فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۶۸ مورد.
حوزه های تخصصی:
این نوشتار مؤید آن است که ارزیابی دانش معماری در خصوص مجموعه های صنعتی به شناسایی چالش های توسعه آن کمک می کند. تأمل در مؤلفه های توسعه دانش معماری سبب شد تا ارزیابی این دانش در سه بخش دانش نظری (یا تولیدات نظری)، انتقال دانش (یا برنامه های آموزشی) و دانش عملی انجام شود. گفتنی است با توجه به ماهیت متفاوت سه گانه های مذکور، روش ارزیابی هرکدام متناسب با ویژگی های ماهوی آنها انتخاب شد. بدین ترتیب ارزیابی حوزه های نظری به علت ماهیت نوشتاری آن، با روش تحلیل محتوا توأم شد. در این بخش، مقالات علمی پژوهشی (مندرج در پانزده نشریه معتبر معماری تا زمستان 1393)، 2500 عنوان کتاب منتخب، پایان نامه های دانشجویی مقطع کارشناسی ارشد (که طی سال های 1380 تا پایان 1389 در دانشگاه شهید بهشتی به انجام رسیده اند) و رساله های دکتری معماری (که در دانشگاه های داخل کشور تا پایان سال 1391 تکمیل شده اند)، مورد بررسی قرار گرفت تا کمیّت دانش نظری در خصوص معماری مجموعه های صنعتی برآورد شود. لازم به ذکر است این سنجش در مقایسه با شش کاربری منتخب منظر، مسکونی، مذهبی، درمانی، آموزشی و اداری به انجام رسید. در بخش انتقال دانش، ارزیابی مذکور به تحلیل محتوای برنامه ها، گرایش ها، رشته ها و واحدهای درسی مطرح در سه مقطع کارشناسی، ارشد و دکتری معطوف شد. همچنین برای آگاهی از وضعیت دانش عملی، به ارزیابی جهت گیری مسابقات معماری (اعم از مسابقات دوره ای و مسابقات برگزار شده در بازة انتخابی 1389-1386) و نیز بررسی نمونه های انتخابی از واحدهای صنعتی موجود (در قالب 63 واحد صنعتی از شهرک صنعتی کاسپین قزوین) اقدام شد. نتایج نشان می دهد که دانش معماری مجموعه های صنعتی در مقایسه با دیگر کاربری ها از کمترین تولید نظری و انتقال تعلیمی برخوردار بوده است (چالش کمّی). علی رغم چنین وضعیتی، در حوزه عملی با رشدی کمّی قرین بوده و نیازمند توجه کیفی است (چالش کیفی). همچنین توسعه دانش معماری در زمینة مجموعه های صنعتی فاقد ساختار منسجم بوده و عمدتاً به صورت موضعی و گسسته در حال رشد است. نتایج گویای آن است که رفع چالش های یاد شده با انسجام بخشی به سه گانه های مذکور و اتخاذ راهبرد عمل به نظر (در قالب مهندسی معکوس) محقق می شود. تحقیق بر این نکته تأکید دارد که توسعه دانش معماری در خصوص مجموعه های صنعتی با برنامه ریزی در قالب ماتریسی از مؤلفه های تکمیلی و تکاملی متشکل از حوزه های سه گانه میسر می شود.
بررسی تأثیرات تفکر فروکاست گرا و تقابل آن با زیستارگرایی در مسائل طراحی صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله نحوه تفکر در مسائل طراحی به روش فروکاست گرایی را بررسی می کند. همچنین به این سؤال که طراحی در حیطه فروکاست گرا قابل بحث است یا در تقابل با هولیسم (زیستارگرایی) که ایده ای جهانی در برابر فروکاست گرایی است، پاسخ می دهد. در ادامه مقاله به مطالعه رویکردهای مشابه در طراحی که با این تفکر منطبق است و به مقایسه دو تفکر مطرح شده می پردازیم. نتیجه این بررسی رسیدن به الگوی تفکر درباره مسائل طراحی است که در قالب راهکاری برای تسکین درد بیماران آستئوآرتریت زانو بررسی شده است.
بررسی تحلیلی مدل های شاخص روند طراحی مهندسی و طراحی صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیا نظریه ای برای نظام مند کردن مراحل طراحی وجود دارد ؟ و آیا طراحان تاکنون دراین مورد الگوهایی را ارائه نموده اند. اصولا این بررسی ها چه نتایجی به همراه داشته است؟
نظریاتدر حوزه فرآیند[1]حل مسئله و مشکل، اغلب در حیطه علم متدولوژی[2]مورد بحث قرار میگیرد، ودرعلوم انسانی و اجتماعیاهمیت ویژه ای دارد. طراحان صنعتی، که ارتباطات فرم، کارکرد عملی، تولید، اقتصاد و سایر ویژگیهای محصول مورد بررسی قرار میدهند، بنا بروظیفه،باموضوعات متنوعیروبرو هستند که الزامابه اینگونهمباحثوارد میشوند. در این بررسی به مدل هایی که توسط مشاهیر طراحی و صاحبنظران در دوره های متفاوتی ارائه شده اشاره گردیده است و به لحاظ قرابتی که این مبحث با فرآیند طراحی در مهندسی دارد، ویژگی های تطبیقی و اصولی آنها مورد تحلیل و نتیجه گیری قرار گرفته اند.ضمنا با توجه بهاستفاده کمتر ازروشهای مبتی برمدلهای فرآیند طراحی، هنوز این روش ها کاربردی و عام شناخته نشده اند، ولی اغلب بطور محدود مورد استفاده قرار میگیرندو ازسویی دیگر طراحان کماکان به توانایی های فردی شان تکیه می کنند، ویا با مهارتهای کسب شده از تجاربشان به حل مشکل می پردازند، بدون آنکه این تجربیات در مجامع آموزشی اصولی را از خود برجای بگذارد.
آشنایی با فرآیند کار طراحی عامل مهمی در موفقیت طراحان میباشد، و فرآیند محوری نیز دیدگاه جدیدی است که امروزه در طراحی ها و حل مسائل خرد وکلان مطرح شدهو به عنوان الزامات در استانداردهای کیفیت بکارگرفته میشود.طراحی که بتواند مسائل را پیش بینیکندآمادگی بیشتری برای مقابله با مسائل را دارد. وبررسی تحلیلی-تطبیقی شیوه های مزبور فرصتی را برای آشنایی، تفکر، انتخاب و بکارگیری آنها ایجاب مینماید.
رهیافت های زیبایی شناسی به مثابه طراحی و توسعه محصول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمام طراحان در جستجوی پیدا کردن روندی برای حل مساله زیبایی شناختی در طراحی و توسعه محصولات هستند. آنها تلاش می کنند، طرح پیشنهادی خود را با آن روند انجام دهند و از این طریق به اهداف، سفارش دهندگان خود یعنی کارفرمایان و خریداران جامه عمل بپوشانند. چنانچه به اعتراف طراح با تجربه ای چون «هوفلر» همواره یک تضاد بین تئوری و عمل وجود داشته است و طراحان نمی توانستند آزادانه احساس زیبایی شناختی خود را بدون درنظر .گرفتن درخواست های سفارش دهندگان بیان نمایند و همیشه این فشار بر روی طراحان وجود داشته است. افرادی مانند «کریستوفر الکساندر» که از وی به عنوان یکی از بنیان گذاران متدولوژی طراحی یادمی شود، معتقد است مشکلات و مسایلی که طراحان باید آن را حل نمایند، خیلی پیچیده تر از آن است که تنها با احساسات و خلاقیت های هنری قابل حل باشد و بر همین اساس جهت مواجه با مشکلات و مسایل طراحی باید به تحلیل و پردازش بازار پرداخت.این نوع نگاه یکی از آشناترین روندها برای طراحان محسوب می شود که بدان فرم تاثیرگرفته از بازار می گویند که بارزترین هدف این روند، مجاب کردن استفاده کننده مشخص در ایجاد علاقه و خرید محصول است. متاسفانه اغلب این سوء تفاهم پیش آمده است که هدف از تلاش های مربوط به روندهای طراحی، بدست آوردن یک روند فراگیر واحد می باشد و این امر نادیده گرفته شده که مشکلات و مسایل مختلف، روندهای متفاوتی می طلبد. اینکه کدام روند کاربرد بهتری برای حل مسایل زیبایی شناختی دارد، سوالی است که باید در آغاز تمامی پروژه های طراحی صنعتی مطرح و پاسخ داده شود.حال اگر بپذیریم روندی برای حل مساله زیبایی شناسی وجود دارد و زیبایی شناسی را به عنوان یک زبان مورد توجه قرار دهیم و درخواست های استفاده کننده را از طریق مطالعات بازار و روش های مرتبط آن به دست آوریم. آنگاه این سوال مهم در حل مساله زیبایی شناختی پدیدار می شود، که آیا تنها روندی که در اختیار طراحان قرار دارد، همان روند و رهیافت برخاسته از بازار است؟ آیا روند های جایگزین می توانند، جانشین مناسبی برای این روند باشند؟این مقاله با مطالعه اهداف طراحی تعدادی از طراحان، چشم انداز کلی را شکل می دهد و نکات ضعف و قوت این روند را مطرح نموده و از این طریق خواننده را هدایت نموده تا بتواند تصمیم بگیرد. آیا می توان به جز روند استخراج شده از بازار از روند دیگری استفاده نمود؟ آیا نمودهایی از روندهای جایگزین وجود دارد که بتوان به آنها استناد کرد؟
تحلیل نشانه شناختی طراحی پسامدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از اواخر دهه 1960 میلادی، طراحی پیشتاز به سمتی رفته است که آن را پست مدرن می نامیم. طراحی، معماری و به طور کلی هنر پست مدرن (همانند سایر شاکله های فرهنگی پست مدرن) دارای آنچنان پیچیدگی هایی است که تا به امروز ملاک های صحیحی برای شناسایی، تفکیک و طبقه بندی آثار پست مدرن از آثار مدرن وجود ندارد. در این مقاله با تبیین مبانی نظری نشانه شناسی به عنوان ابزار نقد، برخی مفاهیم و مولفه ها استخراج شده، سپس توسط این مولفه ها، برخی آثار شاخص که توسط طراحان و معماران بنام و داعیه دار پست مدرنیسم طراحی شده اند، مورد بررسی قرار گرفته است.بر اساس نتایج این پژوهش، نشانه های آثار پست مدرن نسبت به همتایان مدرن خود تغییراتی بنیادی یافته اند که از شاخص ترین آنها می توان اشاره کرد به اینکه در طرح های پست مدرن مجددا از نشانه های شمایلی به وفور استفاده می شود. آثار پست مدرن دلالت های ضمنی فراوان دارند و فرایند نشانه پردازی و دلالت آنها نامحدود است. به علاوه این طراحی از منش همنشینی و جانشینی استفاده می نماید و برای مخاطب - به عنوان حلقه اصلی فرایند دلالت - امکان تعامل با اثر را فراهم می نماید و بالاخره اینکه طرح های پست مدرن، ادراک احساسی مخاطب را مورد توجه قرار می دهد و کارکرد برتر فرایند ارتباطی آثار پست مدرن، کارکرد عاطفی است.
روش شناسی طراحی صنعتی در عصر پسامدرن (با تکیه بر تجارب آلساندرو مندینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییر مختصات زندگی در عرصه های اقتصادی، اجتماعی، ارتباطات و فرهنگ عصر پسامدرن ماحصل دگرگونی هایی در شرایط تولید و رسیدن به جامعه وافر است. توانایی نوین تولید، تغییر شرایط اجتماعی، دگرگونی ساختار اقتصادی، افزایش رقابت در بازار و بازتاب کاستی های طراحی عصر مدرن در پاسخگویی به نیازهای غیر عملکردی کاربران، آغازگر تغییراتی در نگرش ها نسبت به طراحی صنعتی گردید. اما با وجود بسیاری از تجارب در این عرصه، هنوز طراحی پسامدرن امری تجربی محسوب می شود و فاقد ساختاری روش شناسانه و مؤلفه های تثبیت شده برای طراحی و نقد است. مقاله حاضر با هدف دستیابی به روش شناسی های نظام مندی در طراحی غیرعملکردگرا به تحلیل تجارب فکری آلساندرو مندینی، یکی از پیشگامان طراحی پسامدرن ایتالیا پرداخته است. بررسی شامل درک شرایط و نیازهای این عصر، بررسی مقوله روش شناسی طراحی، تحلیل مقوله روش شناسی در آثار مکتوب، اندیشه نگارهای فکری و محصولات طراحی شده توسط مندینی و استخراج اندیشه راهبردی هر محصول و رویکرد انتخاب شده توسط وی برای حصول به نتیجه و استخراج متداول ترین آنها بعنوان روش شناسی عام عصر پسامدرن است. در نتیجه بررسی، مشخص گردید که تداعی آنیمیسم، طراحی مردمی، خلق هویت اجتماعی و احساس گرایی، راهبردهای اصلی و به موازات آنها، طراحی تعاملی، مفهومی، تجربه گرا و اسطوره بنیاد کارآمدترین رویکردها تلقی می شوند.
به سوی راهکاری برای طراحی فرهنگ محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئلهی جهانی شدن دغدغه بزرگ بسیاری کشورهای دنیا بوده و به شکل گیری و قوام رویکرد های متفاوتی چون بومی سازی و محلی نگری انجامیده است، دیدگاه هایی که نقطهی اشتراک آنها تمرکز بر فرهنگ، مدیریت و طراحی آن است. این در حالیست که در بسیاری کشور ها از جمله ایران، فاصله و شکاف عمیقی بین دو عامل فرهنگ و تکنولوژی به همراه تولیداتش، دیده میشود. راهکار مقابله با این چالش توجه هر چه بیشتر به طراحی فرهنگ محور و جستجوی راه حلی برای جدایی از سطحی نگری در این حیطه است. این مقاله با هدف ارائه روشی مناسب جهت کمک به طراحان در راستای توجه عمیق به فرهنگ، روش آینده پژوهی سی.ال.ای را پیشنهاد میدهد. سپس با انجام یک آزمایش، میزان کارا بودن این روش را برای طراحان میسنجد. نتایج نشان میدهد، بکارگیری این روش در طراحی فرهنگ محور محصولات، بسیار موفق بوده و بشکلی سامان یافته ذهن طراح را به سمت ملاحظات فرهنگی سوق میدهد. همچنین این نکته روشن میشود که این روش اگرچه در پروسه عمیق شدن و توجه به بسترهای متنوع مسئله بسیار کارآمد است اما نمی-تواند به تنهایی و به عنوان یک ابزار کامل، تمامی پروسه طراحی را پوشش دهد و نیاز به ترکیب روش های دیگر دارد.
ورود به حیطه طراحی اجتماعی با نگاه به جامعه معلولین طراحی موردی: مناسب سازی خودروی سمند برای افراد پاراپلژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه توسعه مفاهیم جدیدی را دربر گرفته که فراتر از رشد اقتصادی است. توسعه به معنای رشد به اضافهی تغییر است. به این معنا که باید نمودهای توسعه در عرصه های مختلف اجتماعی دیده شود و جامعه به عنوان یک کل واحد قدم در راه پیشرفت گذارد.طراحی فراگیر نیز با همین تفکر شکل گرفت که بتواند با تحت پوشش قرار دادن طیف گسترده تری از استفاده گران، به همگانی کردن و بهبود سطح زندگی مردم کمک نماید. طراحی اجتماعی با نگاه جدید به طراحی فراگیر، گروه های استفاده گر را به عنوان مهمترین عامل در شکل گیری محصولات مختلف معرفی نمود. با وارد شدن به عرصهی طراحی اجتماعی، معلولین در مرکز توجه طراحان قرار گرفتند زیرا کم توجهی به این قشر از جامعه، بسیار جدی و نگران کننده به نظر میرسید. در ایران نیز، نیازهای معلولین مورد توجه قرار نگرفته و فضای شهری برای حضور آنان از کمترین امکانات برخوردار است. با بیان چگونگی مناسب سازی خودروی سمند برای افراد پاراپلژی، نمونه محصولی را بررسی خواهیم کرد که استقلال کامل برای حضور فرد معلول در محیط شهری را به ارمغان خواهد آورد
ارزیابی کاربر و کارکرد محصول با رویکرد طراحی تعاملات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طراحی تعاملات، نگرشی نظام مند است که توجه خاصی به طراحی در ارزیابی و دریافت از سیستم ها برای استفاده انسان داشته و پدیده های وسیع اطراف آن را مطالعه میکند. در این رویکرد، تعاملات به معنی رفتار، رابطه بین انسان و محصول، انسان و سیستم و یا انسان و انسان میباشد. طراحی تعاملات تغییر تمرکز از خود اشیاء به رفتاری که آنها را در حین استفاده مشخص میسازد میباشد. یکی از زیر شاخه های طراحی تعاملات، اطلاعات ادراکی و درک محصول در حین کار با آن میباشد که در بر گیرنده تعاملات فیزیکی بین کاربر و محصول است. دریل از جمله دستگاه هایی است که با وجود نیاز به استفاده در منازل، چندان تعامل مناسبی را با کاربر خود برقرار نمیکند. در پژوهش حاضر اطلاعات ادراکی و ارزیابی درونی کاربران با استفاده از مقیاس لیکرت با هدف کاربرد محصول در منازل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که ظاهر صنعتی دریل از لحاظ فرم و رنگ، مواردی نظیر سنگینی، صدای زیاد، کنترل دقیق تر به دلیل سرعت بالا، مشاهده حرکت سریع مته، عواملی هستند که باعث عدم احساس امنیت و اطمینان لازم شده، که در نهایت تجربه نه چندان خوشایندی را برای کاربر باقی میگذارد.
نقش محوری مینیمالیسم در پایان دوران مدرن و بکارگیری نور در آثار دن فلاون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرن بیستم تجربیات متفاوتی را در زمینهی هنر و اندیشه به همراه دارد. پس از جنگ جهانی دوم، جهان در رویارویی با تغییرات گسترده ای در زمینه های فلسفی، هنری، سیاسی و اجتماعی قرار میگیرد و تمامی اصول مدرنیسم را به چالش میکشد. در این اثنا مجسمه سازی مینیمالیسم با رویکردی انتزاعی که از مهم ترین دستاورد های هنر مدرن به شمار میآید، با مفاهیمی نو از درون نقاشی سر بر میآورد. این جنبش با تاکید بر نقش مخاطب به جای مولف، نگاه تازه ای را در هنرهای بصری مطرح میکند. آثار هنری مینیمالیسم فاقد نماد گرایی هستند، آثاری که با استفاده از تولیدات کارخانه و با تکیه بر روند آن، زاییدهی عصر تولید انبوه ناشی از انقلاب صنعتی به شــمار میآیند. دن فلاون از تاثیر گذارترین هنرمندان مینیمالیست است که با انتخاب لامپ-های فلورسنت صنعتی آثار منحصر به فردی را به نمایش میگذارد. او با چیدمان های نوری بر فضای معماری تاثیر گذاشته و موجبات هنر نوری را فراهم میآورد. این نوشتار، مینیمالیسم را نقطهی عطفی در روند هنری قرن بیستم معرفی میکند و با نگاهی به مباحث نظری پیرامون آن به تحلیل مفاهیم و مبانی این جنبش در آثار فلاون میپردازد.
بیان هایی پیرامون شناخت تعامل فرهنگ و طراحی (محصول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف نخستین این مقاله ارائهی بیان هایی از چگونگی کارکرد فرهنگ و طراحی، کشف رابطهی میان این دو و تعیین ویژگی های فرهنگی طراحی است. هر چند در ساختار ابتدایی مقاله، طراحی به طور کلی مد نظر بوده است، لیکن در ادامه، نگاه ویژه به حیطهی طراحی محصول معطوف شده است. آگاهی یافتن از آخرین پژوهش هایی که در این عرصه صورت گرفته است نیز از دیگر اهداف جنبی این مقاله می باشد. لذا می توان پرسش های پژوهشی این تحقیق را چنین مطرح کرد: -فرهنگ چیست و چگونه میتواند در بستر طراحی تعریف شود؟، -تعامل میان فرهنگ و طراحی اساسا ً چگونه است؟ برای نیل به اهداف یادشده، ابتدا طراحی و سپس فرهنگ به طور عام مورد کنکاش قرار گرفته اند تا دامنه -ی تعاریف و نظریه هایی که پبرامون آنها وجود دارند، مشخص شوند. در ادامه عرصه های همپوشانی (تعامل) فرهنگ و طراحی محصول تعیین شده، بیان هایی از چگونگی ارتباط متقابل آنها پیشنهاد شده است. در این مقاله، توانایی تولید، به اشتراک گذاردن و تبادل معنا به عنوان مهمترین حیطهی درون-تعاملی میان آنها (فرهنگ و طراحی) شناسایی شدند. چهار بیان بنیادی درباب مفاهیم تعامل فرهنگ و طراحی مطرح شدند که هر یک بستری از تعامل این دو را تشریح میکردند. در نهایت مدل هایی نظری از تعامل فرهنگ و طراحی محصول بیان شده است.
""طراح گرافیک و طراحی فرهنگ"" در ایران صنعتی و پساصنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فلسفه های فکری دوران مدرن و پست مدرن، بر تمامی وجوه زندگی هنرمندان تأثیر گذاشته، طراحان گرافیک نیز، تحت تأثیر این تفاوت نگرش در جامعه صنعتی و پساصنعتی قرار گرفته اند؛ همین طور تحول اساسیِ جایگاه هنرها ناشی از تغییر مشهود در ابزارها، شیوه ها و ... است. در این مقاله با مقایسه تطبیقی بین ارتباطات تصویری (گرافیک) مدرن و پست مدرن، تفاوت نگرش جوامع صنعتی و پساصنعتی بر وظایف طراح و نیز تأثیر این دو جامعه بر شیوه ها و نیز دستاوردهای طراحی گرافیک، بیان میشود. سپس با انتخاب مطالعه موردی بر عکاسی و بهکارگیری فن آوری های مرتبط با ثبت تصویر، و نقش آن به عنوان نمونه ای از ابزار طراحان گرافیک در جامعه صنعتی و پساصنعتی، مورد توصیف، تحلیل و قضاوت قرار می گیرد. یافته های تحقیق حاضر، حاکی از این است که وظایف طراح گرافیک، و نیز شیوه های طراحی و بهکارگیری ثبت تصویر در جامع? صنعتی، با رویکردی شکل گرایانه بوده است؛ ولی دنیای جدید پساصنعتی با هنرِ جدید تعامل گر، گرافیک را منفک از ساحت های مکمل، قابل طرح نمییابد. تنوع در اهداف ثبت تصویر و کارکردهای بیشتر عکاسی در گرافیک، حاکی از ضرورتی فرهنگی و نوین است؛ مقوله ای که وقوع آن در حیطه گسترش دانش های بین رشته ای، می تواند موجب حذف شکاف های عمیق موجود میان گرایش های علوم انسانی و هنری شود.
تاثیر روانی طیف های رنگی ایجاد شده توسط رنگ خودروها در معابر شهری (نمونه موردی: مرکز شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رنگ مهم ترین عنصر بصری از نظر بار احساسی است. بسیاری از نظریه پردازان رنگ اعتقاد دارند که رنگ ها بر روحیات انسانی تاثیر گذارند. مطالعه تاثیر روانی رنگ به دلیل اهمیتی که در محیط پیرامون ما دارد امروزه به یک علم کاربردی تبدیل شده است. هر شهر مجموعه ای از رنگ ها است که به غیر از ساختمان ها و طبیعت، مربوط به مبلمان ثابت شهری و خودروها به عنوان عناصر متحرک شهری می شود. رنگ از مهم ترین مشخصه های ظاهری خودرو است که اولین و مستقیم ترین تاثیر را بر بینایی می گذارد. ترکیب های رنگی مختلفی از کنار هم قرار گرفتن خودرو ها بوجود می آید که هر یک حاوی بار معنایی خاصی است. این تحقیق به بررسی تاثیر روانشناختی رنگ خودروهادر معابر شهر تهران از طریق مطالعات آماری و میدانی پرداخته و با مقایسه نتایج حاصل، با نظر نظریه پردازان در نحوه تاثیرگذاری هر دسته از رنگ ها، نشان می دهد که طیف های رنگی حاصل از کنار هم قرار گرفتن خودروهای در حال حرکت در تهران، طیفی خنثی، سرد و بی تفاوت است. اگر چه طیف خنثی می تواند سبب ایجاد حس تعادل و توازن شود، اما این طیف در مجموع ایجاد کننده حس کسالت و پوچی است.
بررسی نقش محصول به عنوان واسطة منطقی بین طراح و استفاده گر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش اشیاء در تاریخ با کارکرد محض آغاز شده و در دست انسان اولیه فقط به عنوان ابزار صرف تلقی می?شد در حالیکه عبور شیء در بستر زمان همواره با خود معناسازی میکند. تجربة سالیان متمادی، حکایت از نقش های گوناگون شیء داشته که در شرایط مختلف (اجتماعی، مذهبی، فرهنگی و غیره) در مسیر تکامل خود بروز داده شده است. با توجه به اینکه در هنگام درک اشیاء از طریق حواس، عواملی مانند محیط، تجربه فردی، کیفیت و.... در دریافت فرآیند ادراکی مؤثر بوده و نیز از آنجا که ارتباطِ فرآیندِ رویارویی طراح با استفاده گر از طریق شیء حادث میشود، این ارتباط میتواند به نوعی ارتباط غیر کلامی تعریف شود. در واقع استفاده از محصول، ارتباطی میان طراح و استفاده گر را پدید میآورد که از طریق عملکرد های ویژة شیء اتفاق میافتد. این مقاله میکوشد تا طراحی یک محصول صنعتی را به عنوان برآیند تفکر و تعقلی بس منضبط و دقیق ترسیم نموده و نشان دهد که چنین طراحی از اصول و فنون معینی پیروی و پس از آزمودن های آگاهانه، به ثمر میرسد. نتیجه چنین فرآیندی بوجود آمدن ارتباطی پویا و فعال بین محصول و استفاده گر است. بدین جهت تبیین ارتباط وچگونگی آن در طراحی صنعتی از اهداف این مقاله است. همچنین با بررسی مجموعة ارتباطی ""طراح- محصول- استفاده?گر"" تلاش میشود تا مهمترین عوامل در برقراری این ارتباط، شناسایی شده و مورد بحث قرار گیرند.
بررسی شیوه ای برای گردآوری اطلاعات پایه کاربران کودک با هدف طراحی بازی آموزشی با رویکرد کاربر محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله نحوه جمع آوری اطلاعات پایه از کاربران کودک در طراحی بازی با رویکرد اصلی کاربر محور تشریح شده است. جمع آوری اطلاعات و همچنین نحوه طراحی و حتی فرآیند تکمیل آن کاملا به نظرات کاربران(کودکان پنج تا هفت سال) در محیط واقعی خودشان وابسته است. علت انتخاب گروه هدف در محدوده سنی یاد شده این است که اصولا در این سنین میدان تصورات کودکان گسترش یافته و در بازی ها تمایل بیشتری به اجرای نقش های مختلف، ایجاد ارتباط و ترکیب آموخته ها و فعالیت های هدف دار نشان می دهند. دانشمندان علوم تربیتی بر این باورند که فرایندهای شناختی همانند: زبان، اندیشه و استدلال با تعاملات اجتماعی رشد می کنند. این مقاله از دو طریق به تکمیل علوم موجود در این رابطه و در رابطه با کودکان کمک خواهد کرد. ابتدا مقاله شیوه ای برای چگونگی گردآوری اطلاعات مورد نیاز از طریق خود کودکان از طریق تعامل مستقیم را معرفی کرده و توضیح می دهد، سپس اطلاعات بدست آمده را ارزیابی و از آنها برای استفاده در طراحی خانواده جدیدی از بازی ها (بازی آزاد) آماده می کند. در روند تکمیلی تحقیق، منحصرا از یک گروه شرکت کننده استفاده شده که در قسمت بررسی کاربر توصیف شده اند
هویت سازمانی در هزاره ی سوم و نقش طراحان ایرانی در آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خلق و ایجاد یک برند، برند سازی، یا به عبارتی هویت بخشی صنعتی یکی از متداول ترین مفاهیم صنعتی است که امروزه تحقیقات زیادی درباره آن انجام می شود. در این مقاله، به صورت موضوع پژوهی با بررسی سیر تحول شکل گیری مفاهیم برند در طول قرن اخیر، به معرفی چهار تحول اساسی ایجاد شده در آن پرداخته شده است. این تغییرات منجر به شکل گیری چهار مسئولیت متفاوت برای جامعه طراحان شده است که بواسطه کمبود مطالعه های کاربردی در این زمینه، برند سازی در میان جامعه هنری و صنعتی ایران کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این پژوهش نشان می دهد که مسئولیت طراحان در برند سازی هزاره سوم میلادی بسیار گسترده تر و متفاوت از برداشت های پیشین موجود در کشور می باشد. بر مبنای این مسئولیت، به ارائه ی پاسخی مناسب و علمی به این سوال که چه الگوی برند سازی در ایران پیشنهاد می گردد، پرداخته شده است. با بررسی برند سازی در جامعه سنتی ایرانی، رویکردی تلفیقی تحت عنوان مجددانه ارائه شده که مفهوم برند سازی را از واژه ای وام گرفته از فرهنگ غرب، به ارزشی پایدار و رویکردی تاکید شده در فرهنگ اسلامی و سنت ایرانی تبدیل می نماید.
ترجمه احساسات کاربران به خصوصیات محصول در طراحی (مطالعه موردی: ساعت مچی زنانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه محصولات می بایست به گونه ای طراحی شوند که به خواسته ها و تمایلات کاربران به خوبی پاسخ دهند. به این منظور طراحان از روش های متعددی در طراحی استفاده می کنند. از جمله این روش ها می توان به گسترش عملکرد کیفیت (QFD) و مهندسی کانسی اشاره نمود. در این مطالعه از روش QFD و مهندسی کانسی جهت بررسی ویژگی های ساعت مچی زنانه استفاده شده است. در این راستا ابتدا از بین 1350 ساعت مچی زنانه، 100 ساعت بر مبنای تفاوت های فرمی به عنوان نمونه انتخاب گردید. سپس برای ساعت ها 22 ویژگی فیزیکی در طراحی تعریف شد. 100 ساعت نمونه بر مبنای ویژگی های تعریف شده، به روش خوشه ای به 10 گروه تقسیم شدند. از هر گروه یک نماینده که بیشترین ویژگی ها را به خود اختصاص داده بود، به عنوان نماینده جهت مطالعه انتخاب شد. 10 ساعت منتخب مورد نظرسنجی و مصاحبه قرار گرفتند. این مطالعه روی 96 خانم بین 20 تا 30 سال صورت پذیرفت. نتایج حاصل از مطالعه مورد تحلیل قرار گرفت. اطلاعات تحلیل یافته موید وجود ارتباط مستقیمی بین ویژگی های محصول و احساسات ایجاد شده در کاربران می باشد. در واقع به کمک این مطالعه احساسات کاربران به ویژگی های فیزیکی در طراحی ساعت مچی زنانه ترجمه شده است.