فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸٬۰۴۱ تا ۴۸٬۰۶۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
منبع:
پژوهش های ادبی سال هفدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۷۰
67-96
حوزههای تخصصی:
با بررسی یکی از سفینه های موجود نشان داده شده است که تصحیح دیوان سلطان ولد، یکی از بایسته های عرصه تحقیق و پژوهش به شمار می رود. در این پژوهش با اتّکا به سفینه حالت افندی که در مقاله به طور مفصّل معرّفی شده است غزلی نویافته از دیوان سلطان ولد معرفی شد. هم چنین با استناد به نسخ معتبر دیوان سلطان ولد؛ غزلی دیگر معرّفی شد که این دو غزل در دیوان سلطان ولد به تصحیح اصغر ربانی (حامد) با مقدمه سعید نفیسی نیامده است. البتّه ذکر این نکته حائز اهمیّت است که سعید نفیسی، همان طور که در مقدّمه اشاره کرده، دیوان سلطان ولد را تصحیح نکرده ، بلکه تصحیح ربّانی را در ایران چاپ کرده است. هم چنین ابیات فراوانی در این سفینه دیده می شود که از دیوان چاپی حذف شده است. در نهایت ذیل عنوانِ تصحیفِ «ک» و «گ» و سهوهایی در تصحیح به اشتبا هاتی شاره شده که در دیوان چاپی اتّفاق افتاده است. با توجّه به نقدهایی که به دیوان چاپی سلطان ولد به تصحیح اصغر ربانی (حامد) با مقدمه سعید نفیسی وارد است، لزوم تصحیح دوباره دیوان سلطان ولد بیش از پیش آشکار می شود.
نقد و بررسی کتاب من آفاق الأدب المقارَن اثر داود سلّوم
حوزههای تخصصی:
نقد ادبی کاری خلاق است که اثری را به نحو تازه ای می خواند و از زوایای ناپیدای آن رونمایی می کند، به شرط آن که منتقد ادبی به اندازه صاحب اثر دارای ذوق و خلاقیت و نیز آشنا با فنون ادبی باشد. در اهمیت نقد ادبی همین بس که با آن همواره ادبیات و علوم ادبی متحول و زنده می ماند و معیارهای بِه روزتر و جدیدتری به ادبیات عرضه می کند. مقاله حاضر، که با هدف نقد و بررسی کتاب من آفاق الأدب المقارَن نوشته داود سلّوم نوشته شده، ضمن اشاره به نقاط ضعف و قوت این اثر در تلاش است تا گامی در ارتقای سطح کیفی آن بردارد. کتابی که سعی دارد حوزه های گوناگونی از ادبیات تطبیقی را پیشِ روی مخاطب خود بگشاید و نمونه های متعدد و متنوعی از آن را به منظور شناساندن ادبیات عربی اسلامی جهانی و نیز تأثیر آن ها در یک دیگر ارائه کند. گفتار پیش رو ضمن آن که کتاب مورد نظر را با شیوه توصیفی تحلیلی و با رویکرد تحلیل انتقادی کنکاش می کند، نتایجی را درباره این کتاب پیش روی ما قرار می دهد که جمع میان «تکرار و نوآوری»، «تعصب و آزاد اندیشی»، و «بیان سطحی و عمیق موضوعات» از مهم ترین آن هاست.
شاد یا ساد، واژه ای مبهم در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ویژه نامه نامه فرهنگستان (فرهنگ نویسی) ۱۳۹۹ شماره ۱۶
117-124
حوزههای تخصصی:
بررسی مقابله ای استعاره مفهومی جهتی در رمان های «شوهر آهو خانم» افغانی و «هرگز رهایم مکن» ایشی گورو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹۸
183 - 204
حوزههای تخصصی:
زبان شناسی شناختی، دانش زبانی را وابسته اندیشه و شناخت می داند و استعاره مفهومی را به عنوان ابزاری برای چگونگی اندیشیدن و رفتارهای زبانی معرفی می کند که از طریق بررسی آن می توان شباهت و تفاوت فرهنگ ها را به دست آورد. استعاره جهتی از گونه های استعاره مفهومی است که در آن مفاهیم انتزاعی در زبان جهت دار می شوند. در استعاره جهتی، کل یک نظام از مفاهیم در ارتباط با نظامی دیگر سازمان بندی می شود و از آنجا که با جهت های فضایی مانند بالا، پایین، درون، بیرون در ارتباطند، استعاره جهتی نامیده می شوند. این استعاره ها ریشه در تجربه فیزیکی و فرهنگی انسان ها دارند و با وجود اینکه تقابل های قطبی بالا، پایین و اجزای آن به لحاظ ماهیت، فیزیکی محسوب می شوند، اما استعاره های جهتی که بر مبنای آن ها ساخته می شوند، می توانند از فرهنگی به فرهنگ دیگر متفاوت باشند. بر این اساس، در پژوهش حاضر به بررسی و تطبیق این استعاره در دو رمان «شوهر آهو خانم» اثر علی محمد افغانی و «هرگز رهایم مکن» اثر ایشی گورو به روش توصیفی- تحلیلی پرداخته شده است. برای این منظور داده های تحقیق با تعداد 36 مورد استعاره مفهومی جهتی (16 مورد در اثر افغانی و 20 مورد در اثر ایشی گورو) استخراج و تفاوت و تشابه آن ها در حوزه های مبدأ و اسم نگاشت آن ها بررسی شد. نتایج بررسی نشان داد که شباهت ها میان استعاره های مفهومی مبتنی بر درک انسان از مقوله «جهت» در دو زبان بیشتر از تفاوت هاست که در نگاه کلی، نمایانگر یکسان بودن توجه دو نویسنده به این استعاره است. با توجه به تفاوت های اندک استعاری در دو زبان به این نتیجه می رسیم که گرچه هر دو نویسنده از الگوی فرهنگی واحدی برای تولید استعاره های جهتی استفاده کرده اند، تفاوت های فرهنگی و جغرافیایی سبب تولید نگاشت های متفاوتی شده است.
خوانش رمان «کلیدر» بار رویکرد اکوفمنیسم اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اکوفمینیسم یا «فمینیسم بوم گرا» یک رویکرد «پسامدرنیستی» و «پساساختارگرایی» است. این رویکرد که از تلاقی موج سوم فمنیسم و مطالعات محیط زیستی با نگاهی واسازگرا «پساساختارگرایی» سربرآورده است، تلاش می کند پیوند میان زن و طبیعت را با رویکرد فرهنگی و اجتماعی تبیین کند و دلایل پیدایش و ظهور این پیوند را واکاوی نماید. در اکوفمینیسم اجتماعی، فرض اصلی این است که زنان، سایر طبقات فرودست جامعه و طبیعت، بر اثر ساختارهای قدرت موجود در نظام سلطه، مورد ظلم و بهره جویی قرارگرفته اند و جهان بینی حاکم سلطه مدار با زنان و انواع فرودست «اجتماعی» همان گونه رفتار می کند که با فرودستان «طبیعی»؛ یعنی؛ منابع زیست محیطی. رمان کلیدر محمود دولت آبادی یک رمان اجتماعی و اقلیمی است که نویسنده در آن هم به مسائل زنان و هویّت اکولوژیکی آنان در سایه گفتمان حاکم مردسالار و نیز به مسائل مربوط به زیست بوم و اقلیم خطّه خراسان پرداخته است. این پژوهش با رویکرد توصیفی - تحلیلی در پی بیان پیوند نمادین و واقعی زنان با طبیعت و رابطه مردان با زنان و طبیعت در سایه این پیوند، در رمان کلیدر با رویکرد اجتماعی است. یافته های پژوهش نشان می دهد نظام سلطه مردسالارانه نسبت به زنان و عناصر طبیعت و هر آنچه در گفتمان آن ها «دیگری» تلقی می-گردد، رویکردی همسان و بهره جویانه دارد. زن و زمین ازین حیث که موجبات قدرت مردان را فراهم می کنند، تحت سلطه همزمان قرار می گیرند.
بررسی برخی علل و زمینه های تغییر تخلص شاعران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹۲
5 - 27
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ ادب فارسی، مخاطبانِ گونه گونِ شعر فارسی و حتی مردمِ هم روزگارِ شاعران قدیم و جدید، غالباً نامِ درست و کامل بسیاری شاعران را نمی دانسته اند و بیشتر، آن ها را بر اساس نامِ هنری و یا تخلص شعری شان می شناخته اند؛ بنابراین شاعران همواره در انتخاب تخلص، دقت و وسواس بسیاری به خرج می داده اند تا زیباترین و سازگارترین تخلص را برای خویشتن برگزینند. به همین سبب است که برخی شاعران بعد از مدتی درمی یافته اند که بنا به علل مختلف، نیاز است تخلص خود را تغییر دهند. باید در نظر داشت که «تغییر» آن هم از نوع «تخلص» تأثیری شگرف در تکوین و تداوم حیات شعری شاعران داشته است؛ یعنی وقتی که شاعری با تخلص قدیم، نامی برای خود دست وپا کرده بود و آن تخلص بر شعرهای وی نیز خوش نشسته بود، احتمال داشت با تغییرِ آن، ادامه حیات شعری خود را دچار چالش های سخت و دشوار نماید. در این جُستار، برخی دلایل تغییر تخلص شاعران به صورت توصیفی تحلیلی بررسی شده است و نشان داده شده که تغییر تخلص شاعران، به عنوان یک سنّت ادبی، تحت تأثیر شاخصه های سیاسی، اجتماعی، ادبی، فردی و غیره صورت پذیرفته است. دراین بین، برخی شاعران ضمن انتخاب تخلص جدید، تخلص قبلی خود را نیز رها نکرده اند و بعضی دیگر، تخلص جدید را در سروده های قبلی جایگزین تخلص قدیم کرده اند و گروهی دیگر، پایبندی چندان به تخلص جدید هم نداشته اند؛ گاه به تخلص قبلی بازگشته اند و گاه تخلص های تازه و تازه تر را آزموده اند که همه این موارد را می توان در خصوص هر شاعر به صورت جداگانه بررسی کرد.
جمال و جمال شناسی مولانا در مثنوی، با تکیه به غیب و شهادت، به مثابه استعاره اصلی اندیشه او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جمال از نگاه مولوی تجلّی حق و بروز و ظهور لطف خداوند به هستی است. بنابراین جمال شناسی عارف دانشی است که به یاری آن می توان از نحوه ظهور نور تجلّی بر عالم شهادت، آگاهی یافت. مولانا در جایگاه عارفی بزرگ و کم نظیر، به ویژه پس از آشنایی با شمس که چشم سرش بسته و چشم دلش گشوده شد، در تمام اجزای هستی نور حق را مشاهده کرده و کوشیده است تصویری از این مشاهدات خویش ترسیم نماید. این مقاله سر آن دارد که بخشی از این دریافت را که شامل ذات جمال و جلوه های آن در جهان است، بررسی نماید. اطلاعات مربوط به مقاله با شیوه کتابخانه ای به دست آمده و این اطلاعات پس از مقوله بندی، با شیوه کیفی، توصیف، تحلیل و گزارش شده است. هدف نویسندگان بازشناسی طرز تلقی مولانا از جمال است و نتایج تحقیق نشان می دهد که او به دلیل استغراق در جمال و بهره گیری از شهود و اشراق، در حدی باور نکردنی به رابطه جمال و جمیل پی برده است. امّا نکته اصلی این است که او این زیبایی ها را در چارچوب استعاره مرکزی اندیشه اش؛ یعنی استعاره شهادت و غیب، گنجانیده است.
Real Worlds and Text Worlds in Doris Lessing’s The Grass is Singing and Martha Quest(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This paper aims to analyze Doris Lessing's narrative techniques to explore how she developed the discourse of her stories and depicted her contemporary realities in her story worlds. It seeks to address the question of whether there is a relationship between her real world and her storytelling, and whether her ideology and personal background influenced her narrative approach. To accomplish this goal, we will analyze the novels The Grass is Singing and Martha Quest using Gavin's Text World Theory, a cognitive approach that provides a framework encompassing three levels of analysis: Discourse World, Text World, and Sub-Worlds. Our analysis reveals that the discourse of her stories closely mirrors her real-life discourse, indicating a direct relationship between her real worlds and her storytelling. Lessing’s intricate descriptions of world-building elements, such as time, locations, characters, objects, and actions within the story, serve to advance the narrative forward through both material and existential processes. Moreover, her use of sub-worlds to express her yearning for freedom and justice reflects her critical viewpoints on the oppressive systems prevalent in her time, particularly colonization and racial issues. Furthermore, it becomes apparent that from 1944 to 1956, her storytelling method was influenced by her communist ideology. In essence, the concepts and themes represented in her stories emerge as reflections of her real-world experiences, effectively conveyed through her narrative techniques.
تحلیل گفتمان مرد در شعر فروغ فرخ زاد و غاده سمّان
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۵ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۱۷
149 - 164
حوزههای تخصصی:
در عصرما، عصردانش و آگاهی که زنان نیز در ساختن آن سهم قابلتوجّهی دارند، برآنند تازن را به جایگاه اصلی و طبیعی آن در کنار مرد ارتقا دهند. درگذشته های دور جهل و توحش، زن را به حیوانی خانگی بدل کرده بودکه نمی توانست هم پای مرد در جامعه، منشأ اثرباشد. بدین جهت زن، در محدوده ی خانه به روزمرگی تن داده بود. جنبش اصالت زن که در اروپا محصول انسان گرایی و رنسانس بود به زودی سراسر اروپارافراگرفت و بعدهابه سرزمین های مشرق زمین نیزسرایت کرد. در سرزمین های اسلامی، فمنیسم افراطی دیده نمی شودزیرازن در مکتب اسلام،برخلاف کلیسای قرون وسطی، از حقوق مدنی (به جز در ارث و شهادت)، برخوردار بود؛ فروغ فرخ زاد شاعرایرانی و غادهسمان شاعر معاصر عرب،در برخورد با مسأله ی مرد و آزادی زن و حقوق او، همانندند. در گفتمان فروغ و غاده، مرد دو چهره دارد؛ غارت گر گذشته و امیدبخش و کامل کننده ی زندگی امروز.
بررسی استعاره ی دستوری در کتاب های داستان گروه سنی «الف» و «د»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی استعاره ی دستوری در کتاب های داستان گروه سنی «الف» و «د» چکیده منظور از استعاره ی دستوری در دستور نقش گرا، جایگزینی یک مقوله یا ساختار دستوری با مقوله یا ساختاری دیگر است. هلیدی ضمن معرفی این اصطلاح، سه نوع استعاره ی دستوری را شامل اندیشگانی، بینافردی و متنی معرفی کرده است. در مقاله ی حاضر هر سه نوع استعاره براساس میزان و شیوه ی کاربرد در متون داستانی گروه سنی «الف» و «د» بررسی شده است. پژوهشگران داستان هایی از افسانه شعبان نژاد (درمجموع 37 جلد کتاب از دو گروه سنی «الف» و «د») را به صورت تصادفی از میان آثار این نویسنده انتخاب و تحلیل و بررسی کرده اند. از مجموع 37 کتاب انتخابی، 28 کتاب داستان مربوط به گروه سنی «الف» و نه جلد داستان مربوط به گروه سنی «د» است. نتایج پژوهش نشان می دهد که میزان استفاده از انواع استعاره ی دستوری در متون گروه سنی «د» (نوجوان) در مقایسه با متون گروه سنی «الف» (کودک) بیشتر است. علاوه بر موضوع کمیت، شیوه ی به کارگیری انواع استعاره نیز متفاوت است و در آثار مربوط به نوجوان تنوع بالاتری دارد. تعداد استعاره ی اندیشگانی در متون داستانی نوجوان اختلاف زیادی با متون کودک دارد. داستان کودک به دلیل نوع مخاطب، به سادگی و کوتاهی جملات گرایش دارد. این موضوع با درنظرگرفتن سطح درک کودک توجیه شدنی است. درک و پردازش استعاره ی دستوری به دلیل پیچیدگی ساختاری آن برای کودکان دشوار است. به نظر می رسد که نویسندگان داستان کودک به این نکته واقف هستند و آن را در خلق آثار حوزه ی کودک به درستی لحاظ می کنند. کاربرد اندک استعاره ی دستوری در کتاب های کودک با سهولت درک آن هم راستا بوده و تغییر این الگو می تواند در درک متن کتاب برای کودک مشکل ایجاد کرده و در نتیجه فرایند ارتباط را مختل سازد.
پلاکاردها و پیاده رو (بررسی تطبیقی درون مایه های پایداری در آثار احمد مطر و مجید زمانی اصل)
منبع:
پژوهش های نثر و نظم فارسی سال اول پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲
81 - 101
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقی، راه نسبتاً تازه ای است برای مقایسه ی آثار ادبی کشورهای مختلف با هم که به شناخت و دریافت تازه تری از همسانی ها و همسویی های فرهنگی و ادبی شاعران و نویسندگان آن کشورها و نیز تأثیر و تأثّرهای آنان از یکدیگر می انجامد. ادبیات پایداری نیز به بخشی از آثار ادبی ملّت هایی گفته می شود که از هجمه ی خارجی یا استبداد داخلی، زخم خورده اند و به همین دلیل، رنج ها و فریادهایشان در این آثار، بازتاب یافته است. بررسی ادبیات پایداری و تحلیل آن در آیینه ی ادبیات تطبیقی، راهی است برای شناخت بهتر این نوع ادبی. در این مقاله با نگاهی توصیفی- تحلیلی به آثار دو شاعر پایداری از دو سرزمین، درون مایه های مختلف و همسان سروده هایشان بررسی و واکاوی شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد، احمد مطر و مجید زمانی اصل به عنوان دو شاعر نوپرداز جنوبی در کشورهای ایران و عراق، با وجود اختلافات زبانی، فرهنگی و جغرافیایی، به سبب همسانی ها و همسویی های دینی و مذهبی، قومی، عشیره ای و...در بیش تر مضمون ها و درونمایه های پایداری سروده هایشان، اشتراک دارند و این اشتراکات، به خلق آثار مشابهی انجامیده است؛ درونمایه هایی از قبیل«نگرانی و اعتراض به وضع موجود، آزادی و آزادی خواهی، بیداری و بیدارسازیِ جهانی، توجّه ویژه به عاشورا و شهادت، ستم ستیزی و عدالت پیشگی، جهان وطنی، جنگ و دفاع از کانون های پایداری در منطقه(عراق، فلسطین، غزه و...) و نقد حاکمان و سیاست مداران.
جنبش معارف پروری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی الگوهای عشق ممنوع (سودابه و سیاوش، زلیخاو یوسف و فدر و هیپولیت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قصّه های «سودابه و سیاوش»، «زلیخا و یوسف»، «فدر و هیپولیت» مشهورترین الگوهای عشق ممنوع نامادری به ناپسری در ادبیّات جهان هستند که از دل سه فرهن گ گوناگون پدید آمده اند. بررس ی شب اهت ها و تفاوت های این سه قصّه در حوزه ادبیّات تطبیقی قرار می گیرد که می تواند راهگشای تفاهم جمعی و درک م تقابل ملّت ها از یکدیگر گردد و اشتراکات فکری آنان را نش ان دهد. بررسی تطبیقی این قصّه ها، براساس اندیشه های اشتراوس و به شیوه پراپ، نشان می دهد قصّه ها از سه پاره «صحنه آغازین»، «بحران» و «فرجام» شکل یافته اند و شباهت های فراوان در خویش کاری (کارکرد) قهرمانانِ آنان وجود دارد. شخصیّت های اصلی قصّه ها با یکدیگر شباهت ها و تف اوت های بسیار دارند. مثلاً در هر س ه قصّه نامادری ها ازدواج های نامتعارف دارند. برخی در عشق ثبات قدم بیشتری دارند و حتّی از رسوایی چندان نمی هراسند؛ امّا برخی، ترسو و ضعیف اند. نمودهای اساطیری مشت رکی نیز در این قصّه ها وجود دارد که از جمله آنها می توان به: اسطوره کودک رها شده، اسطوره ادیپ، پیکرگردانی و... اشاره کرد. .
کارکردهای فراهنری آرایه های ادبی در غزل شعرای افغان با تکیه بر کتاب «درختان تبعیدی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتباطات فرهنگی، مناسبات اجتماعی و اشتراکات قومی و مذهبی از عوامل عمده نزدیکی کشورهای ایران و افغانستان است. در سال های اخیر به دلیل رخ دادهای سیاسی و اجتماعی و پیامدهای ناشی از جنگ این ارتباطات پر رنگ تر شده است. شعر فارسی افغانستان از نشانه های روشن این نوع ارتباطات شمرده می شود. شعر مهاجرت افغانستان به یاری عناصر زبانی و شگردهای ادبی به بازگویی بحران های اجتماعی و سیاسی سرزمین افغانستان می پردازد. تردیدی نیست که بخش قابل توجّهی از زیبایی کلام و قدرت اثرگذاری آن مدیون شگردهای ادبی است. امّا مهم است که این شگردها چگونه و با چه اهدافی در متن به کار گرفته شوند. در بررسی شعر افغانستان می توان گفت که عناصر زیبایی شناختی در خدمت گفتمان حاکم بر شعر قرار گرفته است و شگفتی آفرینی و جنبه های صوری زیبایی شناختی آن اولویت اصلی شاعر نیست. تصاویر شاعرانه، وظیفه انتقال مفاهیم اخلاقی، اجتماعی و عقیدتی شاعر را به عهده گرفته اند. این پژوهش با رویکرد محتوایی به عناصر زیبایی شناسی، به بررسی ویژگی های تصویر در شعر مهاجرت افغان با تکیه بر قالب شعری غزل می پردازد. براساس نتایج این پژوهش، رابطه شعر فارسی شعرای افغانی با مخاطبان خود بر اصل آگاهی بخشی مبتنی است. این اصل به-همراهی و هم صدایی مخاطب با گوینده یاری می رساند. آبشخور تصویرها و حوزه های شگردهای ادبی در شعر مهاجرت افغان، خصلت ها، عواطف، نیازها و مصائب انسان است. با این توضیح، بحران هایی اجتماعی کشور افغانستان و اندیشه های مذهبی از مهم ترین مقوله های تصویر آفرین در غزل امروز شعرای فارسی زبان افغان شمرده می شود.
تأثیرپذیری تمثیلی وقار شیرازی در منظومه بهرام و بهروز از مثنوی مولانا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تمثیل ابزاری سودمند برای تبیین اندیشه هاست. این ابزار شاعرانه و هنری اگر در معنای خاص واژه به کار رود، برای بازگویی آموزه های تعلیمی است و اگر در معنای عام استفاده شود، صرفاً صنعت ادبی محسوب می شود. یکی از انواع پرکاربرد تمثیل در ادب فارسی فابل است که در آن، شخصیت های اصلی قصه حیوانات هستند. در میان شاعران فارسی زبان که رویکردی تعلیمی به تمثیل (فابل) دارند، مولانا جایگاه ویژه ای دارد. هنر او در استفاده حکیمانه از تمثیلات برای شرح و تبیین تعالیم اخلاقی در مثنوی معنوی باعث شده است که سرایندگان بسیاری همچون وقار شیرازی در منظومه بهرام و بهروز از او تتبع و پیروی نمایند. بررسی تمثیلات مشابه در دو اثر مذکور با روش توصیفی و تحلیل محتوا نشان می دهد، دو شاعر برای تشریح و تبیین موضوعات تعلیمی همچون «دوری از همنشین بد»، «پرهیز از غرور و خودخواهی» و «زبونی انسان در برابر تقدیر و سرنوشت» از تمثیل (فابل) بهره برده اند. همچنین، استفاده از فابل، در فرآیند درک مخاطبان بسیار اثربخش بوده است.
بررسی زبان در منظومه ازهر و مزهر نزاری قهستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۸
49 - 78
حوزههای تخصصی:
نزاری قهستانی (645 721 ه . ق) شاعر سده های هفتم و هشتم هجری است. وی در روستای فوداج از توابع بیرجند به دنیا آمد و در همانجا درگذشت. درباره دلیل تخلّص وی اختلاف نظر وجود دارد؛ برخی سبب تخلّص وی را به نزاری، لاغری و ضعیفی وی یا انتساب او به نزارمستنصربن اسماعیل می دانند (ر.ک: صفا، 1378: 734). نزاریه یکی از فرقه های اسماعیلیّه است که پس از مرگ المستنصر بالل،ه در ایران و سرزمین های خلافت شرقی شکل گرفته است. چنین به نظرمی رسد که یکی ازدلایل بی توجّهی به او و آثارش، مذهب او باشد. اثر مهم نزاری منظومه ازهر و مزهر است. از آنجا که «درهیچ یک از کتاب نامه ها و دایره المعارف ها اثری به نام ازهر و مزهر یافت نشده است. اشاره نزاری را به این که منظومه ازهر و مزهر بازآفرینی یک حماسه باستانی است باید به عنوان یک شیوه متعارف ادبی تلقی کرد» (بای بوردی،1370: 88). داستان ازهر و مزهر، ده هزار و ششصد و دوازده بیت دارد که در سال 700 هجری در قالب مثنوی و بحر هزج مسدّس در مدتی کمتر ازیک سال به نظم درآمده است. این مثنوی، داستانی عاشقانه است و به نظر می رسد شاعر در سرودنش، به آثاری چون خسرو و شیرین و لیلی و مجنون نظامی نیز نظر داشته است. درواقع، ازهر و مزهر یک منظومه حماسی- غنایی است.
بررسی دستور تاریخی زبان داستان «خیشخانه» تاریخ بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
37 - 54
حوزههای تخصصی:
دستور و مباحث دستوری وسعتی بی انتها دارد. زبان اعم از گفتاری و نوشتاری پایدار نیست و همچون بسیاری از پدیده ها دستخوش تحول و دگرگونی می شود. در مسیر پویایی زبان واژگان، حروف، فعل ها و آنچه به زبان مربوط است، گاه فراموش می شوند و گاه تغییر می کنند، و همین رخداد شناخت زبان و دستور زبان را مشکل ساخته است. شناخت فرایندها و دگرگونی های دستوری از گذشته تا به امروز سبب می شود تا به درک و دریافت بهتر و دقیق تری از متون کهن رسید. «تاریخ بیهقی» یکی از متونی است که از نظر ادبی، تاریخی، اجتماعی، جغرافیایی، مردم شناسی و ... همواره مورد توجه پژوهش گران قرار گرفته است. شناخت زبان و نکات دستوری این اثر فهم درست مخاطب را به همراه دارد. نثر این کتاب، نثری بینابین است. این نثر آمیزه ای از استواری و سادگی نثر سامانیان و نثر فنی روزگار خویش است. در این پژوهش بر آن ایم تا به بررسی دستور تاریخی زبان در داستان «خیشخانه» بپردازیم.
از خراسان تا همدان (برّرسی تأثیر احمد غزالی بر عین القضات همدانی)
منبع:
پژوهش های ادبی و بلاغی سال اول زمستان ۱۳۹۱ شماره ۱
93 - 108
حوزههای تخصصی:
احمد غزالی به عنوان یکی از برجسته ترین مشایخ صوفیه و نیز یکی از نامداران فرهنگ ایرانی، پس از طی مراحل طریقت و منازل سلوک، یکسره به تربیت صوفیان و خدمت بدیشان پرداخت. مبالغه نکرده ایم اگر بگوییم که مشهورترین مریدان و شاگردان وی عین القضات همدانی بوده است. دیدار احمد غزالی و درک محضر وی چنان تأثیر شگرفی برسلوک فکری و معنوی قاضی داشته است که بازتاب آن در جای جای نوشته های او قابل مشاهده است. بر همین اساس در این نوشتار کوشیده ایم تا این تأثیر و تأثّر در ابعاد گوناگون کاویده شود؛ باشد که حلقات بیشتری از زنجیره ارتباط عرفان خراسان با نواحی غرب ایران بویژه ناحیه همدان شناخته آید
نگاهی معرفت شناختی به شعر فارسی در دیوان شاعران کرد سده نوزدهم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱شماره ۲۶
35 - 64
حوزههای تخصصی:
ادبیات کردی حاوی حجم معتنابهی شعر فارسی است که تا کنون آن گونه که درخور، شایسته و بایسته است، مورد بررسی و تحلیل علمی قرار نگرفته است. این پژوهش با دیدی تحلیلی-توصیفی مبتنی بر اسناد کتابخانه ای برآن است که اشعار فارسی شاعران کرد سده نوزدهم را با نگاهی شناخت گرانه، از حیث دسته بندی سبک-شناختی، نوع شناختی، درونمایه ای به بستر بررسی و تحلیل علمی بکشاند و به واکاوی و بازخوانی آن بپردازد. بدان قصد که در خلال این بررسی، ویژگی های زبانی-ادبی، چارچوب جغرافیایی-سبک شناختی و قوالب آن را بازشناسد. برای اینکه به نتیجه عینی دست یابیم جامعه آماری پژوهش را به شاعران پرآوازه سده نوزدهم ادبیات کردی، از جمله نالی، سالم، کردی، حاجی قادر کویی، وفایی، شیخ رضا طالبانی، محوی، حریق و ادب محدود کردیم. پی آیه پژوهش حاکی از آن است که شعر فارسی نهفته در دل ادبیات کردی، سوای قابل توجه بودن حجم و مقدار آن، از حیث سبک بیشترین پیوند را با سبک عراقی و در مواردی با سبک هندی دارد. زبان شعری در آن تا حدی تحت تأثیر زبان مادری شاعران بوده است. خلاقیّت ها و تصاویر فنّی عمومی و نیز مرتبط با محیط و فرهنگ کردی در آن مشهود است و اینکه انگیزه و سرمنشأ سرایش شعر به فارسی در ادبیات کردی از یک سو در نتیجه تسلط و اشتیاق شاعران کرد به زبان و ادبیات فارسی، و از دیگر سوی برآیند عینی تأثیر گسترده شاعران نامداری چون حافظ، سعدی، مولانا و کلیم همدانی بوده است.
تحلیل محتوایی حکایتِ «گازُر و خر او» در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۲
105 - 131
حوزههای تخصصی:
اعمالِ قواعدی خاص در اسلوب، زبان و لحن روایت های گوناگون، یک حکایت را در بافتارِ متن نظم می بخشد. حکایت «گازُر و خر او» برگرفته از کلیله ودمنه، در مثنوی به گونه ای دیگر بازآفرینی می شود و مولانا آن را در روایتی متمایز به کار می برد. هدف اصلی این پژوهش، مقایسه دو روایت مختلف از حکایت مزبور با توجه به زمینه متن، بررسی تطور و بسط مفاهیم آن در حین گذار از شکلی ادبی به متنی عرفانی، تحلیل محتوایی، تبیین مضامین این حکایت و چگونگی آن در قالب روایتی ویژه در مثنوی است. این پژوهش با استفاده از تحلیل محتوا و معیارهای نقد و نظریه، به تشریح دلایلی می پردازد که مقاصد مولانا را در بازرواییِ حکایت کلیله ودمنه تفسیر می کند. در اشاره به دستاوردهای پژوهش حاضر می توان گفت مولانا با توسل به نوعی شگرد سخن پردازی، افکار و اعمال شخصیت های اصلیِ حکایت را نماینده دو گروه می خواند تا اغراض قصه خود را در تبیین توبه صحیح تشریح نماید و روابط آن را با اصطلاحات وابسته ای همچون کسب، توکل، تقلید و تحقیق در روایتی نو بسنجد. مولانا در این تأویلِ نوین با استفاده از قابلیت های زبانِ عرفان و خرده حکایاتی دیگر برای تشریح مبانیِ موضوع و دلالت های گسترده آن، بر فهم اسرارِ باطنی از طریق نماد ها تأکید می کند و در اشاره به ماجرای شخصیت ها و تحلیل گفتمان آن ها، درون مایه را برای درک معانیِ ضمنی در بطن حکایتی تازه می گسترد.