فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۲۰۱ تا ۹٬۲۲۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
В статье рассматриваются эмоции, репрезентированные через образы персонажей романа М.Ю. Лермонтова «Герой нашего времени». Автор последовательно анализирует элементы текста, в которых эмоции мужских и женских персонажей номинированы, непосредственно выражены и описаны. Количество лексических единиц и элементов текста, участвующих в репрезентации той или иной эмоции, заносится в таблицы. Автором найдена и подробно описана репрезентация следующих эмоций: радость, печаль, удивление, гнев, любопытство, презрение, отвращение, стыд, чувство вины, страх. Автор приходит к выводу, что в романе «Герой нашего времени» создана андроцентричная эмоциональная картина мира. В ней персонажи-мужчины репрезентируют больший спектр эмоций, в большем количестве, используют больше выразительных средств, чем персонажи-женщины. Автор объясняет это тем, что писатель, создавший произведение, как и герои-нарраторы в тексте, является мужчиной. Кроме того, на репрезентацию эмоций влияет форма повествования (дневник Печорина) и культурный контекст.
وجودشناسی پسامدرن در رمان «پیکر فرهاد» بر اساس نظریه مک هیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، وجودشناسی پسامدرن بر اساس نظریه مک هیل در رمان پیکر فرهاد به شیوه توصیفی-تحلیلی بررسی می شود. برایان مک هیل، پست مدرنیسم را ادامه مدرنیسم می داند. به اعتقاد او امر غالب در داستان مدرن، معرفت شناسی و در داستان پسا مدرن، وجود شناسی است. این پژوهش نشان می دهد، رمان پیکر فرهاد بیشتر به نشان دادن جهان های ممکن در داستان می پردازد و مطابق نظریه مک هیل، در بُعد وجود شناسی برجسته تر است. در بررسی این رمان، تعامل میان جهان های تو در توی «واقعیت» و «خیال» نشان داده شده و با استفاده از نظریه مک هیل، ضمن کاویدن تشخیص ناپذیری تخیل از امر واقع، تأثیر پذیری و تبعیت واقعیت از خیال به نمایش گذاشته شده است. بنابراین بر اساس نظریه مک هیل، پیکر فرهاد از جمله رمان هایی است که از جنبه ای مدرن و از جنبه ای دیگر پسامدرن است و نمی توان آن را اثری صرفاَ مدرن یا صرفاَ پسامدرن دانست.
تحلیل و تفسیر واژه های پارسی نژاد در تاریخ بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ بیهقی یکی از شاهکارهای گران قدر نثر فارسی است که به دلیل دارا بودن ارزش های ادبی و تاریخی، آشنایی با آن برای هر پارسی زبان تحصیل کرده لازم و ضروری است. نثر تاریخ بیهقی از غنی ترین و جذّاب ترین نثرهای موجود در تاریخ ادبیّات ایران است. بیهقی از جمله نویسندگانی است که در کاربرد واژگان پارسی، هنر خود را به خوبی نشان داده است.مسأله اصلی این جستار، بررسی لغات واصطلاحات پارسی نژاد در تاریخ بیهقی است. از این رو، به شیوه توصیفی، تحلیلی، تعلیلی و استشهادی به تجزیه، تحلیل و بررسی عناصر زبانی اصیل پارسی در تاریخ بیهقی پرداخته شده است.ابتدا به وی ژگی های اشتقاق کلمات در تاریخ بیهقی توجه شده، سپس ریشه شناسی و مفاهیم اسامی، افعال، صفات و قیود در تاریخ بیهقی، تحلیل و بررسی و بسامد آن ها به صورت کمی ارائه شده است. بیهقی در تاریخ خود علاوه برکاربرد واژگان عربی، ترکی، مغولی و... واژه های پهلوی و اوستایی و ایرانی نژاد زیادی نیز به کار برده است. بیش ترین واژه های ایرانی نژاد به کار رفته در تاریخ بیهقی اسم و فعل و بعد صفت و قید است. واژه های ایرانی نژاد بیهقی، از نظر ساختمان، ساده، مشتق و مرکب هستند. نتیجه این که در تاریخ بیهقی کاربرد واژه های مشتق و مرکب، بیش تر از واژه های ساده است.
نشانگرهای جنسیتی در رمان أعشَقُنی و پرنده من بر مبنای الگوی رابین لیکاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف کشف ارتباط میان متغیّر اجتماعی جنس و ویژگی های زبانی داستان نویسان زن، تلاش می کند با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی و براساس الگوی لیکاف، نشانگرهای جنسیتی را در دو رمان أعشَقُنی از سناء شعلان (بهترین رمان زنانه اردن در سال 2013م) و پرنده من از فریبا وفی ( بهترین رمان زنانه فارسی در سال 2002م ) بررسی کند. نتایج پژوهش نشان می دهد که در رمان أعشَقُنی نزدیک به یک چهارم از واژه های رمان از ویژگی زبانی زنانه برخوردار است و زبان زنان در بیش از یک چهارم از واژه های رمان پرنده من نشا ندهنده گوینده مؤنّث است. از آنجا که در هر دو رمان نویسنده، زنی است که درباره زنان می نویسد، بسامد استفاده از واژگان مخصوص زنان در نوشته آنها زیاد است. از دیگر ویژگیهای زبان زنان در این رمانها استفاده از تصویرگری دقیق و جزئی نگر و بهره گیری از رنگ واژه های متعدد است. زنهای هر دو رمان به دلیل اعتماد به نفس کمی که حاصل زیستن در جامعه هایی مردسالار است از تردیدنماها، تشدیدکننده ها و تقریب نماهای بیشتری استفاده می کنند و از طریق پرهیز از به کارگیری دُشواژه ها و استفاده از درخواستهای غیرمستقیم، زبانی مؤدبانه را برای گفتگوهای خویش برمی گزینند که نشانگر ساختارهای زبانی گویندگانی محتاط و فرودست است.
بحران بازنمایی در رمان آزاده خانم و نویسنده اش نوشته رضا براهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و ششم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹ (پیاپی ۸۴)
185-204
حوزههای تخصصی:
بحران بازنمایی از اصطلاحات متعلق به نقد و نظریه ادبیات پسامدرن است. این عبارت به بحران های عصر حاضر ازقبیل بحران معنا، سرگشتگی انسان معاصر درمیان انبوهی از داده های معتبر و نامعتبر، ازخودبیگانگی و... اشاره دارد. ادبیات به مثابه آینه تمام نمای زندگی انسان، بازگوکننده این بحران ها در دوره معاصر است. رمان آزاده خانم و نویسنده اش یا آشویتس خصوصی دکتر شریفی ، نوشته رضا براهنی، از شناخته شده ترین رمان های سه دهه اخیر ایران است. این رمان را می توان اثری درخور توجه در شیوه داستان نویسی پسامدرن ایران دانست. در مقاله حاضر، بحران بازنمایی در رمان آزاده خانم و نویسنده اش ، با تکیه بر "سوژه"، به مثابه جایگزین فلسفی مفهوم "انسان"، تحلیل شده است. در این تحلیل، عوامل بحرانی شدن بازنمایی، پیامدهای آن بر سوژ ه انسانی و نوع تأثیرگذاری آن بر شخصیت ها در اثری داستانی بررسی و تبیین شده است؛ درنتیجه، بحران هایی چون بحران هویت، بحران شخصیت و... را می توان از عوارض ابتلای انسان امروز به بحران بازنمایی دانست.
پاک - پاک
حوزههای تخصصی:
تأثیر شعر و اندیشه های عمر خیّام بر شعر عبد الوهّاب البیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۶
207 - 234
حوزههای تخصصی:
اثرپذیری و اثرگذاری پدیده هایی هستند که از دیرباز در میان شاعران و نویسندگان وجود داشته و در آثار آن ها منعکس شده اند. حکیم عمر خیام نیشابوری شاعر و فیلسوف قرن پنجم و ششم هجری را به حق می توان یکی از اثرگذار ترین شاعران بر ادیبان شرق و غرب دانست که بسیاری از ادیبان دیدگاه های فلسفی وی را در آثار خود منعکس کرده اند. عبد الوهاب بیاتی (1926- 1999م)، شاعر معاصر عراقی تبار- که با ادبیات ایران زمین و به ویژه عمر خیام آشنا بود - وام ها از معدن اندیشه ناب خیام ستانده است. بر همین اساس، پژوهش حاضر که از نوع کیفی است و با روش توصیفی و تحلیلی صورت گرفته، شناساندن زمینه های اثر پذیری بیاتی از خیام و بیان گستره این وام ستانی ادبی را بر اساس مکتب فرانسه در ادبیات تطبیقی، وجهه همّت قرار داده است.
از وحدتِ عددی تا وحدتِ احدی تحلیل دیدگاهِ عطار نیشابوری در بابِ حقیقتِ توحید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نخستین اصلِ کلامی، فلسفی و عرفانیِ موردِ اجماعِ قاطبه ی مسلمانان و جمله ی پیروانِ ادیانِ ابراهیمی، اصلِ توحید است که بی گمان، باور به این اصلِ خدشه ناپذیر، محصولِ حقیقتِ وحدت است که بر سراسرِ هستی، حکمرانی می کند؛ لکن این مسأله را نمی توان نادیده گرفت که حصولِ معرفتِ تامّ نسبت به این قاعده ی متقن و بنیانِ مستحکم، امری به مراتب، صعب الوصول و دیریاب است و به گواهیِ عقل و نقل، تنها، بهره ی اوحدیِّ از اولیای الهی گشته است؛ و به بیانِ دقیق تر و مطابق با فرموده ی عرفای شامخِ ممالکِ اسلامی و مناطقِ ایمانی، وجهِ اتمّ و صورتِ اصحِّ توحید، در یدِ اختیار و حدِّ اقتدارِ انسانِ کاملِ اکمل، یعنی جنابِ ختمی مرتبت است. به باورِ اندیشمندانِ اسلامی، شناختِ مرزِ میانِ وحدتِ احدی با وحدتِ عددی، از عهده ی غالبِ آحادِ بشر خارج است؛ و آن چه که اربابِ معرفت از آن با عنوانِ فناء فی الله یاد می کنند، در واقعِ امر، استغراق در اقیانوسِ ناپیداکرانِ وحدتِ احدی است؛ وحدتی که خدای واحدش، به هیچ وجهِ من الوجوه، قبولِ ثانی نمی کند. مقاله ی حاضر، عهده دارِ بررسیِ موضوعِ مذکور در آثارِ فریدالدین محمّد عطار نیشابوری است.
تضمین: اصطلاحی متفاوت در بوطیقای بیدل دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تضمین: اصطلاحی متفاوت در بوطیقای بیدل دهلوی بهمن بنی هاشمی [1] چکیده یکی از دشواری های شعر بیدل دهلوی مربوط به فهمِ معانی و کاربردهای خاصّ واژه ها و اصطلاحات در اشعار اوست. بیدل بعضی واژه های فارسی را با معنای وضعی و لغت نامه ای به کار می برد و با معنای اصطلاحی و کاربردهای اصلی آن واژه ها در زبانِ فارسی بیگانه است. «تضمین» یکی از این واژه هاست که بیدل آن را در معنای متفاوتی به کار برده و گاه با آن ترکیبِ «مصرعِ تضمین» را ساخته است. در این مقاله ابتدا تعاریف و معانیِ تضمین در لغتنامه ها و کتب بلاغی بررسی و سپس معنای این واژه در اشعار بیدل واکاوی می شود. همچنین اصطلاح «مصرعِ تضمین» مورد بررسی قرار می گیرد. روش نگارنده در تحلیل معنای این اصطلاح استفاده از اشعار خود بیدل است و برای این کار، کاربردهای این واژه در اشعار بیدل، تعیین و تبیین شده است. در پایان معنای «تضمین» و «مصرعِ تضمین» در اشعار تعدادی از شاعرانِ هم عصرِ بیدل بررسی و با معنای آن ها در اشعار بیدل مقایسه می شود. این مقاله نشان می دهد اصطلاحات «تضمین»، «مصرع تضمین» و «مضمون» در قرن 12 هجری قمری در شبه قاره هندوستان، به اصطلاحاتی تخصصی در حوزه نقد ادبی تبدیل شده است و تعاریفی جدید را پذیرفته. در این تعاریف، «مضمون» اختصاصا به معنی «مصراع برجسته» به کار می رود و «تضمین» به فرایند «مصرع رسانی» یا «پیش مصرع رسانی» اطلاق می شود به این فرایند «مضمون بستن» نیز می گویند. «مصرع تضمین» اصطلاحی است که برای «مصرع یا پیش مصرعِ رسانده» به کار می رود. [1] دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی bahmansher@gmail.com
تجلیات السرد البولیفونی فی روایه "اعترافات کاتم الصوت" لمؤنس الرزاز باعتباره مظهرا من مظاهر ما بعد الحداثه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۱
110 - 87
حوزههای تخصصی:
تقنیه السرد البولیفونی أو تعددیه الأصوات فی الروایه أبدعها الناقد الروسی "میخائیل باختین" ثم طرحها دعاه ما بعد الحداثه. والسرد البولیفونی یکسر الجمود فی النص السردی ویقدمه عاریاً کعمل متخیل مُسقِطاً القناع الواقعی الذی بنیت علیه الروایه الکلاسیکیه، فهذه التقنیه ما هی إلا ممارسه لدیمقراطیه التعبیر تستهدف کسر هیمنه "الأنا" لیزول موقع الراوی الواحد والمهیمن. کما تعتبر مظهراً من مظاهر التخفیف من النزعه النرجسیه لدى المؤلف مستنده على تعددیه الأصوات وتارکهً تأثیرها على البنیه السردیه فی الروایات. ویرافق هذه التقنیه الروایات المتشظیه داخل مسار الروایه الأصلیه وظهور عالم الأحلام والکوابیس. <strong>تهدف</strong> المقاله إلى تعریف مفهوم السرد البولیفونی وتمظهراته فی روایه "اعترافات کاتم الصوت" للقاص "مؤنس الرزاز"باعتباره مظهراً من مظاهر ما بعد الحداثه بالاعتماد على <strong>المنهج</strong> الوصفی- التحلیلی. وتظهر هذه التقنیه فی هذه الروایه، إذ یسعى الروائی إلى إبراز موقعها داخل أعماله الروائیه بالتواری خلف ضمائر مختلفه وهو ما یجعله یتماهى مع ضمائر الشخصیات داخل عملیه السرد والتراوح بینها فیتناوب أکثر من سارد علیم عملیه الحکی فی الفقره الواحده من الروایه محتفلا بوجهات نظر مختلفه. ویرافق هذه المیزه ظهور الروایات المتشظیه داخل مسار الروایه الأصلیه وظهور العوالم الخیالیه وعالم الکوابیس وهو ما درسناه خلال هذه المقاله.
بازگشت از مرگ در قصه های عامیانه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دلایل وقوع مرگ و واکنش به آن برای شخصیت های مختلف قصه متفاوت است. این مسئله وقتی برجسته می شود که قهرمان و یا محبوب او در میانه داستان مرده باشد. از آنجا که پایان خوش از ملزومات قصه های عامیانه است، راوی راهی برای جبران این مسئله می یابد و آن بازگرداندن مرده از مرگ است. در این نوشتار تلاش می شود، بن مایه بازگشت از مرگ و ارتباط آن با فرهنگ عامه در داستان ها بررسی شود. جامعه آماری این تحقیق، شامل همه تیپ های قصه هایی است که بن مایه بازگشت از مرگ دارند. ابتدا، با مطالعه کتاب طبقه بندی قصه های ایرانی نوشته اولریش مارزلف، 12 تیپ قصه شناسایی شدند. روایت های مختلف این قصه ها نیز به شیوه نمونه گیری در دسترس، از میان کتاب های قصه های عامیانه یافت و به روش تحلیل محتوا بررسی شدند. با مطالعه این قصه ها مشاهده شد که راوی چه برای ایجاد تعلیق و زیباتر کردن داستان و چه برای رساندن پیامی خاص به مخاطب در داستان خود، از بن مایه بازگشت از مرگ استفاده کرده است. شیوه طرح این بن مایه، ریشه آن و این نکته مهم که سیری تکاملی برای بیان این مطلب در قصه ها وجود داشته، مهم است. گذر زمان، یافته های تازه بشری و اتفاقات تاریخی، بی شک در طرح این قصه ها مؤثر بوده است. در نهایت، از تحلیل محتوای روایت ها می توان نتیجه گرفت، هرچند طرح مسئله بازگشت از مرگ در طول سالیان، شکل های مختلفی به خود گرفته و سیر تحول آن از اسطوره به جادو و از جادو به دین بوده است؛ اما اصل موضوع، توانایی بازگشت از مرگ در روایت های مختلف ثابت بوده است.
کاربرد واژگان در رمان سمفونی مردگانِ «عباس معروفی» از منظر زبان و جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۳۸
229-244
حوزههای تخصصی:
زبان از عناصر بنیادی در داستان نویسی به شمار می رود. یکی از مباحث مهم در بررسی زبان، توجّه به جنسیّت و رابطه آن با زبانِ اثر است. بسیاری از پژوهشگران معتقدند میانِ زبان و نوشتارِ زنان و مردان تفاوت زیادی وجود دارد. هدف اصلی در پژوهش حاضر تفاوت های زبانیِ زنان و مردان در حوزه کاربرد واژگان از منظر زبان و جنسیّت در رمانِ سمفونی مردگان اثر عبّاس معروفی است. در این مقاله اهتمام نگارندگان بر آن است تا تفاوت های واژگان به کاررفته در زبان زنان و زبان مردان در رمان سمفونی مردگان شامل متغیّرهایی چون رنگ واژه ها، دش واژه ها (رکیک و غیررکیک)، سوگندواژه ها، تصدیق گرها، تعدیل کننده ها، کلام آمرانه و دستوری، صفات و واژگان عاطفی در مکالمات شخصیّت های رمان با توجّه به موازین علمی زبان شناسی، نقد و بررسی کند. عبّاس معروفی اگرچه در مواردی، زبانی متناسب با جنسیّت قهرمانان خود خلق کرده، لیکن به دلیل عدم توجّه به یافته های علمی زبان شناسان اجتماعی به خصوص زبان و جنسیّت، در مواردی هم موفّق به خلق زبانی متناسب با جنسیّت قهرمانان خود نشده است.
Étude de la portée ontologique de l’écriture leclézienne à travers Le Procès-verbal(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
La parution du premier roman de J.M.G. Le Clézio, <em>Le Procès-verbal</em>, en 1963, synchronise avec l’épanouissement de la littérature postmoderne où la dimension ontologique devient prépondérante. Ce roman de Le Clézio fait écho à ce contexte littéraire, en incarnant cette particularité à travers le processus cognitif de son protagoniste cherchant à trouver sa position propre dans le monde. Dans cet article, afin de savoir comment le personnage leclézien vit l’existence dans le sens philosophique du terme, nous tenterons d’explorer la portée ontologique de cet ouvrage. Pour ce faire, dans un premier temps, nous considérerons le protagoniste dans son faisceau de relations avec le monde, ce qui nous amènera à étudier ses interactions d’ordre intellectuel, émotionnel et social avec ce dernier. Cet examen nous révèlerait les moyens de connaissance de l’être adoptés par le personnage. Dans un second temps, nous nous pencherons de plus près sur les modalités de la prise de conscience ontologique du protagoniste. Cette étude nous permettrait de mieux connaître la perception de l’auteur de l’être humain et de son statut dans le monde.
سحاب نی ریزی، شاعر ناشناخته دوره بازگشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیخ الاسلام سید نعیم فرزند عفیفا متخلص به سحاب از شاعران دوره بازگشت ادبی ایران است. تنها دست نویس دیوان او در مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی نگهداری می شود. در دیوان سحاب انواع ادبی ازجمله شعر غنایی و شاخه های ان مانند مرثیه و مدح بسیار است. سبک سحاب در مدح ها، خراسانی و در غزل ها عراقی است. او شاهان قاجاری معاصرش مانند محمدشاه و ناصرالدین شاه و برخی از شاهزادگان را می ستاید. حاکمان محلی زادگاه شاعر نیز از ستایش های او بی بهره نمانده اند. سحاب در مرثیه های خود، رخدادهای کربلا را به تصویر کشیده است؛ شمار این مرثیه ها در شعر او بسیار است و به همین سبب سحاب ازجمله شاعران ایینی به شمار می رود. در دیوان این شاعر ساقی نامه و اخوانیه، از شاخه های نوع ادب غنایی، نیز دیده می شود. گویا شاعر نی ریز در سال 1307 درگذشته است.
کارکرد منابع جانبی در نقد و تصحیح متون باتکیه بر نقش ولی نامه در تصحیح تذکره الاولیای عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به منابع جانبی یا فرعی در نقد و تصحیح متون کهن کاربرد ویژه ای دارد. این گونه منابع با متن تصحیح شده ارتباط هایی فرعی مانند تاریخی و محتوایی و ساختاری دارد. تذکره الاولیای عطار همواره مانند متنی مرجع در سنت صوفیانه ایرانی منظور همگان بوده است. گزیده ها و ترجمه های گوناگون این متن در طول تاریخ نشان دهنده این واقعیت است. منظومه ولی نامه در نیمه نخست قرن نهم هجری در شهر شیراز سروده شد. این اثر ترجمه ای منظوم از تذکره الاولیا ی عطار است که افزون بر جنبه های ادبی و هنری از منظر متن شناسی نیز بسیار اهمیت دارد؛ زیرا نویسنده ان گویا به نسخه یا نسخه های اصیلی از تذکره الاولیا دسترسی داشته و در نظم این مجموعه کوشیده است تااندازه ممکن به ضبط های ویژه تذکره الاولیا پایبند باشد. در این نوشته ویژگی های این منظومه تبیین و نمونه هایی از ضبط های دقیق و اصیل ان بررسی می شود؛ همچنین نویسنده با تحلیل های نسخه شناسانه می کوشد تا نقش این اثر را مانند متنی جانبی در تصحیح و گشودن برخی از مشکلات متنی تذکره الاولیا واکاوی کند.
بررسی سمبولیسم عرفانی و اجتماعی در اشعار تقی پورنامداریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پورنامداریان از منتقدان و پژوهشگران برجسته جامعه ادبی کشور به حساب می آید که جنبه شاعری وی کمتر مورد توجه واقع شده است. وی تحت تأثیر افکار نیما و پیروان او، همچنین مطالعات و پژوهش های خود در زمینه عرفان و داستان های رمزی آن، در اشعارش گرایش خاصی به بیان رمزی و سمبولیک دارد. بسیاری از این رمزها و نمادها را می توان در دو حوزه غالب عرفانی و اجتماعی یا حماسی جای داد. با توجه به همین مطلب، این جستار کوشیده است تا سمبولیسم عرفانی و اجتماعی موجود در شعر پورنامداریان را با توجه به زمینه های مطالعات عرفانی شاعر و پژوهش های دقیق او در این زمینه و همچنین شرایط سیاسی و اجتماعی حاکم در زمان سرایش آثارش، مورد تحلیل و بررسی قرار دهد. نتایج نشان می دهد که مطالعات و تأملات شاعر در زمینه عرفان و دقت و تفکر در احوالات عارفان، در خلق سمبل های عرفانی اشعارش بسیار مؤثر بوده است. همچنین نتایج بیانگر این است که شاعر بنابر شرایط خاص سیاسی و اجتماعی دوران شاهنشاهی و استبداد حاکم بر آن، به ناچار به زبان سمبولیک روی آورده است و با بیانی نمادین، جامعه بحران زده عصر خویش را به تصویر کشیده است.
بازشناسی دو گونه قصه منثور عصر صفوی
حوزههای تخصصی:
عصر صفوی، به دلایل سیاسی و اجتماعی، دوره وفور قصه و نقالی است. در این تحقیق، قصه های عصر صفوی به دو دسته مذهبی-تاریخی و عاشقانه-دلاوری تقسیم شده است. متون مذهبی-تاریخی این دوره نه از منظر تاریخی حائز اهمیت اند و نه اطلاعات مستند و صحیح مذهبی دارند؛ ولیکن انعکاس قابل تأملی از مسائل اجتماعی و ذوق مردم دارند. قصه های عاشقانه-دلاوری نیز قصص شهسواری هستند که دلاور قصه، برای هدفی زمینی، غالباً تخت و تاج یا ملکه ای از سرزمینی دیگر که بر تصویر وی عاشق گشته، به گرد جهان می گردد و اعمال سلحشوری انجام می دهد. با توجه به شرایط سیاسی و اجتماعی خاص عصر صفوی و تثبیت مذهب تشیع در ایران که نتیجتاً غالب مباحث بر حول محور گفتمان مذهبی شکل می گرفت، ترویج مباحث مذهبی در میان توده و تبلیغ ایدئولوژی غالب حکومت در مکان های عمومی ازجمله قهوه خانه ها، توسط نقالان نقطه مشترک هر دو دسته از متون، تاریخی-مذهبی و عاشقانه-دلاوری است.
خوانش رمزگان های اجتماعی در دو قطعه «سگ ها و گرگ ها» و «الطیور» (با رویکرد نشانه شناسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۰
155-180
حوزههای تخصصی:
دو منظومه روایی «سگ ها و گرگ ها» اخوان ثالث و «الطیور» امل دنقل منظومه هایی تمثیلی هستند؛ تمثیلی از جامعه ای که برخی علی رغم نابسامانی های موجود، سکوت پیشه کرده و برای تکه استخوانی، دم می جنبانند و در عوض آزادگانی هستند که سرما و گرسنگی و آوارگی را تحمل می کنند؛ زیرا به آزادگی ایمان دارند و نمی خواهند زیر یوغ اربابان بروند. اگر در دو قطعه شعری- روایی نامبرده دقیق شویم، می توانیم به کنه این معنی راه یابیم که «اخوان» و «دنقل» در روایت قصه گونه خود، مقصودی فراتر از روایت ساده یک قصه داشته اند. آنها کوشیده اند تا با عناصر قصه و روایت، دریافت خود را از مسایل اجتماعی و سیاسی به صورت نمادین نشان دهند. از دید نشانه شناسی، متن روایی چیزی جز یک نشانه نیست. از این رو، اگر بخواهیم از دید نشانه شناسی نگاه کنیم، می بینیم که روایت های دو شاعر از قصه، مانند زنجیری به هم بافته شده و از طریق راوی به ذهن خواننده منتقل می شود و خواننده بر اساس افق انتظار خاص خویش به تأویل یا تفسیر این رمز ها می پردازد و بدین ترتیب رابطه ای بین شاعر راوی و خواننده روایت شکل می گیرد. عکس العمل خواننده از روایت، زمانی به خوبی شکل می گیرد که به راستی به معناهای رمزی راوی در روایت قصه ها پی برده باشد. لذا نگارندگان مقاله حاضر، با تکیه بر تاریخ سیاسی ایران و مصر در عصر دو شاعر و با رویکردی «نشانه شناسی» به کشف رمزگان های دو قطعه شعری مذکور پرداخته اند. ».
درباره دو واژه کمیاب شاهنامه (یادگار، سِند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باآنکه طی چند دهه اخیر در شرح دشواری ها و رفع مبهمات لغوی شاهنامه کوشش هایی شده است، هنوز کم نیستند بیت هایی که مبهم اند و یا واژه ها و ترکیباتی که معنای دقیق آنها روشن نیست؛ از آن جمله است واژه «یادگار» که در بیتی از شاهنامه کاربردی خاص دارد و «سِند» که دست کم سه بار در شاهنامه استعمال شده و به نظر نمی آید که فردوسی در همه موارد از این واژه همان معنایی را می خواسته که در فرهنگ ها ضبط شده است. در این جستار، یادگار را به کمک دو متن کهنسال عربی که در آنها به صورت ایاذکار/ ایادکار به کار رفته است وارسی کرده و نتیجه گرفته ایم که این واژه در آن بیت به معنی طومار است و چنانکه یکی از پژوهندگان نیز یادآور شده در یکی از گویش های محلی فارس به همین معنی رواج داشته است. سِند نیز در بیت مورد سخن به معنی شخصی است که نسبش را به کسی بازخوانند ولی از نسل او نباشد (فرزند خوانده/ پسرخوانده) و به این معنی در یکی از ترجمه های قدیم قرآن به کار رفته است.
بررسی دو تحریف شناختیِ تفکر دوقطبی و صافی ذهنی؛ مبتنی بر تمثیل های مثنوی معنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت درمانی از رویکردهای غالب روان شناسی معاصر برای درمان اختلالات روانی است که بر مبنای بازسازی و اصلاح شناخت های تحریف شده و تفکرات غیرمنطقی و ناکارآمد بنا نهاده شده است. تمثیل نیز یکی از مؤثرترین و کاربردی ترین روش هایی است که روان درمانگران در فرایند درمان های شناختی از آن استفاده می کنند. در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی، تمثیل هایی از مثنوی مولانا که بر دو تحریفِ شناختیِ تفکر دوقطبی و صافی ذهن دلالت دارد، ارائه و برپایه تبیین رویکرد شناختی بررسی می شود. نتایج به دست آمده نشان می دهد که تمثیل های مثنوی مولانا، هم با فرهنگ اصیل ایرانی و اسلامی هماهنگی دارد و هم به سبب ساختار مناسب، فن ثبت پیام در ذهن مخاطب، درج نکته های ظریف در چگونگی ارائه تمثیل در متن و فرایند انتقال مفاهیم قابلیت ویژه ای در درمان های شناختی دارد؛ همچنین به سبب پیوند مفاهیم نظری و انتزاعی با تصاویرِ روشن و پویا می تواند بهترین الگو و راهنمای عملی بسیار مؤثری در بازسازی شناختی این تحریف ها باشد.