فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۵۲۱ تا ۶٬۵۴۰ مورد از کل ۷٬۶۸۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
جامعه ایران دوران گذر از جامعه سنتی به مدرن را بسیار سریع و بدون ایجاد زیرساخت های لازم به ویژه در حوزه ی ساخت وساز تجربه نموده است؛ در این دوره تغییرات ساخت وساز ناشی از تقلید شکل و بدون در نظر گرفتن مفاهیم متناسب با شرایط جامعه می باشد و خانه به عنوان اولین سرپناه بشر، منعکس کننده ی بیشترین تأثیرات فرهنگی، اجتماعی و اعتقادی خواهد بود. مقاله حاضر سعی در ادراک «عرصه بندی فضاهای خانه» با استفاده از مدل تحلیلی «نحو فضا» را دارد و اصلی ترین سوال پیش روی مقاله آن است که با بررسی «ارتباطات فضایی خانه های سه دوره قاجاریه، پهلوی و جمهوری اسلامی» با روش نحو فضا تغییر در عرصه بندی و سازمان فضایی خانه ها چگونه می باشد. هر چند در این حوزه مطالعات دیگری نیز صورت گرفته ولی در پژوهش پیش رو تلاش بر این است تا براساس تئوری «نحو فضا» به این ادراک نایل شد، زیرا چنانچه این ادراک در قالب مدل تحلیلی سامان گیرد، زمینه های پیش بینی رفتارهای احتمالی در فضاهای مورد نظر خانه های دوره قاجاریه و پهلوی و تفاوت آن با خانه های دوره جمهوری اسلامی به دست خواهد آمد. روش پژوهش در این مقاله از نوع توصیفی تحلیلی است که با روندی از «جزء به کل» و استفاده از نرم افزارهای «ای گراف» و «دپت مپ» انجام می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد، پیکره بندی و سازمان فضایی خانه ها در دوره قاجاریه تا اوایل پهلوی دارای تداوم بوده و فرهنگ جامعه نقش مهمی در شکل گیری فضاها و نحوه سازمان دهی آن ها داشته است ولی با تغییر در شیوه زندگی و پیدایش مدرنیته و عدم وجود زمان لازم برای هماهنگ شدن با نیازهای جامعه برداشت التقاطی از تفکرات دیگر فرهنگ ها به وجود آمد. از این رو شکاف عمیقی بین نمونه های جدید ساخته شده در این دوره با نمونه های پیشین ایجاد شد.
تأثیر تغییر فصول و فعالیت ها بر الگوی سکونت و شکل مساکن روستایی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۶ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۱۵۹
۶۲-۵۱
حوزههای تخصصی:
مسکن در روستاها متناسب با شرایط محیطی، اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی جامعه روستایی شکل می گیرد. در این میان یکی از تقسیم بندی های معماری مساکن روستایی، تقسیم بندی براساس اقلیمی است که روستا در آن واقع شده است. از بعد دیگر الگوی فعالیت های جاری در این مساکن نیز، تحت تأثیر اقلیم مختص به خود است. بنابراین در اقلیم های مختلف، فعالیت های مختلفی پدید می آید که در قالب الگوهای مختلف فضایی بروز می کنند. معماری روستاها به خصوص در مناطق سردسیر فصلی، می باشد و تحت تأثیر الگوی فعالیت هایی است که در کالبد روستا روی می دهد و بدین شکل به تعامل با معماری می انجامد. این مقاله به چگونگی تأثیر تغییر فصول و فعالیت ها بر الگوی سکونت و شکل مسکن روستایی می پردازد. روش کار بر اساس تحلیل محتوای متون و استخراج شاخص های سنجش با محور قرار دادن ساکنین و تنظیم پرسشنامه مصاحبه عمیق و مشاهده و برداشت میدانی از شکل خانه ها صورت پذیرفته است که با محوریت اقلیم شهرستان ارومیه به عنوان یکی از مناطق سردسیر کشور، روابط میان توده فضا با فعالیت های ساکنین در مساکن روستایی (که به صورت تصادفی میان روستا های جامعه هدف، واقع در استان آذربایجان غربی انتخاب شده اند) مورد بررسی قرار گرفته است. هدف این مقاله، یافتن روشی است که بر اساس آن، محیط ساخته شده همسو با فعالیت ها ، الگوی تعامل اجتماعی و حرکت فردی سازمان یابد. با بررسی فعالیت های جاری در مساکن این روستاها می توان الگوی مناسبی جهت طراحی مسکن متناسب با نیازهای مردم روستا و اقلیم منطقه به دست آورد. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که میان فصول مختلف سال و فعالیت های جاری در مساکن، الگوی رویدادهای معناداری به دست می آید که درک این روابط، سرلوحه طراحی مساکن روستایی است. بیشترین میزان فعالیت در هر یک از فصول بیانگر شدت نیاز به آن فضا است که این نیاز موجب به وجود آمدن شکل و ابعاد فضاهایی شده که این قالب به وجود آمده، بستر مناسبی برای تجلی رویدادهایی است که در آن فصل از سال باید اتفاق بیفتد. این چرخه در سالیان سال به حیات خود ادامه داده و کامل شده است.
مکان یابی شهر بِیمَند سده های اولیه دوران اسلامی در ایالت کرمان بر اساس منابع مکتوب و داده های باستان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم خرداد ۱۴۰۱ شماره ۱۰۸
81 - 90
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : شهر بِیمَند بر اساس منابع مکتوب یکی از شهرهای ایالت کرمان در سده های اولیه دوران اسلامی بوده است. این شهر به دلیل قرارداشتن در مسیر راه های ارتباطی مهمی همچون راه های شیراز به سیرجان مرکز ایالت کرمان، از شهرهای مهم این دوره محسوب می شده است. برخی از منابع جغرافیایی فاصله این شهر تا سیرجان قدیم را چهار فرسخ ذکر کرده اند، اما با توجه به مطالعات باستان شناسی دشت سیرجان که طی سال های گذشته صورت گرفته، موقعیت مکانی این شهر تا به امروز ناشناخته باقی مانده است. با انجام طرح بررسی باستان شناسی دشت سیرجان در بهار سال 1397 برای اولین بار به مکان یابی این شهر پرداخته شده است. هدف پژوهش : هدف از این پژوهش، مکان یابی شهر بِیمَند در سده های اولیه دوران اسلامی است. بدین ترتیب که با مطابقت منابع مکتوب و شواهد جدید به دست آمده از بررسی های باستان شناسی دشت سیرجان و تحلیل و سنجش آن ها با هم، بتوان به درستی محل دقیق این شهر را در جغرافیای امروزی منطقه به دست آورد. پرسش اصلی این پژوهش مکان یابی دقیق این شهر و سنجش میزان تطابق میان منابع مکتوب و داده های باستان شناسی است. روش پژوهش : این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و اطلاعات آن از منابع مکتوب و بررسی های باستان شناسی جمع آوری و با هم مطابقت داده شده است. نتیجه گیری : نتایج نشان می دهد که با توجه به نوشته های منابع مکتوب و مطابقت آن ها با اطلاعات به دست آمده از پژوهش های میدانی باستان شناسی، محوطه ای که در شمال غربی شهر امروزی سیرجان در محله باغ بمید قرار دارد، همان شهر بِیمَند سده های اولیه دوران اسلامی است .
آسیب شناسی ضابطه اختصاصی سطح اشغال و جانمایی ساختمانی برای بافت تاریخی شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی دهه های اخیر ساخت وسازهای جدید در محدوده بافت تاریخی شهر رشت عموماً بدون توجه به الگوهای تاریخی جانمایی ساختمانها در پلاکهای شهری مرتبط صورتگرفته که این امر آسیبدیدگی شدید این بافت را در پی داشته است. درحالحاضر برای نخستین بار «ضابطه اختصاصی بافت تاریخی شهر رشت» در حال تهیه است که در صورت تصویب در طرح تفصیلی این شهر گنجانده خواهد شد. در این ضابطه علاوه بر موضوعات دیگر، بهطور مشخص به موضوع «سطح اشغال» و «نحوه استقرار ساختمان» پرداخته شده است. پژوهش حاضر تلاشی در راستای نقد و اصلاح ضابطه مورد اشاره بر مبنای مطالعات گونه-ریختشناسی است و تداوم الگوهای بومی این بافت را در ساختوسازهای جدید دنبال میکند. در پژوهش حاضر با رجوع به عکسهای هوایی مربوط به سال 1335، 1355 و 1401 شهر رشت و نقشهها و اسناد مرتبط، تلاش گردید تا الگوهای تاریخی مورد استفاده در تعیین شکل ردّ پای ساختمانهای مسکونی آن بررسی گردد. در این بررسی وضعیت خانههای قاجاری سال 1335 با خانههای جدید تا سال 1401 مقایسه شد و در مجموع 305 خانه مورد بررسی قرار گرفتند. متغیرهای مورد بررسی شامل الگوهای متداول نحوه استقرار ساختمانی، اندازههای متداول طول و عرض و نسبت عرض به طول تودههای ساختمانی، عمق حیاطها و نیز درصد سطح اشغالهای متداول در بافت تاریخی این شهر بوده است. پژوهش حاضر حاکی از آن است که ضابطه جدید به جای تداوم الگوهای تاریخی بافت، می-کوشد تا الگوهای جدید آن را تثبیت نماید. در ادامه بر مبنای یافتههای پژوهش، برخی توصیهها و نکات اصولی جهت لحاظشدن در ضابطه جدید، تعیین ردّ پای ساختمانی برای اعمال در محدودههای تاریخی ارزشمند شهر رشت بیان میگردد که انتظار میرود به هماهنگی ساختوسازهای جدید و قدیم در محدودههای تاریخی ارزشمند این شهر از لحاظ شکل و هندسه ردپای ساختمانی، کمک نماید.
تأثیر معماری قدیم بوشهر بر فرهنگ و معماری کشورهای حاشیه خلیج فارس (مطالعه موردی محله البستکیه شهر دبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ششم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۱۱
85 - 96
حوزههای تخصصی:
Marital Status and Crowding Intensity (The Case of Multifamily Apartments in Lagos, Nigeria)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In Nigeria, crowded housing is one of the housing stresses that bother policy-makers and housing authorities.This study exامینes the crowding levels in seven marital status categories among the occupants of Lagos State Development and Property Corporation’s apartments. The focus is on the capacity of an apartment’s internal spaces to meet the sleeping needs of households in different marital arrangements. A case study of four housing estates was purposively selected among Lagos State Development and Property Corporation’s multifamily categories, with a population of 7,764 apartments. A sample of 7.5% (582) was chosen using stratification and systematic random techniques. A pretested questionnaire instrument was used to collect the relevant demographic data of occupants. The occupants in different marital arrangements were grouped into three: households that harboured one to two occupants; households that harboured three to five occupants; and households that harboured six or more occupants. The result shows that households containing three to five persons were the most dominant in all apartment types while households that contain six or more persons were very few. Generally, the result showed no substantial disparity in the incidence of crowding among households of various marital classifications in different apartment types. The link between “Separated” and “Divorced” was revealed, as both types were not found among respondents living in two-bedroom apartments. The number of occupants in the “just single” and “married” categories were high compared to others. These results are significant for policies regarding occupancy, crowding and design of Lagos State Development and Property Corporation’s apartments.
جایگاه هنر آجرکاری تزیینی در معماری دوره پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۱۸ بهار ۱۳۹۲ شماره ۱
15 - 28
حوزههای تخصصی:
هنرآجرکاری به عنوان پدیده ای برجسته در تاریخ معماری این سرزمین، دارای اصالت و پیشینه ای غنی است و با گونه های تصویری و تزیینی مختلف، حضور و هویتی دیرینه داشته است. در دوره معاصر، همزمان با میراث داری این اصالت از گذشته، با معماری معاصر جهانی (از نئوکلاسیک تا مدرن) تلاقی داشته که در فرآیند این همنشینی، ترکیب، تلفیق و تاثیرپذیری خود، شکل ها و بیان های تصویری متفاوت و یا تازه ای آفریده که منجر به بروز شکل های جدیدی از تزیینات در معماری معاصر ایران گشته است. این نوشتار، بدنبال پردازش و بیان آن است که هنر تزیینی آجرکاری در دوره معاصر و به ویژه در عصر پهلوی اول (1320-1299شمسی) ، علیرغم تنوع سبکی در معماری، توانسته است تعدد ترکیبات طرح و تنوع نقش و فرم را ایجاد کند که در مقطع معاصر به عنوان شیوه شاخص، منحصر به فرد و بازگوکننده هنری ایرانی است. در این تحقیق، با شیوه پژوهش کیفی و سپس با استناد و انطباق به 32 اثر تزیینی در 7 حوزه کاربری تزیینی که در آثار معماری با کاربری های متفاوت و در شهرهای مختلف این دوره انجام گشته، نتایجی را حاصل شده که نشان می دهد، هنر آجرکاری تزیینی در دوره پهلوی اول، چه در طرح و نقش، چه در ترکیب مصالح تزیینی و در بستر حوزه های مختلف سبکی معماری این دوره (طبق جدول و نمودار های ارائه شده )، به چه میزان در فرآیند نوپردازی تزیینی خود، متاثر از آثار گذشته ایرانی اسلامی و یا کلاسیک ایرانی و غربی بوده است.
ارزیابی تأثیرات استقرار دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری در توسعه پایدار نواحی پیرامونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۷
19 - 32
حوزههای تخصصی:
آموزش یک راهبرد محوری برای دستیابی به توسعه پایدار جوامع است. رشد جمعیت و رویکرد فرهنگی جامعه برای تحصیلات دانشگاهی منجر به اتخاذ راهبرد آموزش محور برای توسعه ملی کشور و گسترش دانشگاه های کشور شد، اما نقش دانشگاه ها در توسعه پایدار شهرها به صورت صریح تبیین نشده است. جایگاه ویژه زمین و اقتصاد کشاورزی منطقه شمال کشور از یک سو و فقدان پژوهش هایی که به صورت تجربی تأثیر دانشگاه ها بر دستیابی به توسعه پایدار مناطق پیرامونی را مدنظر قرار دهند، ضرورت انجام این تحقیق است. این پژوهش با روش پیمایشی و ابزار پرسش نامه، دستاوردهای استقرار دانشگاه آزاد واحد ساری با رویکرد توسعه پایدار در مناطق پیرامونی را به صورت تجربی بررسی نمود. یافته ها نشان می دهد که دانشگاه بر همه مؤلفه های سه گانه توسعه پایدار در مناطق پیرامونی تأثیر مثبت داشته، اما تأثیرگذاری یکسان نبوده و به ترتیب در حوزه های اقتصادی، کالبدی و اجتماعی است.
ارزیابی میزان تأثیرگذاری عوامل موثر بر توسعه اکوتوریسم در نواحی روستایی (مطالعه موردی: مسیر گردشگری اورامانات)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۰ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۷۴
۲۸-۱۵
حوزههای تخصصی:
اکوتوریسم، یکی از گونه های مهم گردشگری است و در میان سایر بخش های توریسم با سرعت بیشتری در حال رشد است. اکوتوریسم بهترین روشی است که می تواند برای ساکنان آن مفید بوده و منجر به حفاظت از طبیعت شود. استفاده از منابع طبیعی به عنوان جاذبه های گردشگری بدون آسیب رساندن به آن، مقوله ای ایده آل در راستای توسعه پایدار نواحی روستایی به شمار می آید. با نیل به این هدف، مسئله اصلی پژوهش ارزیابی میزان تأثیرگذاری عوامل مؤثر بر توسعه اکوتوریسم در نواحی روستایی واقع در محور گردشگری سروآباد- پاوه با پتانسیل های بالای گردشگری طبیعی، فرهنگی، تاریخی و مذهبی می باشد. پژوهش کاربردی و روش انجام آن توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری مشتمل بر 100 نفر از محققین، مسئولین، کارشناسان و نخبگان حوزه گردشگری آگاه و آشنا با محدوده مطالعاتی می باشد. جمع آوری نظرات و دیدگاه های از طریق روش میدانی و به کمک پرسش نامه انجام گرفت. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از آزمون های آماری رگرسیون چندمتغیره، تحلیل عاملی و مدل سازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزارهای SPSS و Amos استفاده شد. یافته ها نشان داد شش عامل بهره گیری از پتانسیل های طبیعی، تاریخی و مذهبی، تأمین زیرساخت ها، تبلیغات و بازاریابی، پایداری در تأمین زیرساخت ها و حفظ آثار معماری ارزشمند، سرمایه گذاری، مشارکت و آگاهی بخشی به اهالی، پتانسیل های فرهنگی- هنری و مرزی بودن منطقه به طور متوسط 63.85 درصد بر توسعه پایدار نواحی روستایی تأثیرگذار می باشند. از این میان عامل پتانسیل های بالقوه طبیعی، تاریخی و فرهنگی محدوده موردمطالعه با بار عاملی 18.31 رتبه اول را در بین عوامل موردبررسی به خود اختصاص داده است. بر اساس برازش مناسب الگوی مفهومی پژوهش، همخوانی الگوی مفهومی با داده های گردآوری شده موردتأیید واقع می شود؛ بنابراین توجه به اکوتوریسم علاوه بر مزیت های مختلف در سطح منطقه ای و ملی امکان تحول نواحی محروم و منزوی غرب کشور که به عنوان حافظان سنتی پیرامون خود ایفای نقش می کنند را نیز ممکن می سازد. ازسوی دیگر گردشگری و اکوتوریسم همانند هر فعالیت دیگری اشتغال زا و منبع درآمد است و زنجیره ای از فعالیت های اقتصادی و خدماتی را به وجود می آورد و می تواند راهبردی برای توسعه ی همه جانبه دولت از نظر اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی باشد.
تدوین سناریوهای تاب آوری در برابر زلزله بر مبنای پیوندهای روستایی-شهری (مطالعه موردی: شهرستان های شمیرانات، دماوند و فیروزکوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۸ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶۶
۱۵۲-۱۳۷
حوزههای تخصصی:
تاب آوری برآیندی از عوامل مختلف است، طیفی از عوامل که در سطح منطقه ای تحت تأثیر پیوندهای روستایی-شهری ازجمله تحرک مردم، جریان اطلاعات و ایده ها، جریان های اعتباری و مالی قرار گرفته و قادر به تقویت یا تضعیف آن می باشند. با توجه به این مسئله، مطالعه حاضر با کاربرد نرم افزار "سناریوویزارد" در پی طرح سناریوهای تاب آوری زلزله با توجه به پیوندهای روستایی-شهری است. بدین منظور شهرستان های دماوند، شمیرانات و فیروزکوه به دلیل قرارگرفتن در حریم گسل ها و معرفی به عنوان آسیب پذیرترین مناطق تهران در طرح آمایش این استان و رواج جریان های مهاجرتی از شهر به روستا و جریان های معکوس به ویژه به دلیل گردشگری خانه های دوم به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها دیدگاه های مختلف تاب آوری در انطباق با پیوندهای روستایی-شهری قرار گرفته و تأثیرگذارترین شاخص ها با تحلیل تأثیرات متقاطع انتخاب شدند تا بدین ترتیب بر مبنای آن ها بتوان سناریوها را طرح نمود. نتایج در قالب ماتریسی با 46 وضعیت در دو بخش وضعیت موجود و سناریوها ارزیابی شدند. "وضعیت موجود" نشان دهنده غلبه وضعیت بحرانی بر مطلوب است. افزایش شهرنشینی، حاشیه نشینی و عدم استقرار مردم شهری در روستاها که عمدتاً برای گذارن اوقات فراغت به روستا مهاجرت می کنند، عدم تشکیل نهادهای مردمی با وجود وضعیت مناسب همکاری، همزیستی و اعتماد بین مردمی، عدم وجود قوانین در رابطه با آمادگی، واکنش و مقابله با زلزله علل اصلی پدیده آورنده و تشدیدکننده شرایط بحرانی هستند. "طرح سناریوها"، وضعیتی معکوس یعنی غلبه سناریوهای مطلوب بر بحرانی را نشان می دهد بدان معنا که اتفاق افتادن اکثر وضعیت ها، نه تنها وضعیت دیگر را محدود نساخته بلکه عمدتاً به تقویت و توانمندنمودن آن منجر می گردد. علت این امر آن است که شاخص های مطرح در طرح سناریوهای تاب آوری برمبنای پیوندهای روستایی-شهری، شاخص های هستند که تأثیر دوجانبه دارند یعنی در عین تأثیرپذیری از سایر شاخص ها بر آن ها نیز تأثیر می گذارند و هیچ یک شاخص وابسته نمی باشد. ضمناً قوانین شاخصی است که قادر به کنترل کل سیستم می باشند که در طرح سناریوها باید مورد توجه قرار گیرد. این دو نتیجه بار دیگر اهمیت توجه به برنامه ریزی منطقه ای و اجتناب از تفکیک فضایی سکونتگاه ها را آشکار می سازند.
رویارویی با نامعلومی ها و عدم قطعیت های برنامه ریزی حریم پایتخت به شیوه آینده پژوهی مشارکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پابرجایی پایین و از بین رفتن مناسبت برنامه های توسعه فضایی در برخورد با شرایط آشوبناک و پیش بینی ناپذیر ناشی از وجود عدم قطعیت ها و نامعلومی هایی که در رویکردهای اثبات گرا شناسایی نمی شوند، بازاندیشی مفاهیم معرفت شناسانه و شیوه های جایگزین فازی را ضروری ساخته است. در مصوبات قانونی موجود، حریم 1200 کیلومترمربعی کلانشهر تهران، با همه پیچیدگی ها و شباهت هایی که به یک منطقه شهری چندگرهی دارد، با سایر شهرهایی که مناسبات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی آن بسیار ساده تر است یکسان انگاشته شده است. برای رویارویی با این چالش مفهوم گستره تر حریم شش هزار کیلومتری پایتخت در گفتمان نظام برنامه ریزی این منطقه کلانشهری مطرح شده است که تاکنون به دلایل متعدد محقق نشده است؛ اما تهیه طرح آن در دستورکار مدیریت شهری قرار گرفته است. بر این اساس، در مقاله پیش رو کوشیده شده است به شیوه ی نوین کارگاه آینده پژوهی و با نیت تصویرسازی آینده های محتمل پیشِ روی امر هدایت و کنترل مداخلات این محدوده، با نظرداشت انواع عدم قطعیت ها و نامعلومی های ناشی از شرایط ژئوپلتیک جهانی، تحریم ها، پیشرفت های فناورانه، تضادها و تعارضات قانونی و تفرق نهادی، روایت های چندگانه ای به شیوه سناریونگاری و تحلیل ساختاری ارائه شود. در تشخیص پیش ران های اثرگذار بر آینده حریم پایتخت از ذهن کاوی عمیق 13 کنش گر نهادی و متخصص اصلی شهر تهران بهره گیری شده است. نتیجه ترسیم طیفی از سناریوها و روایت نگاری 3 سناریوی خوش بینانه حریم آرمانی و پیشرو، سناریوی بدبینانه حریم بحرانی و فروپاشیده و سناریوی میانه حریم امیدوار، رقابت پذیر و فعال است. توجه به این سناریوها در فضای تصمیم گیری و برنامه ریزی حریم پایتخت منجر به تاب آوری و پابرجایی بیشتر راهبردها و سیاست های آتی توسعه فضایی آن خواهد گشت.
بررسی ارائه راهکارهای مبتنی بر مدیریت بحران در بازار تاریخی تبریز با بهره مندی از مولفه های سرمایه اجتماعی با استفاده از روش تحقیق آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازآنجایی که حوادث رخ داده در بافت تاریخی، از نوع آنی بوده و بر این اساس، تصمیم گیری ها و سیاست گذاری های مربوط به عملیات طراحی و اجرا تحت تأثیر قرار می گیرد، بنابراین نیاز جدی و مبرم به دانشی به نام «مدیریت بحران» دوچندان می شود. هدف از مقاله حاضر، بررسی ارائه راهکارهای مبتنی بر مدیریت بحران در بازار تاریخی تبریز با بهره مندی از مؤلفه های سرمایه اجتماعی است. تحقیق در قسمت کیفی از نوع توصیفی تحلیلی است و جهت جمع آوری اطلاعات موردنیاز از بررسی های کتابخانه ای و مطالعات میدانی استفاده شده است. در بخش کمی ابتدا با استفاده از نظرات کارشناسان، اقدام به وزن دهی عوامل کالبدی با استفاده از روش سلسله مراتبی (AHP) گردید. در ادامه، مطالعات حاصل از مبانی نظری منجر به استخراج متغیرهای سرمایه اجتماعی شده که مؤلفه های اثرگذار با توجه به پرسشنامه تدوین شده در نرم افزار SPSS موردسنجش واقع شد و درنهایت برای جمع بندی و ارائه راهکارهای مؤثر، از مصاحبه و کدگذاری آنها استفاده شده که در نرم افزار MAXQDA این خروجی ها تحلیل گردید. نتایج تحلیل سلسله مراتبی نشان می دهد که به ترتیب زلزله، تخریب عمدی، آتش سوزی و درنهایت سیل می توانند بیشترین مخاطرات را ایجاد کنند. نتایج تحلیلی بخش آزمون های آماری نشان می دهد که بیشترین تأثیر مثبت در حل مسائل مدیریت بحران، مؤلفه «حس مکان و تعلق خاطر» است. مؤلفه «باورهای اعتقادی» نیز رتبه دوم را بین این پنج مؤلفه برای خود کسب کرده است. خروجی های بخش کیفی مقاله نشان می دهد که می توان به مواردی همچون «آگاهی از وضعیت مطلوب»، «حل مشکلات مربوط به زیرساخت های بازار» و «تأمین گرمایش و سرمایش به نحو مطلوب» و «رضایتمندی بازاریان» به عنوان راهکار افزایش مشارکت در حل معضلات کالبدی (به خصوص چهار آسیب اصلی) پرداخت.
الگوهای تدافعی و پیشگیرانه جمهوری اسلامی ایران در مقابله با حملات سایبری با تأکید بر حمله استاکس نت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۴ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۳
82 - 99
حوزههای تخصصی:
سالها چنین تصور می شد که استفاده از سلاح های هسته ای، عمده ترین تهدید علیه جهان معاصر محسوب می شود. با توسل دولت ها به فضای سایبری برای پیشبرد اهداف کوتاه مدت و بلند مدت خویش، برخی، جدی ترین تهدید حال حاضر را سوء استفاده دولتها از گستره عظیم و منعطف فضای سایبری در تحقق اهدافشان تلقی میکنند. با این حال، به نظر می رسد، جدی ترین تهدید دنیای معاصر، در عمل، زمانی محقق می شود که هر دوعامل در یکدیگر قرار گیرد. در این وضعیت، از این طریق می توان جنگی سایبری علیه تأسیسات و پایگاههای هسته ای دولتهای قربانی ترتیب داد و این سناریو ترکیبی، موجب تشدید عوامل خطرآفرین پیشین و شدت مخاطره را چندین برابر می سازد. البته با توجه به فقدان تحقق آستانه جنگ در عمده این موارد، نمی توان به حکومت حقوق بشردوستانه بین المللی امیدوار بود، لکن این نوشته در صدد است تا با تبیین یکی از جدی ترین و بارزترین مثالها در این زمینه، پرونده ویروس استاکس نت، به تحلیل این امر بپردازد که منافع و حقوق دولت قربانی در چنین مواردی به چه نحو قابل احقاق خواهد بود. به این منظور ضمن مفهوم شناسی چنین اقداماتی به حقوق بین الملل حاکم بر وضعیت موصوف پرداخته و امکان دفاع مشروع و عمل متقابل قربانی، به ویژه با ملاحظه مرور زمان را مورد بررسی قرار می دهیم.
نقش " انتزاع" در پرورش" درک" کل نگر و توانایی بیان دانشجویان درس درک و بیان معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۱ زمستان ۱۳۸۸ شماره ۴۰
121 - 129
حوزههای تخصصی:
ضرباهنگ کاوی قرارگاه های رفتاری در بوستان های شهری؛ مطالعه موردی: بوستان بهارستان و ابن سینای زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
17 - 28
حوزههای تخصصی:
در پژوهش های شهری بررسی اثر ریتمیک مصرف فضاهای عمومی شهری با نام ضرباهنگ کاوی مطرح است. قرارگاه رفتاری نوعی از تولید و مصرف فضا توسط گروه های اجتماعی مختلف است که در فضاهای عمومی مانند بوستان های شهری بیشتر نمود می یابد. این پژوهش با روش تحقیق کیفی، توصیفی_تحلیلی و با ماهیت اکتشافی به بررسی ضرباهنگ قرارگاه های رفتاری در بوستان های شهری با نمونه بوستان بهارستان و ابن سینای شهری زنجان پرداخته است. جمع آوری داده های مورد نیاز به صورت برداشت میدانی و با استفاده از روش نمونه گیری غیراحتمالی مبتنی بر نمونه دسترس و بدون سوگیری و روش مشاهده و مصاحبه انجام گرفته است. با توجه به طبقه بندی شاخص ها به سه مؤلفه اصلی ساختاری، پویایی و محیط اجتماعی، داده های جمع آوری شده طبقه بندی شده و با روش مبتنی بر جداول کیفی، ماتریس ارتباط و ریتم ضرباهنگ تحلیل صورت پذیرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد قرارگاه های رفتاری مبتنی بر عملکرد ایستا و گروهی، ضرباهنگ مصرف فضای فصلی تابستانه و روزانه بعد از ظهری داشته و قرارگاه های مبتنی بر عملکرد های فردی پویا مانند ورزش عمدتاً مصرف فضای چهار فصل و روزانه صبح و عصر دارند. از طرفی موقعیت و مبلمان مکانی قرارگاه در شکل گیری نوع ضرباهنگ اثر گذار و ارتباط مؤلفه های ضرباهنگی عمدتاً دارای انسجام و همبستگی عملکردی است.
تبیین معیارهای مؤثر بر رضایتمندی ساکنین اصیل از شدت تغییرات کالبدی در محلات با سابقه روستایی، مطالعه موردی: محله نیاوران، تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۵۸
۵۰-۳۵
حوزههای تخصصی:
محله نیاوران در شمال تهران یکی از محلاتی است که در گذشته نه چندان دور، روستا به شمار می آمد اما طی سال های اخیر متراکم سازی و شدت بالای تغییرات کالبدی متأثر از شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، تجربه های متفاوتی را برای ساکنین ایجاد کرده است. اگر چه بعد کالبدی و نحوه تغییر آن از موضوعات مورد توجه برنامه ریزان و طراحان بوده اما تجربه مستمر ساکنین و ذهنیت آن ها به عنوان بخشی از واقعیت موجود، چندان مورد توجه قرار نمی گیرد. پرسش اصلی پژوهش معیارهای مؤثر بر رضایتمندی ساکنین اصیل از تغییرات کالبدی در شدت های کم و زیاد می باشد. از این رو فهم فرایند ارزیابی ساکنین از شدت تغییرات کالبدی و عوامل ادراکی تأثیرگذار و تأثیرپذیر از آن ضروری است. این پژوهش به روش ترکیبی و میان ساکنین میانسال و اصیل کوچه های هسته اولیه نیاوران که تغییرات کالبدی را طی 20 سال گذشته تجربه کرده اند، انجام شد. فاز کیفی پژوهش به روش پدیدارنگاری انجام شد که با مصاحبه عمیق جهت گردآوری داده ها، کدگذاری، طبقه بندی و تعیین ساختار تجربه ساکنین همراه شد. با تلفیق اطلاعات دگردیسی کالبدی کوچه ها، امکان بررسی انطباقی برداشت های ریخت شناسانه با نتایج پدیدارشناسانه فراهم شد. نتایج پژوهش تجربه و ارزیابی متفاوت ساکنین در شدت های مختلف را نشان می دهد. البته کیفیت های زمینه ای و معنایی- نمادین در شدت کم و کیفیت های مرتبط با قابلیت زندگی در شدت های بالا، نقش پر رنگ تری در تعیین معیارهای رضایتمندی داشته اند. با افزایش شدت تغییرات، مفهوم خانه به ساختمان تغییر و ساکنین نسبت به تغییر مقیاس که به نظرشان قابل کنترل نیست، حساسیت کمتری نشان می دهند، ولی با تغییر ارزش های محیطی تکرارناپذیر کنار نمی آیند. معیارهای حاصل از پژوهش می تواند در کنترل و هدایت شدت تغییرات کالبدی در جهت رضایت مندی ساکنین اصیل به عنوان سرمایه های اجتماعی ، در محلاتی که کمابیش مسیر مشابهی را می پیمایند، راهگشا باشد.
بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری با استفاده از رویکرد پروژه های محرک توسعه (مطالعه موردی محله زرگنده تهران)
منبع:
اندیشه راهبردی شهرسازی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
138 - 152
حوزههای تخصصی:
بافت های ناکارآمد شهری در مقایسه با سایر پهنه ها از جریان توسعه عقب افتاده و نیازمند دستیابی به عدالت فضایی، برابری اجتماعی، سرزندگی اقتصادی و سلامت اکولوژیکی می باشند. همچنین بینشی جامع و عملیاتی است که به حل مشکل های درون بافتی می پردازد. استراتژی های جدید توسعه اغلب شامل ساختمان ها یا مناظر گوناگون که هدایت گر توسعه شهر هستند، می باشند. پروژه های محرک، ابزاری هستند که در درون استراتژی های تغییر شکل شهری همچون بازآفرینی و توسعه مجدد بافت های ناکارآمد، می توانند با استراتژی های قبلی ترکیب و زمینه بسترسازی را آماده نمایند. این پژوهش در قالب رهیافت نوینی از مداخله مکان مبنا در بافت های ناکارآمد شهری توسط پروژه محرک توسعه زرگنده شهر تهران است. نوع پژوهش از نظر هدف، کاربردی و شیوه انجام، توصیفی-تحلیلی است و با بهره گیری از منبع های کتابخانه ای و برداشت میدانی و تکنیک AHP-SWOT از طریق Expert Choice برای تحلیل داده ها استفاده شده است. نتیجه ها نشان می دهد بافت فرسوده و ناکارآمد محله زرگنده در حوزه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و گردشگری به لحاظ محیط درونی با ضعف های زیاد و به لحاظ محیط بیرونی با فرصت های قابل توجهی روبه رو است. در نهایت برای انتخاب مناسب ترین سایت جهت پیاده سازی می توان با توجه به بستر کنونی زرگنده، کاربری هایی با درون مایه تجاری، اقتصادی، فرهنگی و گردشگری جهت الگو سازی در بافت تعریف کرد. با اتخاذ راهبردهای انطباقی و کاستن از ضعف های موجود، می توان از فرصت های موجود در محدوده موردمطالعه حداکثر استفاده را داشت.
ارزیابی و آسیب شناسی سیاست تأمین مسکن روستایی کشور در برنامه های توسعه پس از انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۵ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۱۵۵
۶۰-۵۱
حوزههای تخصصی:
سیاست، به معنای تدبیر امور، مصلحت اندیشی و دوراندیشی است که با در نظر گرفتن مصالح جامعه سعی در هدایت آن دارد. مسئله سیاست گذاری مسکن روستایی و دستیابی به الگوی مطلوب سکونت از دغدغه های پیش روی برنامه ریزان و از اولویت های برنامه های توسعه روستایی است. مسکن روستایی از مهم ترین نیازهای توسعه روستا بوده و توسعه روستاها گامی در راستای کاهش مهاجرت به شهرها می باشد. مسکن از عناصر حیاتی جوامع روستایی است و شامل محیط فیزیکی، خدمات و تسهیلات ضروری برای بهزیستن خانواده، اشتغال، آموزش و بهداشت می باشد بنابراین مسکن روستایی بسیار پیچیده تر از مسکن شهری بوده و نوع نیاز روستاها به مسکن با آنچه شهرها به آن نیاز دارند متفاوت است. مسکن روستایی از نبود برنامه ریزی توسعه و برنامه های اجرایی رنج می برد. سیاست مسکن روستایی به روشی عمومی برای خانه دار شدن خانواده ها و افراد روستایی با بهره گیری از برنامه های مختلف وام تبدیل شده است اما ساکنین روستاها از درآمد پایینی برخوردار بوده و توانایی بازپرداخت وام را ندارند. همچنین سیاست مسکن روستایی با وجود تفاوت با مسکن شهری و دارا بودن شرایط خاص همانند سیاست مسکن شهری تدوین می گردد. این امر ضرورت بررسی سیاست های اتخاذ شده در زمینه مسکن روستایی را تبیین می کند. بنابراین نوشتار حاضر به ارزیابی سیاست های دولت در زمینه مسکن روستایی می پردازد. در این مطالعه نخست به مشکلات مسکن روستایی پرداخته شده است سپس سیاست هایی که دولت در راستای حل مشکلات آن اتخاذ کرده، مورد بررسی قرار گرفته است. سیاست های دولت در قالب برنامه های پنج ساله تدوین می گردد، بنابراین این برنامه ها مورد ارزیابی قرار گرفته تا مشخص گردد دولت برای حل مشکلات مسکن روستایی چه سیاست هایی را برگزیده است سپس با استفاده از رویکرد تحلیل راهبردی، نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید شناسایی شده و راهبردهای مناسب برای حل مشکل مسکن روستایی مطرح گردیده است. نتایج مقاله نشان می دهد در سیاست های مسکن روستایی بیشتر به ابعاد کمی ساخت وساز توجه شده در حالی که به عواملی نظیر شرایط اقلیمی روستاها، استفاده از نیروهای محلی، مصالح بومی سازگار با شرایط محلی روستا و مشارکت مردم کمتر پرداخته شده است.
تبیین و سنجش شاخص های مکانی – فضایی تاب آوری شهری در مواجهه با سیلاب؛ مطالعه موردی: شهر بابلسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۷
50 - 69
حوزههای تخصصی:
امروزه دیدگاه غالب از تمرکز بر روی صرفاً کاهش آسیب پذیری به افزایش تاب آوری در مقابل سوانح تغییر پیدا کرده است. هدف از پژوهش حاضر تبیین شاخص های مکانی – فضایی تاب آوری شهری در مواجهه با سیلاب در شهر بابلسر می باشد. روش شناسی تحقیق کیفی مبتنی بر تحلیل مضمون است و جامعه آماری در بخش کیفی و کمی را مدیران دارای سوابق دانشگاهی و اجرایی و کارشناسان شهری تشکیل داده اند. حجم نمونه در بخش کیفی با رسیدن به اشباع نظری (معادل 15 نفر) بوده و در بخش کمی حجم نمونه 30 نفر از کارشناسان و متخصصان در شهر بابلسر که در زمینه سیلاب و مسائل مرتبط به شهر متخصص بوده اند را شامل شده است. پس از تبیین شاخص ها، با استفاده از آزمون فریدمن در نرم افزار SPSS شاخص های حاصل اولویت بندی شده و با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای، شهر بابلسر از لحاظ تاب آوری مکانی – فضایی مورد سنجش قرار گرفت. یافته های حاصل از بخش کیفی و مطالعات نظری نشان داد که معیارهای تاب آوری مکانی – فضایی شامل تنوع، ارتباط، افزونگی، استحکام و مدیریت بحران بوده است. نتایج حاصل از بخش کمی به لحاظ اولویت بندی شاخص ها نشان داده است که شاخص حرائم شهری در اولویت اول، شاخص مقاومت سیستم ساخت راه ها و پل ها در اولویت دوم واقع شده اند. همچنین نتایج حاصل از آزمون تی تک نمونه ای نشان داده است که تاب آوری مکانی – فضایی شهر بابلسر در مواجهه با سیلاب با میانگین 3.60 و ارزش t ، 3.09 در وضعیت مناسبی بوده که نشان از تاب آوری نسبتاً بالای شهر بابلسر در برابر سیلاب می باشد.
تحلیل و ارزیابی مکانی تاسیسات شبکه آبرسانی شهری با رویکرد دفاع غیر عامل (مطالعه موردی: تصفیه خانه آب منطقه 22 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۵
74 - 88
حوزههای تخصصی:
بکار گیری اصول پدافند غیر عامل در سطوح مختلف برنامه ریزی شهری، راهکاری به منظور کاهش خطرپذیری در برابر خطرات احتمالی می باشد که متاسفانه به آن توجه چندانی نشده است. در این تحقیق قسمت هایی از منطقه 22 شهر تهران جهت احداث تصفیه خانه مد نظر قرار گرفت که پس از بررسی وضع موجود در این منطقه و همچنین بررسی مدل های مکان یابی، به تلفیق و ترکیب داده ها پرداخته شد و در نهایت نقشه مناسب زمین برای احداث تصفیه خانه در پنج پهنه بهینه به دست آمد و مکان ها در 5 دسته وزن دهی طبقه بندی شدند.پس از بررسی نهایی، از میان شاخص های موجود در مکان یابی، شیب و کاربری اراضی از اهمیت بیشتری برخوردار بودند. در مرحله نهایی قسمت هایی از شهر که با اولویت بسیار مناسب قرار داشتند، به عنوان مناسب ترین مکان برای احداث تصفیه خانه (عمدتا شمال، غرب، بخش هایی مرکز وجنوب) تشخیص داده شد.مقدمهمتاسفانه اغلب شهرهای کشور بدون توجه به اصول پدافند غیرعامل طراحی و برنامه ریزی شده اند، از سوی دیگر وجود طیف وسیع تهدیدات نظامی و وجود منابع پرارزش در کشور باعث گردیده تا توجه بیش از بیش معطوف رویکرد پدافند غیرعامل گردد، شایان ذکر است تخریب شهرها برای بازسازی آنها با رویکرد پدافند غیرعامل امری ناممکن است، اما این موضوع به منزله توقف و عدم بکارگیری این اصول در برنامه ریزی شهری و طراحی شهری در کشور نیست، بلکه لازم است با استخراج اصول معماری و شهرسازی منطبق بر رویکرد پدافند غیرعامل برای وضع موجود چاره ای اندیشیده شود.