فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۵۱٬۲۰۵ مورد.
۱۸۱.

بررسی دگرمتنی مجموعه شعر از شرابه های روسری مادرم اثر سیدحسن حسینی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: سیدحسن حسینی از شرابه های روسری مادرم دگرمتنیت ژنت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰ تعداد دانلود : ۴۳
انقلاب اسلامی ایران تأثیر بسیار عمیقی در ادبیات فارسی منظوم و منثور داشته است. یکی از ابعاد این تأثیر، تولید فراوان اشعار مذهبی و آیینی است. شعر فاطمی یکی از زیرشاخه های ادبیات آیینی پس از انقلاب است که در آغاز در قالب های کلاسیک نمود پیدا کرد. شاعرانی چون قیصر امین پور و سیدحسن حسینی پس از انقلاب اسلامی، ظرفیت قالب های نیمایی و آزاد را برای بیان مفاهیم آیینی به کار گرفتند. سیدحسن حسینی در مجموعه های «گنجشک و جبرئیل» و «از شرابه های روسری مادرم» به ترتیب به ارائه سروده های عاشورایی و فاطمی پرداخته است. در این پژوهش، مجموعه «از شرابه های روسری مادرم» بر اساس نظریه دگرمتنیت ژرار ژنت، زبان شناس فرانسوی، بررسی و تحلیل شد. بر اساس مهم ترین نتایج این پژوهش، بیشتر پیرامتن های این مجموعه از نوع درون متنی شخص دیگر هستند که با متن اصلی رابطه بینامتنیت صریح دارند. همچنین مهم ترین گشتارهای اعمال شده در این مجموعه برمبنای تحلیل فزون متنی اشعار آن ارزش گذاری، ارزش کاهی، تراش و انبساط است.
۱۸۲.

شکل شناسی مثنوی های تعلیمی و عرفانی بر مبنای سنت های ادبی» (از آغاز تا پایان قرن هفتم هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شکل شناسی مثنوهای تعلیمی و عرفانی سنت های ادبی متن پیرامتن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۷۵
تاریخ ادب فارسی جاودانگی و تأثیرگذاری بیشتر مباحث ناب تعلیمی و عرفانی خود را درگونه های مختلف آن، مدیون قالب شعریِ «مثنوی» است. قالب مثنوی به دلیل ویژگی ممتاز و بارز آن در قافیه پردازی، یکی از پردامنه ترین قالب های شعر فارسی است و بزرگ ترین شاهکارهای ادبی زبان فارسی در این قالب شعری سروده شده اند. بهترین روش برای شناخت و احاطi کامل بر این منظومه ها و نیز بیان وجوه افتراق و اشتراک این آثار، پی بردن به فرم و ساختار آن هاست. در پژوهش حاضر ضمن مطالعi بیرونی مثنوی های دوره مورد مطالعه، به مطالعi درونی این منظومه ها؛ یعنی شکل و فرم حاکم بر آن ها پرداخته می شود. براین اساس،  متن (کانون مرکزی) و پیرامتن (دیباچه و خاتمه) مثنوی های بلند تعلیمی و عرفانی تا پایان سده هفتم هجری مورد بحث و بررسی قرار گرفته اند. هدف این نوشتار بررسی فرم و شکلِ حاکم بر متن و پیرامتن منظومه های بلند تعلیمی و عرفانی از حیث پای بندی آن ها بر سنت های ادبی حاکم بر عصر شاعر است. نگارندگان با علم بر اینکه اثر ادبی به عنوان انگاره ای با وحدت سازمند، وجود آغاز و میانه و پایان را مفروض می سازد، می کوشند در پرتو بررسی عناصر پیرامتنیِ  هفت مثنوی تعلیمی و عرفانی (حدیقه الحقیقه، مخزن الاسرار، منطق الطیر، مصیبت نامه، الهی نامه، بوستان و مثنوی معنوی) کارکردهای متصوّر برای به کارگیری این پیرامتن ها را مورد مطالعه قرار داده و برجستگی های منحصربه فرد مثنوی مولانا را به عنوان سر آمد مثنوی ها بیان کنند.
۱۸۳.

کارکرد صنعت هجو در دستگاه اندیشگی خاقانی و مجیرالدین بیلقانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سبک آذربایجانی صنعت هجو مجیر بیلقانی هجویات خاقانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱ تعداد دانلود : ۶۸
در پژوهش پیش رو به کارکردهای  صنعت هجو و ذکر دلایل مختلف آن در اشعار خاقانی و مجیر بیلقانی پرداخته و شگردهای هنری، بلاغی و ادبی را در هجویات آنان تحلیل و بررسی کرده ایم و به شیوه ی منبع پژوهی پس از تدوین یافته ها به تحلیل داده ها پرداخته ایم. زبان خاقانی و مجیرالدین در هجویات زبانی عفیف و دور از ابتذال است. هجویات آنان بیشتر بیان اوصاف اخلاقی و جسمانی موردهجو است و اغلب خصم را ازنظر خصوصیات خَلقی و خُلقی به حیوانات تشبیه کرده اند. هر دو شاعر با بهره گیری از مضامین بکر و تازه که حکایت از نازک خیالی های آنان دارد و پیش گرفتن راه های خاص در تشبیه و درهم تنیدگی آن با سایر تناسب های لفظی و معنوی ،  به صورت غیرمستقیم بدخواهان و رقیبان خود را با تهورّ و جرئتی که رنگ گستاخی دارد، مورد سخت ترین هجویه ها قرار داده اند. هدف از هجو برای دو شاعر به سبب انگیزه ی روانی ، حس انتقام گیری، فخر، غرور، تکبر، بدبینی، میدان تنگ رقابت و تشفی خاطر بوده؛ امّا این انگیزه ها در اشعار هجوی خاقانی به خاطر روحیه ی حساس، زودرنج و شرایط خانوادگی شاعر بارزتر و قوی تر از اشعار هجوی مجیرالدین است. ازنظر معنایی هجویات آنان بازنمود اوضاع فرهنگی مردم و اخلاق حاکم بر جامعه است؛ پس هجویات آنان علاوه بر شگردهای هنری و بلاغی ازلحاظ معنایی درخور توجه است. 
۱۸۴.

نقد ادبی تکاملی و کاربرد آن در تحلیل داستان؛ مطالعه موردی: رمان بامدادخمار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: داروینیسم ادبی نقد تکاملی ادبیات داستانی معاصر فارسی بامداد خمار طبیعت آدمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸ تعداد دانلود : ۸۱
نظریه«تکامل بر اساس انتخاب طبیعی» که در نیمه دوم قرن نوزدهم توسط چارلز داروین ارائه شد، صرفاً در حیطه زیست شناسی باقی نماند و بر درک عالمان علوم انسانی و اجتماعی از موضوعات مورد مطالعه خود، تأثیر ژرفی نهاد. روان شناسی و نقد ادبی، از جمله معارفی بودند که به لحاظ بینش و روش، تحت تأثیر این نظریه قرار گرفتند و داروینیسم ادبی را بنیان نهادند. داروینیسم ادبی مدعی است رفتارهای ادبی در طبیعتِ فرگشت یافته بشر ریشه دارد. البته گاه اصطلاح «نقد فرگشتی» جایگزین «داروینیسم ادبی» شده و به جای آن به کاررفته است.در این مقاله کوشیده ایم گزارشی از سیر تأثیرپذیری ادبیات و نقد ادبی از نظریه تکامل(فرگشت) ارائه نماییم و نشان دهیم که نقد ادبی تکاملی(فرگشتی)، با شناسایی نیازهای اساسی و مشترک انسان از قبیل جذابیت جنسی، فرزند آوری، موقعیت اجتماعی، بر پایه روانشناسی و زیست شناسی تکاملی ضمن ارائه خوانشی جدید از متون ادبی به کاوش در شخصیت های انسانی که در ادبیات بازنمایی شده، می پردازد. پس از معرفی این رهیافت به متون ادبی، با روشی توصیفی-تحلیلی، یکی از رمان های عامه پسند معاصر ایران (بامداد خمار) نوشته فتانه حاج سید جوادی را مورد نقد فرگشتی قرارداده، به این نتیجه رسیده ایم که نقدفرگشتی ادبی، ظرفیت بازنمایی محتوای زیستی متون داستانی را دارا است و طبیعت انسانی را به خوبی از طریق تحلیل این نوع متون به تصویر می کشد.
۱۸۵.

تحلیل اقسام شاهد مدخل و روش نقل قول در فرهنگ بهار عجم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بهار عجم فرهنگ نویسی شاهد مدخل شبه قاره هند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰ تعداد دانلود : ۴۲
یکی از ویژگی های مهم کتاب های فرهنگ، استفاده از شاهد مدخل و نقل قول برای تأیید معنا و کاربرد واژه یا ترکیب توسّط دیگران است. فرهنگ های نوشته شده در شبه قاره نیز به این موارد پرداخته اند. بهار عجم یکی از این فرهنگ هاست که دارای 19729 مدخل و دربردارنده واژه ها، ترکیبات، امثال و شعرهای فراوانی از سبک خراسانی تا هندی است. این پژوهش پس از مطالعه کامل و دقیق این فرهنگ، به تحلیل اقسام شاهد مدخل و روش نقل قول در آن پرداخته و نشان داده است که شاهدهای مدخل در این فرهنگ به سه دسته شعری، نثری و مثالی قابل تقسیم است. تعداد زیاد شاهدهای شعری به دلیل غلبه شعری فرهنگ های فارسی تا زمان تألیف فرهنگ بهار عجم و توجّه بیشتر فارسی آموزان شبه قاره به مقوله شعر بوده و شاهدهای نثری نشان دهنده اهمّیت منابع این گونه شاهدها در بازه زمانی تألیف بهار عجم و حرکت بیشتر فرهنگ-نویس به سمت رونویسی نکردن از فرهنگ های شعری پیشین بوده است. همچنین شاهدهای مثالی بر جنبه آموزشی این فرهنگ دلالت دارد. در بخش دوم، روش های دوازده گانه نقل قول در فرهنگ بهار عجم با ذکر نمونه آمده است. این روش ها از جهتی نشانه حسّاسیت لاله تیک چند نسبت به مواد فرهنگ بهار عجم و از جهتی دیگر برای آموزش و اطمینان دادن به مراجعان این فرهنگ است که بیشتر آموزش بینان زبان فارسی بوده اند.
۱۸۶.

دگردیسی درونیِ دو مفهوم رمانتیک (طبیعت گرایی و احساسات شخصی) در عرصه سیاست در شعر فروغ فرخزاد و سیمین بهبهانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رمانتیسم سیاست حقوق زنان طبیعت گرایی احساسات شخصی کیش آزادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴ تعداد دانلود : ۶۳
این پژوهش می کوشد دگردیسی برخی از مؤلفه های رمانتیسم را در آستانه های سیاست بررسی کند. هدف این تحقیق دستیابی به پاسخی در خور این پرسش است که چگونه برخی از آموزه های سیاسی تر رمانتیسم مانند کیش آزادی یا ستایش از حقوق زنان، طغیان احساسات و دفاع تمام عیار از تجربه فردی چنان دامنه فراخی پیدا می کند که مؤلفه های غیر رمانتیسم را نیز به امور سیاسی بدل می کند. در این پژوهش اشعار این دو شاعر بررسی شد که افزون بر تفاوتهای فرمی در محتوا، هم فروغ فرخزاد و هم سیمین بهبهانی متفاوت هستند؛ با وجود این دو شاعر با توجه به تمامی تفاوتها به میانجی دگردیسی مضمونهای رمانتیک در شعرشان بویژه دو عنصر طبیعت گرایی و احساسات شخصی در آستانه های سیاسی به هم شبیه می شوند.
۱۸۷.

Étude Géocritique De La Spatio-Temporalité À Travers Le Petit Prince D’antoine De Saint-Exupéry(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Géocritique Le Petit Prince référentialité représentation littéraire spatio-temporalité

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۹
Au XXe siècle et plus précisément à la fin de la Seconde Guerre mondiale, la représentation littéraire de l'espace référentiel résultant de la pensée post-coloniale et postmoderniste reprend une place essentielle. Dès lors, l’étude interdisciplinaire de la littérature et de la géographie donne naissance à la géocritique, méthode d’analyse littéraire élaborée par Bertrand Westphal dont l'intérêt réside dans l'étude de la référentialité géographique et la fiction. Associé à l’analyse géocritique, nous mettons en lumière le Petit Prince, l’œuvre d’Antoine de Saint-Exupéry. Ce chef-d’œuvre met en valeur le rapport entre la fiction et la référentialité. En effet, cette œuvre possède autant de valeur littéraire que géographique. L'originalité de cette recherche consiste à examiner la spatio-temporalité à travers le Petit Prince en s’appuyant sur la géocritique telle qu’une méthode d’analyse interdisciplinaire. En tenant compte des théories géocritique, le temps en tant qu’une dimension de l’espace se spatialise et devient anachrone. Les résultats de la recherche révèlent que le pluralisme et le multiculturalisme sont nécessaires en vue de représenter l’espace polychrone et hétérogène. Ainsi, ce travail de recherche nous pousse à nous pencher sur la valeur de l’humanité à travers la lisibilité de l’œuvre littéraire et la réaction réciproque.
۱۸۸.

بازتاب تجدد و حیرت در سفرنامه های ایرانیان عصر قاجار

نویسنده:

کلید واژه ها: سفرنامه تجدد حیرت حرمان قانون نظم پیشرفت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۱۷
مفهوم تجدد از جمله مهم ترین مفاهیمی است که از عصر قاجار تاکنون هم «پرسش» آفریده و هم «مسأله» و نیز «حیرت». در سفرنامه سیاحان حیرت افروزی، بارز و برجسته است. روش تحقیق، کیفی است که با رویکرد تفسیری-تاریخی و با برخورداری از درک همدلانه مبتنی بر کشف نیت مؤلف تنظیم شده، و با تأکید بر امکان گزینش دوگانه مؤلف- مفسّر صورت بندی شده است. با در نظر گرفتن اینکه در ایرانِ عصر قاجار، با جامعه ای بازمانده و مردمانی فقیر در مقایسه با اروپا روبرو بوده ایم، این پرسش به میان خواهد آمد که بازتاب تجدّد از نگاه سیاحان ایرانی در سفر به غرب چگونه رؤیت، تجربه و روایت شده است؟ این نوشتار معطوف به دو مفهوم «تجدّد» و «حیرت» و بازیابی آن در سفرنامه های سیاحان ایرانی است. در این مقام، ما برحسب متون مورد مطالعه، با ریخت شناسی «تجدد» به مثابه ترقّی با رویکردی ایجابی_ایلافی، در قالب نوسازی، شهرسازی و صنعتی شدن، و «حیرت» به مثابه عرفی نگری در ذیل اعجاب آفرینی، باورناپذیری، تحسین آشکار و غبطه خوری روبرو هستیم. ریشه های تحیّر به مختصات تجدّد به سه ساحت «اندیشه»، «سیاست»، «جامعه و فرهنگ» بازمی گردد. در حاشیه این حیرت آفرینی، در دو ساحت «دین و اخلاق» و «سیاست بین المللی و نظامی» با رویکرد انتقادی مواجه ایم.
۱۸۹.

بررسی و تحلیل رمان «دوردست های مبهم» از سید محسن نکومنش فرد بر اساس نظریه فرهنگ پذیری«جان بری»

کلید واژه ها: استراتژی فرهنگ پذیری جان بری بحران هویت جامعه میزبان رمان «دوردست های مبهم» مهاجرت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷ تعداد دانلود : ۵۴
این پژوهش یکی از رمان های معاصر فارسی با موضوع مهاجرت را بر اساس نظریه فرهنگ پذیری «جان بری» بررسی می کند. مناسبات فرهنگی میان اجتماعات مختلف و چندفرهنگی چارچوب اصلی ادبیات مهاجرت است که چالش های هویتی و فرهنگی در جامعه میزبان را نیز در برمی گیرد.«بری» فرهنگ پذیری را فرایندی می داند که افراد به کمک آن در یک محیط فرهنگی جدید با زندگی سازگار می شوندو این موضوع به چگونگی ارتباط فرد مهاجر با فرهنگ اصلی خود و فرهنگ جامعه مقصد بستگی دارد. وی چهار استراتژی برای مهاجر در نظر می گیرد: یکپارچگی، همانندگردی، جدایی و حاشیه نشینی. البته در انتخاب راهبرد فرهنگ پذیری نگرش مهاجر و نگرش جامعه پذیرنده بسیار مهم و مؤثر است. هدف این تحقیق بررسی رفتارهای فرهنگ پذیری مهاجران و چگونگی برخورد جامعه میزبان در رمان «دوردست های مبهم» از محسن نکومنش فرد است و به این پرسش پاسخ می دهد که شخصیت های این رمان در برخورد با جامعه میزبان کدام یک از روش های یادشده را در پیش می گیرند؟ نتیجه به دست آمده نشان می دهد که سرعت و شدت فرهنگ پذیری در افراد مختلف متفاوت است و پذیرش مهاجران با افزایش فاصله فرهنگی کاهش می یابد. همچنین در مسئله فرهنگ پذیری دیدگاه جامعه میزبان به مهاجران نیز بسیار مهم و اساسی تلقی می شود. رفتارهای جامعه میزبان، چگونگی سازگاری یک مهاجر و نوع فرهنگ پذیری او را تعیین می کند. پذیرش نامطلوب میزبان برای مهاجران ایجاد محدودیت کرده و باعث بحران هویت و سلب آرامش و امنیت آنان می شود، بنابراین استراتژی مهاجران در این کشورها اغلب شیوه جدایی و یا حاشیه نشینی است؛ اما استراتژی همانندگردی اولویت فرهنگ پذیری در مهاجران نسل دوم است.
۱۹۰.

تحلیل تلمیحات مذهبی در گفتمان دادگاه از دیدگاه زبان شناسی حقوقی

کلید واژه ها: تلمیح گفتمان قرآنی زبان شناسی حقوقی چارچوب مک منامین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۷
تلمیح ابزاری گفتمانی و کاربردی ست که بر پایه تناسب های معنایی واژه ها شکل گرفته و کلام گوینده را تقویت می نماید. در این مقاله نقش گفتمانی «تلمیح مذهبی» در مکالمات قُضات و متهمان در دادگاه از دیدگاه زبان شناسی حقوقی بر اساس نظریه مک منامین بررسی شده است. بدین منظور با تحقیقی توصیفی-تحلیلی، پنجاه صحنه تصویری از جریان دادرسی در دادگاه های پخش شده از صداوسیما، و برنامه های مستند مشاهده، و یادداشت برداری شد. داده ها جمع آوری، و به صورت توصیفی تجزیه وتحلیل گردید. نتایج حاکی از آن بود که تلمیح مذهبی از رایج ترین انواع گفتمان در دادگاه هاست که قُضات و متهمان یکسان از آن استفاده نمی کنند. هم چنین نتایج نشان داد که تفاوت معناداری میان قضات و متهمان از نظر کاربرد تلمیح مذهبی وجود دارد. قضات بیشتر از تلمیحات قرآنی و حدیث؛ و متهمان بیشتر از تلمیحات تاریخی، داستانی، اَمثال و مثل های عامیانه استفاده می کنند که بیان کننده بازتاب وضعیت فرهنگی آن ها در شرایط مختلف، و ذهنیت متفاوت افراد است. نتایج این پژوهش را می توان در تربیت قضات و وکلا، یا در کارگاه های آموزش حقوقی به کار گرفت که در روند دادرسی مؤثر خواهد بود. 
۱۹۱.

تصرف ذهنی در تصویر آیینی از درخت با نگاهی به قصّه مرقد آقا و رمان وقت سایه ها(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تصویر خیالی امر واقع فرانچسکو دسانکتیس مرقدآقا وقت سایه ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۲
درخت به عنوان یکی از مهم ترین نمادهای فرهنگی، آیینی نقشی بارز در ادراک آدمی از هستی دارد. این پژوهش با رویکرد شناختی و بهره گیری از دیدگاه فرانچسکو دسانکتیس، در باب تصویر خیالی و امر واقع نگاشته شده است. مطابق این دیدگاه، بازنمود واقعیت بر اساس تصرف در تصویرهای ذهنی در دو اثر ادبیِ مرقدآقا از نیما یوشیج و وقت سایه ها نوشته محمود فلکی بررسی شده است. روش توصیفی، تحلیلی پژوهش حاضر نشان می دهد تصویرهای مندرج در این دو اثر در فرایندی دوگانه در وجهی طبیعی و مقرون با واقعیت با عبور از گستره مادی و عینیِ خود به سمت مفاهیم انتزاعی تغییر می یابد. در مرقدآقا درخت، از مفهومی مرکزی در روایتی واقع گرا به مفهومی انتزاعی و امر آرمانیِ فردی سودجو برای تحمیق مردم تغییر می یابد. در وقت سایه ها درخت در آغاز با مفهوم نمادین، اسطوره ای بازتاب می یابد، اما در پایانِ رمان با غلبه فناوری و دنیای مدرن از وجوه انتزاعی مبتنی بر خرافه به اضمحلال تصویر برساخت، تغییر می یابد.
۱۹۲.

تأثیر تشیع بر تحولات شعر خانقاهی در دوره معاصر(از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عرفان خانقاهی شعر خانقاهی مکتب ابن عربی منقبت سرایی مرثیه سرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۶
رسمیت یافتن مذهب تشیع از دوره صفوی زمینه ساز تحولات بسیاری در جامعه ایرانی شد. شعر و ادبیات و عرفان و تصوف نیز از این تحولات، برکنار نماندند. در این میان شعر خانقاهی در دوره معاصر از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی نقطه اوج تحولاتی است که اندیشه تشیع در تصوف خانقاهی، و ناگزیر در شعر تصوف خانقاهی معاصر پدید آورد.رسمیت یافتن مذهب تشیع از مهمترین عواملی بود که موجب افول تصوف خانقاهی و نیز تغییر مذهب تصوف خانقاهی از تسنن به تشیع در دوره معاصر شد. افول تصوف خانقاهی، رکود شعر خانقاهی در دوره معاصر را به دنبال داشت و تغییر مذهب تصوف خانقاهی دو تأثیر مهم بر مضامین شعر خانقاهی در دوره معاصر داشت. یاد کرد توأم با غلو مضامین شیعی که از ادوار قبل و پیش از رسمیت یافتن مذهب تشیع، متأثر از مکتب ابن عربی به شعر خانقاهی راه یافته بود و ورود مضامین شیعی جدید که در دوره مورد بحث ما و با رسمیت یافتن مذهب تشیع به شعر خانقاهی راه یافت. مسأله «ولایت» مهمترین نمونه مضامین بخش اول است که در شعر خانقاهی معاصر به دفعات به عنوان یک اصل طریقتی ذکر می شود. مسأله «مدح و مرثیه» امامان شیعه (ع) به ویژه امام علی (ع) و امام حسین (ع) مهمترین نمونه های مضامین بخش دوم هستند که در شعر خانقاهی معاصر به دفعات و به عنوان یک اصل طریقتی طرح می شوند و دو مضمون جدید «مدح و مرثیه طریقتی» و «مقتل سرائی عرفانی» را در تاریخ شعر خانقاهی فارسی خلق می کنند.
۱۹۳.

تحلیل کنش های سه گانه شخصیت های اساطیری در ساختار روایی داراب نامه طرسوسی از منظر اسطوره شناسی کنشگر ژرژ دومزیل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسطوره شناسی تطبیقی ژرژ دومزیل کنش های سه گانه داراب نامه شخصیت های اساطیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰ تعداد دانلود : ۶۶
پژوهش حاضر به روش توصیفی - تحلیلی تلاش می کند با توجه به نظریه کنشگرای ژرژ دومزیل به شناخت ساختار روایی داراب نامه طرسوسی به عنوان یکی از کهن ترین متون اساطیری ایران بپردازد و از این طریق میزان مشابهت کنش های شخصیت های آن را با متون اساطیری هندواروپایی بسنجد. یافته های پژوهش نشان می دهد که ساختار روایی این اثر با متون حماسی هندواروپایی قابل انطباق است و کنش های سه گانه مطرح شده در رویکرد کنشگرای دومزیل (فرمانروایی، جنگاوری و باروری) کنش های اصلی شخصیت های اساطیری در این روایت به شمار می روند. اسکندر، داراب، همای، طمروسیه و بوراندخت هر کدام دارای ویژگی های بارزی هستند که در زیرمجموعه کنش های سه گانه طبقه بندی می شوند. در این اثر «پادشاهی مطلق» از آن خداوند است و خدای مطلق با استفاده از ابزارهای گوناگون از قبیل «خواب دیدن»، «به کارگیری عوامل طبیعی» و «به یاری فرستادن موجودات افسانه ای» به آنان مدد رسانده است. کنش جنگاوری در این روایت با اهداف مختلفی ازجمله گسترش قلمرو، دفاع از سیطره حکومت، برقراری امنیت، انتقام و گسترش دین و عدل و داد جایگاه ویژه ای دارد و شخصیت های اساطیری همواره در میدان های رزم آزموده می شوند. فراوانی نعمت، خزینه های انبوه، آبادانی، آرامش و رفاه، زیبایی و جوانی، دلبستگی و مشاهده امثال این موارد در توصیف شخصیت های اساطیری این روایت نیز نشان از کنش سوم یعنی باروری دارد.
۱۹۴.

تأثیرپذیری گوته از قرآن در دیوان غربی- شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: قرآن گوته دیوان غربی شرقی تأثیرپذیری ادبیات تطبیقی ترجمه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳ تعداد دانلود : ۴۱
بی گمان ادبیات تطبیقی ارتباط تنگاتنگی با مطالعات ترجمه دارد و دست کم در یکی از قلمروهای آن، بررسی تأثیرات ادبی بین فرهنگ ها و ادبیات های مختلف، این ارتباط ملموس تر و جدی تر است. نویسنده بلندآوازه آلمانی، گوته، از دوران دانشجویی به مشرق زمین، در معنای وسیع کلمه، علاقه مند بود و در این باره پیوست آثاری را به زبان های مختلف اروپایی مطالعه می کرد. در خلال این مطالعات بود که وی با کتاب آسمانی مسلمانان، قرآن، نیز آشنا شد و شدیداً تحت تأثیر آن قرار گرفت. این تأثیرپذیری در برخی از اشعار او به ویژه در جامع ترین دفتر شعرش، دیوان غربی شرقی (1819)، کاملاً مشهود است. جستار حاضر بر آن است که از طریق مبانی نظری ادبیات تطبیقی، قلمرو مطالعات تأثیر و تأثر، و با تکیه بر مستندات و شواهد تاریخی این تأثیرپذیری را بررسی کند. چنان که خواهد آمد، گوته به مدد ترجمه بود که متنی مختلط آفرید و از رهگذر آن الفاظ، عبارات، تصاویر و مضامین جدیدی به اثرش افزود. در ابتدا نشان داده ایم که وی چگونه و از رهگذر چه کسانی با قرآن کریم آشنا شد و چه ترجمه-های از این اثر را در اختیار داشت. در ادامه افزون بر دفترهای دوازده گانه دیوان غربی شرقی، موخره نسبتاً بلند آن نیز بررسی شده، و تقریباً تمام تأثیرپذیری ها و اقتباس ها استخراج و آیاتی را که سرچشمه الهام او بوده نیز ذکر شده است.
۱۹۵.

به دستش یکی تند سارنج بود (ابهام زدایی از رزم افزاری ناشناخته)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: رزم افزار زرین قبانامه سارنج ادب پهلوانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹ تعداد دانلود : ۹۷
در منابع کهنِ سلاح شناسی و نیز متون تاریخی و پهلوانی، گاهی از رزم افزارهایی نام برده شده است که امروزه برای پژوهشگران و محققان ادبِ حماسی و پهلوانی، ناآشنا و غریب می نماید. یکی از این رزم افزارها، « سارنج » نام دارد که ظاهراً برای نخستین بار در منظومه زرّین قبانامه –که از منظومه های بلندِ پهلوانیِ عهد صفوی است- از آن یاد شده است و مصححِ فاضلِ آن، اظهار داشته اند که این واژه را در فرهنگ ها و متون نیافته اند و فعلاً منحصر به یگانه کاربردِ آن در زرّین قبانامه است. نگارنده این جستار، با پژوهش در متون پهلوانی، تاریخی و قصه های بلندِ عامیانه ماجراجویانه، علاوه بر یافتنِ نمونه هایی دیگر از سارنج ، و توصیفِ شکل و ساختارِ ظاهری این رزم افزار و نحوه به کارگیریِ آن توسط طبقه و گروهی خاص از پهلوانان و جنگجویان، به این نتیجه رسیده است که واژه سارنج برای نخستین بار، در ریختی کهن تر و اصیل تر، در قرن ششم و هفتم استفاده می شده است و پس از آن، در زنجیره ای دَرهم و پیچیده از تصاحیف و تغییرات، به سارنج مبدّل گردیده است.
۱۹۶.

تناظر عوالم وجودی در اندیشه شیخ علاء الدوله سمنانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عرفان تناظر عوالم عالم انفس عالم آفاق عالم کبیر عالم صغیر شیخ علاء الدوله سمنانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۸۶
  اندیشه جهان وارگی انسان و اندام وارگی جهان، در واقع نمود اندیشه تناظر بین عالم صغیر و کبیر است که سبب شناخت  جامع انسان به عنوان عالم صغیر الجثه و کبیر بالمعنی و جایگاه آن در نظام خلقت خواهد شد. این مقاله با روش پژوهش توصیفی-  تحلیلی و  بر اساس مطالعات کتابخانه ای، به واکاوی و بررسی ایده تناظر در آثار شیخ علاء الدوله سمنانی پرداخته و هدف، کاربرد و کارکرد استفاده از تناظر را در آموزه های عرفانی وی نشان داده است. شیخ علاء الدوله سمنانی، متنازع آرای وحدت وجودی ابن عربی با تاکید بر دوگانگی و ارتباط بین عالم صغیر و عالم کبیر، سعی در تبیین اندیشه تناظر عوالم دارد. ملزومات درک ایده تناظر در اندیشه وی، شناخت جایگاه انسان، جهان،کیهان و همچنین دل به عنوان حلقه واسط این تناظر است که همه این موضوعات ذیل اندیشه اصلی عرفانی وی یعنی لطایف سبعه قرار می گیرد. مبنای اصلی نظریه لطایف سبعه سمنانی بر این اصل استوار است که تمامی این لطایف از تاثیرپذیری  فیوضات افلاک و  عناصر، حاصل و از سوی دیگر بین لطایف سبعه، فیوضات افلاک، عناصر، انواع انوار، انواع انسان و پیامبران وجودی  تناظر برقرار است. کارکرد تناظر از منظر سمنانی در شناخت انسان، جهان و حق و همچنین تربیت خانقاهی ،شطرنج وجودی انسان، انواع لطایف، انوار و پیامبران وجودی نمود دارد.
۱۹۷.

بررسی شخصیت اصلی رمان «روز دیگرِ شورا» براساس نظریه جامعه شناختی"استعاره نمایشی" گافمن

کلید واژه ها: فریبا وفی روز دیگر شورا شخصیت اروینگ گافمن استعاره نمایشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸ تعداد دانلود : ۸۰
آثار ادبی به ویژه داستان و رمان ازجمله مهم ترین عرصه ها در بازتاب مسائل اجتماعی است. با مطالعه داستان های دغدغه محور علاوه بر دستیابی به سیمایی از جامعه و مسائل آن، می توان با تکیه بر مطالعات جامعه شناختی گام های مؤثری در اصلاح معضلات اجتماعی برداشت. شخصیت یکی از مهم ترین عناصر داستانی است که پردازش دقیق و هنرمندانه آن می تواند بیانگر اهداف و دغدغه های نویسندگان باشد. بسیاری از درون مایه ها و شخصیت های داستانی را می توان با توجه به نظریه های جامعه شناختی تحلیل کرد و تصویری نزدیک به واقعیت را از شخصیت های داستانی ترسیم کرد. در مقاله حاضر شخصیت اصلی رمان روز دیگر شورا برمبنای نظریه جامعه شناسانه اروینگ گافمن تجزیه و تحلیل شده است. طبق نظریه استعاره نمایشی اروینگ گافمن هر انسانی در صحنه زندگی اش بنابر مقتضیات اجتماعی، نقش های متعددی اجرا می کند و به چهره نقاب می زند. گافمن معتقد است افراد تلاش می کنند تا نقص ها و عیب هایشان را پنهان کرده و تصویری مطلوب از خود ارائه دهند. پژوهش حاضر در صدد است تا نشان دهد چه زمینه هایی باعث شدند تا شورا به اجرای نقش روی بیاورد و در مدیریت رابطه جدیدی که با آن مواجه شده است، از چه راهکارهاییاستفاده می کند؟.در مقاله حاضر از روش ادغام مصداق های مستخرج از داستان و رویکرد تحلیلی تفسیری استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که سه عامل فقدان عاطفه در رابطه زناشویی، تأثیرات خانواده شوهر و روزمرگی زمینه ساز گرایش شورا به ایجاد رابطه ای خارج از عرفاست. شورا برای اجرای نقش ها و مدیریت رابطه جدید از راهکارهایی نظیر نقاب زدن، انزوا، پنهان کاری و دروغ استفاده می کند. هرچند پایان رابطه برای شورا ناخوشایند است ولی او در اجرای نقش هایش موفق عمل می کند.
۱۹۸.

بررسی مقوله اضطراب در مجموعه داستان نمازخانه کوچک من هوشنگ گلشیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روان کاوی نقد روان کاوانه اضطراب گلشیری نمازخانه کوچک من

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷ تعداد دانلود : ۸۰
محوریت نقد روان کاوانه، تعامل میان حوزه هنر، به ویژه ادبیات با موضوعات روان کاوی است که در این روش، سوژه متن به بستری برای شناخت نشانه ها، ریشه ها و عوامل روان نژندی در سه محور مؤلف، متن (ساختار و شخصیت ها) و مخاطب است؛ و در مواردی نادر به روش عبور از بحران و ابزاری برای روان درمانگری تبدیل خواهد شد. در این حوزه، مقوله اضطراب و وسواس از موضوعات مهمی است که در روان شناسی با رویکردهای شناختیِ متفاوتی بدان پرداخته شده است و می تواند یکی از موضوعات کاربردی در تحلیل متن محورانه آثار ادبی قرار گیرد. از سویی، آثار گلشیری به سبب آگاهی او از دانش روان شناسی و کاربست آگاهانه تکنیک ها و شاخصه های مهم آن در پردازش و تقویت شخصیت، از ظرفیت بالایی در جهت تحلیل روان کاوانه برخوردار است. لذا این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی به بررسی مقوله اضطراب در مجموعه داستان نمازخانه کوچک من پرداخته و نتیجه گرفته است که ریشه اضطراب در شخصیت های این داستان ها، ترس از وقوع یک حادثه ناگوار در آینده است و شخصیت ها اغلب به پاسخ ابتدایی اجتناب و گریز از موقعیت و مکانیسم های دفاعی ابتدایی روی می آورند. اکثر شخصیت ها در مواجهه با اضطراب، مبتلا به افسردگی، خشم و انزوا شده که در نشانه های رفتاریِ متعددی چون مصرف الکل، بی خوابی و بی قراری، پرخاش کردن و جیغ و فریاد کردن این بحران را بازنمایی خواهند کرد. درمجموع می توان اضطراب و افسردگی را در این مجموعه به عنوان وجه غالب در نظر داشت.
۱۹۹.

بررسی تطبیقی عنصر داستان گریزی در ژرف ساخت روایت داستان های مثنوی معنوی و قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: داستان پردازی داستان گریزی ساختارشکنی قصه های قرآن داستان های مثنوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۱۰۵
در این مقاله کوشیده شده است با نگاهی تطبیقی و متفاوت از آنچه همواره درباره چگونگی داستان پردازی در مثنوی مورد بحث بوده، وجه اشتراک آن را درزمینه داستان پردازی با قرآن کریم نشان داده شود. در پژوهش پیش رو بر آنیم اگرچه قرآن کریم و مثنوی معنوی متونی هستند که از داستان پردازی بهره می برند، در عین حال، داستان گریزند و برپایه همین عنصرِ داستان گریزی، روایت داستان را شکل می دهند و مخاطب را به غرض راستین سخن، رهنمون می شوند. پاسخ به این پرسش که چگونه ممکن است داستان پردازی در عین داستان گریزی تحقّق یابد، به عواملی، از قبیل ساختار وحی، ایدئالیسم اخلاقی، بهره گیری متفاوت از تخیّل در پرداخت داستان، حقیقت و مجاز زبان و هدف داستان گویی در این دو متن، بستگی دارد. با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی و تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی، این نتیجه به دست آمده است که اسنادهای مجازی در قرآن و مثنوی، با فراتر رفتن از زمینه های تخیّلیِ تشبیهی یا استعاری یا حتّی جاندارانگاری مرسوم، عادت ستیزی ها و ساختارشکنی در روایت داستان را تقویت می کنند و درنهایت، به داستان گریز بودن این دو متن یاری می رسانند. همچنین تفاوت هدف داستان گویی در قرآن و مثنوی، باعث می شود این دو متن، با گرایش به عدم بیان جزئیات دقیق و عدم زمینه سازی هایی که با طبیعت روایت گری و نیز کنش ها و واکنش های شخصیّت های داستانی، سازگاری دارند، به داستان پردازی اقدام کنند و در پیوند با دیگر عوامل یادشده، ژرف ساخت داستان گریزی را رقم زنند و خلاف عادت خوانش مخاطب را در پی داشته باشند.
۲۰۰.

Autoritarisme du plan du discours dans Les Chants de Maldoror(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: écriture consciente lecture avertie Les Chants de Maldoror narratologie plan du discours

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۹
Les Chants de Maldoror résistent obstinément à toute classification dans un genre littéraire spécifique, révélant une nature hétéroclite qui défie toute tentative de catégorisation. Des tentatives ont été faites pour ancrer ce texte de la seconde moitié du XIXe siècle dans le registre de la poésie. Cependant, au-delà de son apparente dissonance et de son rejet des normes établies, ce texte novateur trouve sa cohérence sous l'égide d'un narrateur autoritaire, qui semble être la seule instance garantissant la continuité interne des six chants. La prédominance de la narration, en élargissant le plan du discours, agit comme un rempart empêchant le lecteur de s'identifier aux personnages ou de succomber à l'illusion référentielle. Ceci non seulement écarte le lecteur du lecteur idéal, mais le dépeint aussi comme un mauvais lecteur. Les références constantes à l'acte de narration, troublant le cours de l'histoire, l'adresse récurrente du narrateur au narrataire et les commentaires sur le récit et l'histoire confirment la suprématie de la narration dans le texte lautréamontien. L'existence d'une narration autoréflexive et narcissique, dès les premières lignes, remet incontestablement en question l’horizon attente du lecteur. Cette présence requiert une lecture pleinement avertie, défiant toute quête de sens, et confronte le lecteur à des questions fondamentales sur la nature et les fonctions des notions telles que l'écriture, la lecture, la narration, l'auteur et la littérature.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان