فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۸۰۱ تا ۸٬۸۲۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
برای لولی (کولی یا لوری) در لغت نامه ها معانی مختلفی بیان شده است. حضور لولیان در ادبیات شفاهی و کتاب های اسطوره و تاریخ کهن و آثار معاصر، متفاوت است. در ادب فارسی این کلمه همراه با ملازماتش در کلیات شمس کاربرد برجسته ای دارد. پیش از مولانا، این واژه تنها در حد یک کلمه، بدون نماد و استعاره و رمز کاربرد داشت؛ اما مولانا لولی را هم رتبه رند حافظ و گاه بالاتر از آن قرار داد. در کلیات شمس، سرنا (ساز لولیان) همراه با رقص، موسیقی، بی خانمانی، کارهای خلاف عادت و دیگر ملازمات لولی (مانند نی در مثنوی ) بسیار معنا می آفریند. بازتاب این واژه در کلیات شمس از چند منظر درخور بررسی است؛ گاهی حضور لولی تنها در سطح نشانه است؛ در این هنگام بیشتر، جزیی از تشبیه به شمار می رود؛ گاهی نیز از نشانه و کلمه فراتر می رود و به صورت یک نماد پرمفهوم عرفانی جلوه گر می شود. نتیجه این پژوهش نشان می دهد لولی و ملازمات آن آن چنان که از نقش آن در غزل مولانا برمی آید برخلاف جایگاهش در متون پیش از مولانا، به یک نماد عرفانی تبدیل شده است؛ نمادی که ایستایی و گمنامی و بی نشانی این واژه را به پویایی و شهرت تبدیل می کند و بسیاری از مفاهیم عرفانی را در آن جای می دهد.
نشانه شناسی لایه ای تصویر روی جلد رمان های نوجوان(مجموعه ی رمان نوجوان امروز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نشانه شناسی دانشی است که دران نشانه ها، مطالعه، شناسایی و دسته بندی می شوند. قرارگرفتن تصویر در یک قاب ان را به متنی تبدیل می کند که کارکرد نشانه ای و دلالت گر پیدا می کند و می توان لایه های متفاوت را در ان واکاوی کرد. در اثاری که برای نوجوانان افریده شده گاهی تنها تصویرکتاب، تصویر روی جلد است. با توجه به این که مخاطب این تصویرها نوجوانانند، و توان درک مفاهیم پیچیده و پنهان را دارند؛ می توان در این تصاویر استعاره های تصویری، نشانه شناسی و انتزاع را بازیابی کرد. در این مقاله به نشانه شناسی لایه ای تصویر روی جلد چهار اثر برگزیده ی مجموعه ی رمان نوجوان امروز از انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان می پردازیم و تلاش می کنیم با کشف رابطه ی درون خود متن تصویری و نیز رابطه ی ان با متن نوشتاری، لایه های متفاوت رمزگانی را به خوانش بگیریم. به نظر می رسد در این چهار اثر، تصویرگر در طرح روی جلد به خوانش لایه های روایی متن پرداخته و تلاش کرده است با توجه به ساختار و گونه ی متن نوشتاری، متن تصویری جامعی را پیش چشم مخاطب بگسترد و لایه های معنایی متعددی را معرفی کند.
بررسی تطبیقی متن مصباح الهدایه کاشانی با نهج البلاغه برپایه نظریه بینامتنیت ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه ترامتنیت ژرار ژنت از رویکردهای نوین در خوانش و نقد متون ادبی است. این رویکرد در محور بینامتنیت خود، سه نوع پیوند «اشکارا تعمدی»، «پنهانی تعمدی» و «ضمنی» را در میان دو متن مطرح می کند. در حوزه مطالعات ادبی نیز در موضوع اثرپذیری متون از یکدیگر، نکات مهمی در صنعت های ادبی مانند اقتباس، تضمین، حل، درج، تلمیح و گاهی سرقت های ادبی مطرح می شود که همواره اهل بلاغت به انها توجه داشته اند. کتاب مصباح الهدایه و مفتاح الکفایه از عزالدین محمود کاشانی (متوفی 735 ق) جایگاهی استوار در مطالعات عرفان اسلامی دارد. این اثر برپایه نظریه ژنت در مباحث اصلی عرفانی، تعریف اصطلاحی از واژه های عرفانی، هر سه نوع اثرپذیری را از نهج البلاغه داشته است. در این مقاله سعی می شود از این دیدگاه چهار فصل از کتاب نامبرده بازخوانی شود. با توجه به انچه بیان می شود می توان گفت نهج البلاغه ابرمتنی است که کاشانی با توجه و توسل به ان، مصباح الهدایه و مفتاح الکفایه را تالیف کرده است. حضور کلام مولا علی (ع) در بیشتر سطرهای این اثر پررنگ و انکارناپذیر است. شیوه تحقیق در این پژوهش تحلیلی توصیفی است که با بررسی تطبیقی و ارایه شواهد انجام می شود.
طبقه بندی عناصر فراداستان ساز با تمرکز بر اتصال کوتاه و مثلث ارتباطی نویسنده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۳۹۷ شماره ۷۸
246 - 219
حوزههای تخصصی:
«فراداستان» از فنون داستان نویسی پسامدرن است. دیوید لاج و برایان مک هیل ویژگی های فراداستان را شناسایی کرده اند که این ویژگی ها تاکنون طبقه بندی نشده اند. نظر به اینکه ویژگی های فراداستانی گسترده و پراکنده هستند، از این رو، دچار همپوشانی هایی شده اند که مانع از درک کاربردشان می شود. در این مقاله، ضمن بررسی مختصر فراداستان و نظریه های فراداستانی، ویژگی اتصال کوتاه بازبینی می شود و با ارائه شواهدی از آثار فراداستانی، تقسیم بندی تازه ای از عناصر فراداستان ساز ارائه می شود. در این پژوهش، ویژگی مثلث ارتباطی نویسنده با مخاطب، داستان و شخصیت ها معرفی و طبقه بندی می شود. این اصطلاح بنا بر رابطه نویسنده با سه عنصر دیگر پیشنهاد شده است. همچنین، آشکار کردن شگرد که پیش از این یک ویژگی جدا از اتصال کوتاه معرفی شده بود، با ارائه دلایل، جزئی از اتصال کوتاه طبقه بندی می شود و نامگذاری فراداستانی که با وجود اهمیت و بسامد فراوان تاکنون شناسایی نشده است، در این مقاله در آثار فراداستانی معرفی و شناسایی می شود.
Les personnages de Julien Green, reflet du mythe personnel de leur auteur(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
L’univers romanesque de Julien Green, cet écrivain catholique de l’entre deux guerres est uniquement régi par une seule force: le mal sous toutes ses formes. Souffrant d’une sorte de malaise accablante, ses personnages qui se croient victimes d’un destin fatal et inchangeable se sentent poursuivis par une puissance invincible et s’y résignent. Il semble que la méthode bachelardienne basée sur le rêve et l’imagination est incapable de les délivrer du poids intense du mal qui les écrase. N’ayant aucune conception, ni du monde ni d’eux-mêmes, ils se contentent uniquement de changer d’espaces ou de s’en évader afin de goûter la quiétude et le bonheur momentané. Pliés finalement sous le poids de leur ennui intense, leur haine se déverse soit sur eux-mêmes soit sur autrui. Quels étaient donc les désirs enfouis et irréalisables de l’auteur qui l’ont poussés à créer des destins si tragiques pour ses personnages? Nous chercherons dans cet article, à l’aide du journal de l’auteur et par la méthode psychocritique de Charles Mauron d’accéder aux fantasmes et au mythe personnel de l’auteur.
مفهومِ بلاغیِ «تأکید و تشخّص» در ترکیبات آثار سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرایندِ جابه جایی اجزا که برای بیانِ معانی و اغراضِ بلاغی یکی از اصلی ترین کانال های بلاغت در زبانِ فارسی است، افزون بر واحدِ بزرگی چون جمله، در انواعِ ترکیبات نیز کاربرد دارد. «تأکید و تشخّص» به عنوانِ یکی از مهم ترین اغراضِ بلاغی، عاملِ اصلی در تغییراتی است که در جایگاهِ اجزای ترکیبات رخ می دهد. انواعِ ترکیبات (اضافی، وصفی، عطفی و متمّمی) که اجزای آنها در حالتِ عادی جایگاه ثابت و مشخّصی دارند، هنگامی که جزء دومِ آنها مورد تأکیدِ گوینده باشد، برای نمایشِ تشخّص آن جزء، با ظرفیت هایی که در زبان فارسی برای دستکاری در ترکیبات وجود دارد، تغییراتی در ساختار آنها ایجاد می شود که با شکلِ معمول و متداولِ آنها متفاوت است. در این مقاله با تکیه بر کلام سعدی و با روشِ تحلیلی تشریحی، انواع ترکیبات را با رویکردِ بلاغی و از منظرِ «تأکید و تشخّص» بررسی می کنیم تا شگردهایی که در گذشته برای نمایشِ تشخّص در انواع ترکیبات استفاده شده است، نمایان گردد. حاصلِ کار نشان می دهد که در گذشته برای تأکید و تشخّص در هریک از انواعِ ترکیبات از ظرفیت های زبانیِ خاصی استفاده می شده است و از طریق نشانه های زبانی می توان حالتی را که یک ترکیب در مرکزِ توجّه است، از صورتِ عادیِ آن متمایز کرد.
«ردیف و کارکردهای آن در شعر شاعران حوزه ادبی عراق»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ردیف یکی از ارکان موسیقی کناری شعر است که نقش مهمی در زیبایی شعر کلاسیک فارسی از بدو پیدایش آن داشته است. اما از آنجا که سبک بینابین قرن ششم آغاز استفاده پیچیده و هنرمندانه از ردیف در حوزه ادبی عراق است، این پژوهش بر آن است تا به شیوه توصیفی- تحلیلی دریابد ردیف در شعر شاعران سبک سلجوقی تا چه میزان و با چه کارکردهایی رواج داشته است؟ نتایج پژوهش نشان می دهد شاعران قرن ششم نخستین شاعرانی هستند که به طور گسترده از ردیف های اسمی دشوار و ردیف های فعلی مختلف با کارکردهای متنوع هنری، غیر هنری و حتی گاه نامتعارف و منفی در اشعارشان استفاده کردند؛ و همین امر یکی از عوامل تمایز سبک سلجوقی از شعر سبک خراسانی است. با توجه به نتایج تحقیق، ردیف فعلی با 55 % پرکاربردین ردیف در اشعار شاعران این دوره است. مهمترین کارکردهای هنری ردیف در شعر این شاعران عبارتند از: فراهنجاری، تناسب با مضمون شعر، ایجاد صور خیال، روایتگری فکر و اندیشه شاعر و ایجاد موسیقی درونی.
نگرشی به تلمیح ادبی براساس رویکردهای نوین در نقد ادبی و مطالعات بینارشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۳
7-37
حوزههای تخصصی:
گسترش مطالعات میان رشته ای در سال های اخیر سبب ایجاد تنوع در نگرش به مباحث ادبی به ویژه در زمینه نقد ادبی در ایران شده است. حال آنکه در این پژوهش ها توجه به استفاده از این ظرفیت های بینا رشته ای برای شناخت دقیق تر و ایجاد تحول در سایر زمینه های ادبی، همچون بلاغت و زیبایی شناسی کلاسیک شعر فارسی، تاحد زیادی مغفول مانده است. ازاین رو پژوهش حاضر درصدد است به شیوه توصیفی تحلیلی به مبحث تلمیح در بلاغت بپردازد و این عنصر بلاغی را براساس رویکردهای مطالعاتی نوین بینا رشته ای و نقد ادبی واکاوی و معرفی کند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که تلمیح، علی رغم سادگی ظاهری خود، یکی از پیچیده ترین و چندلایه ترین عناصر بلاغی است که می توان آن را با استفاده از دستاوردهای نوین رشته های مختلفی همچون زبان شناسی، نشانه شناسی، جامعه شناسی و برخی دیگر از نظریه ها و مباحث نقد و نظریه ادبی جدید بررسی و واکاوی کرد.
تحلیل داستان گل و نوروز خواجوی کرمانی با تأکید بر فرآیند فردیت یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۰ (پیاپی ۸۵)
۱۶۱-۱۷۶
حوزههای تخصصی:
کارل گوستاو یونگ، بنیان گذار روان شناسی تحلیلی در قرن بیستم، معتقد است در زیر سطح ظاهری آگاهی انسان ها بخش دیگری به نام ناخودآگاه جمعی ازلی وجود دارد که به صورت عامل روانی مشترک و موروثی خانواده بشری درآمده است. او موفق به کشف و معرفی کهن الگوهای مشترک در اساطیر ملل شد و این موضوع، مکتب روان کاوی او را شکل داد. در این پژوهش داستان گل و نوروز از این دیدگاه و با تأکید بر فردیت هدف تأمل و مداقه قرار می گیرد. توجه به کهن الگوها برای رمزگشایی داستان گل و نوروز ضرورت دارد؛ زیرا این مجموعه به طورکلی برپایه این نمادهای کهن پی ریزی شده است. نوروز نماد نیروهای ناخودآگاه پیروزشاه است و پیروزشاه نماینده بُعدِ فعلیت یافته کهن الگوی خود است. نوروز پس از سفرهای خطرناک فراوان، در انتها، به وصال محبوبش می رسد و با متولدشدن فرزندش، چرخه فرآیند فردیت کامل می شود.
بررسی شخصیت های منظومه های حماسی بهمن نامه، کوش نامه، فرامرز نامه و گرشاسب نامه، بر اساس نظریات انسان شناسی کارل راجرز و آبراهام مزلو
منبع:
علوم ادبی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۴
9 - 48
حوزههای تخصصی:
آبراهام مزلو از پایه گذاران روانشناسی انسان گرا، برای انسان کامل مورد نظر خود که از آن به فرد خود شکوفا تعبیر می کند، ویژگی هایی را عرضه می کند که طبق دیدگاه وی، در مورد بیشتر افراد موفّق مصداق دارد. در آثار حماسی به علّت نفس حماسه با شمار بالایی از افراد موفق روبه رو هستیم مخصوصا در بهمن نامه، کوش نامه، فرامرز نامه وگرشاسب نامه که عناصر اصلی ویژه ی افراد خودشکوفای مزلو در اندیشه ها، رفتار و گفتار آن ها قابل ارزیابی است.در این پژوهش به توصیف و تحلیل شخصیّت های بارز در آثار حماسی ذکر شده می پردازیم. در واقع در این پژوهش از شخصیّت های داستان های حماسی به عنوان الگوی ایرانی برای نظریّه ی مزلو و راجرز نام برده می شود. به نظر می رسد که نظریات اشاره شده فقط متعلق به سده ی بیستم میلادی نیست و حتی در قرن های دور هم کارایی و کاربرد داشته اند. خالق آثار مورد بررسی در ترسیم شخصیت های داستانی، به امورات و نیاز های آن ها همواره توجه داشته و شخصیت های اصلی داستان که به نوعی دارای نیروهای خارق العاده هم هستند؛ به آن اصل خود شکوفایی دست یافته اند.
حاشیه در عرفان: از فراخوانی حاشیه ها تا گذر از بازی متن و حاشیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گفتمان های اعتقادی-اجتماعی بنا معرفت شناسی قطبی گرایانه، جهان معرفتی را در قالب نظام تقابلیِ متن و حاشیه سامان داده؛ سپس حاشیه را سرکوب و به غیاب می فرستند. این رویه به اغلب نظام های دِلالی از جمله به ژانرهای ادبی نیز تسرّی یافته است. از میان ژانرهای ادبی بخشی از کلان ژانر عرفان ایرانی-اسلامی ذیل عنوان عرفان عاشقانه مواجهه دیگری با برساخت حاشیه و نظام تقابلی حاکم بر آن در پیش گرفته است. در این نوشتار ضمن معرفی برساخت حاشیه و مصداق-های آن در گفتمان های اعتقادی-اجتماعی رایج، قرائت های متمایز عرفا از آنها به همراه دلایل هرکدام طبقه بندی و تفسیر شده است. نتیجه نشان می دهد که عرفا در یک سطح با قرائتی واسازانه سه دسته از حاشیه های تثبیت شده، شامل انسان در معنای عام، سجده گریزان و عقل گریزان را ذیل گفتمان وحدت انگارانه عرفان عاشقانه و با دلایلی همچون الزام هستی شناختی وجود و حضور حاشیه ها، ضرورت های رابطه عاشقانه همچون واسطه ستیزی و مواردی مشابه از وضعیت حاشیگی خارج و به هم نشینی با متن می رساند؛ سپس در سطحی دیگر با خوانشی مکالمه ای و تعلیق کنش ابژه سازی؛ از بازی تقابلی متن و حاشیه در می گذرد. مبنای تعلیق ابژه سازی در بازنمایی های عرفا بر یکسان انگاری مصداق های متن و حاشیه همچون برابری کفر و دین، دنیا و آخرت و غیره استوار است. اگرچه کارکرد خوانش های مذکور در بافت اجتماعی تغییر نوع و جهت رابطه با دیگری به عبارتی دیگر ایجاد هم حضوری هستی شناختی انسان ها یا همترازی اجتماعی طرفین تعامل است، در تلقی عرفا به مثابه کنش هایی نمادین است که به قصد صفر کردن فاصله انسان با معشوق یا رسیدن به حال حضور انجام می شود .
نقدی بر تلقّی رایج از هرمنوتیک فلسفی گادامری به مثابه هرمنوتیک خواننده محور/ مفسّرمحور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گادامر تحت تاثیر آرای هایدگر در باب مقوله ی فهم، زبان، زبانمندی و تاریخمندی فهم و ...، هرمنوتیک فلسفی را بنیان نهاد. او بی آن که در خوانش متن، همچون اسلاف خود شلایرماخر و دیلتای با اتخاذ روش، و محوریت بخشی به مؤلف در پی دستیابی به نیّت مؤلف برآید و یا خواننده را به عنوان نقطه ی کانونی مقوله ی فهم و خوانش متن قرار دهد، با الهام از فلسفه ی هستی شناختی هایدگری، بر این باور است که تناظری سوژه – سوژه میان خواننده و متن برقرار است و امتزاج افق، نتیجه ی نهایی گفتگوی میان خواننده و متن به شمار می آید. این در حالی است که یکی از مهم ترین بدفهمی هایی که در باب هرمنوتیک فلسفی گادامری در پژوهش های رایج راه یافته، این است که به اشتباه از هرمنوتیک فلسفی به هرمنوتیک خواننده / مفسّرمحور تعبیر می شود. این اشتباه، ریشه در دلایلی چون: عدم توجّه به تغییر رویکرد روش محورانه در هرمنوتیک فلسفی به رویکرد دیالکتیکی، تلقّی نادرست از مفهوم انطباق یا کاربرد در هرمنوتیک فلسفی، عدم توجّه به مفهوم بازی در هرمنوتیک فلسفی، جدا انگاری سوژه و ابژه و عدم التفات به امتزاج افق ها در هرمنوتیک فلسفی، عدم تفکیک میان قلمرو هرمنوتیک فلسفی و نقد خواننده محور (هرمنوتیک ادبی) و ... دارد. پژوهش حاضر که به روش توصیفی تحلیلی است، ریشه های این بدفهمی را مورد واکاوی قرار می دهد .
معرفی و بررسی مقاصدالأولیاء فی محاسن الأنبیاء اثر محمود فاریابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Тайна рассказа Н.С. Лескова «Белый орёл»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Рассказ Николая Семёновича Лескова (1831–1895) «Белый орёл» (1880) до настоящего времени является одним из самых загадочных, зашифрованных произведений писателя и требует значительной литературоведческой дешифровки. В данной статье определяется своеобразие художественного метода Н.С. Лескова, который в этом рассказе во многом опирался на метод «фантастического реализма», открытый Ф.М. Достоевским. Проводится текстуальный анализ «Белого орла» как святочного рассказа. Устанавливаются признаки, характерные для святочного (рождественского, новогоднего, крещенского) рассказа. Исследуются жанр, сюжет, мотивы, система образов, реминисценции. Выявляются связи с традицией русской и зарубежной святочной словесности, а также новаторство и оригинальность Н.С. Лескова в нетрадиционном раскрытии святочной темы в контексте лесковского святочного творчества в целом. Поднимаются социально-политические вопросы, проблема коррупции и своеобразие её отражения в художественном тексте писателя-классика. Особое внимание уделяется евангельской образности, библейскому подтексту лесковского произведения, который во многом служит ключом к разгадке тайны рассказа «Белый орёл».
نقال امیرارسلان، زمان پیدایش، مهم ترین ژانرهای هم روزگار و سفرنامه نویسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ششم مرداد و شهریور ۱۳۹۷ شماره ۲۱
172-198
حوزههای تخصصی:
امیرارسلان از مهم ترین و معروف ترین قصه های عامیانه فارسی و یکی از نخستین آثاری است که نشانه های تحول را از قصه به رمان در نثر فارسی نشان می دهد. با وجود اینکه امیراراسلان متنی متأخر محسوب می شود و پژوهش های ارزشمندی نیز در این باب انجام شده است؛ اما هنوز بحث درباره نام نقال و سال پیدایش آن لازم می نماید. از سوی دیگر بسیاری از محققان ترجمه و انتشار نخستین رمان ها به فارسی را چند سالی قبل از پیدایش امیرارسلان و درنتیجه ظهور این نشانه های تحول را بیشتر تحت تأثیر رمان دانسته اند. نوشته حاضر شامل دو بخش است: در بخش نخست به نقال و زمان پیدایش این قصه می پردازیم و سعی می کنیم تا وجوه تاریک این انتساب را روشن کنیم و به دقت سال پیدایش اثر بیفزاییم. پس از روشن شدن این ابهامات به فضای فرهنگی پیدایش امیرارسلان با تکیه بر صنعت چاپ می پردازیم و می کوشیم با معرفی نمایشنامه ها و رمان های ترجمه شده، در کنار سفرنامه های نوشته شده به فارسی، احتمال آشنایی نقال این قصه را با این ژانرها بررسی کنیم. مسیری که اگر به درستی طی شود، تصویری منسجم و دقیق تر از نقال و فضای فرهنگی پیدایش این قصه به دست می دهد.
قصه شناسی فلک نازنامه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
39 - 54
حوزههای تخصصی:
فلک نازنامه، منظومه ای عامیانه و عاشقانه در عشق آفتاب، دختر شاه خاور به فلک ناز، پسر عزیز مصر، است که پس از دشواری های فراوان به هم می رسند. این مثنوی از چنان شهرتی در میان مردم برخوردار بوده که جزو کتاب های مکتب خانه به شمار می رفته است. علاوه بر این، درگذشته و هم اکنون نیز در میان ایلات و عشایر به عنوان شاهنامه فلک ناز خوانده می شود. سراینده این منظومه شاعری به نام ملا تسکین شیرازی است. ویژگی های سبکی بسیاری از منظومه های سنتی و عامیانه را در این منظومه می توان دید؛ ازجمله جنبه های شگفت آوری چون خرق عادت ها، انسان ها، جانوران، موجودات، مکان ها و اشیای شگفت انگیز، طرح مدور، گزاره های قالبی، استفاده از ضرب المثل ها، کنایات و اغراق ها. زبان و بیان این داستان نیمه ادبی است و اصطلاحات و عبارات عامیانه فراوانی در آن دیده می شود. روابط علی و معلولی داستان ضعیف است و زاویه دید داستان، سوم شخص و روای، دانای کل است. زمان وقوع داستان مبهم، نامعین و فرضی است. مکان ها برخی واقعی و برخی نیمه واقعی هستند. شخصیت های داستان به جز دو تن همگی ایستا هستند و شخصیت تیپ شده ای در داستان مشاهده نمی شود؛ همه آنها همچون قصه های سنتی تک بعدی اند. بلاغت داستان بیشتر در حوزه وصف ها و اغراق هاست و بن مایه های مهم منظومه های عامیانه و عاشقانه در داستان مشاهده می شود. ساختار روایی وریخت شناسی داستان براساس روش پراپ اما با کارکردهایی متفاوت انطباق دارد. بدین ترتیب، در این مقاله علاوه بر پرداختن به وجوه مختلف قصه شناسی فلک نازنامه، به کمک روش ساختارگرای پراپ به تجزیه و تحلیل ساختاری عناصر قصه می پردازیم.
تطبیق رئالیستی در رمان های «سووشون» و «من چراغ ها را خاموش می کنم»بر اساس نظریه ی الین شوالتر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال دوم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵
77 - 99
حوزههای تخصصی:
سیمین دانشور و زویا پیرزاد در سبک نوشتاری از مکتب رئالیست پیروی می کنند. این مقاله درصدد است با ارائه ی مباحث نظری در مکتب رئالیسم و انعکاس مضامین اجتماعی جامعه براساس نظریه ی الین شوالتر؛ منتقد آمریکایی، گرایش های رئالیستی این دو رمان را براساس سبک نوشتاری زنانه، برجسته کند؛ در حالی که در رمان این دو نویسنده به لحاظ رئالیسم، تجربه های خاص زنانه را با لحنی کاملاً زنانه که ویژگی هایش سادگی، روانی و بعضاً تلاش برای شکستن سنت های مردانه ی ادبی است، روایت می کند. از جمله شباهت هایی که می توان نام برد، رئالیسم اجتماعی و خانوادگی در آثار مذکور هر دو نویسنده است که فراوان دیده می شود. تفاوت های بارز این دو رمان در رئالیسم سیاسی در سووشون به علت حضور سیمین دانشور در عرصه ی اجتماع و سیاست می باشد. که نسبت به رمان پیرزاد بیشتر است. در مقابل، زویا پیرزاد در پرداختن به رئالیسم روان شناختی به واسطه ی کشمکش های داخلی و جدال عاطفی، توانمندتر است. روش تحقیق در این مقاله به صورت (تحلیلی توصیفی) و مطالعه براساس نظریه های مدرن ادبی و تحلیل متون و محتوا و نیز با توجه به ویژگی های رئالیستی و تقسیم رئالیست به بخش های گوناگون می باشد.
کهن الگوی پِرسِفون و هِرا در داستان های «انیس» و «سرگذشت کوچه»
حوزههای تخصصی:
اسطوره ها دارای پیوندی تنگاتنگ با علوم مختلف، بویژه روان شناسی، هستند. پیوندی که از حد نام گزاری بیماری ها فراتر می رود و جنبه ای کاملاً کاربردی جهت بررسی جامعه، افکار، باورها، و حتی مناسبات سیاسی می یابد. شینودا بولن، روانشناس پیرو مکتب یونگ، با بهره گیری از ایده «کهن الگوها» طرحی تیپ شناسانه بر مبنای اساطیر یونان ریخته است که طبق آن، زنان در سه گروه رفتاری جای می گیرند: دوشیزه، آسیبپذیر، افسونگر. گروه نخست بیانگر استقلال و خودبسندگی اند؛ گروه دوم مُعرّف نقش های سنتی همسر، مادر، و دختر هستند؛ و در گروه سوم ایزدبانوی عشق و زیبایی جای دارد که از جهتی، خودبسندگی و استقلال ایزدبانوان گروه اول را دارد؛ و از سویی رابطه گرایی گروه سوم را. در این مقاله بر اساس تقسیم بندی فوق، به تحلیل دو داستان کوتاه از آثار سیمین دانشور با نام های «انیس» و «سرگذشت کوچه» که «کهن الگوی زناشویی» (هرا)، و «زن آنیمایی» (پرسفون) نمودِ چشمگیری در آنها دارند، پرداخته شده است. نقاط اشتراک این دو کهن الگو، رابطه گرایی و مهرطلبی است. طی این بررسی، علل روانی و اجتماعیِ مهر تأیید خوردن و پررنگ شدن این ویژگی ها و جلوه های آنها، باز کاویده می شود.
بینامتنیت قرآنی در اشعار حمید سبزواری و سمیح القاسم
حوزههای تخصصی:
اثرگذاری قرآن که کلام خدا است،مقوله ای ژرف و گسترده در ادب فارسی و عربی است.سمیح القاسم و حمید سبزواری در اشعار خود از الهامات قرآن کریم متاثرند. موضوع پژوهش حاضر بررسی بینامتینت قرآنی در اشعار دو شاعر مذکور است.روش پژوهش به صورت کتاب خانه ای و با بررسی اشعار دو شاعر اجرا شده است.ابتدا مبانی نظری پژوهش تنظیم و براساس آن اشعار دو شاعر استخراج و تحلیل های لازم به دست داده شد که حاصل نشان داد،سبزواری غالباً به روش های ترجمه،برآیندسازی از قرآن مجید بهره گرفته است و این بهره گیری عمدتا برای خلق مضمون یا تایید و تاکید مطلب و نیز،نشان دادن آگاهی و تاثیرگذاری بیشتر است و یمزان الهام پذیری او از قرآن بیشتر از سمیح القاسم است؛در مقابل،سمیح القاسم از آیات قرآن کریم به نسبت حمیدی سبزواری کمتر بهره برده؛اما این اثرپذیری در ذهن و ضمیر او چونان درهم آمیخته که موجب شده،تاثیرپذیری او از نوع «حل» باشد. اثرپذیری به شیوه حل،جزء اثرپذیری هایی است که در ظاهر بسیار نامرئی و کمرنگ نشان داده می شود؛ اما با باریک نگری، می توان به اثرپذیری عمیق اشعار او از قرآن کریم پی برد؛بنابراین،دو شاعر از آیات قرآن اثرپذیرفته اند؛اما سبزواری از اثرپذیری سمیح القاسم از اثرپذیری پنهان تر و ممزوج تر است؛از این رو،سهم خلاقیت شاعر سبزواری در بهره بردن از آیات کلام الله در قیاس با سمیح القاسم کمتر است و قدرت خلاقیت سمیح القاسم بیشتر است.سمیح القاسم در اثرپذیری خود،کسوت نو پوشانده و شائبه اقتباس را تا حد زیادی کمرنگ و در پاره ای موارد به صفر رسانده است؛زیرا،اثرپذیری سمیح القاسم،با زیبایی های بیانی و بدیعی همراه است که از بهترین نوع بینامتنیت شناخته شده است و بدان بینامتنیت انگیزشی می گویند.
بیداری و پایداری فلسطین در اشعار تمیم برغوثی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
149-172
حوزههای تخصصی:
ادبیات مقاومت فلسطین از اواسط دهه ی شصت قرن بیستم تا زمان حاضر، بانگ بازگشت به خویشتن را سر می دهد. از این رو آزادسازی قدس و فلسطین و جریان مقاومت برضد اشغالگری، یکی از آرمان ها و ارکان جنبش بیداری اسلامی به شمار می رود. تمیم برغوثی(1977م.) شاعر روشنفکر و سیاستمدار تحصیل کرده و آگاهی است که به دلیل سرودن قصاید بی نظیری چون «فی القدس» و دیگر قصاید، جایگاه ویژه ای را در شعر مقاومت فلسطین به خود اختصاص داده؛ به گونه ای که شاعر «قدس» نامیده شده است. در مقاله حاضر به روش توصیفی- تحلیلی تلاش گردیده ضمن معرفی این شخصیت و بررسی پایداری ادبی وی در مقابله با رژیم اشغالگر، چگونگی ظهور مؤلفه های مقاومت و بیداری در اشعار او بررسی شود تا جایگاه این شاعر توانمند، در شعر مقاومت فلسطین و القای پایداری و بیداری به جوامع مبارز اسلامی تبیین گردد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که برغوثی با توصیف دقیق جزئیات، به کارگیری خیال های جزئی و استفاده از بینامتنی قرآنی و روایی و نیز با مطرح ساختن مواردی چون قدس و گذشته ی آن، معراج رسول اکرم، حدیث شریف کسا و غیره به عنوان عوامل وحدت ساز، مؤلفه های پایداری و بیداری را در شعر خویش ترسیم می نماید، و راه حل مقابله با اشغالگران را اصرار بر تداوم مبارزه و پایداری برمی شمارد تا بدین وسیله بیداری و بصیرت را برای مخاطبان و بویژه مسلمانان مبارز به ارمغان آورد.