فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۹۴۱ تا ۵٬۹۶۰ مورد از کل ۷٬۶۸۹ مورد.
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
23 - 37
حوزههای تخصصی:
علیرغم قدمت درخشان برنامه ریزی مدرن در کشور و تجربه نزدیک به 5 دهه تهیه، تصویب و اجرای طرح ها و برنامه های توسعه شهری، معمولاً اجرای این طرح ها در محیط های شهری با تأخیر شدید ناشی از تغییر ارگانیک شهر مواجه شده و در عمل توفیق چندانی به همراه نداشته اند.سیستم فعلی توسعه و برنامه ریزی شهری در ایران بسیار متمرکز بوده و موقعیت بومی و محلی آن، در تناقض با شرایط جهانی است. محدودیت های ایجاد شده توسط برنامه های توسعه شهری متمرکز در کشور، تعدد مسئولیت ها و مدیریت در توسعه شهری، مشکلات دیگری را در فرآیند برنامه ریزی شهری به وجود می آورد. علاوه بر این، برنامه های شهری باید به اندازه کافی انعطاف پذیر باشند تا بتوانند با تغییرات و توسعه سریع شهری و جهانی سازگاری لازم را داشته باشند. با توجه به شرایط و مسائل خاصِ کشور و با عنایت به عدم برآورده شدن اهداف نهایی برنامه های توسعه شهری که با تبعیت از الگوهای رایج غربی و عمدتاً بر مبنای رویکردهای جامع و بعضاً استراتژیک تهیه و تدوین شده اند، اسناد برنامه ریزی و توسعه شهری کشور، شرایط متفاوتی داشته و توجه ویژه ای با رویکرد نوین می-طلبد. در همین راستا با توجه به ماهیت کیفی-توصیفی و مبتنی بر نقد این مقاله، روش آن تحلیلی و استنباطی بوده و سعی شده است مهم ترین مسائل و چالش های طرح های توسعه شهری بررسی و شناسایی شوند. در ادامه بازاندیشی در طرح های توسعه شهری کشور با تشریح اهداف و انتظارات جدید از برنامه ریزی مطرح گردیده و نهایتاً دستاوردها، اهداف و اصول اساسیِ سند آمایش شهری در مقایسه با برنامه های موجود و رایجِ کشور، به عنوان رهیافتی نوین در نظام و فرآیند برنامه ریزی تبیین می گردد.
بررسی پیامدهای درجاسازی روستای عالیشاهی (نورآباد ممسنی) پس از زلزله 1389 فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۴ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۵۱
۵۴-۳۵
حوزههای تخصصی:
در اغلب برنامه های بازسازی پس از سانحه، سیاست جابه جایی سکونتگاه به عنوان راه حلی مناسب در راستای کاهش خطر در مقابل سوانح قلمداد می شود. با این حال بررسی تجارب مختلف حاکی از آن است که پیامدهای جابه جایی به گونه ای بوده که عموماً بازماندگانی که جابه جا شده اند به دلایل مختلفی از جابه جایی رضایت نداشته و این امر در مواردی به خالی از سکنه شدن واحد های احداثی در روستای جدید و بازگشت به روستای قدیم منجر شده است. به منظور تبیین ضرورت بازنگری در اتخاذ سیاست جابه جایی سکونتگاه های روستایی در جریان بازسازی مسکن پس از سوانح، این پژوهش از طریق تجارب اجرایی نگارندگان در حین اجرا، مشاهدات میدانی و مصاحبه عمیق با روستاییان و با رویکردی کیفی و روش بررسی موردی به تحلیل پیامدهای سیاست درجاسازی روستای عالیشاهی در شهرستان نورآباد ممسنی استان فارس پس از زلزله سال 1389 می پردازد. درجاسازی روستای عالیشاهی نشان داد که در بسیاری از موارد، جابه-جایی روستاها پس از وقوع سانحه تنها گزینه پیش روی نمی باشد و در صورت حذف و یا کاهش موارد تهدید و آسیب-پذیری ساختگاه موجود، از منظر رضایت مندی و بهره گیری از سرمایه های موجود، سیاست درجاسازی هر چند با هزینه-های اولیه بالاتر، گزینه مناسب تری نسبت به جابه جایی و انتقال روستاییان است. در صورت درجاسازی سکونتگاه علاوه بر حفظ منابع معیشتی مردم، منظر روستا نیز تا حد امکان حفظ می شود. ضمن این که در فرآیند بازسازی باید همواره رفع مشکلات موجود در مسکن سنتی را درنظر داشته و به تناسب مسکن با اقلیم منطقه نیز توجه نمود. از سویی در این تجربه برخلاف تصور رایج که استفاده از مصالح بومی و تکیه بر دانش ضمنی روستاییان، منجر به کاهش سرعت بازسازی می شود، با حضور و مشارکت مردم در مراحل مختلف برپایی مسکن، این بازسازی در مقایسه با روستاهای مشابه، طبق برنامه زمانی از پیش تعیین شده انجام گردید.
تبیین پراکنده رویی شهری بر اساس شاخص تراکم ساختمانی (مطالعه موردی شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۰ شماره ۸
5 - 15
حوزههای تخصصی:
تحلیل نقش توسعه کارگاه مصالح شناسی در کیفیت آموزش معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۵ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
79 - 90
حوزههای تخصصی:
بسیاری از پژوهشگران حوزه آموزش معماری معتقدند که یکی از عوامل تأثیرگذار بر کیفیت آموزش معماری، نحوه تعامل مناسب دروس کارگاهی و نظری با یکدیگر است. این پژوهش با بررسی تحلیلی ضرورت های توسعه کارگاه مصالح شناسی و تأثیر مشخصات کمی و کیفی آن در آموزش معماری، وضعیت و مشخصات این کارگاه را در دانشکده های معماری مطرح ایران و جهان مورد بررسی قرار داده است. در این مقاله، از طریق مصاحبه با استادان درس مصالح شناسی رشته معماری، برنامه دانشگاه های مختلف داخلی و خارجی در حوزه های شیوه ی ارائه این درس، امکانات اصلی، برنامه های جانبی و سرفصل های درس مقایسه شده است. با توجه به خصلت متغیر حوزه فناوری و نرخ تغییر و تحولات مصالح نوین، آموزش این حوزه معماری مستلزم ایجاد فرآیندی خلاقه در بستر تحول آفرینی در زیرساخت کارگاه مصالح شناسی است. بنابراین در این مقاله، ساختاری برای برنامه ریزی فیزیکی و عملکردی کارگاه مصالح و ساخت به منظور ارائه درس مصالح ساختمانی همگام با تغییرات فناوری معماری ارائه شده است. استفاده از این ساختار می تواند موجب تقویت انگیزه و ارتباط دانشجویان با محیط دانشکده های معماری و ارتقای کیفیت آموزش معماری گردد.
ارزیابی توزیع فضایی شاخص های خلاقیت در نظام سکونتگاهی استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی وضعیت ابعاد شاخص هایی خلاقیت در نظام سکونتگاهی استان هرمزگان پرداخته است. روش این پژوهش توصیفی – تحلیلی و مبتنی بر روش های کتابخانه ای و اسنادی است. به طورکلی این پژوهش بر اساس دو هدف اصلی بنیان نهاده شده است هدف اول پژوهش استخراج عوامل و شاخص های اثرگذار و کلیدی در خلاقیت شهرهای استان هرمزگان و هدف دوم دستیابی به یک رتبه بندی از شهرهای استان هرمزگان بر اساس میزان خلاقیت بوده است. برای هدف اول پژوهش از معادلات ساختاری و نرم افزار میک مک (MICMAC) استفاده شده است و نتایج آن نشان داد که عواملی همچون درصد تکنسین ها و متخصصان و درصد هنرمندان به عنوان اثرگذارترین شاخص ها در تحقق شهر خلاق در استان هرمزگان و شاخص های تعداد چاپخانه، تعداد کتابخانه و تعداد نمایشگاه های فرهنگی و هنری به عنوان کم اثرترین شاخص ها در تحقق شهر خلاق شناخته شده اند. در راستای هدف دوم از مدل تاپسیس (TOPSIS) استفاده گردید و نتایج آن نشان داد که شهر بندرعباس بالاترین میزان خلاقیت را به خود اختصاص داده است و در مراتب بندر لنگه در رتبه دوم، میناب در رتبه سوم، قشم در رتبه چهارم، رودان در رتبه پنجم، بستک در رتبه ششم، پارسیان در رتبه هفتم، حاجی آباد در رتبه هشتم، جاسک در رتبه نهم، خمیر در رتبه دهم، سیریک در رتبه یازدهم، ابوموسی در رتبه دوازدهم و بشاگرد در رتبه آخر قرار گرفته است.
بررسی و شناسایی گونه های معماری انبار غلات در زندگی نیمه کوچ نشینی کوهپایه های زاگرس در استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۷ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶۲
۵۴-۳۹
حوزههای تخصصی:
انسان از آغاز حضور خود بر روی زمین سعی در بهره برداری از طبیعت برای تأمین نیازهای خود داشته است. کوچ نشینی یکی از قدیمی ترین شیوه های زیست و تأمین معیشت است که از گذشته های دور تا کنون برای بهره برداری از منابع طبیعی و سازگاری با شرایط اقلیمی، ادامه پیدا کرده است. در این شیوه زیست، معماری مسکن به صورتی سیار و قابل حمل بوده است. تا کنون مطالعات زیادی در ارتباط با کوچ نشینی، در مناطق مختلف ایران توسط هیئت های ایرانی و غیر ایرانی صورت گرفته است که از جمله آن ها می توان به کتابی تحت عنوان «کوچ نشینی شمال خراسان»، توسط پاپلی یزدی در سال 1371، مقاله دکتر مشیری با عنوان «نگاهی به مفاهیم و تاریخچه کوچ نشینی و تدریس آن در ایران» در سال 1377 اشاره نمود. همچنین مطالعاتی توسط فیلبرگ (1372) و مورتنسن (1377) در مورد زندگی کوچ نشینی و نیمه کوچ نشینی در ایلات واقع در دامنه های زاگرس صورت پذیرفته است. اما تا کنون در ارتباط با نحوه انبار و ذخیره مواد غذایی در بین کوچ نشینان تحقیق مستقلی صورت نگرفته است. گونه ای از کوچ نشینی در ایلات کرد نشین شهرستان بدره واقع در دامنه های زاگرس در استان ایلام در گذشته های نه چندان دور مرسوم بوده است که در این نوع خاص از کوچ نشینی فواصل کوچ محدود و فاصله زمانی کوچ کردن از ییلاق به قشلاق و برعکس گاهی در مدت کمتر از یک روز انجام می شده است. در نتیجه این فاصله کم بین ییلاق و قشلاق، کوچ نشینان می توانستند علاوه بر پرورش دام به کشاورزی نیز بپردازند. استفاده از کشاورزی در این نوع از زندگی، کوچ نشینان را ملزم به ساختن انبارهایی برای نگهداری از غلات بدست آمده، نموده است. در این پژوهش، از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی استفاده شده و برای جمع آوری اطلاعات از روش مطالعه کتابخآن های، بررسی میدانی، مشاهده آثار و مصاحبه با معمرین منطقه استفاده شده است. در این مطالعه چهار نوع انبار مورد بررسی، شناسایی و تحلیل قرار گرفته است. انبارهای مذکور به نام های اماره، تاپو، کنیوه و چال آو تقسیم می شوند. در این تحقیق همچنین وضعیت این انبارها از لحاظ موقعیت قرارگیری، شیوه ساخت، مصالح، نحوه دسترسی، نوع غلات، شیوه نگهداری، نحوه مالکیت و زمان ساخت مورد مطالعه قرار گرفته است.
تبیین پایداری در مدیریت پروژه (مورد پژوهی؛ پروژه های مسکن قابل استطاعت شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال چهارم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۱
127 - 156
حوزههای تخصصی:
پایداری یکی از مهم ترین چالش های زمان ماست که اخیراً به مدیریت پروژه نیز مرتبط شده است. منطق این پیوند این است که پایداری نیاز به تغییر دارد و پروژه ها تحقق بخش تغییر هستند. در این میان مدیریت پروژه های مسکن قابل استطاعت به لحاظ مفهومی و عملیاتی ظرفیت بالایی برای انضمام پایداری در ابعاد خود دارند. بااین وجود توجه ناچیزی را در ادبیات موضوع کسب نموده اند. برای پرداختن به این شکاف دانشی، پژوهش حاضر ابتدا به کمک مرور سیستماتیک ادبیات، چارچوب مفهومی، مرزها و معیارهای کلیدی برای گنجاندن پایداری در مدیریت پروژه را شناسایی نمود. سپس در راستای تبیین مدل نظری بدست آمده، ادراک مدیران شرکت های ساخت وساز شهر اصفهان، در رابطه با مدیریت پایدار پروژه های مسکن قابل استطاعت مورد سنجش قرار گرفت. نتایج ضمن تبیین مدل ارائه شده؛ نشان داد که شش عامل "مزیت اقتصادی و رقابتی، شرایط زمینه ای حاکم بر مدیریت پروژه، مدیریت ذی نفعان، تیم پروژه؛ مسئولیت اجتماعی و تکنولوژی و طراحی زیست محیطی" در مجموع 76/64 درصد از واریانس کل مدل را شامل می شوند. ماهیت پروژه های مسکن قابل استطاعت در هدف گذاری به سمت گروه های کم درآمد شهری، موجب گردیده تا مزیت اقتصادی و رقابتی به عنوان مهم ترین مؤلفه، نقش محسوسی در تحقق پایداری در مدیریت آن ها داشته باشد.
سکونت گاه های غیر رسمی شهری در کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال اول پاییز و زمستان ۱۳۸۶ شماره ۱
39 - 50
حوزههای تخصصی:
سکونت گاه های غیر رسمی حاصل شهرنشینی سریع و مشکلات اقتصادی کشورها و بخصوص کشورهای در حال توسعه می باشد. کشور ایران نیز پس از اصلاحات ارضی با این پدیده آشنا گردید. رشد چنین سکونت گاه هایی مشکلات زیادی در ابعاد اقتصادی– اجتماعی و کالبدی در کلان شهر ها به همراه داشته است. وقوع جنگ تحمیلی به رشد چنین سکونت گاه هایی در شهر اهواز افزود و بدنبال آن بازسازی مناطق جنگ زده استان فرصت پرداختن به این پدیده نابهنجار شهری را از مسئولین سلب نمود. هدف این مقاله شناسایی علل شکل گیری سکونت گاه های غیر رسمی در کلان شهر اهواز و ارائه راه کارهای لازم می باشد. نتایج نشان می دهد که مهمترین علت شکل گیری این سکونت گاه ها در شهر اهواز، مهاجرت شهر به شهر ناشی از شرایط جنگی منطقه و شرایط اقتصادی شهرهای استان بوده و مهمترین انگیزه مهاجرت، انگیزه اقتصادی است. در همین راستا، ارزانی مسکن و زمین و نزدیکی به بستگان از مهمترین دلایل اسکان در محل سکونت فعلی ذکر شده است. در پایان مقاله راهکارهای لازم برای به حداقل رساندن برخی از نارسایی ها و مشکلات این سکونت گاه ها پیشنهاد گردیده است.
قلمروهای شبه خصوصی و حضورپذیری بانوان در فضاهای جمعی غیر رسمی (مطالعه موردی: میدان شهرداری رشت و محوطه دور استخر لاهیجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در پی دستیابی به ویژگی هایی در فضاهای جمعی است که مطابق با نیازها و رفتار قلمروی زنان بوده تا از این طریق فضا برای آنان حضورپذیرتر شود. پس از انجام مطالعات کتابخانه ای و شکل گیری ادبیات تحقیق، از مطالعات میدانی و روش های کیفی همچون مشاهده مشارکتی، مصاحبه عمیق و روش زمینه ای جهت رسیدن به اهداف تحقیق استفاده شده است. تحلیل کیفی یافته ها نیز در روش زمینه ای به صورت کدگذاری انجام گرفته است. بر این اساس مفهومی با عنوان «قلمروهای شبه خصوصی» تعریف گردیده است که از ویژگی های آن می توان به محدودیت نسبی رؤیت پذیری، خلوت نسبی و دنج بودن نسبی اشاره نمود. قلمرو شبه خصوصی، قلمروی نیمه عمومی نیمه خصوصی است که ضمن قرارگیری در یک عرصه عمومی، با داشتن بخشی از ویژگی های قلمروهای خصوصی و شباهت به آنان از عمومیت کمتری برخوردار است. برای اثبات مفهوم تبیین شده در این مقاله، بررسی نظرات و رفتارهای طیف مختلف زنان در رابطه با شاخص های فضایی مؤثر بر حضورپذیری آنها در فضاهای جمعی انجام شده است و به منظور پایایی نظریه، مباحث در دو فضای جمعی واقع در میدان شهرداری رشت و محوطه دور استخر لاهیجان مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج، ضمن تأیید ویژگی های برشمرده شده، تأکید دارد که وجود این قلمروها ضمن تناسبی که با رفتار قلمروی زنان دارند، بر ارتقای حضورپذیری آنان در فضاهای جمعی غیر رسمی مؤثرند.
گزاره های نقادانه ی اروپاییان درباره ی معماری و شهرهای ایران در سفرنامه های قرن هفدهم تا نیمه ی قرن نوزدهم میلادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق در پی بارخوانی اندیشه های انتقادی آن دسته از سفرنامه نویسان اروپایی است که بین قرون شانزدهم تا نوزدهم میلادی به ایران سفر کرده اند. چنین تحقیقی از چند جنبه مهم است: اوّلاً، می توان داوری های را برخلاف داوری های امروزین، داوری هایی تاریخی دانست، دوم آن که با پرداختن به این داوری ها، می توان به قیاس معماری ایران و غرب در آن دوران دست زد و ثالثاً می توان به تصویری واقع گرایانه از حیات معماری و شهرهای پیشامدرن ایران دست یافت. سوال اصلی پژوهش بدین قرار است: در آثار سفرنامه نویسان اروپایی چه گزاره های نقادانه ای درباره ی معماری و شهرهای ایران وجود دارد؟ این تحقیق به روش تفسیری-تاریخی انجام شده است. که برحسب شباهت میان گزاره ها در سفرنامه ها و نیز تکرارپذیری شان، این گزاره ها در چهار دسته ی کلّی جای داده شده اند. می توان انتقادهای آن ها را درباره ی معماری ایران به سه دسته تقسیم کرد. در بخش تفسیری به بحث در این باره پرداخته ایم که این گزاره های نقادانه را تا چه حد می توان قابل اتکا دانست و نشان داده ایم که گزاره های نقادانه ی عینی اروپاییان به منزله ی نشانه ای از تفاوت وضعیت در معماری و شهرهای ایران و غرب نسبتاً قابل اتکا، تکرارشونده و مشابه هستند امّا گزاره های ذهنی آنان در توضیح چرایی پدید آمدن این تفاوت ها شبهه برانگیز و قائل به فرد است.
ضوابط بومی حاکم بر چینش محوطه مسکن روستایی گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کالبد بومی روستاهای گیلان با درهم تنیدگی معبر، خانه و زمین های کشت و ورز، بافت باز پراکنده را نمایان می سازد که واحد مسکونی در میانه محوطه ای نسبتاً وسیع به همراه بناهای جانبی و فضاهای خدماتی خانه در چینشی به ظاهر مغشوش قرار دارد. حصارهای کوتاه محوطه با پوشش گیاهی و درختان ادغام شده، در انفصال و اتصالی مبهم، به نظر مرزی غیر متقن را جلوه می دهند اما آیا در پس این ظاهر آشفته، انتظام و ضوابطی نانوشته را می توان یافت؟ و اصولاً چه عواملی بر چینش عناصر محوطه مسکونی در روستاهای گیلان مؤثر است؟ این تحقیق به دنبال این پرسش ها با تکیه بر مطالعات میدانی و به روش توصیفی ژرفانگر، با نگاهی به ویژگی های طبیعی منطقه جنوب دریای کاسپین، به تحلیل محیط های انسان-ساخت آن پرداخته است. در این مقاله به اقلیم(به معنای سرزمین و بوم) توجه شده و فعالیت های اقتصادی و معیشتی، فرهنگ و تعاملات اجتماعی ساکنان در مسکن و عناصر محوطه مسکونی روستایی مورد مداقه و بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که در روستاهای جلگه ای تا کوهستانی گیلان با آنکه خصوصیات طبیعی منطقه شامل جغرافیا و ویژگی های آب وهوایی، به ظاهر بیشترین تأثیر را بر شکل بافت و نحوه چیدمان عناصر محوطه مسکونی روستایی بر جای گذاشته، اما این عامل خود موجب بروز خصایصی چون کنش های اقتصادی و شیوه های معیشت زیستی و نیز چگونگی تعاملات اجتماعی و برساخت های فرهنگی است که از سوی دیگر بر چگونگی تشکّل اجزای واحد مسکونی و ضوابط حاکم بر آن اثرگذار بوده است. در بررسی های میدانی، این نتیجه حاصل شد که با آنکه خصایص اقلیمی، بافت باز کالبد روستایی مبتنی بر تجمیع اجزای محوطه مسکونی را بازنمایی نموده و خانه-مزرعه و خانه-باغچه را متجلی می سازد ولی تأثیر ویژگی های فرهنگی بر چینش عناصر محوطه بیشترین تأثیر را بر جای گذاشته است و گزینش های نهایی برای الگوی سکونت در این منطقه و ضوابط حاکم بر محدوده مسکون منتجِّ از آن، بر مبنای فرهنگ مسلط جامعه روستایی گیلان است.
بررسی میزان رضایت مردم آسیب دیده شهر بروات از بازسازی پس از زلزله سال 1382 بم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۵۸
۱۱۶-۱۰۳
حوزههای تخصصی:
زلزله بم و بروات یکی از مخرب ترین زلزله های ایران محسوب می شود که تلفات سنگینی به جای گذاشته است. اگرچه پس از جنگ شهرهایی چون خرمشهر و آبادان بازسازی شدند ولیکن این بازسازی به عنوان اولین بازسازی شهری ناشی از سوانح طبیعی (زلزله) محسوب می شد که ابهامات و سؤالات فراوانی پیرامون بازسازی منطقه آسیب دیده پیش روی مسئولین قرار می داد. از این رو عملکرد مدیریت بازسازی در فرایند تأمین مسکن آسیب دیدگان، تا حدود زیادی متفاوت تر از سوانح پیشین بوده است. همین امر باعث شده است تا لزوم تجزیه و تحلیل عملکرد مدیران بازسازی بم پس از زلزله بم مورد تأکید قرار گیرد و نقاط قوت و ضعف برنامه بازسازی، از طریق سنجش رضایت آسیب دیدگان، تجزیه و تحلیل شود. پژوهش حاضر به بررسی عوامل مؤثر بر میزان رضایت آسیب دیدگان شهر بروات از عملکرد مدیران در بازسازی می پردازد. در این مقاله پس از ارائه چارچوب نظری تحقیق، شاخص هایی که می تواند به عنوان معیاری برای ارزیابی رضایت آسیب دیدگان در نظر گرفته شود (بر اساس تجارب بازسازی های گذشته)، استخراج شده است و فرضیات تحقیق بر مبنای آن بنا نهاده شده است. با بررسی میزان و نحوه عملکرد مدیران بر شاخص های مذکور، میزان رضایت آسیب دیدگان سنجیده شده است. بدین منظور با استفاده از مطالعات میدانی، همبستگی بین شاخص ها و رضایت از عملکرد مدیران بازسازی مورد بررسی قرارگرفته که در نهایت، همبستگی بالایی در اکثر شاخص ها حاصل شده است. معنا دار بودن هر یک از فرضیات تحقیق، مورد آزمون قرار گرفته و در نهایت مشخص شد که تقریباً رضایت قابل قبولی (از مدیران بازسازی) در فرایند بازسازی بروات وجود دارد و مدیریت بازسازی با وجود تمام مشکلات و کمبودها توانسته رضایت (نسبتاً خوب) بازماندگان را کسب نماید.
تدبیر چارچوب مدیریت دانش برای سیاست گذاری یکپارچه در کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۱۹ بهار ۱۳۹۳ شماره ۱
57 - 70
حوزههای تخصصی:
توجیه ضرورت سیاست گذاری یکپارچه در شهرها، وجود عرصه های موضوعی سیاست گذاری و نیز سیاست گذاران چندگانه درگیر در برنامه ریزی و سیاست گذاری کلان شهری و تولید سیاست های غیریکپارچه و ناهماهنگ است. چنین سیاست هایی به عناصر و مسیرهایی غیریکپارچه و چندپاره، ناهماهنگ، متناقض و رقابتی می انجامند. منبعی مهم برای تنظیم سازوکارهای مناسب برای دستیابی به یکپارچگی و به پیامدهای مثبت آن، دانش و مدیریت دانش است، با این توجه که یک چالش اصلی سیاست گذاری کلان شهری نبود اطلاعات مناسب، کامل ، در دسترس و یکپارچه و وجود نامعلومی هایی است که سیستم مورد تصمیم گیری و سیاست گذاری را احاطه می کند. هدف این مقاله، ردیابی ابعاد یکپارچگی در سیاست گذاری کلان شهر تهران به منظور کمک به تدبیر چارچوبی انگاشتی برای تسهیل اثر مدیریت دانش در دستیابی به سیاست گذاری یکپارچه در برابر سیاست گذاری بخشی، پاره پاره و غیریکپارچه است و برای دستیابی به آن روشی با مسیر دوگانه توصیفی- تحلیلی با چگونگی یکپارچگی در سیاست گذاری و تحلیلی- تجویزی به منظور ارتقای یکپارچگی اطلاعات، دانش و سیاست گذاری، اختیار شده است. ارزش این مقاله کوشش در پرداختن به و به کارگیری هر دو انگاشت اصلی این مقاله، یعنی ""مدیریت دانش"" و ""سیاست گذاری یکپارچه"" و نیز اتصال این دو در برنامه ریزی کلان شهرهایی چون کلان شهر تهران که پیشینه ای چه پژوهشی و چه سیاست گذاری در این زمینه ندارند، است.
بازشناسی نقش و تأثیر جریان های فکری عصر صفوی در شکل گیری ورودی مساجد مکتب اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اعتقادات و ارزش های حاکم بر جامعه، همواره بر هنر و معماری دوران مؤثر بوده است. در دوره ای که مکتب اصفهان به مدد اندیشه ی بزرگان و نفوذ بی سابقه تفکر شیعی به بالندگی رسید؛ بستری برای رشد و امتزاج جریان های فکری مبتنی بر تفکر شیعی فراهم آمد. از مجموع دیدگاه های مطرح در این دوره، سه جریان فکری شاخص قابل درک است که به واسطه هم پوشانی، شرایط بی سابقه فلسفی دوران را شکل می دادند. این شرایط به بروز نوآوری هایی در معماری منجر شد که بیش از همه در نظام کالبدی و فضایی مساجد مجال بروز یافت. در این مقاله، جهت بازشناسی نقش جریان های فکری عصر صفوی در معماری، یکی از اصول حاکم بر ساماندهی فضای معماری انتخاب شد. با بررسی زمینه های فکری اصل سلسله مراتب در اندیشه حاکم، تأثیر آن بر شکل گیری نظام ورودی مساجد مورد مطالعه قرار گرفت. از مقایسه ورودی مساجد مکتب اصفهان با دوره های پیشین -که دارای وجوه مشترکی برای مقایسه بودند- نتایج معناداری حاصل شد. این مقایسه، پیشرفت در مراتب فضایی مساجد این مکتب را نشان می دهد. همچنین در این دوره، نوع جدیدی از نظام ورودی ابداع گردیده است که به شیوه ای هوشمندانه، به افزایش مراتب فضایی و ایجاد آمادگی در مخاطب در سیر از ظاهر به باطن کمک نموده است.
مسکن تهران در چشم دولت: تبیین چیستی تصویر دولت از مسکن تهران در آینه «طرح ساماندهی تهران»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم مهر ۱۴۰۰ شماره ۱۰۰
79 - 90
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: پژوهش های متعددی از زوایای مختلف به نقش دولت در تحولات ساخت وساز مسکن در تهران پرداخته اند. گرچه در این همه به خوبی معلوم شده که دولت با مسکن تهران چه می کند، کم و کیفِ تعریف دولت از مسکن تهران در این پژوهش ها چندان مورد توجه قرار نگرفته است. هدف پژوهش: سعی این تحقیق بر آن است که با تحلیل سند طرح ساماندهی تهران، نخستین طرح جامع تهران پس از انقلاب و یکی از مفصل ترین برنامه های ناظر بر چندوچون مسکن تهران، چیستی مسکن تهران را در چشم دولتِ مقارن با تهیه و تصویبِ این طرح بشناسد.روش پژوهش: تحقیق حاضر، برای مرئی کردنِ تصویر مسکن تهران در چشم دولت، مفصل بندی های مفهومیِ مسکن تهران را در متن سند طرح ساماندهی تهران مورد مداقه قرار می دهد. در این مطالعه، گزاره ها و مفاهیمِ این سند تاریخی در شکل های مختلفِ تعریف موضوع تحقیق از دهان دولت قرائت می شوند تا بتوان، با کنارهم نشاندن همه تعاریف، اتصالات مفهومی و شکل های مختلفِ مرئی شدن مسکن تهران، چیستی تصویر مسکن تهران در چشم دولت و در آینده طرح ساماندهی تهران را معلوم کرد.نتیجه گیری: مطالعه مفصل بندی طرح سامان دهی شهر تهران نشان می دهد که مسکن تهران، برای دولتِ مقارن با تهیه و تصویب این طرح، در قابی بزرگ تر مرئی و تعریف شده که محصول درهم تنیدگیِ پنج جزء تهران است: جمعیت، مردم، مسکن، و البته شهرداری مطلوب در چشم دولت. هم نشینیِ این عناصر و اتکای همه جانبه آن ها به یکدیگر گواه آن است که چیستی مسکن تهران در چشم دولت اعم از اثرات سیاست گذاری های دولتی بر مسکن است و در مقابلْ این سیاست ها، و نیز ضوابط لازم برای تحقق آن ها، هر یک به نوبه خود در شکل خاصِ نگاه دولت به مسکن تهران ریشه دارند.
جلوه های سنت و تجدد در فضاهای ورودی خانه های تهران دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوره قاجار، دوره تضاد در ارزش ها و اندیشه های معمارانه، و تنوع در گرایش ها و شیوه های معماری شهری است. این تنوع و تضاد که متأثر از عوامل گوناگون و رویکردهای مختلف سنت و تجدد است، بیش از همه، در حوزه معماری مسکونی نمود پیدا می کند و ساختار یکنواخت خانه های شهر را به عرصه تفاوت می کشاند. تفاوتی که در تمامی اجزاء تشکیل دهنده یک خانه، از فضای ورودی تا فضاهای داخلی رخ می نماید؛ اما بدین خاطر که فضاهای ورودی، نمودی بیشتر در معماری دارد، تحولات رخ داده در این بخش، ملموس تر و بررسی ویژگی های ساختاری و تزیینی آنها از اهمیتی دو چندان برخوردار است. در این میان، موضوع قابل توجه این است که تحول مذکور، بر فضاهای ورودی خانه های گروهی از جامعه تأثیرگذار بوده و حتی نوع این تأثیرگذاری، از محله ای به محله دیگر متفاوت بوده است؛ گرچه از این طریق، شاید بتوان شاخصه های بارزی را برای انواع فضاهای ورودی تعیین نمود و سبک غالب ورودی ها را ارزیابی کرد. بدین ترتیب می توان گفت خانه های تهران دوره قاجار، سبک های گوناگونی در فضاسازی ورودی داشته که هر یک، جلوه هایی از سنت، تجدد یا تلفیقی از آنها را به نمایش گذاشته است.
الگوی طراحی مسکن روستایی (مطالعه موردی: روستای هنجن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۷ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۶۳
۴۶-۳۳
حوزههای تخصصی:
کیفیت مسکن روستایی در ایران، از منظر بسیاری از محققان، اهمیت زیادی دارد. سیاست های طراحی و برنامه ریزی مسکن روستایی، برنظام طراحی مبتنی بر نیازهای مردم روستایی، تأکید می کند. این مسئله ممکن نیست مگر با جامعه شناختی روستایی و دستیابی به شرح کاملی از نیازها، خواسته ها و رفتارهای مردم روستانشین. هدف از ارایه الگوی طراحی، تبیین توصیه های طراحی در قالب چارچوبی کالبدی- عملکردی است که می تواند پایه طراحی خانه در روستای مورد نظر باشد و به دلیل لحاظ شدن ویژگی های جامعه شناختی، اقلیمی، مقاوم سازی و مانند آن، طراحان و کاربران را از صرف وقت و هزینه بسیار، در فرایند مطالعه و طراحی بی نیاز می نماید. الگوها می توانند بنا به تفاوت های ناشی از شکل وابعاد زمین یا خواسته های کارفرما تغییرات جزیی یابند اما ساختار و شکل کلی آن ها با توجه به محیط فیزیکی و جغرافیایی روستا و نظام هم زیستی روستاییان یکی است. هدف از تحقیق حاضر، ارائه الگوی طراحی مسکن و توصیه های طراحی برای روستای هنجن از توابع شهرستان نطنز است. در این پژوهش از روش تحقیق زمینه یابی و پرسشنامه های استاندارد وضعیت موجود روستا)محیطی، اجتماعی و اقتصادی) ، پرسشنامه جامعه شناختی روستا ، پرسشنامه ویژگی های کالبدی خانه های روستایی و پرسشنامه رفتارهای جاری در مسکن روستایی استفاده شده است. روش نمونه گیری تصادفی است. از آنجا که، هم رفتارهای ساکنان(دایم و موقت) و هم ویژگی های کالبدی بررسی شده است، جامعه آماری شامل دو گروه است: جامعه اول ساکنان روستا هستند. جامعه دوم خانه های روستایی در دو محله بالا و پایین هنجن است. در این پژوهش تجزیه تحلیل داده ها به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. نتیجه تحقیق شامل الگوی روابط عملکردی و توصیه های طراحی برای مسکن روستای هنجن است.
راهبردهای تحقق اگروتوریسم با استفاده از مدل سوات در روستای گرمه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۸ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶۶
۷۸-۶۳
حوزههای تخصصی:
اگروتوریسم یا گردشگری کشاورزی عبارت است از تعامل سازنده بین گردشگر و مردمان روستایی که در خلال آن زندگی مردم، هنر، میراث فرهنگی و از همه مهم تر کشاورزی آنان به گردشگر شناسانده شده و امکان درآمدزایی مستقیم و توسعه اقتصادی را فراهم آورد. اگروتوریسم به عنوان زیر مجموعه ای از گردشگری روستایی، یکی از زمینه های بسیار مناسب برای توسعه پایدار در روستاها است. جذابیت این نوع گردشگری بیشتر به خاطر ابعاد فرهنگی می باشد که روستاییان به آن می دهند. هم اکنون در کشور روستاهایی خاص تحت عنوان "روستاهای هدف گردشگری" مشخص شده و برای حضور گردشگر در روستا و امکان بهره وری اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی مردم ساکن در آن، برنامه ریزی های متنوعی انجام گرفته است. اما آنچه اگروتوریسم را شاخص می نماید این است که این مدل گردشگری روستایی اگر با مطالعه دقیق و برنامه ریزی صحیح و همه جانبه همراه باشد، می تواند زمینه ساز توسعه در هر روستایی باشد، حتی روستاهایی که ویژگی های خاص ندارند. چرا که مبنای اگروتوریسم، کشاورزی است که معشیت غالب روستاییان کشور است.این موضوعی است که برخلاف تجارب جهانی در این زمینه، در حال حاضر آن چنان که باید و شاید در کشور ما مورد توجه نمی باشد. در راستای بررسی میزان موفقیت این نوع گردشگری، برنامه"تور گردشگری کشاورزی"در زمان محدود به صورت آزمایشی در روستای گرمه از توابع فریمان در استان خراسان رضوی اجرا شد. مقاله حاضر در ابتدا به تبیین مفاهیم، فواید و آسیب های اگروتوریسم پرداخته و در ادامه با بیان جز ییات این طرح با روشی تحلیلی - توصیفی مبتنی بر مشاهدات میدانی و پرسشنامه ها و با استفاده از مدل سوات که ابزاری برای کنارهم قراردادن یافته های تحلیل، تهدیدهای خارجی و قابلیت های داخلی است، نحوه عملیاتی کردن اگروتوریسم در روستایی به غیر از روستاهای هدف گردشگری را مورد بررسی قرار دهد. در انتها راهبردهای رشد و گسترش این نوع گردشگری با توجه به نتایج ماتریس سوات بیان می شود.
Efficacy of Architectural Space Design for Healing and Humanization in Lagos University Teaching Hospital, Nigeria(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This s tudy reviewed the effectiveness of architectural space design for healing and humanization in Lagos University Teaching Hospital, (LUTH), Nigeria. The s tudy adopted a semi-s tructured interview and physical appraisal of the selected major departments within the s tudy area. Also, a literature review of pas t s tudies on hospital buildings was done to buttress and advocate for the importance of architectural spaces design for healing and humanization of the users in the hospital environment. Factors of architectural space design in hospital buildings were identified and classified through the literature of pas t s tudies and a conceptual framework was developed through it. These factors were categorized under the following headings. This includes functional design factors (FDF), aes thesis design factors (ADF), environmental design factors (EDF), security & safety design factors (SSDF), and Physiological & Psychosocial design factors (PPDF). The s tudy provides information on the importance of architectural space design on overall hospital performance. This s tudy contributes to methods of evaluating architectural space design quality in hospital buildings in Nigeria and a similar context.
مطالعه تطبیقی تجربیات سیاستی کشورهای منتخب آسیایی در زمینه ی توزیع متوازن جمعیت شهری
حوزههای تخصصی:
این مقاله به مقایسه تجربیات کشورهای منتخب آسیایی در زمینه ی توزیع متوازن جمعیت می پردازد و تلاش خواهد کرد نشان دهد کدام پاردایم های برنامه ریزی فضایی جمعیتی در توزیع بهینه تر جمعیت نتایج بهتر و مؤثرتری داده است. روش تحقیق، تحلیل اسنادی است و از اسناد معتبر در زمینه برنامه ریزی های دولتی استفاده شده است. به طور کلی چهار نوع پارادیم برنامه ریزی با توجه به اقتصاد جمعیت فضا تشخیص داده شد: الف) دولت های غیرمتمرکز با پارادایم تمرکززادیی سیاسی – اقتصادی (ژاپن)، ب) دولت های متمرکز با پارادایم مداخله مستقیم در مدیریت جمعیت فضا (چین و اندونزی). ج) دولت های متمرکز با پارادایم تمرکززدایی اقتصادی (ایران و کره جنوبی) و د) دولت نیمه متمرکز با پارادایم اولویت بخشی به توسعه ی روستایی. نتایج نشان می دهد دولت های غیرمتمرکز با رویکرد تمرکززدایی اداری – سیاسی و اقتصادی نتایج مثبت تری از توسعه ی برابر در سطح ملی و توزیع بهینه ی جمعیت به دست داده اند. بررسی ها نشان داد عدم وجود هماهنگی بین بخش های کلان، میانی و خرد، فقدان اراده سیاسی لازم برای اجرای طرح های آمایش سرزمین و عدم پایش برنامه ها آمایش سرزمین و توزیع فضایی جمعیت از جمله مهمترین موانع عدم موفقیت راهبردهای توزیع بهینه جمعیت است. در کشورهای با نظام متمرکز برنامه ریزی کلید اصلی توفیق برنامه ها ایجاد هماهنگی های بین بخشی و پایش مداوم برنامه ها است.