فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۸۰۱ تا ۱۰٬۸۲۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
منبع:
حافظ پژوهی ۱۳۹۶ دفتر ۲۰
حوزههای تخصصی:
روان شناسی به این دلیل که انسان را به تمامی در کانون مطالعة خود قرار داده است، آیینة تمام نمای علوم انسانی دانسته اند. انسان در این عرصه، موجودی چند وجهی و برخوردار از ساحت های وجودی متفاوت است و با همین جوانب متفاوت و متعدد است که یک کل را می سازد و در فرآیندی پیچیده، نشو و نما می کند. انسانی که در روان شناسی مطالعه می شود، مبنای زیست شناختی دارد؛ ولی محدود به آن نیست و از فضایی غیرمادی و غیرجسمانی در وجود برخوردار است که آن را «روان» دانسته اند. شاید با تکیه بر همین بعد وجودی دانش «روان شناسی» بنیان نهاده شد.
دیالکتیک در باب اول مرزبان نامه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله سعی بر آن است تا با روش تحلیل ساختارشکنانه ی دریدا باب اول مرزبان نامه را – که به شیوه ی حکایت در حکایت است_ ساختارشکنی کنیم و پیوندش را با دیالکتیک هگل نشان دهیم. شخصیّت های اصلی این باب، مرزبان و دستور هستند. نگرش ساختارشکنانه ی دریدا برای ما روشن می سازد که بین این دو شخصیّت به ظاهر متضاد، ضدیتی وجود ندارد. در واقع این دو همچون دو همکار یا دو هم بازی هستند که وجود آن ها برای کامل شدن متن ضروری است. حکایات و سخنان ایراد شده توسط این دو شخصیّت، دیالکتیکی را می سازد که تزها، آنتی تزها و سنتزهایش را قاب بندی کرده ایم. این باب دارای دوازده وضعیت در هم تنیده است که همان سخنان ملک زاده و دستور است که در نه قاب مشخص و نشان داده شده است که جنگی بین ملک زاده و دستور نیست. بلکه خویش کاری این دو همکار این است که متن را به سرانجام برسانند. بنابراین دو شخصیت دستور و مرزبان، دو شخصیت حقیقی متضاد نیستند بلکه دو تمثیل از نیروهای متفاوت در جهان هستند که به وسیله این دو نیروی متضاد، جهان در گردش و تکامل است.
بازتاب صنعت التزام بر پیکره ی بلاغت، نظم و نثر فارسی- عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
التزام یا اعنات آرایه ای است که بلاغت نویسان فارسی و عربی کم تر بدان پرداخته اند، در حالی که این صنعت در قرآن کریم و نهج البلاغه و احادیث کاربرد داشته است. از این رو نگارندگان در این مقاله از جنبه های گوناگون آن را در بلاغت فارسی و عربی بررسی کرده و برای نخستین بار نشان داده اند که این صنعت در نظم و نثرِ این دو زبان به هشت شیوه می آید؛ برخی از این شیوه ها ویژه شعر فارسی است و برخی دیگر در هر دو زبان کاربرد داشته و از سویی با این که بلاغت نویسان، التزام را جزوِ آرایه هایِ لفظی آورده اند، نشان داده شده است که برخی از این شیوه ها موسیقی بیرونی کلام را تقویت می کنند و برخی دیگر به ارتقاء موسیقی درونی و معنوی یاری می رسانند. تفاوت های التزام در این دو زبان از تعریف تا مصادیق و نحوه کارکرد و انواع و ظرفیت آن بررسی شده است؛ با این که هر دو زبان، امکان بهره گیری از ظرفیت های این شگرد را داشته اند ولی برخی شیوه ها در یکی از دو زبان مغفول واقع شده است. به گونه موردی نشان داده شده که بهره شعر و نثر فارسی، نسبت به عربی بالاتر است. چنین بخش بندی و تحلیلی در هیچ اثر بلاغیِ فارسی و عربی به ویژه از دیدگاه تطبیقی دیده نمی شود.
جمالیات استدعاء الشخصیات التراثیه فی قصائد علی فوده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال نهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۴
81 - 106
حوزههای تخصصی:
استهدفت هذه المقاله دراسه جمالیه إحضار الشخصیّات التراثیه فی عناوین القصائد عند الشاعر علی فوده (1946–1982م)، کما درسَت مدی ربط تجارب هذه الشخصیات بتجارب علی فوده النفسیه والاجتماعیه والسیاسیه فی حیاته الواقعیه، إضافه إلی استخدامه عنصرین هامّین لجمالیه إحضار هذه الشخصیّات؛ هما الرمز والقناع. قد أوحت النتائج أنّ الشاعر تأثّر بالشخصیّات التراثیه بما فیها الدینیه( النبی عیسی و بلال الحبشی ) والأسطوریه(کلیوبترا والسندباد) والأدبیه(الصعاﻟیک و عروه بن الورد )، وقام باستدعائها للتأثیر علی المتلقّین إضافه، إلی بیان تجاربه بصوره مثیره، وبعمله هذا جعل قصائده أشدّ فاعلیه وأکثر قدرهً علی التأثیر فی المتلقّین، وحصلت کلّ هذه النتائج عبر المنهج التحلیلی بصوره کیفیه اعتماداً علی مجموعه من المصادر والمراجع المتنوّعه کالأدبیه والسیاسیه والنفسیه والاجتماعیه.
مؤلّفه های مفهوم سکر در متون عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منابع دست اوّل و دوم عرفانی در توصیف مفهوم سکر، از مؤلّفه های مختلفی بهره برده اند که باعث ابهام و اختلاف زیاد در فهم آن شده است. این مقاله با رویکردی مفهوم شناختی از طریق توصیف و تحلیل، به ریشه های نظری و تأویلی سکر در قرآن، حدیث و روایت های اسلامی و عرفانی و عرفی پرداخته و پس از شناسایی 12 مؤلّفه مفهوم سکر در منابع عرفانی، آنها را به مؤلّفه های اصلی و جوهری و فرعی و فرعی تر تقسیم کرده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که تنها مؤلّفه جوهری و اصلی سکر، مؤلّفه وحدت و اتحاد با محبوب است و سایر مؤلّفه ها عارضی اند. در این میان مؤلّفه فجأه بودن سکر نشانگر حال بودن آن در تقسیم بندی اصطلاحی عرفانی است. کرامت و کرامت تراشی و اسطوره شدگی از مؤلّفه های فرعی تر سکر است که بیشتر در پندار عامیانه و دریافت های سطحی تر از مفهوم سکر، به آن نسبت داده می شود. پایان این نوشتار، به بازتعریف مفهوم سکر می پردازد.
بررسی ورود مدرنیته در رمان نفرین زمین و خوشه های خشم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال یازدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۱
99 - 120
حوزههای تخصصی:
جلال آل احمد روشنفکر، و نویسنده رمان «نقرین زمین» در دهه چهل است که دگرگونی ساختارهای اجتماعی- اقتصادی و نیز آشفتگی اخلاقی و معنوی مردم جامعه را در قالب جامعه روستایی در حال گذار از سنت به مدرنیته به رشته تحریر درآورد. از طرف دیگر جان اشتاین بک نویسنده اخلاق گرا و منتقد سرسخت آمریکایی در اوج فاجعه ای از تاریخ آمریکا به نام رکود بزرگ رمانی به نام «خوشه های خشم» را نگاشت. در این مقاله تلاش می گردد ضمن تعریف درون مایه، درون مایه های مشترک، ورود مدرنیته به جامعه سنتی، برخورد جامعه با مدرنیته و تأثیر مدرنیته و در پایان بیکاری و استثمار به عنوان نتایج لا ینفک ورود مدرنیته مورد بررسی قرار گیرد.
تصویر ادبی شخصیت های ایرانی و شخصیت پردازی آن ها در نمایشنامه «قمبیز» اثر احمد شوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۲
61 - 84
حوزههای تخصصی:
یکی از شاخه های ادبیات تطبیقی بررسی تصویر ادبی(Imageologi) ملّت و سرزمینی در ادبیات ملّتی دیگر است. احمد شوقی ، ادیب معاصر، نمایشنامه ای منظوم به نام «قمبیز»( کمبوجیه ) پادشاه ایرانی سروده و در آن تصویری از ایرانیان را خلق کرده است که پرداختن بدان از منظر ادبیات تطبیقی اهمیت بسزائی دارد و خواننده می تواند تصوّر دیگران را از تاریخ و فرهنگ باستانی کشورمان درک کند. گرچه هدف اصلی این پژوهش نشان دادن تصویر ایرانیان در این نمایشنامه است؛ اما در این راستا به جنبه فنی شخصیت و شخصیت پردازی در جهت نشان دادن تصویری از شخصیت های ایرانی نیز اشاره شده است.
بررسی همسنج جایگاه زن در ضرب المثل های امثال و حکم و فرهنگ ضرب المثل های آکسفورد بر بنیاد دیدگاه های روان شناختی آلفرد آدلر و اریک برن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان گونه هایی که ما به عنوان ادبیات عامیانه می شناسیم، ضرب المثل ها یکی از بهترین زمینه های پژوهش بر روی اندیشه های گویشوران یک زبان به شمار می آیند؛ در حقیقت این گونه، بخشی از ادبیات هر سرزمین است که مردم آن را به عنوان بهترین راه برای بیان اندیشه های رایج میان خویش برگزیده اند و از آن به عنوان زبان گویای حالات روانی خود بهره می برند؛ از این رو بررسی تطبیقی ضرب المثل های پارسی و انگلیسی با تمرکز بر موضوع زن، با اتکا بر امثال و حکم و فرهنگ ضرب المثل های آکسفورد، می تواند نمایانگر بخشی از ذهنیت گویشوران زبان پارسی و انگلیسی باشد؛ به ویژه زمانی که این بررسی همسنج با بهره گیری از دیدگاه های روان شناسی اریک برن و آلفرد آدلر صورت گیرد. آموزه هایی که تحت عنوان اصطلاح آلودگی در روا ن شناسی برن و اصطلاح اشتباه های بنیادی در روان شناسی آدلر مطرح شده است، می تواند زمینه را برای تحلیل دقیق ضرب المثل های این دو مجموعه فراهم سازد؛ بررسی دقیق و آماری ضرب المثل ها بر پایه دیدگاه های یادشده، رهگشای درک دقیق و واکاوی تطبیقی جایگاه زنان در ضرب المثل های دو زبان خواهد بود. بررسی تطبیقی دو مجموعه ضرب المثل یاد شده، این نکته را بر ما آشکار می سازد که درصد آلودگی و اشتباهات بنیادی در ضرب المثل هایی که در پیوند با موضوع زن هستند، در هر دو زبان بسیار بالاست؛ البته بسامد ضرب المثل های سالم در فرهنگ ضرب المثل های آکسفورد به میزان 14.035درصد از ضرب المثل های فارسی امثال و حکم افزون تر است.
بررسی اصول تصویرپردازی کلاسیسم در شعر ابراهیم ناجی
حوزههای تخصصی:
تصویرپردازی که تبلور اندیشه های بلند شاعر است، زمانی رخ می دهد که وی از زبان عادی عدول کند و دریافت های درونی اش را به صورت شاعرانه ارائه دهد. در بلاغت سنتی، تصاویر شاعرانه منطبق بر پنج اصلِ تناسب، تقلید، وضوح، حقیقت نمایی و تقابل صورت و معناست. این اصول زمینه ساز پردازش هنری در تصاویر شعری شعرای کلاسیک می گردد. در پژوهش حاضر تلاش بر آن است تا با روشی توصیفی–تحلیلی بلاغت تصویر در شعر ابراهیم ناجی (1898-1953م)، شاعر معاصر مصر، مورد بررسی قرار گیرد. نتایج حاکی از آن است که وی با کمک اسلوب های تشبیه، استعاره و مجاز، تصاویری می آفریند که میان حالت درونی او و آن چه در خارج به تصویر می کشد، تناسب برقرار می کند؛ ضمن آن که بیشتر این تصاویر به تقلید از پیشینیان ارائه می گردد. برای تحقق این امر، علاوه بر این که شاعر، صورت را بر معنا ترجیح می دهد، تعابیر روشن و واضحی را به کار گرفته که منطبق با اصل حقیقت نمایی است. بلاغت، تصویرپردازی، شعر کلاسیک، ابراهیم ناجی
بررسی رابطه بافت متن و موقعیت در خطبه های نهج البلاغه از دیدگاه تحلیل گفتمان ادبی (مطالعه موردی جنگ صفین)
حوزههای تخصصی:
تحلیل گفتمان به عنوان یک رویکردی نقادانه به کشف نحوه جریان فکر ادیب و تاثیر پذیرفتن او از موقعیت می-پردازد؛ زیرا فراتر از عناصر لغوی تشکیل دهنده آن به عوامل بیرون از متن، یعنی بافت موقعیتی، فرهنگی، اجتماعی و ... توجه دارد. در تحلیل گفتمان ادبی بافت متنی و بافت موقعیتی مورد تحلیل قرار می گیرد. جنگ صفین یکی از مهم-ترین وقایع تاریخ اسلام است که امیرالمومنین (ع) با توجه به موقعیت زمانه و شرایط حاکم بر مردم چه در زمان جنگ و چه بعد از آن، در نهج البلاغه به صورت مستقیم به تبیین آن پرداخته است. جستار حاضر با روش توصیفی و تحلیلی و در چارچوب تحلیل گفتمان ادبی به بررسی کلام حضرت علی (ع) در بیان جنگ صفین می پردازد؛ مهم تریم نتایج حاصل از این کاربست عبارت است از امام (ع) توانسته در نهایت فصاحت و بلاغت در قالب شاهکاری بی نظیر، توازن کاملی بین محتوای کلام و بافت موقعیتی ایجاد کند. این توازن بیشترین تاثیر را در مخاطب و بهترین نمونه ی گفتمان ادبی را شکل داده است.
بررسی ظرفیّت های سینمایی رمان دود پشت تپه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی جنبه های سینمایی آثار ادبی، امری است که حدود یک دهه است که به طور جدّی بدان پرداخته اند. در این تلاش، نویسندگان، از دو زاویه ی متفاوت روایی یا بلاغی به متون ادبی نگریسته اند. عناصر روایی شامل بررسی مواردی چون پیرنگ، شخصیّت پردازی و گفتگو هستند و عناصر بلاغی نیز مواردی چون، نما، میزانسن، تدوین و .. را در بر می گیرند. در پژوهش حاضر سعی شده است تا با روش توصیفی تحلیلی و رویکرد میان رشته ای، متن داستان مورد بحث، از هر دو زاویه ی مذکور، مورد کنکاش قرار گیرد. در فرایند این پژوهش، اهمیّت اصول و قواعد سینما از یک سو و تطابق آن با عناصر و ارکان ادبیات، از سوی دیگر، مورد بررسی قرار گرفته است تا بتوان از این طریق، میان لایه های پنهان و آشکار معانی متون و ظرفیّت های نمایشی آن ها، رابطه برقرار کرد. بدین منظور، پس از تعریف مختصری از اقتباس و تفاوت های بیانی و تصویری ادبیات و سینما، عناصر سینمایی تعریف شده اند و سپس، این عناصر، در متن، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته اند.
زبان، استعاره، حقیقت (بررسی نقش استعاره در تکوین پساساختارگرایی: با تکیه بر آرای دریدا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پساساختارگرایان، به ویژه دریدا، با تکیه بر فرآیندها و سازوکارهایی چون تعویق، فاصله، ردّ (trace) و غیریت، به نقد تقابل های دوگانه و رویکردهای مبتنی بر متافیزیک پرداخته اند. با وجود تأکید پساساختارگرایی بر سازوکارها و رهیافت های خاصّ خود، با تبیین ژرف ساخت های نظریِ پساساختارگرایی (و به ویژه آرای دریدا) می توان به نقش بنیادین استعاره و کارکردهای استعاری در تکوین مبانی نظریِ آن پی برد. در این مقاله، به دنبال اثبات این مسئله هستیم که پساساختارگرایی در اصل بر مبنای سرشت استعاری زبان شکل گرفته است و مبانی نظری و روش شناختی آن نیز ملهم از سازوکارهای «استعاره» و «کارکرد استعاری» است. از سوی دیگر، این مسئله مبنایی برای نقد پساساختارگرایی است. نتایج این پژوهش، کارکردهای دیگری از «استعاره» در تکوین نظام فکری و شناختی بشر را نشان می دهد؛ چنان که استعاره (و کارکرد استعاری) نقش تعیین کننده ای در تکوین مبانی نظری پساساختارگرایی به ویژه آرای دریدا داشته است. دریدا با تکیه بر سرشت استعاری زبان، به دنبال گسستن ریشه های متافیزیکیِ نشانه بود، امّا با توجه به هیمنة گسترده و عمیق معارف و مفاهیم متافیزیک، رویکرد دریدا، به رغم خواست او، در نهایت به عرصة متافیزیک بازگشته است؛ همچنان که نتایج این تحقیق تأثیرپذیری دریدا از آرای ابن میمون، متکلم معروف یهودی، را نشان می دهد.
گلچینی از دیرینه ها: عقدنامه ای از عهد مظفری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی لیلی و مجنون نظامی با ترویلس و کرسیده چاسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چفری چاسر(Geoffrey Chaucer) پدر شعر انگلیس است که در سال 1343 میلادی در لندن به دنیا آمد و در سال 1400 وفات یافت. این مقاله ضمن معرفی و شناساندن «جفری چاسر» به محضر ادب دوستان و ادب پژوهان، به مقایسه دو منظومه عاشقانه لیلی و مجنون نظامی و ترویلس و کرسیده(Troilus and Criseyde) پرداخته است. این دو سروده شاعرانه و عاشقانه فارسی و انگلیسی دو فرهنگ را نشان می دهند و می توان با مطالعه این دو منظومه عاشقانه تشابهات و اشتراکاتِ قابل ملاحظه نظامی و چاسر را نشان داد. در هر دو اثر روابط و مناسبات شخصیت ها مشابه است؛ خویشان و اطرافیان تلاش می کنند. دو عاشق به هم برسند و کنشگر بازدارنده در لیلی و مجنون پدر لیلی و در ترویلس و کرسیده پدر کرسیده هستند که باعث جدایی عشاق می گردند. وجه افتراق این دو اثر در این است که لیلی و کرسیده از نظر وفاداری با هم فرق دارند. لیلی به مجنون وفادار است اما کرسیده ترویلس را رها می کند. روش تحلیل تطبیقی دو منظومه بر اساس مکتب تطبیقی امریکایی است که به مقایسه شباهت ها و افتراقات آثار ادبی می پردازد.
پسامدرنیسم و بوطیقای داستان کودک: تحلیلی روایت شناسانه از داستان "آقارنگی و گربه ناقلا " از فرهاد حسن زاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات کودک، خصوصا ژانر داستان، طی سالیان گذشته از قالب ها و باورهای کلاسیک و ازپیش تعیین شده خود فاصله گرفته، وجوه روایتمندی این آثار رانیزدستخوش تغییر و تحول ساخته است. دراین میان تلاش نویسندگان کودک برای همراهی با تحولات ساختاری- محتوایی شکل یافته در ادبیات و همگام با تحولات اجتماعی ازیک سو و تبدیل مخاطب منفعل کودک به خواننده ای فعال ازسوی دیگر، به خلق داستان های پسا مدرن انجامیده است. داستان "آقارنگی و گربه و ناقلا" ازجمله داستان های کودک از فرهادحسن زاده است که توانسته باورهای عامیانه درباره داستان کودک را به چالش بکشد و با استفاده از ویژگی های روایی پسا مدرن، علاوه برحفظ باورپذیری متن برای این دسته از مخاطبان، ذهن او را به پرسش دربرابر واقعیت های پذیرفته شده از داستان و جهان فرا خواند. بهره گیری از ویژگی هایی همچون راوی متکثر و اقتدارشکن، فراداستان، تلفیق سبک ها و ژانرها و فرجام متکثر ازجمله ویژگی های پسامدرنیستی اثرموردنظر است که درکنار تصویرگری هماهنگ با متن در پژوهش پیش رو بدان پرداخته شده است. براین اساس برخورداری از صدای راوی کودک دربرابر راوی دانای کل بزرگسال وهمچنین استفاده از تکینک هایی چون هوش آزمایی و دعوت به همکاری کودک درجهان متن درکنار پایان بندی نامعین و متکثر با هدف تأکیدهرچه بیشتر برداستانی بودن ، خواننده را به تلاشی خلاقانه و فعال برای پاسخ گویی به پرسش های ذهنی خود فرامی خواند.
النزعه الثوریه وأصداءها الدلالیه والفنیه فی شعر عبدالرحیم محمود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال نهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۳۳
105 - 125
حوزههای تخصصی:
یعرف شعر الثوره بالإلتزام المتشابک الّذی یتوخّی الخدمه لمصالح الشعوب ومتطلّباتهم مندفعاً إلی ترسیخ الدعائم الوجودیّه فی الإنسان وتوفیر حقول الخیر والسکینه له، وهو بوصفه رافداً جمالیّاً فی وجدان الإنسان العربیّ یقدّم فکره الرفض للنهب والعدوان، والمواجهه للآخر المتخاصم. لقد اتّسع مفهوم الأدب الفلسطینیّ بولوجه فی عالم الشعر ولاسیّما منذ تسلّل إلی عالم الرؤی والأخیله الشعریّه، أنجب فی صدی صرخاته جیلاً جدیداً من الشعراء المقاومین، منهم عبدالرحیم محمود الّذی حضر فی لجّه أحداث النکبه الفلسطینیّه حضوراً نشیطاً یلهب فکره الجهاد والمقاومه الصادقه فی صفوف شعبه المناضل، ویستعین فی هذا المضمار بأحقّ مؤشّرات الحرکه الثوریّه الّتی تمثّلت دینامیکیّتها فی الوطنیّه، وتمجید الأبطال، واستدعاء الشخصیات التراثیّه، وحثّ الشعب علی الثوره والنضال، ورفض الاضطهاد بحیث تبغی دراستنا هذه مع نهجها نهجا وصفیّا- تحلیلیّا متابعتها واستکناهها واحداً تلو الآخر.
تأمّلی بر کارکرد محتوایی رنگ در غزلیات مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«رنگ» یکی از مؤثّرترین ابزارهای آفرینش هنری ادبی است. با آنکه نمود این عنصر در گذشتة ادبیات فارسی، گوناگونی امروزه را نداشت، امّا همواره نقشی مهم و تعیین کننده در القای مفاهیم به مخاطب و تصویرسازی های ادبی، به ویژه در حوزة شعر داشته است. بررسی میزان و نحوة کاربرد انواع رنگ در شعر کهن و معاصر، کوششی راهگشا برای ورود به دنیای عواطف و اندیشه های شاعران است. براساس همین اهمّیت، هدف مقالة حاضر، تحلیل کارکرد محتوایی انواع رنگ های به کار رفته در غزلیات مولوی است؛ چهره ای که پس از جریان سازی سنایی و پیشگامی عطّار، شعر عارفانه را به اوج معنا و ژرفا رسانید و بررسی غزل او از این منظر می تواند به شناسایی بخش مهم دیگری از ذهنیات، تجربه ها و ویژگی های شعریش بینجامد. یافته های این پژوهش نشان می دهند که در کل، مولوی انواع رنگ را در بافت موضوعی معنایی عرفان عاشقانه یا معانی تعلیمی به کار می برد. این کاربرد، البتّه شامل جزئیات بسیار و متنوّع است. پربسامدترین رنگ ها در غزل او نیز به ترتیب عبارتند از: سیاه، سرخ، زرد و سبز.
طره خط و دندانه ی شعر (نظری بر جایگاه و هنر شاعران خوشنویس ایرانی دربار پادشاهان گورکانی هند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاعری و خوشنویسی از جمله ارجمندترین و ممتازترین فنون و هنرهای رایج در میان ایرانیان هستند. هنرمندان خوشنویس با به کارگیری مفاهیم ارزشمند نظم فارسی در قالب نوشتاری زیبا، آثار هنری منحصر به فردی را خلق نموده اند که به دلیل برخورداری از هماهنگی میان محتوا، حروف نگاری و تزیین در شمار فاخرترین نمونه های هنر ایرانی قرار دارند. توفیق گسترده ی هنرمندان ایرانی در خلق این آثار، نه تنها در ایران دوره صفوی نام و آوازه ی درخشانی را برای آنان به ارمغان آورد، بلکه سبب جلب توجه و علاقه ی حاکمان گورکانی هندوستان به این امر نیز گردیده و آن ها با فراهم آوردن زمینه ی مهاجرت هنرمندان زبده ی ایرانی به هند، فرهنگ و هنر ایران را در شبه قاره ی هند رواج دادند. در میان این هنرمندان مهاجر تعدادی از باذوق ترین شاعران ایرانی حضور داشتند که علاوه بر برخورداری از قریحه خوش ادبی از استعداد خوشنویسی نیز بهره مند بودند. اهمّیّت تاریخی مهاجرت این هنرمندان در گسترش ادب و هنر ایرانی در شبه قاره هند، سبب گردیده تا این موضوع در پژوهش حاضر مورد بررسی قرار گیرد. در این تحقیق که به شیوه ی توصیفی و تحلیلی، با تکیه بر منابع تاریخی و اسناد باقی مانده تدوین شده، حضور شاعران خوشنویس در دربار گورکانیان هند مورد توجه قرار گرفته است.
پیوند عمودی و انسجام معنوی در غزل های حافظ
منبع:
حافظ پژوهی ۱۳۹۶ دفتر ۲۰
حوزههای تخصصی:
جهان شاعر نمودِ بازپژواکی از حقیقت است که افلاطون1 بر آن ارجی نمی نهد، اما به نظر ارسطو، شاعر می تواند در کنار این بازنمایی، با توصیف و تنظیم مناسب واقعیت به ژرفای (هنری- ادبی) دست یابد که دیگر تقلید صرف واقعیت نیست، بلکه در مرتبه ای ورای جهان ملموس در تجارب عادی ما، قرار می گیرد (ارسطو، 117: 1369). به نظر می رسد، اساسی ترین وجه سخن ارسطو در کنار هم نشاندن مفاهیم تنظیم مناسب یا به تعبیر خود او «کمال صنعت» در کنار تقلید یا رونوشت برداری است که به تخییل یا محاکات2 می انجامد و در نهایت، می تواند تعریفی ویژه از مفهوم خلاقیّت یا تخیّل فرهیخته، تلقّی شود و به درستی، به همین دلیل است که در فصل نهم رسالة فن شعر، شعر از تاریخ برتر دانسته شده است. مجموعة آرای ارسطو در مورد شعر می تواند در این جمله خلاصه شود که «موفقیت در رونوشت برداری از امری عینی، آغاز و انجام هنر است» (کمپرتس، 1656: 1375).