فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۳٬۱۴۱ تا ۴۳٬۱۶۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
منبع:
پژوهش های ادبی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۶
65-90
حوزههای تخصصی:
اشعار طرحی به اشعاری می گفتند که از سوی پادشاهان، صاحبان انجمن ها و محافل ادبی طرح، و از شاعران خواسته می شد تا شعری بر وزن و قافیه شعر طرح شده بسرایند. از آنجا که این موضوع با همه اهمیّتی که در بررسی سبک شعر دوره بازگشت دارد، تاکنون به صورت اخص مورد بررسی قرار نگرفته است، نگارندگان کوشیده اند تا در قالب این مقاله با روش تحلیل محتوا (رویکرد توصیفی- تحلیلی) این موضوع را توصیف، نقد و بررسی کنند. بر این اساس مشخص شده است که ساخت و پرداخت غزلهای طرحی یکی از گونه های مهم تقلید و اقتفا از سبکهای ادبی پیشینیان بوده که از اوایل دوره صفوی تا اواخر دوره قاجار رواج داشته است. قدیمی ترین نمونه ساخت غزل طرحی به دوران حکومت شاه عباس برمی گردد و ساخت این نوع شعر در دروه قاجار بویژه حکومتهای فتحعلیشاه و ناصر الدین شاه نیز رواج داشته است و در این دوره نشاط اصفهانی، صبای کاشانی، سحاب و مجمر از معروفترین گویندگان اشعار طرحی بودند؛ وانگهی از آنجا که اشعار طرحی براساس طرح مشخصی سروده می شد، عمدتاً تقلیدی، تکراری و تکلیفی بود و از همین رو فاقد خلاقیّت و نوآوری لازم، اما چون در راستای اندیشه های غالب جریان بازگشت ادبی برآمده بود، سهم بزرگی در بازگرداندن شعر به دوره های گذشته داشت.
مفاهیم نمادین گل بنفشه در دوبیتی های مازندرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال هشتم بهمن و اسفند ۱۳۹۹ شماره ۳۶
249-280
حوزههای تخصصی:
عناصر نباتی موجدِ نمادهایی هستند که تجسمی متعالی تر از دال و حتی برجسته تر از مدلول های خود را عرضه می دارند و درحقیقت روح انسان را با ماوراء هستی پیوند می دهند. نماد به نوعی با احساس نیاز در انسان مرتبط است. ادبیات عامه، علمی برای شناخت آداب و رسوم و عقاید مردم است که افسانه ها، باورداشت ها، داستان ها، ترانه ها و... را شامل می شود. ترانه های عامه به دلیل پاسداری از هویت فرهنگی ملی و انتقال احساسات و عقاید گذشتگان ما، بخش مهمی از ادبیات شفاهی محسوب می شود. در اشعار مازندرانی نمادهایی دیده می شوند که در اساطیر ریشه دارند و کهن الگوهایی که نسل به نسل در میان مردم گشته و جایگاه و اعتبار خاصی یافته است. در این پژوهش، بیش از هزار بیت از اشعار مازندرانی بررسی شده است. بر اساس یافته های کتابخانه ای و میدانی تحقیق می توان گفت که گل بنفشه در میان گل های دیگر در اشعار مردم مازندران بسامد زیادی دارد، زیرا نمایانگر فصل بهار، سال نو و آغاز کار و تلاش دوباره است که گاه با بن مایه های اجتماعی، تعلیمی و عاشقانه (غم عشق و درد انتظار) همراه است. تا جایی که عاشق به گفت وگو با گل بنفشه می پردازد؛ با عطر خوشش یاد یار می افتد و شکل قلبی و رنگ کبود را نمادی از دل دردمند خود می داند و درهم روییدن و پیچ در پیچ بودنش را نمادی از زلف معشوق می بیند.
نیم نگاهی به بررسی عوامل تاویل پذیری و جنبه های چند معنایی شعر حافظ
حوزههای تخصصی:
بررسی هویت بهرام پنجم در شاهنامه و هفت پیکر با نگرش نگاه تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات وتاریخ هیچگاه از هم جدا نیستند این تحقیق می کوشد هویت بهرام پنجم را بامستندات تاریخی به طور کامل بررسی کند وبه شخصیت وی در ادبیات بپردازد که چگونه شاعران از جمله فردوسی و نظامی در شاهنامه وهفت پیکر، جنبه تاریخی این شخصیت را مورد توجه قرار داده ویاهرکدام برای بسط وجذابیت داستان، شخصیتی اسطوره ای وافسانه ای آفریده اند و همچنین دخل وتصرف های این دو داستان پرداز از نظر تاریخی ویا داستانی وهنری را مشخص نمایدوبه مقایسه این شخصیت در راستای تاریخ بپردازد وبه آنجا می انجامدکه فردوسی درشاهنامه با تاریخ همسو تراست و نظامی خلاقیت ادبی به جای می گذارد. واژه های کلیدی : بهرام گور، نقد، تاریخ، ادبیات، شاهنامه، هفت پیکر
بررسی تطبیقی متن «مردی که دیگر نخندید» اثر ویلیام موریس و داستان "گنبدسیاه" از هفت پیکرنظامی براساس نظریه بینامتنیت ژولیا کریستوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ، ادبیّات و افسانه های مشرق زمین، از دیرباز مورد توجّه مستشرقان و پژوهشگران غربی بوده، یکی از این علاقمندان به شعر و ادب فارسی، ویلیام موریس انگلیسی است که ضمن آشنایی با فرهنگ غنی ایران و ادبیّات فارسی، کتاب مردی که دیگر نخندید را به پیروی از گنبد سیاه، در منظومه هفت پیکر نظامی گنجه ای پدید آورد. وی می کوشید تا شخصیت، فضای داستان، نمادها، رنگ، لباس و سایر عناصر داستان با هفت پیکر سازگاری داشته باشد. منظومه ی هفت پیکر یا هفت گنبد، یکی از آثار غنایی نظامی که تحّول روحی بهرام پادشاه ایران را به صورت نمادین گزارش کرده است. بهرام، هفت شهدخت از هفت کشور خواستگاری کرده، آنان را بانوان هفت کاخ با شکوه گردانید و هر شب میهمان یکی از آنان می شد تا با شنیدن قصّه ای وقت گذرانی و شادخواری کند. سرانجام در پایان هفته که میهمان گنبد سیاه بود دُرسَتی شاهدخت ایرانی قصه ای از فرهنگ ایران زمین نقل کرد که بهرام را متحول نمود. این پژوهش مانند دیگر جُستارهای علوم انسانی به روش تحلیل محتوا و با استفاده از اسناد و منابع معتبرکتابخانه ای، اثرپذیری و منظومه ویلیام موریس را از گنبد سیاه نظامی مورد بررسی قرارداده و به این نتیجه دست یافته است که اثر ویلیام موریس از نظر ساختار و محتوا همچون نهالی با طراوت و در سایه سار درخت تناور هفت پیکر نظامی بالیده، سپس در گلستان شعر و ادب اروپا به بار نشسته است.
بررسی ومقایسه مقوله فتوت وجوانمردی درمتون نثرعرفانی تا پایان قرن ششم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۷۷
5-26
حوزههای تخصصی:
فتوت و جوانمردی به معنای مجموع خصایل پسندیده مانند: ایثار، فداکاری، شفقت نسبت به دیگران و مراقبه احوال نفسانی، یکی از آیین های ارزشمند مردمی بوده که در طول قرن های متمادی با تکیه بر قدرت اجتماعی در ایران وجود داشته و تداوم یافته است. این آیین در ایران از پیشینه ای بس طولانی برخوردار است و قدمت آن به دوران قبل از اسلام می رسد. آیین فتوت و جوانمردی دارای دو رویکرد اجتماعی وفردی بوده و پیوسته اهل فتوت را در دو جنبه مختلف به سوی تکامل انسانی سوق داده است. فتوت در متون نثر عرفانی نیز به عنوان یکی از راههای وصول به حقیقت همواره موردتوجه بوده است. در این آثار به جوانب مختلف آیین فتوت از جمله جنبه های فردی، اجتماعی، الهی و نیز آداب و رسوم فتیان اشاره می شود. لیکن بیشترین توجه نویسندگان متون نثر عرفانی متوجه جنبه نظری آن است و به تعریف و تفسیر واژه فتوت پرداخته اند. در این پژوهش قصد داریم مقوله فتوت و جوانمردی را از دیدگاه اهل تصوف و نویسندگان متون نثر عرفانی تا پایان قرن ششم هجری مورد بررسی و تجزیه و تحلیل علمی قرار دهیم. روش تحقیق ما در این پژوهش، توصیفی تحلیلی است.
دسته بندی و تحلیل بُن مایه های قصه ساز در منظومه همای و همایون خواجوی کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۴۰۰ شماره ۸۷
8 - 32
حوزههای تخصصی:
در این مقاله برآنیم تا به تحلیل بن مایه (موتیف)های داستانی منظومه همای و همایون خواجوی کرمانی بپردازیم. در این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی و مطالعه کتابخانه ای به انجام رسیده است، می خواهیم دریابیم که منظومه همای و همایون آیا ذیل یک متن ادبی کلاسیک فارسی قرارمی گیرد؟ تا چه اندازه با قصه های عامیانه نزدیکی دارد و چه دسته بندی از بُن مایه های آن می توان به دست داد. پس از بررسی، بُن مایه ها را در شش دسته بُن مایه های انسانی، حیوانی، موضوعی، مکانی، شگفت و کرامت طبقه بندی کرده به تحلیل آن ها پرداخته ایم. نتایج پژوهش نشان داد که نبود عناصر بنیادین اساطیری و حماسی همچون مار، اژدها، گاو، فیل، سیمرغ و... و عناصری همچون گیاهان و انواع رستنی ها و نیز پیکرگردانی در این قصه از گیرایی آن کاسته و پیرنگ قصه را سست کرده است. تیپ اربابان معرفت نیز نقشی در این داستان ندارد. بُن مایه موضوعی، بالاترین بسامد را دارد و این بیانگر آن است که این منظومه بیش از آنکه پویا باشد، قصه ای ایستا است و گوینده تنها برحسب برخی موضوعات مستعمل، داستان را گزارش کرده است. بنابراین، می توان گفت «همای و همایون» بیش از آنکه در ذیل ادب مکتوب کلاسیک فارسی قرار گیرد، یک اثر مکتوب عامیانه است.
بررسی سازوکارهای حُسن تعبیر در ترجمه تابوهای رمان الهوی از هیفا بیطار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گسترش روابط زبانی میان ملت ها، تأثیر و تأثر فرهنگی امری طبیعی جلوه می کند و این امر سبب ایجاد رابطه ای دوسویه میان زبان و فرهنگ می گردد. در این حالت، زبانی که بیش از همه تحت تأثیر قرار می گیرد، می تواند بیشتر در معرض ورود واژگان و تعابیر زبان فرادست قرار گیرد. بنابراین، نقش مترجم به عنوان عامل انتقال فرهنگ مبدأ به زبان مقصد حائز اهمیت است. در برخی از آثار زبان عربی، واژه ها و ساختارهایی وجود دارد که در جامعه ما، تابو محسوب می شود و مترجم باید مناسب ترین راهکار را به کار گیرد تا از یک سو، از بار معنایی منفی تابو بکاهد و از سوی دیگر، در ترجمه اش امانت داری کرده باشد. به نظر می رسد حُسن تعبیر، راهکاری مناسب برای ترجمه تابوها باشد. در پژوهش پیش رو، تلاش بر آن است با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی تابوهای رمان الهوی (2007م.) از هیفا بیطار بررسی شود و با استناد به ابزارهای زبانی حُسن تعبیر، مناسب ترین ترجمه برای آن ها ارائه گردد. نتایج نشان از آن دارد که شگرد حُسن تعبیر در ترجمه تابوهای رمان، در حفظ و تقویت خودانگاره اجتماعی مخاطب فارسی زبان بسیار مؤثر است. همچنین، استلزام معنایی (23%)، گسترش معنایی (20%) و مجاز (18%) پربسامدترین سازوکار حُسن تعبیر در ترجمه پیشنهادی تابوهای رمان به شمار می آید.
فریادنامه انوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربست نقد جغرافیایی در خوانش دو رمان "سرانجام شری" و"الحیّ اللاتینی"(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد جغرافیایی یکی از رویکردهای نوین در حوزه ی ادبیات تطبیقی معاصر می باشد که به مطالعه ی فضا و مکان در آثار ادبی می پردازد و نحوه ی نگرش چند نویسنده ی بومی و غیربومی را نسبت به مکانی مشخص بررسی می کند. زمانی که مکان یک رمان، شهر یا مکانی واقعی باشد، مکان داستانی و مکان واقعی در چالش قرار می گیرند که نتیجه ی آن، ارائه دادن تصاویر ادبی از یک شهر خاص می باشد. شهر پاریس نقطه ی مشترک ادبی میان رمان «الحیّ الاتینی» اثر سهیل ادریس ورمان « سرانجام شری» اثر گابریل کولت می باشد، پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی – تحلیلی و از منظر نقد جغرافیایی به بررسی این شهر در این دو رمان پرداخته است. نتایج به دست آمده ی این پژوهش حاکی از آن است که نگاه نویسنده ی غیر بومی در رمان الحیّ الاتینی به پاریس، نگاهی است که شیفته ی مظاهر تمدن و فرهنگ و آزادی در غرب شده است و می کوشد ریشه های خویش را در شرق فراموش کند؛ به همین جهت تصاویری که نویسنده از مکان ها ارائه می دهد –از سینما گرفته تا هتلی که شخصیت اصلی در آن اقامت دارد – مطابق با سیر روایی داستان و افکار قهرمان اصلی آن می باشد ؛ اما نویسنده ی بومی در رمان سرانجام شری، نگاه واقع بینانه به پاریس دارد و با به تصویر کشیدن آن به نوعی می خواهد اوضاع و احوال افراد بعد جنگ جهانی اول را که دراین کشور دچار یأس، بیمعنایی و ناامیدی شده اند را نشان دهد و بخشی از تاریخ پاریس را به تصویرکشد.
خوانش روایت منظوم ایرج سروده فردوسی با رویکرد نشانه - معنا شناسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال اول پاییز ۱۳۹۶ شماره ۱
53 - 78
حوزههای تخصصی:
تولیدات زبانی تابع فرایندی پیچیده هستند که عوامل نشانه- معنایی بسیاری در آن دخیل هستند. یکی از ابعاد نشانه- معنا شناسی فرایند تنشی است. در فرآیند تنشی، بین عناصر نشانه - معنایی، رابطه ای به وجود می آید که معنا از کم رنگ ترین تا پر رنگ ترین شکل آن، در نوسان است. این فرایند، گفتمان را به سوی نوعی نظام ارزشی هدایت می کند و ما را با معنای تولید شده مواجه می سازد. پرسش پژوهش این است که عوامل نشانه- معناشناسی چگونه فرایند شکل گیری معنا را در روایت منظوم ایرج به وجود آورده اند؟ آیا با عبور از مربع معنایی اثر، می توان به خوانشی باز و سیال از متن دست یافت؟ هدف این پژوهش، بررسی ساختار کلی روایت منظوم ایرج و تبیین عوامل گفتمانی، مربع معنایی و تنشی، افعال موثر در روند روایت، و مکان مندی و زمان مندی معنا در اثر فوق بوده است. در این روایت، معنا هم به واسطه کنش و هم به واسطه ی شوش تحقق می یابد. داستان بیش از یک زنجیره دارد و در انتهای زنجیره ی نخست، فرایند روایی جدیدی آغاز می شود. روند حرکت کنشگر در اینجا منجر به تولید ارزش های اسطوره ای، آرمانی و اخلاقی شده است. ایرج، کنشگری آرمان خواه است که در راه پاسداشت آیین برادری، بی هیچ تعلق خاطری به قدرت، و بی هیچ سپاه و ابزار جنگی به دیدار برادران می رود و فدای آرمان خود می شود. به بیان دیگر شهریار جوان، از گستره ی حیات مادی خود می کاهد تا گستره ی زندگی معنوی اش، وسیع و جاودانه شود.
تئاتر برنارد ماری کلتس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۵ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
429 - 448
حوزههای تخصصی:
تئاتر آینه ی جامعه است . با مرور زمان و با بالا رفتن آگاهی های عمومی و اجتماعی ، تئاتر صحنه ی حضور سیاست شد و از سالهای 1960، با پیدایش نقد نوین، تحولی تدریجی در شاکله ی تئاتر سیاسی به وجود آمد و به نقد جامعه و حتی مبارزه با آن پرداخت. نمایشنامه نویسان، آزادانه قادر به بیان مسائل اجتماعی نبوده اند ازین رو روشی مشخص و منحصر به فرد یافتند تا بتوانند به دور از سانسور، به نقد جامعه، در خلال نمایش نامه ها بپردازند. برنارد ماری کلتس، یکی از مهمترین نمایش نامه نویسان دهه 80 فرانسه است تئاتر وی، از ویژگی خاصی برخوردار بود زیرا که اتفاق های اجتماعی را به صورت مصور به ما نشان می داد و سعی داشت اتفاقات را بازسازی کرده یا واقعی بنمایاند. شرایط سیاسی و اجتماعی موجود برای بیان تمام واقعیات مساعد نبود از این رو ترفندی بکار برد تا بتواند به دور از سانسور شدن، عقیده ی خود را بازگو کند.
تحلیل انگاره اسطوره ای پیکرگردانی در افسانه های عامیانه آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های شناخت باور ها و عقاید هر ملتی، بررسی نماد ها و نهادهای اسطوره ای آن ملت ها است که از ژرفای ذهن و ضمیرشان سرچشمه گرفته و در تاریخ و هنر و ادبیات آنان جاری و باقی گشته اند. از مهم ترین راه های بقای اساطیر کهن می توان به تغییر شکل یافتن آنان به صورت قصه ها و داستان های عامیانه اشاره نمود که با کارکرد فرهنگی خود به حیات انگاره های اساطیری به عنوان پیکره ای زنده و پویا مدد رسان هستند. معنی واژه های اسطوره و افسانه در ایران و جهان اغلب با هم درهم آمیخته شده اند. قصه صورت تضعیف شده مضمونی قوی تر یعنی اسطوره است، آن هنگام که اسطوره در مرحله ای از تاریخ خود، با از دست دادن بخشی از تقدسش به شکل قصه و داستان هایی که دوره به دوره محل انعکاس اندیشه های گوناگون، کلمات جدید، آیین ها و مناسک و آداب تازه تر می شوند، چهره بدل می نماید. مطالعه این داستان ها در ژرف ساخت، ما را با بستر اسطوره ای این افسانه ها آشنا می سازد. افسانه های آذربایجان از جنبه برخورداری از نمونه ها برای انگاره پیکر گردانی از غنای قابل توجهی برخوردارند چنانچه پژوهش حاضر بر می نماید در افسانه های آذربایجان انواع پیکر گردانی ها، پیکر گردانی انسان به حیوان و انسان به انسان و انسان به گیاه و جماد و بالعکس و نیز استحاله های دیو و پری و دیگر موجودات عجیب و افسانه ای به خوبی قابل مشاهده است.
بررسی نوع اقتباس شیار 143 از کتاب های چشم سوم و اختر و روزهای تلواسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
201 - 228
حوزههای تخصصی:
سینمای اقتباسی، روش مناسبی برای تبدیل آثار ادبی به آثار تصویری است. با این روش می توان حوزه شنیداری را با حوزه دیداری وصل و برد تأثیرگذاری اثر را افزون تر نمود. در جهان غرب از این روش برای انتقال فرهنگ خود به دیگر ملل بهره فراوانی برده اند و می برند. در ایران نیز برخی از کارگردانان و فیلم نامه نویسان ایرانی از این روش بهره برده اند. خانم نرگس آبیار، یکی از موفق ترین کارگردان ها در گونه سینمای اقتباسی- حداقل در مرزهای ایران- است. او با تولید فیلم شیار ۱۴۳ از روی رمان «چشم سوم» و کتاب «اختر و روزهای تلواسه» توانست بستری را برای انتقال مظلومیت مادران مفقودین جنگ فراهم آورد. او با بهره بردن از شیوه اقتباس آزاد و ایجاد تغییراتی- همچون مکان، نام افراد، تعداد شخصیت های فیلم نسبت به کتاب، تغییر در برخی کنش های افراد فیلم نسبت به کتاب و ... - سعی در ایجاد رابطه ای عاشقانه- همچون یعقوب و یوسف- میان مادر و فرزندی را دارد که با جنگ، میان او و فرزند فاصله افتاده است و مانع وصل را رادیوی بر کمر مادر قرارداده؛ رادیویی که با باز شدن آن از کمر مادر، دیدار میسر می گردد. در این مقاله ما برآنیم تا با بررسی تفاوت ها و تشابهات میان فیلم شیار ۱۴۳ و رمان چشم سوم و اختر و روزهای تلواسه نوع اقتباس اثر و میزان وفاداری فیلم نسبت به کتاب را بسنجیم. این مقاله به روش تحلیلی- توصیفی تدوین شده است.
چرا بچه ها کتاب نمی خرند (2)
حوزههای تخصصی:
تحقیق درباره خاستگاه حماسه عامیانه حمزه نامه در تطبیق با داستان بهرام چوبینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال هفتم مهر و آبان ۱۳۹۸ شماره ۲۸
147-170
حوزههای تخصصی:
حمزه نامه نام یکی از داستان های عامیانه فارسی است که تحریرهای متنوعی از آن به نثر و نظم، در زبان های مختلف جهانِ اسلام موجود است. این جستار با گردآوری داده های تاریخی و مرور و نقد نظرهای موجود درباره خاستگاه این حماسه شفاهی، با روش توصیفی – تحلیلی، به بررسی اسناد تاریخی موجود درباره خاستگاه آن پرداخته است. بررسی پیشینه حمزه نامه - به عنوان یک گونه ادبی در ادبیات فارسی و تحریرهای مختلف آن، در تطبیق با مستندات تاریخی نشان می دهد که ریشه های این داستان با وقایع ایرانِ زمان ساسانی مطابقت دارد. در این جستار، برای جست وجوی خاستگاه حمزه نامه در عصر ساسانی، برای اولین بار، ضمن تطبیق اثر با داستان حماسیِ« بهرام چوبین»، کوشیده است مشابهت میان این اثر با حماسه گمشده ای از ادبیات پهلوی به نام کتاب بهرام چوبین را توصیف و برای تحلیل دلایل این شباهت، تمامی وقایع تاریخی را که حمزه در آن ها حضور دارد با روایت تاریخی بهرام چوبین مقایسه و همخوانی های فراوان این دو را استخراج کند. این بررسی ضمن طرح احتمال ریشه های ساسانی برای این داستان، این فرض را مطرح می کند که داستان حمزه، تحت تأثیر ترجمه یا برگردان آزادی از متن پهلوی داستان بهرام به زبان عربی (با واسطه های متعدد) تکوین یافته است یا لااقل در ادبیات عامیانه اعراب، افسانه پهلوانی های بهرام، در شکل گرفتن حماسه شفاهی حمزه تأثیر مستقیم داشته است؛ هرچند که اصل عامیانه اثر، به تدریج، چهره ای عربی اسلامی به خود گرفته است.
سیمرغ سهروردی و نشانه-معنا شناسی سیّال
منبع:
شفای دل سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶
49 - 64
حوزههای تخصصی:
«هدهد سیمرغ شده» سهروردی، برای نشانه شدن از مسیر پر پیچ و خم دال های زبان می گذرد و زیر تأثیر آن ها مدلول های جدیدی می آفریند. در گفتمانی که سهروردی از «هدهد سیمرغ شده» به دست می دهد، ما با گونه ای نشانه ای روبه رو هستیم که نه در جایگاه پرنده، که در جایگاه های متعدّد دیگری، بروز می کند که بررسی آن ما را به حوزه ساختار جانشینی زبانی وارد می کند. نگارنده در این مقاله، در پی آن است تا با روش تحلیلی-توصیفی به کارکردهای گفتمانی و فرهنگی، گذر از فضایی فیزیکی- کنشی به فضایی نمادین و استعلایی و تبیین ویژگی های نشانه-معنا شناسی داستان «صفیر سیمرغ» از سهروردی بپردازد. «هدهد» در نظام جانشینی به کار گرفته شده در گفتمان سهروردی، بر اثر تأثیر نوسانات مدلولی، آرام آرام از عنوان پرنده یا مرغ، فراموش شده، به نشانه ای معنادار تبدیل می شود؛ در حقیقت، «هدهد» در کنار «هدهد» بودن، همه چیز هست. چنین عملیاتی را که امکانِ گذر از گونه ای دالی به گونه ای مدلولی متکثّر و استعلایی را فراهم می سازد، سیر تکاملی نشانه در زبان می نامیم.
شیوه های شخصیت پردازی در بره گمشده راعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شخصیت یکی از ارکان اصلی داستان است که بدون آن خلق داستان امکان پذیر نیست؛ اما پردازش این عنصر داستانی یکی از سازوکارهایی است که توانمندی نویسنده را در آفرینش اثری ماندگار نشان می دهد. هوشنگ گلشیری یکی از داستا ن نویسان صاحب سبک معاصر است که آثار برجسته ای از خود برجای گذاشته است. «بره گمشده راعی» از داستان های بلند، پرکشش و تأثیرگذار اوست که به بازتاب سرخوردگی روشنفکران در دهه پنجاه پرداخته است. شخصیت پردازی در این اثر برجسته ادبی موضوع مقاله حاضر است که نگارنده تلاش نموده به روش توصیفی- تحلیلی به کشف شیوه های شخصیت پردازی در این اثر دست یابد. یافته های پژوهش نشان می دهد گلشیری با روش های مختلف شخصیت پردازی آشناست و از هریک به اندازه و فراخور موقعیت و فضای داستان استفاده نموده است. نام ها را نسبتاً قدیمی انتخاب کرده که رنگ مذهبی برجسته تری دارند و غالباً با مسمای خود مناسبت دارند. توصیف شخصیت ها، محیط، گفت وگوها و... در خدمت فضای داستان هستند. شیوه جریان سیال ذهن در تمام اجزای داستان محسوس است. رمزگونگی از نکات اصلی این داستان است و نویسنده تلاش نموده در فضای سیاسی- اجتماعی معاصر، خلف صدقی از آثار نمادین گذشته برجای بگذارد.
بررسی و مقایسه آموزه های اخلاقی در غزلیات عبدالرحمان جامی و ملامحسن فیض کاشانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال دوم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۶
79 - 99
حوزههای تخصصی:
اخلاق مفهومی انسانی محسوب می شود و از آنجا که ادبیات ابزاری برای بازنمایی مقولات مرتبط با نوع بشر است، شاهد بازتاب گسترده این مفهوم در متون ادبی بوده ایم. یکی از نحله های فکری و شناختی که اخلاق را شرح داده و برای آن تعاریف و چهارچوب هایی تعیین کرده، عرفان اسلامی است. اهل تصوف با استفاده از ابزارهای گوناگون به ویژه شعر، مهم ترین افکار اخلاقی و اندرزی خود را بازگو کرده اند که از آن میان، جامی و فیض کاشانی برجسته هستند. این دو که از شاگردان مکتب عرفانی ابن عربی محسوب می شوند، در آیینه غزلیات، از شاخصه های انسان ساز اخلاقی سخن گفته اند که در این تحقیق، با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی، بررسی و مقایسه شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که دو شاعر از مسائلی چون: «ترک خودبینی، عشق مطلوب، خدامحوری، دنیاستیزی، نکوهش ریاکاری، خاموشی و کم گویی و نکوهش علوم دنیایی» سخن گفته اند. همچنین، مشخص شد که در غزل های جامی، به مواردی مانند: «توبه گریزی و پرهیز از مردم آزاری» توجه شده و در برابر، فیض کاشانی از «لزوم انجام مناسک عبادی، مواهب دوست نیکوسیرت و نکوهش غفلت ورزی» سخن گفته است. در مجموع، توصیه های اخلاقی شاعران، ریشه در دو منبع اسلام و عرفان اسلامی دارد و به این اعتبار، در یک راستا تعریف می شود.
The Motivational Self-System of Learners of Kurdish as a Heritage Language: A Mixed-Methods Study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The ongoing increase in the population of Kurdish as Heritage Language (HL) learners encouraged the present study to explore the learners’ motivations as well as the influential factors on its development. Second Language Motivational Self-System (L2MSS) was adopted as the theoretical framework wherein, the subscales of the Ideal-self, Ought-to self and Motivational Intensity were explored. The study drew on a mixed-methods design in which semi-structured interviews were conducted with four undergraduate participants and a total number of 213 undergraduate Iranian learners of Kurdish participated in a survey. The qualitative results indicated that the interviewees had a positive experience of learning Kurdish in the classroom and were more enthusiastic to get engaged in the process of learning in the future . Furthermore, the quantitative results indicated that the participants more often pursued Kurdish in terms of the Ideal self and that learning Kurdish revealed to be an opportunity to fulfill the learners’ wishes. It was also found that the male participants were propelled by stronger motivational force which was more probably due to stronger sense of identity among male participants.