فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۴۱ تا ۱٬۷۶۰ مورد از کل ۷٬۸۳۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
بررسی تاثیر طرح واره درشکل گیری شعر و معماری بر اساس دیدگاه ایوانز و گرین
حوزههای تخصصی:
نشانه شناسی با هدف بررسی چگونگی معنادهی به متن یک اثر، به دنبال ایجاد ارتباط و تاثیرگذاری بر مخاطب و فرایند ذهنی می باشد. ایوانز و گرین فرایند ذهنی و طرح واره های تصوری در ذهن مخاطب را ابزاری برای برقراری ارتباط می دانند و مولفه هایی همچون فضا، ظرف بودگی، جابجایی(حرکت)، توازن، نیرو، پیوستگی و وجود را نشانه های انتزاعی برای ایجاد طرح واره بر اساس تجربه در ذهن مخاطب مطرح نموده اند. هدف اصلی این پژوهش بررسی طرح واره در دو حوزه شعرو معماری و ایجاد ارتباط همسو با ذهنیت و تجربه مخاطب می باشد. این تحقیق با رویکردی کیفی و روشی تفسیری- تاریخی و با دیدگاهی تطبیقی از طریق تشریح ادبیات نظری در چارچوب مدلی مفهومی درصدد پاسخ به پرسش تحقیق می باشد: چه ارتباطی بین شعرو فضای معماری وجود دارد و نقش طرح واره در این ارتباط و خلق معنا چیست؟ نتایج تحقیق حاکی از آن است که با تعمیم نظریه ایوانز و گرین و مولفه های موثر طرح واره در شعر و معماری می توان گفت که طرح واره ها همواره در شکل گیری و شاخص بودن اثر موثر بوده اند. این تاثیر ممکن است با حضور و یا عدم حضور یک طرح واره باشد. نمود طرح واره به دو صورت حاصل می شود: نخست در قالب کاربرد و همنشینی طرح واره هایی که در یک حوزه معنایی قرار دارد و دوم بر پایه تصویری که از همنشینی طرح واره در برابر مخاطب قرار می گیرد آنچه باعث می شود هر معنایی برای هر متن/ معماری مقبول واقع گردد این است که مخاطب دارای طرح واره ها و پیش دانسته های متفاوت و مستقل از نیت مولف/ معمار است.
بررسی تاثیر آرامگاه های قرن 4 تا 7 بر بناهای یادبودی مدرن در ایران
حوزههای تخصصی:
آنچه که در تمام دوران های تاریخی ملموس بوده است این است که، هر دوره ی معماری که آغاز به کار نموده به طور مختصر یا مفصل به دنباله روی از پیشینه ی خود روی آورده و در عین حرکت در مسیر دنباله روی از گذشته به نوآوری ها و تغییر سبک هایی هرچند کمرنگ دست زده اند. در دنیای پیشرفته و مدرن امروزی که سعی در حذف وابستگی و تعلقات به گذشته در بخش های متفاوت از جمله معماری دارد، در هر زمینه ای، حرکت روبه جلو با حفظ ارزش های رایج یک ملت امری باارزش و تاثیرگذار تلقی می شود. معماری ایران دارای پشتوانه های با ارزشی است و شامل آثاری است که پیوسته و زنجیروار از هم پیروی می کنند و رو به کمال خود گام بر می دارند. شروع مقبره و برج سازی به طور انبوه و توجه یک دوره ی معماری به مقبره سازی را می توان به قرن 4 تا دوران سلطنت سلجوقی نسبت داد. بعد از این دوره ی تحول عظیم در معماری که تحت تاثیر از آغاز معماری اسلامی در ایران است، تحول عمده ی دیگری را در معماری و همچنین معماری مقبره سازی در ایران را شاهد نیستم تا در زمان دوره ی معاصر و آغاز نگرش به غرب و مدرن شدن معماری ایران، که در پی آن انقلاب و جنگ تاثیر زیادی در معماری و نگرش معماران می گذارد. در این پژوهش به پیداکردن رابطه ای میان این دو بازه ی زمانی پرداخته شده تا بتوان ویژگی های مشترک و متفاوت آن ها را با دقت بیشتری ارائه و بررسی کرد، ازطرف دیگر بررسی شده است که آیا در دوران معاصر که مقبره سازی افزایش یافته است، معماران چه تاثیراتی از کارهای آن زمان گرفته اند و آیا معماری قرن 4 تا 7 بر معماری مقبره سازی در دوران معاصر تاثیرگذار بوده است؟ در این پژوهش که از روش تحقیق توصیفی - تحلیلی استفاده شده است، به منظور گردآوری اطلاعات از ابزارهای مطالعات کتابخانه ای و اسنادی بهره گرفته شده است. مهم ترین نکته حاصل این است که اگرچه در بناهای یادبودی مدرن از نظر فرم، مصالح و پلان تحت تاثیر جنبش های معماری مدرن در همان زمان، متفاوت از بناهای گذشته عمل کرده اند، ولی باتوجه به معماری گذشته و الهام از ارزش های آن ها و در عین حفظ ارزش های معماری زمان خود ساخته شده اند.
تبیین نقش عناصر بیوفیلیک بر میزان بهره وری و بهبود عملکرد کارکنان در محیط های اداری از منظر کارکنان
حوزههای تخصصی:
از بین بردن گسست انسان و طبیعت و حضور مطلوب آن در زندگی وی از نیازهای انسان معاصر است؛معماری بیوفیلیک روشی موثر جهت حضور طبیعت در کاربریهای متفاوت است. محیطهای کاری از جمله کاربریهایی است که در زندگی انسان شهرنشین رو به افزایش است ودانشگاهها نمونه ای از این مصداق می باشند؛توجه به عناصربیوفیلیک در دانشگاه ها می تواند موجب سلامت روحی و جسمی کاربران آن به خصوص کارکنان (کارمندان واساتید) گردد،که خود عاملی بسیار موثر در بهبود عملکرد و افزایش بهره وری کارکنان می باشد. بنابراین پژوهش، میزان حضور عناصر طراحی بیوفیلیک و ارجحیت عناصر در محیط های دانشگاهی در بهبود عملکرد و افزایش بهره وری از منظر کارکنان را مورد ارزیابی قرار داد.تحقیق از نوع کمی و به روش توصیفی-کاربردی انجام گرفت. روش گردآوری اطلاعات اسنادی و میدانی انجام گرفته است.عناصر بیوفیلیک و نقش آن بر بهره وری کارکنان از منظر کارکنان دانشکده فنی و حرفه ای شهید رجایی توسط پرسشنامه محقق ساز با جامعه آماری 50نفر و تحلیل داده ها به وسیله نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت.نتایج تحقیق حاکی از آن است که از منظر کارکنان ارتباط بسیار نزدیکی میان حضور عناصر بیوفیلیک و افزایش بهره وری کارکنان وجود دارد و در این میان حضور گیاه و پوشش گیاهی دارای ارجحیت بیشتر ،رنگ و مصالح از ارجحیت کمتری برخوردار است.
مکانسیم هندسی تبدیل سازه های فضاکار تک لایه به سیستم بستاروند متناظر
حوزههای تخصصی:
در یک سازه ی بستاروند تیرهای با طول کم به صورت متقابل به یکدیگر الحاق شده و دهانه بزرگی را بدون نیاز به تکیه گاه میانی پوشش می دهند. این سازه زیرمجموعه ی سازه های فضاکار بوده که به دلیل کاربست اتصالات غیر متمرکز، نیاز به اتصالات پیچیده را مرتفع می سازد. بااین حال پیچیدگی های طراحی و مدل سازی این نوع سازه، امکان استفاده گسترده از آن را از بین برده است. رویکردهای مختلفی برای استفاده از این سازه وجود دارد که یکی از رایج ترین آن ها استفاده از تک مدول به عنوان سازه ی اصلی می باشد. هدف این پژوهش ارائه روشی ساده و کارآمد برای طراحی این سازه با استفاده از الگوریتم نویسی در افزونه گرس هاپر برای دهانه های مختلف و تعداد المان های متنوع می باشد. برای انجام این پژوهش ابتدا مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته و پس از استخراج روش های طراحی این سازه، مدل سازی و الگوریتم نویسی آن انجام گرفته است. جهت تبدیل سازه ی فضاکار به سازه ی بستاروند متناظر از سه روش انتقال، چرخش و انتقال پیشرفته استفاده می شود. در این پژوهش، مدل سازی پارامتریک سازه های بستاروند و نحوه ی تبدیل سازه فضاکار تک لایه به سازه ی بستاروند متناظر به روش چرخش بر اساس معادلات حاکم در نرم افزار راینو و افزونه ی گرس هاپر انجام گرفته و در نهایت نتیجه این پژوهش به صورت الگوریتمی ارائه شده که با مشخص کردن چهار متغیر شعاع بیرونی، سطح مقطع اولیه تیر، زاویه چرخش و تعداد المان های سازه فرم نهایی سازه با توجه به نیاز طرح را ارائه می کند.
کتیبه های خط کوفی معقلی جلوخان مسجد جامع عباسی اصفهان: سنجش اصالت تاریخی از طریق کاوش در عکس های تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
5 - 30
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به شناسایی و سنجش اصالت تاریخی کتیبه های خط کوفی معقلی جلوخان مسجد جامع عباسی (شاه یا امام) اصفهان، از طریق جستجو و کاوش در عکس های تاریخی، اختصاص یافته است. جلوخان مسجد جامع عباسی اصفهان چندین کتیبه به خط کوفی معقلی دارد؛ اما تاکنون در هیچ تحقیقی در باب اصالت تاریخی آنها بحث نکرده اند. در این تحقیق این کتیبه ها شناسایی و با کاوش در عکس های تاریخی در باب اصالت آنها بحث شده است.این تحقیق در سه گام به انجام رسیده است. در گام اول عکس برداری جامعی از جلوخان این بنا انجام شده است. سپس با نشاندن عکس ها در کنار یکدیگر و تصویری تخت از بدنه های جلوخان این بنا عرضه شده و ۴۶ کتیبه کوفی معقلی این جلوخان شناسایی و جای آنها را روی تصویر تخت معین و نشانه گذاری شده است. سپس نقشه ای دو بعدی از روی تصویر تخت وضع موجود بنا تهیه شده و جای همه کتیبه های کوفی معقلی جلوخان در این نقشه نشان داده شده است. در گام دوم عکس های تاریخی به دست آمده از جلوخان مسجد جامع عباسی شناسایی و به ترتیب تاریخ منظم شده است. سپس عکس های تاریخی بر روی نقشه یادشده نشانده و روشن شده است که کدام کتیبه های کوفی معقلی جلوخان این بنا در طی زمان آسیب دیده یا فروریخته و بعداً مرمت شده است. گام دوم این تحقیق نشان می دهد که کدام کتیبه ها تا پیش از مرمت سال ۱۳۱۵ و ۱۳۱۶ش بر بدنه های جلوخان مسجد باقی بوده و با احتمال بیشتری اصیل است و کدامشان قطعاً اصیل نیست. در گام سوم وضع کتیبه هایی که تا پیش از مرمت سال ۱۳۱۵ بر بدنه جلوخان باقی بوده اند، با وضع امروزشان مقایسه و نشان داده شده است که کدامشان قطعاً اصیل است و کدامشان قطعاً اصالت تاریخی ندارد. این تحقیق نشان می دهد که از ۴۶ کتیبه کوفی معقلی جلوخان مسجد جامع عباسی، ۳۴ کتیبه از نظر تاریخی اصیل اند، ۱۱ کتیبه قطعاً تا پیش از مرمت ۱۳۱۵ش از دست رفته بوده اند و از این رو اصیل نیستند، و اصالت تاریخی ۱ کتیبه نیز محتمل است.
عوامل موثر بر تحولات معماری اوایل قاجار منطقه ی آذربایجان در بازخوانی فرایند شکل گیری مدرنیته در معماری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با نگاهی انتقادی بر روایت های موجود از نحوه شکل گیری مدرنیته در معماری ایران، در تلاش است تا روایتی نو از طریق شناخت مولفه های موثر و تبیین نحوه تأثیر آنها بر این فرایند ارائه دهد. با توجه به یافته های اولیه به عنوان فرضیه تحقیق، می توان تحولات صورت گرفته در معماری آذربایجان در اوایل قاجار (قرن 19م) را هم راستا با فرایند شکل گیری مدرنیته در معماری ایران دانست. لذا سوال کلیدی پژوهش این است که تا چه میزان می توان آغاز ورود مفاهیم مدرن به معماری ایران را ناشی از درک نیاز به آن، توسط سران و سیاستمداران روشنفکر در آذربایجان دانست؟ این تحقیق به روش تفسیری- تاریخی با استناد به منابع دست اول، داده های جمع آوری شده را در سه مرحله (آگاهی یافتن از معماری نوین دنیا بخصوص جهان غرب، احساس نیازبه آن و اقدام مشابه) مورد تحلیل قرار داده تا به مرحله ی اشباع نظری متکی بر داده ها برسد. بر طبق این بررسی و تحلیل ها، عوامل زمینه ای (جنگ با روسیه و موقعیت ژئوپلیتیکی آذربایجان) و افرادِ تأثیرگذار (عباس میرزا، روشنفکران ایرانی اوایل قاجار، مشاوران خارجی و حتی فتحعلی شاه) در شکل گیری فرایند مدرنیته در معماری آذربایجان نقش اصلی را عهده دار بوده اند. پیامد این فرایند در دو بخش کلی اصلاح نواقص کاربری های موجود و ایجاد بناها با کاربری های جدید مورد نیاز در آذربایجان، بررسی و معرفی شده اند.
Construction and Normalization of the Scale of Creativity in Architectural Design(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۲, Issue ۳ - Serial Number ۴۵, Summer ۲۰۲۲
73 - 86
حوزههای تخصصی:
The ultimate goal of architectural s tudios is creative design. To achieve this goal, evaluating creativity in architecture education is considered as one of the important pillars of education. Due to the need for evaluation, the purpose of this s tudy is to cons truct a tes t for measuring design creativity based on Torrance's components of creativity in architecture so that it can be used in design education. Therefore, this s tudy seeks to create a measurable criterion for the components of Torrance using the innovative problem-solving method of Triz to evaluate creativity. The present s tudy is descriptive-correlational. The research sample includes 32 architecture s tudents selected by the available sampling method. Tes t validity is confirmed through confirmatory factor analysis ((χ2 / df = 1.68), (CFI = 0.97), (GFI = 0.98), (AGFI = 0.97) and (0.08 = RMSEA)), which shows that the model fits the data. The correlation between the creativity scale in architecture and Torrance creativity and CREE is significant, indicating the scale's convergent validity. In addition, through the split-half technique and in the method of random pairs, the. coefficient of validity for the component of flexibility, originality, expansion, and the total scale is equal to 0.90, 0.80, 0.75, and 0.91, respectively. Due to the good psychometrics of this tool reported in the research, it is a valid tool that can measure the increase in creativity components in architectural design and can be used in architectural s tudios and educational and psychological research
سنجش و بررسی تاب آوری کالبدی-محیطی و اجتماعی در مجتمع های مسکونی، نمونه موردی: کوی نو بنیاد(برج های ASP)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
96-69
حوزههای تخصصی:
اهداف: در سال های اخیر، مطالعه درباره ی مفاهیم تاب آوری در مناطق مختلف شهری در مقیاس های مختلف، توجه ویژه ای را به خود جلب کرده است، هرچند سطح و تعداد این مطالعات بسیار کم می باشد. به ویژه در شهر تهران که به یک باره از دوره سنت وارد دوره مدرن شده است این موضوع می تواند مورد توجه قرار گیرد. روش ها: در پژوهش کنونی ابتدا از طریق مطالعات کتابخانه ای در این زمینه، آیتم های مربوط به تاب آوری های کالبدی محیطی و اجتماعی در مجتمع های مسکونی، استخراج گردید. سپس در این مجتمع ها حالت های متعددی از این نوع تاب آوری ها وجود دارد که با مطالعه و طبقه بندی آن ها می تواند به میزان مطلوبیت این مجتمع ها دست یافت. نمونه موردی مورد مطالعه در این پژوهش، مجتمع مسکونی کوی نوبنیاد می باشد، زیرا بااینکه سال ساخت آن بالای آن، از محبوبیت بسیاری برخوردار است. این پژوهش با روش تفسیری و در قالب تحلیل کیفی و کمی صورت پذیرفته است. پرسشنامه که در مورد سنجش میزان تاب آوری کالبدی-محیطی و اجتماعی میان ساکنین این مجتمع توزیع گردید. یافته ها: از یافته های این پژوهش می توان دریافت که مجتمع کوی نوبنیاد (برج های آ.اس.پ) علی رغم قدمت بالای آن، میزان تاب آوری متوسط تا زیاد دارند. نتیجه گیری: با بررسی انجام شده، می توان الگوهای استفاده شده در این مجتمع را که باعث ماندگاری، محبوبیت و تاب آوری بالای آن شده، در طراحی مجتمع های مسکونی مدرن به کاربرد تا بتوانیم ساختمان های ماندگار داشته باشیم.
الگوی گفتمان طراحی شهری مشارکت محور با رویکرد آموزش شهروندی(مطالعه موردی: بافت تاریخی کازرون)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره سوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
126-114
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: الگوی گفتمان طراحی مشارکت محور در دنیا به عنوان راه حلی برای بازطراحی بافت های شهری مطرح می شود. تخریب های گسترده در بافت های تاریخی ایران به علت عدم پیاده سازی گفتمان طراحی شهری است. هدف: این پژوهش به کشف الگوی گفتمان سازی در طراحی مشارکت محور با رویکرد آموزش شهروندی در بافت تاریخی کازرون می پردازد. روش: رویکرد پژوهش کیفی و با دسته بندی خوشه های جامعه مشارکت کننده و نمونه گیری گلوله برفی در 3 دسته باز، محوری و گزینشی کدگذاری شده، سپس با تکنیک تحلیل محتوا تفسیر شده است. یافته: مقولات مستخرج از مصاحبه ها در 7 عامل محوری و در 2 دلیل گزینشی شامل ناآگاهی ساکنان و مدیریت شهری نادرست قرار گرفت. نتیجه گیری: با توجه به عوامل مؤثر در ناآگاهی شهروندان (عدم شناخت ویژگی های بافت، عوامل اجتماعی و اقتصادی) طراح شهری به عنوان تسهیل گر ابتدا با هدف آگاهی مشارکت کنندگان از بافت تاریخی و ایجاد زمینه مشارکت محوری به آموزش شهروندی پرداخته سپس با آموزش مقدماتی طراحی شهری به تبدیل نظر به ایده مشارکت کنندگان کمک می کند. سپس ایده ها را تعدیل و به صورت سیاست های یکپارچه و جامع مدون نموده و به مدیریت شهری برای ابلاغ سیاست های اجرایی طراحی شهری مشارکت محور و حل مشکلات ناشی از سیاست های نادرست در زمینه مدیریت شهری، اقتصادی، طراحی و امنیت کمک می کند.
ارزیابی اثر شاخص هندسی خیابان(جهت و H/W) بر جذب تابش خورشیدی مسکن شهری اقلیم سرد همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
77 - 96
حوزههای تخصصی:
در اقلیم سرد، دسترسی ساختمان ها به نور خورشید بر اثر شاخص هندسه خیابان، برای کاهش بار گرمایشی، ضروری بوده و بر عملکرد حرارتی ساختمان ها موثر است. لذا هدف این مطالعه؛ ارائه نتایجی است که می تواند در طراحی بافت جدید شهرهای در حال توسعه، مورد استفاده قرار گیرد. روش تحقیق؛ کمی و در تحلیل یافته ها از روش های آماری استفاده شده است. این مطالعه در سه مرحله ی؛ (جهت، نسبت H/W و الگوی پیشنهادی) انجام شده است. استقرار شرقی–غربی 9/17 درصد جذب تابش بیشتر نسبت به جهات دیگر را دارد. میانگین جذب تابش در قطعات شمالی، بیشتر از جنوبی است و در خیابان ها با نسبت H/W پایین، میزان جذب تابش افزایش و یک همبستگی معکوس برقرار است. در الگوی پیشنهادی با افزایش عمق حیاط و ایجاد سایه بان افقی پنجره ها، برای قطعات شمالی و جنوبی افزایش 7/2 و 8/25 درصدی جذب تابش در زمستان و کاهش7/11 و 94/4 درصدی جذب تابش در تابستان رخ می دهد.
امکان سنجی استفاده از دلالت های تربیتی سازنده گرایی در قالب نقد هدایتگر در آموزش دروس پایه طراحی معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
35 - 50
حوزههای تخصصی:
امروزه آموزش معماری یکی از موضوعات موردتوجه در پژوهش معماری ا ست. از آنجا که هدف اصلی آموزش در هر رشته ای یادگیری است و کارگاههای طراحی پایه های اصلی آموزش معماری در دانشکده های معماری ایران هستند، فراهم آوری شرایط مناسب یادگیری، به ویژه در کارگاه های معماری، یکی از مهم ترین دغدغه های آموزشی/ پژوهشی در معماری به شمار می رود. با توجه به نقش انکارناپذیر کرکسیون در جهت دهی به طراحی معماری در کارگاه های مقدمات طراحی معماری، هدف پژوهش حاضر، بهبود و ارتقای کیفی کرکسیون از طریق استفاده از دلالت های سازنده گرایی در قالب نقد هدایتگر می باشد که تلاش نماید هر دانشجو را در یافتن پاسخ خود به پرسش طراحی همراهی و راهنمایی کند. این نوشتار در زمره تحقیقات کاربردی به شمار می رود و از روش تحقیق کیفی و از ابزار دلفی استفاده می کند. داده اندوزی در این پژوهش، مبتنی بر روش اسنادی و برداشت های میدانی بوده است. نتیجه تحقیق ارائه دهنده راهکارهایی از مجموعه دلالت های تربیتی نظریه سازنده گرا در قالب 6 باب اصلی (شامل؛ بازتعریف نقش ها - ارتقا ابزار و مهارت ها – توجه به تمایزات فردی دانشجویان- مواجهه با فرایند و پاسخ های ناصحیح - ساخت و پرداخت ذهنی- ارزیابی و سنجش) در پیشبرد نقد هدایتگر در کارگاه طراحی معماری است.
جایگاه فعلی آموزش مقررات ملی ساختمان در مقطع کارشناسی مهندسی معماری و ارائه راهکارهایی برای تقویت آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با نظر به اهمیت آگاهی دانش آموختگان معماری نسبت به مقررات ملی ساختمان، این مقاله دو هدف اصلی را پیگیری می کند: 1) بررسی شرایط حال حاضر آموزش مقررات ملی در آموزش دانشگاهی مقطع کارشناسی مهندسی معماری از نقطه نظر میزان اهمیت و ضرورت، میزان توجه به آموزش آن و نواقص و موانع پیش روی آن؛ 2) ارائه و بررسی پیشنهادات برای آینده آموزش مقررات ملی از نقطه نظر روش های مناسب تدریس، مباحث لازم آموزشی، و زمان مناسب آموزش در طول دوران تحصیل. برای دستیابی به این اهداف از روش تحقیق پیمایش کیفی و برای جمع آوری داده ها از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته با مدرسین معماری که سابقه کار حرفه ای در ساختار نظام مهندسی ساختمان را دارند، بهره برده شده است. یافته های این مقاله ضرورت اضافه شدن یک درس دو واحدی تخصصی که به طور مستقیم به آموزش مقررات ملی بپردازد را آشکار می سازد. علاوه بر این، نتایج این پژوهش بر آموزش غیرمستقیم مقررات ملی در خلال آموزش دروسی که به هر یک از مباحث 22گانه مقررات ملی ساختمان مرتبط هستند نیز تأکید دارد. از این رو پیشنهاد می گردد که در فرآیند بازنگری برنامه درسی کارشناسی مهندسی معماری، بازنگری سرفصل دروس مختلف با تأکید بر آموزش مباحث مرتبط مقررات ملی ساختمان نیز مدنظر قرار گیرد.
بررسی تطبیقی تراژدی ارسطو و آثار نقاشی کاراوادجو بر مبنای نظریه کاتارسیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم خرداد ۱۴۰۱ شماره ۱۰۸
69 - 80
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: زمینه تاریک، نورپردازی، پیکره هایی با اندازه واقعی و نمایش اوج احساسات در پرتره ها و به عبارتی تئاتر کاملاً واقع گرایانه در آثار کاراوادجو، ما را بر آن می دارد تصور کنیم در آثار وی در مواجهه با روایت یک تراژدی قرار گرفته ایم که می تواند در مخاطب منجر به کاتارسیس گردد چراکه باید اذعان داشت روان پالایی فقط در نمایشنامه نویسی شکل نگرفته است، بلکه اثرات آن را در دیگر هنرها اعم از نقاشی، موسیقی و نیز پیکره سازی می توان مشاهده کرد. مسئله اصلی در مقاله حاضر این است که چگونه یک اثر نقاشی می تواند تراژدی را در ذهن مخاطب متبادر سازد و به تبع آن تأثیرات روان پالایی یا کاتارسیس داشته باشد؟ هدف پژوهش: این مقاله در پی آن است تا تطبیقی میان تراژدی ارسطو و آثار نقاشی کاراوادجو بر اساس نظریه کاتارسیس (روان پالایی) انجام دهد. روش پژوهش: روش تحقیق در این مقاله توصیفی- تحلیلی بوده و جمع آوری اطلاعات با استناد به منابع کتابخانه ای و بررسی آثار نقاشی در منابع موجود انجام پذیرفته است. برای این منظور و تطبیق آثار نقاشی کاراواجو، تعداد پنج اثر به صورت تصادفی انتخاب و بر اساس رویکرد پژوهش مورد تجزیه، تحلیل و تطبیق قرار گرفته اند. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش بر این مقوله تأکید داشت که در آثار کاراوادجو با یک تئاتر کاملاً واقع گرایانه از تضادها شامل: نور و تاریکی، پیری و جوانی، زندگی و مرگ، قدرت و ضعف به صورت همزمان سر و کار داریم، وی صحنه را با نمایشی خارق العاده از طریق حضور این چهره ها و شدت احساسات آنها طراحی می کند. لذا با توجه به تعریف ارسطو از تراژدی و تطبیق آن با آثار کاراوادجو، آثار وی دارای فرم تراژیک است و موجب کاتارسیس و روان پالایی در مخاطب می شود.
مطالعه تطبیقی رهیافت های فرمی- فضایی معماری و نقاشی در مرور آثار مهرداد ایروانیان و علیرضا تغابنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم فروردین ۱۴۰۱ شماره ۱۰۶
5 - 18
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : ارتباط میان معماری و نقاشی یکی از حوزه های مورد مطالعه در نظریه هنر و معماری است. هر چند معماری ترکیبی از معانی کاربردی است، ولی می تواند در ارتباط با نقاشی، از بابت فرم و فضا مطالعه شود. در این میان، در خلق اثر هنری، اگر «هنرمند» متغیر ثابت فرض شود، این سؤال مطرح است که ساختار فکری او در خلق فرم و فضا در دو رسانه، چه تأثیری بریکدیگر دارند و در نهایت منجر به چه نوع ارتباطی بین دو نظام هنری می شود؟هدف پژوهش : هدف این پژوهش به طور اخص مطالعه آثار معمارانی است که در هر دو حیطه فعالیت دارند. فرض بر آن است که مهارت معمار از فاصله تصور تا تصویرکردن طرح واره های ذهنی به عنوان نقاشی، منجر به نشر اندیشه او می شود و این فرایند در نحوه آفرینش اثر معماری و تفکر فضایی او مؤثر است.روش پژوهش : پژوهش با رویکرد کیفی و روش تطبیقی بین رشته ای، منطبق با دیدگاه کری واک انجام شده و مدل پژوهش ترکیبی از گرایش های فضایی و رهیافت های معنایی فرم و فضا است. در بخش اول آثار نقاشی مهرداد ایروانیان و علیرضا تغابنی، به عنوان نمونه، با روش شکل گرایی ولفلین تحلیل می شوند. در گام بعد مفاهیم فرمی-فضایی معماری آنان بررسی شده است. دستاوردهای این تحلیل برآمده از مطالعات نظری و داده های تجربی هستند که از طریق روش توصیفی نتیجه گیری می شوند. در نهایت جهت تبیین رابطه، مقایسه تطبیقی تحلیل ها در دو رسانه صورت می گیرد.نتیجه گیری : به نظر می رسد برخورد هنرمند در راستای معانی مصادیق عینی (ابژکتیو) اثر، در سطح «ابتدایی» و «کارکردی» در دو حیطه کاملاً مستقل صورت گرفته و به معانی ذهنی (سابژکتیو) در سطح «ارزشی» پرداخته شده است که قابلیت تطبیق بر ساختار فکری هنرمند را دارد. در سطح «نمادین» با انتقال برخی رهیافت های فرمی از نقاشی به معماری، اثر معماری بیشتر به بعد هنری خود نزدیک شده و جنبه زیبایی شناسی یافته است.
مطالعه نقش مایه اژدها بر کاشی های زرین فام با تأکید بر نمادشناسی و پیشینه تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم فروردین ۱۴۰۱ شماره ۱۰۶
99 - 106
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : کاشی کاری به عنوان یکی از شاخص ترین عناصر تزیینی در معماری اسلامی-ایرانی، در بسیاری از بناهای اسلامی مشاهده می شود. برخی از نقوش کاشی ها همچون نقش اژدها، به عنوان یکی از نقوش تکرارشونده در هنر ایران و سایر ملل همچون چین به چشم می خورد.حال این سؤال مطرح می شود که چه شباهت ها و تفاوت هایی از نظر قالب و محتوا بین نقش اژدها در کاشی های بناهای ایران و نقش اژدها در هنر چین وجود دارد؟ برای پاسخ به این سؤال، کاشی های دو بنای امام زاده علی بن جعفر (ع) و امام زاده اسماعیل (ع) در قم مورد بررسی قرار گرفته اند. هدف پژوهش : این پژوهش با تطبیق نقش اژدها در فرهنگ های باستانی ایران و چین به شباهت ها و تفاوت ها از نظر قالب، محتوا و بار معنایی بین نقش اژدها در کاشی های ایران و هنر چین در دوره ایلخانی پرداخته تا این فرضیه مورد پژوهش قرار گیرد که نقش اژدها، در دوره ایلخانی و پس از آشنایی با فرهنگ و هنر چین، بر خلاف دوره های قبلی در ایران، بار معنایی مثبت پیدا کرده و با هدف خیر در بناهای مذهبی و کاخ ها مورد استفاده قرار گرفته است. روش تحقیق : روش تحقیق این پژوهش، توصیفی-تحلیلی است و از منابع کتابخانه ای، اسنادی و میدانی جهت جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. نتیجه گیری : در نهایت فرضیه این پژوهش اثبات و نتیجه گیری شد که نقش اژدها در کاشی های زرین فام دوره ایلخانی، برخلاف ویژگی های شر و منفی اژدها در ادبیات و هنر ایران در دوره های قبل بوده و متأثر از فرهنگ چین، با مفهوم مثبت و بار معنایی خیر آن شکل گرفته است.
شاخص های طراحی سردر کاربری های بزرگ مقیاس شهری از منظر ادراک کاربران (مطالعه موردی: سردرهای دانشگاه تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره سوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
53-37
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: فضاهای ورودی یکی از مهم ترین بخش های ساختمان ها، مجموعه های کاربری های عمومی و شهرها است که علاوه بر کارکرد تردد، کنترل و نظارت، هویت آن مجموعه را نشان می دهد. در گذشته اغلب شهرها و بناهای عمومی از فضاهای ورودی شامل سردرهای با تشخص و هویت بصری و فرهنگی بر آمده از زمینه بومی بوده اند. در عصر حاضر نیز برخی از مجموعه های عمومی همچون دانشگاه ها، دارای سردر طراحی بوده و خیلی از بناها و مجموعه ها نیز بدون سردر یا ورودی فاقد کیفیت هستند. عدم توجه به ضرورت طراحی و احداث سردر ورودی و الزامات کیفی آن در توسعه مجموعه کاربری های عمومی مسئله این پژوهش است. هدف: از این رو مقاله حاضر با هدف تبیین جایگاه سردر ورودی در هویت بناهای عمومی و باید و نبایدهای طراحی آن ها و بررسی معیارهای مربوطه در مطلوبیت سردرهای دانشگاه تبریز است. روش: این مقاله با روش پژوهش توصیفی و تحلیلی و پیمایش میدانی و با شیوه های مطالعه کتابخانه ای و تحلیل های کمی و کیفی انجام شده است؛ همچنین در مطالعه موردی از روش پیمایش میدانی با توزیع 379 پرسشنامه طیف لیکرت بین متخصصان و دانشجویان و نرم افزارهای تحلیل آماری استفاده شده است. یافته ها: نتایج پژوهش بیانگر آن است که سردر ورودی عنصری اصلی و جدایی ناپذیر از بناها به ویژه مجموعه های عمومی است که هر چه مقیاس و عمومی بودن کاربری بزرگ تر باشد نیازمند سردری برجسته، درخور و متشخص است. در طراحی سردرها بهتر است از انگاره های زمینه مدار مرتبط با فرهنگ و کارکرد و محیط بومی مربوطه استفاده شود؛ به طور کلی از نظر خبرگان معیارهای ایمنی و امنیت، هویت بخشی، نشانه و نماد قوی و سهولت دسترسی از ضریب اهمیت بالایی در مطلوبیت سردرها برخوردار بوده که با اعمال آنها در نتایج پرسشنامه های مردم و خبرگان، سردر فناوری و اطلاعات در بالاترین رتبه و سردر اصلی در پایین ترین رتبه قرار گرفت که نشانگر برخورداری نسبتاً بالای سردر فناوری از معیارهای طراحی سردر است.
آینده پژوهی متغیرهای رشد هوشمند شهری و سناریو سازی محتمل و مطلوب با روش تحلیل ساختاری و شبکه ای (مورد پژوهی: سمنان؛ دارالمرحمه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
120-138
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش با هدف تلاش برای شناسایی متغیرها و سناریو های پیش روی آینده رشد هوشمند شهری در شهر سمنان می باشد. روش:دراین تحقیق با سامان دهی و جمع بندی نظرات شهروندان شهر دارالمرحمه(سمنان) و بیست و دو تن از خبرگان آینده پژوهی، شهرسازی،برنامه ریزی شهری،مدیریت شهری و اقتصاد و مستندات موجود و با تحلیل و دخیل نمودن نظرات نگارندگان تحقیق طی مدل مفهومی کاتالیزوری داده و ستانده و طی مراحل چهارگانه انجام شده و سپس سناریوهای تحلیلگر آینده های ممکن، محتمل و مطلوب(سناریو سازی بهترین گزینه ممکن و مطلوب رشد هوشمند سمنان) ایجاد و خلق شده است. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان می دهد«تشویق پیاده محوری با تاکید بر شیوه های حمل ونقل چندگانه با ضریب نهایی وزنی 0/698 و ضریب تاثیر گذاری سناریویی 18، همانند پیاده راه خیابان امام ره (بازار سنتی)و بازآفرینی(تجدید حیات زندگی در بخش های مرکزی،بافت های فرسوده و تاریخی مانند؛عمارت کلانتر،کهنه دژ، خانه تدین)»با اهمیت ترین متغیر پیش روی آینده رشد هوشمند شهر سمنان است که باعث پایداری سیستم شهر می شود. همچنین مهم ترین متغیرهایی که هم زمان بیشترین تاثیرگذاری و تاثیرپذیری را بر سایر متغیرهای رشد هوشمند در سمنان دارند، عبارتند از: هدایت توسعه به سمت محله های موجود(توسعه میان افزا) با ضریب نهایی وزنی 0/636 و ضریب تاثیر گذاری سناریویی 16، و کاربری ترکیبی و حفظ ساختار سنتی محله های شهر . نتیجه گیری:در نهایت سناریو های آینده نگاری رشد هوشند این شهر تعیین شدند که شاخص شهر آهسته با زیر شاخص اصلی«پیاده راه و پیاده محور»و به طور ویژه «باغراه سازی» در سمنان مانند باغراه های کندنه،نی کیژه، و انجیلا ، در جهت توسعه پایدار و تقویت و رونق گردشگری و برندینگ خلاقانه سمنان، به عنوان قوی ترین سناریو و با عنوان سناریوی منتظره و مطلوب و مرجح انتخاب شد. کلیدواژه ها: تحلیل ساختاری رشد هوشمند شهری، سناریو سازی،دارالمرحمه ، آینده محتمل و آینده مرجح مطلوب(منتظره و غیر منتظره)
کاربست رویکرد بایو میمیکری در طراحی شهری و سیاست گذاری مبتنی بر چرخه های غیر سلسله مراتبی و تغییرات زمانی در بافت های ارزشمند؛ بررسی موردی: بافت تاریخی گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۷
27 - 47
حوزههای تخصصی:
تضییع هویت بافت های شهری و به طور خاص بافت های ارزشمند تاریخی، حاکی از لزوم توجه به تناسب سیاست های کنترل توسعه با فرآیندهای پویای تغییر در طول زمان است. ازآنجاییکه بافت های تاریخی خود برآیندی از چندین اکوسیستم طبیعی هستند و در قالب یک کلیت جلوه می کنند، برای ادامه حیات خود به دگردیسی لایه های تشکیل دهنده این کلیت نیاز دارند. ازاین رو به نظر می رسد الهام از تناسبات سیستم های طبیعی به منظور کاربست در سیستم های انسانی (بایومیمیکری) بتواند در صورت بندی لایه های سیاست گذاری بافت های تاریخی قابل استفاده باشد. پژوهش حاضر به دنبال کاوشی در ویژگی های اکوسیستم ها و بررسی امکان پذیری به کارگیری آن ها در فرایند سیاست گذاری به منظور احیای بافت تاریخی گرگان است. این پژوهش با رویکرد توصیفی- تحلیلی انجام شده است. در این راستا بررسی اشتراکات قابل تعمق نظری میان حوزه های بایومیمیکری و طراحی شهری، امکان تبیین چارچوب نظری و ارزیابی تغییرات بافت در دو بعد ماهوی و رویه ای را فراهم نموده است. بررسی ویژگی های کلیدی اکوسیستم های طبیعی و ترجمه آن ها به ابعاد فضایی برای به کارگیری در محیط شهری هفت شاخص هارمونی با طبیعت، نهفتگی، فضاهای چند ظرفیتی و تنوع، عدم تعین، ناهمگنی، مدولاری و اتصال را معرفی می کند. مدل سیاست گذاری حساس به زمان برای احیای بافت تاریخی گرگان در قالب تعریف پروژه ها در چهار فاز پروژه های احیا و نوسازی، پیشگام و خدمات عمومی و زیربنایی، هویت آفرین و الگوساز، حفاظتی و کنترلی ارائه شده است.
تبیین شکاف ها و عدم تعادل های فهرست میراث جهانی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۷
121 - 145
حوزههای تخصصی:
موضوع شکاف های فهرست میراث جهانی در ارتباط با عدم تعادل هایی در موضوعات، مضامین و یا آثار از مناطق جغرافیایی کمتر ثبت شده، یکی از چالش های پیش روی کنوانسیون میراث جهانی محسوب می شود. در این راستا، پژوهش حاضر بر آثار ایران در فهرست میراث جهانی متمرکزشده و سؤال اصلی پژوهش نیز بر همین موضوع شکل گرفته که «شکاف ها و عدم تعادل های احتمالی فهرست میراث جهانی ایران در چه بخش هایی است؟» پژوهش حاضر به دلیل بهره گیری از تبیین و تفسیر در مقام داوری، پژوهشی کیفی است و به منظور انجام آن از راهبرد توصیفی- تاریخی و توصیفی- تفسیری برای گرداوری داده، بهره برده شده است. بدین منظور کلیه پرونده های ثبتی و اطلاعات منتشرشده آثار فهرست میراث جهانی و فهرست موقت ایران موردبررسی قرارگرفته است و با استفاده از چارچوب های مطالعه ایکوموس در این خصوص، دسته بندی شده اند. تجزیه وتحلیل داده ها نیز با استفاده از استدلال قیاسی صورت پذیرفته است. درنهایت بر اساس تجزیه وتحلیل صورت گرفته و با در نظر گرفتن اولویت های مضامین و موضوعات بااهمیت بالا برای ثبت و اسناد بالادستی، شکاف های فهرست میراث جهانی ایران، تبیین و تفسیر شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که فهرست میراث جهانی ایران در موارد مختلف مثل میراث طبیعی، آثار فرامرزی و یا مضامین خاص میراث فرهنگی ازجمله میراث صنعتی، میراث بومی و یا موضوعاتی در ارتباط با حرکت مردم و توسعه تکنولوژی، دچار عدم تعادل و شکاف است.