فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۱۰۱ تا ۶٬۱۲۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
ویژگی های عقل در دیوان شاه نعمت الله ولی
حوزههای تخصصی:
شاه نعمت الله ولی که درسال 731هـ .ق در شهر حلب به دنیا آمده ودرسال 832هـ .ق یا به نقل دیگر 834 هـ .ق درکرمان وفات نموده ودرماهان به خاک سپرده شده ،عارفی شاعربود که درسبک های مختلف شعری طبع آزمایی کرده است ودردیوان اشعار خود ظرایف ونکات عرفانی را آموزش داده است.یکی از ویژگی های اندیشه وشعر او دیدگاهی است که نسبت به عقل داشته ومانند دیگر عرفا آن رابه دو نوع تقسیم نموده است.عقل کلی را نایب خدا دانسته ومدح گفته،ولی عقل جزئی یا عقل معاش را تحقیر کرده است که دراین مقاله به هشتادوشش ویژگی وصفتی که برای عقل جزئی وسودنگرذکرنموده، پرداخته شده است.
بررسی زمان روایت در نمایشنامه زنان مهتابی، مرد آفتابی
حوزههای تخصصی:
در چند دهه ای که روایت شناسی به عنوان علم مطرح شده است، روایت شناسان کوشیده اند تا با دست یافتن به الگوهای روایتی مشخص درباره مقوله های مختلف روایت، به کشف ساختار جهانی آن نائل شوند. از جمله مهم ترین این مقوله ها، مبحث زمان در روایت است که نظریه پرداز فرانسوی، ژرارد ژنت، نظریه مستقلی درباره «عامل زمان و نقش و جایگاه آن در روایت» مطرح کرده است. از نظر ژنت، زمانمندی روایت با در نظر داشتن سه محور: نظم، تداوم و بسامد شکل می گیرد که پژوهشگر با بررسی ترتیب، طول و تناوب زمان روایی در مقایسه با زمان واقعی، به جایگاه عنصر زمان در روند گسترش طرح داستانی دست می یابد.
بررسی زمان روایت در نمایشنامه «زنان مهتابی، مرد آفتابی»، نشان می دهد که یثربی با بر هم زدن نظم منطقی عنصر زمان و در حرکت از زمان تقویمی به زمان متن به گزینش های مختلفی دست یازیده و به نقل روایت های گذشته نگر و آینده نگر پرداخته است. کارکرد این گزینش ها و نوع خاص زمانمندی آنها در طراحی اجزای پیرنگ و بویژه ارائه عنصر تعلیق، نقش بسزایی دارد. علاوه بر این، بررسی تداوم و بسامد نقل وقایع در این نمایشنامه، روشـن می سازد که کنش های آن از ضرباهنگ و شتابی متناسب با مقصود نویسنده برخوردار است. از نظر اصول داستان-پردازی، شتاب روایت رخدادها و تکرار و بسامد آنها ارتباط مستقیم و معناداری با محتوای نمایشنامه برقرار کرده است.
عشق بیزوال: حکایت سعدی و مجنون از دلباختگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگارندگان بر آنند که عاشقانه های غزلی سعدی، سخت متأثّر و مُلهم از تلقّی شعرای عُذریِ عرب و خاصه مجنون، از دلباختگی است؛ و اگر شاخص ترین غزل های فارسی و عربی سعدی را ملاک اظهار رأی قرار دهیم، در مجموع، فضای غالب بر غزل سعدی، فضایی کاملاً متأثّر از عشقِ عفیفِ عُذری است. ابتدا برخی از موارد تأثیرپذیری سعدی از ابیات منسوب به مجنون، در حیطه شکلی و معنایی، نشان داده خواهد شد. خواهیم دید که برخی از ابیات سعدی درباره لیلی و مجنون، مستقیماً متأثّر از اشعار عربی مجنون است؛ نکته ای که تاکنون هیچ یک از شارحان غزلِ سعدی بدان توجّهی نداشته اند. سپس به تعریف و تبیین «حُبّ عُذری»، ویژگی ها و مراحل آن و بازکاوی آن ها در غزل های سعدی خواهیم پرداخت. به عقیده نگارندگان، «حُبّ عُذری» از آبشخورهای اصلی بسیاری از موضوعات و مضامین غزل فارسی، همچون پاک و عفیف بودن عشق، عشق پیش از تولّد، عشق پس از مرگ، وصال در قیامت و… است و شناخت حُبّ عُذری و اشعار عُذریون، درک و دریافت مبانی جمال شناختی و معرفتی سعدی را در غزل، تا حدّ بسیار چشمگیری افزایش می دهد.
سیری در نامه های تولستوی
هنجارگریزی های خاقانی در ردیف قصاید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ردیف یکی از عوامل مهم و نقش آفرین در افزایش موسیقی کناری شعر است. قرار گرفتن آن بعد از قافیه و داشتن وحدت لفظی و معنایی وجه مشترک همة تعاریف این مقوله از آغاز تاکنون بوده است. خاقانی شروانی (595-515 ه . ق) با هنجارگریزی در این زمینه و استفاده از ظرفیت های زبانی چون ایجاد معانی مجازی، کنایی و استعاری جدید در بافت کلام، همة تعاریف موجود در زمینة وحدت معنایی را زیر سؤال برده است؛ به گونه ای که تنها در یک چامة بلند 145 بیتی 116 معنی گوناگون از ردیف های به کار رفته ارائه کرده است. در پژوهش حاضر ضمن نشان دادن توان هنری خاقانی در این زمینه، کوشش شده تا در تعریف ردیف نیز تجدیدنظر شود. در این راستا انواع ردیف های اسمی، فعلی، قیدی و امثال آن در قصاید خاقانی بررسی شده است.
تمثیل و طنز در بیان عطار
حوزههای تخصصی:
حکایت منظوم که شکل تمثیلی آن همیشه وسیله مناسبی برای تعلیم شعر فارسی تلقی شده است ، میدانی برای لطیفه پردازی و قصه کوتاه یافته است . این قصه های منظوم کوتاه که ادبیات اخلاقی و صوفیانه ما از آن سرشار است ، از طریق تمثیل ، تعلیم می دهند ، خاصه برای کسانی که تمثیل برای دریافت ذهنشان مناسب تر است تا استدلال ، افسانه تمثیلی که قهرمان آن یکحیوان است ، نزد عطار ، مجال خوبی برای بیان حکایت های آموزنده است ، چنان که این میراث لقمان حکیم در شعر فارسی ، سابقه ای عرفانی دارد درحکایت های منظوم غالبا نه حرکتی هست و نه ایستایی آنچه هست ، فکر است و لطیفه ای که انسان را به تفکر و عبرت وا می دارد اما سادگی و زود باوری کودکانه ای که در آت وجود دارد بهنکته ها چاشنی دیگری می بخشد.
گئُوش اوروَن، ساختار ومعنای آن در گاهان از دید دانشمندان غربی و سنت زرتشتی
حوزههای تخصصی:
بازشناسی واژه ها و مفاهیم اوستایی، بویژه گاهان، احتیاج به دانستن قانون های تحول زبان و تخصص در زبان های هم ریشه و هم عرض دارد. از آنجایی که بینش حاکم بر گاهان نوعی تفکر و نگرش به جهان هستی و راه های رسیدن به کمال آدمیت و آرامش و آسایش است و این مفاهیم با زبانی استعاری بیان شده است، استفاده از مکتب های فلسفی هم دوره و مقایسه آنها با کتاب های متاخر در شرق و شمال شرقی ایران ضروری است.
در این گفتار واژه گئُوش اوروَن (gәuš-urvan) از دید زبان شناسان غربی، متن های فارسی میانه و سنسکریت، پارسیان هند، پژوهندگان فارسی زبان و موبدان ایرانی بیان می شود. در تحلیل ساختاری و معنی اجزا ترکیب، اختلاف نظری میان اوستاشناسان ملاحظه نمی شود و واژه را «روان گاو» معنی می کنند، اما در معنی اصطلاحی واژه اتفاق نظر وجود ندارد. برخی از آن معنی روان گاو، یعنی چهار پای مورد احترام اقوام هند و ایرانی اراده کرده اند و در حقیقت کاربرد گاهان را شکایتی از ناحیه پیام آور به اورمزد دانسته اند که از کشتن بی رویه گاو یعنی چهار پایی که موجب آبادانی زمین و رونق کشاورزی بوده، شکوه کرده است. پاره ای دیگر «روح هستی»
«روان آفرینش» را نیز برای آن پیشنهاد کرده اند. سنت زرتشتی بیشتر از آن معنی «روان زمین» -زمینی که مادر همه موجودات زنده است - برداشت می کند و «روان گاو» را به «روان مادر- زمین» ترجمه می کند. این معنی با آنچه در متن های میانه آمده و سپندارمذ، ایزد زمین را نقش مادر داده اند نیز مناسب است.
مدتی این مثنوی تاخیر شد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر با عنوان« مدتی این مثنوی تاخیر شد » نگارنده ابتدا روایات و مطالبی را که درباره شروع دفتر دوم نقل شده، تحلیل و بررسی کرده است و اشتباه یا ضعف در استدلال آنها را با استناد به روایات تاریخی و اشعار مثنوی نقل کرده، آنگاه نظر خود را براساس آن دسته از مستندات تاریخی و اشعار مثنوی که منطقی و درست به نظر رسیده، بیان کرده است. در این مقاله سعی شده است که دیدگاه ها به ترتیب از نظر قدمت زمانی بررسی شود.
توصیف سازه های زبانی صور خیال شعر امیر خسرو دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات حادثه ای است که در زبان روی می دهد . پس می توان گفت که زبان ناآشنا ، پایه هنرهای کلامی است . گویندگان از این زبان زیبای نمایش دهنده عواطف بهره می گیرند و سخن خود را سرشار از تصویرهای حسی می سازند تا همه عوالم درون را با این زبان بیانگر عینی بسازند . امیر خسرو دهلوی شاعر صاحب ذوق هندی نیز از این زبان قدسی آهنگدار رقصان پر تصویر در همه آثار خود بهره برده است . ...
آمیختگی ادبیات تعلیمی با ادبیات عرفانی در تمهیدات عین القضات همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عین القضات همدانی، عارف ایرانی قرن پنجم و ششم هجری است که قلم توانا و ذهن و اندیشه پویا و جوّال خود را برای نگاشتن آثار فلسفی- عرفانی به کار برده است. اگرچه بی پروایی و سبک فلسفی اش در نهایت او را به پای دار کشید اما نوشته های او به خصوص کتاب «تمهیدات» وی، سندی مستدل برای عرفان و ادبیات کهن ایران زمین شد. «تمهیدات» اگرچه از متون عرفانی به شمار می رود اما از آنجا که به بیان شرایط سلوک و آداب مرید و خصایص پیر می پردازد، مبانی تعلیمی بسیاری را بیان کرده است. صوفیه که به واقع هدف خلقت را محبت و عشق ورزی می دانند، محبت به انسان را زمینه ساز محبت خداوند به شمار می آورند؛ این گونه است که در تفکر صوفی، تعلیم هم با محبت گره می خورد و در حقیقت، آداب شناخت و خودسازی و حقیقت جویی همگی برگرفته از عشق و برای وصول به محبت است. در این مقاله جنبه های تعلیمی این اثر گرانقدر بررسی شده است.
هنجارگریزی معنایی در داستان های بیژن نجدی
حوزههای تخصصی:
هنجارگریزی معنایی، یکی از شیوه هایی است که شاعران و نویسندگان، با بهره گیری به جا و هنرمندانه از آن، سطح ادبی آثارشان را ارتقا می بخشند. بیژن نجدی از جمله نویسندگانی است که در ساخت و پرداخت داستان های خود، تمایل زیادی به استفاده از این شیوه داشته است. از آن جا که هنجارگریزی معنایی بیشتر خاص شعر است، بهره گیری از آن در آثار منثور، زبان این آثار را شعرگونه می نماید. فرضیة پژوهش حاضر آن است که یکی از مهم ترین عواملی که زبان داستان های نجدی را از منطق عادی گفتار خارج کرده و آن را به سوی زبان شاعرانه سوق داده، نمود انواع هنجارگریزی معنایی در این داستان هاست. به منظور اثبات فرضیة پژوهش، انواع هنجارگریزی معنایی در داستان های نجدی با استفاده از شیوة استقرایی مشخص و پربسامدترین و مؤثرترین آن ها از حیث شاعرانه ساختن زبان داستان های نجدی بررسی شده است. نتیجة پژوهش بیان گر آن است که از بین انواع ترفندهای ادبی که در چهارچوب هنجارگریزی معنایی قرار دارد تشبیه، تشخیص، مجاز، حس آمیزی، بزرگ نمایی و متناقض نما، بیش ترین نقش را در شاعرانه ساختن زبان داستان های نجدی داشته است.
گذری بر عاشقانه سرایی در شعر پارسی: سیمای معشوق در عاشقانه های اخوان ثالث
منبع:
گلستانه ۱۳۷۸ شماره ۹
حوزههای تخصصی:
دیو و جوهر اساطیری آن
حوزههای تخصصی:
واژه از دیدگاه مهدی اخوان ثالث (م. امید)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از وجوه شخصیت اخوان که تاکنون مغفول مانده ، نظریه پردازی او در شعب ادبیات است. او با تکیه بر دانش و انس همه سویه و عمیق و معلومات گسترده از ادبیات به معنی عام و ادب فارسی به مفهوم خاص ، نظریاتی پرداخته که در ادراک و التذاذ شعر او و کل شعر فارسی سخت مغتنم و مفید است در این تحقیق ، آنچه از نظریات اخوان که با واژه ارتباط دارد و او در مقالات ، کتب و مصاحبه های مختلف ، این جا و آن جا بیان کرده همچون : دایره واژگان و ارتباطش با تخیل ، واژه های اهورایی و اهریمنی ، کلمات بیگانه ، موسیقی واژه ها و … از منابع متعدد استخراج ، دسته بندی و به اختصار معرفی شده و سرانجام یک جمع بندی کلی نیز ارائه گردیده است.