مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
نسخه پژوهی
حوزه های تخصصی:
بسیاری از رباعیات منسوب به خیام در جای جای متون نظم فارسی به نام شاعران دیگر نیز ضبط شده ﺍست. این امر علاوه بر ایجاد تردید در مورد صحت انتساب رباعیات خیام، انتساب چنین رباعیاتی را به شاعران دیگر نیز دشوار ﻣﻰسازد. اختلاف در انتساب رباعیات تا حدی است که گاه برای یک رباعی نام هفت شاعر در منابع مختلف درج گشته است. بیش از یک سده است که پژوهشگران ایرانی و خارجی درباره صحت انتساب این قبیل رباعیات تحقیق کردهﺍند اما ضرورت پژوهشﻫﺎی بیشتر در این زمینه همچنان به قوت خود باقی است. با این که صحت انتساب رباعیات منسوب به حافظ هم پیشتر به وسیله استادانی چون مسعود فرزاد، محمدامین ریاحی و دیگران مورد تحقیق قرار گرفته، هنوز راهی طولانی پیش روی پژوهشگران این حوزه برای تحصیل واقعیت وجود دارد. در مقاله حاضر با مطالعه یازده رباعی که هم به خیام و هم به حافظ منسوب شده، صحت انتساب این رباعیات به دو شاعر بررسی و نقد شده است. پس از ذکر محل و تاریخ انتساب رباعیﻫﺎ به هر یک از دو شاعر، به سبک شناسی زبانی و سابقه تاریخی رباعیات و سنجش مضمون آنﻫﺎ با مضامین رباعیات اصیل خیام پرداخته شده، در نهایت با رد تعلق آنﻫﺎ به خیام و حافظ، انتسابشان به شاعری دیگر بیان شده است.
بررسی یازده رباعی از خیام در میان رباعیات منسوب به حافظ با تکیه بر تاریخ نسخ و نکات سبکی و محتوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از رباعیات منسوب به خیام در جای جای متون نظم فارسی به نام شاعران دیگر نیز ضبط شدهﺍست. این امر علاوه بر ایجاد تردید در مورد صحت انتساب رباعیات خیام، انتساب چنین رباعیاتی را به شاعران دیگر نیز دشوار ﻣﻰسازد. اختلاف در انتساب رباعیات تا حدی است که گاه برای یک رباعی نام هفت شاعر در منابع مختلف درج شده است. بیش از یک سده است که پژوهشگران ایرانی و خارجی دربارة صحت انتساب این قبیل رباعیات تحقیق کردهﺍند اما ضرورت پژوهشﻫﺎی بیشتر در این زمینه همچنان به قوت خود باقی است. این مقاله با مطالعة یازده رباعی که مشترکاً هم به خیام و هم به حافظ منسوب شدهﺍند، در صدد بررسی و نقد صحت انتساب این رباعیات به دو شاعر مورد بحث است. پس از ذکر محل و تاریخ انتساب رباعیﻫﺎ به هر یک از دو شاعر به سبک شناسی زبانی و سابقة تاریخی رباعیات پرداخته و مضمون آنﻫﺎ را با مضامین رباعیات اصیل خیام سنجیدهﺍیم. در نهایت با رد انتساب آنﻫﺎ به حافظ، با توجه به تحلیل نسخه ای، سبکی و محتوایی، انتساب شان را به خیام اقوی دانستهﺍیم.
بررسی نه رباعی خیامانه ی عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان پژوهشهای مربوط به خیام، تحقیق در رباعیّات خیامانه دیگر شاعران، به ویژه رباعیّات خیامانه عطار مغفول مانده است. از میان آثار متعدد منسوب به عطار، نه اثر به عنوان آثار مسلم الصدور او شناخته شده است و مختارنامه از آن جمله است. با این که عطار شاعر و عارفی بزرگ و صاحب سبک بود اما آن چه در اشعار و آثار منثور دیده می شود اقتفا از سبک پیشینیان است. به همین ترتیب، در رباعیات مختارنامه نیز بهره گیری از سبک سرایش سنایی، خیام و برخی دیگر از رباعیات عرفانی پیش از قرن ششم مشهود است. علاوه بر زبان، در برخی از رباعیات عطار، خصوصاً باب چهل و چهارم مختارنامه که در قلندریات و خمریات است، حتی محتوا هم به مضامین رباعیات اصیل خیام نزدیک می شود. فراتر از این بخش، ابوابی که بر اساس موضوعاتی همچون شکایت از نفس، مردم، دنیا و دیگر امور زندگی وحتی پیرامون یادکرد مرگ فصل بندی شده است، دارای رباعیاتی است که سیاق خیامی دارند. از میان رباعیاتی که مشترکاً هم به خیام و هم به عطار منسوب شده اند، نه رباعی در این مقاله به لحاظ نسخه شناختی، سبکی و محتوایی تحلیل شده است و انتساب آن ها به خیام رد و تعلق آن ها به عطار اثبات گردیده است.
تحلیل مشخصه های فهرستی سعدالسعود و کارکردهای آن در نسخه پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فهرست نویسی تاریخچه ای کهن دارد که کارکردها و شیوه های آن متناسب با اغراض گوناگون طی قرون متمادی تغییر کرده است. سعدالسعود، که فهرستی از کتابخانه ی شخصی سید بن طاووس است ویژگی های منحصر به فرد و متفاوتی با سایر فهارس متعارف و موجود اسلامی دارد. تقارن نگارش این کتاب با دوران حمله ی مغول که بسیاری از منابع ارزشمند فرهنگ اسلامی نابود شدند، بر اهمیت آن می افزاید. شیوه ی تحلیلی- انتقادی آن که با نقل گزیده هایی از هر کتاب همراه شده است، موضع سید در برابر آرای سایر مفسران و برخی از آراء و روشهای تفسیری سید بن طاووس را روشن می سازد. ذکر دقیق مشخصات هر نسخه، محل دقیق مطالب برگزیده و اشاره به ناکامل بودن برخی نسخه ها در آن زمان نقش ارزنده ای در نسخه پژوهی از زمان سید تا به امروز برای کاربران داشته است. این تحقیق که با روش تحلیل محتوا و مقایسه ی مشخصه های فهرستی سعدالسعود با دیگر شیوه های فهرست نگاری از جمله فهرست ابن ندیم، نجاشی و شیخ طوسی صورت گرفته علاوه بر بازشناسی اقدامات سید در حفظ منابع اسلامی، به کارکردهای سعدالسعود در نسخه پژوهی و بازسازی آثار مکتوب کهن می پردازد.
مقایسه دو تحقیق از کتاب «الدّروع الواقیه» با روش «مقابله چاپ»
حوزه های تخصصی:
مقابله نسخه های تحقیق شده چاپی، شناخت تحقیقات بهتر و محقّقان برتر را در پی دارد. با این کار، می توان بهترین چاپ را از حیث علمی، تعیین و به مخاطب، معرّفی کرد. آثار سید ابن طاووس (م664ق) با موضوع دعا، همواره مورد توجّه عالمان و مردم بوده است. شخصیت سید و کاربردی بودن آثار وی در این اقبال، مؤثّر می نماید. کتاب «الدّروع الواقیه» با موضوع اَعمال قابل تکرار در همه ماه های قمری، یکی از نگاشته های اوست که دو تحقیق مشهور از آن به چاپ رسیده است. نگاشته حاضر، برای نخستین بار، این دو تحقیق را با روش مقابله، بررسی کرده و کار نیکوتر را معرّفی می کند.
چگونگی رمزگشایی از نشانه های کتاب ها و نویسندگان در نسخه های خطّی
حوزه های تخصصی:
نگاشتن با قلم و دوات بر روی کاغذ و مشابه آن، محدودیت هایی را برای نویسندگان ایجاد می کرد. آنها تلاش می کردند تا بر برخی از این کاستی ها غلبه کنند. قراردادن نشانه های اختصاری برای شماری از واژگان، یکی از راه های مستنسخان برای غلبه بر کمبود کاغذ، دوات، قلم و فرصت بود. شناخت این علامت ها برای خوانش نسخه های خطّی، ضروری است. برای کشف معنای این نشانه ها می توان از راه هایی بهره برد. نوشتار حاضر، بخشی از این راه ها را متناسب با عنوان کتاب ها و نویسندگان معرّفی نموده و شماری از علامت ها را با تکیه بر کتاب «دلائل الاحکام» شناسایی کرده است. روش و محتوای این کار در مستنسخات قرآنی و حدیثی نیز کاربرد دارد.
ضرورت تصویب درس «تحقیق و تصحیح نسخه های خطّی قرآنی و حدیثی»
حوزه های تخصصی:
احیا و بازیابی متون خطّی و آثار گذشتگان در علوم مختلف اسلامی، از مهم ترین راه های شناسایی و شناساندن فرهنگ و تمدّن هر جامعه به شمار می رود. تصحیح و تحقیق این آثار، سبب می شود تا گنجینه ای از علوم، احیا شده و در دسترس قرار گیرد؛ چه بسا علوم نابی که در این خزائن خطّی موجود باشد. نوشتار پیشِ رو، تهیّه و تصویب واحد درسی مستقلّی با عنوان «تصحیح و تحقیق نسخه های خطّی و متون کهن» را در رشته علوم قرآن و حدیث و مشابهات آن پیشنهاد می کند. سرفصل های این درس نیز با عنایت به مقدّماتی در آموزش قواعد و فنون نسخه شناسی، شیوه های تصحیح، مقدّمه نویسی، نقد و ترجمه آثار خطّی، به نگارش درآمده است. بهره این درس، آشنایی با سیر، تطوّر و تاریخ علوم اسلامی و شیوه های تصحیح و تحقیق متون خطّی بوده و نتیجه آن، کوشش و اهتمام دانش پژوهان جهت احیا و انتشار شایسته آثار خطّی و متون کهن است. این درس می تواند فرصتی برای پژوهش های علمی و نگارش در حوزه های کمترتوجّه شده باشد.
بررسی و نقد انتساب رباعیات مشترک خیام و مجدهمگر با استناد به نسخه 697 ق موزه بریتانیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه میراث دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱ (پیاپی ۵۶)
231 - 263
بسیاری از رباعیات منسوب به خیام در جای جای متون نظم فارسی به نام شاعران دیگر نیز ضبط شده ﺍست و این موضوع سبب شده که پژوهشگران با تردید در انتساب این رباعیات به شاعری خاص، در مورد خیام و رباعیات وی نیز دستخوش خطا شوند. بیش از یک سده است که پژوهشگران ایرانی و خارجی درباره صحت انتساب این قبیل رباعیات تحقیق کردهﺍند اما ضرورت پژوهشهای بیشتر در این زمینه همچنان به قوت خود باقی است. این مقاله با مطالعه رباعیات مشترک میان خیام و مجد همگر در صدد بررسی و نقد صحت انتساب این رباعیات به دو شاعر مورد بحث است. در این پژوهش پس از ذکر هر یک از رباعیها، محل و تاریخ انتساب آنها را به هر یک از دو شاعر تعیین کرده، سپس با ذکر نسخه بدلهای مهم، به سبک شناسی زبانی و سابقه تاریخی رباعیات پرداختهﺍیم. مضمون رباعیهای مورد مطالعه را با مضامین رباعیات اصیل خیام سنجیده و در نهایت نظر تحلیلی خود را در مورد انتساب این رباعیها به هر یک از دو شاعر و یا شاعر دیگر بیان کردهﺍیم.
ضرورت تصحیح مجدّد کلّیّات وحشی بافقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۰ بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۰
41 - 69
حوزه های تخصصی:
کلیات اشعار وحشی بافقی (939– 991؟) یک بار در سال (1338) به تصحیح دکتر حسین آذران (نخعی) و به وسیله انتشارات امیرکبیر در فروردین (1339) منتشر شده است که شاید در آن زمان بهترین تصحیح آثار وحشی بوده است. اما به دلایلی که اشاره می شود نیازمند تصحیح مجدد است؛ این کار با روشی علمی و دقیق انجام نشده است. در این کار از چهار نسخه استفاده شده است که همه آن ها از جهت قدمت، صحت و جامعیت اعتبار کافی ندارند و همچنین شامل همه آثار شاعر نیستند؛ ضمن این که ابهام و اشتباهات بسیار از قبیل: خوانش های نادرست، گزینش های نامناسب، گزارش های نادرست و خطاهای چاپی، نگارشی و ویرایشی بسیار در آن وارد شده است. کاستی ها و ایراداتی نیز به حواشی آن راه یافته است. افتادگی های مکرر تک بیتی و چندبیتی و اشعار نویافته در نسخه های قدیم تر که مورد استفاده مصحح نبوده است، حدود %10 به آثار شاعر می افزاید. این مقاله می کوشد ضمن نقد و بررسی روش تصحیح و تدوین دیوان چاپ شده و اعتبارسنجی نسخه های مورد استفاده و ارائه نمونه هایی از اشکالات موجود، لزوم تصحیح دوباره کلیات وحشی را تبیین کند.
بایستگی تصحیحی نو از دیوان اوحدی مراغه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۰ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۱
131 - 163
حوزه های تخصصی:
سامان دادن تصحیحی علمی و انتقادی از دست نویس های کهن، از بایسته ترین پژوهش های ادبی است؛ چه، نسخه های خطّی از ارزشمندترین میراث های فرهنگی ملّت ما به شمار می روند و پرداختن به این سرچشمه های گران مایه، بازشناسی هستی و کیستی خود و پاسداشتِ فرهنگ و زبانِ این مردمان است. دیوان اشعار اوحدی مراغه ای(یا اصفهانی) عارف و شاعر نامدارِ سده هفتم و هشتم هجری(738-673ﮬ)، در سال 1340 خورشیدی به دست شادروان سعید نفیسی تصحیح شده و همراه با برخی کاستی ها که در این گفتار از آنها یاد خواهد شد، به وسیله انتشارات امیرکبیر به چاپ رسیده و در سال 1375 نیز بدون بازنگری به همان گونه پیشین تجدید چاپ شده است. در سال 1391 هم انتشارات سنایی این تصحیح را چاپ کرده ولی تنها فرق آن با دو چاپ پیشین این است که غلط های چاپی بسیار نیز بر متن افزوده شده است. در سال های 1362 و 1392 نیز این دیوان به وسیله انتشارات پیشرو و اقبال چاپ شده، امّا این دو چاپ هم بر پایه همان چاپ زنده یاد نفیسی است -هرچند که در آنها نامی از استاد برده نشده است! به هرروی، به دست آمدن دست نویس هایی کهن که در آن سال ها در دسترس استاد نفیسی نبوده، تصحیح دوباره این دیوان را بایسته و گریزناپذیر ساخته است.
ضرورت تصحیح مجدد مقامات شیخ الاسلام حضرت خواجه عبدالله انصاری هروی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
55 - 70
حوزه های تخصصی:
مقامات شیخ الاسلام حضرت خواجه عبدالله انصاری هروی یکی از آثاری است که آن را متعلق به عبدالرحمن جامی دانسته اند. برخی از جملات و عبارات این کتاب یا عیناً مانند نفحات الانس جامی و طبقات الصوفیه انصاری است یا این که با اندکی تغییر در این کتاب آمده است. تاکنون، سه تصحیح از این اثر صورت گرفته است و با وجود کوشش های آربری، فکری سلجوقی و بشیر، هنوز نقص ها و ایرادهایی در تصحیح یا تحشیه ها و تعلیقات آن دیده می شود. این پژوهش با شیوۀ سندپژوهی انجام یافته است و کوشیده ایم با معرّفی آن، ضمن اشاره به مؤلفه های فکری، زبانی و ادبی و ویژگی های سبکی اثر، با بیان برخی از ایرادها و اشکالات موجود در تصحیح های انجام شده، ضرورت تصحیح مجدد آن را یادآور شویم. قراین به دست آمده نشان می دهد که اولاً، اشکال های متن ذیل پنج مؤلفۀ کلی ایراد در علائم نگارشی و ویرایشی، خطا در چاپ، اشتباه خواندن نسخه ها، ایراد در تحشیه و تعلیقه یا نقص در آن و حذف واژه یا اصطلاحی مهم از متن خلاصه می شود. ثانیاً، از منظر ویژگی های سبکی، با توجه به قراین به دست آمده این متن بر چند مؤلفۀ کلی استوار است. به لحاظ ویژگی فکری، برخی از شاخص ترین و محوری ترین اندیشۀهای صوفیه مانند ذکر شطحیات اهل سلوک و تفوق طریقت بر شریعت در این متن آشکارا دیده می شود. به لحاظ ویژگی زبانی، با توجه به این که نویسنده رسالت خود را نه فضل فروشی و تقدم چگونه گفتن بر چه گفتن، بلکه راحت بودن درک معنا و انتقال پیام می داند، با متنی ساده و مرسل روبه روییم. با توجه به این مسئله، به لحاظ ویژگی ادبی نیز، نویسنده کوشیده است تا حد امکان از آرایه های لفظی و معنوی ساده ای بهره بگیرد تا این اثر برای اغلب مخاطبان قابل فهم باشد.
پژوهشی در اشعار نویافته جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کهن نامه ادب پارسی سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
165 - 195
حوزه های تخصصی:
دیوان جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی شاعر تاثیرگذار قرن ششم هجری تا کنون سه بار تصحیح شده و دو تصحیح متقدم چاپ و منتشر شده است. چاپ هایی که علی رغم کوشش فراوان مصححان، با کاستی هایی همراه است. مهمترین نقص هر سه تصحیح، افتادگی اشعار مسلم الصدور جمال از آنهاست. از جمله اشعار مهم که از دیوان این شاعر توانمند جا مانده، مثنوی ۱38 بیتی است که خطاب به شخصی به نام اوحدالدین سروده شده است . در این مقاله علاوه بر جستجو در نسخه های خطی و آثار چاپی مربوط به جمال، بویژه دیوان اشعار او و به دست دادن متن کامل مثنوی، به معرفی تنها نسخه شناخته شده آن و برشماردن علل صحت این انتساب به جمال پرداخته ایم. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که دلایلی چون؛ همسانی وزن و نیز مضمون تشبیب یکی از قصاید با مثنوی، یکسانی و شباهت برخی مصراع ها و ترکیبات، و نیز ساختار نحوی مشابه در دیوان و مثنوی را می توان در تایید صحت این انتساب ارائه داد.