فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۳۴۱ تا ۶٬۳۶۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۷
123 - 145
حوزههای تخصصی:
تُعدُّ الرموز بجمیع أنواعها، من أهمّ العناصر الفاعله والمکوِّنه للبنیه الفنیّه والجمالیه للقصیده العربیه المعاصره، فإذا أمعنّا النظر نری قد تنوّعت تفسیراتها وتعمّقت جذورها أکثر فأکثر؛ حیث ألقت بضلالها الدلالیه الثقیله علی لغه القصیده الحدیثه وأصبحت توظیفها سمه مشترکه لدی الغالبیه العُظمی من الشعراء المعاصرین فأسرفوا فی استخدامها للتعبیر عن تجاربهم ومشاعرهم الخاصه بطرق مختلفه. من هذا المنطلق، تمیزت أشعار محمود درویش فی دواوینه الأخیره بتوظیف الرموز المکانیه المتعدده ولاسیما المدنیه منها، بشکل مکثّف عمیق موح، حیث ارتفعت قیمه قصائده إلی مستویات إبداعیه مبتکره متطوّره تتوازی مع أعظم الأشعار العالمیه فی القرن العشرین. هذا المقال یروم البحث عن تلک الرموز المدنیه المنعکسه فی شعر محمود درویش ، متناولاً کیفیّه توظیفها وجمالیاتها الإیحائیه من خلال التعمّق فی المفردات والإشارات المعنونه بالرمز. وأمّا منهجنا فی الدراسه، فهو المنهج الاستقرائی والتوصیفی- التحلیلی القائم علی دراسه النصّ واستخراج رموزه المدنیه الهامّه المتناثره فی زوایا دواوینه، معتمدین علی طبیعه النصّ من حیث تکوینه الخاصّ وإمکاناته الفنیّه والجمالیه.
دراسه البنیه فی شعر التوقیعات لعزالدین المناصره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۸
57 - 79
حوزههای تخصصی:
یعد النقد البنیوی فی النقد الحدیث، أحد منهاج النقد الکثیره الاستخدام حیث یقوم الناقد من خلاله بدراسه وتحلیل العناصر الأساسیه للنص. توجد صله قویه وأهمیه فائقه بین دراسه وتحلیل بنیه النص والإتجاهات المعاصره للشعر. علی هذا الأساس اتخذ المنهج الوصفی- التحلیلی فی دراسه أشعار عزالدین المناصره القصیره جداً(التوقیعات) شکلاً ولغهً. ففی هذه المحاوله الغایه أن نصل إلی الکشف عن القانون الذی ینتج نسق البنیه ویتحکم فی صمیم العلاقات الباطنیه بین عناصرها وهذا یتم حین یستطیع الباحث إنشاء النموذج أو النماذج البنیویه التی یعمد علی طریقها إلی تبسیط الواقع وإحداث التغیرات التی تسمح لنا بإدراک البنیه للنص. تؤکد هذه الدراسه علی أن بنیه التوقیعات فی شعر المناصره تفتح المجال لطرح السؤال أمام القارئ وتمنحه لذه الکشف من خلال أهم میزه فی شعر توقیعات المناصره. و أهم نتیجه لهذه الدراسه هی أن هذا الانحراف عن المألوف اللغوی و القواعد العامه هو الرکن الأساس فی شعر توقیعات عزالدین المناصره .
بررسی مقایسه ای انواع فرایندهای فعلی به کاررفته در دیباچه آثار شهاب الدّین خُرندزی زیدری و عطاملک جوینی، با رویکرد زبان شناسی نقشگرای نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۱ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۵
97 - 122
حوزههای تخصصی:
زبان شناسی نقشگرای نظام مند یکی از نظریّات زبان شناسی است که در تحلیل و مطالعه متون ادبی کاربرد دارد. در این نظریّه به کارکرد زبان در متن و نقش اجتماعی زبان توجّه ویژه ای می شود. در دستور نقشگرا، معنی اهمّیّت ویژه ای دارد و در سه فرانقش اندیشگانی، بینافردی و متنی، متجلّی می شود. در نقش اندیشگانی زبان و کارکرد تجربی آن که نقش معرّفی و بازنمایی تجربه های انسان در برخورد با دنیای بیرون و عبور این تجربه های مادّی به ذهن و سپس بیان آنها را بر عهده دارد از فرایندهای گوناگون که در فعل رخ می دهد و در تبیین نگرش نویسنده به جهان، مؤثّر و در ایجاد سبک، اثرگذار است، سخن به میان می آید. در پژوهش حاضر، پس از تبیین این فرایندها، کاربرد آنها در چهار کتاب تاریخی به زبان فارسی، یعنی نفثهالمصدور و سیرت جلال الدّین منکبرنی ، اثر شهاب الدّین زیدری نسوی و تاریخ جهانگشای جوینی و تسلیهالاخوان ، نوشته عطاملک جوینی بررسی شده است. نتایج بررسی نشان داد که هر یک از این دو نویسنده ترتیب خاصّی از فرایندها را به کار برده که با دیگری متفاوت است؛ حال آنکه هر کدام از آنان در هر دو اثر خود ترتیب یکسانی را به کار برده اند. این امر نشان دهنده سبک ساز بودن فرایندها و تأثیر آنها در پیدایش سبک شخصی نویسندگان است. همچنین، بر پایه یافته های این پژوهش، بسامد بالای فرایندهای مادّی در آثار زیدری، نشان می دهد که نویسنده آنچه را می بیند به مخاطب عرضه می کند (متناسب با حضور نویسنده در رویدادها)؛ برخلاف عطاملک جوینی که بالابودن بسامد رابطه ای در نوشته های او حاکی از آن است که وی با انتخاب این فرایند، ویژگی های موقعیّت های گوناگون را به شرکت کنندگان در فرایند نسبت داده و به توصیف و بیان روابط موقعیّتی پرداخته است- چراکه او خود در زمان رخدادها حضور نداشته و آنها را از دیگران شنیده یا در کتاب ها خوانده است.
آسیب شناسی مقالات عطار پژوهی در حوزه ادبیّات تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۱ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۶
69 - 98
حوزههای تخصصی:
شیخ فریدالدّین عطّار نیشابوری یکی از شعرای بزرگ زبان فارسی است که به جهت اهمیّت آثار و اشعارش، تاکنون پژوهش های بسیاری درباره آثار، احوال و افکار وی صورت گرفته است. یکی از ضروری ترین تحقیقات و مطالعات بنیادی در عرصه عطّارپژوهی شناسایی، معرّفی و بررسی انتقادی مقالاتی است که پیرامون عطّار نوشته شده است. در این مقاله، کوشش شده تا به بررسی انتقادی مقالاتی که در مورد عطّار و آثار وی از منظر تطبیقی نگارش یافته اند، پرداخته و نقاط قوّت و ضعف این مقالات تعیین شود. در این بررسی، سی و چهار مقاله مرتبط با عطّارپژوهی در حوزه ادبیّات تطبیقی نقد و ارزیابی شده اند و در نتیجه، مواردی همچون فقدان روشمندی در پژوهش و ساختار علمی مقالات، عدم دقّت علمی و جزئی نگری، پرداختن به موضوع های تکراری و توجّه به شباهت ها و گزارش آنها و کم توجّهی به علل و چگونگی آنها، نادیده گرفتن تفاوت ها، عدم تعیین دقیق تأثیر و تأثّر از یکدیگر، نادیده انگاشتن نظریّه های جدید یا آشنایی ناقص با آنها، از مهم ترین کاستی هایی بوده که به آنها دست یافته ایم.
ملاحظاتی درباره تصحیح برزونامه کهن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای ادبی پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۱۰
47-60
حوزههای تخصصی:
برزونامه ی کهن یکی از مهم ترین منظومه های حماسی پس از شاهنامه است که در قرن هشتم هجری به وسیله ی شمس الدین محمد کوسج در 4200 بیت سروده شده است و با لحنی حماسی و زبانی فاخر، ماجرای برزو، پور سهراب را به تصویر کشیده است.این منظومه را مصحح دانشمند اکبر نحوی در سال 1387 بر اساس پنج دستنویس تصحیح کرده است که یکی از پیراسته ترین و علمی ترین تصحیح هایی است که بر روی یکی از منظومه های پهلوانی پس از شاهنامه صورت گرفته است. در این جستار ضمن معرفی چند و چون این تصحیح، کوشش شده که با توسل به منابع درون متنی و برون متنی، درباره ی ضبط برخی از ابیات این منظومه، ضبط های پیشنهادی ارائه شود و گره از برخی فروبستگی های این منظومه گشوده شود. در فرجام برای حدود 33 بیت از این منظومه، ضبطی پیشنهادی ارائه گشته است.
Dire pour convaincre en classe de FLE : Une analyse des discours argumentatifs des étudiants iraniens lors de l’expression orale(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Cet article vise à étudier les discours argumentatifs des étudiants iraniens lors de l’expression orale en français. Les pratiques argumentatives dans la classe de langue étrangère constituent un objet riche et peu abordé dans la mesure où celles-ci dans les textes de référence comme CECRL occupent une place de choix. Notre projet a comme but, entre autres, d’apporter notre modeste contribution à ce champ de recherche en identifiant les caractéristiques des contenus argumentatifs dans les discours des étudiants et les obstacles auxquels se heurtent les étudiants quand ils argumentent en langue étrangère. A l’issu de la présentation d’un cadre conceptuel et de la proposition des critères pour l’évaluation de la qualité des discours argumentatifs, cette étude montre que d’une part si les formes d’argumentation sont enseignées aux étudiants, ils peuvent s’en servir sans problème lors de l’expression orale et que d’autre part, le manque de la culture générale ainsi que de la maîtrise de l’emploi des marqueurs argumentatifs sont les problèmes les plus persistants dans les discours argumentatifs des étudiants iraniens. Dans cette perspective nous proposerons également d’autres pistes à explorer comme étude des erreurs les plus fréquentes dans l’usage des marqueurs argumentatifs, afin de développer la qualité des discours argumentatifs des étudiants iraniens.
بیان «آیرونیک» یا طنزآمیز در دیوان ناصرخسرو و آثار برادران شلگل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
242-266
حوزههای تخصصی:
ایران و آلمان دو کشوری هستند که تاریخ و سنت های فکری و ادبی پرباری دارند. هر دو در دوران شکوفایی مکاتب فکری؛ خواه دینی و خواه فلسفی، ادبا و متفکران برجسته ای را در دامان خود پرورانده اند. مطالعه تطبیقی آثار اندیشمندان این دو کشور می تواند ابعاد مختلفی از شباهت ها و تفاوت های این دو فرهنگ را نشان دهد. به این منظور دو اندیشمند و ادیب برای مطالعه تطبیقی انتخاب شدند: ناصرِخسرو (394 -481 ه.ق) و فردریش شلگل (1772-1829م). اما از آنجایی که عموماً نام برادران شلگل به عنوان همکار و همفکر با هم می آید، آگوست ویلهلم ( 1767- 1845م) هم به این پژوهش اضافه شد. شیوه بیانی ناصرخسرو در طنزآوری با روش فردریش در کتاب «قطعات» شباهت هایی دارد اما بیان آگوست ویلهلم به گونه ای دیگر است. این پژوهش در پی آن بوده که با مطالعه و قیاس آثار شاخص آنان، چگونگی استفاده آنها از بیان آیرونیک و طنزآمیز در برابر مخالفان و نیز مصادیق آن را در آثارشان نشان دهد. آیرونی(irony) نوعی بیان غیرمستقیم و طنزآلود است که مؤلف می کوشد به وسیله آن، دو یا چند وجه گوناگونِ یک امر را بنمایاند. قیاس آثار ناصرخسرو و برادران شلگل نشان می دهد که جهان بینی آنها که متأثّر از مکاتب فکریشان بوده، تا چه حد بر روش بیان آنها در طنزپردازی تأثیر داشته است. این پژوهش با مطالعه کتابخانه ای، فیش برداری و به صورت توصیفی- تحلیلی انجام شده است.
قبض و بسط حقّانیّت و نجات در کلام عرفانی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۳۹۹شماره ۸۵
7 - 36
حوزههای تخصصی:
در باب حقّانیّت و نجات بخشی پیروان ادیان، پیوسته سه رویکرد کلی کانون توجه بوده است: انحصارگرایی، کثرت گرایی و شمول گرایی. کثرت گرایی دینی به عنوان یک دیدگاه در قرن بیستم متولد شد، اما ریشه های آن را می توان در برخی سخنان پیشینیان از جمله عرفای مسلمان پیدا کرد. یکی از این افراد، جلال الدین محمدمولوی است که مواضع مبهمی به او نسبت داده می شود. این پژوهش با روش تحلیلی- توصیفی با محوریّت سخنان مولانا و بهره گیری از دیدگاه های مولوی پژوهان به داوری پرداخته و به این نتیجه رسیده است که با وجود قرائن متعدد بر انحصارگرایی، شمول گرایی و کثرت گرایی در کلام ایشان، حکم کلی و مطلق به انحصارگرا یا کثرت گرا بودن وی در نجات بخشی پیروان ادیان ناموجّه است. وی حقیقت را یکی می داند چون از زوایای گوناگون نگریسته شود، متفاوت می نماید. محجوب بودن چهره واقعی حقیقت، محدودیت های قوای ادراکی از جمله علل بروز اختلاف دیدگاه ها است. مولانا دیانات الهی را نوری واحد می داند که از چراغ های مختلف پرتوافشانی می کنند و فرق واقعی ندارند و همه نجات بخش هستند، اما در مقام حقّانیّت، اسلام را واجد حقّانیّت برتر و در مواردی حق مطلق می بیند.
همگرایی دو گفتمان فقهی و عرفانی در مثنوی های حدیقه الحقیقه، منطق الطیر و مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
163 - 188
حوزههای تخصصی:
گفتمان عرفانی و خرده گفتمان های آن مانند شعر عرفانی در بستر دین و از بطن جریان زهدی نشأت گرفت که در واکنش به شرایط اجتماعی سیاسی روزگار اموی و دوره نخست عباسی در عراق و شام پدیدار گشته بود. در جستار حاضر با روش تحلیلی- توصیفی و رویکرد تحلیل گفتمان، فرایند همگرایی دو گفتمان فقهی و عرفانی را با مطالعه موردی چند مفهوم و اصطلاح فقهی و عرفانی در مثنوی های حد یقه الحقیقه ، منطق الطیر و مثنوی معنوی بررسی و خاطرنشان کردیم هرچه دامنه گفتمان شعر عرفانی گسترش می یابد و از مرحله تکوین به مرحله تکامل و اعتلا ی آن نزدیک می شویم، به نوعی هم پوشانی و تکامل گفتمانی می انجامد و همگرایی گفتمانی آشکارتر و به قولی هنری تر می شود. اوج این مهم را که به گونه ای تبدّل و جایگزینی منتهی می شود، در مثنوی مولوی شاهدیم که هم فقیه نامدار حنفی و هم عارفی شوریده بود.
تحلیل نشانه های اضطراب و ترس در دو رمان «جزیره سرگردانی» و «ساربان سرگردان» بر اساس نظریات گریماس و تاراستی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
91 - 104
حوزههای تخصصی:
سیمین دانشور در جزیرهسرگردانیو ساربان سرگردان ، مخاطب را با وضعیتی گفتمانی مواجه می کند که در آن «کنش» دچار شرایط شده است. در این حالت، کنش گر همواره با احساساتی چون اضطراب، سرگردانی، ترس، چالش با خود، نداشتن اطمینان، فرار از گذشته و احساس ناامنی روبرو می شود و نفی یک وضعیت او را وارد وضعیتی دیگر می کند. هر وضعیت برای او در حکم یک چاله معنایی است که عبور از آن به انرژی جهشی نیازمند است. در چنین وضعیتی، کنش گر توان هر کنشی را از دست می دهد و در وضعیت ناپایدار ماندن و نماندن، شدن و نشدن سرگردان است. در این پژوهش کوشش شده است از منظر نشانه معناشناسی و با توجه به نظریات گریماس و اییرو تاراستی به بررسی نشانه ها و کارکردهای سرگردانی در دو رمان جزیره سرگردانیو ساربان سرگردانپرداخته شود تا نشان دهد که چگونه سرگردانی از طریق فرایند سلبی- ایجابی سبب گسست شخصیت اول داستان از «من» شخصی اش می شود. نتیجه عبور از این گسست، بازیابی خود و شناخت انتزاعی از خود و اطرافیان است و این شناخت سبب می شود شخصیت اول داستان در یک وضعیت ایجابی که همان معرفت و تسلط بر خود است، قرار گیرد و «من» واحد وجود خود را دریابد و استعلا یابد.
بررسی و تحلیل چگونگی توصیف «بوها» در متون نوشتاری زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۷
77-94
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به چگونگی توصیف بوها درداده های منتخب از متون ادبی زبان فارسی می پردازد. به این منظور نمونه های کاربرد واژه «بو» و وابسته های آن از دو پیکره نوشتاری (شامل متون خبری و داستانی) با حدود نه میلیون واژه استخراج شدند و بر اساس ویژگی های ساختاری و معنایی دسته بندی و توصیف شدند. بررسی داده ها نشان می دهد بوها در زبان فارسی بیشتر با ساختهای اضافی توصیف می شوند تا ساختهای وصفی (82% در مقابل 18%). در مورد شیوه توصیف بوها نیز مشخص شد فارسی زبان ها ترجیح می دهند بوها را با اشاره به منشا ان توصیف کنند تا با استفاده از صفات. علاوه بر اینها مشخص شد در ترکیب های اضافی ای که بو با یک واژه انتزاعی همراه می شود بو کاربردی استعاری می یابد و مجازاً به معنی«اثر و نشانه» به کار می رود. در مورد ویژگی های صفاتی که برای توصیف بوها به کار گرفته می شوند نیز روشن شد که از یک سو صفات محدودی برای توصیف بوها وجود دارند و از دیگر سو این صفات را می تواناز نظر معنایی به سه دسته صفات مطبوع، صفات نامطبوع و صفاتی که بر خاص بودن بو تأکید می کنند دسته بندی کرد. علاوه بر اینها مقایسه دو دسته داده نشان داد که در داده های مستخرج از متون خبری، نسبت کاربرد استعاری بو و در داده های مستخرج از متون داستانی، نسبت توصیف بو با منشا آن بیشتر است که با توجه به تنوّع ماهیت متونی جامعه آماری پژوهش، قابل توضیح است.
بررسی و نقد مؤلفه های ناتورالیستی داستان «دریا هنوز آرام است» از احمد محمود(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مکتب های ادبی به این دلیل که نشان دهنده مؤلفه های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی هر دوره هستند، معیارهایی مهم برای درک ویژگی های ادبی ادوار مختلف محسوب می شوند. یکی از این مکتب ها ناتورالیسم است که در آغاز از طریق ترجمه آثار نویسندگان آمریکایی و اروپایی در دوره مشروطه به ادبیات داستانی فارسی راه یافت. احمد محمود به عنوان یکی از نمایندگان برجسته ناتورالیسم، قواعد و مؤلفه های این مکتب را به نیت بازگویی نقدهای اجتماعی و تشریح احوالات مردم در داستان های خود دخالت داده است. بررسی توصیفی- تحلیلی مهم ترین ویژگی های ناتورالیستی «دریا هنوز آرام است» نشان می دهد که با توجه به عناصری همچون «جنبه های فیزیولوژیکی»، «شکستن حرمت کاذب واژگان»، «نفی آزادی و باور به جبر تاریخی و اجتماعی»، «سبک محاوره ای»، «توصیف دقیق و شرح جزئیات»، «محدودیت توانایی های جسمانی»، «خلق شخصیت هایی با خوی حیوانی» و «پایان غم انگیز داستان»، داستان مذکور واکنشی ادبی نسبت به ضعف ها و محرومیت های عمدتاً اقتصادی جامعه ایران در دهه های سی و چهل خورشیدی به شمار می آید. محمود در مواردی با توجه به بافت فرهنگی و دینی گروه هدف، از برخی مؤلفه های ناتورالیسم عدول کرده که «عدم توجه به تأثیر ژنتیک در زندگی افراد»، «بسامد پایین واژگان تابو» و «پرداختن به مسائل ورای طبیعت در سطحی محدود» از آن جمله است.
تحلیل ساختاری داستان «ضحاک» بر مبنای الگوی منطق نقش های کلود برمون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختارگرایی کوششی برای کاربرد نظریه زبانی در زمینه موضوعات و فعالیت های غیرزبانی است. یکی از جنبه های موفقیت ساختارگرایانْ روایت شناسی یا بررسی روایت است. این گروه از ساختارگرایان با بررسی عناصر روایت و قوانین ترکیب آن توانستند ساختار حاکم بر اشکال روایی را واکاوی کنند.در این مقاله یکی از روایت های اساطیری شاهنامه، ضحاک ماردوش، براساس نظریه کلود برمون، روایت شناس ساختارگرای فرانسوی، بررسی می شود. برمون پی رفت را عنصر اساسی روایت روایی می داند. الگوی او بر مبنای رویکرد دوگانه پیروزشدن یا پیروزنشدن قهرمان بنا شده است. در این الگو قهرمان لزوماً همیشه پیروز نیست و ممکن است گاهی شکست خورد. هدف این پژوهش تحلیل طرح روایی روایت ضحاک با الگوی کنشی برمون است. در این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، روایت بررسی شده است. پس از بررسی این نتیجه به دست آمد که روایت طرح روایی نظام مند دارد و از شیوه روایت به صورت خطی بهره برده است؛ همچنین با یک موقعیت پایدار و متعادل اولیه آغاز می شود؛ سپس حادثه ای این تعادل و توازن را برهم می زند؛ سرانجام با به وجودآمدن کنش هایی برای حل مشکل، روایت به یک نتیجه مشخص و موقعیت پایدار اولیه بازمی گردد. طرح روایی روایت مطابق با نظریه برمون، متشکل از پی رفت ها یا ترکیبی از جریان روایی و کشمکش است. هر پی رفت سه کارکرد امکان و فرایند و پیامد دارد. در روایت، هر دو نوع شخصیت منظور برمون کارگزار (فاعل) و کارپذیر (مفعول) و تغییر موقعیت آنها برپایه کنش را می توان دید.
تکوین مهر در اسطوره و تحوّل چهره آن به جمشید در حماسه بر اساس نظریه دگرگونی
حوزههای تخصصی:
یکی از نظریه های کلّی در مورد قهرمانان این است که در گذر زمان دچار تحوّل می شوند و با معیارهای انسان هایی که در شرایط تاریخی و جغرافیایی با شرایط فکری گوناگون می زیند، شکل خاص خود را به دست می آورند. از محورهای فکری آریایی های هند و ایرانی، گرایش به رویدادهای طبیعی بوده است که مهرپرستی به عنوان یک پدیده در ذهن این اقوام در دوره های گوناگون کارکردهای خاصی به خود گرفته است. حال این پرسش مطرح است که مهر در اسطوره ها با گذر زمان دچار چه تحوّلی می شود و با پدیدآمدن حماسه، مهر چه شکل و شمایلی به خود گرفته است؟ نگارنده سعی کرده است با توجّه به الگوهای اسطوره ای و حماسی جواب درخوری به این پرسش دهد. بر این مبنا ابتدا چگونگی هستی یافتن مهر در اسطوره های هند و ایران بررسی شده و کم کم تحوّل او در اسطوره های ایرانی و مرزهای خارج از ایران باز نموده می شود و سپس، چگونگی تبدیل این ایزد به چهره حماسی جمشید با ارائه دلایل مختلف مورد تحلیل قرار گرفته است.نتیجه پژوهش حاضر این است که مهرپرستی با فتوحات ایرانیان پا به غرب می گذارد و پس از پذیرفتن بعضی کارکردهای خدایان خورشیدی، با چهره جدیدی به شکل انسان در اساطیر ایرانی به روند تکاملی خود ادامه می دهد. میترا در حماسه ملّی ایران، با توجّه به شکل قبلی خود و تحوّلی که در پدیده ها به وجود آمده، در شکل جدیدتر با چند پدیده ترکیب شده، در جلوه جدیدِ الگوی قهرمانی، در چهره شخصیّتی به نام جمشید پدیدار می گردد. در این مقاله به شیوه تحلیل محتوا مبنای تکوین و تحوّل مهر در اسطوره و حماسه بررسی خواهد شد.
جریان شناسی نواندیشی مسلمانان در علوم اسلامی (مطالعه موردی: نواندیشان مسلمان عرب «حنفی، ابوزید، جابری، ارکون»)
حوزههای تخصصی:
جریان شناسی نواندیشی مسلمانان در راستای خوانش دوباره علوم اسلامی، گرایشی نو پدید در یک قرن اخیر است. این جریان با رویکرد به دستاوردهای تمدن اروپایی در گستره مبانی علمی و معرفتی نخست در میان نواندیشان مسلمان عرب گسترش یافت. پدیده یاد شده با استقبال از مطالعات جدید علوم انسانی، مانند ساختارگرایی، زبان شناسی، معناشناسی و انسان شناسی و دیگر دانش های وابسته به آن ها توسط گروهی از روشنفکران برجسته و معاصر عرب هم چون حسن حنفی، نصر حامد ابوزید، محمدعابدالجابری و محمد ارکون -که به نواعتزالیان شناخته می گردند- به منظور پاسخگویی به پرسش هایی که از تقابل اسلام و مدرنیته سرچشمه می گرفت، به تجدید نظر در سنت و میراث کهن و خاستگاه باورهای دینی و پذیرش مدل های معرفتی و دستاوردهای دانش های نوین جهان مدرن غرب و کاربست آن ها در سرمایه های علمی و عقلی تمدن اسلامی انجامید. این جستار با روش توصیفی و تحلیلی ضمن بررسی شاخصه ها و مؤلفه های بنیادین نوگرایی و شناخت زمینه های تاریخی اش تأثیر آن را در جنبش نواندیشی و نقد گفتمان دینی در جوامع اسلامی و دیدگاه های کلی نوع اعتزالی مذکور بررسی می نماید تا چشم اندازی نو و قضاوتی منصفانه برای شناخت و تحلیل و نقد این جنبش اثرگذار در دوره معاصر ارایه دهد.
بازتاب زنانگی در رباعیات مهستی گنجوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۶)
47 - 64
حوزههای تخصصی:
مهستی گنجوی(490-577ق) بانوی رباعی سرا، بسیار پیشروتر از زمان خود زیسته است؛ زیرا جهان بینی و وضعیت زندگی او موجب سرودن اشعاری شده که با توجّه به شعر زنان شاعر کلاسیک در تاریخ ادبیات فارسی کم سابقه است. مهستی در گذشته با قضاوت های نادرست، مورد بی مهری قرارگرفته است و در زمان معاصر نیز این اجحاف در برخی پژوهش ها درباره ی او هویّداست. نشان دادن ویژگی های زنانه ی مهستی در رباعیاتش از اهداف پژوهش حاضر است. پژوهش، به شیوه ی توصیفی و داده ها به روش سندکاوی و کتابخانه ای گردآوری و با استفاده از تحلیل محتوا تجزیه و تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که مهستی بی هیچ پرده پوشی آنچه احساس و تجربه ی زنانه اش اقتضا می کند، در شعر نمایان می سازد. از خصوصیات زنانه ی او می توان به ابراز عشق و علاقه به جنس مخالف، اشاره به جنسیت خود، تصاویر و ویژگی های زنانه، اعتراض خاموش فمنیستی، محافظه کاری، زبان اروتیک زنانه اشاره کرد که در متن مقاله با ذکر نمونه به تفصیل بیان شده است.
بررسی تطبیقی رمان های خارج الجّسد از عفاف البطاینه و کولی کنار آتش از منیرو روانی پور بر اساس مؤلّفه های فمینیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
281 - 309
حوزههای تخصصی:
اندیشه های فمینیستی که دوران معاصر و پس از انقلاب صنعتی از اروپا آغاز شد و در سراسر جهان گسترش پیدا کرد، در حوزه ادبیّات نیز، راه یافت و نویسندگان بسیاری فارغ از جنسیّت، به حقوق تضییع شده زنان در جوامع مردسالار پرداختند و دغدغه های زنانه را در سطوح خُرد و کلان بازگو کردند. با توجّه به ریشه دوانیدن باورهای مردسالارنه در جوامع ایرانی و عربی، پرداختن به مسائل زنانه در ادبیّات این کشورها روایی داشته است. از این بین، عفاف البطاینه در رمان خارج الجّسد و منیرو روانی پور در رمان کولی کنار آتش، تحت تأثیر باورهای فمینیستی و ساختار مردسالار جوامع خود، با رویکردی انتقادی سعی در تشریح وضعیّت نابسامان زنان و ارائه راهکارهایی برای برون رفت این قشر از شرایط موجود داشته اند. در این تحقیق، با کاربست مبانی فمینیستی و روش توصیفی تحلیلی، دیدگاه های مشابه و غیرمشابه دو نویسنده در رمان های مذکور با رویکرد تطبیقی (مکتب آمریکایی) بازگو و تبیین شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که دو نویسنده به مسائلی چون: انقیاد کامل جنس زن در برابر مردان؛ ازدواج سنّتی در جوامع شرقی؛ احساس سرشکستگی از مؤنّث بودن؛ سرکوب عشق و عاطفه در جوامع شرقی از ترس قضاوت های نادرست جامعه؛ ارائه چهره ای خشن و منفی از مرد و مساوات طلبی اشاره کرده اند. وجه اصلی تفاوت دیدگاه دو نویسنده، خودباختگی، استحاله فرهنگی و شیفتگی افراطی "منی" در رمان خارج الجّسد و رفتار اعتدالی "آینه" در رمان کولی کنار آتش نسبت به تغییرات واقع-شده است.
تشخص های زبانی در سبک فرخ تمیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بررسی پرونده شعر نو و شاعران آن در جریان تاریخ ادبی فارسی، می توان نقطه ای مشترک یافت و آن نقطه این است که قریب به اتفاق این شاعران برای خود سبک خاص یا زبان خاص داشته اند، یا در پی آن بودند که به آن دست یابند. فرخ تمیمی از شاعران کمتر شناخته شده شعر نیمایی یا آزاد است که پنج دفتر شعری از او به چاپ رسیده است. جستجو و یافتن سبک جدید و خاص برای شاعران نوپرداز، اصلی بوده که افراد به روش های مختلف در پی نیل به آن بوده اند و مقرون به صرفه ترین و حصولی ترین کار در این مسیر، شکستن اصول وزن و قافیه سنّتی و نیز تأثیرپذیری این شاعران از حال و هوا، تجربه و تصاویر شعر فرنگی بوده است. امر مهم دیگری که این شاعران و تمیمی به آن دست زدند، این است که قواعد و معیارهای زبان معیار و فرهیخته را به عمد درهم ریخته و به هم زدند و غایت کارشان این شد که تا توانستند شعر خود را به زبان محاوره و عامیانه نزدیک کردند؛ به تعبیر بهتر، سبک و شیوه «شعر نویسی» آنها نزدیک کردن بیش از حد شعر خود به زبان عامیانه و درهم زدن اصول و قواعد زبان هنجار بوده است؛ این نوشتار با ذکر مصداق و شاهد مثال به نوسازی های تمیمی در حوزه های مختلف اسم، فعل، صفت و غیره می پردازد و برجستگی های زبانی و سبکی در شعر وی را تبیین می کند. روش تحقیق این مقاله، توصیفی و مقایسه ای است که مواد خود را به شیوه فیش نویسی و اسنادی جمع آورده است.
اشارات عیسوی مهم ترین موتیف تلمیحی دیوان خاقانی
منبع:
پژوهش های نثر و نظم فارسی سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۰
249 - 271
حوزههای تخصصی:
کاربرد شاعرانه اصطلاحات عیسوی و سود جُستن از نام مبارک حضرت عیسی (ع) و مریم (س) به جهاتی بیشتر از سایر پیامبران، در اشعار خاقانی دیده می شود که این کاربرد شاعرانه را می توان اساسی ترین و مهم ترین مویتف و بن مایه تلمیحاتِ مجموعه آثار خاقانی (دیوان، منشآت و ختم الغرائب)، به حساب آورد. خاقانی با بهره گیری از داستان و سرگذشت عیسی (ع)، مقاصد و مضامین شعری خود را در زمینه های گوناگون تبیین و تعبیر کرده است. در این جُستار هدف بر آن است تا به بررسی این شگرد خاقانی به عنوان یک بن مایه و عنصر تکرار شونده بپردازیم؛ لذا، ابتدا مفهوم موتیف و بن مایه را بازگو کرده ایم و سپس این بن مایه را در کاربرد اشارات عیسوی در شعر خاقانی پی گرفتیم و به این نتیجه رسیدیم که خاقانی برای دست یابی به اغراضی مانند خودستایی، مدح، هجو، توصیف و... از این موتیف تلمیحی بهره یرده است.
اماکن منسوب به شاهنامه در فرهنگ عامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاهنامه در منظر فردوسی و معاصران او صرفاً یک اثر ادبی و منظوم نبوده است. این اثر درحقیقت، یک گزارش علمی و تاریخی از سلسله های پادشاهی و روایات تاریخ واقعی ایران بود. با شکل گیری مدون علم باستان شناسی، تاریخ واقعی ایران راه خود را از گزارش های حماسی و اساطیری جدا کرد تا اینکه امروزه تاریخ ارائه شده در شاهنامه ها و هم تایانش غیرواقعی نامیده می شود و همواره این پرسش را در ذهن جوامع ایرانی باقی می گذارد که آیا این همه واقعیت دارد یا سراسر خیال است و وهم؟ به گواهی تاریخ، در پاسخ به این پرسش یکی از بهترین نشانه ها از سوی جامعه، وجود و یافتن آن چیزی بود که قابل لمس، رؤیت و درک باشد. به عبارت بهتر، کشف مکان ها یا بناهایی که به شاهنامه و اسطوره مربوط و منسوب می شوند. چه بسا در طول این هزاره ها بسیار اماکن دیگر نیز بوده و هستند که اکنون ما آن ها را از یاد بردیم یا نمی شناسیم؛ مناطقی که پیش تر و بیش تر از آنکه تاریخی یا طبیعی باشند از باورهای اساطیری و حماسی بر آمده اند. در ادامه، ضمن معرفی بیش از 25 مورد از این گونه اماکن، با بررسی منابع شفاهی و عامیانه به چگونگی اعتقادات و باورهای مردم درخصوص آن ها می پردازیم و در پایان، به نتیجه ای جالب و قابل توجه می رسیم.