نژاد بشر، در اولین انسان حاضر بودند، از این رو مجازات گناه شامل هر کسی که از خمیره ی آنان سربرآورد نیز می شود. از این رو هر انسانی در حالی متولد می شود که ذات او آلوده به گناه نخستین است. وی در مورد گناه نخستین و پیامدهای آن به افراط می گراید و هیچ کسی را به جز حضرت عیسی و مادرش از گناه مبرا نمی داند. واژگان کلیدی: مرگ، گناه، گناه نخستین، گناه عملی یا فردی، آگوستین.
۴۶۳.

فضیلت، علم و سعادت مبنای اخلاق دکارت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سعادت فیزیولوژی فضیلت انفعالات نفس آرامش خاطر

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
تعداد بازدید : ۱۴۸۷ تعداد دانلود : ۱۰۹۸
این مقاله درباره نظام اخلاقی در منظومه فکری دکارت است. در مرحله اول این نوشتار می خواهیم نشان دهیم که حتی اگر بپذیریم دکارت یک نظریه منسجم و نظام مند اخلاقی پرورش نداده و به طور خاص تر کتابی مستقل و صریح  درخصوص فلسفه اخلاق ننوشته است، اما دغدغه های اخلاقی دارد و میان انواع سبک های زندگی و رفتارهای مختلف تفاوت جدی می نهد. او در آثار گوناگون خود به اصول و مبانی ای اشاره می کند که ما می توانیم براساس آن ها، نظریه اخلاقی منسجمی به دکارت نسبت بدهیم. در مرحله بعد، می خواهیم به ماهیت و ساختار نظر اخلاقی دکارت اشاره کنیم. در این مسیر، ضمن بررسی مختصر دیگر تفسیرهای موجود، تفسیر مورد نظر خود را از اخلاق دکارتی شرح می دهیم و مؤلفه های مهم و اساسی آن را بیان می کنیم. همچنین، در ضمن بحث، به این مطلب نیز اشاره می کنیم که رأی او به چه گروهی از فیلسوفان اخلاق متأخر شباهت بیشتری دارد. همان طورکه خواهیم دید، اخلاق دکارت چهار مؤلفه اصلی دارد: فضیلت، علم، محدودیت معرفت و سعادت. این ها چهار مؤلفه بنیادینی اند که به نظر می رسد توضیح اخلاق دکارت، بدون آن ها ناقص و حتی نادرست باشد. 1
۴۶۴.

چالش های روش شناختی تعمیم رویکرد علوم طبیعی به انسان و علوم انسانی در مقایسه با امکان های اندیشه فطرت گرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: علوم انسانی علوم طبیعی اندیشه فطرت گرا اندیشه کمییت گرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹۳ تعداد دانلود : ۱۰۶۴
بشر در دوران مدرن، شاهد تحولات بعمده ای از جمله گسست بوده است. قطع همبستگی میان علوم طبیعی و علوم انسانی از جمله ی این تغییرات به شمار می رود. در این دوره، علوم طبیعی با محوریت رشته هایی همچون ریاضی، فیزیک، شیمی و ... مبدل به ملکه ی معارف بشری شد. بهره ای که علوم مذکور در راستای متمتع شدن انسان از طبیعت توانسته بودند به او برسانند موجب شیوع این پندار گشته بود که آنها در سایر حوزه های معرفتی از قبیل دانش های مرتبط با انسان نیز می توانند کاربست داشته باشند به همین خاطر آنچه که امروزه آن را وحدت روش شناختی می نامند در همین دوره بروز پیدا کرد. تنها مرجع صدقی که علوم طبیعی به رسمیت می شناسد تجربه ی حسّی است و این تجربه، مصدر حقیقت است. تجربه ی حسّی در اندیشه های مبتنی بر طبیعت گرایی، پدیده ای خاص است و به همین خاطر نتایج حاصله از آن را نمی توان به دیگر رویدادهای آینده، تسرّی و تعمیم داد. ازسوی دیگر عدم باورمندی به تعمیم پذیری، شرایط وجودی قانون در اندیشه های مذکور را مخدوش خواهد کرد. اندیشه ی فطرت گرا امّا با به دست دادن تلقی منحصر به فردی که از زمان و رابطه اش با انسان به دست می دهد و همچنین با باورمندی اش به یک سری از اصول عام و همه شمول که در فطرت انسان به ودیعه گذاشته شده اند، تناقضات بنیادی و فراروایت های فلسفه های برآمده از علوم طبیعی را مرتفع خواهد کرد.
۴۶۵.

مسئله فهم در معرفت شناسی ملاصدرا و نظریه فضیلت محور زاگزبسکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فهم معرفت ملاصدرا فضیلت گرایی زاگزبسکی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
تعداد بازدید : ۱۰۵۳ تعداد دانلود : ۷۶۲
ملاصدرا و زاگزبسکی دایره معرفت را به فهم وسعت داده اند، معتقدند فاعل شناسا می تواند با کسب فضایل عقلانی و اخلاقی به طور ارادی بستر مناسب شکل گیری باور صادق را مهیا نماید. ایشان فضایل عقلانی را موجد باور می دانند و معتقدند فضایل اخلاقی در مؤدی بودن باور به صدق مؤثرند و رذایل اخلاقی مانع حصول باور صادق هستند. از نظر زاگزبسکی و ملاصدرا فاعل شناسا به طور آگاهانه و ارادی می تواند برخی از فضایل اخلاقی و عقلانی را در خود ایجاد کند و رذایل اخلاقی را از بین ببرد تا زمینه و شرایط اعتمادپذیر و قابل اطمینانی برای شکل گیری و ایجاد باورها ایجاد شود. از نظر ایشان فاعل شناسایی که انگیزه و نیّت کسب معرفت را دارد می تواند با ایجاد بستر و زمینه مناسب برای حصول باور صادق، به صدق دست یابد. در این پژوهش پی گیری می شود در نظریه معرفت شناختی و فلسفه ملاصدرا دایره آگاهی های معتبر انسان به گستردگی فهم است؟ و اگر اینگونه است از نظر ملاصدرا چه عواملی در شکل گیری و مؤدی به صدق بودن فهم به عنوان علل زمینه ای مؤثر هستند؟
۴۶۶.

بررسی نسبت شناخت و شهرزیستی از رهگذر بازخوانی پیوند فوسیس و لوگوس در اندیشه ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شناخت ارسطو لوگوس فوسیس شهرزیستی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه سیاسی
تعداد بازدید : ۱۱۲۴ تعداد دانلود : ۹۰۹
«فوسیس» یکی از مهم ترین واژگان فلسفی ارسطو است، تا جایی که می توان آن را پایه و موضوع شناخت، از دیدِ وی دانست. این واژه را می توان در فلسفه او از دو دریچه شناختِ انسانی و شناخت راستین  نگریست، و بسته به این که موضوع کدام یک از این دو باشد، مفهومش متفاوت خواهد بود. بررسی فوسیس در نسبت با دانش انسانی، به پیوند آن با یکی دیگر از واژگان مهم فلسفه ارسطو؛ یعنی لوگوس، و در پی آن، به پیوند شناخت و شهرزیستی در زندگی انسانی ره می برد، و از رهگذر این پیوندها دانسته می شود. اما بررسی آن در نسبت با شناخت راستین، فراتر از پیوندهای یادشده، به حقیقتِ راستین چیزها ره می برد. با نگاه آموزه هایی از فلسفه ارسطو، می توان گفت که نه تنها انسان می تواند با گذر از زیستِ انسانی به زیستِ خدایی، حقیقت راستین چیزها را دریابد، [بل]که داشتن چنین دریافتی، پیش شرط هرگونه رویارویی و پژوهش درباره چیزها است. به همین رو، می توان گفت انسان، از پیش، با حقیقت آشنا است.
۴۶۷.

پاسخ های فلسفی ملاصدرا و آگوستین به مسئله شر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ملاصدرا آگوستین مساله شر پاسخ های فلسفی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی آباء کلیسا (قرن 3 و 4)
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۱۷۶۷ تعداد دانلود : ۱۱۲۶
مسئله شرّ ازجمله مسائل مهم و بحث بر انگیز فلسفه و کلام است که ملاصدرا و آگوستین درصدد پاسخ گویی به آن بر آمده اند. این دو فیلسوف با روش ترکیبی به مسئله شرّ پاسخ داده اند. این روش ترکیبی دربردارنده پاسخ های فلسفی و کلامی است. پاسخ های فلسفی ملاصدرا و آگوستین به شرور عبارتند از: عدمی و نسبی دانستن شرور، احسن بودن نظام هستی و اینکه شرور لازمه عالم مادّه است. در این نوشتار تلاش شده است، ابتدا به پاسخ های فلسفی ملاصدرا و آگوستین پرداخته شود و سپس نظرات آن دو تطبیق داده شود. هر دو اندیشمند در برخی از موارد مواضع مشترک و در برخی دیگر مواضع مختلفی دارند.
۴۶۸.

گستره آیین های مقدس، شعائر و نمادهای دینی شیعه و کاتولیک؛ بررسی مقایسه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شیعه بدعت کاتولیک شعائر دینی آیین های مقدس شعائر نوظهور

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
تعداد بازدید : ۱۸۷۳ تعداد دانلود : ۹۴۱
شیعه و کاتولیک به عنوان دو مذهب کلیدی در اسلام و مسیحیت، به طور خاص در حوزه آیین های مقدس، نمادها و شعائر دینی از شباهت های قابل توجهی برخوردارند. بیان این مهم می تواند زمینه گفت وگوی ادیانی و هم گرایی میان آنها را فراهم سازد. این پژوهش با این هدف و با رویکرد توصیفی- تحلیلی، گستره آیین های مذهبی، شعائر و نمادهای دینی شیعه و کاتولیک را مقایسه نموده، در بررسی مقایسه ای اشتراکات و تمایزات آنها را برجسته نموده است. از جمله اشتراکات آنها این است که هریک بر این مسئله اذعان دارند که شعائر دینی منحصر در امور منصوص نمی شود. بر این اساس، عرف متدینان مجاز هستند که با حفظ شرایط، شعائر دینی را به غیر موارد منصوص سرایت دهند. همچنین هر دوی آنها در دین خود، با گرایش های مخالفی روبه رو هستند که هرگونه دخالت عرف در حوزه، مناسک و شعائر را مصداق بدعت می شمارند. با وجود چنین اشتراکاتی، تمایزاتی نیز در این عرصه میان آن دو مذهب وجود دارد: از جمله اینکه شعائر منصوص کاتولیک بسیار اندک و ناچیز است. ازاین رو، هرگز قابل مقایسه با شعائر منصوص شیعه نیست. این امر، بیش از هر چیز بیانگر جایگاه ویژه شعائر و مناسک دینی نزد شیعه و حاکی از وثاقت حداکثری آن است.
۴۶۹.

بررسی و تحلیل ضعف اخلاقی از منظر آگوستین و توماس آکوئیناس؛ با بهره گیری از آموزه های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آگوستین ضعف اخلاقی توماس آکوئیناس ضعف اراده

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی آباء کلیسا (قرن 3 و 4)
  4. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی میانه (قرون 12 و 13)
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  6. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
تعداد بازدید : ۴۱۲۰ تعداد دانلود : ۱۵۵۸
«ضعف اخلاقی»، پدیده ای روانی است و این پرسش را مطرح می کند که چگونه انسان با وجود آگاهی از نادرستی یک عمل، بدان دست می زند. این مقاله به بررسی دیدگاه دو تن از متالهان مسیحی و فیلسوفان مدرسی درباره ضعف اخلاقی، یعنی آگوستین و آکوئیناس می پردازد. از نگاه آگوستین، گناه اخلاقی هنگامی پدید می آید که آدمی، اراده اش از خیر سرمدی و نامتناهی غافل باشد و یا اینکه از آن روی گردان باشد. آدم، نخستین انسانی بود که با ضعف ارادة خود، دچار گناه شد و آن موجب سقوط وی گردید. این ضعف اراده، در نسل آدم جریان یافته و موجب بروز شرور اخلاقی در وی می گردد. توماس بر این باور است نفس را دو قوه است که از این دو، یکی پست تر و دیگری برتر است؛ اولی میل و دومی را اراده می نامد. از نظر وی، برای انجام فعل اخلاقی، صرف داشتن معرفت کافی نیست، بلکه صدور فعل، نیازمند شکل گیری سایر مبادی فعل اختیاری است. از نظر وی، انسان عادی به عنوان یک فاعل اخلاقی خطاکار، هرگز از روی لجبازی و با برنامه ریزی قبلی مرتکب گناه نمی شود، بلکه فقط در شرایطی که از اختیار برخوردار است، دچار سوء استفاده از قدرت انتخاب خود می شود. درحالیکه انسان فاسد و شرور به عکس، «از روی انتخاب» مرتکب عمل زشت می شود؛ زیرا این گونه اعمال، اساساً در راستای اصول و اهدافی است که برای زندگی خود برگزیده است.
۴۷۰.

نقد و بررسى مفهوم «سبک زندگى» در اندیشه بوردیو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عادت واره سرمایه سلیقه طبقه میدان سبک زندگى فضاى اجتماعى

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۹۴ تعداد دانلود : ۱۴۳۸
پى یر بوردیو، از نظریه پردازان تأثیرگذار و مطرح در حوزه سبک زندگى است که اندیشه و آثارش یکى از منابع اصلى در این زمینه شمرده مى شود. سؤال اصلى نوشتار حاضر، که به روش اسنادى و توصیفى تحلیلى انجام شده، این است که مفهوم «سبک زندگى» و عوامل و نیروهاى تأثیرگذار بر تولید، تثبیت و تغییر آن، در اندیشه بوردیو کدام است؟ یافته هاى این مطالعه نشان مى دهد که بوردیو سبک زندگى را در پیوند با مفاهیم «عادت واره، میدان، سرمایه، و ذوق و سلیقه» تحلیل مى کند. از دید وى، «سبک زندگى»، همان اعمال و رفتارهایى است که به شیوه اى خاص طبقه بندى شده و حاصل ادراک فرد به تبع فضاى اجتماعى و جایگاه او در میدان هاى گوناگون فعالیت اجتماعى است. همچنین «سبک زندگى» مجموع فعالیت هاى نظام مندى است که از عادت واره و ذوق و سلیقه فرد ناشى شده، بیشتر جنبه عینى و تحقق یافته دارد. در عین حال، به صورت نمادین به افراد و گروه هاى اجتماعى ملتزم بدان هویت مى بخشد و عامل تمایز اقشار گوناگون اجتماعى از یکدیگر محسوب مى شود.
۴۷۱.

بازخوانیِ انتقادی عناصر مفهومی اندیشه کی یرکه گور بر مبنای ضدیتش با نظام هگلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اِگزیستانسیالیسم ایمان نظام هگل فرد کی یرکه گور

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
تعداد بازدید : ۱۸۶۰ تعداد دانلود : ۱۴۰۹
سورن کی یرکه گور متفکر تاثیرگذار دانمارکی را به عنوان پدر اگزیستانسیالیسم، منتقد بزرگ فلسفه هگل و مدافع پرشور ایمان می شناسند. درباره اندیشه وی تاکنون آثار متعددی منتشر شده است. مقاله حاضر اما در تلاش است تا اندیشه های کی یرکه گور را در پرتو ضدیتش با نظام هگلی بازخوانی کند و در نتیجه، با برجسته کردن وجوه اختلاف کی یرکه گور و هگل خواهد کوشید تا کی یرکه گور را به عنوان یکی از نظام ستیزترین متفکران تاریخ در قالب نظامی مفهومی عرضه کند و نهایتا با اشاره به برخی انتقادات و تعارضات درونی اندیشه وی نشان دهد که انتقادات وی علیه هگل به چه معنا ناوارد است؟ اگر بپذیریم که یک متفکر را پیش از هر چیز باید در پرتو نفی و نزد دشمنانش بازشناخت، آنگاه می توان از این ایده دفاع کرد که کی یرکه گور را به دقیق ترین نحو تنها می توان در بستر زمانه اش و در رابطه خصمانه اش با هگل بازشناخت. این بررسی نقادانه البته کارکردی معکوس نیز دارد و به فهم وجوهی از خود اندیشه هگل نیز که هدف حمله جریانات انتقادیِ نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی بود، یاری خواهد رساند.
۴۷۲.

بررسی تطبیقی اندیشه اخلاقی ارسطو و خواجه نصیرالدین طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سعادت عدالت اخلاق ارسطو سیاست بررسی تطبیقی خواجه نصیر

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  4. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  6. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  7. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
  8. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
تعداد بازدید : ۱۹۶۹ تعداد دانلود : ۱۴۹۹
این مقاله بر مبنای بررسی تطبیقی نظرات اخلاقی ارسطو و خواجه نصیرالدین طوسی و بررسی شباهت دیدگاه های اخلاقی آنان نگاشته شده است. چنانکه نشان داده خواهد شد، فضایل اخلاقی نقش مهمی را در رسیدن به سعادت ایفا می کنند. سعادت برترین خیری است که هر کس فقط به خاطر خود سعادت، به دنبال آن است. خواجه نصیر همچون ارسطو می اندیشید که اخلاقیات، مبانی و پایه های عینی و واقعی دارند؛ اما برخلاف ارسطو، باور داشت که عقل انسان به تنهایی قادر نیست که به همه این مبانی برسد و علاوه بر عقل باید در به دست آوردن معرفت کامل در مورد ویژگی های اخلاقی، از شریعت یاری جست. همچنین شریعت با معرفی جهان آخرت چشمان ما را به روی یک زندگی پایان ناپذیر باز می کند که جزییات آن جهان توسط عقل شناخته نشده است. به هر روی، شریعت در نظر خواجه نصیر برای زندگی در متن چنین جهانی، لازم و ضروری خواهد بود. «عدالت» به عنوان منشأ فضایل و سعادت بشری، نقطه مشترک اندیشه اخلاقی ارسطو و خواجه نصیر است که هم در اخلاق ناصریو هم در اخلاق نیکوماخوسبر آن تأکید می کنند. عدالت در رویکرد آنان منشأ همه فضیلت ها (و نه جزیی از آن) است و تا عدالت نباشد، سعادت میسر نخواهد شد.
۴۷۳.

تبیین و ارزیابى دیدگاه زگزبسکى درباره بُعد هنجارى در قلمرو شناختفصل نامه اى علمى پژوهشى در زمینه علوم فلسفى تابستان 1395(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: معرفت فضیلت اخلاقى فضیلت عقلانى باور موجه زگزبسکى

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۷۰۴ تعداد دانلود : ۵۱۶
دیدگاه زگزبسکى به بعد هنجارى شناخت، نگاهى نو محسوب مى شود که بر اساس رویکرد اخلاق فضیلت مدار، در پى شکل بندى جدیدى از عقلانیت در این حوزه است. به نظر او مهم ترین مؤلفه هر فضیلت، انگیزه و توفیق مندى آن است. زگزبسکى بر اساس اصابه همیشگى باور، میان معرفت و باور موجه تفاوت مى گذارد؛ ازاین روى، معرفت را به عمل و انگیزه فضیلت مندانه شناسایى مى کند تا صدق دایمى معرفت را لحاظ کند و از سوى دیگر چون چنین شرطى در توجیه نیست و قبول باور موجه بر اساس معقول بودن است، مى کوشد قبول باور از سوى دارنده حکمت عملى در شرایط باورنده را، معیار توجیه قرار دهد. در ادامه، نوشته پیش روى تلاش مى کند این نگاه را ارزیابى کند.
۴۷۴.

فهم دینی کرکگور از «سوبژکتیویته»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسیحیت حقیقت ایمان سوبژکتیویته کرکگور

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
تعداد بازدید : ۱۳۵۱ تعداد دانلود : ۱۲۴۷
در این مقاله سعی شده است فهم دینی کرکگور از «سوبژکتیویته» با استناد به گفته های او به ویژه در دست نوشته ها و سایر نوشته هایش تبیین شود. او مفاهیم کلیدی نظیر «مسیحیت»، «حقیقت»، «شور»، «خدا»، و «ایمان» را برای توصیف و تبیین «سوبژکتیویته» به کار می برد. برای مثال تلقی وی از مسیحیت به مثابه «سوبژکتیویته» با تلقی رایج و عمدتاً تاریخی از مسیحیت که عمدتاً درک ابژکتیو از آن دارند کاملاً متفاوت است. مسیحیت از نظر این متفکر عمدتاً در قالب آموزه ها مطرح می شود و چیزی که برای او حائز اهمیت است مسیحی شدن است، نه این که مسیحیت چیست. کرکگور به دنبال آن است که در برابر سوبژکتیویته فلسفی (معرفت شناختی) فلسفه مدرن نظیر تفکر دکارتی و کانتی موضعی انتقادی اتخاذ کند. باید گفت که کرکگور با سوبژکتیویته سروکار دارد، نه سوبژکتیویسم که یک مسئله معرفت شناختی است و او علاقه ای به آن ندارد. بنابراین هدف این مقاله این است که ماهیت دینی سوبژکتیویته و فهم دینی از آن را در نوشته های این متفکر دانمارکی نشان دهد.
۴۷۵.

خودمختاری از دیدگاه کریستین کرسگارد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خودمختاری عمل کارایی امر مطلق امر مشروط

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی انسان شناسی فلسفی
تعداد بازدید : ۱۷۹۴ تعداد دانلود : ۸۸۴
در این نوشته دیدگاه کرسگارد درباره عمل و مؤلفه های ساختاری آن بررسی می شود. وی معتقد است کارکرد ساختاری عمل، تقوم بخشی به فاعل است. از سوی دیگر، خودمختاری و کارآیی دو خصوصیت ساختاری فاعل هستند. از آنجا که خصوصیت ساختاری هر شیء برای آن شیء، جنبه هنجاری دارد، هر فاعلی باید مختارانه و کارآمد عمل کند تا فاعلیت خود را تقوم بخشد. رویه ای که کرسگارد برای دست یابی به خودمختاری و کارآیی پیشنهاد می کند، امر مطلق و مشروط کانت است. کرسگارد معتقد است عمل مختص انسان نیست و حیوانات نیز گرچه تابع اوامر کانتی نیستند، از نوعی خودمختاری برخوردارند، اما خودمختاری در معنای دقیق و عمیق آن، به معنای انتخاب اصول عمل است و در این معنا فقط انسان را می توان خودمختار دانست.
۴۷۶.

دیدگاه اخلاقی هگل در پرتو نقدهای او به دیدگاه اخلاقی کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: صورت گرایی اخلاق کانت اخلاق هگل کلی سازی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
تعداد بازدید : ۲۲۸۱ تعداد دانلود : ۱۰۶۷
ایمانوئل کانت در کتاب مبانی مابعدالطبیعیِ اخلاق، یگانه هدف خویش را جست وجو و برپایی عالی ترین اصل اخلاق معرفی می کند؛ اصلی که همچون قطب نمایی برای افعال اخلاقی باشد؛ اما هگل بر این باور است که دیدگاه اخلاقی کانت، انتزاعی و گویی بی محتواست؛ افزون براین، اصول اخلاقی کانت تناقض هایی دارد؛ ازاین رو، این نظام اخلاقی را درعمل ناممکن می کند. کانت اخلاق را در درجه اول، به حوزه فردی مربوط می داند؛ اما از دیدگاه هگل، فردی دانستن اخلاق، نادیده گرفتن جهانی اجتماعی و سیاسی را درپِی دارد که در پَس عمل اخلاقی فرد نهفته است؛ افزون براین، از منظر وی، تأکید کانت بر کلی سازی قانون اخلاق، ایرادهایی دارد؛ برای مثال، کلیسازی قاعده ها، آزمونی صرفاً سلبی است؛ یعنی حتی اگر این آزمون با موفقیت به انجام رسد، فقط نشان می دهد ازلحاظ اخلاقی چه نباید بکنیم؛ اما نمی گوید چه باید بکنیم. در این جستار برآنیم تا باتوجه به نقدهای هگل به دیدگاه اخلاقی کانت، مهم ترین اصول اخلاقی هگل را واکاوی کنیم.
۴۷۷.

تبیین ناتورالیستیِ رؤیای صادقه: ارسطو و یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: یونگ ارسطو ناتورالیسم پیشگویی رؤیای صادقه مقارنت اتفاقی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه روانشناسی
  4. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۳۳۴ تعداد دانلود : ۲۴۳۲
تبیین ناتورالیستی از رؤیای صادقه یعنی آنکه این پدیده با صرف نظر از عوامل ماورالطبیعی تبیین شود. ارسطو در طبیعات کوچکو کارل گوستاو یونگ در آثار خود رؤیابینی را با رهیافت ناتورالیستی توضیح داده اند. این نوشتار بر آن است که با تدقیق در نظریات این دو متفکر، چگونگی نگرش ناتورالیستی به رؤیا را که برای اهل مابعدالطبیعه امری غریب است، نشان دهد. ارسطو و یونگ علیرغم اینکه هر یک به بستر تاریخی متفاوتی تعلق دارند، از حیث روش ناتورالیستی به معنای عام کلمه، وجه اشتراک دارند و به لحاظ محتوایی هر دو از مفهوم «مقارنت» برای تبیین رؤیای صادقه استفاده می کنند که به معنای انطباق تصادفی رویدادهای عینی با امور روان شناختی است. همچنین به نظر می رسد مفهوم یگانه انگاری خنثی نزد یونگ با نظریه ماده-صورت در نفس شناسی ارسطو، از برخی جهات قابل تطبیق است و این امر زمینه را برای رویکرد ناتورالیستی به رؤیا به عنوان یکی از صور آگاهی فراهم می سازد.
۴۷۸.

آیا مدل تکیونیتبیین خوبی برای پدیده ناموضعیت کوانتومی است؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ناموضعیت کوانتومی نسبیت خاص تکیون چارچوب های مرجع متافیزیک مدل تکیونی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۹ تعداد دانلود : ۷۱۸
پدیده ناموضعیت کوانتومی به معنای وجود ارتباطات علّی فوق نوری بین ذرات کوانتومی در هم تنیده است. یکی از راه های تبیین چنین پدیده ای ارائه مدلی تکیونی است.در اینرویکرد ذرات فوق نوری (تکیون ها) واسطه ارتباط علّی میان نقاط دارای جدایی فضاگون می شوند. وجود تکیون ها ظاهراً با ساختار فضا-زمانی نسبیت خاص سازگار است و شواهد خوبی برای این ادعا وجود دارد.اما مسأله اینجا است که هر مدل تکیونی ای نمی تواند پدیده ناموضعیت را تبیین کند. مدل [1]تکیونی ای که بخواهد تبیین درستی از ناموضعیت کوانتومی ارائه دهد به دلیل تبصره ای بودن و داشتن تعهدات متافیزیکی خارج از عرف هنوزتبیین خوبی نیست اما وجود یک برنامه پژوهشی برای کار های فیزیکی آیندهاز ویژگی های مثبت آن است. [1] دانشجوی دکتری فلسفه علم پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی sajad.malmir@gmail.com   استادیار وعضو هیأت علمی گروه فلسفه علم پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی a_mansourius@yahoo.com تاریخ دریافت:11/4/1395 تاریخ پذیرش:8/7/1395
۴۷۹.

تحلیل تطبیقی بنیادهای معرفت شناختی اقدام پژوهی از منظر فلسفة انتقادی و تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اقدام پژوهی بنیادهای معرفت شناختی فلسفه تفسیری فلسفه انتقادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶۲ تعداد دانلود : ۸۸۸
هدف اصلی این پژوهش بررسی بنیادهای معرفت شناختی اقدام پژوهی از منظر فلسفه انتقادی و تفسیری است. برای رسیدن به هدف مذکور نظریات ویلفرد کار و استفان کمیس، از اندیشمندان فلسفه انتقادی، و جان دیویی و ریچارد رورتی، از اندیشمندان فلسفه تفسیری، به عنوان نمایندگان این دو فلسفه، مورد بررسی قرار گرفت. روش این پژوهش تحلیل تطبیقی است. الگوی استفاده شده در این زمینه الگوی جرج زی. اف. بردی لهستانی است که چهار مرحله توصیف، تفسیر، هم جوارسازی و مقایسه را در مطالعات تطبیقی شامل می شود. از جمله یافته های این پژوهش عبارت است از تأکید هر دو رویکرد فلسفی بر پیوند بین نظر و عمل در اقدام پژوهی، ارتباط دیالکتیکی و منظم بین عمل و نظر در آن و تلاش هر دو رویکرد فلسفی برای ترمیم شکاف احتمالی بین نظر و عمل در اقدام پژوهی. تفاوتهایی که مشاهده شد مربوط به نسبی بودن حقیقت از منظر فلسفه تفسیری و تکیه فلسفه انتقادی بر عقل استعلایی کانتی بود. یافته دیگر اینکه دغدغه اصلی فلسفه تفسیری، افزایش کارایی از طریق تجربه و انجام دادن، و دغدغه اصلی فلسفه انتقادی آموزش تفکر بازتابی است.
۴۸۰.

تبیین جایگاه «فطرت» در خداشناسی دکارت و نسبت آن با برهان فطرت در اندیشه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خدا فطرت دکارت اندیشه اسلامی کمال مطلق

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی براهین خداشناسی
  4. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
تعداد بازدید : ۱۷۵۶ تعداد دانلود : ۸۹۸
یکی از جریان های مهم عصر رنسانس، شکاکیت معرفتی حاصل از پیشرفت های علمی- تجربی و ظهور آرای متعارض در حوزه الهیات و به تبع آن، تزلزل خداشناسی بود. دکارت نخستین متفکری است که در پاسخ به این شکاکیت، با امید به کشف حقیقت، حوزه فلسفی نوی گشود و اهتمام خود را از میان انبوه مسائل فلسفی، به مسئله خدا و نفس معطوف داشته است. دراین حوزه، مسئله فطرت و خداشناسی فطری، به جهت اشتراک و انطباق با آموزه های دینی، از اهمیتی خاص برخوردار و درخور پژوهش است. برهان فطرت در آثار دکارت، با عنوان برهان «علامت تجاری» مطرح شده که بر مبنای وجود مفهوم فطری «کمال مطلق»- خدا- در ذهن انسان استوار است. مقاله حاضر سعی دارد ضمن بررسی معنای فطرت و تصورات فطری، به تبیین جایگاه فطرت در خداشناسی دکارت و بررسی نسبت استدلال فطری وی با برهان مشهور فطرت در اندیشه اسلامی بپردازد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان