فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۱٬۵۶۱ تا ۵۱٬۵۸۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از بنیان های فکری لویناس، مسئولیت پذیری تقارن ناپذیر در برابر «دیگری» است که در آن پاسداشت «دیگری» و تعهد نسبت به او، به «من» ارزش و هویّت می بخشد. از دید لویناس شرط امکان اخلاق، مواجهه با دیگری است که در یک فرایند بدنی شکل می گیرد. هدف پژوهش حاضر تحلیل و بررسی مسئولیت در برابر غیر در گلستان سعدی است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و بر مبنای هشت حکایت از گلستان سعدی تحلیل شده است. یافته ها نشان می دهد که توجه به غیریت و دیگربودگی در گلستان سعدی از سه جنبه مورد توجه است: 1. باعث شکل گیری گفتمان های اخلاقی شده است که هدف آن ها طرد رذایل اخلاقی و برجسته نمودن فضایل به نفع غیر است. 2. از آنجایی که توجه به غیریت، نیازمند پذیرش برخی محدودیت هاست، بنابراین این مسئله زمینه ساز کنترل بدن و مراقبت از نفس به نفع دیگری بوده، طوری که از گرو همین مسئله، بحث انضباط اخلاقی در گلستان سعدی نمودی فراگیر پیدا کرده است. 3. در گفتمان اخلاقی گلستان سعدی، مسئولیت در برابر غیر، علاوه بر کنترل بدن، با کنترل زبان، یعنی پرهیز از امر و خطاب به شیوه کتب اخلاقی همراه است و از ظرافتهای بیان هنری با مشخصه هایی نظیرگفت وگوی دو گفتمان اخلاقیِ متضاد و موقعیت های متناقض، رفتارهای بدنمند و نمایشی، زبان در حال «گفتن» به عنوان فرایندی زنده و پویا و مجازات بهنجارساز با شگردهای شوخی و انتقاد پردازش شده است؛ در واقع تلاش در جهت طرد رذیلت های اخلاقی و آراسته شدن به فضیلت ها با نگاهی هنری دنبال شده است.
بررسی تطبیقی شخصیت های اصلی دو رمان عاشقانه های یونس در شکم ماهی و یک شب فاصله از منظر توانمندی آنان در مؤلفه های مهارت های زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی شخصیت های اصلی دو رمان عاشقانه های یونس در شکم ماهی و یک شب فاصله از منظر توانمندی آنان در مؤلفه های مهارت های زندگی چکیده هدف از این پژوهش بررسی تطبیقی کنش های شخصیت اصلی دو رمان عاشقانه های یونس در شکم ماهی نوشته جمشید خانیان و یک شب فاصله نوشته ی جنیفر اِی نیلسون، بر اساس انواع مهارت های زندگی است. شخصیت اصلی رمان خانیان (سارا) و شخصیت اصلی رمان نیلسون (گرتا)، دو دختران نوجوان 12 ساله هستند که برای عبور از وضعیت های بغرنج و شرایط غیرعادی پیرامون خود تلاش می کنند. تحلیل محتوای قیاسی هر دو اثر و مقایسه ی آن ها روشن می سازد که همه ی مهارت های زندگی در شخصیت سارا، در مقایسه با گرتا ضعیف تر است و گاه به جای همکاری در رفع مشکلات، خود به مشکل بزرگ تری برای دیگران تبدیل می شود. همچنین کاربرد مهارت های زندگی از سوی شخصیت اصلی در اثر خانیان بسامد کمتری نسبت به اثر دیگر دارد. بااین همه به نظر می رسد شخصیت سارا، به دلیل بی عیب و نقص نبودن و نیز بروز واکنش های هیجانی متناسب با سن و شرایطی که در آن قرار دارد تا حدودی واقعی تر و ملموس تر از گرتا است که همیشه و در هر وضعیتی می تواند مهارت های زندگی را به درستی به کار ببرد. بااین همه هرکدام از دو اثر مخاطب نوجوان را به شیوه ای متفاوت با زندگی و مسائل آن درگیر ساخته و زمینه ی توانمند شدن او را فراهم می سازند.
نگاهی تحلیلی به تمثیل سازی پروین اعتصامی با واژه « میوه»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۹
110 - 125
حوزههای تخصصی:
شاعران ازتمثیلات مختلفی درآثار خود استفاده کرده اند. و از شگردهای ادبی بهره مند شده اند. یکی از این شاعران پروین اعتصامی است که اشعاری زیبا و مؤثر دارد، و در مواردی ذهن هر انسان آگاه را به تأمل وامی دارد. او در آثار خود به کارگیری تمثیلات را به شیوه ای نوآورانه به نمایش گذاشته است.این مقاله، به بررسی تمثیل سازی پروین با استفاده از واژه «میوه» پرداخته است. هدف آن، تحلیل نقش واژه «میوه» در شعر او و نحوه به کارگیری آن به منظور انتقال مفاهیم و انتقادات اجتماعی است. ضرورت این پژوهش نشانگر آنست که تمثیل ها نقش مهمی در فهم بهتر مخاطبان از شعر و ادبیات دارند و می توانند به عنوان ابزاری برای انتقال پیام های پیچیده به کار روند، نتیجه پژوهش نشان داد که پروین اعتصامی با استفاده از تمثیل های میوه ای، به تصویرکشی مسائل اجتماعی و اخلاقی پرداخته و به نقد رفتارهای زمان خود اشاره کرده است. بنابراین نه تنها زیبایی بصری و حسی را به شعر افزوده اند، بلکه ابزاری برای انتقاد و آموزش هستند. تحلیل های انجام شده بر روی اشعار اعتصامی نشان دهنده تسلط او بر زبان و به کارگیری تمثیل ها به شیوه ای نوآورانه است. از تحلیل شعرهای او مشخص شد که میوه ها نه تنها به عنوان عناصری تزئینی، بلکه به عنوان نمادهایی از تجدید حیات، تحول و حتی فساد استفاده شده اند. همچنین اعتصامی با استفاده از میوه ها در تمثیلات خود، به طور موثری پیام هایی درباره جایگاه زنان، اخلاق اجتماعی و اهمیت طبیعت را منتقل کرده است. پژوهش حاضربه روش کتابخانه ای و شیوه توصیفی -تحلیلی صورت گرفته است.
بن مایه شناسی نمادین مرگ در غزل اجتماعی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پارسی معاصر سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
263 - 292
حوزههای تخصصی:
نمادپردازی یکی از ویژگی های مهم و برجسته غزل اجتماعی معاصر است. در این اشعار برخی از بن ما یه ها به دلیل چندمعنا بودن از نقش بن مایه صرف فراتر رفته و به نماد تبدیل شده اند. با توجه به اهمیت نمادها و بن مایه ها در تحلیل آثار ادبی و مطالعات سبک شناسی، شناخت درست این بن مایه های نمادین ما را با زاویه دید شاعر، ذهنیت و روحیه او، سطح فکر و اندیشه و وضعیت سیاسی- اجتماعی دوره تاریخی زندگی او آشنا می کند. یکی از کهن ترین موتیف هایی که به دلیل تأثیرگذاری عمیق آن بر انسان، از گذشته های دور مورد توجه بشر بوده مرگ است و هنرمندان، آثار هنری فراوانی درباره موتیف مرگ خلق کرده اند. از مجموع 1236 غزلی که در بین سال های 1350 تا 1384 سروده و در کتاب غزل اجتماعی معاصر گردآوری شده اند، بن مایه 308 غزل یعنی 25 درصد غزلیات، «مرگ» است. طبق بررسی های سبک شناختی، واژه های «شب»، «روز و صبح»، «خاموشی و سیاهی»، «بهار»، «خزان و زمستان»، «درخت»، «باغ»، «باد»، «خاک»، «آتش» و «خورشید و آفتاب» بن مایه هایی هستند که از طبیعت گرفته شده و به دلیل تکثر معنایی، کارکرد نمادین پیدا کرده و به نماد تبدیل شده اند. این مقاله می کوشد این بن مایه های نمادین را با روش توصیفی- تحلیلی بررسی کرده و معنای آن ها را در بخشی از غزل های اجتماعی معاصر بیان کند.کلیدواژگان: بن مایه شناسی، بن مایه نمادین، غزل اجتماعی معاصر، مرگ، موتیف، نماد
Basil Bunting and the Challenges of Literary Translation from Persian into English: A Case of Rūdhakī(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۰
61 - 90
حوزههای تخصصی:
The purpose of this study is to analyze Basil Bunting's literary translation. It turns to the theories of translation by Steiner, Benjamin, and Eco, among others, to study Bunting’s translation of Rūdhakī’s ‘Dandaniyyeh’ poem, a 10 th century qaṣīdah replete with mesmerizing musicality and with a form galvanized in its originating language, time, and locale. A deep contrastive analysis of its translation into English by the poet, Bunting, shows the difficulties that can arise from literal translations of classical Persian poetry.
تحلیل شگردهای روایی در گفتمان های انتقادی رمان «جزیره سرگردانی» دانشور بر اساس سطح توصیف (تحلیل زبان شناختی و بلاغی) رویکرد نورمِن فِرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های دستوری و بلاغی سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
180 - 199
حوزههای تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی رویکردی است که زبان را به عنوان شکلی از کارکرد اجتماعی بررسی می کند و بر نحوه بازتولید قدرت اجتماعی و سیاسی به وسیله متن و گفتگو تأکید می کند. تحلیل گفتمان یا تحلیل کلام به مطالعاتی اطلاق می شود که زبان نوشتاری، گفتاری یا نشانه ای را مورد تحلیل قرار می دهند. ژانر «داستان» جدّی ترین قالب از نظر درآمیختگی با ابعاد انسانی، فرهنگی و اجتماعی به شمار می آید. بنابراین می توان ادعا کرد که ظرفیّت داستان از حیث تناسب با تحلیل گفتمان، تا حدّی است که بتوان داستان ها را ظرفِ گفتمانروزگارِ نویسنده و آیینه جامعه او دانست؛ یکی از مؤلفه های مهم در گفتمان انتقادی، الگوی نورمن فرکلاف است که با بهره گرفتن از مؤلفه های او می توان ویژگی هایی را در متن یافت که با قرائت عادی نادیده گرفته می شوند. رمان «جزیره سرگردانی» به دلیل ماهیّت منحصر به فرد و پیوندهای نزدیک با جامعه و وقایع اجتماعی و سیاسی با روش تحلیل گفتمانی و کشف عناصر سبکی ویژه آن سنخیّت زیادی دارد؛ که می توان با تأمّل و بازخوانی آن ، به حوادث مهّم و جریان ساز سیاسی ایران و بزرگ ترین مسائل در ذهن شخصیّت های رمان پی برد. در این پژوهش نحوه تعامل و ارتباط بینامتنی گفتمان های رمان «جزیره سرگردانی» اثر دانشور،با مسائل سیاسی- اجتماعی، مختصه های زبانی و فرازبانی مؤثر و روابط منطقی بین واژه ها، مورد بررسی قرار می گیرد. با توجه با بررسی های صورت گرفته شده، این نتایج حاصل شد که تمامی شگردهای بلاغی و دستوری از جمله انواع لایه های معنایی، استعارات و کاربرد پویا سازی آن ها، انتخاب واژگان متناسب با شخصیت ها، فرایند مدل سازی و تبیین استعاری، گزینش زاویه دید سوم شخص، کاربرد قیدها به عنوان (یکی از مهم ترین نمایه های زبان شناختی که مبیّن میزان و شدّت جهان بینی هستند) و... همگی در خدمت هدف نویسنده- بیان واقعیّت های تاریخی، اوضاع فرهنگی، فکری و اجتماعی معاصر ایران و دغدغه های روحی و روانی زندگی شخصی خود- هستند.
بررسی تطبیقی مناقشه «جنسیّت» و «فرودستی» در دو رمانِ«جای خالی سُلوچ» محمود دولت آبادی و «کوچه مَدَق» نجیب محفوظ (با تأکید بر آرای پسااستعماری گایاتری اسپیواک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳شماره ۳۰
1 - 31
حوزههای تخصصی:
ادبیات پسااستعماری یکی از رویکردهای نو و البتّه پویا در حوزه ادبیّات تطبیقی و مطالعات فرهنگی است. این رویکرد، مؤلفه های پسااستعماری را در متون ادبی شناسایی، ارزیابی و مورد تحلیل قرار می دهد. اسپیواک یکی از متفکّران پسااستعماری، معتقد است که صدای فرودستان جامعه هرگز شنیده نمی شود. «جنسیّت» و «فرودستی» از کلیدواژه های مورد تأکید اوست. دولت آبادی و نجیب محفوظ از نویسندگان برجسته ایرانی و مصری هستند که در دو رمان جای خالی سُلوچ و کوچه مَدَق صدای اقشار «فرودست» جوامع خود را بازتاب داده اند. پیش فرض این است که دولت آبادی آگاهانه و متأثر از فرهنگ مردسالاری، در رمان جای خالی سُلوچ، تلاش کرده است تا شخصیّتِ زنِ فرودست را صاحب عاملیّت و صدا معرّفی کند؛ این در حالی است که نجیب محفوظ متأثر از تجربه و تأثیر مستقیم استعمار، هم به زنان و هم به مردان فرودست، صدا می بخشد. این دو نویسنده، نگاه شیء انگارانه، ابزاری و البتّه جنسی به زنان را در نظام مردسالار و استعمارزده، به تصویر کشیده اند. فرهنگ استعماری و مردسالاری با ابزار فرهنگی و بیانی، می تواند وضعیّت هایی بنیادین را بر زنان و مردان اِعمال کند تا به این ترتیب بتواند ماهیّتی جنسیّتی با استانداردهای خاص را تحمیل کند. پژوهش حاضر با روش توصیف و تحلیلِ کیفی و با تأکید بر آرای اسپیواک، به بررسی موضوع «جنسیّت» و «فرودستی»، در دو رمان مذکور، پرداخته است.
رد سرانجام مطمئن: تحلیل بحران هویت هندی-آمریکاییان مهاجر در مترجم دردها اثر جومپا لاهیری
منبع:
نقد، تحلیل و زیبایی شناسی متون سال ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۴
126 - 150
حوزههای تخصصی:
کتاب مترجم دردها اثر جومپا لاهیری مجموعه ای از داستان های کوتاه است که بخش های عمده آن بیان کننده بحران هویت آمریکایی های هندی تبار یا هندیان مقیم آمریکا می باشد، مردمی که بین فرهنگ اجدادیِ خود و فرهنگ مدرن آمریکایی در آمد وشد هستند تا در جامعه هدف هویتی قابل قبول برای خود دست و پا کنند. این بحران فرهنگی بیان کننده کشمکش های بی وقفه آمریکایی های هندی تبار برای بقای هویت خود و اتحاد هندی ها در آمریکا و یکپارچگی فرهنگی آن ها با جامعه آمریکاست. این گفتار، با بررسی سه داستان لاهیری، «موضوع موقت» و «وقتی آقای پیرزاده برای شام می آمد» و «جذاب»، تلاش می کند تا مفاهیم و ایده های مرتبط با مهاجرت از جمله «دوگانگی»، «تلفیق فرهنگی»، و حتی «حاشیه نشینی هندیان مهاجر» را ترسیم و بررسی نموده و بحران هویت مهاجرین هندی-بنگالی را مورد تحلیل قرار دهد. هدف این پژوهش تحلیل انتقادی دوگانگی هویت مهاجران در این سه داستان است که متأثر از ارتباط متقابل دو فرهنگ میهمان و میزبان می باشد. این پژوهش به دو دلیل اهمیت دارد: یکی اینکه توجه به بحران هویت مهاجرین هندی-بنگالی در آمریکا را برجسته می کند، و دیگر اینکه تلاشی است برای جلب توجه پژوهشگران مطالعات پسااستعماری به دوگانگی فرهنگی مهاجرین نسل دوم در آثار لاهیری. شایان ذکر است که روش پژوهش در این مطالعه نیز مطالعات پسا استعمارگری و ادبیات مهاجرت (دیاسپورا) در سایه نظرات منتقدین این حوزه ها می باشد.
خوانش اسطوره شناختی شعر «باد ما را خواهد بُرد» از دیدگاه نورتروپ فرای(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
نورتروپ فرای در کتاب کالبد شکافی نقد استدلال می کند که تمام گونه های ادبی از اسطوره سرچشمه می گیرند؛ به خصوص اسطوره زندگی قهرمان و دوره های زندگی او که فرای آنرا با فصول سال تبین می نماید. از نظر فرای فصول سال بازنمون میتوسها سا کهن الگوهایی است که بیانگر کمدی، تراژدی، رمانس و هزل است. منتقدان مجموعه تولدى دیگر فروغ فرخزاد را تجلى دوره تکامل فکرى و شعرى وی مى دانند که با فاصله زیادی از اشعار نخستین او؛ عمق نگاه و اندیشه ای ژرف به جهان هستی پیدا می کند. یکی از اشعار شایان توجه در مجموعه تولدى دیگر شعر باد ما را خواهد بُرد است. این تحقیق سعی دارد با استفاده از خوانش کهن الگویی و به ویژه آرای نورتورپ فرای، تحول در بینش و اندیشه ای که شعر ارایه می کند را در کهن الگوهایی جستجو کند که با مفاهیمی از فصول سال بیان شده اند. یافته ها نشان می دهد سوژه شعر با عبور از میتوس عاشقانه و رمانس زندگی خود و ورود به ساحت میتوس زمستان به درک و آگاهی و تجربیاتی جدید دست می یابد و به بیانی متفکرانه از مفهوم عشق می سد. این تحول را می توان در تحول مفهوم عشق یافت که از مفهومی جسمانی، گذرا و همراه با ویرانی و سرما، به ساحتی آسمانی و جاودانه گذر می کند که آرامش بخش، گرم و حیاتبخش است.
تطبیقی مابین عناصر زبانی سبک اصفهانی و شعر نیمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هفتم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۲۷
173 - 195
حوزههای تخصصی:
بیان اندیشه در ادبیات با زبان صورت می گیرد. از این رو تجلی سبک گوینده در زبان اوست. در دوره های مختلف ویژگی های متفاوتی از زبان به عنوان ویژگی مهم یا درخور توجه، نظر افراد را به خود جلب کرده است. تحولات تاریخی و اجتماعی، و تغییراتی که در زبان هر دوره حاصل می شود، مجموعاً سبب می شود که در هر عصر شاعران یا نویسندگان به زبانی خاص سخن بگویند. در سبک هندی شاعران در تحلیل عناصر و پدیده های اطراف خود، جزئی نگر بوده و در جست وجوی معنای بیگانه، بسیاری از قواعد و هنجارهای مرسوم و سنتی را در هم شکستند. این نوآوری در بطن خود ویژگی هایی را داراست که نیما یوشیج نیز در در نوآوری هایش آنان را به کار برده است. شباهت های حاصله از سنجش این دو سبک، روابطی بینامتنی را مابین آن ایجاد می کند که در این مقاله به واکاوی این تشابهات و تناسبات پرداخته شده است.
ظرافت های تقدیم و تأخیر در سوره روم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از وجوه اعجاز قرآن، جنبه بلاغی است که از نظر ظاهری و ساختاری با واژگان ارتباط تنگاتنگی دارد و از جمله تکنیک های آن بحث تقدیم و تأخیر است که بهر ه گیری از آن به گویاتر شدن کلام و فهم بهترمخاطب کمک می کند ،چنین تکنیکی علاوه برنظام مند و اصولی بودن، موجب زیباییِ اسلوب، شیوایی تعبیر و حسن سبک نیز می شود.این پژوهش درپی آن است که با توجه به اهمیت این اسلوب، با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی دلایل بلاغی تقدیم و تأخیر از دو جهت نحوی و رتبی در سوره روم بپردازد تا علاوه بر یافتن دلایل بلاغی آن، به میزان تأثیرگذاری این اسلوب دردلالت واژگان نیز دست یابد. نتیجه این پژوهش بیانگر آن است که مهمترین اسباب بلاغی تقدیم و تأخیر از دو جهت نحوی و رتبی به معنا برمی گردد؛ بدین گونه که در پس جابه جایی واژگان چه از نظر نحوی و چه رتبی، معنایی نهفته است که گوینده به جهت برجسته کردن و مهم جلوه دادن آن به این شیوه پرداخته است؛بنابراین تقدیم و تأخیر نه تنها تأثیر مهمی در افزایش دلالت واژگان و زیبایی آن دارد، بلکه به منظور انتقال قصد و هدف مشخصی به کار می رود.
بررسی تطبیقی بازتاب آموزه های تعلیمی ایران پیش از اسلام در دو کتاب ادب الکبیر و ادب الصغیر و قابوس نامه
منبع:
هنر و ادبیات تطبیقی سال ۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
69 - 90
حوزههای تخصصی:
آموزه های تعلیمی و اندرزهایی اخلاقی از جمله مضامینی هستند که حکیمان و پادشاهان ایران پیش از اسلام به آنها توجهی ویژه داشته اند. این مضامین و اندرزها به سبب ترجمه متون پهلوی به زبان عربی، ابتدا به ادبیات عرب و در ادامه، با پیدایش زبان فارسی دری و نگارش متون فارسی به ادبیات فارسی دوره ی اسلامی راه یافت. از نمونه ی این آثار، کتاب ادب الکبیر و ادب الصغیر از ابن مقفع و کتاب قابوس نامه، اثر عنصرالمعالی کیکاووس بن اسکندر است. این مقاله در پی آن است تا با واکاوی آموزه های تعلیمی ایران باستان و استخراج این آموزه ها در دو اثر مذکور، ضمن بیان شباهت های آنها، اثبات نماید که ابن مقفع و عنصرالمعالی کیکاووس در تألیف آثارشان از منبعی واحد بهره جسته اند. بر اساس یافته های این پژوهش، مفاهیم تعلیمی همانند خردورزی، راست گویی و دوری از دروغ، اعتدال، رعایت پیمان، ونظایر آن که از مفاهیم بسیار مهم در تعالیم ایران باستان هستند، به روشن ترین شکل در ادب الصغیر و ادب الکبیر و قابوس نامه جلوه گر شده اند و این امر بیانگر این مطلب است که هر دو نویسنده تحت تأثیر تعالیم ایران باستان بوده، بر اساس آن به خلق آثار خود دست یازیده اند.
الخطیب التبریزی حیاته و أدبه المبحث الثانی
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال اول تابستان ۱۳۸۸ شماره ۲
169 - 176
حوزههای تخصصی:
کان اسم الخطیب التبریزی یحیی بن علی (421 502 ﻫ) یترددفی المحافل الأدبیه فی القرن الخامس الهجری و لا زال، و قد شغلت شخصیته الذاتیه والعلمیه الرأی العام آنذاک لما تخللها من صفات مرضیه حیناً و غیر مرضیه حینا آخر، تنطبع بطابع العصر الذی عاش فیه و تناق مع التیامه المنغمس فی اللهو أحیانا والعوده إلی الصراط المستقیم أحیانا أخری، و هذا ما دعانی للبحث حول مجریات حیاته المختلفه و ما دار حولها من أخبار و أقوال و ما تبعها من تهم و طعن و جهت إلی تلک الشخصیه، مشوّقه إیاها تاره و منافحه عنها تاره أخری، کما بحث حول مکانته العلمیه و رأی المؤرخین فیها، والمنزله التی تبوأها فی عالم الآداب وصلته بنظام الملک مؤسس المدارس النظامیه، و حامل لواء العلم والآداب فی ذلک الزمن.
نسبت سنجی پژوهش های قرآن و حدیث با ادبیات فارسی از منظر ادبیات تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۹
147 - 165
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله بررسی نسبت دو نظریه ی فرانسوی و آمریکایی ادبیات تطبیقی در پژوهش های حوزه ی تأثیر قرآن و حدیث بر ادبیات فارسی است. به این منظور نخست در هر یک از این دو نظریه، انواع روابط میان قرآن و حدیث با ادب فارسی را معرفی کرده ایم و سپس نسبت انواع حوزه های پژوهشی دو نظریه را با پژوهش های قرآنی و حدیثی با ادبیات فارسی تحلیل و بررسی کرده ایم و ظرفیت های هر حوزه را در این عرصه ی پژوهشی روشن ساخته ایم و نمونه هایی را در این میان مطرح کرده ایم؛ در پایان به محدودیت ها و چالش های هر نظریه برای پژوهش در این عرصه اشاره ای داشته ایم. نتیجه ی این پژوهش تبیین نسبت حوزه ی گسترده ی پژوهشی در عرصه ی تأثیر قرآن و حدیث بر ادب فارسی از منظر نظریه ی فرانسوی و آمریکایی ادبیات تطبیقی است. در این میان در هر نظریه، حوزه های جدید پژوهشی معرفی شده-اند؛ در عین حالی که نارسایی های هر یک از دو نظریه لحاظ گردیده است.
گونه شناسی انعکاس حملات فرقه ای علیه شیعه افغانستان در آئینه شعر فارسی معاصر
منبع:
م مطالعات ادبیات شیعی سال ۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲
105 - 148
حوزههای تخصصی:
حملات خشونت آمیز قومی سیاسی با رویکرد فرقه گرایانه علیه مسلمانان شیعه در افغانستان از زمان عبدالرحمن خان (حک ۱۲۸۰–۱۲۵۹ش)شکل سازمان یافته به خود گرفت و تا عصر حاضر به انحاء مختلف توسط مباشران دولتی و یا گروه های سیاسی ، فرقه گرا و وابسته به دولت های خارجی انجام شده است. به طوری که هرچند وقت یک بار اخباری مبتنی بر تکرار این رویدادها منتشر می شود. سوال پژوهش این است که این رویدادها در ادبیات منظوم فارسی معاصر چگونه و به چه اشکالی منعکس شده است ؟ بنابراین هدف تحقیق با روش توصیفی تحلیلی پاسخ به سوال فوق و ارایه تصویر این دسته رویدادهای خاص تاریخی افغانستان در ادبیات فارسی است. یافته های این پژوهش با شیوه استقرای منابع ادبی معاصر و تحلیل محتوای اشعار مرتبط نشان می دهد شعرای کشورهای پنج گانه ایران ، افغانستان ، پاکستان ، هندوستان و تاجیکستان، وقوع رویدادهای فرقه ای خصوصا مظالم علیه پیروان مکتب اهل بیت(ع) در افغانستان را از دیدگاه های مختلف به تصویر کشیده اند ولی قدر مشترک توصیف این وقایع دردناک با زیرمایه های فکری خاص هر شاعر ، بیشتر شرح درد بوده تا راه درمان ، به همین دلیل عده کمی از شاعران در عین توصیف تراژیک وقایع کوشیده ند به علل و راه های برون-رفت از این مظالم نیز اشاره نمایند.
بازنمایی اعتقادات شیعی اظهری شیرازی در قصاید رساله کمال وی
منبع:
مطالعات ادبیات شیعی سال ۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳
161 - 197
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر باورهای اعتقادی و مذهبی بوداق اظهری شیرازی، شاعر قرن یازدهم را در قصاید او بررسی می کند. ازآنجاکه قصیده، قالبی است که شاعر برای تبیین موضوعی آگاهانه و مقصودی ازپیش اندیشیده به کارمی گیرد، اختصاص اکثر قصاید دیوان اظهری به منقبت اولیای دین به ویژه امیرمؤمنانعلیهم السلام یقیناً انعکاس دهنده اندیشه های دینی و اعتقادی اوست؛ بنابراین نگارندگان با رویکرد توصیفی- تحلیلی مبتنی بر قصاید اظهری و پاسخ به این پرسش ها که با مطالعه قصاید اظهری کدام مؤلفه های اعتقادی وی آشکار می شود و شاعر چه شیوه هایی را برای تبیین این عقاید به-کارگرفته است؟ استنتاج می کنند تحت تأثیر رسمیت یافتن تشیّع در دوره صفویان، اظهار اعتقادات مذهبی نزد اظهری بر دیگر مضامین شعری اولویت داشته است. اظهری در 52 قصیده از 83 قصیده دیوان خویش به توحید، نعت و منقبت رسول اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع)، مناجات و ذکر صفات و معجزات ایشان پرداخته است؛ چنانکه می توان گفت بیش از دوسوم قصاید اظهری بیانگر اعتقادات شیعی شاعر است و تحت تأثیر همین عقاید، معدود قصاید مدحی او نیز دستمایه درخواست قرار نگرفته است. این موضوع و همچنین تجلّیِ اوج هنر شعری شاعر در قصاید اعتقادی اش نشان دهنده اوج ارادت خالصانه اظهری به بزرگان دین است که یقیناً رسمیت یافتن و رواج تشیّع و اعتقادات و دیدگاه های شاهان صفوی بر این موضوع بسیار مؤثر بوده است.
از رنج تا لذّت حبس؛ خوانش لکانی داستان های «بند محکومین»، «آمرزش زمینی» و «قهوۀ سرد آقای نویسنده»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بین رشته ای ادبی سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳شماره ۱۱
315 - 349
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، جایگاه حبس و نسبت آن با اصل لذت و ژوئیسانس در شخصیت های داستان های «بند محکومین»، «آمرزش زمینی» و «قهوه سرد آقای نویسنده» بازنمایی و سنجیده شده است. با توجه به کنش های این شخصیت ها و اعمال مجازات به منزله اختگی نمادین، هدف از انجام این پژوهش، تبیین چگونگی دسترسی سوژه محبوس از رنج به لذت است که طی آن، به این پرسش محوری پاسخ داده شده که سوژه زندانی چگونه به میانجی دالی که برای وی تولید رنج می کند، می تواند لذت مازاد یا ژوئیسانس را تجربه نماید؟ این پژوهش به روش تحلیل کیفی و با تکیه برآموزه های روانکاوانه ژاک لکان به انجام رسیده و نشان داده شده که سوژه محبوس کم سابقه از میل سوژه محبوس سابقه دار تبعیت می کند و در عین حال، همواره به سبب وجود مازادی در هویت خود، از دیگری بزرگ شرمسار می شود. حبس بستری را فراهم می کند که محبوسان از زنجیره دلالت میل دیگری بزرگ به سبب تحمیل اختگی نمادین بیرون می افتند. اگر محبوسان اختگی نمادین را نپذیرند، به روان پریشی دچار می شوند و به همین سبب اولاً، خود را از جامعه بیرون از حبس مطرود می بینند، ثانیاً، نسبت به تحقق آینده روشنی برای خود امیدوار نخواهند بود. سوژه محبوس می کوشد با هر کنشی که تخطی از میل دیگری بزرگ باشد، ژوئیسانس را به نفع خود تصرف کند.
فراخوانی کهن الگوی مادر در شعر مقاومت افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
201 - 232
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بر آن است تا کهن الگوی مادر را به عنوان قوی ترین و حیاتی ترین کهن الگویی که در ناخودآگاه روان تأثیر شگرفی می گذارد، به منزله مهم ترین و بارزترین کهن الگوی شعر مقاومت افغانستان، نقد و بررسی کند و پس از شناسایی نمودهای آن، نسبت آنها را با اندیشه مقاومتی شعر پایداری بکاود. روش پژوهش مقاله توصیفی- تحلیلی با رویکرد محتوایی و با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای است. نتایج پژوهش نشان می دهد که کهن الگوی مادر در شعر مقاومت افغانستان به صورت های گوناگون در دو دسته طبیعی (زمین، وطن، خورشید، دریا، آب و...) و واقعی (مادر، زن، حوا و...) جلوه یافته اند. نمودهای طبیعی آن سودمند و یا اهریمن خوی اند. فراخوانی کهن الگوی مادر در شعر مقاومت افغانستان به عواملی چون تجاوز روس و جنگ های درازدامن این کشور بازبسته است. شاعران در بازتاب خرابی ها، قحطی، ناباروری و زیانکاری برخاسته از جنگ، بازگویی درد و رنج ملت افغانستان و رسواسازی عاملین آنها، سیاه نمایی چهره های استعمارگرِ بیگانه و نکوهش خائنان داخلی حکومت دست نشانده، جنگ های درون مرزی، و ... سرانجام برای تشجیع مبارزان و ستایش قهرمانان و ایجاد روحیه ملی در دفاع از وطن، نیت مندانه، نمودهای کهن الگوی مادر را به کار می بندند. بررسی ها نشان دهنده آن است که کاربرد این میراث سنتی به شعر مقاومت غنا و ژرفا بخشیده است.
L’hybridité culturelle de la femme exilée : du sentiment de culpabilité à l’agentivité dans La retournée de Fawzia Zouari(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Recherches en Langue et Littérature Françaises Année ۱۸, No ۳۳, Printemps & été ۲۰۲۴
151 - 167
حوزههای تخصصی:
L'hybridité culturelle et l'exil constituent des thématiques importantes dans la littérature féminine maghrébine d’expression française. Dans son roman autobiographique La retournée, l’écrivaine tunisienne Fawzia Zouari représente le parcours de son héroïne exilée en quête d’identité, qui passe d’une position de culpabilité et d’exclusion à une position d’autonomie et d’agentivité grâce à son hybridité culturelle. Partant de l’hypothèse selon laquelle l’exil est une voie de l’agentivité du sujet féminin et de la liberté, et selon une approche thématique abordant l’exil, l’hybridité culturelle, l’agentivité, la déterritorialisation, nous allons répondre aux questionnements suivants, en nous appuyant sur une analyse du texte littéraire : Comment l’exil peut être la cause de l’exclusion sociale de la femme exilée après son retour à son pays d’origine ? Et comment ce même exil peut-il être un catalyseur de l'agentivité des femmes en leur offrant de nouvelles opportunités, en élargissant leurs horizons et en renforçant leur détermination à promouvoir le changement dans leur vie personnelle, et même dans leur environnement social ?
بررسی تطبیقی تمثیل در قطعات ابن یمین فریومدی و غزل تمثیل های آرش آذرپیک
منبع:
پژوهش های نوین ادبی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶
171 - 185
حوزههای تخصصی:
تمثیل شیوه بیان شعر قطعه و از جمله آرایه های ادبی است که در فن بلاغت اهمیت و جایگاه خاصی دارد. این الگوی روایتی یک استراتژی خاص برای بیان هدفی ثانوی است که در بردارنده آموزه و نظریه است. قالب قطعه به دو دلیل محرز نتوانست پا به پای غزل به عنوان یک قالب ماندگار در ادوار شعر پارسی خودنمایی و خود افزایی کند. یکی کم داشتن یک قافیه در مطلع، نسبت به غزل که نگذاشت آن تعادل وحدت وجودی خنیاگرانه غزل را به صورت جامع داشته باشد و دیگری فضای خشک پیام رسانانگی و تعلیمی در قطعه بود که نتوانست آن پذیرش را در جان و روان ایرانیان به دست بیاورد. در این مقاله به بررسی آماری تمایزها و شباهت های تمثیل در چهار شاخه پارابل، فابل، آنیمیسم و تمثیل زبانی در قطعات بزرگترین قطعه سرای تاریخ ادبیات ایران ابن یمین فریومدی و پایه گذار سبک غزل تمثیل آرش آذرپیک پرداخته شده است. هدف این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتاب خانه ای تدوین شده ارائه یک دسته بندی شفاف و جامع از انواع تمثیل و معرفی دستامد تمثیل زبانی است که برای نخستین بار به عنوان یک آرایه مستقل ادبی در غزل تمثیل معرفی شده با ذکر ریشه های سبکی و مثال های متعین در این زمینه.