فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۲۸۱ تا ۵٬۳۰۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
داستان هایی که برای نوجوانان نگاشته می شود، یکی از منابع قابل ارجاع برای آنهاست تا چارچوب های پذیرفته شده جامعه را بهتر درک کنند. این آثار می تواند توانایی تصمیم گیری آن ها برای حلّ چالش های ورود به دوره جوانی و بزرگسالی را افزایش دهد تا به آسیب های احتمالی دچار نشوند. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از تحلیلِ گفتمان اجتماعی دیوید هوارث و نظریه نمایشی اروینگ گافمن، رمان امپراتور کلمات نوشته احمد اکبرپور را تحلیل و بررسی می کند. انتخاب نظریه های مربوط به حوزه تحلیل گفتمان اجتماعی و جامعه شناسی به این دلیل است که بتوان جایگاهی را که نویسنده برای نوجوانان در جامعه قائل است و آن را در قالب داستانی برای آنان تعریف می کند، به درستی بررسی کرد. یافته های پژوهش نشان می دهد نویسنده رمان، بزرگسالان را به واسطه آگاهی و تجربه بیشتر، نسبت به نوجوان، مجاز می داند تا بدون نیاز به توضیح روشن، مسیر را برای او تعیین کنند اما برای پیروی از این مسیر، جلب اعتماد نوجوان را با سپردن تصمیمات و آزادی های جزیی و نظرخواهی از او، لازم می داند. در این رمان کلید ارتباط میان این دو گروه سنی در دست بزرگسالان قرار دارد و رفتار نوجوانان کاملاً وابسته به رفتار بزرگ ترها است. همچنین نوجوان را یک کارگزار آزاد و مستقل نمی بیند که بتواند برای بهبود شرایط خود نقشی مؤثر ایفا کند.
طلائع المقارنه فی الأدب العربی الحدیث در ترازوی نقد
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقی از شاخه های نقد ادبی است. همه آثاری را که تاکنون در این عرصه منتشر شده است می توان به طور کلی به چهار دسته تقسیم کرد: دسته نخست، آثاری که مربوط به نظریه پردازی در این عرصه است؛ دسته دوم، آثاری است که نگارنده عملاً به تطبیق بین مباحثی در ادبیات زبانی با زبان دیگر می پردازد؛ و دسته سوم، آثاری است که پژوهشگر اثر خویش را آمیخته ای از دو نوع پیش تنظیم می کند، یعنی کتاب او شامل بخش نظریه پردازی و بخش تطبیق است؛ دسته چهارم آثاری است که نگارنده براساس پژوهش های خویش، با طرح ادبایی و آثاری از آنان، گزارش مبسوطی ارائه می دهد و درمورد محتوای هرکدام نقد و نظر دارد. کتاب عصام بهی، از نوع چهارم است. در این نوشتار نگارنده این سطور، برای نقد و بررسی این کتاب، پس از بررسی ساختاری و محتوایی و توجه به اصطلاحات تخصصی موجود، بررسی تناسب اثر با اهداف نگارنده و تناسب محتوا با عنوان و فهرست و تناسب کتاب با تدریس در دانشگاه و روزآمدی اطلاعات و ارجاع به منابع معتبر و سنجش کتاب از حیث نوآوری و امانت داری نگارنده آن و یافتن ویژگی های برتر و کاستی ها، مطالبی ارائه داده است. از نتیجه این پژوهش برمی آید که پس از عملی ساختن پیشنهادها و اصلاحات لازم، با توجه به ساختار و نگرش دقیق به پیشگامان عرصه ادبیات تطبیقی و تمییز بین موازنه و مقارنه، این اثر به منزله یک منبع کمک درسی در دوره های تحصیلات تکمیلی در درس نقد ادبی مفید است.
بررسی نقش قاعده کم کوشی زبانی در شکل گیری زبان محاوره ی مجموعهٔ یکی بود و یکی نبود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از برجسته ترین رویدادهای زبانی در عصر مدرن و همزمان با تغییر و تحولات بنیادین در نحوه تفکر و شیوه زیست آدمیان حرکت زبان به سمت کم کوشی و میل به اختصار و ایجاز است. در تعاریف زبانشناختی، به قوانین و قواعد ناظر بر تحولات آوایی و صرفی زبان که به راحت تر شدن بیان و ساده تر شدن شکل و ساختار جملات و عبارات در فرآیندهای ارتباطی منتج می شود، «قانون صرف کمترین انرژی در گفتار و نوشتار» اطلاق می شود. یکی از مهمترین تأثیرات این قاعده بر صورتهای زبانی، خروج از معیارهای رسمی و کلیشه های تثبیت شده سنتی و حرکت تدریجی به سمت ساحتهای محاوره و غیر رسمی است. در این مقاله نشان داده ایم که یکی از عوامل تأثیر گذار در شکل گیری زبان محاوره محمدعلی جمالزاده تبعیت ذهن و زبان ایشان از قاعده کم کوشی زبانی است. بر این اساس پاره ای از فرآیندهای کم کوشانه زبانی را درسطح ارکان مختلف جمله، در نخستین مجموعه داستانی جمال زاده-«یکی بود و یکی نبود»- مورد بررسی قرار داده ایم و برآیند مقاله نیز فرضیه مزبور را تأیید کرده است.
بررسی سنجشی مضمون و ساختار در دو رمان کوتاه «شازده احتجاب» گلشیری و «الشحاذ» نجیب محفوظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
89 - 111
حوزههای تخصصی:
درپی تحولات سیاسی و اجتماعی جهان و آشنایی با آثار ادبای غرب، ایران و مصر نیز همچون سایر کشورها به نشر مفاهیم و تفکرات ادبی خود دست زدند. در همین راستا شرایط مشابه سیاسی، فرهنگی و اجتماعی دو ملّت ایران و مصر باعث ایجاد تفاهم فکری میان این دو کشور بوده و حاصل آن نزدیکی ادبیات دو کشور است. ازجمله این تشابهات، وجود دو رمان الشحاذ از نجیب محفوظ و شازده احتجاب نوشته هوشنگ گلشیری است که از ویژگی های مضمونی مشابهی چون؛ سرگردانی شخصیّت، جستجوی هویت، افتادن در ورطه سقوط و ویژگی های ساختاری همسانی چون؛ جریان سیّال ذهن، وجود شاخصه های سوررئالیسم، و توصیف های ظاهری و باطنی برخوردارند. هدف آن است که با سنجش این همانندی ها، دریافت تازه ای از ساختار و محتوای این دو اثر ارزشمند در حوزه ادبیات تطبیقی حاصل شود. روش کار به صورت توصیفی-تحلیلی و براساس مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی است. برخی نتایج به دست آمده به این قرار است: الف) وجود ساختارهای مشابه در این دو رمان نشان می دهد دو نویسنده تحت تأثیر فنون داستان پردازی ادبیات غربی هستند. ب) حضور پررنگ شاخصه های سوررئالیسم در دو رمان باعث پذیرش آن ها در زمره رمان های این مکتب می شود. ج) برخورد با شرایط اجتماعی همچون خفقان سیاسی و اجتماعی و نبود آزادی بیان، دستاویزی برای دو نویسنده است تا به سبکی ویژه از نگارش سوررئالیسم و جریان سیّال ذهن برای بیان مقاصد خویش دست یابند.
تطبیق داستان نوجوان «درخت و بچه مردم» با اسطوره «مدوسا» بر اساس نظریه اضطراب اختگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۵
161 - 192
حوزههای تخصصی:
فروید اسطوره ها را نیز همچون رؤیاها وجه نمادین شده آرزوهای جنسیِ سرکوب شده و نتیجه اضطراب اختگی می داند و در همین راستا، خوانشی روان اسطوره شناختی از کهن الگوی «سر مدوسا» ارائه می دهد. او آثار هنری مختلف را بر اساس نظریه اضطراب اختگی واکاوی می کند و معتقد است: داستانِ روان شناختی، همچون سایکوبیوگرافی (شرح حال بیمار روان رنجور)، قابل خوانش روانکاوانه است. از آنجا که داستان کوتاه « بچّ ه مردم و درخت »، در تعریف داستان روان شناختی صدق می کند؛ لذا خوانش روانکاوانه درون مایه این داستان با خوانش روانکاوانه اسطوره مدوسا، مقایسه شده است. هدف از مقایسه مذکور نشان دادن آن است که هم اسطوره ها و هم داستان های کودک و نوجوان معاصر، چیزی جز فرافکنی روان اسطوره های درونی انسان نیستند. مقاله حاضر در پی پاسخ گویی به چگونگی بازنمایی اضطراب اختگی در داستان مذکور و اسطوره مدوسا است. در همین راستا، پژوهش پیش رو با روش تحلیلی توصیفی نخست داستان مذکور را رمزگشایی، سپس با بازتفسیری فرویدی، درون مایه آن داستان را با ویژگی های روان اسطوره ای مدوسا مقایسه می کند. نتیجه پژوهش نشان می دهد که تصویرِ دوره روانی جنسیِ فالیک (به عنوان یکی از چهار پندار خیالیِ نخستین) در طول تاریخ، از اسطوره های برساخته انسان های بدوی تا داستان های معاصر کودک و نوجوان، همواره بازنمودی مستمر داشته است.
تحلیل شخصیه بطله سووشون من منظور هرم ماسلو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
9 - 30
حوزههای تخصصی:
یمکن نقد روایه سوشون للروائیه الإیرانیه سیمین دانشور، من زوایا مختلفه. وبما أن هذه الروایه تصوّر حیاه عائله إیرانیه ذات أعباء ثقافیه وعاطفیه غنیه فی أکثر الظروف الاجتماعیه خطوره، فقد تطلب الأمر إلى دراسه الروایه فی مجال علم النفس الإنسانیHumanistic psychology، خاصه أنه یمکن أیضاً دراستها من خلال التأکید على نظریه أبراهام ماسلو. فی هذا المقال، قامت الباحثه بدراسه الشخصیه الأنثویه الرئیسه فی روایه سوشون بطریقه وصفیه تحلیلیه بناءً على نظریه ماسلو. وبحسب نتائج هذه الدراسه، بما أن بیئه النمو والتحول أصبحت معدومه فی القصه، وازدهار البطله الأنثویه ووجود زوجه ثوریه وحره، کان ساعد على تنشئه شخصیتها الداخلیه وتنمیتها لتحقیق الکمال البشری، لذلک، فإن تطور شخصیتها بمراحل مختلفه ینطبق مع هرم ماسلو ودراسته من هذا المنظور.
بررسی تطبیقی دعا و نیایش در اشعار نظامی گنجوی و جمیل صدقی الزهاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۸
185 - 211
حوزههای تخصصی:
در تارک ادب فارسی، شاعران و نویسندگان ایرانی و غیر ایرانی، با استناد به فرمایش پیامبر اکرم(ص) که فرمودند: «هر کاری با نام خدا آغاز نشود ابتر است»، از دیرباز سروده ها و نوشته های خود را با نام پروردگار جهان آغاز کرده اند و بزرگی و بخشندگی وی را ستوده، سر نیاز بر آستان او نهاده اند. در ادب عربی نیز شاعران قدیم و جدید به صورت جسته و گریخته در اشعار خود به دعا و نیایش با پروردگار هستی پرداخته اند. نظامی گنجوی یکی از بزرگ ترین شاعران ادب فارسی در آغاز مثنوی های خود، ابیات زیادی را به حمد و مناجات با خدا اختصاص داده است. جمیل صدقی الزهاوی شاعر عراقی نیز در لابه لای دیوان خود به صورت پراکنده به ذکر و یاد خدا پرداخته، اما در بخش پایانی دیوان قصیده ای را تنها به نیایش و مناجات با خدا اختصاص داده است. هدف این پژوهش آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی، با توجه به ارزش معنوی دعا و نیایش ها در ادبیات از نظر محتوا و کیفیت، به بررسی تطبیقی دعا و نیایش و محتوا و مضمون آن ها در اشعار نظامی گنجوی و جمیل صدقی الزهاوی بپردازد.
رستاخیز کهن الگوهای یونگ در داستان «بیدارکردن ابلیس معاویه راخیز وقت نماز است»
حوزههای تخصصی:
کلید واژه: مولانا, کهن الگو, شخصیت, موقعیت, نماد,
بررسی تطبیقی یک شعر از علی باباچاهی و شمس لنگرودی بر اساس نظریه ی ریزوماتیک ژیل دلوز
حوزههای تخصصی:
ژیل دلوز(Gilles Deleuse) از متفکران بنام معاصر است که نظریه ی ریزوماتیک او(که در مقابل نظریه ی درختی قرار می گیرد) همواره از سوی اندیشمندان مورد توجه و واکاوی قرار گرفته است.دلوز و فلکس گاتاری( Flex Guattari) بمثابه ی دو فیلسوف پساساختارگرا سال ها با یکدیگر همکاری کرده و به بسط این نظریه در سویه های مختلف پرداخته اند.البته دامنه ی آرای دلوز وسیع است و به مباحث مختلفی مرتبط می شود.طبق این نظریه (که به سامانه های معرفتی و هنری مختلف قابل تعمیم است)انگاره های معطوف به کلیت یکپارچه، تک ریشه ای و تمرکزگرا مورد بازبینی قرار گرفته و به جای آن بافتار غیرخطی،تجربه ورز و سیال و متکثر می نشیند.از سوی دیگر در شعر پسامدرنیستی ایران که از اوایل دهه ی هفتاد خورشیدی اعلام حضور می کند، این رویکردها و چالش ها چه از نظر تجارب شاعران و چه در مباحث نظری و بوطیقای شعر دوران، مشهود و مبسوط است و بدین ترتیب می توان برای فهم بهتر هویت شعر پسامدرنیستی در مقابل شعر سنتی و حتی مدرن از این نظریه مدد گرفت. در این مقاله ضمن تشریح آرای دلوز درخصوص رویکرد ریزوماتیک در مقابل درختی، دو شعر از این دو نحله ی فکری و ادبی در شعر امروز به طور تطبیقی بررسی و تلاش شده است که مهم ترین تفاوت های این دو شیوه بر حسب ده عنوان طبقه بندی و تشریح شود. علی باباچاهی، نماینده ی شعر پسامدرنیستی و شمس لنگرودی نماینده ی جریانی موسوم به "ساده نویسی"، به دلیل کثرت آثار،اشتهار و وزن ادبی انتخاب نگارنده برای توضیح این وضعیت بوده اند.
بررسی سبک شناختی دنیاهای محتمل در داستان عرفانی دقوقی از مثنوی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین مسئله: در سبک شناسی شناختی، نظریه دنیاهای محتمل برای درک پیرنگ های متضاد و متناقض روایت ها به کار می رود. اصول این نظریه نوع خوانش روایت ادبی و تأثیرات متقابل متن و خواننده را تبیین می کند. روایت شناسی دانشی بینارشته ای است؛ به همین سبب، رویکرد پساکلاسیک آن با رشته های دیگر ارتباط نزدیکی دارد و اهمیت رابطه میان علوم و روایت را آشکار می کند. روش در این جستار با تکیه بر نظریه دنیاهای محتمل، ارتباط میان مفهوم جهان های موازی در فیریک و معناشناسی روایت در متون عرفانی با روش تحلیلی توصیفی بیان می شود. حکایت دقوقی از دفتر سوم مثنوی ، ویژگی های فراداستان، پسامدرن و سورئالیسم را دارد و به همین علت، آگاهی از مبحث هستی شناسی کوانتوم و جهان های موازی در علم فیزیک می تواند در فهم این روایت پیچیده و دیگر متون عرفانی مؤثر باشد و مخاطب را به تفکر درباره مرز میان واقعیت و خیال وادارد. یافته ها و نتایج: در این داستان، کنش ها و اتفاقاتی که در ساحل رخ می دهد، تداعی گر جهان موازی است که درگاه ورود به آن، ساحل دریاست. با توجه به تعریف های ارائه شده از «دسترسی ها»، راویِ فراداستانی به خلق دنیای محتملی دست می زند که دسترسی به آن به صورت زمانی، زبانی، طبیعی و اشیا است و البته بسامد دسترسی های طبیعی بیشتر است.
سوغات سیمین بهبهانی به عروض فارسی: قاعده سیمینه (سیمینگی) در اوزان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابوالحسن نجفی پس از سامان دادن رکن های عروضی و ارائه دایره موسوم به دایره نجفی، توانست اغلب وزن های شعر فارسی را در ضمن طبقه بندی وزن ها جای دهد و نیز معیاری برای مطبوع و نامطبوع بودن اوزان ارائه نماید و آنها را در ضمن دو دسته متفق الارکان (بر اساس تکرار یک رکن) و متناوب الارکان (تناوب دو رکن بر اساس دایره) بگنجاند. با این حال اشعاری با اوزان دیگر در دست داشت که شاعران پارسی گو از زمان رودکی به آنها اقبال نشان داده بودند ولی در ضمن دو دسته فوق قرار نمی گرفتند، تا اینکه در اواخر عمر خود قاعده ای را یافت که با آن جایگاه این وزن ها در طبقه بندی مشخص می شد. این قاعده که نجفی آن را «تفرع وزنی» نامید عبارت بود از این که در تمامی وزن های متفق الارکان و متناوب الارکان، که رکن اول آن ها با ترتیب هجایی «ᴗ - ᴗ» آغاز می شود، می تواند به «- - ᴗ» تبدیل شود و این ویژگی وزنی با هویت جدید و مستقل را پدید می آورد. ما این مقاله ضمن تبیین مجدد این قاعده، با معرفی اشعاری که سیمین بهبهانی بر اساس آن ابداع کرده و به کار برده است این قاعده را به جای تفرع وزنی، «قاعده سیمینه» (سیمینگی) نامگذاری کردیم، زیرا از یک سو هیچ شاعری به اندازه سیمین از این ظرفیت در شعر فارسی بهره نگرفته است و از طرف دیگر تقطیع هجایی «سیمینه» (- - ᴗ) یادآور ترتیب هجایی مورد نظر است. همچنین به نظر می رسد تأمل در اوزان این نوع از اشعار سیمین در کشف این قاعده از سوی نجفی بی تأثیر نبوده است.
مطالعات زبان و ادبیات فارسی در دو نشریه بریتانیایی اواخر سده هجدهم میلادی، جُنگ آسیایی و جُنگ جدید آسیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۹
19 - 40
حوزههای تخصصی:
در دهه های پایانی سده هجدهم میلادی، کوشش کارگزاران کمپانی هند شرقی بریتانیا برای یادگیری زبان فارسی به قصد تثبیت تسلط بر هند، زمینه شکوفایی مطالعات ایرانی را در حوزه های زبان و ادبیات فارسی، نسخه پژوهی و تاریخ فراهم کرد. این مقاله به تحلیل محتوای دو عنوان از نخستین نشریات شرق شناسی، که بیش از یک سوم مطالب آنها به مقوله زبان و ادبیات فارسی اختصاص دارد، یعنی جنگ آسیایی (سه دوره، 1785-1788م، کلکته) و جنگ جدید آسیایی (یک دوره، 1789م، کلکته) به سرویراستاری فرانسیس گلادوین پرداخته است. به این منظور، با گردآوری آرشیو دو نشریه و بررسی دقیق محتوای مربوط به مطالعات ایرانی آنها، انگیزه تأسیس جنگ آسیایی و چگونگی گزینش، ترجمه و شرح آثار نویسندگان ایرانی و فارسی نویسان هندی تحلیل شده است. در ادامه، به روند شکل گیری نخستین آثار تحقیقی در جنگ جدید آسیایی و تأثیر دو نشریه بر آشنایی بریتانیایی ها با زبان و ادبیات فارسی پرداخته ایم. اسناد و مکاتبات مربوط به دو نشریه نشان می دهد که با وجود استقبال از آنها در هند و اروپا، آغاز کوشش کمپانی برای فروکاستن جایگاه فارسی، زبان اداری و ادبی حکومت گورکانی، زمینه تعطیلی دو نشریه را فراهم آورد و موجب کاهش تمایل شرق شناسان به مطالعات زبان و ادبیات فارسی گردید. اما موج ترجمه و اقتباس از آثار فارسی که به یاری این نشریات در محافل ادبی بریتانیا به راه افتاد مطالعات زبان و ادبیات فارسی را در سده نوزدهم میلادی رونق بخشید.
سرل و جایگاه منطقی داستان های خیالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جان سرل در فلسفه زبان خود به تفاوت های ظریفی توجه دارد که در میان انواع مختلف افعال گفتاری وجود دارند. به باور او، گفتن یا نوشتن در یک زبان، عبارت است از انجامِ یک نوع کاملاً خاص از افعال گفتاری که افعال مضمون در سخن نامیده می شود. بدین لحاظ، وجود گفتمان داستانی برای کسی که به چنین دیدگاهی معتقد است، مسئله دشواری را ایجاد می کند؛ یعنی چگونه می توانیم اثری داستانی را بفهمیم، حتی اگر نویسنده ظاهراً پاره ای از قواعد مهم کاربرد زبان را نقض کند؟ تلاش وافر سرل، در این سیاق، تحلیل مفهوم داستان است، نه مفهوم ادبیات. در واقع هدف او، بررسی تفاوت میان اظهارات داستانی و جدی است، نه بررسی تفاوت میان اظهارات مجازی و واقعی. از نظر سرل، نویسنده یک اثر داستانی، به انجام مجموعه ای از افعال مضمون در سخن، معمولاً از نوع تصدیقی، تظاهر می کند. او معتقد است آنچه داستان خیالی را ممکن می کند، مجموعه ای از قراردادهای فرازبانی و غیرمعناشناختی ای است که ارتباط میان کلمات و جهان را که از طریق قواعد معناشناختی افعال گفتاری بنیان نهاده شد، قطع می کنند. بر این اساس، اعمال متظاهرانه افعال مضمون در سخنی که نگارش اثری داستانی را شکل می دهند، عبارت اند از: انجامِ افعالِ اظهار، به صورت واقعی، با قصد توسل به قراردادهای افقی که تعهدات اظهارات متعارف مضمون در سخن را به حالت تعلیق درمی آورند. هدف این جستار، بررسی، تحلیل و نقد نگاه سرل به جایگاه منطقی گفتمان داستانی است.
تمثیل الخلاص فی أشعار میخائیل نعیمه وأحمد شاملو فی ضوء نظریه "لیوتار"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
113 - 138
حوزههای تخصصی:
ازدادت أهمیه مسأله الخلاص فی العصر الحاضر مع ظهور نهضه التنویر والتطوّر العلمی الحدیث، حتی ظهر جان فرونسوا لیوتار، فیلسوف ما بعد الحداثه والذی اعتُبِرت سردیات الخلاص عنده من أهمّ الحکایات وهذا وفقاً لنظریته فی السردیات الثلاث: السردیه التاریخیه (المارکسیه)، والسردیه الدینیه المسیحیه، وسردیه التطوّر العقلی وقد ترک میخائیل نعیمه وأحمد شاملو عدیدا من الآثار التی تتناول قضیه تحرّر الانسان من وجهه نظر أنثروبیولوجیه فلسفیه سیاسیه واجتماعیه لکن غرض الباحثین فی هذا المقال، یتجلّی فی العثور علی تمثیل السردیات الثلاث فی ضوء نظریه (لیوتار) فی أعمال میخائیل نعیمه (1889م)، (همس الجفون) والأعمال الشعریه لأحمد شاملو (1925م)، (المجلّد الأول من مجموعته الشعریه)؛ بمنهج وصفی- تحلیلی وبمقارنه أعمالهما وفقاً للمدرسه الأمریکیه وکشف المفاهیم التحرّریه لهذه السردیات فی أعمالهما علی أساس تجربتهما الشخصیه و ضروره هذا الأمر هی کشف المفاهیم والطرق الجدیده للوصول إلی الحریّه والنظره الجدیده إلی الحیاه وتشیر النتائج المستخلصه من هذه الدراسه إلی أنّ السردیات الثلاث واضحه فی أعمال هذین الأدیبین ونشاهد ظاهره التطوّر وغایتها فی المضمون الإیدئولوجی لسردیات الخلاص الثلاث و تتمثّل هذه السردیات فی أعمال نعیمه علی أساس بناء خطابی (متصوّف) وتجربته وهو التحرّر المعنوی وفی أعمال شاملو علی أساس خطاب ملحمی وتجربته وهو التحرّر الاجتماعی بدایه ثمّ تتمثّل غایه هذه السردیات فی أعمالهما وفقاً لنظریه "ما بعد الحداثه" و هی المعنویه والأدبیّه والأخلاقیه.
استثمارستیزی در اشعار سیمین بهبهانی با تکیه بر نظریه اریک فروم
منبع:
شفای دل سال چهارم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷
117 - 133
حوزههای تخصصی:
از دوران باستان تاکنون، حکومت ها با ایجاد پایگاه و گسترش فرهنگ در خارج از سرزمین خود در پی نوعی استعمار بر انسان ها بوده اند. یکی از جریان های ادبی معاصر، ادبیّات مقاومت و استثمارستیز است که شاعران در مقابل جریان های ضدآزادگی و ستم حاکمان خودکامه مردم را به ایستادگی تشویق می کنند. از دیدگاه فروم خودکامه گان و استثمارگران می توانند در تسلّط بر جامعه و انسان ها موفّق شوند، امّا نمی توانند مانع ظهور واکنش در مقابل رفتار غیرانسانی خود باشند؛ بنابراین واکنش افراد جامعه می تواند باعث فروپاشی دستگاه استثمارگران گردد. سیمین بهبهانی، از شاعران معاصر ایران، سکوت را در مقابل حکومت دیکتاتوری پهلوی جایز نمی داند و با استفاده از اشعار خود در مقابل آنان به پا می خیزد. هدف از این پژوهش تحلیل استثمارستیزی جامعه شناختی در اشعار سیمین بهبهانی با تکیه بر نظریات اریک فروم است. روش تحقیق در این جستار تحلیلی- توصیفی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که میان نظریه فروم و اشعار بهبهانی اشتراکات فراوانی وجود دارد. بهبهانی از مجموعه رستاخیز (1352) به بعد نظام پهلوی را مورد نقد قرار می دهد. وی در اشعارش به ناهنجاری های حاصل از استثمار حکومت در جامعه توجّه ویژه ای دارد.
بررسی تطبیقی پدیده «خواب هراسی» از دیدگاه لویناس و اندیشه های عرفانی مولانا با تاکید بر غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تمام گونه های ادبیّات، خواب و پدیده های مربوط به آن از مهم ترین بن مایه های شاعران و نویسندگان می باشد که از زوایای مختلف، بدان نگریسته شده است. مولانا در بیش تر موارد، پیامش را به صورت طبیعی و بر پایه ساختارِ مبتنی بر عادت های زبانی و نظام فکری صوفیانه بیان نمی کند. او شالوده انتظارات و تصوّرات خواننده را با در هم ریختن اساس تعاریف عرفانی بر هم می ریزد، در نگرش سیّال و قاعده گریز مولانا، هر واژه می تواند برخلاف مصطلاحات و مفاهیم تثبیت شده صوفیانه، رنگ و مفهومی تازه به خود بگیرد. خواب نیز در ذهن مولانا با نگرشی چندوجهی درهم تنیده شده است و هر لحظه نمود دیگر می یابد. در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و شیوه کتابخانه ای با بررسی غزلیّات مولانا و کتاب « از وجود به موجود » لویناس به مقایسه مفهوم شب هراسی و خواب هراسی از منظر مولانا و امانوئل لویناس از دیدگاه مکتب آمریکایی پرداخته شده است. نتایج پژوهش بر آن است که هر دو اندیشمند بر این باورند که خواب هراسی، جزء اوّلین منزل ها در سیر و سلوک و اساس حرکت است. دعوت مولانا و لویناس دعوت به فراسو و فراروی از وضعیت انسان اسیر در دنیا و ترک آداب نظری و پرداختن به سلوک حقیقی با کمک بیداری حقیقی و پرداختن به "دیگری" است. لویناس دیگری را جایگزین خدا در مقام نامتناهی قرار می دهد و در اندیشه مولانا دیگری همان معشوق است و شمس در مقام معشوق برای مولانا آمیزه ای از صفات زمینی و آسمانی است و به آنچه که لویناس درباره دیگری می گوید شباهت دارد.
مناسبات بینامتنی میان حکایات مثنوی مولوی در دفتر اول با متون عربی (بر اساس نظریه ژارژ ژنت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بینامتنیت به بررسی روابط موجود در بین متون می پردازد. چراکه در هر متنی اشاراتی به آثار پیش از آن وجود دارد. ازاین رو، می توان گفت که هیچ متن جدید و بکری وجود ندارد. در بینامتنیت دو متن باهم مقایسه می شوند: یک متن زیر و یک متن زبر. ژنت، بینامتنیت را به سه دسته تقسیم می کند که در قالب: حضور صریح و اعلام شده، پنهان و ضمنیِ یک متن در متن دیگر، قابل بررسی است. نگارندگان در این نوشتار، ابتدا ریشه حکایات و اندیشه های عرفانی مولوی را در دفتر اول مثنوی در آثار عرفانی، داستانی، تفسیری، دواوین شعر و کتب تاریخی عربی کاویده، سپس این حکایات را بر اساس نظریه بینامتنیت ژنت به سه دسته تقسیم کرده اند. در این مرحله، متن زیرین مثنوی مشخص شده است. این متن زیرین باید هم تقدم زمانی و تاریخی بر متون دیگر داشته و هم بیشترین شباهت را با روایت مثنوی داشته باشد. در نهایت شباهت ها و تفاوت های دو متن بررسی شده است. این بررسی نشان می دهد که مولوی بسیاری از کتب تاریخی، تفسیری، داستانی و عرفانی عربی پیش از خود را خوانده و آن ها را در لابه لای مثنوی آورده است. هرچند در همه موارد بررسی شده، وی اندیشه های عرفانی و حکایات پیشین را برای نیل به اهداف عرفانی، کلامی و اخلاقی خود با تغییراتی همراه ساخته است. در این میان، ابن الفارض و ثعلبی در بخش نظریات عرفانی و حکایات، بیشتر از دیگران در دفتر اول مثنوی حضور دارند.
بررسی عناصر انسجام پیوندی و رابطه آن با معنا در داستان آفرینش آدم در مرصادالعباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسجام یک اصطلاح زبان شناسی متن است که در سال 1976 توسط مک هالیدی و رقیه حسن مطرح شد. یک متن جهت برخورداری از انسجام نیازمند عناصری است که یکی از آنها ادوات ربط یا پیوندی است که باعث پیوستگی و اتصال واژگان و به ویژه جمله های متن می شود. هر متن ادبی از این عناصر بهره می گیرد و کارکرد آن با توجه به موضوع مورد بحث مبتنی بر شیوه خاصی است. این پژوهش به روش تحلیلی و توصیفی، با تکیه بر سبک شناسی زبانی، بررسی ساختار و نحو جمله ها و عناصر انسجام پیوندی، بر مبنای نظریه انسجام متن هالیدی و حسن، صورت گرفته است.در این راستا، داستان «آفرینش آدم» از کتاب «مرصادالعباد»، مورد خوانش و بررسی قرار گرفته و میزان استفاده از هر کدام از عناصر پیوندی به طور جداگانه و نقش آن عناصر در انسجام کلّی متن، بیان شده است.بررسی ادوات پیوندی در داستان آفرینش آدم در مرصادالعباد در چهار گونه عوامل ربط افزایشی، تقابلی، سببی و زمانی صورت گرفته است.با بررسی گونه های ربطی این نتایج به دست آمد که کارکرد عوامل افزایشی و سببی بیشتر از سایر عوامل پیوندی است.عامل افزایشی از نوع توضیحی بیشترین کاربرد را دارد که این خود می تواند متأثر از موضوع مورد بحث که توضیح و توصیف داستان خلقت آدم است، باشد؛ زیرا این متن داستانی عارفانه را برای علاقه مندان به عرفان و تصوف روایت می کند، از این رو باید از عوامل افزایشی یا اضافی استفاده کند تا بتواند داستان را بهتر به تصویر بکشد و به گونه ای تأثیرگذار این داستان عاشقانه عارفانه را بیان نماید.نتایج حاصل از پژوهش، نشان دهنده آن است که عناصر انسجام پیوندی، نقش مهمی در یکپارچه ساختن یک متن، ایفا می کند.
جایگاه و نقش با اهمیت سبک مینی مالیسم ِ قصه های تمثیلی مثنوی در حوزه ی تعلیمی کودک و نوجوان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مینی مالیسم یا کمینه گرایی، نوعی سبک هنری است که اساس آثار خود را برپایه ی سادگی بیان و مضامین خالی از پیچیدگی فلسفی یا شبه فلسفی بنیان گذاشته است. نویسندگان این سبک عقیده دارند که صرفه جویی در کلام و کوتاه نویسی موجب زیبایی می شود و برتأثیر کلام و بلاغت می افزاید. عالی ترین نمونه های مینی مالیست را در ادبیات کلاسیک ایران از جمله کتاب مثنوی و قصه های تمثیلی آن می توان یافت. آن چه قابل طرح است این است که آیا داستان های تمثیلی مثنوی، می تواند درحوزه ی تعلیم و تربیت کودک مثمرثمر واقع شود؟ روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است. هدف از این پژوهش بررسی سبک مینی مالیسم قصه های تمثیلی مثنوی در حوزه تعلیمی کودک است. یافته های پژوهش نشان می دهد با بررسی قصه های تمثیلی مثنوی بسیاری از ویژگی های داستان های مینی مال، درآن ها به چشم می خورد و از طرف دیگر نظر به تعلیمی بودن کتاب مثنوی و با توجه به محدودیت های شناختی کودکان، داستان های مینی مال و تمثیلی مثنوی، بهترین بستر برای بیان آموزه های تعلیمی، اخلاقی و اجتماعی کودکان و نوجوانان است، چرا که کلام و داستان های طولانی مناسب مخاطبین کودک و نوجوان نیست و درحوصله ی آن ها نمی گنجد و ازجنبه های تعلیمی و آموزشی آن می کاهد. در ادبیات کودک که گرایش به ساده نویسی و واقعی بودن داستان ها برای ملموس کردن فضای داستانی با ذهنیت کودک می باشد به ناچار کوتاه نویسی به امر بدیهی تبدیل شده است و نویسندگان این حوزه علاقه مند به استفاده از بیان مینی مالیستی برای انتقال مفاهیم آموزشی و تربیتی خویش به کودکان هستند. نگارندگان در این پژوهش عناصری را که در مینی مال مورد استفاده قرار گرفته اند، در دفاتر مثنوی مورد بررسی قرار داده و قصه های تمثیلی که دارای عناصر مشترک و همچنین پیام های تعلیمی بوده، پیدا کرده و آن ها را تجزیه و تحلیل کرده است.
تطبیق و تحلیل عناصر رمانتیک در شعر نادر نادرپور و پل الوآر ترجمه احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رمانتیسم یکی از پیچیده ترین و در عین حال جذاب ترین مکاتب ادبی در جهان به شمار می رود. ظهور آن در قرن هجدهم در فرانسه در برابر سنت نئوکلاسیسم بود. نادر نادرپور به عنوان یکی از شاگردان نیما یوشیج که خود سر منشا رمانتیسم در شعر معاصر پارسی شناخته می شود، در اشعار خود بسیار از خصوصیات مکتب رمانتیسم بهره برده است و مقایسه آنها با شعر شاعری سورئال مانند پل الوآر خالی از لطف نیست، چرا که خود رمانتیسم، بعدها راه به سوی سورئالیسم باز کرد و شاعران مکتب سورئال از خصوصیات رمانتیسم به طور موثری در شعرشان بهره می برند. به خصوص پل الوآر که گاه آنقدر در اشعارش رمانتیک می شود که مخاطب شعر در مورد اندیشه های سورئال او تردید می کند. در این نوشتار سعی می شود عناصر رمانتیسم در شعر او با شعر پل الوآر شاعر فرانسوی که بعدها از بنیانگذاران مکتب سورئالیسم شد به بحث گذاشته شود که منظور و هدف یافتن آموزه های مشترک دو شاعر از دو سرزمین و دو فرهنگ محتلف از دیدگاه مکتب رمانتیسم می باشد که همانا ادبیات در همین سیر نگاه مشترک شاعر و نویسنده مبنایی جهانی و همه گیر می یابد. این گفتار به شیوه توصیفی تحلیلی (تحقیقات کتابخانه ای) انجام پذیرفته است.