فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۶۱ تا ۱٬۹۸۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش با هدف ارزیابی میزان تاب آوری و استحکام مسکن شهری در منطقه 4 شهر ارومیه به بررسی شاخص های کالبدی پرداخته شده است و سعی در پاسخ به سوالات: 1- آیا مسکن شهری در منطقه 4 شهر ارومیه در مقابل زلزله تاب آور هستند یا خیر؟ و 2- در صورت وقوع زلزله کدام یک از نواحی دچار خسارات بیشتری می شود؟، است. نوع پژوهش کاربردی و به روش توصیفی-تحلیلی، اطلاعات مورد نیاز از طریق مرور متون تخصصی و مطالعات جدید طرح تفصیلی شهر بدست آمده است که در قالب 10 شاخص شامل کیفیت بنا، قدمت مسکن، کیفیت ابنیه، نمای ابنیه، تعداد طبقات، تراکم ساختمانی، دسترسی به فضاهای باز و سبز، دسترسی به معابر، فاصله از تأسیسات و کاربری های خطرناک، فاصله از مراکز درمانی و آتش نشانی میزان تاب آوری مسکن شهری مورد ارزیابی قرار گرفته است. با کمک پرسشنامه و نظرسنجی شاخص ها اولویت بندی شده و از روش سوآرا (SWARA) برای وزن دهی به شاخص ها استفاده شده است. به منظور تبیین میزان آسیب شناسی از سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) مورد استفاده گرفته است. یافته ها گویای وضعیت نامناسب مسکن این منطقه و قرارگیری اکثر آن ها در سطوح متوسط به پایین و سطح پایین تاب آوری آن ها در برابر زلزله است. به صورتی که از درجه 1تا 9، کمتر از 5 درصد از مساحت مسکن محدوده در درجه 1 تا 3 با وضعیت تاب آور و حدود 53 درصد مسکن در درجه 9 با وضعیت خطرپذیری بالا قرار دارند که نشان از عدم تاب آوری کلی منطقه 4 در برابر زلزله می باشد و در صورت وقوع زلزله با درجه ریشتر بالا (5 ریشتر به بالا) اکثریت منطقه با خطر تخریب و آسیب مواجه است. نتیجه کلی عدم مقاومت مسکن منطقه شهر 4 ارومیه در مقابل زلزله را نشان می دهد و همچنین به دلیل قرارگیری بیش از 53 درصد از مساحت مسکن در محدوده پرخطر و پراکنده بودن مسکن در صورت وقوع زلزله اکثریت نواحی دچار خسارات بیشتری می شود.
تحلیلی بر کالبد مسکن در شرکت شهرهای شرکت نفت ایران و انگلیس (نمونه موردی محله بریم آبادان)
حوزههای تخصصی:
پس از کشف نفت در شهر مسجد سلیمان در سال 1287 ایجاد یک پالایشگاه نفت برای تصفیه نفت لازم شد و به همین دلیل این پالایشگاه در سال ۱۲۹۱ توسط انگلیسی ها ساخته شد. شرکت نفت ایران و انگلیس1 با حضور خود و کارمندان غربی برنامه ریزی برای تاسیس شرکت شهری مدرن را از سال 1293 شمسی آغاز کردند. به همین دلیل متفاوت ترین شرکت شهر در ایران با دو محله بریم و بوارده و معماری و شهرسازی منحصر به فردی شکل گرفت.هدف این پژوهش شناخت و سپس تحلیل کالبدی این خانه ها است با طرح این سوال که این خانه های شرکت شهری از نظر کالبدی دارای چه ویژگی های خاصی می باشند؟ روش تحقیق ترکیبی، توصیفی و تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و برداشت میدانی می باشد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داده است که این خانه ها عمدتا دارای وحدتی خاص در فرم و عملکرد هستند تفاوت عمده میان کالبد و فضاهای این مسکن ها اختلاف طبقاتی، سطح اجتماعی و جایگاه افراد و حتی نژاد در شرکت نفت ایران و انگلیس که ناشی از ایدئولوژی انگلیسی حاکم در آن زمان بوده است می باشد. موارد دیگری نظیر اقلیم و محیط نیز در مراتب بعدی در فرآیند طراحی و کالبدی آنها تاثیر گذاشته است.
بررسی ریخت شناسی ستون های بناهای شهر شیراز در چهار سده اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ستون ها و نوع معماریشان همواره اهمیت زیادی در تاریخ معماری داشته اند. تاریخ معماری ایران نیز همواره شاهد ظهور گونه های مختلف ستون در تمامی اعصار خود بوده است. پس از گذشت دوره باستان، این عنصر برخلاف خلف های غربی-اش، مورد غفلت قرار گرفته و درکمتر مرجعی گونه گونی و ریخت شناسی آن ها به طور مجزا مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش، تلاش می کند تا با استعانت از برداشت و بررسی دقیق ١٠٠ ستون در بناهای شیراز در چهار سده اخیر، علاوه بر معرفی اجزاء ساختاری ستون های شیراز بر اساس ریخت شناسی صورت گرفته، سیر تطور ستون در این شهر را از اواخر صفویه تا اوایل پهلوی نیز نشان دهد. روش تحقیق در مقاله حاضر، پژوهش موردی با راهبردهای ترکیبی است. ابتدا با مراجعه به منابع تاریخی به روش توصیفی-تحلیلی و طی روش های میدانی با روش نمونه گیری احتمالی مطبق نامتناسب، نمونه هایی از جامعه آماری برداشت شده و برای حصول نتیجه، مورد تحلیل قرار گرفته اند. این پژوهش، با رجوع به ستون های بناهای شیراز و معرفی تنوع شگرف معماری ستون در بناهای این شهر، ابتدا یک دسته بندی 7 تایی از اجزاء ستون ارائه می دهد و سپس فراوانی آماری هر کدام از اجزاء و گونه بندی آن ها را مشخص می کند و نشان می دهد که ساختار ارائه شده، می تواند مرجعی برای شناسایی ریخت شناسی ستون در معماری باشد. استفاده از این دسته بندی در مطالعات نگارندگان، نشان می دهد که چگونه ستون های دوران زندیه شیراز به واسطه نوع اجزاء تشکیل دهنده و خصوصیات شکلی و تزیینی آن ها -از کفشک تا بالشتک- از ستون های قاجاری و پهلوی متمایز می شوند.
شناسایی پیشران های کلیدی مؤثر بر بازآفرینی بافت تاریخی شهر تبریز با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بافت های تاریخی اکثر کلانشهرها در حال تخریب و فرسودگی است و بر این مبنا مدیریت شهری جهت جلوگیری از آسیب های بیشتر در این بافت ها روش های مختلفی را برای مداخله و ساماندهی این گونه مناطق در پیش گرفته است که رویکرد بازآفرینی بافت های ناکارآمد یکی از جدیدترین رویکردهای مطرح شده در این زمینه است. هدف تحقیق حاضر، ارزیابی شاخص های کلیدی بازآفرینی در بافت تاریخی کلانشهر تبریز است. این پژوهش از نظر روش شناختی توصیفی تحلیلی و از نظر هدف، کاربردی است. جهت جمع آوری اطلاعات از روش آمیخته مبتنی بر مصاحبه و تکنیک دلفی و همچنین روش اسنادی و بررسی میدانی بهره گرفته شده است. تعداد 12 نفر از متخصصان و مسئولان اجرایی که باید در بحث مشارکت داشتند، شناسایی و انتخاب شدند و سپس با روش دلفی و از طریق پرسشنامه به شناسایی و امتیازدهی مهمترین پیشرانهای مؤثر بر بازآفرینی اقدام شد. در این تحقیق، 40 شاخص در قالب پنج مؤلفه زیست محیطی، کالبدی فضایی، اجتماعی فرهنگی، اقتصادی، و مدیریتی نهادی جهت تبیین وضعیت بازآفرینی محدوده، مورد استفاده قرار گرفته است که برای بررسی رابطه و اثرات و استخراج عامل ها از نرم افزار MICMAC و جهت تعیین وضعیت های محتمل آینده، بازآفرینی این عامل ها و ارتباطات بین آنها تجزیه و تحلیل و رتبه-بندی شده اند. نتایج این پژوهش نشان می دهند که از 40 شاخص مورد بررسی، 10 شاخص شامل سرمایه گذاری دولتی و تزریق اعتبارات پروژه ها، قوانین و ضوابط شهری، جلب مشارکت شهروندان، طرح های توسعه شهری، قیمت زمین و مسکن، مدیریت واحد شهری، نظارت و بازرسی، اقتصاد محلی، توسعه شبکه معابر و تورم به عنوان کلیدی ترین شاخص ها شناخته شده اند. همچنین در ارتباط با عوامل کلیدی، 10 سناریوی برتر مطلوب، میانه و بحرانی در ارتباط با نفوذ ناپذیری و ریزدانگی بافت، کاربری اراضی و ناپایداری بناهای تاریخی ارائه شد که توجه به رفع موانع ناپایداری وافزایش اقدامات نوسازی، بهسازی و بازآفرینی نسبت به کل بناها، در هر زون و افزایش مشارکت جمعی و تخصیص منابع اقتصادی و تسهیلات بیشتر به ساختمان هایی که اقدامات بهسازی لرزه ای در آنها انجام شده نسبت به کل بناها (به صورت موضعی یا کلی) دارای اهمیت بالاتری بوده اند.
چگونگی شکل گیری الگوهای رفتاری در سازمان فضایی محلات «زرگنده» و «درّوس» با استفاده از نرم افزار «اگراف»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم تیر ۱۴۰۰ شماره ۹۷
47 - 62
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: شناخت و بررسی رابطه بین فضا، رفتار یا محیط و اجتماع در مطالعات شهری، به سبب درک روابط بین انسان و نیازهای آن و شکل بروز رفتار در محیط، همواره مهم و ارزشمند است. در این پژوهش دو محله که از حیث ساختار مورفولوژیک بافت متفاوتی دارند (محله زرگنده با بافت نامنظم-طبیعی و محله درّوس با بافت منظم-شطرنجی) مورد مطالعه قرار گرفته اند تا تأثیرات ناشی از ساختار متفاوت بافت محله بر روی شکل گیری الگوهای رفتاری بررسی شود، و به این مسئله که برنامه ریزان و طراحان شهری چگونه و با چه ابزار و مبانی ای می توانند بر الگوهای رفتاری در فضاهای شهری تأثیر بگذارد پاسخ دهیم. با درک این تفاوت ها در بافت های شهری، زمینه و امکان تأثیرگذاری بر شکل گیری الگوهای رفتاری مورد نظر فراهم می شود. در پژوهش حاضر سؤال اصلی حول این محور می چرخد که بروز و ظهور الگوهای رفتاری در دو بافت متفاوت نامنظم-طبیعی و منظم-شطرنجی را درک کنیم. این پژوهش فرضیه محور نیست و به دنبال توصیف و تحلیل ارتباط بین الگوهای رفتاری و این دو ساختار متفاوت شهری است.هدف پژوهش: هدف این پژوهش کشف تغییرات الگوهای رفتاری در بافت های متفاوت شهری است تا از طریق تبیین این تغییرات و تفاوت ها بتوان زمینه برنامه ریزی متناسب با اهداف برنامه ریزان و طراحان شهری را فراهم آورد.روش پژوهش: پژوهش فوق از نوع توصیفی-تحلیلی، و به دلیل تطبیق و قیاس نمونه های موردی و مقایسه خروجی های دو ابزارِ استفاده شده (اگراف و Depth map)، از نوع قیاسی است. همچنین این پژوهش از نوع کمّی و کیفی است. نتیجه گیری: شکل گیری الگوهای رفتاری در فضاهای شهری مختلفِ محلات محصولِ روابط انسانی موجود است. وجود الگوی منظم در معابر سبب می شود که سطح دسترسی و هم پیوندی بالا رود و امکان دسترسی را تسهیل کند تا الگوهای پیاده و حرکتی تقویت شود. فضای دید گسترده شرایط را برای حرکت کردن و افزایش امنیت فراهم می آورد. الگوهای کاربری، به سبب دسترسی مناسب ناشی از نوع بافت محله، نقطه ای و پراکنده شده است. وجود فرم کالبدیِ ارگانیک سبب تقویت پیاده روی و افزایش حس جستجوگری شده است. بخش هایی از محله، به سبب وجود هم پیوندی پایین و وجود بن بست های متعدد و کاهش احساس امنیت به واسطه وجود کنج ها و دنج های متعدد و محدودیت دید، از دیگر بخش ها جدا شده و به فضاهایی بدون مراجعه یا با مراجعه محدود بدل شده اند.
برج مسکونی در لابه لای سطرهای یک رمان؛ خوانش معنای ساختمان های بلند مسکونی در بررسی رمان «ر ه ش»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم تیر ۱۴۰۰ شماره ۹۷
105 - 122
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: یکی از پدیده های معماری معاصر ساختمان های بلند مسکونی هستند. از آنجا که پدیده ای چندجانبه هستند، باید در مطالعات بین رشته ای دیده شوند. مسئله این پژوهش، معنای این ساختمان هاست. یکی از سویه های معنایی معماری افزون بر معنای کالبدی و کارکردی، معنای اجتماعی و فرهنگی آن است که حاصل برهم کنش پیوندهای اجتماعی، ارزش های جامعه، کالبد و کارکرد ساختمان هاست. هدف: این پژوهش در پی شناخت بخشی از معانی فرهنگی و اجتماعی ساختمان های بلند مسکونی است. این کار با بازخوانی ادبیات به عنوان یکی از منابع نشانه شناختی گفتمان اجتماعی و فرهنگی صورت گرفته است. با این هدف، پس از بررسی ادبیات داستانی معاصر ایران، داستان بلند «ر ه ش» انتخاب شده که بیش از بقیه داستان ها به این پدیده پرداخته است. روش تحقیق: این پژوهش در پارادایم شناخت شناسی پساساختارگرا، با رویکرد کیفی و به روش نشانه شناسی گفتمانی (پساساختارگرا) انجام گرفته است. پژوهش به لحاظ نوع نتایج، توصیفی-تحلیلی و به لحاظ هدف، نظری است. شیوه تحلیلی در این پژوهش تحلیل گفتمان انتقادی هالیدی و با شیوه استدلال پس کاوی است و گردآوری داده ها با شیوه کتابخانه ای صورت گرفته است. نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد ساختمان های بلند مسکونی در گفتمان پایداری اجتماعی، چالش با خانه آرمانی، طبیعت شهر، دید و منظر، سلامت شهروندان، نقش مادرانه و همسرانه، برخی ارزش های اجتماعی مانند سرمایه داری و تجمل گرایی و پیوندهای همسایگی قرار دارند. بدین رو زمینه ساز دگرگونی های اجتماعی- فرهنگی از جمله نقش زن در خانواده، تظاهر و تجمل گرایی و تخریب بافت سنتی و فضای سبز هستند که بیشتر در جوامع شهری بزرگ انعکاس یافته و متأثر از تصمیم های مدیران و در سایه رقابت های سیاسی است.
بررسی تأثیر ادیان هندی ( هندوئیسم، بودیسم و جینیسم) بر نقوش تزئینات معماری نیشابور در قرون دو تا چهار هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم دی ۱۴۰۰ شماره ۱۰۳
17 - 28
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: باگذشت بیش از نیم قرن از انتشار حفریات نیشابور توسط ویلکینسن، به رغم مطالعات و پژوهش های صورت گرفته، هنوز نقاط ابهام زیادی در مورد چیستی و سرچشمه های برخی از نقوش باقی مانده است. برخی ریشه های ساسانی و همچنین تأثیرات از نقوش سامرا در طی تحقیقات گذشته روشن شده است. با این حال این مطالعات کمک چندانی به فهم برخی نقوش، که تفاوتی آشکار با سایر نقوش شناخته شده در چهار قرن نخستین اسلامی دارد، نکرده است.هدف پژوهش: پژوهش حاضر در صدد ارائه راهکاری جدید به خوانش نقوش شرق جهان اسلام است.روش پژوهش: این پژوهش سعی دارد با روش تاریخی، توصیفی - تحلیلی تصویر جدیدی از تحلیل نقوش نیشابور ارائه کند تا از این طریق راهکاری جدید به خوانش نقوش شرق جهان اسلام ارائه دهد.نتیجه گیری: به نظر می رسد سمبل ها، نشانه های آیین جین، بودیسم و هندوئیسم یکی از ارکان نقوش نیشابور بوده است. این سمبل ها و نشانه ها از طریق عواملی همچون بردگان و اسیران هندو، روابط بازرگانی و جاده ابریشم، جنگ ها و ارتباط حکام مسلمان با ادیان هندی و همچنین همزیستی اسلام و ادیان هند به نقوش نیشابور راه یافته اند.
معرفی سه رویکرد نوین مدیریت رواناب شهری در راستای جایگزینی شیوه هایی خلاقانه با هدف حل معضلات مرتبط در فضاهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
۵۷-۴۳
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در قرن حاضر، با گسترش شهرنشینی و توسعه های شهری، سطوح نفوذ ناپذیر (آسفالت، بتن) نیز افزایش یافته است و این تغییرات موجب شده تا رواناب ها در شهر جاری گردند و متعاقبا مشکلاتی از جمله اختلال در عبور و مرور، آلودگی آب های پذیرنده، کاهش سطح آب های زیرزمینی و شکل گیری سیلاب ها را در پی داشته باشند. روش های سنتی نیز امروزه کارایی چندانی ندارند و حتی در برخی موارد موجب تشدید این معضلات می گردند. از این رو نیاز به روش های نوین و خلاقانه به منظور مدیریت رواناب ها بیش از پیش احساس می گردد. یافته ها: سه رویکرد «طراحی شهری حساس به آب»، «توسعه کم اثر» و «سیستم های زهکشی پایدار شهری» از جمله این روش های نوین و کارا در زمینه مدیریت رواناب شهری محسوب می گردند که مبتنی بر اصول پایداری شکل گرفته اند و علاوه بر مدیریت رواناب ها، دارای مزایای چندگانه (حفظ شرایط زیست محیطی و تکمیل چرخه آب شهری) نیز می باشند. روش: این پژوهش از نظر هدف، بنیادی و از منظر روش تحلیل، جزء پژوهش های نظری محسوب می گردد که در آن با بهره بردن از منابع اینترنتی و اسناد کتابخانه ای تلاش بر آن است که مفاهیم، اهداف و مزایای سه رویکرد مذکور شناسایی گردند. نتیجه گیری: نهایتا با استخراج اهداف مشترک، میزان موفقیت در تحقق هر هدف، با استفاده از ماتریس مطلوبیت مشخص شده و با توجه به این موارد علاوه بر تدوین مدل مفهومی مدیریت پایدار رواناب شهری، جدول راهبردهای رسیدن به چنین شیوه ای نیز احصا شده است.
بررسی میزان تحقق یافتگی شاخص های شهر بوم گرا و ارائه چارچوب مفهومی توسعه آن مبتنی بر میزان رضایتمندی ساکنین (مطالعه موردی: محله ازگل تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساخت و سازهای نوین در فرایندهای برنامه ریزی و طراحی شهری در چند دهه اخیر با شرایط مطلوب اکولوژی شهری تطابق ندارند و این امر شرایط نامناسب محیط زیستی را در مقیاس خرد برای محلات شهری و در مقیاس کلان برای شهر و حوزه های فراشهری ایجاد کرده است. عدم توجه به اصول توسعه پایدار و شهر بوم گرا، محیط زیست ناکارآمد و شرایط اکولوژی نامناسبی را برای اکثر محلات در شهرهای مختلف کشور موجب شده است. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع کاربردی می باشد و رویکرد روش شناسی آن بر مبنای روش آمیخته است. پژوهش پیش رو در پی پاسخ به سؤالِ میزان تحقق یافتگی شاخص های شهر بوم گرا در محله ازگل شهر تهران و فاصله آن تا حد ایده آل و آرمانی می باشد. هدف از انجام این پژوهش ارائه چارچوب مفهومی مناسب برای ارتقاء وضعیت بوم گرایی محلات شهری است. براساس ادبیات علمی، 53 شاخص متنوع و مرتبط با موضوع مطالعاتی استخراج شده است. از آزمون تی برای سنجش میزان مطلوبیت و از رگرسیون چند متغیره برای بررسی شاخص های اثر استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که اثرگذاری 9 مورد از شاخص های بوم گرایی بر رضایتمندی ساکنان معنی دار می باشد و 62 شاخص دیگر از وضعیت مناسبی برخوردار نیستند. شاخص های اثرگذار زمینه تحقق پذیری 15 درصد از شرایط بوم گرایی را فراهم ساخته و این نشان می دهد که 94 درصد تا رسیدن به حالت ایده آل و آرمانی فاصله وجود دارد و این امر تحقق یافتگی نسبتاً پایین بوم گرایی را نشان می دهد. همجواری محله ازگل با پارک جنگلی لویزان، امکانات محیطی موجود و استقرار آن در گستره شمالی شهر تهران زمینه تحقق پذیری اکثر شاخص های شهر بوم گرا را فراهم نموده است ولی ضعفِ کارکرد پردازه های برنامه ریزی و طراحی شهری بوم گرایانه، تحقق یافتگی میزان بوم گرایی آن را به صورت پاسخده نشان نمی دهد. این ضعف با توجه به اینکه اکثر محلات شهر تهران حتی از چنین موقعیت و بسترهایی هم برخوردار نیستند، وضعیت تهدید آفرین و نامطلوب اکثر محلات شهر تهران را به نظام مدیریت شهری گوش زد می کند. برای نزدیک شدن به وضعیت ایده آل باید از طرفی کمیت و کیفیت شاخص هایی که اثرگذاری آنها معنی دار است، ارتقاء پیدا کند و از طرف دیگر الزاماً باید زمینه های تحقق پذیری شاخص های دیگر نیز فراهم شود.
تاب آوری شهری با تأکید بر جنبه های اقلیمی در شهر ورامین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۰ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۷۴
۱۴۸-۱۳۵
حوزههای تخصصی:
شهرها همچنان که اثرگذارترین مراکز جمعیتی انسانی بر محیط طبیعی هستند، به همان میزان در برابر عناصر و پدیده های طبیعی آسیب پذیر هستند. از مؤلفه های مهم شهر پایدار، تاب آوری آن در برابر تغییر اقلیم و مخاطرات محیطی است. هدف پژوهش واکاوی تاب آوری شهر ورامین با روش فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) و تعیین شاخص های مؤثر در تاب آوری اقلیمی آن است. ورامین از شهرهای اقماری مادرشهر تهران در دشت جنوبی تهران در مجاورت دشت کویر با آب وهوای گرم و خشک از مناطق عمده تأمین کننده مواد غذایی پایتخت است. در مطالعه حاضر ابتدا مهم ترین مؤلفه ها و شاخص های مرتبط با تاب آوری اقلیمی شهر ورامین با استفاده از مطالعات اسنادی-کتابخانه ای، برداشت های میدانی و مصاحبه با 44 نفر از کارشناسان و متخصصان حوزه برنامه ریزی شهری، محیطی و آب وهوای شهری با استفاده از روش دلفی و از طریق پرسشنامه استخراج گردید. سپس با توجه به مراحل روش فرایند تحلیل شبکه ای و ویژگی های شهر ورامین، داده ها و اطلاعات اولیه طبقه بندی و به تبع آن مدل مفهومی ANP تهیه گردید. مدل ANP مبتنی بر تاب آوری اقلیمی شهر ورامین شامل چهار مؤلفه و 33 شاخص با استفاده از نرم افزار Super Decisions تولید و نتایج حاصل تجزیه وتحلیل شد. نتایج به دست آمده از ANP نشان می دهد، بالاترین اولویت در تاب آوری اقلیمی شهر ورامین مربوط به جمعیت ساکن در سکونتگاه های غیررسمی (شامل عمرآباد، لرآباد، گل تپه، سکینه بانو و ده شریفا) با وزن نرمال شده 22/0 و مهاجرت با 213/0 از مؤلفه اقتصادی-اجتماعی است. با توجه به اینکه شهر ورامین سهم بزرگی از جمعیت حاشیه نشین را دربرمی گیرد و مهاجران جذب شده قادر به تأمین مسکن در بازارهای رسمی نیستند، افزایش توانمندسازی و ارتقاء سطح تاب آوری این سکونتگاه ها در برابر تغییرات اقلیمی بسیار مهم است. همچنین از جنبه محیطی شهر ورامین در شرایط تغییر اقلیم با افت سطح آب های زیرزمینی و شور شدن منابع آب دشت تهدید می شود. در ضمن زمین های زراعی وسیع و برداشت بی رویه و تخلیه فراوان آب سفره های زیرزمینی، فرونشست زمین از تهدیدهای بزرگ دشت ورامین است. درنهایت با توجه به مهاجرپذیری ورامین، رشد فیزیکی شهر و تغییر و تبدیل گسترده پوشش/ کاربری اراضی بیلان انرژی سطحی و چرخه آب منطقه را تغییر می دهد.
تبیین رابطه عوامل کالبدی و کیفیت مفهوم قلمرو ثانویه با میزان امنیت اجتماعی ساکنین در محیط های مسکونی در پیشگیری از جرم بر پایه رویکرد CPTED؛ مطالعه موردی: مجتمع مسکونی چهارصددستگاه شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۰ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۷۶
۵۶-۴۵
حوزههای تخصصی:
انسان ها نیازهایی دارند. امنیت یکی از نیازهای مهم بشر است که نقش مهمی در سعادت و سلامت روحی او و جامعه دارد و مسکن جزو نیازهای اساسی انسان، بعد از خوراک و پوشاک است. چنان که در طبقه بندی نیازهای مازلو، امنیت در درجه دوم اهمیت و پس از نیازهای فیزیولوژیک قرار گرفته است؛ اما این نیاز به دلیل رشد فزاینده تقاضای مسکن در اثر افزایش جمعیت و شهرنشینی دهه های معاصر در ایران که باعث شده است حجم ساخت وساز مسکن به بیشینه خودش برسد و همچنین نگاه یک سویه به آن ها، تبدیل به مشکلی جدی گردیده است؛ زیرا با این اوصاف، الگوی تولید مسکن تغییر یافته و این امر سبب کاهش کیفیت مسکن شده است. بنابراین، از امنیت آن ها کاسته شده است و ظرفیت جرم خیزی در فضاهای مسکونی و ترس از وقوع جرم در ساکنین این مناطق افزایش یافته است. توجه نکردن برنامه ریزان و طراحان مجتمع های مسکونی به معیارهای کالبدی محیطی در جهت نیازهای انسانی می تواند مشکلات اساسی برای ساکنین به دنبال داشته باشد. در واقع، یکی از این مشکلات، وجودنداشتن امنیت اجتماعی در مجتمع های امروزی است. در طراحی محیطی، رویکرد CPTED یکی از کارآمدترین رویکردها در بحث ارتقای امنیت اجتماعی و پیشگیری از جرایم است. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی هم بستگی میان چند متغیر امنیت اجتماعی و استفاده از نرم افزار spss انجام شده است. جامعه آماری ساکنین مجتمع مسکونی چهارصددستگاه قزوین است. حجم نمونه با فرمول کوکران محاسبه شده است و از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای استفاده شده است. سنجش و بررسی پایایی پرسش نامه نیز از طریق آزمون آلفای کرونباخ انجام شده است و عدد به دست آمده 8/0 است. در نهایت، بر اساس آزمون فریدمن، به رتبه بندی هریک از شاخص های مطرح شده پرداخته شد که مشخص گردید شاخص کیفیت عملکردی، اولویت اول دارد و پس از آن، به ترتیب هریک از شاخص های نظارت طبیعی، کیفیت کالبدی، تقویت حریم، خوانایی و قلمروگرایی در ارتقای امنیت اجتماعی در مجتمع های مسکونی تأثیرگذارند.
سیر تکوینی اندیشه امس راپاپورت در حوزه فرهنگ و مطالعات رفتار-محیط
حوزههای تخصصی:
راپاپورت از جمله فرهنگ گرایانی است که پژوهش های وسیعی در زمینه فرهنگ در حوزه معماری و مطالعات شهری انجام داده و بخش زیادی از عمر پژوهشی خود را به مطالعات رفتار-محیط اختصاص داده است. لذا بررسی سیر تحول اندیشه های وی در این عرصه بسیار حائز اهمیت می باشد. از این رو، هدف پژوهش حاضر بررسی خط فکری راپاپورت در زمینه فرهنگ و مطالعات رفتار-محیط به ویژه در دو دهه ی اخیر و شناسایی تازه ترین نظریات وی می باشد. این پژوهش از نوع مروری توصیفی دانست که طی آن از روش اسنادی و مطالعه مقالات و کتب معتبر بهره گرفته شده است. نتیجه آن که، راپاپورت با حرکت از پارادایم هنری در معماری به سمت پارادایم علمی در حوزه مطالعات فرهنگی در معماری و شهرسازی به دستاوردهای مهمی به ویژه در زمینه ی مطالعات رفتار-محیط دست یافته است. وی در دو دهه ی اخیر به دنبال بسط نظریه ای علمی بوده که بتواند به عملیاتی ساختن مقوله ی فرهنگ یاری رساند. از دید راپاپورت، همه ی پژوهش های وی گام های مقدماتی برای دستیابی او به نظریه توصیفی بوده است که این امر نشان گر پیوستگی و تداوم در روند مطالات راپاپورت می باشد؛ گویی هر قطعه به قطعه های قبلی افزوده می شود. با وجود برخی نقدها به رویکرد مطالعات رفتار-محیط راپاپورت می توان گفت این رویکرد هنوز پیشرفت اصلی در زمینه طراحی محسوب می شود.
تحلیل شاخص های دستیابی به شهر پایدار دزفول با تاکید بر کاهش گازهای گلخانه ایی
منبع:
شهرسازی ایران دوره چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷
226-237
حوزههای تخصصی:
امروزه مسئله اصلی شهرها انتشار کمتر گازهای گلخانه ایی، بخصوص کربن و نیتروژن است. هدف این پژوهش کاربردی با ماهیتی توصیفی- تحلیلی از نوع پیمایشی، بدنبال ارزیابی شاخص های دستیابی به شهر پایدار دزفول با طراحی هدفمند متدهای بدیع و تلفیق تکنیک های شهرسازی نوین و معماری بومی و قدیمی شهر دزفول به منظور کنترول میزان انتشار گازهای گلخانه ایی در سطح شهر است. روش مطالعه تحقیق تجربی و روش جمع آوری داده ها کتابخانه ایی و میدانی است. جامعه آماری، کلیه شهروندان دزفول و روش نمونه گیری احتمالی تصادفی ساده است. تعیین حجم نمونه با فرمول کوکران صورت گرفت. با تحلیل مدل AHP در نرم افزارSuper Decisions به تعیین مهمترین شاخص پایداری دزفول پرداختیم که در نتیجه درختکاری بالاترین درصد و پس از آن کشاورزی زیرزمینی و ایجاد فضاهای زیرزمینی شهری مهمترین شاخص ها می باشند. برای یکی از سوالات تحقیق، پرسش نامه ایی توزیع شد و نتایج با استفاده از روش های آماری در نرم افزار SPSS به صورت کمی تحلیل شد. بالای 65% شهروندان با احداث شبکه گذرگاهی وسایل نقلیه، میادین میوه و تره بار و پاساژها در زیرزمین و ایجاد فضای سبزگسترده، آبنما، مسیر دوچرخه سواری و پیاده روی در تراز سطح زمین و ارتقا کت ها و تبدیل آن به اقامتگاه برای جذب گردشگر موافق بودند. علاوه برآن به پیشنهاداتی از جمله،کار کردن در شیفت شب، استفاده از کشاورزی زیرزمینی در شوادان ها و قمش های متروکه به منظور جلوگیری از انتشار نیتروژن در آبراهه ها و تشکیل باران اسیدی و افزایش محصولات کشاورزی، تزریق یخ خشک به ابرها در روزهای غبارآلود یا کم باران، متعادل سازی کربن با بالابردن سرانه فضای سبز و جنگل کاری و حبس کربن در سفره های آب زیرزمینی پرداخته شد.
تبیین ارتباط حضور آسمان در فضای معماری و نگارگری دوره صفوی از منظر ساحت های حیات انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
97 - 108
حوزههای تخصصی:
انسان معاصر به دلیل احاطه شدن در دنیای مدرن، تحت تأثیر فضای معماری خودساخته ای است که به دلیل حذف مظاهر طبیعی ازجمله آسمان، انواع بیماری های جسمی و روانی را متحمل می گردد. از طرفی طبق نظریه اندیشمندان، نیازهای انسان در پاسخ به ساحت های مادی، روانی و معنوی او دسته بندی گردیده و فعالیت های او را در تمام دوران زندگی اش تحت الشعاع قرار می دهد. پژوهش نظری حاضر با رویکردی کیفی، به شیوه توصیفی تحلیلی و استدلال منطقی با شواهدی از منابع کتابخانه ای و آثار گرافیکی منتشرشده (شاهنامه شاه تهماسبی و خمسه نظامی)، با پاسخ به این سؤال که حضور آسمان در نگاره های بارز دوره صفوی به چه میزان ظاهر گردیده و به کدام یک از ساحت های انسانی توجه بیشتری داشته، تدوین شده است. نتایج، نشان می دهد که وسعت آسمان در نگارگری های مکتب اصفهان، با سهم عمده در ایجاد انگیزه در انسان جهت برقراری ارتباط با عالم بالا، باعث تأمین نیازهای معنوی انسان ها در عصر صفوی و شکوفایی هنر معنوی این دوره شده است.
تأثیر مؤلفه های مکانی و محیطی روستا بر کیفیت و سطح آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۰ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۷۳
۱۱۸-۱۰۳
حوزههای تخصصی:
در میان مسائل مرتبط با توسعه کشور، آموزش از اصول بنیادی و درخت توسعه است و نظام آموزشی جامعه به عنوان یکی از ارکان اصلی محقق شدن این هدف و رسیدن جوامع به عدالت اجتماعی محسوب می شود و سکونتگاه های روستایی در سطح کشور با جمعیت 20 میلیونی از ارکان اصلی تولید و نیروی انسانی به حساب می آیند و آموزش صحیح این قشر از اهمیت زیادی برخوردار است. سطح پایین دسترسی به خدمات آموزشی در روستاهای کشور به خصوص در استان های جنوبی، جنوب شرقی و مرزی کشور و وجود مشکلات متفاوت لزوم نگرش و مدیریت ویژه در زمینه افزایش سطح و کیفیت آموزش برای تمامی روستاهای کشور را ایجاب می کند. نیاز به آموزش های محلی و توسعه آن در مناطق روستایی باید از چالش های اصلی پیش روی نظام آموزش کشور به حساب آید. هدف اصلی این مقاله، بررسی سطح سواد و آموزش ساکنین روستایی استان های کشور و بررسی و تحلیل مؤلفه ها و شاخص های اثرگذار بر ارتقای کیفیت آموزش در سطح روستاهای کشور است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و به منظور بررسی و دسته بندی معیارها و شاخص های اثرگذار بر کیفیت آموزش در روستاهای کشور از روش وزن دهی AHP و نرم افزار MicMac استفاده شده است. در این مطالعات تعداد 29 شاخص در معیارهای آموزش که از طریق مطالعات کتابخانه ای استخراج شده است و شامل معیارهای برنامه های آموزشی (Ep)، محیط آموزش و یادگیری (Le)، تحقیق (Re)، خدمات اجتماعی (Ss) و معلم ها (Te) و معیارهای محیطی شامل محیط اجتماعی و نهادی (Se)، محیط اقتصادی (Ec) و محیط طبیعی و کالبدی (NE) است. میزان ناسازگاری مدل برابر با 08/0 و میزان پایداری سیستم در نرم افزار MicMac برابر با 96 درصد است که نشان دهنده مناسب بودن و قابل اعتماد بودن مشارکت انجام شده است. نتایج نشان از اثرگذاری بیشتر مؤلفه محیطی نسبت به معیارهای عمومی و عام آموزش بر میزان کیفیت آموزش است. درحال حاضر شرایط اقتصادی، اشتغال و کیفیت زندگی ساکنین روستاهای استان های مرکزی، جنوبی و مرزی کشور در شرایط نامناسبی قرار دارد که از اصول مؤثر بر کیفیت آموزش ساکنین روستایی و ارتقای سطح سواد به حساب می آید.
فضای سبز شهری، سلامت عمومی و عدالت زیست محیطی؛ نمونه موردی: شهر هانگژو، چین
حوزههای تخصصی:
فضای سبز شهری، مانند پارک ها، جنگل ها، پشت بام های سبز، باغ های عمومی، خدمات اکوسیستم متفاوتی را فراهم می کند. فضای سبز همچنین فعالیت های فیزیکی، سلامتی روانی و سلامت عمومی در ساکنان شهری را فراهم می کند. مطالعات نشان می دهند که توزیع فضاهای سبز معمولاً بیشتر موجب منفعت گروه های خاصی از شهروندان می شود. دسترسی به فضای سبز ازاینرو به عنوان یکی از موضوعات عدالت اجتماعی مطرح می شود. به عنوان نمونه موردی برنامه های راهبردی مشابه نیز در شهرهای چین مورد استفاده قرار گرفته است که کنترل دولتی بیشتری در تأمین زمین در این کشور در نظر گرفته شده است اما انگیزش های بازاری مشابه برای سبز سازی محیط شهری در نظر گرفته شده است. اما در هر دو زمینه، برنامه های راهبردی سبز سازی شهری ممکن است متناقض باشد: درحالی که معیار جدید فضای سبز برای مشکلات موضوعات عدالت زیست محیطی، می توانند جذابیت شهری و سلامت زیست محیطی را ایجاد کرده و همچنین ممکن است هزینه های مسکن سازی و ارزش مالکیت را نیز افزایش دهد. در نهایت، این موضوع می تواند موجب به نوسازی و جابجایی در بسیاری از سکونت گاه ها در مکان هایی شود که برنامه های سبز سازی فضای شهری در آنجا اجراشده اند. ازاینرو باید بر روی برنامه های راهبردی فضای سبز شهری متمرکز شوند که به اندازه کافی فضای سبز ایجاد کرده و ازاین رو بتواند به صورت شفاف از پایداری های اجتماعی و زیست محیطی پشتیبانی کند.
آسیب شناسی برنامه آموزشی کارگاه نهایی طراحی شهری با تکیه بر مقایسه مهارت های مورد نیاز در حرفه و آموخته شده در دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأکید این مقاله بر بررسی مهارت های ارتقاء یافته در کارگاه نهایی رشته طراحی شهری است که زمینه ورود دانشجو را به حرفه تسهیل می نماید. با توجه به هدف پژوهش، از روش های ارزشیابی برنامه های آموزشی مشتمل بر روش هدف گرا، متخصص محور و مشارکتی استفاده شده است. در بررسی برنامه های مصوب آموزشی رشته و برنامه آموزشی کارگاه های طراحی شهری در نمونه هایی از دانشگاه های جهان که به روش غیراحتمالی انتخاب شده اند، از روش کیفی بهره برده شده است. به منظور بررسی مهارت های آموخته شده در دانشگاه، دیدگاه دانشجویان در پنج دانشگاه دولتی در شهر تهران (شامل دانشگاه های تهران، شهید بهشتی، علم و صنعت ایران، تربیت مدرس و هنر) در سال 1398 بررسی و با روش پرسش گری (50 پرسش نامه) مورد سنجش قرار گرفته است. برای بررسی تأییدی نتایج و راستی آزمایی آنها، دیدگاه اساتید (10 نفر) بررسی و داده ها به صورت کمی و با استفاده از ابزار اس.پی.اس.اس تحلیل شده اند. برای شناسایی خلاء مهارت آموزی در دانشگاه و حرفه، با روش پرسش گری، دیدگاه کارفرمایان بخش خصوصی (12 نفر) نیز اخذ و داده ها به صورت کمی تحلیل شده اند. بررسی دیدگاه کارفرمایان و انطباق نتایج با حوزه دانشگاه نشان می دهد که در مهارت طراحی بیشترین انطباق، در مهارت های تحلیلی، فنی و ارتباطی، انطباق نسبی و در مهارت اجرا بیشترین وجود دارد. این خلاء به دلیل تأکید حرفه بر محصول محوری و تحقق پذیری اقتصادی است. بر این اساس پیشنهاد می شود که مهارت هایی چون مهارت طراحی پژوهی، تحلیل کل نگر، تفکر انتقادی، تبیین مسئله، تحلیل فضایی، خلاقیت و رسیدن به شیوه خاص مداخله، کاربست نظریه، ارائه کانسپت، فهم درست از اسناد، مردم سنجی، تحقق پذیری و تسهیل گری مورد تأکید قرار گیرد.
تحولات گفتمانی ابژه سیاست های مسکن در ایرانِ پس از انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با اتخاذ زاویه دیدِ دیرینه شناسیِ سیاست، به کاوش در فضای گفتمانی ای پرداخته است که منجر به پدیداریِ ابژه سیاست های مسکن پس از انقلاب به مثابه تنها ابژه ممکن و مطلوب گردیده است، تا از این طریق به درک درستی از قواعدی که بر اجزای پراکنده گفتمانِ به پیش برنده سیاست گذاری مسکن در ایران پس از انقلاب حاکم است، نائل گردد. بدین منظور از ابزار تحلیل گفتمان فوکویی استفاده شده است. نتایج، نشانگرِ انحرافی است که در صورت بندی ابژه سیاست های مسکن پس از انقلاب در برنامه های توسعه از گفتمانِ مصرح در قانون اساسی رخ داده است، به گونه ای که طیِ جریانِ حکومتمندشدنِ سیاست های مسکن؛ سطوحِ ظهور، مراجع حدگذاری، و چارچوب های طبقه بندی، شکلی خاص، محدود، و حکومت پذیر از ابژه، به مثابه انسانی اقتصادی، را دیدنی و رؤیت پذیرکردند که منجر به این شد که مسکن از حقی همگانی به امتیازی ویژه بدل شده و از دسترس همگان خارج گردد.
نگاهی نو به شباهت سبک معماری دوره گورکانی با مساجد مالزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم تیر ۱۴۰۰ شماره ۹۷
93 - 104
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تاکنون چندین پژوهش به لحاظ گونه شناسی به مسئله شباهت میان سبک معماری دوره گورکانی و مساجد مالزی از طریق مشخصه های این دوره پرداخته اند. اگرچه این مشخّصه ها از لحاظ شکل و مصالح در انطباق با مساجد مالزی به لحاظ اقلیم، منطقه و دوره زمانی متفاوت دچار تغییر شد ه اند، اما همچنان بخش هایی از آن قابل تشخیص است.هدف پژوهش: این مقاله با رویکردی نوین در پی مقایسه سبک معماری دوره گورکانی و مساجد مالزی در دوران حکومت بریتانیا است. روش پژوهش: این پژوهش براساس مدل شباهت و تطبیق ویژگی ها انجام گرفته است. همچنین این تحقیق از طریق مشاهده و روش های مطالعه موردی و با توجه به مؤلفه هایی ویژه به صورت شاخص های معنادار جهت کمّی سازی داده های کیفی به جمع آوری اطلاعات پرداخته است. عناصر گنبد، مناره و چاتری به عنوان ویژگی های مستخرج از سه مطالعه موردی دوره گورکانی با سه مسجد مالزی، در دوران حکومت بریتانیا از جهت شباهت سبکی در این تحقیق با یکدیگر مقایسه شده اند.نتیجه گیری: یافته های تحقیق بر شباهت ملموس سبکی مساجد مالزی و معماری دوره گورکانی دلالت دارد. نتیجه تحقیق همچنین حاکی از آن است که روش پشنهادی نوین این تحقیق به منظور ارزیابی شباهت سبکی میان معماری دوره گورکانی و مساجد مالزی براساس کمّی سازی داده ها راهکاری مناسب محسوب می شود.
ارزیابی میزان آسایش حرارتی کاربران در اقلیم گرم و مرطوب (مطالعه موردی: مسکن بومی جزیره کیش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۰ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۷۴
۴۴-۲۹
حوزههای تخصصی:
مطالعات آسایش حرارتی از آن جهت اهمیت دارند که مهندس طراح را به استفاده از روش های غیرفعال و استفاده حداقلی از روش های فعال برای ایجاد راحتی در ساختمان راهنمایی می کند. اگرچه امروزه نیاز به آسایش حرارتی کاربران به کمک تجهیزات مکانیکی و الکتریکی صورت می گیرد، اما واقعیت این است که تنها زمانی می باید این تجهیزات سنگین را به کار گرفت که شرایط آب و هوایی غیرقابل تحمل باشد، در غیر این صورت طراحی مناسب بنا همراه با رفتارهای حرارتی مناسب می تواند شرایط مطلوب آسایشی را فراهم کند. دراین راستا مقاله حاضر هماهنگ با اصول مندرج در استاندارد اشری، به کمک مطالعات میدانی در اقلیم گرم و مرطوب ایران که شامل اندازه گیری متغیرهای اقلیمی و بررسی نظرسنجی ها از کاربران است، به ارزیابی احساس حرارتی و ترجیح حرارتی ساکنین در خانه های جزیره کیش می پردازد؛ و هدف آن، توجه به آسایش حرارتی به منظور ارتقای معماری با رویکرد اقلیمی در جهت کاهش مصرف انرژی است. ازآن جایی که بخش عمده ای از انرژی مصرف شده در ساختمان ها از نیاز به ایجاد محیط های مطلوب سرچشمه می گیرد و ساختمان های مسکونی از اصلی ترین بخش های مصرف کننده انرژی می باشند، لذا بررسی تعامل مابین کاربران و ساختمان، در جهت یافتن تأثیر سازگاری رفتاری و روان شناختی کاربران در دستیابی به شرایط آسایشی مطلوب، امری ضروری می باشد. نتایج حاصل از انجام این پژوهش نشان می دهد که افراد در شرایط داخلی در محدوده آسایش حرارتی بوده اند، البته درحالی که در هر دو فصل برداشت اکثراً از سامانه ها برای سرمایش خود استفاده کرده اند. دلیل آن می تواند سختی و غیرقابل تحمل بودن آب وهوا در آن زمان از سال در این اقلیم باشد؛ که غیر از این، فراهم کردن شرایط آسایش حرارتی به هیچ عنوان میسر نمی باشد. لذا افراد با رفتارهای حرارتی که از خود نشان داده اند، باعث فراهم شدن محیط های دینامیکی شده است که در کنار تغییر تصورات راحتی حرارتی، باعث کاهش بار استفاده از سامانه ها نیز شده است؛ که این نشان از تطبیق و سازگاری مردم با شرایط حرارتی را می دهد. اینکه چگونه مردم شرایط راحتی را در اغلب موارد برای خود مهیا می کنند. در مطالعه حاضر ساختمان های معاصر در جزیره کیش به صورت شاهد مطالعه مطرح اند.