فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۸۸۱ تا ۹٬۹۰۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، سوره "انشراح" با تحلیلی زبانشناختی، مبتنی بر دستور نظام مند هلیدی، در سه فرانقش تجربی، بینافردی و متنی، مورد بررسی قرار می گیرد. این پژوهش کلیه جملات سوره را، در سه فرانقش مذکور به صورت جداگانه بررسی می کند و ضمن تحلیل برجسته سازی زبانی، باز تاب ویژگی های معنایی متن در ویژگی های بافت موقعیت را مورد بررسی قرار می دهد. در فرانقش تجربی، مشخص شد که فرایند مادی بیشترین بسامد را به خود اختصاص داده است که این بسامد، با فضای سوره هماهنگ است؛ چرا که ابتدای سوره، از عمل اتفاق افتاده( نزول نعمت های الهی بر پیامبر(ص) )، سخن می گوید و انتهای آن نیز، خداوند پیامبر را به عمل و شکرگزاری دعوت می کند. در فرانقش بینافردی، وجه اخباری و زمان ماضی برجسته شده اند که نزول نعمت های الهی را تایید و هر گونه شک را ناممکن می کنند. در فرانقش متنی، مشخص شد که نعمت های خداوند درحق پیامبر خود، شناخته شده هستند و امری نو نیستند؛ لذا اطلاع شناخته شده و قدیمی در این سوره، بیشترین بسامد را دارد. انسجام دستوری و انسجام واژگانی با ایجاد انسجام، نقش مهمی در تایید محتوای سوره دارند.
شگردهای سبکی در شعر متعهّد عربی و فارسی (مطالعه موردپژوهانه: شعر سیّد حسن حسینی و جواد جمیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک را می توان شیوة بیان و ویژگی های زبانی هر متن دانست که موجب تمایز آن و صاحبش از دیگر متون و افراد می شود. با وجود اختلافات سبکی، گاه این ویژگی های زبانی فراتر از فرد و در تناسب با معنا، ساختار و مشخّصات زبانی واحدی را در آثار ادبی ایجاد می کند که چه بسا بتوان آن را در آثار یک ژانر ادبی از چند زبان نیز ملاحظه کرد؛ بنابراین فرضیه، پژوهش حاضر می کوشد تا بر مبنای روش توصیفی - تحلیلی و با مطالعة دو اثر گنجشک و جبرئیلحسینی و الحسین لغة ثانیةجواد جمیل شاعر عراقی که دو شاهکار ادبی بدیع، کم نظیر و حتّی بی نظیر در حوزة ادبیّات متعهّد عربی و فارسی به شمار می آید، به مقایسة برخی شگرد ها و گونه های سبکی به کار رفته در آن ها از جمله تکرار، ایهام، پارادوکس و... بپردازد. پژوهش حاضر و بررسی عناصر سبکی و زبانی دو متن، نشان از قدرت و توانمندی بالای شعر فارسی و هنر حسینی در استفاده از شگرد های مورد بررسی دارد. شاعر توانسته است در کاربرد این شگرد ها بر شعر عربی سبقت گیرد و از زبانی متمایزتر برخوردار شود. نکتة قابل توجّه در کاربرد این شگرد ها، تناسب آن ها با محتوا و مضمون اشعار است که به وحدت ساختاری آن ها کمک کرده است.
تحلیل گفتمان جنسیت در متون ادبی قرن هفتم هجری: مطالعه موردی نسخه خطی جوامع الحکایات و لوامع الروایات اثر محمد عوفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازنمایی هویت های جنسی و جنسیتی، مسأله ای است که می توان آن را در بسیاری از متون ادبی و فرهنگی به نوعی مشاهده کرد. در همین زمینه، البته مطالعه متون کهن از اهمیت زیادی برخوردار است؛ متون ادبی کهن از اهمیت تاریخی برخوردارند و تحلیل آنها می تواند تبار اندیشه های جنسی و جنسیتی امروزین را به ما نشان دهد. یکی از این متون کهن و تاریخی، کتاب « جوامع الحکایات و لوامع الروایات» اثر سدیدالدین یا نورالدین محمد عوفی اثری متعلق به قرن هفتم هجری است. هدف این مقاله بررسی چگونگی بازنمایی جنسیت در این کتاب با مطالعه موردی نسخه خطی آن است. این مقاله چهار باب آخر از قسمت سوم کتاب عوفی را که درباره زنان است به روش تحلیل گفتمانی مورد بررسی قرار می دهد. چهارچوب نظری و روشی مقاله، رویکرد متفکر فرانسوی «میشل فوکو» است. نتایج بررسی ها نشان می دهد که عوفی در این فصول می کوشد با به کارگیری نوعی گفتمان اخلاقی، سوژه های جنسیتی به زعم خود اخلاقی را برسازد. . او با برساختن گفتمانی سوژه های «زن پارسا» و «زن ناپارسا» می کوشد نوعی بایگانی جنسیتی مبتنی بر حساسیت نسبت «میل جنسی» زنان به وجود آورد.
پژوهشی تطبیقی درباره انسان از دیدگاه مولوی و اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان موجودی است که از دیرباز توجه اندیشمندان را به خویش معطوف ساخته و از جهات گوناگون مورد بررسی و تحلیل قرارگرفته است. عرفا و فلاسفه نیز، هر کدام به این موضوع پرداخته اند، لیکن دست یابی به تعریفی که تفاوت های لفظی و ظاهری آنان را در این حوزه خاتمه بخشد بس دشوار است. باوجود این، پرداختن به این مسأله برای تقریب دیدگاه اندیشمندانی که دراین باره اندیشیده اند، لازم و ضروری به نظر می آید. در این مقاله پژوهشگر بر آن است که در راستای تبیین این مفهوم، به بررسی ضعف و قوت انسان در اندیشه مولوی و اسپینوزا که از برجسته ترین چهره های اندیشه بشری اند بپردازد و برخی از وجوه تشابه«انسان کاملِ» مولوی و «انسان عاقلِ» اسپینوزا را موردبررسی و تحلیل قرار دهد و با بهره بری از نگرش این دو متفکّر، نشان دهد چگونه انسانِ ضعیفی که اسیر پنجه عواطف و هواجس نفسانی است به فضیلت و سعادت دست می یابد و به والاترین مقام انسانی نائل می شود.
باززایی عناصر ادبی تصویرساز قرن ششم در تصویرهای شعری قرن هشتم (نمود دوباره شگردهای آمیغی در تصویرهای قرن هشتم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قرن ششم، شاهد تحوّلات شگرف و بنیادینی در عرصه هنر هستیم تا حدّی که نخستین بارقه های تعالی و پیچیدگی در هنر دوران اسلامی در این دوره مشاهده می شود. این اتفاق برای شعر نیز می افتد و تصویرهای شعری به یک باره از آن ساحت ساده سبک خراسانی خارج می شوند و پا به اقلیم پیچیدگی و مفهومی شدن می گذارند. این روند رو به پیچش به واسطه عنصرها و ابزارهایی صورت می گیرد که در مسیر سلوک به سازه تصویرها افزوده شده است؛ عناصری چون شگردهای آمیغی یا صناعات کنایه محور. این مطالعه که به روش کمّی و آماری نوشته شده است، به بررسی آماری و مقایسه ای دو گروه از شگردهای ادبی منفرد و آمیغی در 500 بیت از شعر نُه شاعر زبان فارسی - از قرن ششم تا قرن هشتم - می پردازد. نتیجه پژوهش نشانگر حضور و وفور شگردهای آمیغی در تصویرهای قرن ششم است. در قرن هفتم، شاعران چندان تمایلی به بهره گیری از شگردهای آمیغی و آفرینش تصویرهای پیچیده ندارند و تصویرها عمدتاً ساده اند، امّا در قرن هشتم شاهد باززایی و تداوم بهره گیری از شگردهای آمیغی در آفرینش تصویرهاییم.
رد یک اشکال از حدیقه برپایه نمادشناسی سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدرس رضوی در تعلیقات حدیقه ذیل حکایت «شتر مست در بیابان» درباره واژه «شتر» اظهاراتی داشته است که از منظر وی حاکی از سوءترجمه یا سوءبرداشت سنایی از منبع اصلی این حکایت، یعنی کلیله ودمنه ابن مقفع است. در اصل حکایت مهابهاراتا و کلیله، «افیل» ضبط شده است و سنایی احتمالاً به دلیل یک اشتباه، افیل را به «شتر جوان» ترجمه کرده است، اما آنچه از نمادشناسی جانوری در آرای سنایی برمی آید، او نماد «شتر» را عامدانه و آگاهانه برگزیده است. بر همین مبنا در این یادداشت، چهار دلیل مستند برای فرضیه «گزینش عامدانه سنایی» طرح می شود: 1. توجه به خواب گزاری سنایی در حدیقه، 2. توجه به سنت نمادین ملی در داستان لشکرکشی اسفندیار به زابلستان، 3. توجه به شواهد اقلیمی و جغرافیایی در حکایات حدیقه، و 4. توجه به حکایت تمثیلی «احوال فیل» در متن حدیقه سنایی.
سگِ کیخسرو (نکته ای اساطیری در یکی از گزارشهای شفاهی- مردمیِ داستانِ غیبتِ کیخسرو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیخسرو، پادشاه نامدار و دادگرِ کیانی، در شاهنامه پس از پیروزیِ نهایی بر افراسیاب از فرمانروایی دست می کشد و به کوهی می رود و غایب می شود. این سرانجامِ شگفت در سنّتِ شفاهی- مردمیِ ایران مورد توجّه قرار گرفته و روایتهای متعدّدی در این باره پرداخته و نقل شده است. در یکی از این گزارشها کیخسرو همراه «سگی» به غار می رود و ناپیدا می شود و مردم معتقدند که او با آن «سگ» در غار، زنده و جاویدان است. بررسیِ بعضی نمونه-های مشابه یا تقریباً همانندِ این داستان نشان می دهد که در آنها نیز در کنار کسانی که زنده به آسمان عروج می-کنند یا در مَغاک زمین (غار، جهان زیرین و...) جاویدانند و یا به جهانِ دیگر می روند و باز می آیند «سگ» به نوعی نقش و حضور دارد و چون این جانور در روایات و معتقداتِ باستانیِ بسیاری از مللِ جهان به شیوه های مختلف با آن دنیا مرتبط است و راهنما و نگهبانِ ارواح انگاشته می شود احتمالاً ملازمتِ آن با کیخسرو در روایتِ شفاهی- عامیانه ایرانی نیز برخاسته از همین باورِ مردمی است و در واقع «سگ کیخسرو» راهنما و محافظ او در غار و جهانِ دیگر دانسته می شده است.
الزمن الروائی فی روایة ""رماد الشرق"" لواسینی الأعرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یعد الزمن أحد المکونات الأساسیة فی الخطاب الروائی ویسهم فی تشیید النص فنیاً وجمالیاً. وحظیت دراسة الزمن الروائی باهتمام النقاد والدارسین منذ دراسات الشکلانیین الروس. ولم یعد الزمن فی الروایة العربیة الحدیثة قائماً على التسلسل المنطقی والتعاقبی کالروایة الکلاسیکیة بل اتجهت الروایة إلى انحراف السیر الزمنی ولا یخضع بناء الحدث الروائی لمنطق السببیة، لهذا نرى أنه یقوم الروائیون الجدد بتحول الزمن الروائی فی أعمالهم الأدبیة. وواسینی الأعرج واحد من هولاء الروائیین، ولعبة الحرکة بین زمن الحکایة وزمن الخطاب فی روایاته تؤدی إلى تکسیر مسار الزمن الخطی وتحرک عمله الروائی. یعتمد هذا البحث على المنهج الوصفی- التحلیلی ویستفید من آراء جیرار جنیت لدراسة الزمن الروائی فی روایة ""رماد الشرق"" للروائی الجزائری ""واسینی الأعرج"" وهی روایة فی الجزئین: ""خریف نیویورک الأخیر"" و""الذئب الذی نبت فی البراری"". وتهدف الدراسة إلى کشف خصوصیة الزمن الروائی عند الکاتب فی هذه الروایة وتبیین کیفیة الابداع فی هذا المکون. ومن النتائج التی وصلت الیها الدراسة هی: یتم عدم التطابق بین نظام السرد ونظام القصة عن طریق الاسترجاع والاستباق وهذا یحدث المفارقات الزمانیة فی الروایة خاصةً تقنیة الاسترجاع تکاد تشکل ظاهرة غالبة فی الروایة وکثیراً ما یسترجع الراوی أحداث الماضی مؤکداً أن معطیات الماضی کانت سبباً فی مشاکل الحاضر. وبما أن روایة ""رماد الشرق"" تغطی فترة زمنیة طویلة للسرد لهذا یوظف الروائی تقنیات مختلفة لابطاء السرد وتسریع السرد أی لایجاد التنویع فی الایقاع الزمنی فی الوهلة الأولى ثم کسر رتابة النص.
نقد و بررسی درس نامه های متون ادبی- تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درسنامه های متن محور بخش مهمی از کتابهای آموزشی رشتة زبان و ادبیات فارسی را تشکیل می دهند و با توجه به این که پیوندهای اولیه دانشجویان با متون بر مبنای این درس نامه ها که عمدتاً گزیده هایی از متون مفصل تر هستند صورت می گیرد، مسائلی مانند چگونگی تنظیم سرفصل های پیشنهادی مصوب، نحوة تألیف، کیفیت و کمیت این درسنامه ها در حوزة طرح مسائل نظری، گزینش متن، کم و کیف توضیحات و فهرست ها و ضمائم آن در امر آموزش بسیار مهم است. مقالة حاضر سرفصل های مربوط به درس های ادبی- تاریخی (در سرفصل قدیم: تاریخ بیهقی و تاریخ جهانگشای جوینی) و مهم ترین درسنامه های تألیفی این دو متن را در رشتة زبان و ادبیات فارسی مرور می کند و علاوه بر نقد و بررسی این درسنامه ها و برشمردن نقاط قوت و ضعف آن ها؛ در خصوص دو سرفصل مرتبط با متون ادبی- تاریخی در سرفصل تازه مصوب شدة دورة کارشناسی زبان و ادبیات فارسی پیشنهادهایی مبنی بر تغییر عنوان و محتوای آن ها ارائه می کند.
جایگاه و کارکرد اشعار و امثال عربی در تفسیر مجمع البیان طبرسی
حوزههای تخصصی:
از کهن ترین گرایش هاى تفسیری، تفسیر ادبى است که با تمرکز بر علوم ادبی (لغت، صرف، نحو و بلاغت) به دنبال فهم صحیح آیات قرآن کریم می باشد. «مجمع البیان فی تفسیر القرآن» امین الاسلام فضل بن حسن طبرسی (د. ۵۴۸ ه .ق) از جمله تفاسیر جامع اجتهادی و از حیث ادبی از غنی ترین آن به شمار می آید. طبرسی در این کتاب با طرح جنبه های معناشناسی واژه ها، إعراب آیات، تحلیل های صرفی، قرائت های قرآنی و مباحثی از این دست، به این علم، خدمت شایانی کرد. نگارنده این سطور، رویکرد مؤلّف را در استفاده از اشعار و امثال عربی برای ارائه یک تفسیر جامع بررسی نموده است. پژوهش حاضر بیان گر آن است که مفسّر ارجمند برای تأیید یا تبیین یا ردّ مباحث و دیدگاه های لغوی، صرفی، نحوی، بلاغی، اعتقادی و وجوه قرائات به ابیات و مثَل های عربی استشهاد کرده است. روش تحقیق، به صورت کتابخانه ای و مبتنی بر تجزیه و تحلیل داده ها می باشد.
تحقیقات ایران شناسی: معرفی چهار شاهنامه از قرن های ششم و هفتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنبش معارف پروری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیقات ایران شناسی: ارزش شاهنامه در گزارش سقوط هپتالیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی نماد روانشناختی در شعر کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نماد، از شگردهای تصویرپردازی است که نشانگر استعداد واژگان در انعکاس تصاویر ذهنی است. نماد ادبی، به دلیل همراه بودن با تداعی های پیچیده ی ذهن و تصاویر دیریاب، در شعر کودک و نوجوان کاربرد کمتری دارد؛ با وجود این، نماد روان شناختی که حاصل برخورد عاطفی کودک با دنیای درونی و بیرونی است، به جهت ملموس بودن و سهولت درک آن، در شعر کودک و نوجوان بازتاب دارد. این نوع نماد، نه تنها در کوشش طبیعی کودک برای دریافت معنا خللی ایجاد نمی کند؛ بلکه به نیازهای عاطفی کودکان جواب می دهد و تضادهای درونی او را به وحدت می رساند. نماد روان شناختی نقش فیزیولوژی در کودک دارد و اغلب به صورت ناخودآگاه در بازی های کودکانه، جلوه گر می شود. مهم ترین دلیل پیدایش آن، قدرت زیاد تخیّل کودک و عاطفه ی اوست. در این مقاله، سعی داریم نمادهای روان شناختیِ به کار رفته در شعر کودک را رمزگشایی و بررسی کنیم.
ادبیّات تطبیقی در الجزایر؛ از استعمار تا بهار سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیدایی و شکوفایی ادبیّات تطبیقی در الجزایر با فراز و فرودهای گوناگونی همراه بوده است: با ورود فرانسویان به خاک الجزایر در سال (1830)، این کشور صحنة تاخت و تازهای استعماری آنان قرار گرفت و اوّلین تلاش آنان، تغییر زبان و فرهنگ مردم آن مرز و بوم بود. لذا، غالب پژوهش های تطبیقی نیز تحت تأثیر این شرایط، به زبان فرانسوی نگاشته شدند. سرانجام در سال (1962) الجزایر با انقلاب مردم به بهار سیاسی راه یافت و با «تعریب» زبان در حوزة پژوهش های تطبیقی، اهتمام به بازخوانی تصویر الجزایر در آثار اروپاییان از جمله فرانسویان و آلمانی ها، تخصیص واحدهای دانشگاهی به ادبیّات تطبیقی و مکاتب این شاخة ادبی و برگزاری همایش ها و کنفرانس های بین المللی از جمله گام های تطبیقگران الجزایری در پیشرفت و به روزرسانی ادبیّات تطبیقی در این کشور است. لذا مقالة حاضر، با رویکردی توصیفی- تحلیلی، در صدد آن است تا سیر تاریخی ادبیّات تطبیقی را در الجزایر با تقسیم تاریخ معاصر آن کشور به دورة استعمار و پسااستعماری بررسی کند.
تأثیر کتاب مقدس بر اشعار منوچهر آتشی
حوزههای تخصصی:
منوچهر آتشی (1310-1384) یکی از شاعران بزرگ نوپرداز معاصر است که در اشعار خود فراوان از آرایه ی تلمیح استفاده کرده است. تنوع و فراوانی تلمیحات در شعر آتشی مبیّن پشتوانه قوی و معلومات سرشار اوست تا جایی که می توان تلمیح را یکی از ویژگی های بارز سبکی او به شمار آورد. هرچند خاستگاه تلمیحات آتشی در مجموعه های نخستین اغلب عناصر بومی و اقلیمی جنوب ایران (به ویژه بوشهر زادگاه شاعر) است ولی او به تدریج از این فضا فاصله می گیرد و از منابع بیشتر و متنوع تری برای تلمیحات اشعار خود استفاده می کند. یکی از این منابع به ویژه در مجموعه اشعار پایانی، کتاب مقدس عهد عتیق (تورات) و عهد جدید (انجیل) است. در این مقاله که به روش کتابخانه ای، اسنادی و تحلیل محتوا انجام شده است سعی شده است مهم ترین موارد بازتاب تورات و انجیل در اشعار منوچهر آتشی مشخص و تحلیل گردد.
نقدی بر کتاب مشّاطه بکر سخن (گزارش هشت قصیده از دیوان خاقانی شروانی) به کوشش دکتر احمد غنی پور ملک شاه
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، به بررسی انتقادی کتاب مشّاطه بکر سخن (گزارش هشت قصیده از دیوان خاقانی شروانی) به کوشش دکتر احمد غنی پور ملکشاه اختصاص دارد. در این مقاله نشان خواهیم داد که به دلایلی ازجمله عدم تحقیق بایسته در پیشینه تحقیق، تسامح و سهل انگاری، عدم احصای کلّ اشارات و نیز بدفهمی های قسمت هایی از متن، متن گُزیده حاضر چندان قابل اعتماد نیست و کاستی های آن احتیاج به بازبینی و اصلاح مجدد دارد تا هرچه بیشتر به غنای آن افزوده شود. هم چنین از آن جایی که کتاب مشّاطه بکر سخن، برای توضیح پاره-ای از قصاید خاقانی تهیّه شده و بخش قابل توجّهی از آن در شروح دیگر دیوان خاقانی آمده است، بررسی این کتاب به موازات شروح دیگر ضرورت دارد؛ بنابراین، در بخش نخست مقاله به بررسی کتاب در حوزه نقد ساختار و در بخش دوم مقاله به نقد شرح در حوزه محتوای کتاب پرداخته شده و مزایا و کاستی های هریک مورد بررسی قرار گرفته است. x x x x x x x x x x x x x x x x x x x