فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۸۸۱ تا ۵٬۹۰۰ مورد از کل ۷٬۸۳۱ مورد.
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱۳۰
45 - 60
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: خیال از مضامینی است که همواره مورد توجه حکماء و فلاسفه ایرانی بوده است. تا جایی که بدون شناخت نقش خیال نمی توان به تحلیلی صحیح از تجلیات حکمت در معماری ایرانی دست یافت. مسئله پیش رو این است که در بسیاری از مطالعات، محققان بدون در نظر گرفتن بینش و حکمت ایرانی به عنوان پشتوانه هنر و معماری ایرانی به دنبال فهم آثار هستند. درحالی که شناخت معماری ایرانی مبتنی بر فلسفه غرب، نه تنها ما را به شناختی صحیح نمی رساند، بلکه تصویری نادرست از آن را پیش روی ما قرار می دهد.هدف پژوهش: این تحقیق به دنبال شناخت مفهوم خیال از منظر حکمتِ ایرانی و نقش آن در هنر و معماری ایرانی است تا به شناختی صحیح از جایگاه و نقش خیال و تأثیر آن در بخش های مختلف معماری ایرانی دست یابد. ازین رو ابتدا جایگاه خیال را در بینش (خداشناسی، انسان شناسی و عالم شناسی) مبتنی بر حکمت مورد مداقه قرار داده و سپس به شرح خیال متصل و خیال منفصل و ویژگی های آن ها پرداخته خواهد شد و در نهایت نقش خیال را حول دو رکن اصلی در شکل گیری و خوانش یک اثر هنری یا معماری، یعنی هنرمند (معمار) و مخاطبِ اثر، تبیین خواهد شد.روش پژوهش: پایگاه نظری و تئوریک این مقاله مبتنی بر حکمت ایرانی است. طرح تحقیق از نوع کیفی و روش تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی با راهبرد منطقی انجام می پذیرد.نتیجه گیری: در جمع بندی مبتنی بر آراء حکما چهار اصل «بازآفرینی حقیقت»، «جمع اضداد»، «انعکاس حقیقت» و «معماری، همواره بی انتها»، مبتنی بر خیال در هنر و معماری ایرانی پیشنهاد می شود و سپس الگوهای هنری و معماری این چهار اصل و مصادیقی ذیل آن ها ارائه خواهد شد.
واکاوی تاثیرات آموزه های دانشگاهی بر رویکرد طراحی معماری معاصر ایران
حوزههای تخصصی:
دانشگاه به عنوان یکی از کانونهای علم، دانش و فرهنگ که وظیفه اش تولید، تبیین و تعمیق علم، معرفت و فرهنگ است، از مهمترین مراکز تأثیرگذار در شکلگیری و رشد هر تمدنی است تا بدان حد که میتوان به جرأت ادعا کرد دانشگاهها به عنوان ستونهای برپادارنده تمدن هستند و بدون دانشگاه، هیچ تمدنی راه به جایی نخواهد برد. در یک کلام، در عصر جدید کارکرد دانشگاه تنها در آموزش، پژوهش، کارآفرینی و غیره خلاصه نمیشود، بلکه در نقش یک پایگاه معرفتی به فرهنگسازی و تمدنسازی نوین میپردازد زیرا پیشرفت تحصیلی برای دانشجویان نیز به عنوان یک شاخص مهم ازتواناییهای علمی برای ورود به دنیای کار و اشتغال و مقاطع تحصیلی بالاتر، حائز اهمیت است فاصله زیاد آموزه ها ی دانشگاها در رشته معماری و کار حرفه ای باعث شده تا فارغ الاتحصیلان با روند اشتغال و حل معضلات معماری جامعه بیگانه باشند و این میتواند یکی از دلایل بی هویتی به وجود آمده در رویکرد طراحی معماری ایران باشد . اصلی ترین ترین هدف آموزش معماری تربیت افرادی مفید برای جامعه حرفه ای است یکی از اصلی ترین دغدغه های دانشکده های معماری ایران نا کار آمدی آموزش طراحی معماری و وجود فاصله عمیق میان آموزشهای دانشگاهی و بازار کار میباشد. از این رو در این پژوهش با بررسی سیستم آموزشی دانشگاهی وبلاخص دروس آموزش طراحی و با طرح سوالاتی از فعالان حوزه معماری و فارغ التحصیلان دهه نود دانشگاههای شهر اصفهان به واکاوی و بررسی فاصله میان آموزه های دانشگاه و کار حرفه ای و معضلات به وجود آمده در پی آن ارائه راهکار هایی برای حل آن بپردازد.
تبیین نحوه ی اثر نیروهای مؤثر بر دگرگونی شهر کرج با تأکید بر دوره ی زمانی 1335- 1390(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کرج در آغاز سال های 1300، شهری کوچک بوده است و در سال 1335، تنها نزدیک به پانزده هزار نفر جمعیت داشته است. اما در واپسین سال های قرن چهاردهم، به چهارمین شهر بزرگ ایران تبدیل شده است. عوامل این رشد سریع و تأثیر آن بر فرم شهر، آنگونه که باید مورد بررسی قرار نگرفته است.
این مقاله به توصیف، کشف و تبیین عوامل گسترش سریع شهر کرج می پردازد و تأثیر این گسترش سریع بر فرم شهر را بررسی کند.
با این هدف با استفاده از تحلیل تاریخی- تفسیری، مراحل دگرگونی فرم شهر کرج را مطالعه کرده است و با استفاده از مطالعه ی اسنادی، به سه نیروی «قلمرو»، «قدرت» و «تفاوت» پرداخته که دگرگونی شهر کرج را موجب شده اند.
نتایج نشان می دهد، رشد انفجاری کرج بیشتر متأثر از مؤلفه ی قدرت و بازتابنده ی سیاست های تمرکزگرایی و صنعتی سازی دولت ها در قرن چهاردهم شمسی و بورس بازی زمین و مسکن است. متأثر از این مؤلفه ی قدرت، طبیعت دوم ایجاد شده است که نتیجه ی آن تغییر محیط طبیعی و مهاجرت اقشار و گروه های مختلف در کرج است. این حضور، به شکل گیری مؤلفه ی تفاوت منجر نشده است و صرفاً به همجواری این گروه ها انجامیده است. نتیجه ی دگرگونی کرج، به پیدایش مفهومی به نام مناسبات همجواری منجر شده است.
بهسازی لرزه ای و تغییر کاربریِ تطبیقیِ دانشکده طراحی دانشگاه هنر اسلامی تبریز، در مجموعه تاریخیِ چرمسازی خسروی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
51 - 62
حوزههای تخصصی:
این پژوهش درصدد دستیابی به اصول بهسازی لرزه ای در تغییر کاربریِ تطبیقیِ دانشکده طراحی دانشگاه هنر اسلامی تبریز می باشد. بدین ترتیب، ضمن واکاویِ مبانی نظری، استفاده از ابزار دقیق، مشخصات کامل مصالح بدست آمد و در محیط نرم افزارهای مربوطه، براساس جزئیات و مشخصات حاصل از جمع آوری داده های میدانی و آزمایشگاهی مدل سازی و مورد آزمایش فرضی قرار گرفت تا روش و نوع اجرایِ نهایی تصمیم گیری شود. این تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش در بخش نظری، استدلال منطقی و در بخش مطالعه موردی به روش تجربی می باشد.
نتایج تحلیل نشان داد که در مقاوم سازی ساختمان مورد مطالعه، محصور کردن دیوارهای بنایی با استفاده از کلاف های بتنی تاثیر بسزایی در تأمین سطح عملکرد مورد نظر داشته است. از طرفی نتایج تحقیق نشان داد کاربست اصول و ضوابط مقاوم سازی ساختمان ها در بناهای تاریخی بایستی با در نظرگرفتن ارزش های کالبدی و غیرکالبدی آن و توان مهندسی و شرایط مالی و مدیریتی بناهای تاریخی صورت گیرد. همچنین در این خصوص ابزار و مصالح و فناوری های موجود در جامعه نیز حائز اهمیت می باشد و چون مقاوم سازی نیازمند ابزار مخصوص بخود می باشد، می بایست تیم های اجرایی توان فنیِ اجرای چنین فنونی را داشته باشند؛ چراکه حفاظت از ارزش ها اولی بر مقاوم سازی خواهد بود.
بازشناسی ارزش و عوامل تاثیرگذار در دگرگونی دیدگاه های ارزشی در حفاظت از میراث فرهنگی در قرن حاضر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزش به عنوان مفهومی مهم در حفاظت از میراث فرهنگی مورد توجه است اما با این حال تعریفی جامع از آن بیان نگردیده است و می توان تنها در نظریات و قوانین گوناگون ویژگی هایی را به طور پراکنده برای آن برشمرد. در این پژوهش، روش تحقیق از نظر هدف بنیادی-نظری و بر اساس ماهیت و روش توصیفی است، هدف دستیابی به مفهوم ارزش بر اساس خوانش مولفه ها و زیربخشهای معنایی آن در حوزه حفاظت و شناخت عوامل موثر در تغییر دیدگاه های ارزشی در جوامع است. رهاورد تحقیقات مولفه های موثر در تبیین ارزش را همچون اصالت، هویت، یکپارچگی، بستر فرهنگی و محیطی، زمان و نوع مداخلات حفاظتی سنجیده و بر این مبنا در بیان ارزش می توان گفت زمانی که مداخلات حفاظتی در راستای سلامت فیزیکی در گذر زمان با توجه به یکپارچگی و حفظ هویت ذاتی و درونی بر اساس اصالت، در تعامل با بستر محیطی صورت پذیرد ارزش بیان می گردد و این مفهوم در تغییر دیدگاه های ارزشی در قالب معیارهای درونی اصالت، هویت و تمامیت در تعامل با معیارهای بیرونی تغییرات بستر، زمان و مداخلات حفاظتی بر اساس ویژگی های محیطی، مخاطب، نگرش ها و تعابیر، تفاوت اندیشه و مفاهیم و همبستگی عناصر در تغییر دیدگاه های ارزشی در حوزه حفاظت تاثیر دارند.
آسیب شناسی مدیریت یکپارچه شهری در تهران از منظر سیاستگذاری و تصمیم گیری شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت یکپارچه شهری به معنای اتخاذ یک رویکرد کل نگرانه و طراحی سازوکارهایی جهت پیگیری رویکرد مذکور در مدیریت شهر است. به منظور تحقق یکپارچگی، شناسایی عوامل موثر بر یکپارچگی و تفرق در مدیریت شهری ضروری است. در پژوهش حاضر، عوامل موثر بر یکپارچگی مدیریت شهری در سطح سیاستگذاری و تصمیم گیری در نمونه موردی شهر تهران با روش کمی شناسایی شده اند. یافته های مقاله که محصول جمع آوری نظرات 50 نفر از مدیران و کارشناسان نهاد مدیریت شهری تهران ( شامل شهرداری و شورای شهر تهران) و برخی نهادهای دولتی/ حکومتی (شامل وزارت کشور، وزارت راه و شهرسازی و مجلس شورای اسلامی) است، نشان می دهد که 3 عامل: 1- تعدد عناصر و کنشگران ذیربط و در نتیجه روابط متفرق میان سازمانی در سیاستگذاری و تصمیم گیری؛ 2- ساختار توزیع قدرت در میان عناصر ذیربط تصمیم گیری و سیاستگذاری و 3- عوامل مرتبط با منابع و ابزار قدرت و حاکمیت در موضوع تصمیم گیری و سیاستگذاری شامل قوانین و مقررات موجود شهری، زیرساخت های اطلاعاتی و ارتباطی و توانمندی مالی مدیریت شهری از جمله عوامل موثر بر عدم یکپارچگی سیاستگذاری در مدیریت شهری هستند که از این میان از نظر بیشتر پاسخ گویان در صورت اصلاح نظام و روابط قدرت میان بازیگران عرصه شهری، امکان یکپارچگی فرایند سیاستگذاری در مدیریت شهر تهران فراهم می شود.
بررسی اثرات همه جاگیری (پاندمی) بیماری کووید 19 بر میزان استفاده افراد ساکن در شهر تهران از فضاهای سبز و بوستان های عمومی: به کارگیری نتیجه بررسی در برنامه ریزی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۶
75 - 96
حوزههای تخصصی:
«فضاهای سبز عمومی» دربردارنده بوستان های عمومی شهری و پیراشهری، دارای مزیت های محیطی، اجتماعی و فرهنگی، موثر بر سلامت جسمی و روانی انسان هستند و نقش مهمی در کیفیت زندگی و پایداری در شهرها دارند. همه جاگیری یک مشکل برنامه ریزی شهری است زیرا نه فقط «زندگی شهری» و رفتار مردم در شهرها و سیاست گذاری شهری را متاثر می کند بلکه می تواند تغییرهایی را در سازوکارهای هدایت و کنترل شهری نیز به وجود آورد. از آغاز و در طی بحران همه جاگیری بیماری کووید 19، فضاهای باز، سبز و بوستان های عمومی شهری و پیراشهری توانستند در همه شهرهای جهان، مکان تامین آسایش و آرامش و انجام فعالیت بدنی و منبع تاب آوری شهری باشند. با این وجود، بحران سلامت برآمده از همه جاگیری کووید 19 و مقررات وضع شده برای مهار آن، تغییرهایی را در میزان و چگونگی استفاده از این گونه فضاها نیز ایجاد کرده است. از این رو، مقصود این مقاله بررسی اثرات این بحران بر میزان و چگونگی استفاده از فضاهای سبز و بوستان های عمومی شهری در شهر تهران است. به این منظور، با انجام یک پیمایش وب پایه در میان ساکنان شهر تهران، داده های لازم گردآوری و با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شد. یافته ها نشان از کاهش انگیزه و استفاده مردم از بوستان ها در دوران همه جاگیری دارد. با این وجود، تمایل به استفاده از بوستان های محلی در طی همه جاگیری، بیشتر از بوستان های عمومی شهری و دیگر فضاهای سبز عمومی بوده است.
Microclimate Conditions and Space Use Variations(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This paper is a part of study about the impact of the microclimate on the space use and the user’s behaviours. The purpose of our study is to get an in-depth understanding of how people use out door public spaces in different climatic conditions, how their behaviour and perception of the space change with the climatic variations. We have employed a multi-method approach which combines a “qualitative” and “quantitative” analysis. Three squares were chosen as a setting for either a video observations, climatic measurement and interviews with the users. The whole investigations were conducted one day in winter 2009 and one day in summer 2010. The result of the qualitative and the quantitative analysis revealed that the climate variables played very different roles in predicting the use mode and density of the three squares in the two seasonal periods.
The Psychological Impacts of Interacting with Nature-Based Design(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Our modern society is filled with stressful stimuli that impact our daily lives, and lead to problems that eventually threaten our mental and psychological wellbeing. Expanding urban life and urbanizing people's interactions have drastically increased and resulted in more stressful circumstances. Unfortunately, the role of nature and nature-based design in our urban societies as an alternative in reducing the impact of unhealthy and stressful situations produced by our modern and urbanized life style has been neglected. Considering the fact that human beings are social creatures and their surroundings affect them both mentally and psychologically; hence, the study of psychological impacts of nature and nature-based design is both essential and necessary in our fast evolving urban societies. This research investigates nature-based design and the short-term observational impacts and benefits of urban societies' interaction with nature on different aspects of human psychology including perceived restoratives’, mental health and vitality and creativity. The participants in the two sample groups observed two different urban areas. One was a building complex in Isfahan city center and the other was an urban park in Isfahan. In the end, the participants filled out a comprehensive psychological questionnaire assessing the effects environment on different dimensions of human psyche. Our results demonstrate that even short-term interaction with nature and nature-based designs had positive effects one's psychological wellbeing, and therefore, our finding show that urban designs and architecture intertwined with nature were crucial in protecting and improving human mental health and wellbeing.
بازشناسی و مفهوم یابی تجلی فرهنگ قناعت در جامعه و معماری روستایی گیلان (نمونه مورد پژوهش: خانه شکیلی میرسیار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بینش قرآنی، «قناعت» فضیلت اخلاقی ارزشمندی است که موجب توانگری و خودبسندگی می گردد؛ ازاین رو، دستاورد مطالعاتی- مفهومی مقاله، تبیین چگونگی تجلی فرهنگ قناعت در الگوهای رفتاری و معماری گیلان می باشد. بر این مبنا، سؤالات تحقیق بدین صورت می باشد: مؤلفه های اساسی سبک زندگی قانعانه در استان گیلان از چه ویژگی هایی برخوردار است و تجلیات آن در عرصه های مختلف زندگی به چه صورت می باشد؟ و چگونه فرهنگ قناعت در معماری بومی گیلان متجلی می گردد؟ براساس مرور پیشینه ی مطالعات در حوزه ی قناعت پژوهی در معماری، در فرآیند پژوهش، تمرکز ما حرکت از کلیات به منظور رسیدن به جزئیات «فرهنگ قناعت در گیلان» می باشد؛ بدین معنی که ما از «فرهنگ و تجزیه آن به عناصر سازنده ی فرهنگ (مانند زبان، سبک-زندگی، موسیقی، شعر و غیره)» شروع به شناخت کردیم، در بخش دوم به «ابعاد فرهنگ قناعت» در معماری روستایی گیلان پرداختیم و در بخش پایانی، برای رسیدن به مصداق های اثرگذاری این فرهنگ در فضای ساخته شده ی معماری، به تحلیل خانه ی شکیلی میرسیار براساس «شاخص های قناعت در معماری» پرداخته شد. نتایج تحقیق نشان می دهد فرهنگ قناعت در ساحت معماری روستایی گیلان در بُعد اجتماعی به صورت «برابری اجتماعی بین زن و مرد (برگرفته از فرهنگ کار جمعی روستایی)» و در بُعد اقتصادی به صورت «کارگاه شناخت شناسی هَستی ساخت خانه از طریق مشارکت همه اعضاء خانواده» که جلوه گاه مشترکی از «بودن» و «حضور» نهاد خانواده در بطن معماری روستایی گیلان می باشد. در بُعد علمی- فنی در قالب «رازآموزی از طبیعت و ساختارهای آن» و در بُعد هنری به شکل «استفاده از نماد و نشانه های هویت قومی- مذهبی در کالبد بنا» متجلی می شود.
مشارکت مردمى در تهیه طرح هاى ساماندهى و توسعه محله اى، نمونه موردى: محله امیر آباد- گلها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عصر حاضر مى تواند نقطه عطف و آغاز دورها ى باشد که در آن مشارکت مردم در فرایند برنامه ریزى، تصمیم گیرى و آینده جامعه شهرى به سمتى سوق داده شود که در آن زمینه همیارى برنامه ریزان شهرو مردم در تهیه طرح ها و برنامه هاى توسعه شهرى فراهم آید. با توجه به این امر، در این مقاله پس از بررسى اجمالى نظریه هاى مشارکت، عملیاتى کردن آن ها از طریق معرفى تکنیک هاى رایج و روزآمد در کشورهاى پیشرو در امر مشارکت، مورد توجه قرار گرفته است؛ زیرا تبدیل دیدگاه ها و نظریه هاى مشارکتى در شهرسازى به روش ها و تکنیک هاى عملى، اهمیت ویژها ى دارد. تا زمانى که این نظریه ها عملیاتى نشده ا ند امکان تحقق آن ها وجود ندارد. علاوه بر این، با توجه به ملاحظات نهادى و قانونى مختلف در کشورهاى گوناگون، چگونگى استفاده از این روش ها نیز باید متناسب با ملاحظات فوق مورد توجه قرار گیرد. در ادامه، روند تهیه طرح ساماندهى بخشى از محله هشت شهردارى منطقه شش (محله امیرآباد گلها) تهران با رویکرد مشارکت به اختصار آمده است. در این طرح سعى گردیده برخى از تکنیک هاى مشارکتى معرفى شده، با توجه به شرایط زمانى، مکانى و همچنین محدودیت هاى پیش رو، در عمل به کار گرفته شود. آنچه در این طرح اهمیت بیشترى داشته، طى کردن فرایندى صحیح و مشارکتى بوده است.
بازشناسی پدیده قنات از دریچه سازمان ها، نمونه موردی: روستای بیابانک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۴ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۵۰
۸۸-۷۱
حوزههای تخصصی:
با هدف به جریان افتادن حیات در دل کویر که بخش اعظمی از خاک ایران را در برگرفته است، نیاز مبرم به آب از گذشته تا به حال احساس می شده است. آبی که همچون خون در طول سال ها به جان جوامع شهری-روستایی تزریق شده و در گذر زمان به شکوفایی همه جانبه این جوامع کمک شایانی کرده است. پیدایش پدیده ای همچون قنات به عنوان یک سازمان طبیعی در این راه بسیار حائز اهمیت می باشد. این پدیده علاوه بر آب رسانی به صورت مستقیم، به صورت غیر مستقیم بر ساختار فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، معماری و شهرسازی جوامع نیز تأثیر گذاشته است، تأثیراتی بنیادین در جوامع شهری- روستایی که منجر به بروز بازخوردهایی در سطح خُرد جهان و کلان جهان شده است. در این تحقیق از طریق تعریف سازمان و سازمان طبیعی به بازخوانی مجدد سیستم قنات پرداخته می شود. هدف اصلی پژوهش پیش روی، نگاه به پدیده قنات از منظری جدید و تعمیم آن در قالب یک سازمان(طبیعی) مدون و منسجم است. به این معنا که مشخص گردد نحوه عملکرد و ارتباط میان قنات و محیط اطراف، رابطه ای هوشمند، هماهنگ با طبیعت و در راستای پایدارسازی محیط است. بررسی های اولیه از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی آغاز می شود. سپس با اشاره ای کوتاه به روستای بیابانک واقع در استان سمنان به عنوان نمونه موردی، در رابطه با تأثیرات روابط برون سازمانی قنات بحث می شود. امید است با حمایت مسئولان ذیربط، نتایج حاصله به ارائه سیستم آبیاری نوینی بیانجامد که همساز با محیط پیرامون(بوم) بوده و با وجود خود تنظیم کننده بودن، تعادل طبیعت را بر هم نمی زند. در این مسیر روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و کمی-کیفی برای انجام این پژوهش انتخاب شده اند.
بازطراحی مدل ارتقا تحقق پذیری پروژه های خردمقیاس مشارکتی، نمونه مورد مطالعه: پروژه محله ما شهرداری مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
83 - 98
حوزههای تخصصی:
امروزه تغییرات عمده ای در دانش شهرسازی معاصر شکل گرفته و شهرسازی از علوم طبیعی و مهندسی به سمت یک دانش میان رشته ای با تأکید بر علوم اجتماعی و انسانی متمایل شده است. طرح های توسعه شهری نیز با تأکید هرچه بیشتر بر جلب مشارکت عمومی، خصوصی و مردمی در دست تهیه است. در نظریات فعلی، میزان مشارکت آن قدر زیاد شده است که برنامه ریز در نقش تسهیل گر و وکیل مردم، آنها را با حقوق خود آشنا می کند. پژوهش پیش رو با هدف مطالعه موانع و چالش ها و عوامل مؤثر بر تحقق پذیری طرح های کوچک مقیاس (واحد همسایگی) در شهر مشهد با تأکید بر مشارکت مردمی، با رویکرد کیفی و روش داده مبنا از طریق مصاحبه های نیمه ساخت یافته انجام شده است. جامعه آماری شامل سه گروه از ذی نفعانِ (مردم، مدیریت شهری و تیم های تسهیل گر) این پروژه ها (موسوم به محله ما) بوده است. نمونه گیری به روش نظری و تا مرحله اشباع ادامه داشت. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی (از نوع تحلیل مضمون) و با رویکرد تلخیصی و نرم افزار MAXQDA نسخه 2018، صورت گرفت. با استفاده از تکنیک کدگذاری باز و محوری، مفاهیم اساسی در تحقق پذیری پروژه های هدف مشخص شدند. نتایج نشان داد مدیریت شهری، تسهیل گران و مردم به عنوان سه رکن اساسی در فرایند تحقق پذیری پروژه، در هریک از گام های فرایند طراحی از نیازسنجی تا ارزیابی پس از اجرا، مسائلی را ایجاد می کنند. در مرحله پیش از اجرا، تغییر رویکردهای طراحی و برنامه ریزی با تغییر در بدنه مدیریت شهری و عدم توانمندی تسهیل گران در ارائه طرحی تحقق پذیر به شهرداری و همچنین ذهنیت منفی مردم نسبت به ارگان های دولتی، چالش هایی را به همراه دارد. در مرحله اجرا، مدیریت شهری با عدم تخصیص اعتبارات کافی و فقدان همکاری مؤثر بین سازمانی منجر به عدم اجرای نیازهای واقعی مردم و به تبع آن افزایش نارضایتی آنان می گردد. کیفیت مشارکت واقعی و مسئولانه شهروندان و شفاف سازی نحوه رسیدن به گزینه ها و اولویت بندی در تناسب با نیازهای مردم توسط تیم تسهیل گر از چالش های این گام است که پس از اجرای طرح به دلیل ناملموس بودن نتایج زودبازده، می تواند منجر به بی نتیجه بودن آن از نظر مردم گردد.
بررسی جایگاه الگوی چهارصفه در سازمان فضایی معماری مسکونی ناحیه گرم و خشک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱۵۷
۱۶۱-۱۴۹
حوزههای تخصصی:
از چهارصفه به عنوان کهن ترین الگوی معماری مسکونی در ایران، زیاد نام برده شده است. این الگوی ساختمانی صرف نظر از مباحث اقلیمی و سازه ای، از دیدگاه معناگرایی نیز از دوره باستان حایز اهمیت بوده و در نقوش و طرح های مختلف تکرار شده است. در معماری ایران، این الگو از بیانی خالص در آرایش فضایی نمونه های اولیه به فضایی جزء در نمونه های تکامل یافته تر تبدیل می گردد و به این ترتیب الگوهای متنوع فضایی در خانه ها و کوشک ها را شامل می شود. این مقاله با هدف تبیین اهمیت و گستردگی کاربرد الگوی چهارصفه در معماری مسکونی ایران تدوین شده است و بر این اساس پس از کنکاشی پیرامون بروز این الگو در تهرنگ های معماری مسکونی، به مزیت هایی رجوع می کند که برخی از آن ها نقش اساسی در تداوم الگوی چهارصفه و توسعه آن به عنوان یک جزء فضا داشته اند. این مزایا عبارتند از خلق یک ریز اقلیم مطبوع در منطقه خشک صحرایی، فضایی گشاده در مساحت کوچک میانسرا، الگویی هندسی که پیاده سازی اهداف سازه ای را بسیار ساده می کند و همچنین کارکردهای متنوعی که می توان در فضای مرکزی چهارصفه به آن پرداخت. این تحقیق به روشی توصیفی و تحلیلی بر اساس مطالعات میدانی و کتابخانه ای، پس از مرور و نمایش تهرنگ های چهارصفه در معماری مسکونی، رد پای آن را در فضاهای متنوعی مانند حوضخانه، تالار و برخی دیگر از فضاها پیدا کرده و الگوهای متنوع چهارصفه را در تهرنگ های فرضی و با مقیاس های مختلف ارایه می کند. شهرهای بشرویه و طبس در خراسان، نمونه های خالص تر و جامع تری از کهن الگوی چهارصفه را در خود دارد که عبارت است از خانه هایی درونگرا همراه با یک حیاط مرکزی کوچک و چهار ایوان در پیرامون آن؛ در حالی که خانه های زواره، دارای الگویی پایه با فضای مرکزی سرپوشیده است که برای توسعه و تکامل در خانه های بزرگ و ظهور در حوضخانه آماده شده است. در خانه های حیاط دار فلات مرکزی ایران، الگوی چهارصفه در حیاط ناپدید می شود و در فضاهای جزء پدیدار می شود، حوضخانه شکل اصلی بیان الگوی چهارصفه در این خانه هاست.
بررسی نقش حیاط در پیکره بندی فضایی مساجد در راستای ارتقاء راندمان عملکردی با استفاده از روش چیدمان فضا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۲ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
91 - 104
حوزههای تخصصی:
نقش حیاط در فضاهای معماری ایران غیر قابل انکار و گاهی از ضروریات طراحی معماری به سبب شرایط اقلیمی و جغرافیایی می باشد . این عضو اصلی بناهای معماری ایران در ساخت و ساز های امروزی به دلیل مشکل زمین و موضوع تراکم شهری از پیکره بندی بسیاری از بناها به خصوص کاربری های جمعی مانند مساجد حذف گردیده است. در حالی ست که نقش آن در تغییر بازده عملکردی بنا نادیده گرفته شده است . هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش متفاوتی است که وجود حیاط ضامن ایجاد و یا افزایش آن می باشد و بر پایه ی ایجاد یا ارتقاء راندمان عملکردی استوار است. اثبات این فرایند با بررسی نقش حیاط در مساجد با استفاده از دو روش ترسیم گراف و استفاده از داده های آن برای روابط ریاضی نحو فضا و همچنین استفاده از نرم افزار Depth map است. برای اثبات میزان راندمان عملکردی ابتدا تعریف راندمان فضایی ارائه می شود و سپس بر اساس این تعریف شش شاخص راندمان عملکردی معرفی و تشریح خواهد شد و به اثبات نقش حیاط در تغییرات میزان راندمان عملکردی انواع الگوی حیاط مساجد پرداخته می شود. نتایج تحقیق نشان داد طرح حیاط مرکزی با هندسه مستطیل بالاترین میزان راندمان عملکردی را در مقایسه با سایر الگوها را دارد.
مکان مندی ذهنیت فرزندان از نقش پدری در خانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۱ بهار ۱۳۹۵ شماره ۱
55 - 66
حوزههای تخصصی:
بررسی مکان مندی ذهنی و واقعی نقش های خانوادگی، نخستین گام اساسی برای تثبیت الگوهای رفتاری مبنایی خانواده، در حوزه عمل طرّاحی است؛ پیمایش این نوشتار به دو صورت کمی و کیفی، گامی در این مسیر بوده است. در این پیمایش بواسطه عدم وجود سابقه قبلی برخی رفتارهای رایج مرتبط با نقش پدری در جامعه (اعم از مثبت و منفی) انتخاب شد و نخست به صورت کمّی میزان وقوع و مکانمندی آنها در ذهنیت مخاطبان بررسی گردید (برای روایی آزمون، همه نمونه ها از شهر تبریز انتخاب شدند). ترتیب انتخاب فعالیت ها از حالات فردی رفتار حضور به حالات جمعی است که مجموعاً چهار رده را شامل می شود: الگوهای رفتار حضور پدر در حالت فردی، الگوهای دونفره، الگوهای جمع خانوادگی و الگوهای جمع خانواده و غریبه ها (مهمان). در هر رده، بین 4 تا 11 فعالیت حضور شناسایی شده است که در سنجش کمی، نسبت آن با ذهنیت بررسی شده، سپس در سنجش کیفی، برخی الگوهای مهم بدست آمده در سنجش کمّی، به صورت تفصیلی تر مورد بررسی قرار گرفته است؛ به این صورت در مورد آن الگو، از گزارش فرزند، بیان وی در مورد پدر خود و نیز تصویر موقعیت فضایی برای تحلیل کیفی و عمیق بهره برداری شده است.
تحلیلی بر رابطه میان دسترسی به خدمات شهری و میزان امنیت تصرف ادراکی در سکونتگاه های غیررسمی؛ بررسی موردی: محله کشتارگاه شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجارب علمی و عملی در مورد رویکردهای ارتقای امنیت تصرف در سکونتگاه های غیررسمی در چند سال اخیر نشان داده است که فرآیند صدور و ارائه سند به علت ناتوانی مالی ساکنان منجر به عدم رغبت آنها برای کسب آن و به علت نیروهای قدرتمند و تأثیرگذار در بازار زمین، منجر به بورس بازی و احتکار زمین شده است. امروزه به جای ارتقای امنیت تصرف از طریق فاکتورهای قانونی، استفاده از ابزارهای میانجی گر نظیر ارائه خدمات شهری مرسوم گشته است. در این تحقیق تأثیر دسترسی به خدمات شهری بر میزان امنیت تصرف ادراکی ساکنان محله کشتارگاه ارومیه مورد بررسی قرار گرفته است. در پی بررسی این رابطه از 5 شاخص تبیین کننده امنیت تصرف ادارکی و 7 معیار برای سنجش میزان دسترسی به خدمات شهری استفاده شده است. روش تحقیق در این مقاله از نوع توصیفی و تحلیلی بوده و در آن از روش پیمایش و ابزار پرسش نامه و از تکنیک های تحلیل شبکه در محیط ArcGIS، تحلیل فازی و روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که با افزایش دسترسی به خدمات شهری میزان امنیت تصرف ادارکی ساکنان محله کشتارگاه ارومیه افزایش یافته است بدین صورت که حدود 60 درصد از واریانس امنیت تصرف ادارکی در این محله وابسته به دسترسی به خدمات شهری است.
الگوی طراحی مسکن روستایی (مطالعه موردی: روستای هنجن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۷ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۶۳
۴۶-۳۳
حوزههای تخصصی:
کیفیت مسکن روستایی در ایران، از منظر بسیاری از محققان، اهمیت زیادی دارد. سیاست های طراحی و برنامه ریزی مسکن روستایی، برنظام طراحی مبتنی بر نیازهای مردم روستایی، تأکید می کند. این مسئله ممکن نیست مگر با جامعه شناختی روستایی و دستیابی به شرح کاملی از نیازها، خواسته ها و رفتارهای مردم روستانشین. هدف از ارایه الگوی طراحی، تبیین توصیه های طراحی در قالب چارچوبی کالبدی- عملکردی است که می تواند پایه طراحی خانه در روستای مورد نظر باشد و به دلیل لحاظ شدن ویژگی های جامعه شناختی، اقلیمی، مقاوم سازی و مانند آن، طراحان و کاربران را از صرف وقت و هزینه بسیار، در فرایند مطالعه و طراحی بی نیاز می نماید. الگوها می توانند بنا به تفاوت های ناشی از شکل وابعاد زمین یا خواسته های کارفرما تغییرات جزیی یابند اما ساختار و شکل کلی آن ها با توجه به محیط فیزیکی و جغرافیایی روستا و نظام هم زیستی روستاییان یکی است. هدف از تحقیق حاضر، ارائه الگوی طراحی مسکن و توصیه های طراحی برای روستای هنجن از توابع شهرستان نطنز است. در این پژوهش از روش تحقیق زمینه یابی و پرسشنامه های استاندارد وضعیت موجود روستا)محیطی، اجتماعی و اقتصادی) ، پرسشنامه جامعه شناختی روستا ، پرسشنامه ویژگی های کالبدی خانه های روستایی و پرسشنامه رفتارهای جاری در مسکن روستایی استفاده شده است. روش نمونه گیری تصادفی است. از آنجا که، هم رفتارهای ساکنان(دایم و موقت) و هم ویژگی های کالبدی بررسی شده است، جامعه آماری شامل دو گروه است: جامعه اول ساکنان روستا هستند. جامعه دوم خانه های روستایی در دو محله بالا و پایین هنجن است. در این پژوهش تجزیه تحلیل داده ها به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. نتیجه تحقیق شامل الگوی روابط عملکردی و توصیه های طراحی برای مسکن روستای هنجن است.
تحلیل نشانه شناختیِ سامانه مسکن ایرانی برپایه ارتباط لایه های متن/ مسکن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مسائل مطرح نشانه شناسیِ معماری، چگونگی ارتباط لایه های نشانه شناختیِ یک اثر معماری و تأثیر آن بر قوام یا زوال انسجام سامانه ایِ معماری می باشد. در این مقاله جهت تبیین این مسئله، ضمن تشریح مفاهیم نشانه شناسیِ شمایل، نمایه و نماد، رمزگان های سه گانه علمی، زیبایی شناختی و اجتماعی که متأثر از مفاهیم فوق هستند معرفی می گردند. سپس دو رویکرد مهم نشانه شناختی تحت عنوان مناسبات همنشینی و جانشینی (که به لحاظ زمانی می توان آنها را به همزمانی و درزمانی تعبیر نمود) تبیین و مشخص خواهد شد که لایه های متشکل از رمزگان ها، چگونه تحت این دو رویکرد سبب قوام یا زوال سامانه معماری خواهند شد. برای این امر، ضمن بهره گیری از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای، تحلیل نشانه شناختی در مورد متن/مسکن ایرانی در دو بازه زمانیِ سنتی و معاصر اِعمال و مشخص خواهد شد که چگونه لایه های مختلف متن/مسکن سنتی، ارتباطی هم افزا داشته و بالعکس در مسکن معاصر ایرانی، نتایج حاصل از مناسبات همزمانی و درزمانیِ این لایه ها، انسجام زداییِ سامانه مسکن بوده است. در بخش پایانی مقاله نیز تشریح خواهد شد که شرط لازم برای تقویت انسجام سامانه مسکن ایرانی، تناسب و توازن در تغییرات همزمانی و درزمانیِ لایه های مختلف متن/مسکن می باشد.
تحلیلی بر رضایتمندی سکونتی در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۸
111 - 130
حوزههای تخصصی:
شهر یزد در جریان توسعه در سال های اخیر، با فرم های مختلفی از توسعه در نواحی مختلف مواجه شده است. به طور کلی، فرم های مختلف توسعه شهری در شهر یزد را می توان به سه بخش درونی و میانی و بیرونی تقسیم کرد. هدف از این تحقیق، شناسایی عوامل مؤثر بر کیفیت محیط مسکونی در شهر یزد و ارزیابی کیفیت محیط مسکونی در هریک از سه نوع بافت مذکور است. روش تحقیق این پژوهش تحلیلی اکتشافی، و بر اساس تکنیک تحلیل عاملی و خوشه ای است. فرضیه تحقیق این گونه بیان شده است: «فرض می شود کیفیت محیط مسکونی در بخش درونی شهر یزد نه چندان مناسب، ولی در بخش بیرونی مناسب تر از دیگر نواحی شهر یزد باشد». یافته های تحقیق نشان می دهند که به دلیل ناسازگاری شرایط کالبدی بافت تاریخی با نیازهای امروزی، کیفیت محیط مسکونی این ناحیه در پایین ترین حد به نسبتِ دیگر نواحی بوده است. رشد منطقی و بدون شتاب بخش میانی، با رعایت معیارهای سنتی طراحی و نزدیکی این بخش به بسیاری از خدمات موجود در مرکز شهر، آن را به بهترین و مطلوب ترین محیط مسکونی بدل ساخته است. این در حالی است که در بخش بیرونی شهر، به دلیل پراکنده رویی و دوری مراکز خدمات از هم، رضایتمندی کمتری از محل سکونت وجود دارد.