فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲٬۴۶۱ تا ۱۲٬۴۸۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال نهم بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۳
21 - 33
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقی از پیوندهای کلی میان ادبیات جهان بحث می کند و با نفوذ در ابعاد متنوع ادب، عناصر اصیل هر ملت را بازگو می نماید، تا اهمیت عناصر بیگانه و خصوصیت ادبی مختص به هر ملت را بیابد. در باب رنگ ها به شکل تطبیقی، پیش از این گویا در دو حماسه هومر و «شاهنامه» فردوسی مقایسه و تحلیلی صورت نگرفته است. بر همین بنا، در این پژوهش انواع رنگ های کاربرد یافته در دو حماسه به روش تطبیقی برای دریافت درجه شناخت و اهمیت رنگ در دو فرهنگ متفاوت مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته، تا اهمیت و سهم کاربرد این عنصر زیربنایی(رنگ) در شکل گیری این دو حماسه در دو بعد زمانی و مکانی متفاوت شناسایی گردد.
مشاهد القیامه فی شعر أحمد شوقی وتأثّره من القرآن الکریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال هفتم بهار ۱۳۹۴ شماره ۲۵
67 - 80
حوزههای تخصصی:
یعتبر أحمد شوقی (1868- 1932م) من أبرز شعراء مصر فی العصر الحدیث. له مکانه شعریه مرموقه بین الشعراء، حتی لقّب بأمیر الشعراء. إنّ القرآن الکریم هو المعین الثری الذی یستمتع شوقی منه فی إنشاد شعره. عندما نعالج أشعاره فنری أن القرآن الکریم یسیطر بصوره واضحه علی خیال شوقی ویستمد منه ألفاظه وصوره ومعانیه فی جمیع أغراضه. القیامه ومشاهدها إحدی المباحث القرآنیه التی نراها فی طیّات شعره.
فصل و وصل از منظر علم معانی و دستور زبان فارسی
حوزههای تخصصی:
علم معانی، یکی از شاخه های سه گانه علوم بلاغی به شمار می رود که از دیرباز، سخن گفتن بر مقتضای حال و مقام مخاطب وگوینده، موضوع اصلی این علم بوده است. بحث از معنا، علم معانی را در پیوند با علومی چون معنا شناسی قرار می دهد، اما آنچه عامل تمایز این دو علم می شود، بحث از معنای ثانویه جملات بر اساس مقتضای حال است. اگرچه محور اصلی علم معانی بر این قید استوار است، اما در کتب معانی سنتی، به مباحثی برمی خوریم که نه تنها ارتباطی با معنای ثانویه کلام ندارند، بلکه کاملا ًدر حوزه معنا شناسی و دستورزبان قرار می گیرند. یکی از مباحثی که علمای بلاغی آن را جزء مهم ترین بحث معانی به شمار آورده اند، بحث فصل و وصل است. ما در این مقاله برآنیم تا این بحث را از دیدگاه معانی ثانویه در علم معانی و دستورزبان بررسی کنیم. در این میان، در ارتباط با این موضوع،به نظریه «متنیت و انسجام» توجه می کنیم. یافته های پژوهش، بیانگر آن است که بحث فصل و وصل، بالذات مختص دستورزبان است که در دستور زبان از آن با عنوان پیوند و وابستگی (لفظی و معنوی) به تفصیل نام برده اند. در واقع ذکر این بحث در علم معانی که به جنبه لفظی و معنای زبانی کلام ناظر است، معانی ثانویه ندارد. به عبارت دیگر، جابه جایی این دو پیوند عامل ایجاد اغراض و یا معانی ثانویه نمی شود.
تبیین شکاف بین سیاست و اخلاق بر مبنای نظریه ماکیاولی با بررسی پند و اندرز در داستان شیر و گاو کلیله و دمنه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کلیله و دمنه گرایش های مختلف ادبیات اخلاقی و تعلیمی ما را در خود جلوه گر ساخته است. این کتاب گذشته از آموزه های سیاسی دربردارنده آموزه های اخلاقی نیز هست و برای این منظور از تأثیر القایی داستان بهره می گیرد که در قالب حکایت متجلی می شود. از آنجا که در رویکرد سنتی برای آموزش و به ویژه آموزش اخلاق، گفتمان اندرزی گفتمان غالب دانسته می شود، این پژوهش درصدد است تا با بررسی این بُعد از ادب تعلیمی، بدین پرسش جواب دهد که آیا هدف پند و اندرز از زبان شخصیت های این داستان در همه موارد اخلاقی است یا به اقتضای جنبه سیاسی اثر، لزوماً کارکرد اندرز، اخلاقی نیست و گاه حتی در تقابل با آن قرار می گیرد. با بررسی پند و اندرز در داستان شیر و گاو مشاهده می شود بیشترین بسامد پند و اندرز در این داستان از زبان دمنه به کلیله و شیر بیان شده است. در غالب پندهای اخلاقی دمنه، گفتمان سیاست و قدرت بر اخلاق و تعلیم غلبه دارد. به همین سبب، شباهت های زیادی میان اندیشه های ماکیاولی و محتوای تعلیمی این داستان دیده می شود.
К вопросу о сопоставительном изучении темы жизни и смерти в «Маснави» Мевланы и «Смерти Ивана Ильича» Л.Н. Толстого (بررسی تطبیقی موضوع مرگ و زندگی در «مثنوی» مولوی و «مرگ ایوان ایلیچ» لف تالستوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ بسیاری از ادیبان در مورد پرسش های اساسی بشر، به ویژه مسئله مرگ و زندگی مطالبی نگاشته اند. در میان آنان می توان از شاعر صوفی و عارف پارسی، مولانا جلال الدّین محمد بلخی و نیز نویسنده و متفکر نامدار روسی، لف نیکالایویچ تالستوی نام برد. مولانا معتقد بود که این جهان گذرگاهی است به سوی جهان ابدیت. به عقیده وی انسانی که به دنبال خلق نیکی هاست و به درستی زندگی می کند، از مرگ نمی هراسد. تمام آنچه را که او در این اثر خود بیان می کند، می توان در این جمله خلاصه کرد: «تا نمیری، نرهی». تالستوی نیز مرگ را سرآغازی برای حیاتی تازه می پنداشت و معتقد بود که باید ساده و زیبا زیست و به انسان ها عشق ورزید، در آن صورت ترس ما از مرگ کاهش می یابد.
نقدی بر تصحیح اشعار تاریخ ذوالقرنین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصحیح نسخه های خطّی، از کارهای ارزشمند علمی، در یک قرن اخیر است که زمینه ی احیای بسیاری از آثار منظوم و منثور گذشته را فراهم کرده است. این کار، باعث شده تا متون علمی، ادبی، تاریخی و دینی بسیاری، در دسترس علاقه مندان به تاریخ، ادبیات و فرهنگ ایران قرار گیرد. تاریخ ذو القرنین، اثر خاوری شیرازی، یکی از این متون تاریخی و از منابع دست اوّل دوره ی فتحعلی شاه قاجار است که مؤلّف در آن، بسیاری از وقایع تاریخی و اجتماعی آن دوره را به رشته ی تحریر در آورده است. این کتاب، در دو جلد با مقدمه و تصحیح ناصر افشار فر، به چاپ رسیده و در آن نزدیک به دو هزار بیت از خاوری، در موضوعات مختلف آمده، که به آن اهمیت خاصی بخشیده است.
در این مقاله، ابتدا اشکالات مقدمه ی مصحّح و حواشی متن را بررسی می کنیم و سپس به نقد تصحیح اشعار دو هزار بیتی کتاب، به لحاظ محتوا، خوانش متن، فنون تصحیح و نگارش، می پردازیم.
ساختِ رابطه ی تعلیلی استنتاجیِ جملات در ابیاتِ شعر حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در شعر حافظ یکی از برجسته ترین رابطه هایی که دو جمله یا دو مصراعِ یک بیت را از نظر معنایی به هم پیوند می-دهد، رابطه تعلیلی استنتاجی است. این نوع رابطه، الگوی ساخت بسیاری از ابیاتِ شعر اوست. به طوری که از نظر ساخت جمله های بیت، مشخصه سبکِ شخصیِ او محسوب می شود. در این الگوی ساختی که گاه از دو جمله مستقل تشکیل شده و گاهی از یک جمله مرکّب، یکی از جملات از نظر معنایی برای جمله دیگر، جمله نتیجه، حکم علّت را دارد.
در این نوشتار سعی بر این است تا نشان داده شود که در این الگو هر یک از جملاتِ تعلیل و استنتاج به چه صورت هایی (امری، خبری، استفهامی و ...) آمده اند و ترتیب آنها از نظر تقدّم و تأخّر به چه صورتی است و تغییراتی که با جابجاییِ جملاتِ این ساخت به وجود می آید، چگونه است.
در این نوشتار سعی بر این است تا نشان داده شود که در این الگو هر یک از جملاتِ تعلیل و استنتاج به چه صورت هایی (امری، خبری، استفهامی و ...) آمده اند و ترتیب آنها از نظر تقدّم و تأخّر به چه صورتی است و تغییراتی که با جابجاییِ جملاتِ این ساخت به وجود می آید، چگونه است.
بررسی تأثیر تعلیمی معنای ضمنی و صریح افعال در کلیله و دمنه و مقامات حمیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نثر فنی کلیله و دمنه و مقامات حمیدی با در بر داشتن دلالت های ضمنی و غیر صریح، سبک متفاوتی از وجه تعلیم را نشان می دهد. رمزگشایی معانی ضمنی در این آثار آشکار می سازد برخلاف فرضیه محققان مبنی بر بسیار بودن لغات نسبت به معانی در متون نثر قرن ششم هجری، به دلیل نزدیک شدن این آثار به شعر دلالت های ثانوی بیشتری مطرح می شود؛ چنان که با آشنایی زدایی و تحول در مسیر درک، راه دریافت معنی را گسترده تر و اثر تعلیمی آن را مؤثرتر می سازد و مخاطب با حرکت ذهنی از حوزه ای اشاری به حوزه دیگر مفاهیم تازه ای را دریافت می کند. در این مقاله، سعی بر آن است که با مطالعه چهارچوب بافتاری این متون و اثر تعلیمی آن ها با بررسی افعال، رهیافت های نویسندگان در امر تعلیم تبیین گردد. برای این کار افعال در ساخت های پایه، مرکب و عبارت فعلی داده برداری شده، سپس به دلیل تأثیر مستقیم بافت بر ساخت افعال و ایجاد معانی به فعل ها در بافت گزاره های مختلف توجه شده است و با تطبیق معانی ضمنی و صریح دو اثر، کارکرد آن ها تحلیل شده است.
مطالعه تطبیقی شعر «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» فروغ فرخزاد و سینمای موج نو فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادوارد سعید، صاحب نظر فلسطینی تبار امریکایی معتقد است مقایسه تطبیقی دو اثر تنها زمانی منصفانه است که خوانشی دموکراتیک از هر دو اثر داشته باشیم. خوانش دموکراتیک از نظر وی با بررسی نشانه های جغرافیایی، ایدئولوژیکی و تاریخی دو اثر آغاز می شود و با بررسی نحوه کاربرد زبان در دو اثر ادامه می یابد. شعر «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» سروده فروغ فرخزاد را می توان آغازگر نوعی گونه شعری در ادبیات فارسی دانست که در لحنش به موسیقی، در بیانش به تصویر و در روایتش به سینما نزدیک می شود. از طرفی سینمای موج نو در فرانسه نیز که بی شک یکی از تأثیرگذارترین جنبش های سینمایی تاریخ سینمای جهان است به گفته صاحب نظران به «سینمای شعر» گرایش دارد. در این مقاله نخست نقد تطبیقی دموکراتیک از منظر ادوارد سعید را تبیین می کنیم آنگاه با بهره مندی از این روش، به مطالعه تطبیقی شعر نامبرده و سینمای یادشده می پردازیم. بدیهی است این مقایسه به دلیل شباهت های آنها انجام می شود به رغم تفاوت هایشان در زمینه های فرهنگی و اجتماعی و با اینکه در قالب رسانه های متفاوتی ارائه شده اند، در هر دو، تصویرْ نقش اساسی در بیان هنر دارد. در هر دو با تأکید بر راوی اول شخص و «منِ» آفریننده، بر فردیت تأکید شده است. هر دو تا حدی تحت تأثیر فلسفه اگزیستانسیالیسم بوده اند و آزاداندیشی و تلاش برای رهایی از قیود اجتماعی که محتوای اصلی این آثار است سبب شده است در فرم خود دنباله رو نظم مألوف نباشند و هریک به سهم خود به جنبشی جریان ساز تبدیل شوند.
با قطار خوک در بیت المقدس پی منه (تأملی بر بیتی از خاقانی شروانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خاقانی شروانی شاعری دیرآشنا و یکی از سرایندگانِ طراز اول ادبیات فارسی است. در سرتاسر دیوان شعر وی اشارات فراوانی به اصطلاحات گوناگون علوم و فنون متداول عصر شاعر به چشم می آید. علاوه بر این، اشارات تاریخی و مذهبی نیز نمودِ مشخصی در شعر خاقانی دارد. تلمیحات وی به داستان ها و روایات قرآنی و اسلامی نشان می دهد که وی بسیاری از اشارات و روایات مذهبی را پیش چشم داشته، در جای مناسب از آن ها بهره گرفته است. این مقاله به بررسی بیتی از قصیده خاقانی در نعت پیامبر اکرم(ص) می پردازد. بیت مزبور اشاره به دو واقعه تاریخی و مذهبی دارد، اشاره تاریخی مصرع دوم بیت را عموم شارحان خاقانی دریافته اند، لیکن هیچ یک از شارحان تا کنون به اشاره تاریخی مصرع نخست این بیت نپرداخته اند.
درآمدی بر تعامل میان ادبیات کلاسیک عرفانی با سینمای معناگرا (با تأکید بر تحلیل ظرفیت های نمایشی رساله ی حی بن یقظان ابن سینا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای بررسی بهتر تعامل میان ادبیات و سینما، می توان با توجه به یک طبقه بندی کلی و با در نظر گرفتن انواع ادبی (حماسی، تعلیمی، غنایی، عرفانی و شاخه های آنها) و ژانرهای مختلف سینمایی، این رابطه را به طور تخصصی تر مورد توجه قرار داد. بر این اساس، در پژوهش حاضر تلاش شده به روش توصیفی - تحلیلی چگونگی تعامل میان ادبیات عرفانی با سینمای معناگرا بررسی شده و نشان داده شود که این آثار چگونه می توانند در سینمای هنری و معناگرا، به نسخه های تصویری تبدیل شوند. به این منظور، رساله ی حی بن یقظان ابن سینا نیز به عنوان نمونه بررسی شده و نتایج تحلیل در قالب اشارات کلی به آثار مشابه تعمیم داده شده است. به این ترتیب باید گفت برجستگی، تنوع و تکثر تصاویر حاصل از توصیفات نویسنده در این نوع آثار باعث خلق فضا، شخصیت ها و موقعیت هایی می شود که به نوعی با سینمای ناب و غیر روایی همخوانی دارد. در این متون معانی با ایجاد تصاویر و موقعیت های متنوع، قابل درک می شوند و همین شیوه ی بیان ادبی، نقطه ی اشتراک با زبان سینمای هنری است؛ و این امکان را ایجاد می کند که بتوان با استفاده از آثاری از این نوع، سینمای اقتباسی با رویکرد معناگرا را رشد و توسعه داد.
نقش تمثیلی حیوانات در روند داستان های شاهنامه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۷ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲۶
111 - 132
حوزههای تخصصی:
حیوانات با ایفای نقش تمثیلی و نمادین غیر از اینکه، موجب غنای محتوا و جذابیّت داستان ها می شوند، شاعران و نویسندگان از رویکرد تمثیلی نقش آنها، بیشتر برای تحقق اهداف تعلیمی و اخلاقی سود می جویند حکیم فردوسی از این رهگذر توانسته است با پندار شخصیت بخشی به حیوانات، ضمن ایجاد شورانگیزی در داستان های شاهنامه، پیوند و همبستگی میان انسان نخستین وحیوانات را به هنر تمثیل به تصویر کشیده و در راستای تعالیم اخلاقی خود که با رنگی حماسی و اسطوره ای تظاهر می یابد به خوبی استفاده نماید. در این مقاله حیوانات نقش آفرین در شاهنامه به سه گروه اهورایی، اهریمنی و اهورایی – اهریمنی تقسیم شده اند و نقش تمثیلی آن ها با ذکر شواهد مورد بررسی قرار گرفته است.
بررسی سروده های تمثیلی مهدی اخوان ثالث (م. امید) دردو مجموعه شعر«زمستان» و «آخر شاهنامه»
حوزههای تخصصی:
نویسندگان در این مقاله، سروده های تمثیلی مهدی اخوان ثالث، در دو مجموعه «زمستان» و «آخرِشاهنامه» را بازخوانی و بررسی کرده اند. بدین منظور، درونمایه و محتوای تمثیل های به کار رفته در سروده های دو مجموعه شعر یادشده را با تکیه بر منابع معتبر، مطالعه و بررسی نموده و دریافته اند که شاعر در این دو مجموعه، به روشی تازه دست یافته و اغلب شعرهای خویش را به شیوه ی تمثیلی و روایی سروده است. این تمثیل ها به ویژه در مجموعه ی زمستان، بیشتر از طبیعت و عناصر و پدیده های طبیعی محیط زندگی شاعر، مایه می گیرند. در این سروده ها، شاعر برای ترسیم مسائل اجتماعی و مفاهیم انسانی روزگار خود و برای بیان عواطف و احساسات درونی خویش، از تمثیل های گوناگون بهره گرفته است. تمثیل های به کار رفته در این سروده ها، اغلب بیانگر احساس یأس و شکست شاعر درباره مسائل اجتماعی و انسانی روزگار اوست.
بررسی تطبیقی «پارسا زن» عطار و «هزار و یک شب» بوکاچیو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال نهم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۳۶
81 - 97
حوزههای تخصصی:
این مقاله به روش تقابل کلی دو داستان را مقایسه کرده: «پارسا زن» در «الهی نامه» عطار داستانی در بیان اهتمام زنی در اثبات عفت و زهد خود که از رهگذار عدم تسلیم به خواهش های ناپاک متهم به خیانت شده، به اضطرار راهی سفر می شود و در مقابله با ناملایمات و بلایا، به مستجاب الدعوگی رسیده عفیف و شریف به وصال دوبارف شوی می رسد؛ و داستان «هزار و یک شب آلاتی یل» در «دکامرون» اثر بوکاچیو ، روایت شاهدختی که هنگام گسیل او به همسریِ پادشاه مغرب، در طی سفر گرفتار حوادثی می شود و برای رسیدن به مقصد، ناگزیر - به اندک مقاومتی- خواسته هایی را اجابت کند. هدف این مقاله بررسی دو داستان یکی به نظم و یکی به نثر از دو ملّیت مختلف و یافته های این تحقیق، علت شباهت کلی ساختار اصلی دو داستان و تفاوت هایی در جزئیات آن دو مانند نوع و تعداد رویدادها، هدف سفر، شخصیت های داستان، طبقات اجتماعی، زمان و مکان رویدادها، راوی، زبان قصه ها و مواردی از این گونه است.
شاهنامه و علم مدیریت با تأکید بر هرم سلسله نیازهای مزلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی آثار ارزشمند حوزه ادبیات فارسی و پدید آوردن آثاری در ارتباط با ادب، سیاست، روان شناسی، فلسفه، و علوم نوپایی مانند مدیریت نشان دهنده این نکته مهم است که ادبیات تنها به حوزه احساس و ذوق تعلق ندارد؛ بلکه میدانگاه وسیعی از تجربه های حسی مبتنی بر واقعیات عینی است. بیشتر نظریه پردازان علم مدیریت، در تعریف این واژه بر اصول سازماندهی، انگیزش، کنترل و برنامه ریزی تأکید کرده اند. در این جستار با بررسی اصول مدیریتی فردوسی در شاهنامه و تطبیق آن ها با هرم سلسله نیاز های مزلو- که یکی از مباحث مهم مدیریت علمی است - به این نتیجه رسیده ایم که فردوسی به میزان قابل توجهی با اصول مدیریتی آشنا بوده و کوشیده است امور را بر پایه این اصول و با توجه به نیازهای اساسی انسان سازمان دهی کند و بهترین تصمیم را متناسب با شرایط موجود به اجرا درآورد ، شایسته ترین افراد را به کار گیرد و با احاطه کامل بر اوضاع حاکم، این افراد را با توجه به نیازشان برانگیزد و با برنامه ریزی صحیح کنترل کند و آنان را در راستای اهداف کلی حکومت قرار دهد. دیدگاه های ممتاز و مدیریت برتر منش فردوسی، با توجه به ارتباط مستقیم و انکارناپذیر مدیریت و فرهنگ ملت ها می تواند الگویی قابل ملاحظه برای مدیران امروزی باشد.
بحثی در باب شیوه قصه پردازی در ترجمه تفسیر طبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۷۷
185-219
حوزههای تخصصی:
برای درک و تحلیل درست ادبیات فارسی باید به کهن ترین آثار باقی مانده از آن بیشتر توجه کرد. در باب «ترجمه تفسیر طبری» که از کهن ترین کتاب های موجود فارسی است پژوهش هایی چند انجام داده اند. اما این کتاب سرشار از قصه را از منظر قصه پردازی کمتر نگریسته اند. نوشتار حاضر در پی چنین هدفی است. برای نیل به این مقصود نخست نشان داده ایم که این مجموعه که قصه های فراوان در آن آمده است، برآمده از محیط فرهنگی و ادبی قرن چهارم و قابل مقایسه با دیگر آثار قصه پرداز نزدیک به آن دوران - همچون شاهنامه- است. سپس کوشیده ایم تا شیوه قصه پردازی آن کتاب را بهتر بشناسانیم. زیرا به نظر ما طرح کلان قصه گویی این اثر اندیشیده و قاعده مند است و می توان آن قواعد را مطالعه و استخراج کرد. بر این اساس بیشتر قصه های این کتاب حاکی از نزاع نیکان و بدانی است که از آفرینش آدم تا رستاخیز گسترده شده است. در این قصه ها بن مایه ها و درون مایه ها و شخصیت های مشابه پی درپی ظهور می کنند. از دیگر طرح های اندیشیده این اثر، افتتاح کتاب و گشودن باب قصه گویی با قصه مناظره محمد ص با مکیان و جهودان است. این، قصه ای است که عناصر اصلی و بنیادین دیگر قصه ها و خلاصه ای از هرآنچه در کتاب آمده، در آن گنجانده شده است.