مطالب مرتبط با کلیدواژه

مک هیل


۱.

همبستگی میان بازنمایی وجوه رنگارنگ گفتار و اندیشه با تمرکز بر سخن غیرمستقیم آزاد

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: روایت شناسی ژنت بازنمایی گفتار و اندیشه سخن غیرمستقیم آزاد مک هیل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۱۳ تعداد دانلود : ۹۵۳
این مقاله، همبستگی میان بازنمایی وجوه مختلف گفتار و اندیشه را در متون روایی بررسی و بر سخن غیر مستقیم آزاد تأکید می کند. پس از اشاره به بازنمایی گفتار و اندیشه از نظر ژنت، در بخش میانی مقاله، به وجوه رنگارنگ گفتار و اندیشه از محاکاتی ترین تا خودگوترین حالت اشاره و همبستگی میان این وجوه در پرتو آراء و نظرات صاحب نظران بررسی می شود. سپس، از میان این وجوه، بر سخن غیرمستقیم آزاد تمرکز و آرای نظریه ردازان از بالی تا چتمن، تولان و سرانجام مک هیل در پرتو اشاره به نمونه های داستانی مرور می شوند. در پایان این نتیجه حاصل می آید که وجوه اندیشه و گفتار، سخنان و افکار اشخاص داستانی و نیز راوی را بازتاب داده و سخن غیرمستقیم آزاد به سبب ماهیت دو پهلوی خود، به ابهام هنری و نیز کنایه دامن می زند.
۲.

هستی شناسی پسامدرن در داستان «من دانای کل هستم» براساس نظریه برایان مک هیل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفت شناسی هستی شناسی مک هیل امر غالب من دانای کل هستم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۹۸ تعداد دانلود : ۱۲۳۹
در این نوشتار، داستانِ کوتاه «من دانای کل هستم»، از مصطفی مستور بر مبنای نظریه مک هیل، بررسی می شود. داستان مذکور، ویژگی هایی پست مدرن و ظرفیت تحلیل بر اساس این نظریه را دارد. مک هیل، پست مدرنیسم، را ادامه مدرنیسم می داند. او از سه عنصر «امر غالب»، «معرفت شناسی» و «هستی شناسی» استفاده می کند. به اعتقاد او امر غالب در داستان مدرن، معرفت شناسی و در داستان پست مدرن، هستی شناسی است. این نوشتار نشان می دهد؛ داستانِ کوتاه «من دانای کل هستم»، بیشتر به نشان دادن جهان های ممکن در داستان می پردازد و مطابق نظریه مک هیل، در بُعد هستی شناختی برجسته تر است. اگرچه، جنبه معرفت شناختی آن نیز قابل تأمل است. بنابراین، بر اساس این نظریه، می توان «من دانای کل هستم» را داستانی پست مدرن تلقی کرد. همچنین نشان داده شده است، که میان جهان های تودرتوِی «واقعیت» و «خیال»، تعامل وجود دارد. در داستان مذکور مطابق نظریه مک هیل، واقعیت، از خیال تأثیر می پذیرد و تبعیت می کند. مستور در داستان خود از شگردهایی چون؛ «حضور نویسنده در متن»، «دانای کل نبودن راوی»، «فرم دایره ای»، «عدم قطعیت در مسئله شناخت»، «جهان های تو در تو و امکان تعامل میان آنها»، «از بین بردن مرز میان واقعیت و خیال»، استفاده کرده است. برخی از این ویژگی ها خاصّ داستان پست مدرن هستند. روش انجام پژوهش توصیفی – تحلیلی است.
۳.

وجودشناسی پسامدرن در رمان «پیکر فرهاد» بر اساس نظریه مک هیل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیکر فرهاد مک هیل پسامدرنیسم وجودشناسی عباس معروفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۵ تعداد دانلود : ۳۸۲
در این مقاله، وجودشناسی پسامدرن بر اساس نظریه مک هیل در رمان پیکر فرهاد به شیوه توصیفی-تحلیلی بررسی می شود. برایان مک هیل، پست مدرنیسم را ادامه مدرنیسم می داند. به اعتقاد او امر غالب در داستان مدرن، معرفت شناسی و در داستان پسا مدرن، وجود شناسی است. این پژوهش نشان می دهد، رمان پیکر فرهاد بیشتر به نشان دادن جهان های ممکن در داستان می پردازد و مطابق نظریه مک هیل، در بُعد وجود شناسی برجسته تر است. در بررسی این رمان، تعامل میان جهان های تو در توی «واقعیت» و «خیال» نشان داده شده و با استفاده از نظریه مک هیل، ضمن کاویدن تشخیص ناپذیری تخیل از امر واقع، تأثیر پذیری و تبعیت واقعیت از خیال به نمایش گذاشته شده است. بنابراین بر اساس نظریه مک هیل، پیکر فرهاد از جمله رمان هایی است که از جنبه ای مدرن و از جنبه ای دیگر پسامدرن است و نمی توان آن را اثری صرفاَ مدرن یا صرفاَ پسامدرن دانست.
۴.

تحلیل مؤلفه های وجود شناسی برایان مک هیل در رمان سپیده دم ایرانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: سپیده دم ایرانی پست مدرنیسم مک هیل مبانی وجودشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۲۳
به طور کلی نظریه های پست مدرنیستی به دو گروه عمده تقسیم شده اند. گروه نخست نظریه های کسانی مانند بری لوئیس، پیتر والن و دیوید لاج را در برمی گیرد که فهرستی از مؤلفه های پسامدرنیستی (عدم قطعیت، پارانویا، بی نظمی زمانی و...)ارائه می کنند. درگروه دوم، شاخص ترین نظریه را برایان مک هیل مطرح-کرده است که برای تبیین پسامدرنیسم از مفهوم "عنصرغالب" در فرمالیسم-روسی مددمی گیرد و مشخصه پسامدرنیسم را وجودشناسی(در تباین بودن با معرفت شناسی که عنصر غالب مدرنیسم است) می داند. در راستای تحقق این هدف،ابتدا شگردهاو مؤلفه هایی از رمان سپیده دم ایرانی استخراج و درسه-بخش عناصرداستان، مفهوم، شکل یاصورت موردبررسی قرارمی گیرد؛ سپس براساس نظریه غالب برایان مک هیل که در اصل ویژگی داستان های پسامدرن را طرح مباحث هستی شناسانه می داند، مشخص می شود که این شگردها و مؤلفه ها تا چه حد در برجسته کردن عناصرهستی شناسانه اثر مورد نظر نقش دارند. نتیجه نشان-می دهد که دراین رمان، نویسنده به خوبی از تکنیک چندصدایی، عدم-قطعیّت،اتصال کوتاه،عدم انسجام ذهن وآشفتگی شخصیت هاو...به بهترین شکل بهره گرفته و رمان خود را در کنار آثار پست مدرن قرار داده است.