فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰٬۷۸۱ تا ۵۰٬۸۰۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
منبع:
پژوهش های نوین ادبی (شیرین و شکر) سال اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
271 - 298
حوزههای تخصصی:
فراداستان یکی از ژانرهای ادبی مکتب اصالت کلمه و خاص کسانی است که گرایش هنری قلم شان سمت و سوی داستانی دارد. نخستین مؤلفه های پیشنهادی برای فراداستان در دهه هشتاد و در بیانیه کتاب جنس سوم آمده است. در ادبیات تا پیش از مکتب اصالت کلمه با عنوان فراداستان پست مدرن مواجه هستیم. تفاوت این دو نوع داستان در نوع نگرش و جهان بینی برخاسته از این دو مکتب است. در این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتاب خانه ای صورت گرفته؛ در پی آن است ابتدا با تعریف فراداستان و بیان ویژگی های آن در مکتب اصالت کلمه به تحلیل و بررسی یک متن فراداستانی بپردازد. بنابراین فرداستان پست مدرن از لحاظ اصولی مانند، صداها در متن، نوع روایت، پایان بندی، ساختار روایت و... دارای تمایزاتی می باشد. فراداستان در مکتب اصالت کلمه تک بعدی نیست و حاصل آمیخته شدن بعدهای دیگر هم نمی-باشد. در این پژوهش به معرفی این ژانر پرداخته خواهد شد
بررسی مقایسه ای انواع فرایندهای فعلی به کاررفته در دیباچه آثار شهاب الدّین خُرندزی زیدری و عطاملک جوینی، با رویکرد زبان شناسی نقشگرای نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۱ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۵
97 - 122
حوزههای تخصصی:
زبان شناسی نقشگرای نظام مند یکی از نظریّات زبان شناسی است که در تحلیل و مطالعه متون ادبی کاربرد دارد. در این نظریّه به کارکرد زبان در متن و نقش اجتماعی زبان توجّه ویژه ای می شود. در دستور نقشگرا، معنی اهمّیّت ویژه ای دارد و در سه فرانقش اندیشگانی، بینافردی و متنی، متجلّی می شود. در نقش اندیشگانی زبان و کارکرد تجربی آن که نقش معرّفی و بازنمایی تجربه های انسان در برخورد با دنیای بیرون و عبور این تجربه های مادّی به ذهن و سپس بیان آنها را بر عهده دارد از فرایندهای گوناگون که در فعل رخ می دهد و در تبیین نگرش نویسنده به جهان، مؤثّر و در ایجاد سبک، اثرگذار است، سخن به میان می آید. در پژوهش حاضر، پس از تبیین این فرایندها، کاربرد آنها در چهار کتاب تاریخی به زبان فارسی، یعنی نفثهالمصدور و سیرت جلال الدّین منکبرنی ، اثر شهاب الدّین زیدری نسوی و تاریخ جهانگشای جوینی و تسلیهالاخوان ، نوشته عطاملک جوینی بررسی شده است. نتایج بررسی نشان داد که هر یک از این دو نویسنده ترتیب خاصّی از فرایندها را به کار برده که با دیگری متفاوت است؛ حال آنکه هر کدام از آنان در هر دو اثر خود ترتیب یکسانی را به کار برده اند. این امر نشان دهنده سبک ساز بودن فرایندها و تأثیر آنها در پیدایش سبک شخصی نویسندگان است. همچنین، بر پایه یافته های این پژوهش، بسامد بالای فرایندهای مادّی در آثار زیدری، نشان می دهد که نویسنده آنچه را می بیند به مخاطب عرضه می کند (متناسب با حضور نویسنده در رویدادها)؛ برخلاف عطاملک جوینی که بالابودن بسامد رابطه ای در نوشته های او حاکی از آن است که وی با انتخاب این فرایند، ویژگی های موقعیّت های گوناگون را به شرکت کنندگان در فرایند نسبت داده و به توصیف و بیان روابط موقعیّتی پرداخته است- چراکه او خود در زمان رخدادها حضور نداشته و آنها را از دیگران شنیده یا در کتاب ها خوانده است.
دراسه فی أصداء النیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال پنجم تابستان ۱۳۹۲ شماره ۱۸
81 - 95
حوزههای تخصصی:
ما زالت العرب تذکر النیل وما یزال فی أشعارهم قدیماً وحدیثاً فلا یکاد یخلو منه دیوان شعر من دواوین شعراء مصر والسودان. وفتن عقول الشعراء فنشدوا فیه روائع شعریه، تتسم برقه الدیباجه وسلامه الأسلوب وجزاله اللفظ وشرف المعنی.فمنهم الشعراء من أحبوا النیل حبا جماً کالشاعر عبدالله الطیب المجذوب الذی سمی دیوانه «أصداء النیل». النیل عنده یخرج من دائره الحس والماده إلی دائره المعنی، فهو رمز لقوه الإراده وإنّ مجد النیل هو مجد الوطن، ومن ثم التغنی بحب النیل هو غناء بحب النیل، إذ یجد الشاعر عنده الطمأنینه والسکینه بسبب علاقه حمیمه تربط بینهما منذ الطفوله الباکره، وإنّ الصله بینهما هی صله «الحب الفطری» ومن ثَمَّ کان الحنین إلی النیل حنیناً إلی الإنسان والزمان والمکان، فتعلقت روحه بالنیل وأهله، فلا یکاد یستطیع مفارقته. لذلک یتحدث عن النیل فی دیوانه مرّات؛ بل وسمی تسعاً من قصائده ومقطوعاته الشعریه بأسماء النیل.
دراسه مقاله «نحن وأنتم» من کتاب العواصف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال نهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۳۳
91 - 103
حوزههای تخصصی:
یصور جبران فی هذه المقاله فئتین المتضادین فی المجتمع البشری. فئه الاولی أو أبناء الکآبه هم بناه الحضاره، وفئه الثانیه أو أبناء المسرات، هم الذین تاریخهم بکامله هو تاریخ العنف والحرب والقتل وإراقه الدماء. عنوان مقاله جبران یدلّ علی الثنائیه مفارقه وتضاد بین الکابه والمسرات أو بین الخیر والشرّ. جبران فی آثاره یمیل إلی التفاصیل والجزئیات وهذه من میزات الفکر التحلیلی. ونستنتج فی هذه المجموعه إن الکآبه فی رأی جبران ناجمه عن الألم ولکنه ألم مبدع خلّاق وتتصف بالتأمل والمراقبه. هذه المجموعه تحمل رساله اجتماعیه وغرض جبران منها اصلاح المجتمع البشری. نلاحظ التوازن فی المقاطع وفی الجمل، والایقاع فی التکرار وفی التعلیل. رؤیه جبران خلیل جبران تتغیّر بالنسبه للمفاهیم من زمان إلی آخر.
بررسی اشعار حافظ با دیوان امام علی از دیدگاه ادبیات تعلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هفتم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲۸
39 - 62
حوزههای تخصصی:
یکی از بزرگ ترین غزل سرای قرن هشتم هجری، خواجه حافظ شیرازی است. درباره او همین بس که؛ مفاهیم تربیتی و مضامین والای اخلاقی در لابه لای اشعار شورنگیزش، خودنمایی می کند و عواطف و احساسات پاک و سرشار خوانندگان را برمی انگیزد. نیک می دانیم که حافظ بر دیوان شعرای پیشین تسلّط شگرفی داشته است و از مضامین بدیع و مفاهیم ناب آنان، برای ادای مقصود و ضرورت کلام خویش بهره می برده است. یکی از این دیوان های شعری، دیوان ارزشمند امام علیاست؛ چراکه قرابت مضامین اخلاقی و تربیتی اشعار حافظ در پاره ای از اوقات، نشان دهنده تأثیرِ مفاهیمِ والایِ اخلاقی و حکمیِ دیوان امام علیاست. این پژوهش با هدف بررسی تطبیقی دیوان حافظ شیرازی و دیوان امام علیاز دیدگاه ادبیات تعلیمی انجام گرفته است تا بتوان از وجوه تقارن و تشابه مضامین اخلاقی و تربیتی اشعار خواجه با سروده های امام علیبیش ازپیش آگاه شد.
الإلتزام الإجتماعی فی شعر نیما یوشیج ومحمد الماغوط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۱
79 - 98
حوزههای تخصصی:
محمد الماغوط شاعر وأدیب سوری أبدع فی کتابه قصیده النثر، وهو أحد روّادها فی الشعر العربی المعاصر عمل فی تطویرها وتنمیتها حتی جعلته فی قمه هذا النوع من الأدب. شهد الماغوط منذ نعومه أظفاره معاناه الأمه العربیه وآلامها وخلال سنوات مراهقته فقد شهد احتلال فلسطین والأوضاع المتردیه لدول المنطقه. ترکت هذه الأوضاع فی شخصیته نوعاً من روح التمرد والرفض بشکل أثرت فی اختیاره لنوع خاص من الشعر ألا هو قصیده النثر للتشابه الموجود بین الوجهین، حیث إن التمرد علی قوانین الشعر وعدم مراعاه الوزن والقوافی تعدّ من أهم خصائص قصیده النثر. کان ناقداً اجتماعیاً وله آراء نقدیه حول أوضاع العرب لیصف نقاط ضعفهم أمام القوی المتغطرسه لاسیما إسرائیل. یدعو إلی الوحده والمقاومه علی حد سواء ویظهر فی أدبه شعراً کان أم نثرا أم قصه أم مسرحیه عنصر الوحده عنوانه المقاومه. یری البحث أن الشعر والأدب الاجتماعی یمثلان الإنسانیه بحد ذاتهما، والمطالبه بالحریه ومعارضه الدیکتاتوریه والأصاله الإنسانیه، هی من أهم عناصر الاتجاه الاجتماعی والإنسانی فی شعر کل من نیما یوشیج و محمد الماغوط .
اشارات و معانی تعبیر «خلعت» در آثار سنایی، عطار و مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
115 - 125
حوزههای تخصصی:
خلعت از دیرباز، اغلب به پوشش ظاهری رایجی اطلاق می شد که حاکم، پادشاه یا خلیفۀ مسلمانان به وزیران یا امیران اعطا می کرده است. خلعت، نه تنها مقوله ای مرتبط با سلطنت و دربار، بلکه تعبیری است که اهل معرفت، به ویژه سنایی، عطار و مولوی در آثار خود آن را به کار برده اند. با فرض اینکه اهل معرفت از صراحت در کلام خودداری می کنند و تمایل دارند به معنای مورد نظرشان در کلام اشارت داشته باشند، قصد داریم به این پرسش پاسخ دهیم که چه معانی و اشاراتی از تعبیر خلعت در آثار سنایی، عطار و مولوی قابل تأویل است؟ این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است. برایند تحقیق نشان می دهد که اگر حضرت حق، خلعت خاص را به عارف هبه کند، نیکو و پسندیده است؛ در غیر این صورت، خلعت حجاب سالک خواهد بود. وهبی یا کسبی بودن خلعت شأن اعتباری دارد؛ یعنی بر اساس برخی شواهد عارف می تواند از سر فضل حضرت حق، صاحب خلعت خاص شود و بر اساس برخی شواهد دیگر، عارف باید برای به دست آوردن آن جهاد با نفس کند. تشریفی بودن خلعت مهم ترین وجه آن است. همچنین، خلعت می تواند در معنای عفو کردن و پوشانیدن عیوب سالک مورد نظر اهل معرفت باشد.
اصول مدیریت زمان و آسیب شناسی آن در دیوان بهار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۳
259 - 285
حوزههای تخصصی:
بهره گیری از زندگی و رسیدن به موفقیت از جمله اهداف اساسی انسان ها است. یکی از مهم ترین گام ها در این راستا تسلّط بر زمان و مدیریت صحیح آن می باشد و انسان ها به سوی کمال تا رسیدن به اصل، با گذر از آفت های روزگار( تلف کردن وقت) طی طریق می کنند. نتیجه اینکه اگر کسی ارزش وقت را بداند ارزش عمر را دانسته است. آنچه در این مقاله بازیابی و بررسی می شود روش بهینه استفاده از زمان و عوامل آسیب رسان به آن در اشعار بهار است. اشعاری که بر گذرا بودن عمر و غنیمت شمردن لحظه و زیستن در حال تأکید دارد و همین امر، میزان اهمیت این موضوع و ضرورت بررسی آن را نشان می دهد. تحقیق با کنکاش در منابع مکتوب با شیوه پژوهشی- توصیفی انجام شده است.
نسبت شعر و فلسفه در مثنوی های علی معلّم دامغانی
منبع:
هنر و ادبیات تطبیقی سال ۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
118 - 95
حوزههای تخصصی:
نظریه بینامتنیت یکی از نظریه های نقد ادبی جدید است که متأثر از اندیشه های «میخائیل باختین» بوده و از سوی متفکرانی چون «ژولیا کریستوا»، «ژرار ژنت» و «رولان بارت» مطرح شده است. شاکله اصلی این نظریه، بررسی چگونگی حضور و تأثیر متن های گوناگون در یکدیگر است. کارکرد نظریه بینامتنیت نه تنها در نقد ادبی است، بلکه نقشی مؤثر در زیبایی شناسی و تفسیر و تحلیل متن ادبی نیز دارد. در این پژوهش بینامتنیت را به عنوان شگردی زیبایی شناختی در شعر علی معلم دامغانی مطرح کرده، از آن در تفسیر و گشودن معنای شعر این شاعر بهره گرفته و نشان داده ایم که در شعر وی، بین افزایش کیفیت و کمیت نمادگرایی و افزایش کیفیت و کمیت بینامتنیت ارتباطی دوسویه برقرار است؛ در مثنوی های علی معلم افزایش بینامتنیت ها به گسترده شدن جهان نمادین شعر او و افزایش نمادها به ازدیاد گفت وگوهای متنی شعر او با دیگر متون و اندیشه ها انجامیده است. بینامتنیت های موجود در شعر علی معلم شامل زمینه هایی چون فلسفه و اندیشه های کهن، فلسفه، اندیشه ها و مکاتب معاصر مثل کمونیسم، لیبرالیسم، مکتب تفکیک، نظریه ولایت فقیه، حکمت اُنسی، فلسفه اسلامی معاصر و ... است که با رویکردهایی چون بینامتنیت مبتنی بر تاریخ، بینامتنیت با رویکرد پست مدرنیستی و بینامتنیت مبتنی بر ادبیات اعراب جاهلی برجسته شده است. در این جستار با توجه به گستردگی نقش زیبایی شناختی اندیشه های فلسفی حکمت انسی فردید در ایجاد روابط بینامتنی با شعر علی معلم، از میان مکالمه های بسیار و مختلف با دیگر جهان های فکری، تنها به تحلیل زیبایی شناختی فضای گفت وگویی این ساحت فکری در شعر او پرداخته ایم.
نگرشی تطبیقی از منظر محتوایی به غدیریه های علاء الدین حلّی و شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۳
109 - 137
حوزههای تخصصی:
علاءالدین حلّی (786م) و سید محمد حسین بهجت تبریزی (1285ش) هر دو از شاعران نامور زبان و ادب عربی و فارسی به شمار می آیند که همواره ارادت خاصّه خود را نسبت به اهل بیت (ع) ابراز داشته اند. در پژوهش حاضر، نگارندگان با هدف تطبیق غدیریه های فارسی و عربی(موردپژوهی غدیریه دو شاعر) و با روش توصیفی- تحلیلی به جنبه های مشترک در موضوع غدیر و مسأله امامت و خلافت به حق ایشان و مدح امام علی(ع) و بیان دلاوری ها و رشادت های آن حضرت، و همچنین جایگاه ادبیات ملتزم نزد دو شاعر پرداخته اند. از نتایج مهم پژوهش حاضر می توان به بررسی موشکافانه حادثه غدیر خم نزد هر دو شاعر و تأکید بر حقانیت امامت علی ابن ابی طالب ، دفاع از مظلوم و دعوت به آگاهی مردم، بسامد تشبیه و استعاره در غدیریه، دلاوری های علی(ع) در جنگ بدر و اُحُد و ذکر حوادث کربلا اشاره کرد که در شعر شهریار و علاء الدین حلّی نمایان است.
تحلیل تطبیقی ذات و صفات خدا در مثنوی معنوی و دائودِه جینگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
91 - 115
حوزههای تخصصی:
موضوع تبیین ذات و صفات خدا در عرفان اسلامی متأثر از سنّت قرآنی است که عارفان اسماء ذات، صفات و افعال خدا را به تأسی از آن تبیین و طبقه بندی کرده اند و مولوی در مثنوی معنوی به عنوان برجسته ترین اثر عرفانی در زبان فارسی با دقّت و ظرافت بدان پرداخته و ناشناختگی ذات خدا را آورده است. هم چنین لائودزی، حکیم چینی در دائودِه جینگ، مهم ترین متن آیین دائو که هجده سده پیش از مثنوی معنوی نوشته شده، مباحثی عمده و باریک بینانه در شناخت ناپذیری ذات دائو مطرح کرده است. هدف این جستار بازنمایی و تحلیل یافته های ذات و صفات خدا در مثنوی معنوی و دائودِه جینگ و تبیین همسانی و ناهمسانی آن هاست که با روش توصیفی- تحلیلی سامان یافته است؛ چنانکه دستاوردهای پژوهش نشان می دهد، حقیقت ذات خدا در مثنوی معنوی و دائو در دائودِه جینگ ذهن گریز و شناخت ناپذیر است، امّا صفات خدا در مثنوی معنوی بسیار پرشمارتر از صفات دائو در دائودِه جینگ است که این موضوع نظر به گستردگی اسم شناسی در عرفان اسلامی و تفسیرهای عرفانی از اسماء خدا قابل توجیه است. هم چنین برخی صفات دائو مانند ژرف بودن، بی صدایی و بی صورتی اگرچه فاقد معادل شناخته در عرفان اسلامی هستند، امّا در مثنوی معنوی به مثابه صفات خدا به کار رفته اند.
فلسفه و اصطلاحات فلسفی در مصیبت نامه و منطق الطیر عطار
منبع:
پژوهش های نوین ادبی سال ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
257 - 271
حوزههای تخصصی:
رابطه فلسفه و ادبیات رابطه ای میان اندیشه (قوه ناطقه) و کلام (نطق) است. ادبیات وسعتی به اندازه همه پرسش های بشری دارد؛ از عشق گرفته تا مسائل فلسفی، مناسبات قدرت، مسائل اقتصادی، رنج های فردی و روابط انسانی، بنابراین ادبیات گریزی از فلسفه ندارد. در غالب مواقع به مسائلی می رسد که در فلسفه نیز مطرح است. سوال اصلی در این پژوهش آن است که مفاهیم فلسفی چه بازتابی در شعر عطار داشته و نگاه عطار به فلسفه چگونه نگاهی است؟ آثار عطار آکنده از مفاهیم عمیق فلسفی، کلامی و عرفانی است. یعنی زبان عطار و کلامش، محملی برای معانی بسیار عمیق در حوزه های مذکور است. عطار علاوه بر آشنایی با بسیاری از علوم از قبیل عرفان، نجوم، روان شناسی، تاریخ و... فیلسوف نیز هست اما از نوع فلسفه ستیز! این مقاله با تکیه بر دو اثر عطار یعنی مصیبت نامه و منطق الطیر به تصحیح استاد محمدرضا شفیعی کدکنی و به روش توصیفی- تحلیلی بر اساس منابع کتابخانه ای تنظیم و تدوین شده است.
بررسی دگرمتنی مجموعه شعر از شرابه های روسری مادرم اثر سیدحسن حسینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران تأثیر بسیار عمیقی در ادبیات فارسی منظوم و منثور داشته است. یکی از ابعاد این تأثیر، تولید فراوان اشعار مذهبی و آیینی است. شعر فاطمی یکی از زیرشاخه های ادبیات آیینی پس از انقلاب است که در آغاز در قالب های کلاسیک نمود پیدا کرد. شاعرانی چون قیصر امین پور و سیدحسن حسینی پس از انقلاب اسلامی، ظرفیت قالب های نیمایی و آزاد را برای بیان مفاهیم آیینی به کار گرفتند. سیدحسن حسینی در مجموعه های «گنجشک و جبرئیل» و «از شرابه های روسری مادرم» به ترتیب به ارائه سروده های عاشورایی و فاطمی پرداخته است. در این پژوهش، مجموعه «از شرابه های روسری مادرم» بر اساس نظریه دگرمتنیت ژرار ژنت، زبان شناس فرانسوی، بررسی و تحلیل شد. بر اساس مهم ترین نتایج این پژوهش، بیشتر پیرامتن های این مجموعه از نوع درون متنی شخص دیگر هستند که با متن اصلی رابطه بینامتنیت صریح دارند. همچنین مهم ترین گشتارهای اعمال شده در این مجموعه برمبنای تحلیل فزون متنی اشعار آن ارزش گذاری، ارزش کاهی، تراش و انبساط است.
القیم الشّعوریّه و القیم التَّعبیریّه فی العَمَل الأدبیّ
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال اول تابستان ۱۳۸۸ شماره ۲
33 - 51
حوزههای تخصصی:
قدّمنا فی هذه المقاله بتعریف العمل الأدبیّ و غایته و أنوع الموازین النّقدیّه المساعده عَلَى النّاقد فی تقویم العمل الأدبیّ، ثمّ بینا فیه العلاقه بین القیم الشّعوریّه و التّعْبیریّه فی العمل الأدبیّ. ثمّ حدّثنا عن الذّوق و الجمال فی العمل الأدبیّ، کماّ بیّنّا القیم الشّعوریّه و عناصرها (فإنّها هی بإیجاز: العاطفه، و الخیال، و المعنَى، و...) و المقاییس النّقدیّه عند العرب فیه، ثمّ حدّثنا عن العلاقه بین اللّفظ و المعنَى. و أخیراً شرحنا القیم التّعبیریّه و عناصرها، ثمّ بیّنّا موضوعات النّقد الأدبیّ من البحث فی فصاحه الألفاظ و فصاحه التّراکیب و البحث فی مقدار الکلام و صیغته و صفات المعانی.
بررسی تطبیقی اسلوب «کولاژ» در شعر فاطمه ناعوت و یداله رؤیایی (مطالعه موردی: نقره إصبع و فوق کف إمرأه / شعرهای دریایی و لبریخته ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
81 - 104
حوزههای تخصصی:
شعر معاصر عربی و فارسی به منظور تأثیر بیشتر به مخاطب از امکانات هنرهای دیگر ازجمله سینما، موسیقی و نقاشی کولاژ، استفاده کرده است. شاعران با بهره گیری خلاقانه از ظرفیت و امکانات فن کولاژ، خواننده را به تأمل و تفکر بیشتر واداشته اند، در نتیجه موجبات بهره وری و لذت بیشتر خواننده شده اند. یدالله رؤیایی، شاعر حجم گرای ایرانی و فاطمه ناعوت شاعر نواندیش معاصر مصر، در اشعارشان از این فن استفاده کرده اند. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی، براساس مکتب آمریکایی، سروده های دو شاعر مذکور را از نظرگاه کولاژ موردبررسی قرار می دهد، ازآنجاکه از شاخصه های اصلی هردو شاعر کاربست شگرد یادشده است؛ بررسی اشعار این دو شاعر، نشان می دهد که هردو شاعر به صورت هنرمندانه، با رعایت اصل تکه چسبانی، مؤلفه های کولاژ را ازجمله گسست فضای متن، ایجاد تصاویر پارادوکسی و آفرینش تصاویر دیداری- نوشتاری به کار گرفته اند. البته کاربست مؤلفه آفرینش تصاویر دیداری- شنیداری در اشعار رؤیایی در مقایسه با اشعار ناعوت از بسامد بالایی برخوردار است.
نقد دو تصحیح دیوان رفیع الدّین لنبانی اصفهانی و تصحیح دگرباره ی بعضی از ابیات آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۴)
51 - 80
حوزههای تخصصی:
نقد تصحیح دیوان رفیع الدّین لنبانی اصفهانی و تصحیح دگرباره ی بعضی از ابیات آن لیلا شوقی * چکیده رفیع الدّین عبدالعزیز لنبانی اصفهانی از گویندگان اواخر سده ی ششم و اوایل سده ی هفتم است که اشعاری به زبان فارسی و عربی دارد. بیشتر اشعار او در قالب قصاید مدحی است؛ امّا در غزل، رباعی، ترکیب بند و قطعه نیز طبع آزمایی هایی کرده است. نخستین بار تقی بینش در سال 1369 و چند سال بعد، محمّد هویدا در سال 1373 دیوان رفیع را تصحیح و عرضه کرد ه اند. این مقاله به ارزیابی و نقد دو تصحیح موجود در سه بخش نسخه ها، شیوه ی تصحیح و گزارش نسخه بدل ها و همچنین ارائه ی انواع کاستی های آن ها پرداخته است. مهمّ ترین این کاستی ها عبارت اند از: ضعف در تألیف مقدّمه، نداشتن تعلیقات و فهرست های لازم، افتادگی ها، مشخّص نکردن درست یا نادرست بودن انتساب اشعار، درهم آمیختگی قالب های شعری و مشخّص نبودن ممدوح قصاید. در ادامه نیز نویسنده با تهیّه ی شش نسخه ی خطّی شناخته شده، بعضی ابیات را که در هر دو چاپ نادرست است، با ارائه ی توضیحات لازم، بار دیگر تصحیح و از این رهگذر بر ضرورت تصحیح مجدّد دیوان رفیع به منظور دستیابی به متنی منقّح تأکید کرده است. * دکتری زبان و ادبیات فارسی leilashoghi@ymail.com تاریخ دریافت مقاله: 11/4/1401 تاریخ پذیرش مقاله: 4/8/1401
شکل شناسی داستان های کوتاه اکبر صحرایی (بر اساس مجموعه داستان «آدم هم پوست می اندازد»)
حوزههای تخصصی:
اکبر صحرایی به گواهی آثار موفقش یکی از داستان نویسان برجسته دفاع مقدّس است. پژوهش هایی که تاکنون درباره آثارش نوشته شده اندک است. لذا مقاله حاضر درصدد است با تحلیل شکل شناسانه مجموعه داستانی «آدم هم پوست می اندازد»، این اثر ارزشمند را بهتر بشناساند. این پژوهش، مجموعه داستانی مذکور را در ساحت هایی چون پیرنگ، زاویه دید، شخصیّت، آغاز و انجام و صحنه بر اساس روش توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای مورد مداقّه قرار داده است. برخی مشخصات داستان های این مجموعه هم چون: آغازهای به دور از توصیفات مفصّل ومشروح، حاکمّیت اصل علیّت در پیرنگ داستان ها، استفاده ماهرانه از شیوه هایی هم چون نامگذاری، گفت وگو و توصیف در شخصیت پردازی و هم چنین آفرینش صحنه ها و فضاهای بکر و تأثیرگذار، خواننده را به این نتیجه می رساند که صحرایی بر تکنیک ها و فنون داستان کوتاه نویسی واقف است. برخورداری از پیرنگ های غیرخطی و هم چنین ارائه داستان هایی با پایان بندی باز نیز تسلط و مهارت صحرایی را با فنون جدید و مدرن داستان نویسی نشان می دهد.
بررسی و تحلیل چگونگیِ رسیدن به حیرت از گذر نفس در آراء عبداله انصاری، احمد غزالی و نجم رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین مباحث در عرفان و فلسفه اسلامی، بی شک، نفس ومراتب و حالات آن است. این مسأله آن چنان حائز اهمیت است که حتی بارها نویسندگان بزرگ حوزه عرفان و تصوّف؛ به نگارش کتاب هایی مستقل در زمینه نفس پرداخته اند. اگرچه درباره نفس تاکنون مطالب فراوانی بیان و نوشته شده، هنوز جای تحلیل و شناسایی برخی موضوعات در این زمینه، خالی است از جمله این مباحث، رابطه میان نفس و حیرت محمود در عرفان است. حیرت به دو نوع محمود و مذموم نقسیم می شود. حیرت محمود برخلاف مذموم، علاوه بر اینکه باعث تعالی سالک در راه سلوک می شود، سالکی که به آن مقام دست می یابد، به بالاترین مقام در عرفان و حقیقت، دست یافته است و در واقع، این حیرت است که به فنا فی الله و فنای صوفیانه می انجامد. در این مقاله، چگونگی دستیابی به حیرت محمود از گذرگاه پرورش و تزکیه نفس پرداخته می شود و با توجه به آرای عرفای بزرگ اسلام، متوجه می شویم که تربیت نفس چگونه منجر به رسیدن به مقام حیرت محمود می گردد. دیگر اهمیت این تحقیق، شناسایی و تحلیل آراء مشابه سه تن از بزرگترین عرفای تاریخ ایران، عبدالله انصاری، احمد غزالی و نجم رازی درباره نفس است. بیان شباهت ها و تفاوت ها و ریشه آن ها، در مطالعات در زمانیِ یک مفهوم، بسیار مفید و روشن کننده است.
La fonction paradoxale de l’habillement dans le roman Madame Bovary(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
.
Les études antérieures sur le chef-d'œuvre de Gustave Flaubert se sont penchées sur les personnages du récit, mais elles ont moins abordé la question de leur tenue et sa fonction contradictoire dans les rapports sociaux. Le roman de Madame Bovary montre que les gens sont fortement influencés par la classe aisée de la société dans leur apparence. En d'autres termes, les riches offrent une forme d'unité aux masses, et les privent de leur individualité. Cette recherche porte sur le processus de transformation de l'individu et les transformations que lui impose la consommation. En fait, le sujet de l’habillement est à la base d'un récit écrit pour critiquer une société consommatrice. Donc, la couture dans sa fonction contradictoire étant à l'origine de la créativité de l'ouvrage constituera le sujet de cet article. Si le but de Flaubert était d'écrire un "livre sur rien", son point de vue à l'égard de la contradiction y existant l’a fait atteindre ce but. L’article présent, en appuyant sur les idées de Pierre Bourdieu, examinera le rôle du vêtement dans le processus de socialisation des personnages. Il essayera d'en montrer la fonction inversée aussi bien que son influence sur l’héroïne du roman.
جایگاه مهدی اخوان ثالث در نیماپژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پارسی معاصر سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
165 - 187
حوزههای تخصصی:
نیما یوشیج به سبب شیوه و قالب جدیدی که در شعر فارسی ایجاد کرد، «پدر شعر نو» لقب گرفت؛ اما نیما در مسیر دشوار رواج و تثبیت قالب تازه اش تنها نبود و دوستداران و پیروانی به یاری او شتافتند. مهدی اخوان ثالث یکی از شاخص ترین پیروان نیماست که در حوزه معرفی شعر نیما و ویژگی های آن به عقیده بسیاری از پژوهندگان دارای جایگاهی برجسته است. مقاله پیش رو می کوشد تا جایگاه واقعی اخوان ثالث را در این حوزه تبیین کند. برای رسیدن به این هدف، ابتدا با کاوش در نشریات چهار دهه نخست قرن چهاردهم به شناسایی شناسانندگان پیش از اخوان و بررسی مقاله ها و نوشته های آنان پرداخته شده است، سپس مقاله «نوعی وزن در شعر امروز فارسی» به عنوان مهمترین و تأثیرگذارترین مقاله اخوان درباره نیما واکاوی شده و دلایل اهمیت این مقاله و جایگاه برجسته آن در عرصه نیماپژوهی ذیل پنج بخش تشریح گردیده است. در پایان مشخص می شود با وجود گام های مؤثری که کوشندگان دیگر در راه شناساندن نیما و شعرش برداشته بودند، مقاله اخوان اقدامی بسیار مهم و تأثیرگذار در تئوریزه کردن و شناساندن شعر نیمایی، ظرایف و ظرفیت های آن بود و در توجه قشر دانشگاهی سنت گرا به این قالب نوظهور تأثیر قابل توجهی داشت.