فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۷٬۴۲۱ تا ۴۷٬۴۴۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
La question de l’acculturation est cruciale en toute étude de la littérature de l’immigration, parce que les immigrants affrontent de différentes situations dans un pays étranger. Malgré l’intérêt que les chercheurs portent depuis longtemps à l’examen de ce sujet, celui-ci n’a été que rarement l’objet d’une étude méthodique. C’est pour combler ce manque que Declan Barry, le psychologue américain propose sa théorie d’acculturation en la divisant en quatre groupes ; « intégration », « similarité », « séparation » et « marginalisation ». Ce modelé nous permet d’analyser de près les situations d’acculturation des immigrés. Nous avons décidé d’examiner ces notions ci-dessus à travers le roman autobiographique de Maryam Madjidi, Marx et la poupée, le prix Goncourt du premier roman 2017, où l’écrivaine, à travers le regard d’une petite fille raconte les douleurs de l’exil et dépeint ses états mentaux survenus à cause de l’immigration. En analysant chaque notion proposée par Declan Barry dans ce roman, nous allons répondre aux questions principales à propos des immigrés ; comment les immigrés s’adaptent à la nouvelle société ? Quels éléments ont l’effet d’aggraver ou d’améliorer le phénomène de l’acculturation ? Nous allons également nous pencher sur les éléments effectués sur le parcours de la migration. A la fin, nous examinerons laquelle de ces notions demeure encore dans l’attitude de Maryam Madjidi entant que personnage principal du roman.
تحلیل و بررسی بن مایه ها و شبکه های تداعی در اشعار درکی قمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۳۷)
81 - 106
حوزههای تخصصی:
ملا محمدامین قمی متخلّص به «درکی»، ازجمله شعرای کمترشناخته شده قرن یازدهم هجری است. وی چند سال در حیدرآباد دکن زندگی کرد و بقیه زندگی خویش را در شهرهای قم، اصفهان و هرات سپری کرد. بررسی شعر درکی قمی به خصوص غزلیات او نشان می دهد که این شاعر پیرو سبک هندی با زبانی روان و معتدل است؛ اما اغماض و کلام معماگونه شاعران طرز خیال در اشعارش راه ندارد و بسیاری از خصایص رایج سبک هندی در شعرش دیده می شود. از عناصر سبکی درخور توجه در شعر درکی قمی، افزونی بسامد بن مایه ها و خلق شبکه تداعی درباره آن هاست. این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای؛ کاربرد ده بن مایه را در شعر این شاعر بررسی و تحلیل کرده است. نتایج پژوهش نشان می دهد درکی قمی بر کاربرد بن مایه های رایج سبک هندی و ساختن شبکه تداعی درباره آن ها تأکید و تکیه دارد. وی اغلب این بن مایه ها را از محیط اطراف خود یا از باورهای عامیانه برگزیده و برای خلق مضامین تازه استفاده کرده است.
بررسی و تحلیل مبانی تأویل گرایی در میراث نقد ادبی پورنامداریان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۶
176-131
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، آثار نقدی پورنامداریان با رویکرد هرمنوتیک فلسفی تحلیل و بازخوانی می شود. مسئله این است که آیا فلسفه هرمنوتیکی در آثار نقدی نویسنده مورد نظر مبنای تفسیر آثار ادبی قرار گرفته است و اگر چنین است، چه مفاهیم و موضوعات هرمنوتیکی مبانی کار او را تشکیل می دهد. فلسفه هرمنوتیکی با بسیاری از موضوعات و مفاهیم خود در نقد ادبی نفوذ کرده است. به نظر می رسد پورنامداریان نیز در آثار خود از بسیاری از این مفاهیم بهره برده و بسیاری از جلوه ها و اندیشه های برآمده از این فلسفه مبنای کار وی در نقد و تحلیل آثار ادبی قرار گرفته است. اما او در بهره گیری از این مفاهیم، صرفاً خود را در محدوده منتقد مقلد قرار نداده است که تحت تأثیر یکی از رویکردهای اندیشگانی مرتبط با هرمنوتیک فلسفی قرار گرفته باشد؛ بلکه وی علاوه بر آگاهی از دانش جهانی نقد در زمینه هرمنوتیک (علم تأویل جدید)، با تکیه بر میراث تأویل، مخاطب را با چشم انداز جدیدی در زمینه نقد ادبی روشمند آشنا می کند. عنوان ها و لایه های این مقاله که متأثر از این مفاهیم است، عبارت اند از: تأویل، تکثر معنایی، رمز و تمثیل، اسطوره زدایی در متن های رمزی، ساخت شکنی، گراماتولوژی، نظریه مرگ مؤلف، بینامتنیت، ابهام و بی معنایی (چندمعنایی)، التفات و چندمعنایی، ارتباط ساخت شکنی و چندمعنایی با شعر تعلیمی و حکمی، چندمعنایی و تعهد اجتماعی در شعر و ادب. وی در آثار نقدی خود گاه این موضوعات را به طور مستقیم تحلیل و بررسی کرده و گاهی نیز در مقام رویکردی مخصوص چنان در آثارش حلّ و هضم و جذب نموده که آن ها را چون گفتمانی ازآنِ خود کرده است.
دراسه معرفیه لمفهوم الفرح فی اللغتین العربیه والفارسیه؛ دراسه تقابلیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
127 - 154
حوزههای تخصصی:
یتراوح الفرح بین المشاعر الخفیفه إلى الشدیده، والاستمتاع بموضوع ما إلى الشعور بالسعاده فی الحیاه. وبما أن جزءاً من مفهوم الفرح یصبح منظماً بالبیانات اللغویه إضافه إلى الأدب والفن والعرف وغیرها، لذلک نستخدم "الاستعاره المفاهیمیه" کأداه فعاله لتحلیل اللغه، والتی تعد إحدی مظاهر العقل. تشیر الاستعاره المفاهیمیه إلى إدراک مفهوم مجرد على أساس مفهوم أکثر مادیه والتعبیر عنه. فی هذه الدراسه، سندرس البیانات ونسعى لفهم مجالات المصدر لمفهوم الفرح فی کل من اللغتین الفارسیه والعربیه بناءً على النظریه المعرفیه لکوفکسیس، لنعرف طریقه تفکیر الناطقین بهاتین اللغتین حول الفرح، وأوجه الشبه والاختلاف بینهما. تکمن أهمیه الدراسه المعرفیه لهذه البیانات فی تنظیم نطاقها المبعثر والمتنوع بناءً على التعیینات والأنماط المعرفیه. یُظهر فحص بیانات هذه الدراسه أن الطبیعه المشتقه للغه العربیه وفرت مجموعه متنوعه من الکلمات الاستعاریه لتصور الفرح فی هذه اللغه خاصه فیما یتعلق باستعاره "الفرح نور"؛ کما أنّ المظاهر اللغویه لبعض الاستعارات باللغه الفارسیه کاستعاره "الفرح سائل داخل الوعاء" أظهرت مسافه أکبر عن مستواها العامه وکونها ذات إحداثیات ثقافیه ممیزه وأکثر تعقیداً؛ کذلک فیما یتعلق باستعاره "الفرح فوق" ف "المسافه من الأرض" فی اللغه العربیه یمکن أن تکون أکثر وضوحًا من اللغه الفارسیه.
بررسی آزمون نوشته پایانی مرکز آموزش زبان و معارف اسلامی
حوزههای تخصصی:
آزمون های زبانی، اهداف گوناگونی را دنبال می کنند. میزان موفقیت زبان آموزان و روش های آموزشی غالبا به کمک آزمون های گوناگون در طول دوره آموزش زبان و آزمون های بعد از پایان دوره صورت می پذیرد. مراکز آموزش زبان جامعه المصطفی دورۀ آموزشی زبان فارسی خود را در قالب شش کتاب و هر کتاب در متوسط زمانی یک ماه درسی برگزار می کنند و ارزیابی های آموزشی مختلفی را نسبت به مهارت های گوناگون انجام می دهند. یکی از آزمون هایی که بر اساس برخی روش ها برای سنجش موفقیت در مهارت های زبانی انجام می شود، نوشتۀ پایانی است که مرکز آموزش زبان و معارف المصطفی پس از اتمام دوره آموزشی خود، آن را برگزار می کند. در این نوشته به بررسی اشکالات و ایرادات این آزمون می پردازیم. بررسی ها نشان می دهد که اشکالات متعددی به این آزمون وارد است که مهمترین آنها عدم جامعیت آزمون در سنجش میزان مهارت های چهارگانه، عدم تطبیق شکل ساختاری نوشته با اهداف آن، روش ناصحیح برگزاری آزمون و سرفصل های غیر مرتبط با مهارت های چهارگانه می باشد.
غزل معاصر؛ ژانر غنایی و جایگاه غزل رمانتیک در این زمینه (تحلیلی محتوایی و جریان شناسی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
موضوع انواع ادبی و شعر فارسی از بحث های مهمی است که هنوز به طور شایسته و علمی بازنمایی و نقد و تحلیل نشده است. نوع یا گونه ادبیات غنایی در شعر فارسی از پرکاربردترین نوع های شعر فارسی است. شعر غنایی در لباس دیگری به نام مکتب رمانتیسم رخ نمایی می کند و ضمن از دست دادن گونه های غنایی قدیم، دارای وجه ها و گونه هایی جدید ساختاری و محتوایی شده است. بدین منظور در این نوشته که پژوهش کیفی است، با روش توصیفی- تحلیلی به مرور و نقد تعاریف ادبیات غنایی و سیر تطور آن پرداخته، در بخشی دیگر نیز سیر و امتداد ادبیات غنایی در قالب مکتب فراگیر و «گسترش یافته» رمانتیسم بررسی و بازنموده شده است. چگونگی برداشت منتقدان و صاحب نظران از این نوع ادبی و تغییرات آن، در این پژوهش نقد و تحلیل شده است. همچنین به دلیل تغییر نگاه به این نوع ادبی و حذف گونه های کلاسیک آن (هجو، چیستان، لغز، حبسیه، مدح و ...) در شعر معاصر، شایسته است پیوند ذهینت عاطفی شعر معاصر و رمانتیسم با این نوع ادبی نیز پژوهش شود؛ این که رمانتیسم چه نگاه تازه ای به شعر غنایی بخشید و چه تحولات غالب و پرتکراری را در این نوع ادبی نمودار ساخته است. از سوی دیگر، چون غزل فارسی را آینه تمام نمای نوع ادب غنایی برشمرده اند، با مطالعه ذهنیت غنایی غزل نو باید مؤلفه های نو و متفاوت از پیش را در غزل معاصر نیز بازجست.
بررسی نوع وامواژه های معرب شده به عنوان سند غنای فرهنگی ایرانیان (بررسی موردی ده فرهنگ لغت عربی)
حوزههای تخصصی:
زبان فارسی بیش از هر فرهنگ و زبان دیگری بر زبان و فرهنگ عربی تأثیر گذاشته است. بررسی واژگان معرب از فارسی به عربی درده قاموس بزرگ«العین، جمهره اللغه، تهذیباللغه، الصحاح، المحکم، اساس البلاغه، المعرب، لسان العرب، تاج العروس و الألفاظ الفارسیهالمعربه»ودسته بندی انواع مختلف این واژگان نشان از غلبه فرهنگ فارسی نسبت به دیگر فرهنگهای تأثیرگذار بر فرهنگ عربی، آگاهی فرهنگ نویسان به زبان و فرهنگ فارسی و غنای زبان و ادبیات فارسی بویژه در حوزه های شهری دارد. این پژوهش به 1705وامواژه بدون تکرار در این قاموسها دست یافته که آنها در این جستار به 37دسته تقسیم شده است. اگر تکرار واژه ها در نظر گرفته شود تعداد این وامواژه ها به بیش از 3500 واژه می رسد. این پژوهش گوشه ای از غنای فرهنگی و واژگانی زبان فارسی و فقر واژگانی و فرهنگی زبان عربی را به تصویر کشیده است. در این پژوهش با توجه به نقش برجسته واژه و زبان در تبادل فرهنگی به زاویه جدیدی از نفوذ فرهنگ و ادب ایرانی در ادب عربی اشاره شده است.
بازتاب شیوه استیلایی زمامداران غزنوی و سلجوقی در اشعار درباری آن دوره(با نیم نگاهی به اندیشه ماکیاولی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۴۲)
113 - 138
حوزههای تخصصی:
نظریه استیلایی قدرت در ایران پس از اسلام، در دوره هایی که مذهب تسنن رواج داشته و کارآمدی و مصلحت نگری را جزء اصلی اندیشه های سیاسی خویش قرار داده، نمود بیشتری داشته است. بدین ترتیب، در دوره ی استیلای ترکان غزنوی و سلجوقی که بر مذهب تسنن بوده اند، تئوری استیلایی بازتاب وسیعتری یافت. از دیگر سوی، آنچه مطمح نظر ماکیاولی، متفکر بزرگ سیاسی سده های پانزدهم و شانزدهم ایتالیا بوده است، این مهم بود که چگونه می توان روش های اجرایی و درست به-دست داد تا بدان دستاویز، ایتالیا و فلورانس را از هجوم ویرانی و تباهی نجات داد. بنابراین، ماکیاولی نیز به واقع گرایی و مصلحت اندیشی در نظریات خویش، به عنوان دو رکن اساسی در امور سیاسی توجه عمده نمود. در این نوشتار، پس از بررسی اندیشه های مبتنی بر قدرت سیاسی در اسلام، تفکرات سیاسی در ایران پس از اسلام و تأثیر آن بر فرهنگ و ادب فارسی سده-های چهارم تا هفتم هجری از نظر گذرانده می شود و سپس به اندیشه های ماکیاولی و وجوه شباهت و تفارق آن با نظریه استیلایی قدرت در اشعار درباری پرداخته خواهد شد. بالطبع، شعر درباری آن دوران، بهتر از هرچیز دیگری می توانسته محل بازتاب نظریه استیلایی باشد. برخی از وجوه این نظریه که در اشعار درباری نمود داشته است عبارتند از: قدرت بی ملاحظه و ارعاب، سیاست جنگ، استفاده ابزاری ازمذهب و...
ازدواجیه التجربتین المختلفتین؛ لمدینه الدیستوبیه فی تجربه "یاسین طه حافظ" الرومانسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
85 - 108
حوزههای تخصصی:
ینتمی شعر "یاسین طه حافظ" إلی شعر طائفه من الشعراء الذین مزجوا فی أشعارهم بین تجربه الحبّ الرومانسی وتجربه المکان فی بعده العام الخارج عن الإطار الرومانسی المرتبط بحالات الحب والاشتیاق أو البعد والافتراق. تکون التجربه الرومانسیه فی هذا النمط من الأشعار فریده فی نوعها بحیث تسرد قصه الحب المرتبطه بالمجتمع الفاسد والمدینه الفاسده أی یسرد الشاعر من خلال أشعاره الرومانسیه الحالات الفاسده الغیر مرغوبه فیها للمدینه والمکان. یحاول هذا البحث عبر المنهج الوصفی _ التحلیلی دراسه هذا الملمح الشعری الجدید فی أشعار" یاسین طه حافظ" والهدف المرجو هو الکشف والإبانه عن التمظهر الواسع لهذا الدمج الشعری الإبداعی بین الدیستوبیا وتجربه الحب الرومانسیه وتشیر النتائج إلی أن شعر "طه حافظ یاسین" یمثّل شعراً ذی البعدین فی ارتباطه بالمکان وتجربه الحب الرومانسی الذی یحکی قصه حبّ الشاعر لعشیقته فاطمه رمزاً أو حقیقهً. فعمد الشاعر فی أشعاره علی تجسید الحالات الفاسده وغیر المرغوبه للمکان الذی یعیش فیه والذی یختلف ویکون فی مفارقه کامله مع صفاء الحب وبراءته ولا یمکن للإنسان المعاصر أن یمتلک تجربه الحب الرومانسی الخالص فی مثل هذه المدینه. فالمدینه والمکان اللذان یخوض فیهما الشاعر لا یحملان البعد المنشود المثالی فالمدینه فقدت فی شعر الشاعر بعدها المثالی ولایشمُّ منها رائحه الصفاء والبراءه ولا تکون المدینه المعاصره حاضنه للحب البرئ مادامت علی نقیض مع الحب الطاهر نتیجه الحاله السلبیه وهیمنه الوجه المادی والنزعه الجسدیه و زوال الحرکه والفکر فی المدینه الدیستوبیه.
بررسی استعاره مفهومی «معشوق نور است» در غزل عاشقانه فارسی و نقش مایه های ایرانی (با تکیه بر غزلیات سعدی و حسین منزوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ماهیت استعاره جمعی و اشتراکی است و بر این اساس که تاریخ و مسائل تاریخی در گزینش قلمرو های منبع/ مبدأ استعاره ها و کارکرد شناختی آن ها نقش دارند، مسئله ای که پژوهش حاضر بدان می پردازد، دلایل پدید آمدن استعاره مفهومی «معشوق نور است» در غزل عاشقانه فارسی است. جهت پرداختن به مسئله مذکور به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی غزلیات سعدی شیرازی و حسین منزوی پرداخته و سپس به روش تطبیقی نقش مایه های خورشید نیز مطالعه و بررسی شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که در شعر سعدی یکی از عوامل پدید آمدن این کلان استعاره، پوشیده رویی معشوق و لزوم وضوح بخشیدن به چگونگی زیبایی معشوق و چگونگی حضور او بوده است اما در شعر منزوی ازآن جایی که معشوق روی پوشیده نیست تا خورشید جایگزینی برای توصیف روی او باشد، کارکردهای شناختی این کلان استعاره تغییر قابل ملاحظه ای یافته است؛ خورشید به عنوان قلمرو مبدأ، دیگر آن خورشید قدرتمند شعر سعدی با نور خیره کننده و درخشانش نیست، خورشید به عنوان استعاره ای هستی شناختی در شعر منزوی گاه کارکردهای شناختی مشابه استعاره های شیئی مانند فانوس و شمع را دارد. بعلاوه این که حوزه مقصد خورشید از معشوق به عاشق میرسد تناظر بین حوزه مبدأ و مقصد، نگاشت هایی از قبیل گرمای خورشید/ گرمای حضور معشوق، روشنایی خورشید یا ماه/ درخشندگی و سپیدی روی معشوق، قدرت رویش و زایش نور خورشید/ قدرت باروری معشوق را قابل درک می نماید. نقش مایه های خورشید در دوران معاصر و تصویر خورشید خانم بر روی سفالینه ها امتداد حضور استعاره «خورشید ایزدبانو است» را نشان می دهد که با استعاره مفهومی «معشوق خورشید است» در غزل عاشقانه فارسی تناسب دارد.
بررسی تطبیقی عقل در دیدگاه ابوالعلای معرّی و سنایی غزنوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
همسانی های محتوایی در شعر علیرضا قزوه و سمیح القاسم با تأکید بر سه مفهوم عشق، اعتراض و طنز
حوزههای تخصصی:
این مقاله با توجه به مکتب امریکایی ادبیات تطبیقی به همسانیهای محتوایی اشعار علیرضا قزوه (تولد1342) و سمیح القاسم(2014-1939) دو شاعر معاصر ایرانی و فلسطینی در سه حوزه عشق؛ اعتراض و طنز پرداخته است و نشان می دهد به رغم تفاوتهایی که در دیدگاه های این دو شاعر هست، به دلیل تجربه شرایطی همگون چون درگیر بودن وطن آنها با جنگ و برخی از مصائب آن، نگاهشان به عشق، اعتراض و طنز قابل توجه و تأمل است؛ چنانکه این نگاه در عشق به دگردیسی معشوق از معشوق شعر غنایی به معشوقی که شهید و مبارز است تحول می یابد؛ در اعتراض به اعتراض به خود و همنوعان و در سطح بالاتر به مجامع حقوق بشری متمایل می شود و در طنز از طنزی گزنده و عمیق در سه سطح واژگانی، جمله یا بند، و کلیت شعر بهره می برد.
Le Voyage Comme Purgatoire chez Amin Maalouf(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Les voyages dans les romans d’Amin Maalouf ne mènent pas à une destination ou un point nommé la fin. Dans l’univers romanesque de Maalouf la destination fait partie du chemin. C’est pourquoi l’auteur signale dans Samarcande : les voyageurs sont trop pressés d’arriver. Les héros de Maalouf sillonnent le monde dans toutes les directions contrairement aux voyageurs pressés, pour que cette vie d’errance se referme sur le point de départ. Maalouf appelle ce dernier le point d’origine et le met en opposition à la racine. La racine est enfoncée à la terre alors que le point d’origine, le rhizome en devenir est libre comme le rocher de Tanios qui est entre le ciel et la terre. Nous allons voir à la fin de cette étude comment Tanios, représentant du héros maaloufien, met fin à son long voyage en s’asseyant sur un rocher situé sur la terre natale, sur un espace de purgatoire. La recherche présente vise donc à clarifier la relation étroite entre le voyage et le purgatoire dans le sens que Maalouf donne à ce dernier.
تحلیل روایی داستان تارابی بر اساس نظریه ژپ لینت ولت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ جهانگشای جوینی به دلیل زبان و شیوۀ بیان منحصربه فرد نویسنده از دیگر نوشته های تاریخی متمایز شده است. مقصود نویسنده، گزارش کشورگشایی ها و فتوحات لشکر مغول است، اما در متن و بطنِ اثر، داستان ها و روایت هایی دیده می شود که می توان در آن ها بسیاری از ویژگی های ساختار داستان ها را به شیوۀ روایی و با ذکر جزئیات مشاهده کرد. «ذکر خروج تارابی» یکی از روایت های کوتاهی است که در تاریخ جهانگشای جوینی آمده است و بسیاری از ویژگی های ساختاری روایت و داستان از جمله وضعیت آغازین، وضعیت میانی و وضعیت پایانی را دارد. همچنین به نظر می رسد، نویسنده با به کارگیری گونه های خاص روایت کوشیده است، مخاطب را با خود همراه سازد که می تواند تأثیر بسزایی در پذیرش وقایع از سوی او داشته باشد. در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و به کارگیری نظریۀ منتقد فرانسوی، «ژپ لینت ولت»، به بررسی داستان «تارابی» پرداخته ایم. آنچه در پایان این پژوهش به دست آمد، نشان می دهد که «ذکر خروج تارابی» یک روایت کامل است و با گونۀ روایتی ولت مطابقت دارد و جوینی اگرچه یک تاریخ نگار است، ولی در این قسمت از تاریخ خود در نقش یک راوی با به کارگیری زاویۀ دید بیرونی و دانای کل، از پس روایت یک داستان با تمام مختصات داستانی برآمده است و توانسته فضای داستان و روایت را با گونۀ روایتی متناسب با وقایع و به صورت تلفیقی (گاه همسان و گاه ناهمسان) برای خواننده ترسیم کند و او را با خود همراه سازد.
تحلیل داستان فال خون داوود غفّارزادگان از منظرِ سازوکارهای دفاعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمثیل در شعر سهراب سپهری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هشت کتاب نام مجموعه شعرهای سهراب سپهری است، که شامل اشعار مرگ رنگ، زندگی خواب ها، آوار آفتاب، شرق اندوه، صدای پای آب، مسافر، حجم سبز و ماهیچ ما نگاه، است. تمثیل از جمله آرایه هایی است که در شعر نو و از جمله در شعر سهراب سپهری نیز خودنمایی می کند و یکی از مواردی است که باعث جان دار شدن و تصویرسازی در شعر می شود. پس از بررسی، پژوهشگر متوجه کاربرد معنای آب به مفاهیم متفاوت در شعر سپهری شد، که از دلایل ضرورت و اهمیت بررسی آن محسوب می شود، محقق با هدف یافتن روابط تمثیلی با موضوع آب، چشمه، برکه و گرداب به بررسی متن شعرهای سپهری پرداخته است؛ که در میان مجموعه ی اشعار وی تعدادی از شعرها را یافت که در آن شاعر با دیدگاه تمثیلی به آب نگریسته بود. در این پژوهش، پژوهشگر می خواهد بداند: آیا در شعر سهراب سپهری تمثیل به کار برده شده است؟ تمثیل های به کار برده شده از چه نوعی هستند؟ هدف شاعر از بهره گیری از تمثیل چه بوده است؟ در بررسی پیشینه ی این تحقیق پژوهشگر متوجه شد، با توجه به اینکه پژوهش های انجام شده متفاوت از پژوهش حاضر است لذا محقق به آن پرداخت. در این روند پژوهشگر به این نتایج دست یافت: کاربرد آب در شعر سهراب سپهری در مفهوم آرامش، روح و جان، آگاهی، معنویت، آسایش، نو شدن و پویایی و حرکت، ذهن و فکر، زیبایی و گذر زمان به کار برده شده است، این پژوهش به روش کتابخانه ای و از طریق فیش برداری و به شیوه تحلیلی _ توصیفی صورت گرفته است. همچنین از کتاب ها و مقالات دست اول برای شناخت بهتر مفهوم تمثیل و چگونگی تشخیص آن در شعر سپهری نیز بهره برده است.
تصویر و تصویرپردازی در منظومه غنایی نوروز و نوگل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
25 - 44
حوزههای تخصصی:
تصویر و تصویرپردازی از عناصر و مؤلّفه های برجسته در حوزه زیبایی شناختی و از جمله اختصاصات در سبک شناسی آثار ادبی و هنری است. امروزه نگاه انتقادی به آثار ادبی از منظر خلق تصاویر نو، ناب و نغز از جمله مباحث جدّی در مطالعات بلاغت سنتی و نقد و نظریه ادبی و به ویژه در بررسی و تحلیل های مکاتب صورت گراییی و ساختارگرایی و مانند آن محسوب می شود. هدف از این پژوهش بحث و بررسی در انواع تصاویر منظومه بزمی نوروز و نوگل، اثر آرمان راکیان است که به تازگی وارد بازار نشر گردیده است. این پژوهش به شیوه اسنادی، توصیفی و در نهایت تجزیه و تحلیل محتوا بر اساس یافته ها صورت می گیرد. در مسیر این تحقیق با معرّفی انواع تصاویر خیالی ساده، متعدّد و گسترده و رفته رفته فاصله گرفتن از شیوه های نقد سنتی در پرداخت صِرف به مصادیق صُور خیالی در حوزه فنون بلاغت و صناعات ادبی و یا بیان و بدیع، به بررسی و شناخت عناصر نو، تصاویر چند لایه، انواع استعاره های تو در تو و مرکّب، اسطوره پردازی ها، نمادها و نمادسازی ها، کهن الگوها و حتّی شیوه های روایت و توصیف پرداخته می شود.
طبقه بندی حکایات اسرارالتوحید با نظر به مفهوم روان کاوانه انتقال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۵
۳۰-۱
حوزههای تخصصی:
روایات صوفیانه به لحاظ عمق و نوع تجربه ای که بیان می کنند و کارکرد اصلی آن ها، یعنی برانگیختنِ نوعی تجربه عرفانی در خواننده، و تنبّه، استحاله و هدایتِ او، قابلیت بررسی های روان کاوانه جدی را دارند. مقاله حاضر به نوبه خود می کوشد با چنین رویکردی، طبقه بندیِ جدیدی از این روایات، با نظر به مفهوم روان کاوانه «انتقال»، ارائه دهد. در این طبقه بندی، مجموعه روایات صوفیانه و حکایات اسرارالتوحید به طور خاص به عنوان روایتی کلان درنظر گرفته شده که فرایند روان درمانی را به محوریت مفهوم انتقال، به تصویر می کشد؛ و هر خرده روایتی ذیل یکی از مراحل این فرایند قابل طبقه بندی است. با این نگاه، کارکرد اغلب روایاتِ تذکره ها را می توان با یکی یا شماری از این مراحل متناظر دانست. پس در واقع، خواننده متنی واحد در خاتمه خواندنِ متن، به انحاء مختلف، مجموع این مراحل را گرچه در روندی غیرخطی ازسر می گذراند. این مراحل که با ارجاع به آراء زیگموند فروید و شارح ساختارگرای او، ژاک لکان، تبیین شده اند، عبارت اند از: 1) برساختنِ سوژه مفروض به دانستن، 2) مقاومت/ انکار، 3) ابژه تصادفیِ نشانه، و 4) رسالت. اما انتخاب اسرارالتوحید در این مطالعه موردی، به دلایل متعدد صورت گرفته است؛ ازجمله، اشتمال بر روایاتِ فراوان تر و متنوع تر نسبت به دیگر مقامات و تذکره ها، و دیگر، تأثیر عمیقِ این متن بر روایات صوفیانه پسین.
بررسی نقش ظهوری ترشیزی در گسترش فرهنگ و زبان فارسی در دکن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶(پیاپی ۹۱)
۲۸۳-۲۶۱
حوزههای تخصصی:
در قرن های هفتم تا یازدهم، حاکمان مسلمانی در شبه قاره هند به قدرت رسیدند که به فرهنگ و زبان فارسی علاقه مند بودند. درپی این تغییر، ایرانیان به دلایل گوناگون به هندوستان مهاجرت کردند و در دربار فرمانروایان محلی به انواع قدرت های سیاسی، نظامی، و اقتصادی دست یافتند و زمینه رشد و گسترش فرهنگ و ادب فارسی را در شبه قاره هند فراهم کردند. مولانا نورالدین محمد ظهوری ترشیزی (994-1025 ه .ق) از شاعران ایرانی اهل خراسان بود که در قرن دهم به هند مهاجرت کرد و به خدمت حکومت نظام شاهیان و عادل شاهیان درآمد و در دکن به مقام ملک الشعرائی رسید. ظهوری، طی چهاردهه حضور در دکن (جنوب هند)، در راه گسترش زبان و فرهنگ ایرانی بسیار کوشش کرد. در مقاله حاضر، با روش توصیفی -تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، کوششی برای تبیین این نکته صورت گرفته است که ظهوری ترشیزی در گسترش فرهنگ و زبان فارسی در شبه قاره هند چه نقشی ایفا کرده است. یافته ها نشان می دهد که ظهوری، باوجود موانع بسیار، به ویژه سعایت دشمنان ایران و به خصوص شیعیان در دکن، در سایه حمایت و تشویق حاکمان آن سامان، توانست با خلق آثار ادبی ارزنده، فرهنگ و زبان فارسی را در شبه قاره هند گسترش دهد. ارائه تصویری واقع بینانه از تأثیر ظهوری ترشیزی و آثار ادبی او و چگونگی حمایت و تشویق حاکمان نظام شاهی و عادل شاهی در گسترش فرهنگ و زبان فارسی از نتایج مقاله حاضر است.