فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۳۸۱ تا ۱۱٬۴۰۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
در سنت نقد ادبی فارسی اعتقاد بر این است که با سنایی غزنوی شعر فارسی از دایره تنگ اشرافیت و مادیگرایی عشرت جویانه دربارها بیرون آمد و به عرصه های نوین معرفت اندیشانه قدم نهاد و با توده های مردم درآمیخت. به نظر می رسد نقش سنایی غزنوی در کنار ایجاد تحول مضمونی و تغییر رویکردهای شعر فارسی در برگرداندن اصل «تجربه مداری» (Experimental) شعر نیز قابل توجه است؛ چیزی که در نقد ادبی ما کمتر مورد توجه قرار گرفته است. سنایی علاوه بر ایجاد تحول مضمون و محتوای غزل، آن را به سوی تجربه مندی سوق داد و غزلیاتی سرود که حامل عوالم کشف و شهودهای عارفانه اش بود و از این نظر راه تکرار و تقلید را بر غزل فارسی بست و پیشگامی موفق برای شاعران بزرگ بعد از خود مانند عطار، سعدی و حافظ شد. در این مقاله اصل تجربه مندی را در غزلیات سنایی بررسی خواهیم کرد تا اصالت شعر و غزل او را در حوزه انسجام ساختاری و وحدت معنایی ابیات نشان دهیم؛ انسجامی که از طریق حفظ تجربه شهودی و بازسازی آن در زبانه شاعرانه ایجاد شده است.
تحلیل سبک شناختی چند حکایت گلستان در پرتو دستور نقشگرای نظام مند هالیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با به کاربستن رویکرد نقشگرای نظام مندی هالیدی بر داده های زبانی چند حکایت از گلستان سعدی سعی شده است که به این پرسش ها پاسخ داده شود: در سبک شناسی حکایات مورد نظر (که به طور اتفاقی انتخاب شده اند) چه عناصر زبانی برجسته شده اند و از چه فرایند تجربی در هر حکایت بیشتر استفاده شده است؟ دلیل کاربرد آن فرانقش در آن داستان چیست و آیا نوع فرانقش تجربی مضمون مطرح را برجسته سازی می کند؟ فرضیه این پژوهش نیز این بوده است که مضامین مطرح در این حکایت ارتباط نزدیک با صورت زبانی به کار گرفته شده در آن ها دارد. به بیان دیگر، مضامین مورد نظر نویسنده در صورت زبانی برجسته سازی شده اند. پس از تحلیل آماری داده ها این نتیجه حاصل شد که مضمون مورد نظر نویسنده در حکایتها با نوع فرآیند تجربی و فرانقش ارتباطی متبلور در افعال جملات از نظر بسامدی ارتباط دارد، اما تفاوت معنی دار میان فرایندهایی که مستقیماً به مضمون مرتبطند و دیگر انواع فرایندها تنها در نمونه های بزرگی که تعداد افعال در آن ها بیشتر است قابل مشاهده است.
بث الشکوی یا سخنی چند با خداوند درباره خداوند
حوزههای تخصصی:
آوارهء یمگان و اسماعیلیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکیم ناصرخسرو قبادیانى از حکما و شعراى بزرگ قرن پنجم ایران است که تحول روحى عجیبى درسن 45 سالگى در وى ایجاد شد به گونه اى که تمام دنیا و مظاهرش را رها کرده، به سفرى طولانى پرداخت و در این سفر پرماجرا ضمن ملاقات با فاطمیون مصر به عقاید اسماعیلیان (= فاطمیه) گرایش پیدا کرد و ضمن پیشرفت فراوان در این مذهب به عنوان حجت خراسان برگزیده شد و به تبلیغ عقاید خود پرداخت. اسماعیلیه که در اصل، پس از امام ششم شیعیان نشو ونما کردند داراى عقاید خاصى هستند براى دعوت خود داراى هفت مرتبه, مستجیب، مأذون، داعى، حجت، امام، اساس و ناطق بوده، خداى تعالى را بالاتر از حد صفات دانند و مبدأ اعلى را بعد از خدا عقل کل و پس از آن در درجهء ثانى نفس کل به حساب مى آورند.
بررسی و تبیین سیر تاریخی هویت انسانی بر اساس الگوهای ایرانشهری در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هویت در این مقاله بر اساس عملکردهای انسان ها در جامعه آرمانشاهی و با ابتناء الگوهای ایرانشهری، مورد بررسی قرار گرفته است و لذا ابعاد هویت انسانی بر اساس سه مؤلّفه عمده سیاست، جامعه و دین، به تفکیک بررسی و تبیین شده است؛ مبنای نظری این مقاله بر آن استوار است که چون ایرانیان همواره در راستای ایجاد و حفظ و تثبیت آرمانشهر، هویت خود را معنا کرده اند؛ لذا بعد فردی هویت یا مطرح نبوده و یا از درجه اهمیت و اعتباری ویژه، تهی بوده است. در این مقاله به تحلیل مهمترین ابعاد عملکردی انسان در سه بعد پرداخته شده است: 1# هویت سیاسی که شاهان در آن نقشی مهم تر ایفا می کنند و عملکردهای آنها در ابعاد: مدنیت و عدالت و مشورت و نبرد، قابل بررسی است.2# هویت اجتماعی که بر مبنای هویت عشقی و بزمی بررسی شده است و هویت دینی که از در دو بعد گفتاری ( ستایش ) وکرداری ( نیایش) قابل بررسی است. هدف از این مقاله تبیین مبانی دینی و فرهنگی و اجتماعی عملکردهای انسان در ایران در گذشته تاریخی است. این پژوهش با روش توصیفی# تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای شواهد مربوط به بحث را در شاهنامه، مورد بررسی قرار داده است.
کان ملاحت
تحلیل ساختار و مضمون توسل در اشعار نظامی گنجوی با تکیه برقرآن و حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر ضمن تعریف واژه «توسل» با تکیه بر قرآن و حدیث و ساختار آن به رویکردهای ساختاری و محتوایی آن در شعر فارسی با تکیه بر اشعار نظامی گنجوی در این زمینه می پردازد. زاویه دید نظامی درتوسلها، انواع توسل؛ توسل به ذات و صفات، توسل مستقیم، غیر مستقیم، لحن توسلهای نظامی، شفاعت و توسل و … در بخشهایی از مقاله تشریح شده است. در مبحث زاویه دید توسلها به اصالت سبکی نظامی در این زمینه اشاره شده است؛ به گونه ای که اثبات شده است که حالت خطابی و زبان دوم شخص مفرد با خداوند و رسول اکرم (ص)، بیشتر در خور توجه نظامی در گفتگوهای توام با توسل بوده است. در بخش انواع توسل، به مسأله توسل به ذات الهی و توسل به اسماء و صفات الهی اشاره شده است و در بخش انواع توسل غیر مستقیم به مسأله تحیت بدون درخواست و مسأله درخواست و تحیت اشاره شده است. لحن و توسل، تضرع در توسلها، لحن متواضعانه نظامی، صمیمیت لحن و… از رویکردهای دیگر مقاله است.
به طور کلی مقایسه رویکردهای نظامی و قیاس با رویکردهای اعتقادی با عنایت به شیوه نقد تطبیقی مبتنی بر قرآن و حدیث اساس مقاله حاضر را تشکیل می دهد.
نقد و نظر: سفر به ریشه ها، هفت بند نرگسها (نقد آثار داستانی راضیه تجار)
حوزههای تخصصی:
تجلی شاعرانه داستان یوسف و زلیخا در آثار سعدی
حوزههای تخصصی:
داستان یوسف و زلیخا یکی از زیباترین و دلنشین ترین داستان ها و روایات دینی عاشقانه است این داستان «احسن القصص» نیز نام گرفته است و مشتمل است بر ذکر مالک و مملوک و عاشق و معشوق و حاسد و محسود در این قصه ذکر محب و حبیب و اظهار محبت و شفقت از دردمند است.همچنین این قصه بیان استحکام محبت حبیب است یا حبیب و عبرت گزین در طریق مودت.تجلی شاعرانه داستان یوسف و زلیخا در آثار سعدی بسیار قابل توجه و در خور تامل است.
بررسی عنصر ""زمان"" در قصه ورقه و گلشاه از دیدگاه ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی تکنیک سرعت و زمان روایت پردازی در قصه ورقه و گلشاه عیوقی از دیدگاه ژنت می پردازد. بررسی ساختاری داستان ورقه وگلشاه نشان می دهد که نویسنده برای پیش برد عادی و به دور از ابهام داستان، زمان جاری را به منزله زمان پایه و اصلی داستان انتخاب کرده است. روایت های مربوط به گذشته نگری در متن داستان برای آگاهی دادن به مخاطب یا بازگویی خاطرات و روایت های مربوط به آینده نگری صرفاً برای بیان آرزوهای شخصیت های داستانی به کار رفته است. بررسی عنصر تداوم نشان می دهد که شتاب اکثر بخش های داستان منفی است و نویسنده به یاری این عنصر، علاوه بر اینکه شکل مطلوب داستان خود را بنا کرده است، توانسته است جنبه حماسی داستان را بیش از جنبه غنایی آن افزایش دهد. بررسی عنصر بسامد از هر سه منظر بسامد مفرد، بازگو و مکرر نیز نشان می دهد که نویسنده به یاری این عناصر، علاوه بر پیش برد سریع متن، به تکرار معنی دار حوادث و تأکید بر آنها پرداخته است.
آیا پاسخ حضرت موسی کلام بلاغی است؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم معجزه پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم است. دلیل اعجاز این سخن آسمانی به باور اکثر دانشیان و فرزانگان اسلامی فصاحت و بلاغت آن است؛ و اما فصاحت و بلاغت قرآن در چیست؟ از همان آغاز، دانشمندان کوشیدند که اسرار فصاحت و بلاغت قرآن را کشف کنند، و رفته رفته بر بسیاری از دقایق و نکات زیبایی آفرینی آن پی بردند و کتاب هایی در زمینه دلایل الاعجاز و اسرار البلاغت قرآن نوشتند. در نتیجه، بر اساس قرآن و بعدها شعر عرب، کتاب هایی در صناعات ادبی تدوین گردید، در عین آنکه اهتمام برای کشف اسرار بلاغت قرآن ادامه یافت. علمای بلاغت به مرور به اسراری از فصاحت و بلاغت کلام خدا پی بردند، اما بعضی نکات، از جمله نام آوایی در قرآن، از نگاه تیزبین آنان دور ماند. در قرآن کریم کلامی هست که علمای بلاغت را دچار شگفتی کرده، زیرا آن را هم بسیار زیبا می بینند هم به ظاهر مغایر اصول بلاغت. به عبارت دیگر، هم در نظر اول دور از بلاغت می نماید و هم در نهایت بلاغت است. اما قرآن کریم معجزه رسول اکرم (ص) است و، چنان که گفتیم، دلیل اعجاز آن به باور اکثر دانشمندان فصاحت و بلاغت بی نظیر و رقیب آن است؛ پس چگونه ممکن است سخنی غیر بلاغی در آن راه یابد. بعضی از دانشمندان در باره آن سخن نگفته و مصلحت را در سکوت دانسته اند. بعضی دیگر، چون آن را زیبا دیدند، اصول بلاغت را در ارزیابی آن نادیده گرفتند. گروهی نیز، برای حل تناقض، دست به توجیهات گوناگون زدند. مع الوصف، در باره آن سخن تمام نیست و هنوز جای نظرپردازی باقی است. اما این کلام کدام است؟ در قرآن کریم (طه 20: 17 و 18) می خوانیم: و ما تلک بیمینک یا موسی. قال هی عصای اتو کو علیها واهش بها علی غنمی ولی فیها ماب اخری. در ترجمه تفسیر طبری، فارسی این دو آیه چنین است: «و چیست آن که به دست راست توست ای موسی؟ گفت: این عصای من است تا ورخسبم بر آن و برگ ریزانم بدان از درخت بر گوسفندان خویش و مرا در آن حاجت های دیگر است». (طبری، ص 987)...
پزشکان نگاشت های مختصرالدول و برداشت گاه های ابن عبری (1)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف اثبات برداشت پذیری ابن عبری مؤلّف تاریخ مختصرالدّول از منابع درجه اوّل تاریخ فلاسفه و حکماء به ویژه دو کتاب عیونالانباء فی طبقاتالاطباء و تاریخالحکماء نگاشته شده است. ابنعبری به هنگام یادکرد بزرگان دانش پزشکی به جز چند تن پزشک که در بخشهای پایانی کتاب تاریخ او آمد؛ شکل کامل یا ناقص و کوتاه شده از منابع فرایاد، برداشت کرده است. در این مقاله پس از مقدّمه کوتاهی از زندگی و آثار او، نخست مدخل مربوطه یاد شده و سپس برداشتگاه نویسنده با یادکرد شماره صفحه منبع یادآوری میشود. چون این کتاب از سوی عبدالمحمّد آیتی به زبان فارسی برگردان شده است، برای کاربری بیشتر خوانندگان پارسی زبان، با انجام شماری تغییرات از همان ترجمه نقل قول گردید. البتّه این مقاله تنها به یادکرد پزشکان تاریخ تمدّن اسلامی تا قرن هفتم هجری بسنده کرده است.
پیوند شاه و مردم
قصه های آسمانی، داستانهای علمی - تخیلی، اسطوره ها
حوزههای تخصصی: