فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۷٬۸۳۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
بازار یکی از ارکان اصلی اقتصادی، اجتماعی. فرهنگی و کالبدی شهر سنتی ایرانی است. فضای شهری ایرانی است که تعاملات اجتماعی را در بستری تاریخی فرهنگی پذیرا شده و واجد ارزش های کیفی و هنری والاست. نگرش علوم جدید در وهله اول به جنبه کارآیی و عملکردی و کمّی امور نظر دارد تا جایی که آن جنبه را حتی الامکان از همه معانی ضمنی کیفی اش منتزع می سازد. جهان ما به مثابه نسجی است که از رشته های به هم تنیده تار و پود فراهم آمده است. رشته های پود که افقی اند، مظهر روابط علّی، که از لحاظ عقلی قابل وارسی و کمّاً محدود اند محسوب می شوند و رشته های عمودی تار، با ذات کیفی امور مطابقت دارد. علم و نگرش شهرسازانه جدید عمدتاً در جهت افقی پود، تحول و تکامل یافته است، در حالی که باید به عمودیت تار متعالی و برشونده، رجوعی دوباره کرد تا نسجی متعالی پدیدار شود. در این مقاله با مروری بر تعریف بازار، نقش و جایگاه آن در شهر ایرانی و بررسی انواع آن، تأکید به طور عمده بر تحلیل ارزش های هنری، شکلی و کیفی فضاست، در این رابطه سرای مشیر از بازار شیراز به عنوان فضای شهری واجد ارزش همخوان با فرهنگ و هویت ایرانی طرح و بررسی گردیده است.
تحلیلی بر روند شکل گیری پارادایم توسعه شهری پایدار با تأکید بر جریان های زیست محیطی
حوزههای تخصصی:
با وقوع انقلاب صنعتی در جهان، پیامدهای منفی زیست محیطی در جهان اتفاق افتاد که ناشی از عدم توجه صحیح توسعههای اقتصادی و تأثیر آن بر محیط زیستِ طبیعی بود. به دنبال آن افراد مختلفی در سراسر دنیا شروع به دادن اخطارها و هشدارهایی مبنی بر نیاز توجه بیش از پیش به زیست بوم کردند که منجر به شکل گیری جنبش های زیست محیطی گوناگون و نیز چاپ کتاب های مختلف در این زمینه گردید. با توسعه بحث های گوناگون پیرامون این موضوع و درک عمیق تر از نتایج مخرب این گونه توسعه ها پارادایم پایداری در جهان شکل گرفت. پارادایم پایداری را می توان رایج ترین و کاربردی ترین پارادایم قرن حاضر دانست. این مفهوم را می توان با تمامی امور مربوط به زندگی روزمره مرتبط دانست که البته معرفی ابعاد سه گانه آن در رابطه با اجتماع، اقتصاد و محیط زیست گواهی بر این ادعاست. بسیاری از صاحب نظران ریشه های پیدایش این پارادایم را مرتبط با بوجود آمدن شرایط نابسامان زیست محیطی ناشی از توسعه های بی قاعده بخصوص در زمینه های اقتصادی می دانند. یکی از زمینه هایی که پس از تکوین این پارادایم به شدت مورد تواجه قرار گرفت مرتبط با توسعه های شهری بخصوص در کلان شهرها و البته بدنبال افزایش جمعیّت شهرنشین ایجاد گردید که به توسعه شهری پایدار معروف شد. در این پژوهش به نحوه شکل گیری جنبش های زیست محیطی پرداخته شده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر، روش توصیفی-تحلیلی است که در ابتدا از مهم ترین و به روزترین منابع مرتبط با موضوع استفاده شده و پس از مطالعه و بررسی آنها، تحلیل هایی در جهت اثبات فرضیه پژوهش صورت پذیرفته است. در ابتدای تحقیق سؤالاتی مرتبط با موضوع شکل گرفت و بر مبنای آن ها این فرضیه مطرح گردید که سیر تکوینی جنبش های زیست محیطی منجر به شکل گیری پارادایم توسعه شهری پایدار گردیده است. به منظور اثبات فرضیه مهم ترین منابع معتبر داخلی و خارجی مورد کنکاش و بررسی قرار گرفته اند و البته در راستای اثبات این فرضیه نگاهی دقیق تر و موشکافانه تر به پارادایم توسعه برانتلند (از معروف ترین تعاریف مرتبط با توسعه پایدار که توسط او ارائه گردیده) شده است. در نهایت پژوهش، فرضیه مطرح شده را اثبات کرده و به این نتیجه رسیده است که با شکل گیری جنبش های زیست محیطی در جهان پارادایم پایداری و با بسط یافتن این پارادایم در حوزه مسایل شهری، پارادایم توسعه شهری پایدار شکل گرفته است.
فهم چیستی پوشش پتکانه از طریق تحلیل نمونه های نخستین در معماری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
براساس تعریفی اولیه، پتکانه نوعی گوشه سازی است شامل چند ردیف تاقچه (تاسه) که روی هم سوار می شوند و جلو می آیند. توسعه و تکامل این اندام منجر به شکل گیری یکی از جالب ترین و پیچیده ترین تاق های ایرانی به نام تاق پتکانه می گردد که به دلیل شباهت با برخی دیگر از گونه های تاقی و پوشش های تزئینی، کمتر به عنوان یک پوشش مستقل به آن پرداخته شده است. این مقاله در پاسخ به یک سؤال بنیادی شکل گرفته است که «مفهوم پتکانه به عنوان یکی از گونه های پوشش فضا در معماری ایران چیست؟» در پاسخ به این پرسش، مقاله حاضر پیشینه شکل گیری این اندام را از نخستین گام های پیدایش بررسی می کند. بدین منظور، ابتدا اطلاعات مربوط به نمونه های نخستین از طریق «مشاهده و برداشت مستقیم میدانی»، «مصاحبه با استادکاران و مرمت گران ابنیه» و «مطالعات کتابخانه ای» برداشت می شود. پس از آن، نظام هندسی و ساختار سازه ای نمونه ها از طریق مدل سازی با نرم افزارهای سه بعدی سازی پیاده می شود. در نهایت، مقایسه و تحلیل یافته های مرتبط به همه نمونه ها، با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، به تعیین اندام ها و اجزای سازنده پوشش پتکانه و مرزشناسی آن با دیگر پوشش ها می انجامد. براین اساس، پتکانه در بدو ظهور، با ایده گوشه سازی در گنبدخانه در معماری پیش از اسلام، ارتباط معناداری دارد. در ادوار بعدی، با ارتقای دانش فنی معماران مسلمان، باربری بالای باریکه تاق ها موجب می شود که از آن ها برای پوشش یک کنج استفاده شود و ترکیبی از یک باریکه تاق و دو تاسه به وجود آید. در ادامه، این ایده در چهار سوی دهانه تکرار و با پیدایش «گوشه سازی سه کنج با باریکه تاق»، مسئله گوشه سازی با کارایی بهتر و هندسه غنی تر حل می شود. در نهایت، ترکیب باریکه تاق های مطبق موجب ایجاد فضاهای پلکانی در زیر سازه و توسعه افقی و عمودی تاسه ها و ایجاد ماهیتی یکپارچه می شود که می توان آن را پوششی نو به نام «پتکانه» خواند.
هنر عمومی و تلفیق آن با فضای شهری
منبع:
باغ نظر ۱۳۸۶ شماره ۸
حوزههای تخصصی:
تحلیل نقش فضاهای شهری در دستیابی به توسعه پایدار شهرها، تبیین پارادایم ارتباط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری در طول تاریخ نقش مهمی در زندگی اجتماعی - اقتصادی ساکنان داشته و به عنوان مرکز ارتباط و تحول در شهرها عمل کرده است. در دوران مدرن، با تغییرات عمیقی که در تمامی ابعاد زندگی و سکونت رخ داده، بخش عمده فضاهای شهری به مکان های سودا زده تبدیل شده و تحت تاثیر نیروهای بازار در خدمت منافع جریان های محدود قرار گرفته است. در واقع، عقلانی سازی که از ثمرات دوره روشنگری است، به عقلانیت روش ها، ابزار و فن آوری محدود شد. انعکاس این عقلانیت یک سویه یا «عقلانیت ابزاری»، و نمود آن را می توان در دیالکتیک انسان، جامعه و طبیعت جستجو کرد که نتیجه آن، تلاش انسان برای غلبه بر طبیعت و وارد کردن خسارت های فراوان به آن است؛ نگرانی هایی که الگوی توسعه پایدار، امروزه از آن سخن میگوید. هدف این نوشتار، کشف اشتراکات و خاستگاه های فضای شهری، جریان توسعه پایدار و نظریه کنش ارتباطی و پیشنهاد «پارادایم ارتباط» به عنوان مبنایی برای توضیح و تقویت سه پدیده فوق است. برای دستیابی به این هدف، نقش فضاهای شهری در طول تاریخ با توجه به ابعاد اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی مورد توجه توسعه پایدار به اجمال بررسی شده است. مرور تاریخی فضای شهری، تا اندازه ای ما را از فرآیند تولید فضا در طول تاریخ آگاه می سازد و در شناخت بهتر نقش فضاهای شهری در توسعه پایدار کمک خواهد کرد. در همین راستا، با بهره گیری از نظریه «کنش ارتباطی» به نقد مدرنیسم و عقلانیت ابزاری پرداخته شده است. این نظریه، ضمن نقد عقلانیت ابزاری مدرن که منجر به شی شدگی میشود، عقلانیت ارتباطی را به عنوان راهکاری برای برون رفت از مشکلات مدرن ارایه میکند. بر همین اساس، نحوه تجسم عقلانیت ارتباطی در فضاهای شهری بررسی شده است؛ با این دیدگاه که عقلانیت ارتباطی را می توان رویکردی دانست برای غلبه بر منطق سلطه و سود و مفری برای پیشگیری از هر آنچه که هماهنگی و همخوانی طبیعت، اجزا و ارتباطات متقابل آنها را بر هم می زند. در پایان، پارادایم ارتباط به عنوان پارادایمی معرفی می شود که هم توسعه پایدار و هم فضای شهری می تواند بر آن استوار شود. پارادایمی که از طریق آن، هم مولفه های توسعه پایدارتبیین میشود و هم فضاهای شهری در جایگاه دوباره «قلب تپنده شهر» ظاهر و با تعیین «اخلاق گفتمانی» مناسب در فضاهای شهری به تقویت نقش اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی شهرها پرداخته می شود.
گونه شناسی شهرها، بنادر و جزایر جنوبی ایران در دوره قاجار با معیارهای آبادانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناطق جنوبی ایران از مهم ترین مناطق استراتژیک در طول تاریخ بوده، اما با این وجود، تلاش اندکی برای مطالعة بافت شهری این مناطق صورت گرفته است. بافت و ابنیة تاریخی بسیاری شهرها، بنادر و جزایر جنوبی ایران تحت تأثیر ویژگی های اقلیمی و جغرافیایی منطقه، در طول زمان از بین رفته و حتی از دورة قاجار نیز تعداد محدودی اثر به جا مانده است. بنابراین توجه به حفظ و همچنین ثبت اسناد این آثار قبل از تخریب و انهدام، بسیار با اهمیت است. میزان و علل آبادانی هر شهر، می تواند در مطالعات شهری و معماری در هر دوره زمانی، جایگاه مهمی داشته و در اولویت هر نوع بررسی قرار گیرد.
هدف از انجام این تحقیق گونه شناسی شهرها، بنادر و جزایر جنوبی ایران در دوره قاجار با معیار آبادانی است تا به این سؤال پاسخ داده شود که چند گونه شهر، بندر یا جزیره با توجه به این معیارها، در این منطقه قابل شناسایی است و هریک از گونه ها چه ویژگی هایی دارند. این مقاله با شناسایی معیارهای آبادانی در دوره قاجار در مناطق جنوبی ایران، به تبیین محدودة شاخص های ترکیبی گونه شناسی پرداخته و از طریق گونه شناسی توصیفی و با الگوی گونه شناسی داده بنیاد، به طبقه بندی شهرهای منطقه مورد مطالعه می پردازد. داده های این تحقیق از طریق کتابخانه ای و مطالعه اسناد، جمع آوری شده است. این مقاله نشان می دهد مهم ترین معیارهای آبادانی در دوره قاجار در منطقه مورد نظر، داشتن آب شیرین، خاک حاصلخیز، موقعیت جغرافیایی مناسب و دسترسی امن و کوتاه و وجود منابع اعم از دریایی و غیر آن بوده است. همچنین بر اساس شاخص های ترکیبی تحقیق، 12 گونه شهر، بندر یا جزیره در این منطقه شناسایی شد. تحلیل گونه ها نشان می دهد معیار اصلی مؤثر در آبادانی بنادر، دسترسی و موقعیت مناسب، در شهرها، آب شیرین، خاک حاصلخیز و دسترسی و موقعیت مناسب توأمان و در جزایر، آب شیرین، خاک حاصلخیز و منابع توأماً بوده است. متقابلاً معیارهای دسترسی و موقعیت مناسب در بنادر، آب شیرین و خاک حاصلخیز در شهرها و منابع در جزایر فراوانی بیشتری داشته است.
دو نهاد دینی: یک زبان، دو بیان (مقایسه ی معماری شهری مسجد و کلیسا در مکتب شهرسازی اصفهان)
منبع:
گلستان هنر ۱۳۸۴ شماره ۲
حوزههای تخصصی:
بررسی سیاست های جهانی در زمینه ی تأمین مسکن مقرون به صرفه و ارائه ساز و کار پیشنهادی برنامه ریزی مسکن در ایران
حوزههای تخصصی:
با توجه به رشد فزاینده ی شهرنشینی در جهان، تامین مسکن به ویژه برای گروه های کم درآمد شهری از مهمترین مسائل و چالش های پیش روی کشورهای جهان برای دستیابی به توسعه ی پایدار محسوب می شود. تقریباً همه ی کشورهای جهان در این زمینه با معضلاتی مواجه هستند که برخی از کشورها با ارائه ی ساز و کارهای مناسب، تا حدودی بر مشکل غلبه کرده اند و توانسته اند به یک سیر منطقی در زمینه ی تامین مسکن دست یابند. یکی از مهمترین سیاست های تامین مسکن برای گروه های کم درآمد شهری که در چند سال اخیر مورد توجه قرار گرفته، استفاده از سیاست مسکن مقرون به صرفه بوده است. با توجه به اهمیت بررسی تجارب جهانی به عنوان راهنمایی برای مدیران، برنامه ریزان و سیاستگذاران مسکن در ایران، در این مقاله سعی شده، سیاستهای تأمین مسکن مقرون به صرفه برای گروه های کم درآمد شهری در چهار کشور استرالیا، چین، انگلستان و آمریکا، مورد بررسی قرار گیرد. بهره گیری از سیاست های جهانی و دستیابی به چارچوبی برای برنامه ریزی مسکن با هدف تامین و تولید مسکن برای گروه های کم درآمد شهری، موضوع اصلی این مقاله می باشد. روش مورد استفاده در این مقاله، روش تحلیلی-توصیفی بوده و گردآوری اطلاعات به صورت مطالعات کتابخانه ای و اسنادی انجام شده است. نتایج این مقاله نشان می د هد که به طور کلی موفقیت بخش مسکنِ مقرون به صرفه در کشورهای مختلف، بیش از هرچیز مرهون شناسایی خانوارهای کم درآمد شهری و شناخت کافی و کارآمد از وضعیت گروه های هدف است. شناسایی خانوارهای واجد شرایط دریافت تسهیلات مسکن، کمک می کند تا از هدر رفت منابع و امکانات جلوگیری به عمل آمده و تسهیلات و خدمات به دهک ها و گروه های نیامند برسد. همچنین شفافیت و ارائه ی آمار واقعی در این بخش، سبب می شود برنامه ها و طرح های اجرایی کارآمد شده و حداکثر بازدهی را داشته باشند.
فرهنگ تخریب یا تخریب فرهنگی...! بررسی نمونه هایی از رفتارهای فرهنگی به عنوان عوامل مخرب در آثارِ تاریخی فرهنگی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم مهر ۱۳۹۷ شماره ۶۴
41 - 52
حوزههای تخصصی:
آثار تاریخی، به جز این که تحت تأثیرِ روند طبیعی افول و زوال قرار دارند، در برخی موارد به طورِ کامل، قابل کنترل نیستند، همواره توسط عوامل متعدد دیگر نیز مورد تهدید و در معرض خطر هستند. از عوامل شناخته شده طبیعی و اقلیمی گرفته تا برخی رفتارهای انسانی. می توان گذشته از کنش های اجتماعی روانی که در مطالعات رفتارشناسی اجتماعی (جامعه شناسی رفتاری) از آنها به عنوان وندالیسم یاد می کنند، پاره ای از رفتارهای انسانی خاص را مشاهده کرد که دارای ابعاد قابل بررسی و مهم در حوزه فرهنگ هستند و به شکلی بسیار مهم و کاملاً قابل بررسی، ریشه در باورهای فرهنگی و بومی مناطق مختلف دارند و به گونه ای عمیق مثل هر اعتقاد و باوری دیگر، برای ساکنان یک منطقه و باورمندان به آن دارای ارزش محسوب می شوند. گاهی از اوقات، این گونه باورهای فرهنگی و رفتارهای ناشی و متأثر از آن، به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به تخریب آثار فرهنگی تاریخی منجر می شوند. در حوزه حفاظت از ارزش ها و مواریث فرهنگی (ملموس و ناملموس)، پرسش مهم آن است که کدام موضوع دارای اهمیت بیشتر است؟ به تعبیر دیگر؛ در نگهداشت کدام موضوع باید کوشش بیشتر کرد. اثرِ فرهنگی یا رفتارِ فرهنگی؟و آیا می توان به صورت توأمان از تخریب آثار جلوگیری کرد و هم یک رفتارِفرهنگی را که اساسِ تعریف و غنا در منظرِفرهنگی است حفظ کرد؟ درکِ این موضوع که در حفاظت از مفهوم میراث فرهنگی به ویژه مفاهیم در ارتباط با منظرِفرهنگی، پیوستی غیرقابل انکار میان عناصر و آثار تاریخی و فرهنگی و باورها و رفتارهای متأثر از آن وجود دارد، می تواند در فهم، تحلیل، معرفی آثار مؤثر واقع شود و در حیطه حفاظت، رفتاری مطمئن تر و اصیل تری را موجب شود. با این نگاه پژوهش حاضر، سه نمونه از این رفتارها را در چند حوزه کاملاً متفاوت از جغرافیای فرهنگیِ بزرگ و متنوعِ ایران مورد بررسی قرار داده است و با تشریحِ جنبه های فرهنگی، روانی و اجتماعی این گونه رفتارها، کوشش نموده با تحلیلِ چنین رفتاری، امکان حفاظت از موضوعات و مفاهیم مورد اشاره را بررسی کند.
خواجه غیاث الدین پیر احمد خوافی (بانی مدرسه غیاثیه ی خرگرد)
منبع:
گلستان هنر ۱۳۸۷ شماره ۱۳
حوزههای تخصصی:
شناخت نظریات مطرح در روابط متقابل شهر و روستا در جهان وایران جهت دستیابی به توسعة پایدار
حوزههای تخصصی:
از پدیده های مهمی که در زندگی اجتماعی انسانها رخ داده است، ظهور شهرها و روستاها و ارتباط پیچیده بین آنهاست. هدف از شناخت روابط متقابل شهر و روستا و نتایج مثبت و منفی حاصل از این روابط، برنامه ریزی در جهت ایجاد تعادل در رابطه شهر با روستاهای پیرامونی است، که هدف نهایی این شناخت و برنامه ریزی، رسیدن به توسعه ای هماهنگ و پایدار در زمینه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و ... و ایجاد رفاه برای ساکنین شهر و روستاها است. بنابراین با بررسی روابط متقابل شهر با روستاهای همجوار و شناخت اثرات مثبت و منفی حاصل از این روابط در صورت تدوین برنامه ای مناسب و منطقی و اجرای آن می توان به تعادل در رابطه شهر و روستا دست یافت و از اثرات منفی گسترش فیزیکی شهر بر روستاهای پیرامونی کاسته و اثرات مثبت آن را تثبیت نمود. عناصر گوناگون فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در ساختار عرصه های روستایی و شهری دخالت دارند و روابط موجود میان آنها را نمی توان بسادگی در چهارچوب های ذهنی و از پیش تعیین شده بررسی کرد؛ اما از آنجا که نظریه ها می توانند به شناخت جنبه های گوناگون روابط شهر و روستا و فعال سازی ذهن و درک بهتر آنها کمک کنند می توان آنها را با توجه به قابلیتهای خاص به کارگرفت. بنابراین در این مقاله نظریات مطرح در روابط متقابل شهر و روستا در جهان و ایران در جهت دستیابی به توسعة پایدار به صورت توصیفی و مقایسه ای بیان شده است. نتیجه ایی که حاصل شد بدین صورت است که به طور کلی، شهرنشینی و روستانشینی و روابط شهر و روستا در کشورهای مختلف با یکدیگر متفاوت است. بنابراین در بررسی روابط روستایی- شهری در مناطق مختلف باید شرایط خاص را در کنار قانونمندیهای کلی و عام در نظر گرفت. در کشور ما با توجه به ویژگی های خاص جغرافیای طبیعی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، شهرنشینی و روستانشینی و روابط بین آنها با کشورهای صنعتی و پیشرفته متفاوت بوده و بنابراین این نظریات، بصورت کلی قابل تعمیم به روستاها و شهرهای کشور ما نیستند و روابط بین شهر و روستا در ایران با کشورهای جهان اول متفاوت است.
در آمدی بر شناخت باغهای تاریخی بیرجند
منبع:
باغ نظر ۱۳۸۴ شماره ۴
حوزههای تخصصی:
باغ ایرانی در یک گستره جغرافیایی از هند تا تبریز و از سمرقند و بخارا تا شیراز و مرزهایی فراتر از این محدوده، متناسب با شرایط اقلیمی و دوره تاریخی خاص خود در فرمها و شکلهای گوناگون تجلی پیدا کرده است.یکی از نقاط شکل گیری شیوه خاصی از مفاهیم باغ ایرانی، شهر بیرجند در استان خراسان جنوبی است. بیرجند به عنوان شهری که رونق و شکوفایی خود را در دوره صفویه به دست آورده، دارای مجموعه ای از باغهای تاریخی متعلق به اواخر دوره زندیه، دوره قاجار و پهلوی اول است.بررسی ویژگیها و شاخصه های باغهای بیرجند در مقایسه با دیگر باغهای ایران نشان از شیوه متفاوتی در طراحی دارد.شاخصه های 8 باغ تاریخی اکبریه، شوکت آباد، رحیم آباد، بهلگرد، مود، امیر آباد، معصومیه و طوغان نشان می دهد که ترکیب خصوصیاتی همچون عدم حضور محور آب، اتصال به بافت روستایی، محور اصلی درخت کاج، شاه نشین میان استخر، شکل گیری حوض خانه، باغ قلعه ای بودن و محور قوی ممتد، شیوه باغسازی بیرجند را از دیگر نقاط ایران متمایز می کند.این نوشتار با تکیه بر دوره های تاریخی، اقلیم و معماری بیرجند، به دلیل کمبود اطلاعات کافی در مورد باغسازی بیرجند، ابتدا به معرفی ویژگی های معماری این باغها پرداخته و سپس در یک تحلیل قیاسی زمینه های لازم جهت شناخت شیوه خاص باغسازی بیرجند را فراهم می آورد.
چگونگی بهره گیری از توده زمین در معماری بومی جهان؛ به مثابه یکی از تکنیک های سرمایش ایستا در بنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقوله آسایش گرمایی و بطور خاص سرمایش از جمله مقولاتی است که به جهت نقشی که در مطلوب سازی محیط و بوم دارد، حایز اهمیت فراوان است. در واقع آسایش گرمایی عامل اصلی شکل دهنده معماری هر منطقه است. در یک سکونتگاه انسانی (به عنوان یک پدیده انسان ساخت) توجه به اقلیم با مکانیزم های سرمایش، گرمایش موجب افزایش احساس، آرامش، و ارتقای سطح زندگی و نهایتا پایداری می گردد.علی رغم اهمیت این موضوع، در دوران اخیر موضوع توجه به اقلیم نادیده گرفته شده است. در واقع باید گفت در سال های اخیر، ساختن برای ساختن و نه ساختن برای زیستن مجالی را برای توجه به مقولاتی مهم و عمیق همچون آسایش حرارتی، بدنه معماری، در معماری و شهرسازی باقی نگذاشته است.در مقاله حاضر به بررسی معماری بومی مناطق مختلف پرداخته و با درنظر گرفتن پهنه بندی اقلیمی در دو اقلیم گرم و خشک و مرطوب، شاخصه نحوه ارتباط بنا با زمین را با هم مقایسه نموده تا راهکارهای مناسب سرمایش در بدنه معماری و یا همان اصطلاح سرمایش ایستا (passive cooling) بدست آید. در اینجا تکنیک موردنظر (سرمایش از طریق توده حرارتی زمین) و فواید و راه های استفاده از این تکنیک با توجه به نمونه های معماری بومی بازنگری می شود.
نظرگاه عنصر اصلی تصویر شده از باغ در نگاره های نمایش دهنده باغ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باغ و باغسازی متضمن معانی بسیاری در فرهنگ ایرانی است، بهطوریکه عالم ایرانی همواره آکنده از مظاهر باغ و طبیعت بوده است. باغ ایرانی را میتوان زیباترین محصول منتج از اصول زیباییشناسی و طبیعتگرایی فرهنگ ایرانی دانست که مفهوم آن در بسیاری از هنرهای این سرزمین نظیر سفالینه، کاشیکاری، قالیبافی، موسیقی، شعر، ادب فارسی و نگارگری متجلی شده است. از این میان هنر نگارگری یکی از مهمترین جولانگاههای تصویرسازیهای متعدد از باغ ایرانی بوده است. هنر نگارگری تاکنون از جنبههای مختلف مورد بررسی قرار گرفته و پژوهشهای بسیاری در زمینه هنرهای زیبا به بررسی و تحلیل نگارهها در زمینههای مختلف زیباشناختی، فنی، تاریخی و ... از نقطه نظر هنر نقاشی پرداختهاند. اما آنچه در پژوهش حاضر مورد نظر است بررسی رابطه میان هنر نگارگری و باغ ایرانی از دیدگاه معماری منظر ایرانی است، چرا که به علت فقدان تحقیقات کافی در این زمینه، چنین مقالاتی توانایی بالقوهای در خلق فرضیات بدیعتر در رابطه با نگارههای نمایشدهنده باغ ایرانی و کمک به توسعه اطلاعات از باغ ایرانی در دورههای مختلف تاریخی دارند. هدف این پژوهش شناسایی جلوههای اصلی تصویر شده از باغ ایرانی در نگارههای مرتبط با باغ است. برای دستیابی به هدف پژوهش به بررسی تعدادی از نگارهها در دورههای مختلف تاریخی پرداخته شد تا از نگرش تکبعدی به یک دوره خاص جلوگیری شود. تغییرات جزیی در مفهوم و طرح باغ ایرانی در دورههای مختلف مانعی در بررسی نگارهها به صورت همزمان ایجاد نمیکند چرا که باغ ایرانی در تمام ادوار تاریخی برای انسان ایرانی دارای شکل و مفهوم تقریباً ثابتی بوده است. پرسش مقاله حاضر این است که ""کدام فضا یا عنصر از باغ ایرانی بیشترین تجلی را در نگارههای باغ داشته است؟""، برای پاسخ به این پرسش ابتدا فضا، طبیعت و باغ در نگارگری به عنوان زیربنای تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. در ادامه با تحلیل ده نگاره و انطباق ویژگیهای آنها با اطلاعات و اسناد کتابخانهای و روش توصیفی- تحلیلی انواع نمایش باغ ایرانی در نگارههای باغ به سه دسته 1. باغ کوشک 2. باغ چادر 3. کوشک؛ همچون نظرگاه باغ به چشماندازهای بیرونی دستهبندی شد و اینچنین نتیجهگیری شد که از بین تمامی عناصر اصلی باغ ایرانی نظیر آب، پوشش گیاهی، انسان و ...، بنای نظرگاهی همچون کوشک، صفه، ایوان، بالکن و اشکوبه بیشترین حضور را در نگارههای مرتبط با نمایش باغ دارد، و فرضیه مقاله اثبات شد که ""نظرگاه"" مهمترین عنصر تصویر شده از عناصر باغ ایرانی در نگارههای مرتبط است.
قوام الدین شیرازی (معمار دوره ی تیموریان)
منبع:
گلستان هنر ۱۳۸۷ شماره ۱۳
حوزههای تخصصی:
مزاج دهر (نظریه ی «حیات زمانه» در دوره بندی تاریخ معماری ایران)
منبع:
گلستان هنر ۱۳۸۶ شماره ۷
حوزههای تخصصی:
نقش میرزا محمد تقی (ساروتقی) در معماری دوره ی صفویه
منبع:
گلستان هنر ۱۳۸۵ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
راهکارهای افزایش تعاملات اجتماعی در مجتمع های مسکونی (مطالعه موردی: مجتمع مسکونی اکباتان، بهجت آباد و فرهنگیان تهران)
حوزههای تخصصی:
میزان موفقیت فضاهای معماری با میزان استفاده از آن فضا و حضور انسان در آن متناسب است. در واقع معماری باید به جای افتراق و جدایی در پی افزایش تعاملات اجتماعی و همبستگی انسان ها باشد. اما آنچه امروزه در اغلب فضاهای معماری با آن روبه رو هستیم کاهش روابط و مشارکت اجتماعی ساکنان در این فضاهاست. این تحقیق با توجه به پایین بودن سطح تعاملات اجتماعی در فضاهای معماری، سعی کرده به دنبال راه حل مناسب برای این مسئله با استفاده از روش های کتابخانه ای و مطالعات میدانی(پرسشنامه) باشد. هدف ازانجام این تحقیق تعیین رابطه میان ویژگی های کالبدی فضاهای معماری و تعاملات اجتماعی ساکنین در مجتمع های مسکونی می باشد. برای رسیدن به این هدف از روش همبستگی دو متغیره استفاده کرده ایم که در آن رابطه بین متغیرها براساس هدف تحقیق بررسی می شود. پرسش مطرح شده در این تحقیق این است که چه رابطه ای میان ویژگی های کالبدی فضاهای معماری و تعاملات اجتماعی ساکنین در مجتمع های مسکونی وجود دارد؟. جامعه آماری مورد نظر در این تحقیق کلیه ساکنین مجتمع های مسکونی می باشند که به دلیل بالا بودن تعداد مجتمع های مسکونی، سه مجتمع مسکونی اکباتان، بهجت آباد و فرهنگیان شهر تهران که به موضوع تحقیق نزدیکتر بود انتخاب گردید. نتایج حاصل از این تحقیق که به روش استنباطی و توصیفی و با کمک نرم افزار SPSS به دست آمده نشان می دهد که رابطه مستقیم و معنی داری بین ویژگی های کالبدی فضاهای معماری و تعاملات اجتماعی ساکنین مجتمع های مسکونی وجود دارد که با توجه به این نتایج یکسری راهکار برای افزایش تعاملات اجتماعی در مجتمع های مسکونی ارائه گردیده است.
بازآفرینی خیابان چهارباغ عباسی اصفهان در دوره های صفویه و قاجار با تأکید بر بیان تصویری از نوشته های سیاحان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خیابان چهارباغ عباسی یکی از خیابان های تاریخی شهر اصفهان است که بین دروازه دولت و سی وسه پل قرار دارد. این خیابان که در عصر شاه عباس یکم طراحی شده، یکی از مهم ترین و ارزشمندترین عناصر هویت بخش شهر تاریخی اصفهان و در نوع خود اثری بی همتا و سندی بسیار با اهمیت در اثبات خلاقیت، اندیشه ورزی و توانمندی نیاکان ماست. بدیهی است نمی توان به کیفیت و جزییات تغییر و تحولاتی که قرار است در آن ایجاد شود، بی اعتنا بود. روش این تحقیق مبتنی بر مطالعات و نکات ذکر شده در سفرنامه های سیاحان و تحلیل محتوای آنهاست با هدف شناسایی ساختار کالبدی خیابان چهارباغ عباسی در دوران های صفویه و قاجار و بازآفرینی متشابه واقع طرح آن براساس گفته های هر سیاح. از آنجا که نشانه های فیزیکی این خیابان تا حدی باقی مانده است براساس اطلاعات به دست آمده از متون و اسناد، به ویژه سفرنامه ها می توان به ارایه تصاویری فرضی برای آن اقدام کرد و به پرسش هایی از قبیل اینکه این خیابان چه ویژگی هایی داشته و کلیت آن چگونه بوده و در دوره های مختلف چه تغییراتی را به خود دیده، پاسخ داد.
در این راستا با بهره گیری از روش توصیفی ـ تاریخی و منابع مکتوب از سیاحان و از طریق مقایسه آنها با یکدیگر به بررسی آنها پرداخته می شود. همچنین ارایه تصاویری از گفته های هر سیاح در شناسایی بهتر این خیابان کمک می کند. از مطالبی که این اسناد مصور در تأیید و تکمیل منابع مکتوب و تصویری ارایه می دهد، می توان به چیدمان عناصر داخل خیابان و روابط اجتماعی مردمان در دو دوره صفویه و قاجار دست یافت و به این نتیجه رسید که تغییراتی در این خیابان در دوره بازدید هر سیاح و بالاخص دو دوره دیده شده، از جمله می توان به نظام کاشت این خیابان که در دوره صفوی دارای دو ردیف درخت چنار بوده و دوره قاجار به چهار ردیف افزایش پیدا کرده، اشاره کرد. همچنین در دوره قاجاریه و به خصوص در زمان ظل السلطان ـحاکم اصفهان ـ این خیابان خرابی های بی شماری به خود دیده است.