فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۲۱ تا ۳٬۴۴۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
منبع:
نقش جهان سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۱
19-30
حوزههای تخصصی:
معماری اسلامی - ایرانی در فرهنگ تشیع میراث گران قدری است که از نسل های گذشته به یادگار گرفته شده و نمونه های ارزشمند آن در نظام برنامه ریزی، طراحی و مدیریت شهرهای تاریخی ایران به خوبی قابل مشاهده و بازشناسی می باشند. رابطه معماری و شهرسازی ایرانی – اسلامی با مبنای نظری، اصول فقهی اسلام، و آیات کتاب آسمانی و کلام وحی، گنجینه ای ارزشمند در هدایت و توسعه معماری و شهرسازی معاصر ایران خواهد بود. مروری بر تجربه های عملی و پایه های نظری آن ها در حوزه های معماری و شهرسازی و مدیریت شهری نشان دهنده آن است که تبین رابطه اصول نظری و مشخصات کالبدی از از پیش نیازهای تحقق و اجرایی شدن یک سبک و گرایش معماری است؛ بر مبنای چنین رویکردی است که می توان موضوع مورد نظر این پژوهش را در بستر آیات قرآنی و تفاسیر معتبر مورد تحلیل و بررسی قرار داد. سوال اصلی پژوهش آن است که هویت در معماری اسلامی چیست؟ و این تعریف در شکل گیری معماری اسلامی چه جایگاهی دارد؟ بایسته های تحقق قاعده لاضرر و لاضرار در اسلام، در بستر شکل گیری معماری اسلامی چیست؟ معماری اسلامی بر بستر عناصر هویت ساز چگونه شکل میگیرد و این عناصر چه جایگاهی در معماری اسلامی دارند؟ روش تحقیق مورد استفاده در این مقاله، روش استدلال منطقی است. پس از ترسیم چارچوب نظری پژوهش، منابع علمی و تخصصی با روش مقایسه تطبیقی تحلیل شده، فرصت ها و چالش های حاصل از آن به بحث گذاشته می شود. این پژوهش نیازمند برخوردی کیفی است ازاین رو بر مبنای پارادایم آزادپژوهی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و مطالعات میدانی در روند مقاله استفاده خواهد شد. دستاوردهای پژوهش نشان دهنده آن است که رعایت اصول ده گانه مورد بحث می تواند به مثابه تجلی قاعده لاضرر و لاضرار در اسلام در نظام معماری و شهرسازی، به خصوص در هدایت و برنامه ریزی طرح های توسعه شهری، معرفی شود.
Contrastive study of culture and architectural design pattern for Iranian houses in Safavid and Qajar dynasties: formation of private space in entrance
حوزههای تخصصی:
Contrastive study on the elements of traditional houses in different times, is an effective method in understanding the culture and design factor, the architectural evolution, space organization, ornaments and the structure of the historical buildings and it describes that different features and distinguishing factors in traditional houses were usually closely related to the political, economy, and social issues of that region. Synchronized with historical dynasties, traditional houses are thus, easily distinguishable regarding their architectures and the manner of architectural pattern can be followed regarding the historical evolution. As Isfahan was the capital of Iran in Safavid time, building magnificent palace-like houses were the trend; in Qajar dynasty as well architecture had its own unique elements. The present study enjoyed the mixed methods of descriptive and analytical methods as well as case study. The problem was examined based on observation, field studies, and documentation; the results then were compared and contrasted. The architectural design of these houses are introverted (mainly) as well as extroverted (in jolfa). The main front of the houses are in southern part and having porch, straight sky line, rectangular garden, rectangular rooms, sometimes octagonal houses, abundant ornamentations in central halls, using natural colors, easier use of bricks as the main material are some features of these houses. The present study aims to analyze and evaluate how the privacy of entrances in both Safavid and Qajar houses as one of the most significant elements of architectural times formed.
مفهوم حیاط در ساماندهی فضاهای خانه های قاجاری تهران
حوزههای تخصصی:
معماری داخلی سبک قاجاریه بسیار باشکوه است و تزئینات بخش اندرونی آن بسیار غنی تر از بخش بیرونی است و این نشان از درونگرایی در این خانه هاست. حیاط نقش بسیار تعیین کننده ای در جهت برآوردن نیازهای مادی و معنوی، در این خانه ها داشته است و معمولا بقیه فضاها پیرامون حیاط شکل می گرفته ند و همواره حیاط به عنوان یک الگوی پایدار در معماری سنتی به شمار می رفته است. به این ترتیب نیاز به طبیعت، زیبایی، معاشرت با اقوام و دوستان و ایجاد محیطی خلوت، امن وآرام در ارتباط با حیاط های مختلف (اندرونی، بیرونی و نارنجستانی) صورت می پذیرفته است. هدف از تحقیق، بررسی چگونگی تاثیر حیاط در معماری سنتی ایران (دوره قاجاریه) و ساماندهی فضاها توسط آن می باشد. روش تحقیق در این مقاله به صورت توصیفی-تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات از نوع کتابخانه ای می باشد، پس از مطالعه و بررسی انواع حیاط از نظر کارکرد و نقش آن درخانه های سنتی (قاجار در تهران)، نگارش مقاله صورت پذیرفته است. مقاله بر آن است تا ارتباط فضاهای مختلف با حیاط، ایجاد خلوتگاه، اندرونی و بیرونی، شکل گیری فضاهای خصوصی و نیمه خصوصی و محرمیت در خانه های سنتی تهران را بررسی و تحلیل نماید. نتیجه حاصل به خوبی نشان می دهد که در فضاهای داخلی خانه های سنتی قاجار، از فضای سبز، طبیعت و شفافیت آب با تعبیه باغچه و طراحی حوض های متنوع بهره کافی را برده اند و تمام مایحتاج اهل خانه از نظر روانی و فیزیکی در درون خانه تامین می شده است. در اکثر مواقع با ایجاد حیاط مرکزی به عنوان اندرونی و همچنین حیاط های کوچک (نارنجستانی) برای نورگیری و حیاط بیرونی که مختص به مردان بوده است سعی داشته اند حریم خصوصی خانه را هر چه بیشتر حفظ نمایند و حتی در بعضی مواقع ورودی های مجزا برای زنان و مردان در نظر می گرفتند. در تمام این خانه ها حیاط یک عنصر مشترک می باشد و تفاوت آن در نحوه ارتباط و تنوع های کارکردی و فرمی می باشد و این امر موجب زیبایی و تنوع خانه های ایرانی می شده است.
طراحی چارچوب مطالعه فساد شبکه ای در فرایند سیاست گذاری مدیریت کلان شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۰
99 - 115
حوزههای تخصصی:
تاکنون تلاش های علمی گسترده ای در موضوع تعریف فساد، ابعاد آن و راهکارهای مقابله با آن صورت پذیرفته است. این مطالعات را می توان در طیفی از مطالعات خردمقیاس در سطح فردی تا مطالعات پیچیده با هدف شناسایی و مقابله با پدیده فساد سیستمی قرار داد. پژوهش حاضر در این راستا تلاش می کند تا ابتدا با طرح موضوع زمینه ها و علل شکل گیری فساد در فرایند سیاست گذاری مدیریت کلان شهری، در راستای شناسایی و آشکارسازی نگرش نوینی به فساد در این حوزه، در قالب مفهوم فساد شبکه ای و تمایز آن از سایر انواع فساد، این مفهوم را در مطالعات حوزه مدیریت کلان شهری دنبال کند. بر این اساس، فساد شبکه ای در فرایند سیاست گذاری مدیریت کلان شهری عبارت است از شبکه ای از بازیگران و بدنه ای از نهادها و سازمان های مختلف که حول یک فعالیت فاسد در فرایندهای مختلف سیاست گذاری مدیریت کلان شهری از دستور کار و تدوین سیاست ها تا فسخ آن ها شکل گرفته و اعضاء آن از منافع فعالیت فاسد سود می برند. مقاله حاضر، با توجه به فقدان چارچوب پایه مطالعاتی موضوع فساد شبکه ای در حوزه فرایند سیاست گذاری مدیریت کلان شهری، تلاش کرده است تا چارچوب مطالعه پایه این حوزه را به عنوان یافته اصلی مقاله ارائه کرده و در اختیار پژوهشگران علاقه مند به موضوع فساد شهری قرار دهد. این مقاله از منظر روش شناسی نیز از جمله پژوهش های کیفی بوده که با اتکاء به روش بازبینی یکپارچه/انتقادی متون پژوهشی به بررسی منابع کتابخانه ای و اسناد مرتبط پرداخته است.
چگونگی تجربه فرآیند تصمیم گیری در پروژه های طراحی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۵
63 - 84
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر تعداد قابل توجهی پروژه طراحی شهری با هدف خلق «کیفیت» مطلوب، برای فضاهای همگانی تهران تهیه شده است. باوجود بهره گیری از رویکرد طراحی شهری در فرآیند تهیه، فقدان کیفیت و عدم تحقق پذیری این پروژه ها از چالش های مدیریت شهری محسوب می شود. پژوهش حاضر درصدد است با بهره گیری از تجارب مدیران شهرداری تهران در فرآیند تصمیم گیری پروژه های طراحی شهری به شناسایی موانع تحقق مطلوب آنها بپردازد. روش این پژوهش کیفی و مبتنی بر «نظریه زمینه ای» با استفاده از روش اشتراوس و کوربین (1998) در تحلیل داده ها و نظریه پردازی است. داده های مطالعه با مصاحبه نیمه ساختاریافته با 26 نفر از مدیران معاونت شهرسازی و معماری و مدیران فنی شرکت های مهندسان مشاور گردآوری شده که نمونه گیری تا اشباع نظری، ادامه یافته است. در گردآوری داده ها از منابع مکتوب پروژه های اجرا شده سال های اخیر شهرداری تهران نیز استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد مدیران در فرآیند تصمیم گیری، «فقدان راهبرد مدیریتی باثبات و تحقق پذیر جهت تهیه پروژه های طراحی شهری» را تجربه نموده اند. این امر به «حل نشدن مسائل شهری و افت کیفیت محیط شهری»، «عدم رضایتمندی اجتماعی»، «هدررفتن منابع مالی صرف شده»، «تضعیف توان مهندسین مشاور» و «گسترش روابط قدرت غیرشفاف میان گروه های ذی نفع و ذی نفوذ» منجر می شود. به نظر می رسد نهادینه کردن طراحی شهری از طریق شکل گیری ساختار و عاملیت می تواند پاسخگوی این چالش باشد.
مقایسه اجرای بناهای مسکونی پس از جنگ به روش صنعتی سازی با روش های درجاسازی ازنقطه نظر زمان
حوزههای تخصصی:
از پایان قرن گذشته، جهان شاهد پیشرفت بسیاری درروش های صنعتی ساختمان بوده است که در انواع ساخت وساز می تواند مورداستفاده قرار گیرد، با توجه به مزیت های بسیار این روش که در مقایسه با روش های سنتی برخوردار است باعث می شود که سرمایه گذاران، کارفرمایان، مدیرهای پروژه، مهندسین و ذی نفعان به دنبال این پیشرفت باشند و از آن بهره ببرند تا بتوانند بیشترین مزایا را به دست بیاورند. می توان گفت که روش های جدید صنعتی سازی ساختمان در سوریه، یکی از نیازهایی است که در کارهای ساخت وساز امروز باید مورداستفاده قرار بگیرد. به ویژه ازآنجایی که در حال حاضر سوریه در شرایط بحرانی است و نیازمند ساخت سریع مسکن است. پس ازاین رو، می توان به بهره برداری از این روش های جدید در این حوزه پرداخت. هدف این تحقیق تلاش برای شناسایی امکان استفاده از روش های جدید به جای روش در جاسازی برای ساخت وساز مسکن جدید پس از جنگ است. برای دستیابی به این هدف در این تحقیق، در مرحله اول مفاهیم اصلی روش صنعتی ساختمان را بیان کرده ایم سپس در واقعیت و اجرا با امکان استفاده از این روش در ساخت وساز در سوریه مواجه می شویم. روش این پژوهش از نوع توصیفی – تحلیلی است و با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای، اسناد و مدارک و مشاهدات میدانی به نتایجی رسیده است که استفاده از روش صنعتی ساختمان به جای روش های سنتی برای ساخت مسکن پس از جنگ شهر حمص در کشور سوریه، می تواند روش بسیار مناسب باشد که روشی سریع، اقتصادی و دقیق برای ساخت وساز بناهاست.
بررسی عوامل موثر بر ساختار فضایی شهری و منطقه ای با استفاده از روش تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۳ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
1 - 14
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بررسی ساختار فضایی شهر و منطقه ای در طول دو دهه اخیر بی تردید یکی از پرچالش ترین مباحث در این حوزه بوده است. تا به امروز، مطالعات انجام شده بیشتر معطوف بر شناسایی و تحلیل ساختار فضایی و چگونگی توزیع فضایی جمعیت و فعالیت بوده و مطالعات جامع و کاملی مبتنی بر بررسی عوامل موثر بر ساختار فضایی شهری و منطقه ای انجام نشده است. هدف: در این راستا، هدف پژوهش، بررسی عوامل و نیروهای محرک موثر بر شکل گیری، تغییر و تکوین ساختار فضایی شهری و منطقه ای می باشد. روش: جهت انجام تحقیق از روش تحلیل محتوا بهره گرفته شده است؛ در گام نخست، پس از مشخص شدن حوزه مطالعه و واژه های کلیدی جهت جستجو در پایگاه های داده ای معتبر- انگلیسی زبان منتشر شده- بین سال های 1998 تا فوریه 2019، 66 مطالعه برای بررسی انتخاب گردید. در گام بعدی، تلخیص داده ها و کدگذاری انجام و در نهایت عوامل و نیروهای محرک موثر دسته بندی و تحلیل گردید. نتایج و یافته ها: نتایج بررسی نشان داد 8 عامل شامل تغییرات جمعیتی و فرآیندهای اجتماعی، اقتصادی، زیرساخت و تجهیزات، کالبدی و محیطی، نهادی، قوانین و مقررات و جهانی شدن و نیروهای محرک متناظر با این عوامل بر ساختار فضایی شهری و منطقه ای موثرند. این مقاله بحث می نماید که عوامل و نیروهای محرک نه به صورت مستقل و واحد بلکه تحت تاثیر یکدیگر و برآیند برهمکنش آن ها بر ساختار فضایی تأثیر می گذارد.
مقایسه تطبیقی مبحث 19مقررات ملی و معیارهای سامانه ارزیابی ساختمان سبز آلمان (DGNB)
حوزههای تخصصی:
باتوجه به بحران های زیست محیطی و انرژی، امروزه بحث معماری پایدار و سبز از مباحث پرطرف دار است. جهت رسیدن به این هدف در صنعت ساخت وساز، سیستم های ارزیابی ساختمان ها و استانداردهای ساخت از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند. در ایران نیز در چند سال اخیر مبحث 19 مقررات ملی به عنوان استاندارد بهینه سازی مصرف انرژی در ساختمان موردتوجه ویژه قرار دارد. ازاین رو در این مقاله سعی شده است با بررسی معیارهای سامانه ارزیابی ساختمان سبز آلمان که از سال 2007 در این کشور تهیه و اجرا شده است و تطابق آن با موضوعات موردتوجه در مبحث 19 مقررات ملی، زمینه های مشترک و متفاوت آنها شناسایی نموده تا کمکی در جهت تکامل مقررات ملی و رسیدن به سیستم بومی ارزیابی ساختمان ها نماییم. در این مطالعه مشخص شد که در مبحث 19 بیشتر به معیارهای کیفیت فنی توجه شده است و در درجه بعدی به برخی از معیارهای کیفیت های عملکردی، محیطی و فرایند نیز اشاره شده است. کیفیت های اقتصادی و سایت در مبحث 19 موردبحث قرار نگرفته اند.
بررسی چگونگی افزایش حس انسجام در افراد با توجه به رویکرد سالوتوژنیک (نمونه موردی: بافت مسکونی محله تاریخی سنگ سیاه شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
137 - 151
حوزههای تخصصی:
امروزه توجه به ارتقای سلامتی انسان ها نیازمند یک جنبش بین رشته ای است. از اینرو رویکرد سالوتوژنیک به مانند روشی موثر در ارتقای تندرستی بشر نقش بازی می کند. یکی از زیر شاخه های اساسی در این رویکرد حس انسجام (SoC) می باشد که آنتونووسکی آن را یک پاسخ به موقعیت های نامطلوب زندگی بیان می کند که از این رو مبنای کلی این پژوهش را تشکیل می دهد. هدف اصلی این پژوهش دستیابی به راه حلی در طراحی به منظور افزایش حس انسجام افراد ساکن در بافت تاریخی شیراز می باشد. بدین جهت، محله سنگ سیاه در شهرستان شیراز به عنوان نمونه مورد بررسی، در نظر گرفته شده است. این پژوهش از روش ترکیبی بهره مند می باشد .از این رو ابتدا به بررسی محتواهای پیشرو با توجه به مطالعات اسنادی و کتابخانه ای پرداخته شده است. سپس به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه حس انسجام آنتونووسکی و همچنین پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت استفاده شده است. در بخش پیمایش، تجزیه و تحلیل داده ها، به وسیله ی نرم افزار SPSS 24 و به روش آمار توصیفی و استنباطی انجام شده است. همچنین با استفاده از نرم افزار SMART PLS 2، رابطه بین متغیرهای پنهان و متغیرهای اصلی پژوهش توسط مدل ساختاری، بررسی شده است. با انجام این پژوهش عوامل اصلی و موثر بر کیفیت زندگی(QoL) افراد و حس انسجام(SoC) در ساکنان محله سنگ سیاه، به طور قابل توجهی شناسایی و بررسی گردیده است. با توجه به نتایج، «مؤلفه معناداری» بیشترین ضریب همبستگی را در رابطه با محیط انسان ساخت و کیفیت زندگی افراد، دارا می باشد، از این رو با توجه به این تحقیق، این فاکتور به عنوان راه حلی در محله سنگ سیاه و محله های مشابه برای پیشبرد طراحی با رویکرد سالوتوژنیک در نظر گرفته می شود.
ارتقاء حس تعلق به مکان ازطریق نوسازی بافت فرسوده با توجه به فضای واسط (نمونه موردی: محله باغ شاطر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بافت های فرسوده شهری به دلیل ارزشهای تاریخی-فرهنگی نیازمند حفظ، احترام و بازآفرینی است. امروزه احیای این بافتها با اصل قرار دادن نیاز ساکنین در برقراری ارتباط با فضای کالبدی و مباحثی چون تعلق به مکان مورد توجه بسیاری از طراحان قرار می گیرد. هدف مقاله حاضر، یافتن راهکارهای احیای بافت فرسوده به منظور ارتقاء حس تعلق به مکان ساکنین با احیای فضای عمومی میان واحدهای مسکونی است. به منظور سنجش معیارهای بدست آمده به بررسی موردی یک محله قدیمی در شمال شهر تهران (محله باغ شاطر) پرداخته شده است. جمع آوری داده ها به روش مطالعات اسنادی، تحلیل محتوا و سپس ارائه پرسشنامه بسته به ساکنین است. در انتها با وزندهی به مؤلفه های تحقیق مطابق طیف لیکرت به تحلیل نتایج پرداخته شد . یافته ها نشان می دهد نوسازی کالبد بافت فرسوده به ویژه در فضاهای عمومی واسط بلوکهای مسکونی از طریق اقداماتی نظیر کنترل محصوریت، استفاده از عناصر هویت بخش، حضور عوامل طبیعی و ایجاد دید و منظر مناسب می تواند حس تعلق به مکان را به ساکنین محلات قدیمی بازگرداند.
تبیین مفهوم سبک شناسی معماری با معرفی رویکرد جدید در سبک شناسی معماری ایران (با انگیزه حفاظت معماری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع سبک شناسی معماری در ایران همواره جزء بحث های چالش برانگیز در مجامع علمی بوده است. با آنکه در حوزه هنر و معماری جهان سبک شناسی موضوع مهمی است اما به دلیل گستردگی و تنوع در تعاریف و کارکردهای آن اتفاق نظری مشخص بین پژوهشگران برسر آن وجود ندارد. در ایران، هرچند حدود نیم قرن است که این مفهوم وارد مباحث علمی حوزه معماری گشته اما هنوز تعاریف و کارکرد آن تدوین نشده است. پیشینه تحقیق سبک شناسی نمایانگر این موضوع است که سبک شناسی به عنوان رویکردی در مطالعه تاریخ معماری کارکردهای مختلفی دارد یکی از مهمترین کارکردهای آن به عنوان روشی برای طبقه بندی در تاریخ معماری است که به دلیل اعتباری بودن تعاریف اش، چندوجهی بودن و جامعیت اش از لحاظ قابلیت پوشش دادن چندین روش برخورد با جوانب مختلف معماری در تعریف عملیاتی خود و سرانجام انعطاف اش در عملیاتی شدن با توجه به هدف از سبک شناسی، آن را به عنوان روشی مناسب معرفی می کند. این مقاله با این باور سعی نموده مفهوم سبک شناسی معماری را تبیین نماید و به پشتوانه مبانی مطالعاتی سبک شناسی، رویکرد جدیدی را با دغدغه حفاظت و مرمت معماری پیشنهاد دهد. بدین منظور، ابتدا به شناسایی انواع و ویژگی های روش های تحقیق در حوزه معماری پرداخته شده است و برای انتخاب روش و رویکرد مناسب، پس از شناسایی نوع مساله تحقیق، به تبارشناسی آن پرداخته و آنگاه با توجه به اهداف و جنس مساله، روش و رویکردی را برگزیده است. روش تحقیق این مقاله از نوع تحلیل محتوا بوده تعاریف نظری و عملیاتی سبک شناسی بررسی شده است. جایگاه سبک شناسی معماری ایران در انتها با تحلیل پروژه محمدکریم پیرنیا تبیین گردیده و با بیان جایگاه سبک در حوزه حفاظت و مرمت معماری، دیدگاه های موجود به چالش کشیده شد تا به جزئیات تعریف پیشنهادی منجر گردد. سامانه جستجوی مقاله کیفی است و به همراه تفسیر و تحلیل معنایی داده ها، به دنبال رسیدن به تعریف رویکردی مناسب و کاربردی برای سبک شناسی معماری ایرانی است. راهبرد این مسیر تفسیرگرا است. این پژوهش را می توان از نوع نظری و کاربردی دانست.
Challenges to Design GREEN High-Rise Building in Iran Assessing and analyzing usage of green building technology (case study: Residential Green Towers, Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ششم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴
15-25
حوزههای تخصصی:
In recent years, the debate over tall buildings and their impact on the environment has been raised greatly. On the one hand, the need to build tall buildings for various reasons such as: economical, functional, and environmental and on the other hand, High consumption of resources because of tall buildings is a challenge. In recent years, there has been six main approach in the design of high-rise buildings†: High-tech, Monolithic, Kinetic, Scenography, Media tic and Ecological. Ecological approach in the design of high-rise buildings, is realized by sustainable and green architecture. Ecological approach to architecture of high-rise buildings has led to not only the buildings less damage to the environment, but they also promote the quality of the environment. LEED standards at the late of twentieth century is used because of realization of these goals. In spite of a favorable environment for the use of renewable energy in Iran, there are four factors to reach green design: cultural, economic, technological and legal. Also in this condition there are some necessities to build green in high rise: saving energy (by solar panels, wind turbine, GHP system, CCHP), usage of green space in high rise, recycling water, healthy material and sustained construction, double skin façade, site development (green transport). In a case study of green high rise in Iran, renewal energies decreased usage of energy in building from 290kwh/m2 to 75kwh/m2. Also economic factors shows the rise of 1.2-1.4% in cost but 30-35% reduction in energy costs in green high rises. Compared to a conventional building, usage of renewal energies has 17.5% increase in Mechanical costs, 17% in Architecture & 37.5% in green spaces. With double skin façade, total cost increases about 8.2%-8.4% and without 1.2%-1.4%. In maximum condition it is 10% rise in cost compared with a conventional building.
بررسی هنرهای کاربردی در قلعه صمصام السلطنه شلمزار
حوزههای تخصصی:
سرزمین ایران با موقعیت خاص جغرافیایی خود، پیوسته دستخوش تهاجمات، جنگ ها و لشکرکشی ها بوده است، چنانچه مطالعه ی قلعه ها و استحکامات دفاعی ایران در هر دوره و مکانی، اطلاعات ارزشمندی در مورد سیستم تدافعی آن به دست می دهد. بررسی و مطالعه هنرهای کاربردی این قلعه می تواند ضمن فزونی شناخت و آگاهیِ فرهنگی ، منجر به حفظ و احیای ارزش های ملی میهنی شود. استان چهارمحال و بختیاری در طول تاریخی بر سر راه های تجاری شرق به غرب قرار داشته و همواره جزء مناطق نظامی محسوب می شده است. با توجه به این مزایا همواره قلعه های مختلفی در طول تاریخ در این منطقه ساخته می شده است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی-تحلیلی می باشد. این پژوهش با هدف بررسی هنرهای کاربردی در قلعه صمصام السلطنه شلمزار انجام شده است. بر اساس نتایج پژوهش قلعه صمصام السلطنه شلمزار حدود هزار متر مربع را به خود اختصاص داده است و به سبک ایرانی و مستطیل شکل و در دو طبقه بناشده است. این بنا تعداد زیادی اتاق و دارای یک ایوان ستون دار است. طبقه اول آن از چند اتاق تشکیل شده است که با طاق و تویزه و خشت خام پوشیده شده است. جلو این اتاق را، ایوانی با ستون های سنگی در بر گرفته است که به شیوه زیبایی و با نقوش حجاری شده گیاهی، ترئین شده است. طبقه دوم، که ایوانی ستون دار، مشابه طبقه همکف داشته است، خراب شده و آثار زیادی از آن باقی نمانده است. همچنین در این بناز از تزیینات آجر کاری و چوب کاری نیز استفاده شده است. از جمله ویژگی های قلعه شلمزار می توان به باز شدن در اصلی و ایوان ورودی آن به سمت کوهستان، دارا بودن کوچه باغ منتهی به در اصلی و قرارگیری بر سر راه تاریخی دزپات اشاره کرد. قلعه صمصام السلطنه در ابتدای حیات خود بنایی دو طبقه بوده است که علاوه برساختمان اصلی دارای ساختمان های پشتیبانی نیز بوده است که درحال حاضر فقط عمارت اصلی آن درطبقه همکف پابرجاست.
عملکرد سایه اندازهای کرکره ای افقی و قائم متحرک در نمای دوپوسته ساختمان های اداری؛ ارزیابی و شبیه سازی پارامتریک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
135-144
حوزههای تخصصی:
پوسته ها و نماهای ساختمانی نقش موثری در کاهش مصرف انرژی دارند. نمای دوپوسته به عنوان یک سیستم غیرفعال خورشیدی در دوره سرما بار گرمایشی ساختمان را به طور قابل توجهی کاهش می دهد، ولی در دوره گرما با افزایش دمای حفره میانی بار سرمایشی ساختمان و انرژی مصرفی سرمایشی افزایش می یابد. استفاده از سایه اندازها یک راهکار موثر در کاهش بار سرمایشی ساختمان است. سایه اندازهای ثابت عملکرد نماهای دوپوسته را در زمستان به دلیل ممانعت از نفوذ تشعشعات خورشیدی و کاهش جذب مستقیم، به طور زیادی کاهش می دهند. برای رفع آن باید در سایه اندازهای متحرک، زاویه بهینه قرارگیری را در طول سال محاسبه نمود. در این مطالعه، عملکرد سالیانه نماهای دوپوسته برای یک اتاق اداری در تهران با حضور سایه اندازهای کرکره ای افقی و قائم ثابت و متحرک بررسی شدند. فضا در نرم افزار راینو و مدل پارامتریک سایه اندازها در پلاگین گرس هاپر ایجاد شد. در مدل سازی، یک فضای اداری استاندارد با ابعاد ۴ در ۵متر و به ارتفاع ۳متر با پنجره ای رو به جنوب بررسی، سپس نمای دوپوسته با سایه اندازهای بهینه افقی و قائم متحرک در نرم افزار دیزاین بیلدر مدل سازی و میزان بهره وری و ذخیره سالیانه انرژی آن در مقایسه با نمای دوپوسته بدون سایه انداز بررسی شد. طبق نتایج سایه اندازهای متحرک بهینه تر از حالت ثابت خود و سایه انداز کرکره افقی متحرک نیز بهینه ترین گزینه است. مجموع انرژی مصرفی سایه انداز کرکره افقی متحرک، بهینه ترین گزینه پیشنهادی، نسبت به سایه انداز کرکره ای افقی ثابت ۳۴/۲۷%، نسبت به حالت کرکره ای قائم ثابت و متحرک به ترتیب ۱۱/۸۷% و ۱/۳۷% و نسبت به نمای دوپوسته بدون حضور سایه اندازها ۵۰/۶۹% بهینه تر است.
الگوی سازه ای و حرکتی سقف های باز و بسته شونده منحنی شکل توسط میله های متحرک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ششم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳
27-37
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر سق فهای باز و بسته شونده به دلیل قابلیت های آن ها در دستیابی به یک معماری انعطاف پذیر و پویا مورد توجه معماران و مهندسان قرار گرفته است. مشارکت انواع ساختما نها از جمله مرا کز ورزشی، استخرها در ایجاد یک معماری پایدار، تطبیق پذیری با شرایط محیطی، کاهش مصرف انرژی، و پاسخگویی مناسب به الزامات عملکردی یک بنا در جهت آسایش کاربران آن، استفاده از این گونه سقف ها را در فضای معماری افزایش داده است. ساخت بسیاری از این بناها به دلایل سازه ای و زیباشناسی با انواع فرم های منحنی ساخته می شود. از سوی دیگر، طراحی سقف های باز و بسته شونده بر روی سقف با سطوح و سازه های منحنی به سبب ماهیت ظاهری آن ها نسبت به سطوح مسطح پیچیده تر می باشد. در این مقاله سعی شده است که الگویی از نحوه باز و بسته شدن سقف به همراه مجموعه ای از ساختار سازه ای و مکانیزم مکانیکی مناسب به عنوان استخوان بندی سازه ای و حرکتی که قابلیت استفاده در سطوح منحنی را داشته باشد، ارائه گردد. ایده طرح استفاده از میله های متحرک بر روی سقف با سطوح منحنی و قوسی با دهانه متوسط و حرکت دورانی آن ها می باشد.
بررسی تطبیقی الگوهای جایگیری فضای خیس درانعطاف پذیری مسکن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
131 - 144
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعاتی که امروزه توجه بسیاری از معماران معاصر را به خود جلب نموده، انعطاف پذیری در طراحی مسکن است. مسکن انعطاف پذیر می تواند با پاسخگویی به چرخه زندگی کاربران، نیازهای متعدد و متغیر آنان را در ابعاد گوناگون از جمله ابعاد اجتماعی و اقتصادی برآورده نماید. عوامل بسیاری در طراحی مسکن انعطاف پذیر تاثیرگذار است که یکی از آن ها فضای خیس است. تا آنجا که، در صورت طراحی نامناسب فضای خیس، انعطاف پذیری پروژه می تواند با مشکل مواجه شود. با توجه به اهمیت غیرقابل انکار این فضا در مسکن، نبود پژوهش های کافی در این زمینه، و به منظور افزایش قابلیت انعطاف پذیری در پلان های مسکونی، تمرکز این پژوهش بر روی موضوع فضای خیس است. این مقاله از نوع کاربردی بوده و به روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است. هدف از این پژوهش، معرفی و مقایسه رایج ترین الگوهای جایگیری فضای خیس در پلان های مسکونیِ انعطاف پذیر از طریق بررسی نمونه پروژه های معاصر طراحی شده توسط پیشگامان این حوزه است. به این ترتیب که ابتدا با جمع آوری و بررسی کیفی پلان های منتخب بر مبنای انواع رویکردهای انعطاف پذیری، به توصیف و سپس مطالعه ی تطبیقی سه الگوی جایگیری فضای خیس در پلان، در دو سطح درون واحدی و میان واحدی، پرداخته شده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که فضای خیس می تواند، در قالب جایگیری های مختلفِ بررسی شده، به عنوان عنصر جداکننده و یا آزادکننده ی فضا ایفای نقش کند، و هر یک از این دو حالت، می تواند به انعطاف پذیری پلان منجر گردد.
بازی انگیزی، راهبرد طراحی محیط های یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یادگیری بازی محور، از رویکردهای نوین به مقوله ی یادگیری است که در آن با رجوع به مفهوم کودکی کردن، یادگیری را کسب تجربه از جنبه های گوناگون بازی تعریف می کنند. در این رویکرد بازی، ابزار یادگیری است زیرا یادگیری (ایجاد تغییر پایدار در رفتار) بر تجربه استوار است و برای کودک مطمئن ترین ابزارِ کسب تجربه، بازی است. از طرفی یادگیری به جنبه اکتسابی رشد می پردازد، پس محیط و کیفیت آن بر یادگیری مؤثرند. در مطالعه حاضر فرض این است که با وارد کردن مؤلفه های مناسب، محیط به ابزار مؤثری برای یادگیری تبدیل می شود. مسأله اینجاست که چگونه کیفیت معماریِ فضاهای یادگیری، اهداف یادگیری جاری در فضا را تقویت می کند؟ اساس این پژوهش، یافتن کیفیت هایی در فضای معماری است که کالبد محیط یادگیری را به عاملی تحریک کننده برای کودک تبدیل کند. چون عمده تجربیات کودک در خلال بازی کسب می شود، مطلوب است این تحریکات نیز از مجرای بازی دریافت گردد به ویژه که امروز کودکان کمتر به بازی های کودکانه می پردازند و تشویق کودکان به بازی با تأمین زمان، نرم افزارها و سخت افزارهای مناسب ضروری است.
در این مطالعه با مروری بر ادبیات موضوع، دامنه ی مطالعه تا بازدید از نمونه محیط های یادگیری خاص برای بررسی فضا و برنامه های جاری در آنها، مطالعه ی راهبردها و اهداف سازمان های مشوق بازی در سایر کشورها و جستجویی در نتیجه ی مطالعات مراکز دانشگاهی و اجرایی گوناگون کشیده شد.
با نگاهی به مفهوم بازی و تجربیات حاصل از طراحی اسباب بازی ها، زمین های بازی و فضاهای شهری دوستدار کودک، کیفیتی در محیط های یادگیری معرفی می شود که بازی انگیزی نام دارد.
The Role of Class Scale in Promotion of Students’ Participation in Active Learning Process (Case Study: Male Students of a Secondary School in Shiraz)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۸, Issue ۲ - Serial Number ۲۸, Spring ۲۰۱۸
5961 - 70
حوزههای تخصصی:
Perception and experience gained in the contemporary school could not help human beings' active learning. Totally, participation is the main element in active learning and thus, the active participation of students in the learning process is emphasized by education and learning in secondary schools. Given the importance of active learning, in this paper, the effective components in this type of learning has been identified. Among the three components involved in active learning, the component of participation in the learning process is selected and after a study of the model, two factors affecting the participation of children in the learning process are specified including social pattern and activation pattern of participation in the learning process. In this paper, the research uses a mixed method including a quantitative part and a qualitative part. The quantitative part uses a univariate T-test and the qualitative part uses a case-study method and content analysis to analyze the semi-structured interview. The study population in the quantitative part includes 279 male students of a secondary school in the city of Shiraz and the qualitative part includes 43 male students of the seventh grade of a secondary school in Shiraz. The results show that the majority of the respondents prefer a small class size. The findings emphasize the concept of participation in the learning process and introduce the factors of social interaction, individual and group activities, involvement and experience in the learning process for the indoor educational environment design and ultimately emphasize the factor of interaction as the most important criterion.
ارتقای سطح ادراک عمومی معماری با استفاده از آموزش معماری به نوجوانان (مطالعه موردی: یک تجربه آموزشی کوتاه مدت در دبیرستان های دامغان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۸
161-180
حوزههای تخصصی:
این نوشتار به آموزش معماری به عموم به عنوان یکی از مصادیق مهم در ارتقای دانش مردم پرداخته است. نگاه به ادراک عادی مردم برای معماران، در نوع خودش امری نوظهور است. به این منظور، ابتدا با مرور ادبیات آموزش معماری به مردم عادی و به ویژه نوجوانان، و با کمک گرفتن از تجربیات آموزشی مدرسان معماری در سطح دبیرستانی و دانشگاهی، کتابچه کمک آموزشی در زمینه معرفی شاخصه های معماری خوب تهیه شد و پس از آموزش و تدریس محتوا، میزان ادراک و دانش نوجوانان در زمینه معماری نسبت به اطلاعات آن ها قبل از تدریس محتوا در شش دبیرستان پسرانه و دخترانه شهر دامغان به عنوان گروه آزمون، مورد سنجش قرار گرفت و به عنوان گروهِ گواه برای این پیمایش از داده های یک تحقیق قبلی در همین زمینه استفاده شد. نتایج این پیمایش حاکی از اثربخشی چنین آموزشی در ارتقای پیوند معماری و مردم در حیطه عملکردی است و نقش محتوای آموزشی را در تغییر دیدگاه ها، تعمیق نگرش درباره معماری خوب و انتقال ارزش های فرهنگی و هویت معماری نشان می دهد. تأیید سودمندی آموزش عمومی در این نوشتار، مقدمه ای است برای تدوین یا ویرایش کتب درسی دوره متوسطه که راه را برای پژوهش های بیشتر در حیطه ادراک نوجوانان از معماری هموار می کند .
واکاوی دوگانگی های بنیادین در مفهوم خواست(مصلحت) عمومی در سیاست گذاری و برنامه ریزی شهری
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۱ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱
21 - 36
حوزههای تخصصی:
مفهوم خواست/مصلحت عموم در طی دهه های گذشته، و در قالب مباحثات و مناظرات، همواره بعنوان یکی از بنیادی ترین پایه های مشروعیت عمل شهرسازی مطرح شده است. با این وجود، یکی از ضعف های مهم و قابل اشاره در راستا ی این امر، عدم شفافیت و روشنی این حوزه مفهومی است. به خصوص در زبان فارسی که حجم تولیدات در این زمینه نظری بسیار محدود و اغلب مربوط به رشته هایی همچون علوم و فلسفه سیاسی بوده است. در این پژوهش، ضمن تدوین چارچوبی کلی از تاریخچه این مفهوم در دانش و کُنش شهرسازی، با رویکردی کتابخانه ای-تحلیلی، بر کشف و اشاره به دوگانگی-های بنیادین مستتر در این عبارت، ایده و مفهوم تاکید شده است. روشن شدن این مسائل می تواند ضمن گسترش افق نظری علاقمندان به این حوزه، با رفع شکاف معرفتی ناشی از اتکا به تنها یک وجه و یک قطب از این دوگانگی ها، از بسیاری کج فهمی ها و به دنبال آن تعارضات نظری-عملی در این باب نیز جلوگیری نماید.