فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۶۶۱ تا ۷٬۶۸۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
زن، بزرگ- مادر، بزرگ- الهه، اصل مادینه که با ماه، زمین و آب ها نمادین می شوند؛ نیروهای غریزی در مقابل نظام معقول نرینه است. منظور از منظومه در ادبیات عامیانه، داستان های روایی است که در آن موضوعات مختلفی نظیر؛ عشق، حماسه، سوگ سرود، یاغی گری و...روایت شده است. این منظومه ها اغلب اشعاری ساده و بی تصویرند.این پژوهش تلاش می کند تا با استفاده از شیوه توصیفی- تحلیلی حضور زن را در منظومه های عامیانه شهرستان سوادکوه بررسی کند و به این پرسش اساسی پاسخ دهد که حضور زن در منظومه های عامیانه رایج در سوادکوه به چه اشکالی بازتاب یافته است؟این منظومه ها عبارتند از: شاه باجی، تقی و معصومه، زینب جان، هژبر سلطان، حجت غلامی، تقی یاغی و رشیدخان. براساس یافته های پژوهش می توان گفت حضور زن در منظومه های عامیانه شهرستان سوادکوه، به عنوان استفاده ابزاری برای خواهش های نفسانی، ابزار تهدید و تحذیر، نفرین، تمسخر، ابزاری برای جلوگیری از چشم زخم، منفعل در عاشقی، چند همسری، ترساننده عاشق و ستاننده انتقام، نمود داشته است.
رویکردی متن شناختی به انگاره های انسان گرایانه در اشعار شاملو و عبدالوهاب بیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۱
63 - 84
حوزههای تخصصی:
عبدالوهاب بیاتی شاعر چپ گرای عراقی و احمد شاملو شاعر ایرانی و بنیانگذار شعر سپید، دو شاعر پرآوازه ادبیات معاصر عربی و فارسی و از بزرگان مکتب ادبی رمانتیسم هستند که با توجه به شرایط فردی و اجتماعی عصر خویش و روحیه انقلابی شان، در برخورد با مشکلات جامعه دیدگاه های مشترک دارند. این دو شاعر از پیشگامان شعر نو هستند که به زبان ساده و کلام آهنگین و ایجاد مضامین نو در شعر پرداختند و با وامداری از ادبیات قدیم در قالب های شعری نوآوری ایجاد کردند و از این مفاهیم تازه برای بیان آلام جامعه بشری سود جستند. شاه کلید دروازه ذهنی بیاتی و شاملو بی گمان انسان است. این دو شاعر بزرگ در پرداختن به موضوعاتی همچون اسطوره، انسان گرایی، عصیان گری، آزادی خواهی و نپذیرفتن ظلم و ستم از شیوه یگانه ای بهره برده اند. هر دو شاعرانی جهان وطنی هستند که برای رسیدن به هدف خویش از فرهنگ مشترک انسانی استفاده کردند. پرداختن به اجتماع و سیاست که از شاخصه های شعر معاصر است، در شعر شاملو و بیاتی ، جایگاهی در خور را به خود اختصاص می دهد. در این پژوهش تلاش شده است با تأکید بر روش توصیفی به بررسی آثار و اشعار این دو شاعر بزرگ پرداخته شود.
دراسه تحلیلیه للتضاد الإیدیولوجی للبطل فی ترجمه مقامات الحریری حسب نموذج فورکیلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۳
37 - 67
حوزههای تخصصی:
تسعی هذه المقاله لدراسه التضاد الإیدیولوجی للبطل(أبو زید السروجی) فی ترجمه «مقامات الحریری» وذلک طبقاً لنموذج فورکیلاف (1989- 1995) الثلاثی الأبعاد. فی هذا المضمار هناک خمسون مقامه تحتوی علی المجموعه الإحصائیه لهذا البحث؛ حیث یعتمد التضاد الإیدیولوجی للبطل، ضمن البنیه المنتظمه علی أساس التوصیف الظاهری للبطل، والخدع الکلامیه الخاصه به، والمضمون الکلامی، والأثر الخطابی والنتائج المتضاده؛ ورصد هذه النتائج التی تشیر إلی خطاب البطل الساحر- بواسطه مضمون الموعظه والإرشاد بحد ذاته من جهه والسعی لخداع وإغواء الآخرین من خلاله من جهه أخری للوصول إلی المراد(الإستجداء، والإفشاء، وتنویر عامه الناس) حیث إن مجموعه هذه الخصائص الخطابیه تُظهر البطل فی کل مقامه متناقضاً ومزدوجاً(نصف جید نصف سیء). ومن جهه أخری فإن المترجم من خلال تأصیل عناصر الهویه، والحکایات والتطبیع الإیدیولوجی والترجمه الإصطلاحیه ولفظ بلفظ، کان یسعی إلی إنتقال وإفشاء التضاد الإیدیولوجی للبطل فی إطار البُنی اللغویه- الإیدیولوجیه.
تطبیقات نظریه خطاب السلطه لفوکو فی روایه «الزینی برکات»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال یازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۴
9 - 32
حوزههای تخصصی:
اشتهر الفیلسوف الفرنسی میشیل فوکو بتحلیله للسلطه فقد ابتکر مفهوما جدیداً للسلطه کان ضاله الجمیع فإنّه تعامل مع السلطه بوصفها عملاً تبادلیا ثنائیا منتجاً. کما تتنتج أسالیب مقاومته أشکالاً جدیده من السلوک. فیؤکد فوکو أن السلطه استراتیجیه أکثر منها ملکیه ولیست حقاً تحتفظ به لنفسها الطبقه السائده وإنّما هی شبکه من العلاقات تنتشر وتتطور فلا یعتبر فوکو السلطه وملابساتها علاقات تتشکل بین المواطنین أو بین سطوح الطبقات الاجتماعیه، بل هی مجموعه علاقات تنتشر فی بنیه المجتمع ککل ویقوم بها الجمیع بشکل أو بآخر فیمارسها کلٌ من الأمراء والمهمشین. لقد عُرف جمال الغیطانی بقدرته علی جعل فنه الروائی لصیقا بواقعه الحیاتی وآلامه الفکری فروایته «الزینی برکات» من أبرز روایاته فی هذا المجال. بناءً علی هذا، تسعی هذه الدراسه أن تقارب هذه الروایه موضحه أبرز المبادئ والأفکار الرئیسیه المتعلقه بعلاقه القوه واللسطه بالمجتمع بمفهومه الفوکوی کما تناقش أهم مبررات السلطه فیها، متخذه المنهج الوصفی- التحلیلی لتبیین ملامحها ومعالمها.
أسلوب الإستعاره المفهومیه وتصامیمها التصوریه فی شعر میخائیل نعیمه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال یازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۴
33 - 51
حوزههای تخصصی:
الاستعاره المفهومیه هی أصل طبیعی لها حضور فی کل مکان تُستخدم فی حیاتنا الیومیه واعیه أو غیر واعیه. المهم فی هذا النوع من الاستعاره، إیجاد أسلوب یخلق طریقه لإدراک المفاهیم الذهنیه والانتزاعیه أکثر وضوحا. فمن المستحسن أن نستخدم هذه الآلیه المفهومیه لقراءه النصوص الشعریه المعاصره وشرح مفاهیمها المجرده. سعی هذا البحث، دراسه الاستعاره المفهومیه معتمداً علی نظریه لایکوف و جونسون - وهما مبدعا هذه النظریه فی القرن الحاضر- فی قصیدتی میخائیل نعیمه(«صدی الأجراس» و«النهر المتجمد»)، الشاعر المعاصر اللبنانی، بالمنهج الوصفی- التحلیلی، ومبنیا علی العلم الإدراکی ثم دراسه تصامیمها التصوریه، یعنی بِنیه مفهومیه تُخلق علی أساس تجارب مختلفه لإدراک المفاهیم الانتزاعیه. فی أجابه السؤَالین: کیف تتجلّی الاستعاره المفهومیه فی القصیدتین؟ و کیف تؤدی الاستعاره المفهومیه إلی فهم القصیدتین أکثر وضوحا؟ ومن أهم ما وصل إلیه البحث، هو أن الشاعر فی القصیدتین قام بتصویر شعره مستعینه بالاستعاره المفهومیه، ذلک یساعدنا إلی فهم الانتزاعیات کما هی.
تحلیل و بررسی ترانه معاصر فارسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
71 - 80
حوزههای تخصصی:
در ادب فارسی ترانه همواره اصطلاحی عام بوده است که بر انواع قالب های شعریِ ملحون یا همراه موسیقی به ویژه فهلویات، دوبیتی، رباعی، و بیت اطلاق می شده است. « فهلویات, خسروانی, گلبانگ, تصنیف و .... در گذرگاه تاریخ نام های دیگر این صورت شعری بوده اند» (بهار: 1344،60). همچنین عده ای ترانه (ترانک، ترنگه، ترنگ، رنگ) را از ماده ی «تر» در لغت به معنای خرد، تر و تازه و جوان، خوش از ریشه ی اوستایی تئورونه گرفته اند(داد،1375،68) این اصطلاح، امروزه در میان اهل ادب به خصوص مترادف با دوبیتی و در اصطلاح موسیقی نیز معمولاً مترادف با تصنیف، آواز، سرود و نغمه و به طور کلی اشعار ملحون به کار می رود. موسیقی و اولین سند مکتوب در ترانه به نظر کدکنی «به سرودی از باربد، شاعر و موسیقی دان دربار خسرو پرویز ساسانی باز می گردد» ترانه بعد از گذر از تحولات تاریخی دوران اسلامی، جنگ ها و صلح ها، آرامش ها و جنبش ها به انقلاب اسلامی ایران پیوند خورد و به آنچه امروز شاهد آن هستیم تبدیل شد. زبان ترانه ی امروز صمیمی و همه فهم تر شده است که ناشی از تحولات اجتماعی و فرهنگی جامعه اسلامی ست. در این پژوهش تلاش بر آن است که تحولات ترانه سرایی با رویکردی جریانشناسانه مورد کنکاش قرار گیرد.
سبک شناسی متناقض نما در شعر حافظ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
81 - 98
حوزههای تخصصی:
در ادبیات فارسی محور جمال شناسی بر شکستن هنجارها و عادت های زبانی در لفظ و معناست که این مهم در آرایه ادبی «متناقض نما» خود را نشان داده است. متناقض نما یا پارادوکس در شعر حافظ اغلب به صورت فنی، زیبا و البته ظریف و شگفت انگیز خودنمایی می کند. یعنی از اجتماع امور متضاد و متناقض، تصویری شگفت، هنری و زیبا خلق می نماید. این مقاله با هدف بررسی متناقض نما و گونه های آن در شعر حافظ به نگارش درآمده است. روش کار به شیوه توصیفی-تحلیلی است. سؤال اصلی تحقیق این است که حافظ از چه شگردهایی در ابداع ترکیبات پارادوکسی بهره گرفته است؟ انواع پارادوکسهای زبانی، فکری و ادبی در دیوان حافظ کدامند؟ نتیجه تحقیق بیان می دارد پارادوکس در متن و بطن شعر حافظ حضوری فعال دارد و از اصلی ترین ویژگی های سبک شعر وی به شمار می آید. التذاذ و آفرینش ادبی، ایجاد امید و حس زیبانگری در فضای ایران بعد ازحمله مغول، هنجارگریزی به هدف ریاستیزی و عرفان ناب و هنری حافظ از عمده عوامل ایجاد متناقض نما در شعر وی محسوب می شود.
ضرورت تصحیح مجدّد کلّیّات وحشی بافقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۰ بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۰
41 - 69
حوزههای تخصصی:
کلیات اشعار وحشی بافقی (939– 991؟) یک بار در سال (1338) به تصحیح دکتر حسین آذران (نخعی) و به وسیله انتشارات امیرکبیر در فروردین (1339) منتشر شده است که شاید در آن زمان بهترین تصحیح آثار وحشی بوده است. اما به دلایلی که اشاره می شود نیازمند تصحیح مجدد است؛ این کار با روشی علمی و دقیق انجام نشده است. در این کار از چهار نسخه استفاده شده است که همه آن ها از جهت قدمت، صحت و جامعیت اعتبار کافی ندارند و همچنین شامل همه آثار شاعر نیستند؛ ضمن این که ابهام و اشتباهات بسیار از قبیل: خوانش های نادرست، گزینش های نامناسب، گزارش های نادرست و خطاهای چاپی، نگارشی و ویرایشی بسیار در آن وارد شده است. کاستی ها و ایراداتی نیز به حواشی آن راه یافته است. افتادگی های مکرر تک بیتی و چندبیتی و اشعار نویافته در نسخه های قدیم تر که مورد استفاده مصحح نبوده است، حدود %10 به آثار شاعر می افزاید. این مقاله می کوشد ضمن نقد و بررسی روش تصحیح و تدوین دیوان چاپ شده و اعتبارسنجی نسخه های مورد استفاده و ارائه نمونه هایی از اشکالات موجود، لزوم تصحیح دوباره کلیات وحشی را تبیین کند.
کاربرد ادبی و هنری حرف «الف» در اشعار شاعران سبک خراسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۳۹۸ شماره ۷۹
76 - 55
حوزههای تخصصی:
«آ»، «الف»، «ا» و «ء (همزه)»اولین حرف الفبای زبان فارسی و عربی و نخستین حرف از حروف جمَّل و ابجد است. حرف «الف» در مقایسه با دیگر حروف الفبای فارسی، در ساخت تعابیر، ترکیب ها و مضامین ظریف ادب پارسی به کار می رود و یکی از پُرکاربردترین آن ها به شمار می رود. با بررسی کاربرد ادبی و هنری حرف الف در اشعار شاعران سبک خراسانی معلوم شد که در بیشتر اشعار این سبک، حرف الف مظهر و نشانه تنهایی، تجرّد، تفرّد، ذات خداوند، صداقت، پاکی، پیشوایی، صدرنشینی، قد موزون، استوار و رعنا، سرافرازی، لاغری، ضعف، استقامت، سرکشی، زبان داری، خاموشی، دوزبانی، فقر، گدایی، عدم، عریانی، شادابی، اولین آفرینش، خُردی و... است و در تشبیه نیز خار، هلال ماه نو، عصا، قلم، انگشت، سرو، کمر باریک و... را به الف مانند کرده اند. با توجه به شواهد شعری ارائه شده در این تحقیق، می توان گفت که در سبک خراسانی، همانند دیگر سبک های ادبی، شاعران با عنایت به شکل، حالت و ویژگی حروف، به ویژه حرف الف، مضمون های بکری ساخته اند و با خَلق ترکیبات، عبارات، تعابیر و تصاویر نغز، از شکل، حالت و ویژگی های حرف الف به نحوی مطلوب بهره برده اند. بر اساس یافته های این تحقیق، انوری در میان شاعران سبک خراسانی، بیش از دیگر شاعران هم سبک خود به تصویرآفرینی، خَلق مضامین نغز و ترکیبات ادبی و هنری از شکل و حالت الف توجه داشته است. تصاویر و تعابیر برساخته از حرف الف در اشعار انوری، از بهترین و لطیف ترین تصاویر هنری الف در این سبک شمرده می شود. ناصرخسرو نیز بعد از انوری از شاعران پرکار در این عرصه است، هرچند لطافت و ظرافت تعابیر، ترکیبات و تصاویر برساخته ناصرخسرو به لطافت کلام انوری نمی رسد، اما ارزش ادبی و هنری بالایی در جای خود دارد. سوزنی سمرقندی، امیر معزی، قطران تبریزی و منصور حلاج و... که در متن مقاله به همراه شواهد شعری به آن ها اشاره کرده ایم، به خَلق تصاویر، تعابیر و ترکیبات هنری و ادبی، هرچند به تعداد بسیار کم و انگشت شمار توجه نشان داده اند.
تحلیل انگاره تبدّل صفاتی انسان به فرشته در اندیشه هجویری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۲ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۳۹
127-155
حوزههای تخصصی:
در اندیشه عارفان مسلمان، تبدّل صفاتی انسان، یک انگاره کلیدی است که محور تبیین بنیادی ترین مباحث تصوف، ازجمله چیستی انسان و کیفیت سلوک او به شمار می رود. پیش از هجویری، مفهوم انسان، بارها، به صورت برزخ نامتعینی، میان حیوان و فرشته، تعریف شده است که در این میان، انسان، با فنای صفات بشری، از حد حیوانی فاصله می گیرد و به ساحت فرشتگانی نزدیک می شود. با این حال، همگرایی دو مفهوم انسان و فرشته، به مرور و در روند یک سیر تاریخی تکوین می پذیرد . در این تکوین تاریخی، هجویری نقطه عطف مهمی به شمار می رود که انگاره تبدّل صفاتی انسان به فرشته را برای نخستین بار، در قالب یک ساختار منسجم نظری، صورت بندی می نماید. در آثار صوفیان، داستان قرآنی یوسف (ع) و زنان مصر، مکرراً، به مثابه بستری روایی، در جهت تبیین مسئله تبدیل صفات بشری به کار رفته است. پژوهش حاضر، با هدف نمایان ساختن یک سیر تحول تاریخی از انگاره تبدّل صفاتی انسان به فرشته، به تحلیل و مقایسه تاریخی روایت مذکور، در آثار صوفیان پیش و پس از هجویری، پرداخته است. همچنین، این پژوهش، بر آرای هجویری، به عنوان یک نقطه گذار مهم در تحول تاریخی این انگاره، تأکید دارد.
بینامتنیت قرآنی در طرب المجالس براساس نظریه ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی - قرآنی سال هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۲۶)
119 - 139
حوزههای تخصصی:
بینامتنیت یکی از مباحث نوین در نقد جدید است که به ارتباط و تعامل بین متون می پردازد. بر اساس این نظریه، متون و گویندگان آنها از یکدیگر متأثر هستند و آگاهانه و یا ناخودآگاه از سرچشمه های ادبی و فکری یکدیگر بهره مند شده اند. استفاده از مفاهیم و تعلیمات قرآنی از دیرباز در بین شاعران و نویسندگان فارسی زبان برای اعتبار و غنای سخن خویش مرسوم بوده است. جنبه های ادبی و بلاغی قرآن همراه با مفاهیم و آموزه های اخلاقی آن باعث این توجه شده است. طرب المجالس یکی از آثار نثر فارسی در قرن هشتم است. دوره ای که به واسطه تأثیر قرآن و حدیث و ادبیات عرب بر ادبیات فارسی، یکی از قابل توجه ترین دوران است. نویسنده کتاب توانسته با استفاده از آیات و احادیث کتاب را به گونه ای اخلاقی و آموزنده تحریر کند. انس و آشنایی هروی با قرآن و معارف دینی و عرفانی در تمام این اثر به چشم می خورد. نویسندگان این مقاله برآنند که با شیوه توصیفی – تحلیلی و روش نقد بینامتنیت ژرار ژنت این ویژگی طرب المجالس را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند. نتایج تحقیق نشان می دهد که دو نوع بینامتنیّت صریح و ضمنی در طرب المجالس دیده می شود. بیشترین بهره نویسنده از بینامتنیت صریح است که به شکل اقتباس از آیات قرآن به اشکال و دلایل مختلف صورت گرفته است.
ادبیّات تطبیقی و سینمای ایران (جستاری در مفهوم کنایه در درام اجتماعی جدایی نادر از سیمین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۵
10.22126/jccl.2020.2733.1770
حوزههای تخصصی:
ادبیّات تطبیقی زمینه های پژوهشی فراوانی را فراروی پژوهشگران باز کرده است، یکی از این زمینه ها، مطالعات میان رشته ای است. ارتباط میان سینما و ادبیّات به مثابه دو هنر بشری، بر کسی پوشیده نیست و کارگردانان نمایش های اجتماعی برای مخاطب پسندترکردن درام خود، گفتگوها (دیالوگ ها) را با کنایه های شیرین و به جا پرمغزتر می کنند تا جنس گفتگوها به محاورات مردم نزدیک تر شود. پژوهش حاضر به روش کیفی و مطالعه سمعی- بصری و تحلیل محتواست، بدین صورت که درام یادشده با استفاده از لوح فشرده بررسی شده، سپس گفتگوهای آن را یادداشت برداری کرده و درنهایت تحلیل شده است. برمبنای مکتب های ادبیّات تطبیقی، رویکرد این جستار به مکتب آمریکایی است که درپی تدوین قواعد ثابت و محدودی نیست. دلیل گزینش درام پیش گفته نوع اندیشه هنری کارگردان، ویژگی دراماتیک آن و سبک خاصّ کارگردان بوده است. در درام جدایی نادر از سیمین، بیش از آنچه انتظار می رود با گفتگو هایی که مردم در زندگی روزمرّه خود استفاده می کنند، روبه رو هستیم. کنایه در این درام در سه مقوله کنایه قاموسی، کنایه زبانی و کنایه ابداعی بررسی شده است. کنایه ها در این اثر، نه آن چنان شاعرانه و دور از ذهن هستند و نه سطحی و یک دست؛ یعنی با توجّه به موقعیّت هر شخصیّت و روند داستان کنایه ها به کار می روند. در هفتاد و شش کنایه ای که در این درام به کار رفته، چهل و سه کنایه از گونه زبانی، بیست و سه مورد قاموسی و هشت مورد ابداعی هستند. درام یادشده بیش از آنکه به بیان لایه های پنهان و شفاف سازی عقده های اجتماعی و ارائه راهکار بپردازد، به مسائل روزمرّه اجتماعی پرداخته است.
لغزش های محمدبن عبدالله بخاری در ترجمه کلیله و دمنه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کلیله و دمنه از جمله کتاب هایی است که از دیرباز مورد توجه فرهنگ های مختلف قرار گرفته-است. به همین جهت مترجمان مختلفی با دخل و تصرف در این کتاب، آن را متناسب با فرهنگ و ادبیات قوم خود تغییر داده اند. یکی از مشهورترین ترجمه های این کتاب، داستان های بیدپای از محمدبن عبدالله بخاری است. در این مقاله، به روش تحلیلی- مقایسه ای متن داستان های بیدپای با متن عربی ابن مقفع مقایسه شده، مواردی که عبدالله بخاری به هر دلیلی از عهده ترجمه آن به خوبی برنیامده، مشخص و تحلیل شده است. هرچند امکان دارد برخی از این سهوها از جانب نساخان و یا مصححان داستان های بیدپای یا متن عربی ابن مقفع بوده باشد. در برخی موارد برای روشن شدن مطلب از ترجمه فارسی نصرالله منشی و پنجاکیانه نیز کمک گرفته شده است. طبیعی است کهگاهی اضافات یا حذفیاتی از قبیل حکایت یا بابی در داستان های بیدپای نسبت به متن عربی مشهود است که مورد توجه این مقاله نیست. در مجموع می توان علاوه بر دخل و تصرف و سهو های نساخان، محمدبن عبدالله بخاری در برخی موارد متن عربی درست ندیده و یا به درستی ترجمه نکرده است.
مظاهر سبحانی و نبوی شاه در پرتو جهان بینی استعاری ظل اللّهی در دیوان رشیدالدین وطواط
منبع:
علوم ادبی سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶
9 - 37
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر اقسام اسنادهای مجازی و ساختارهای تشبیهی، فارغ از نقش زیبایی شناختی محض شان از منظر نقش عمیق اجتماعی و فرهنگی مورد بررسی قرار گرفته اند. در مطالعات ادبی اسنادهای مجازی و ساختارهای تشبیهی که در این مقاله با عنوان عام «استعاره» از آنها یاد خواهد شد، عموماً نقش زینتی صرف دارند و به عنوان یکی از مهم ترین صناعات بلاغی در نظر گرفته می شوند؛ باری، به نقش محوری استعاره در خلق نوعی ارتباط خاص برای القای جهان بینی مشخصی کمتر توجه شده است. در دهه های اخیر مطالعات بسیاری در رشته های مختلف نشان داده است که استعاره یکی از مهم ترین ابزارهایی است که در طول تاریخ به وسیله آن پدید ه ها در جهان به واقعیّت یا دانش برای انسان تبدیل شده اند. به باور این اندیشمندان، هر استعاره ای می تواند توصیف های متفاوتی از یک حقیقت ارائه دهد. به عبارت دیگر، استعاره ها ادراک و تجربه انسان را به طرز خاصی تنظیم می کنند که نشان دهنده جهان بینی مشخصی نسبت به پدیده ای است. استعاره ها از این منظر بر پایه فرضیه ها و دیدگاه ها و ارزش گذاری های پنهان به وجود می آیند و جهان بینی خاصی را به مخاطب القا می کنند. در این مقاله سعی شده است با تکیه بر نظریه های معاصر درباره استعاره و با بررسی مظاهر سبحانی و نبوی شاه در دیوان رشیدالدین وطواط شاعر صاحب نام قرن ششم هجری ، استعاره محوری این جهان بینی که مبنای توصیف های متنوّع و متفاوت اکثر قریب به اتفاق قصاید دیوان اوست تحلیل و بررسی شود و از این رهگذر شیوه های ارتباطی ای که وی تحت تأثیر استعاره مادر از آن بهره جسته است، مشخص شود.
نقد فیلم «ستاره است» بر اساس نظریه های رمان پسامدرن
منبع:
علوم ادبی سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶
233 - 258
حوزههای تخصصی:
بر خلاف مکتب فرانسوی ادبیّات تطبیقی که مطابق آن، صرفاً می توان به مقایسه دو متن نوشتاری با لحاظ شرایطی پرداخت، در رهیافت آمریکایی، تطبیق متون ادبی با هنرهای مختلف از جمله سینما امکان پذیر است که منجر به درک بهتری از ادبیّات می شود. از آن جا که رمان و فیلم مشترکات زیادی دارند، از بسیاری جهات به یکدیگر شبیه هستند و دو ژانر قیاس پذیر محسوب می شوند. این مشترکات، زمینه مناسبی برای بحث درباره فیلم سینمایی از منظر نظریه و نقد ادبی جدید فراهم می کند و امکان می دهد مفاهیم و اصطلاحاتی را که به طور معمول ابزاری برای بحث درباره رمان می دانیم، برای کاوشی نقادانه درباره ساختار و صناعات و مضامین فیلم به کار ببریم. از سویی دیگر، در سال های اخیر اصطلاح «پسامدرنیسم» در بحث های نقادانه درباره رمان در کشور ما رواج یافته و بسیاری از داستان نویسان جدید نیز شیفتگی وافری به داستان نویسی به سبک پسامدرن از خود نشان می دهند؛ لذا در این پژوهش، ابتدا با بررسی نظرات برخی از مهم ترین اندیشمندان ادبیّات پسامدرن، نوزده تکنیک مورد استفاده در رمان های پسامدرن استخراج شده و با روش تحلیل کیفی به کارگیری آن ها در فیلم «ستاره است»، مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج بررسی، گویای قرابت ادبیّات و سینما (به عنوان یک متن تصویری) و قابلیت مقایسه این دو متن نوشتاری و تصویری است؛ چنان که بسیاری از تکنیک هایی که در نگارش رمان های پسامدرن به کار گرفته می شوند، با بسامد بالایی در فیلم مورد بررسی نیز استفاده شده است.
سنجش انتقادی داستان «رستم و شغاد» (بر مبنای سه چاپ از شاهنامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۲
27-59
حوزههای تخصصی:
در فرهنگ ایران، شاهنامه از ارجمندترین آثار است و همواره مورد توجه همه طبقات مردم بوده است. کاتبان و نسخه نویسان بسیاری به استنساخ آن پرداخته اند و از این راه دستنویس های متعددی از آن به وجود آمده است. اختلافات و تفاوت های بسیار در ضبط ابیات، مصراع ها، تعبیرات و کلمات، میان این دستنویس ها و به تبع آنها میان چاپ های متعدد شاهنامه راه یافته است. در زمینۀ بررسی چاپ های شاهنامه، مینوی، نوشین، دیویس، خطیبی و آیدنلو پژوهش هایی انجام داده اند، امّا در باب اختلاف چاپ ها و دستنویس های داستان رستم و شغاد که از داستان های مهم و برجسته بخش پهلوانی شاهنامه است، تاکنون پژوهش مستقلی انجام نشده است. با توجه به اهمیت موضوع، نویسندگان جستار حاضر، با هدف بررسی اختلافات میان چاپ ها و گاهی نسخه های شاهنامه در داستان رستم و شغاد، سه چاپ خالقی مطلق، مسکو و ژول مول را مبنای کار قرار داده اند و با روشی سنجشی - تحلیلی، به استخراج، طبقه بندی، تحلیل و سرانجام تلاش برای یافتن منشأ و علت اختلافات پرداخته-اند. برآیند تحقیق آنکه: ابیات افزوده شده به این داستان (یازده بیت)، عمدتاً با انگیزه کامل کردن ساختار یا شخصیت پردازی داستان و یا افزودن بار معنایی و عاطفی آن از سوی کاتب صورت گرفته است. این افزودگی ها را عمدتاً با بهره گیری از قاعده «اصالت ضبط مختصر» می توان تشخیص داد؛ و در دخل و تصرفات آوایی و واژگانی نیز گرچه علل مختلفی می توان یافت؛ سبب اصلی، ساده کردن متن و آوردن آن به محدوده درک و فهم مخاطب بوده است؛ این گونه دخل و تصرف ها را عمدتاً می توان بر اساس قاعده «ارجحیت ضبط دشوارتر» مشخص ساخت. به هر روی، عدم رعایت امانت از سوی کاتبان مسبب همه دخل و تصرف هاست. نتایج فوق، تنها مربوط و محدود به همین داستان است و در دیگر بخش های شاهنامه، یقیناً دلایل و عوامل دیگری برای دخل و تصرف ها می توان یافت.
بازتاب رئالیسم در اشعار مهدی اخوان ثالث
منبع:
شفای دل سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
123 - 141
حوزههای تخصصی:
مکتب رئالیسم یکی از مکاتب هنری است که در اواسط قرن نوزدهم در اروپا ظهور کرد. رئالیسم به اصالت واقعیت و جهان خارج از ذهن اعتقاد دارد و به بازنمایی واقعیت تجربه شده انسان ها در زمان و مکان معین می پردازد. از آنجایی که رئالیسم بیان صریح و کامل فردیت هاست و اثر رئالیستی حاصل دریافت شاعر از روابط پویای میان انسان ها و جامعه اطرافش است، بررسی آثار رئالیستی شاعران می تواند نگاه آنان را از منظر فردی و اجتماعی نشان دهد. مهدی اخوان ثالث از شاعران معاصر در اشعار خود به واقعیت های موجود در جامعه عصر خود توجه داشته است. این پژوهش به شیوه توصیفی – تحلیلی به بازیابی مؤلفه های رئالیسم در اشعار این شاعر پرداخته است. یافته ها نشان می دهد اخوان در تبیین مؤلفه های رئالیستی مفاهیم را در اشعار سمبولیک خود آورده است؛ به این معنی که کلیت شعر قالبی سمبولیک دارد، اما واقع گرایی به شکل جزیی در بندهای شعری نمایان شده است. نگاه اخوان ثالث به مؤلفه های رئالیستی نگاهی اجتماعی و سوسیالیستی است. در این میان ظلم، مرگ، مبارزه، شکست، فقر و غیره با بیانی رئالیستی در آثار این شاعر معاصر ارائه شده است. مرگ از پربسامدترین مؤلفه های رئالیسم در سروده های اخوان است.
کارکردهای وصف درروایت با تکیه بر یوسف و زلیخای جامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وصف ابزار برجسته سازی در متن ادبی و محرک عواطف و احساسات مخاطب است. از آغاز شعر فارسی تاکنون، شاعران این عنصر مهم را در همه قالب های شعری و منظومه های روایی به کار برده اند. روایت، شیوه ارائه رخداد یا رخدادهاست و در تحلیل روایت عوامل دخیل در روایت، زمان و اجزای روایت، بررسی می شود. در این پژوهش کارکردهای وصف در روایت باتکیه بر منظومه یوسف و زلیخای جامی تحلیل می شود. ابتدا وصف های موجود در منظومه مشخص شد. سپس نگارندگان باتوجه به دیدگاه توماشفسکی و ژنت، کارکرد این وصف ها را در روایت یوسف و زلیخا بررسی و تحلیل کردند. منظومه یوسف و زلیخای جامی، متنی روایی است که در آن دو سازه مهم روایتگری و وصف را می توان تشخیص داد. روایتگری، دو بُعد زمانِ داستان و زمانِ سخن را داراست؛ اما وصف تنها زمانِ سخن را در بر دارد. وصف های این منظومه در دسته بن مایه های آزاد و ایستا قرار می گیرد و به همین سبب، کارکرد وصف باتوجه به بُعد روایتگری متن به شتاب منفی در روایت می انجامد. ازسوی دیگر، هر روایت اجزایی دارد. وصف ابزاری برای پروراندن و برجسته کردن این اجزاست و در روایت، کارکرد شخصیت پردازی و فضاسازی دارد.
تطبیق عاشقانه حماسی «سیاوش و سودابه» با همتای اروپایی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ادبیات ملل آثار فراوانی را می توان یافت که در آن ها عشق، آن هم از نوع ناپاک و ممنوعش، موضوع و محور اصلی داستان ها باشد. داستان «سودابه و سیاوش» از حکیم توس و رمانس «تریستان و ایزوت»، نوشته ژوزف بدیه فرانسوی، از جمله آن آثار است. این دو اثر دارای همسانی ها و ناهمسانی های بسیاری با یکدیگرند که هر دو اثر منظوم و منثور را با یکدیگر قابل قیاس و انطباق می سازند. این مقاله به منظور بررسی و شناخت وجوه اشتراک و افتراق دو اثر، انجام شده است. نوع پژوهش، تحلیلی- توصیفی و براساس کتب و اسناد معتبر کتابخانه ای بوده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که شباهت اساسی هر دو روایت در آن است که دختری جوان با پادشاهی پیر ازدواج می کند و پس از مدتی میان شه بانو و یکی از خویشاوندان شوهر که در داستان سودابه و سیاوش، «پسر شوهر» و در تریستان و ایزوت، «خواهرزاده شوهر» مطرح است، عشقی ممنوع آغاز می شود و در پایان هر دو روایت مرگ قهرمانان را به همراه دارد؛ تفاوت اصلی نیز در آن است که در روایت فردوسی عشق شه بانو به سیاوش یک طرفه، اما در داستان تریستان و ایزوت این عشق دو سویه است.
مؤلفه های رهبری تحوّل آفرین در آموزه های نظامی گنجوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه «رهبری» مهم ترین نقش را در پیشبُرد اهداف سازمان ایفا می کند. موفقیت هر سازمانی در گرو داشتن رهبران تحوّل آفرین است؛ از سوی دیگر، بخش قابل ملاحظه ای از آموزه های اخلاقی و حکمی مرتبط با اصول مدیریت و رهبری در آثار ارزشمند ادبی نگاشته شده است. پژوهش حاضر ضمن بررسی منظومه های شرفنامه، اقبال نامه و هفت پیکر تلاش می کند به این پرسش اصلی پاسخ دهد: «مؤلفه های رهبری تحوّل آفرین در آموزه های نظامی گنجوی کدام اند؟» این مقاله به روش کیفی و با «راهبرد داده بنیاد» انجام شده است. در این روش بدون هیچ گونه پیش فرضی، داده های کیفی مرتبط گردآوری و دسته بندی شد. سپس با مقایسه و سنجش داده ها و مفاهیم، مؤلفه های رهبری تحوّل آفرین ترسیم شد. در پایان این فرایند، پایه های اصلی نظریه «رهبری تحوّل آفرین از دیدگاه نظامی گنجوی» شاملِ 43 مفهوم در قالب 7 مؤلفه ازقبیلِ مدیریت دانش، مدیریت ارتباطات، مدیریت انگیزش، انعطاف پذیری، مدیریت مشارکتی، مدیریت راهبردی و مدیریت اجرایی طراحی و تنظیم شد.